فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
عالمان بزرگ در طول حیات علمی خود تألیفات گسترده ای دارند که یکی از راه های عمدة شناخت افکار آنها، مراجعه به این آثار است. در این باب، آثار اوّلیّة هر عالم می تواند کمک فراوانی به شناخت زیربنای فکری او نماید. علاّمه طباطبائی از جمله عالمان دینی است که در زمینه های مختلف دینی آثار فراوانی دارد. علاّمه در دهة چهارم حیات خود،تفسیری به نام«البیانفیالموافقةبینالحدیثوالقرآن»نگاشته اند. این اثر، تفسیری ترتیبی است که تا آیة 57 سورة یوسف را در بر می گیرد و نگارنده با روش توصیفی تحلیلی به بررسی این تفسیر از جنبه های گوناگونی مانند زمان آغاز و اتمام نگارش، ساختار کلّی، منابع مورد استفاده، روش تفسیری پرداخته است. این تفسیر به صورت مختصر بر اساس روایات رسیده از معصومین(ع) در حدود 15 سال به نگارش درآمده است. عمده منبع نقل روایات البیان، کتب عیّاشی، قمی، کافیو آثار شیخ صدوق هستند که علاّمه با واسطه تفسیر صافی از این منابع نقل کرده است. البیان مشتمل بر روش های تفسیری قرآن به قرآن و ادبی نیز است.
نظرات نحوی ابن عاشور در توجیه منصوبات متشابه در تفسیر «التحریر و التنویر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزه های تخصصی:
درک درست قرآن کریم برای همگان امری ضروری است و یکی از راه های نیل به این امر رجوع به تفاسیر و بهره گیری از نظرات مفسران می باشد. پژوهش حاضر، بررسی آراء نحوی ابن عاشور تونسی(1879-1973م) در تفسیر «التحریر و التنویر» در مبحث منصوبات متشابه است. او در این تفسیر به جنبه های مختلف مسائل نحوی و از جمله آن ها؛ منصوبات متشابه پرداخته و وجوه تشابه آن ها را توجیه کرده است. نگارندگان در این مقاله قصد دارند که به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی روش توجیه منصوبات متشابه در تفسیر ابن عاشور بپردازند. بدین منظور به بررسی تشابه در چهار مسأله «تشابه بین حال و مفعول به، مفعول له و مفعول مطلق»، «تشابه بین مفعول به و مفعول لأجله»، «تشابه بین حال و تمییز» و در نهایت «تشابه بین مفعول به، مفعول مطلق، حال و خبر کان» پرداخته شده است. با بررسی نظرات و دیدگاه های ابن عاشور در این تفسیر و مقایسه آن با دیگران، متوجه خواهیم شد که وی در مبحث منصوبات، آراء منحصر به فردی دارد.
بازخوانی تفسیر موضوعی آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
تفسیر موضوعی باهدف کشف دیدگاه های قرآن در مسائل مختلف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی و ... به مثابه روشی نو در فن تفسیر به شمار می آید و اصطلاح جدیدی است که در قرن اخیر و در پرتو نهضت رجوع به قرآن کریم به بار نشسته است. هرچند در پیشینه تاریخی آن، به شکل های دیگری مطرح بوده است.
آیت الله جوادی آملی ازجمله مفسرانی است که در این زمینه، تلاش علمی نموده و از آثار قلمی وبیانی ایشان مجموعه نفیس «تفسیر موضوعی قرآن کریم» تدوین و عرضه شده است. این نوشتار جهاد علمی این مفسر را در ابعاد مختلف روش تفسیر موضوعی محور تحقیق خود قرار داده تا ضمن معرفی این مجموعه وارائه مدلی برای رویکرد موضوعی به تفسیر آیات، گامی در جهت دستیابی به روش صحیح تفسیر موضوعی بردارد.
سطح شناسی پیوستگی آیات در تفسیر فخر رازی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فخر رازی نخستین مفسری است که بیشترین توجه را به بحث پیوستگی آیات داشته و تحولی شگرف از جهت کمی و کیفی در ارتباط میان آیات به وجود آورده است. او سطوح ارتباط را در سه سطح تعریف می کند. سطح نخست را در پیوستگی میان بخش های مختلف یک آیه می بیند. سطح دوم را در پیوستگی آیات یک سوره اعم از آیات همجوار و غیر همجوار می داند. و سطح سوم را در پیوستگی میان آیات دو یا چند سوره همجوار و غیر همجوار تعریف می کند.
پژوهش پیش رو به روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی نظریات تفسیر فخر رازی و مقایسه با دیگر تفاسیر به سامان رسیده و نتیجه آن، بیان انواع سطح شناسی در تفسیر فخر رازی و اثبات جایگاه وی در رشد کمّی و کیفی دانش پیوستگی آیات و بهره گیری از نظریات ایشان است.
تبیین اعجاز تشریعی قرآن در تفاسیر معاصر (مطالعه موردی تفاسیر المنار و نمونه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد اعجاز قرآن کریم «اعجاز تشریعی» است؛ بدین معنا که احکام شرعی قرآن در ابعاد فردی و اجتماعی ویژگی هایی دارد که هیچ بشری قادر به عرضه هماوَردی برای آن نیست. هماهنگی قرآن با عقل و فطرت، توجه به تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی انسان ها، مبرا بودن قرآن از هر گونه تناقض، ارائه آن توسط فردی درس نخوانده، توافق قوانین قرآن با علم و ... زمینه ساز اعجاز تشریعی شده است. مفسران همواره به این بُعد از اعجاز توجه کرده و به تبیین آن پرداخته اند. از جمله این مفسران رشیدرضا در تفسیر المنار و آیت الله مکارم در تفسیر نمونه اند؛ آن ها در تفاسیر خود به مسائل اجتماعی توجه فراوان کرده و تلاش کرده اند تا اعجاز قرآن را در این بُعد بیش تر نشان دهند. از این رو، جامعه نگری و برداشت های اجتماعی از آیات قرآن در تفاسیر المنار و نمونه به شکل گسترده به چشم می خورد. این تحقیق با پژوهش در این تفاسیر نشان داده که، از نظر این مفسران، مهم ترین وجه اعجاز قرآن نه اعجاز ادبی، بلکه اعجاز تشریعی است و همه معارف الهی، اصول عقاید، احکام عبادات، قوانین، فضایل و آداب و قوانین سیاسی، مدنی و اجتماعی قرآن کریم که با شرایط همه زمان ها و مکان ها سازگار است از والاترین ابعاد اعجاز قرآن است.
معانی تقدیم و تأخیر ساختارهای متشابه قرآن با تکیه بر تفاسیر مجمع البیان، المیزان و نمونه
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم آیاتی با ساختار مشابه وجود دارد که در این آیات، گاهی اسلوب تقدیم و تأخیر به کار رفته است و بی شک این اسلوب ها، حامل غرض خاصّی می باشند. با دقّت و بررسی تفاسیر مجمع البیان، المیزان و نمونه، متوجّه این مهم می شویم که عملکرد آنها در برخورد با این دسته از آیات، متفاوت بوده است. بازتاب تفسیر المیزان در پاسخگویی به تقدیم و تأخیر آیات متشابه لفظی، از تفاسیر دیگر بهتر است و پس از آن، عملکرد تفسیر نمونه در مرتبة بعد از المیزان قرار می گیرد. امّا صاحب تفسیر مجمع البیان در این موضوع، رویکرد و تلاش خاصّی انجام نداده است و تنها در مواردی به تشابه میان آیات اشاره کرده است. در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای انجام گرفته، ضمن آنکه نپرداختن تفسیر مجمع البیان به دلایل اسلوب تقدیم و تأخیر در آیات متشابه لفظی را نقص به حساب می آورد، سعی دارد که با بررسی و نقد تفاسیر نامبرده و برخی تفاسیر دیگر در مسئلة تقدیم و تأخیر آیات متشابه لفظی اثبات نماید که تک تک آیات متشابه لفظی قرآن کریم، به ویژه آیاتی که تقدیم و تأخیر در آنان به وقوع پیوسته، دلیل و حکمت منحصر به فردی دارند که تفسیر یکسانی ندارند؛ زیرا در قرآن کریم، تکرار عبثی که منتهی به تفنّن و سرگرمی باشد، وجود ندارد.
راه کارهای کارآمدی مدیریت دولتی، رویکرد اسلامی، با تأکید بر تفسیر «المیزان»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دربارة کارامدی مدیریت دولتی راه کارهای زیاد و متنوعی از سوی اندیشمندان مدیریت ارائه شده که به سبب متکی بودن بر برداشت تجربی، ناقص و گاه متضادند. این راه کارها، به سبب نقص، تناقض و نیز تفاوت فکری و فرهنگی دانشمندان آن، با مدیریت دولتی در سازمان های جامعة اسلامی سازگاری ندارد. ازاین رو، نوشتار حاضر با طرح این پرسش که راه کارهای کارامدی مدیریت دولتی با رویکرد اسلامی چیست، آیات قرآن کریم را به روش استنباطی مطالعه نموده و سپس برای تفسیر و بیان محتوای آنها از تفسیر گران سنگ المیزان بهره برده که حاصل آن دو دسته راه کار رفتاری و ساختاری برای دست یابی به کارامدی مدیریت دولتی است.
شخصیت شناسی نووی و درنگی در شرح ناتمامش بر صحیح بخاری
حوزه های تخصصی:
شخصیت شناسی عالمان و محدثان یکی از مباحث مهم حوزه مطالعات حدیثی است. ضرورت آن در پرتو شناخت راویان و مؤلفان کتب حدیثی و سنجش میزان اطلاعات علم الحدیثی آنها حاصل می شود. این مقاله درصدد معرفی نووی و جایگاه وی در حدیث اهل سنت است. نخست، کتابشناسی احوال و آثار نووی و سپس شخصیت علمی وی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان، شرح ناتمام او بر صحیح بخاری از نظر سبک نگارشی و نوع اطلاعات موجود در آن بررسی و تحلیل شده است.
نقش سند در ارزش گذاری حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث علوم حدیث کلیات سند در حدیث
نقش سند در ارزیابی احادیث معصومان علیه السلام از دیرباز کانون گفت وگوی صاحب نظران بوده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی دربارة «نقش سند در ارزش گذاری حدیث» است. حاصل پژوهش اینکه از دیدگاه علامه حدیث مخالف قرآن، مردود است؛ ازاین رو جایی برای بررسی سند آن باقی نمی ماند. بررسی سند احادیث غیرمخالف غیرفقهی، در صورت همراهی با قراین متنی می تواند نتیجه بخش باشد. تنها در احادیث فقهی، سند به منزلة قرینة مستقل به کار می آید. در نظام فکری علامه طباطبایی، به تبع نقش محدود سند در ارزش گذاری حدیث به ویژه حدیث غیرفقهی، دانش های مرتبط با سند، یعنی رجال و درایه نیز در غیرفقه به ویژه در تفسیر قرآن، جایگاه ویژه ای ندارند.
تعارض قوانین در زمان در حقوق ملی و بین المللی در تفسیر شریف «المیزان»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم، دقیق و نسبتاً پیچیدة حقوقی، مبحث «تعارض قوانین در زمان» است که در دو عرصة روابط حقوقی ملی و بین المللی رخ می دهد. گرچه ممکن است چنین تصور شود که پرداختن به این بحث از دستاوردهای اندیشة حقوقی چند قرن اخیر است، اما واقعیت آن است که این بحث در فقه اسلامی و نخستین و مهم ترین منبع آن، یعنی قرآن کریم ریشه دارد؛ هرچند با این عنوان خاص از آن یاد نشده باشد.
هدف این مقاله، ارائة یک بحث جامع حقوقی و فقهی دربارة «تعارض قوانین در زمان» نیست، بلکه صرفاً از دریچة چند آیة قرآنی که تقریباً به طور مستقیم به این بحث مربوط می شوند و براساس و در حد اندیشه های مرحوم آیت الله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در تفسیر شریف «المیزان» به طرح بحث می پردازد تا نشان دهد با اینکه این تفسیر، یک تفسیر حقوقی و فقهی نیست، حتی بیش از بسیاری از تفاسیر صرفاً فقهی و آیات الاحکامی به مسئله و فروع آن پرداخته است.
بازخوانی احادیث جری و بطن با تأملی بر مباحث روایی المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
از بایسته های حدیث پژوهی، چگونگی طبقه بندی احادیث ذیل آیات قرآن کریم است. پیش از علامه طباطبایی، عالمان قرآن پژوه و حدیث پژوه به بیان نکاتی در باب فهم احادیث ذیل آیات پرداخته و بخشی از مباحث مربوط را بازگفته اند؛ اما هیچ یک از آنان به تفصیل و در حد و اندازه المیزان سخن نگفته اند. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده، هدف از آن ارائه تعاریفی نسبتا جامع از جری و تطبیق و باطن و تأویل با بازخوانی احادیث جری و بطن و تأملی بر مباحث روایی المیزان به منظور شناسایی احادیث بیانگر جری و باطن قرآن است. حاصل پژوهش اینکه جری عبارت است از: بیان مصداق های آیه اعم از مصداق برتر و روزآمد و غیر آن، که در زمان نزول مخفی بوده است و باطن نیز عبارت است از بیان معانی توسعه یافته فراتر از ظاهر الفاظ و عبارات آیات و نیز بیان لایه های معنایی (معانی دقیق تر و مخفی) آیات قرآن. با این تعاریف می توان برخی احادیث مندرج در تفاسیر روایی را به لحاظ نسبت آن با تفسیر قرآن، سنخ شناسی و طبقه بندی کرد.
بررسی تطبیقی رویکرد فریقین به قرآن با محوریت کتاب «فضل القرآن» کافی و «فضائل القرآن» صحیح بخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کافی و صحیح بخاری، دو جامع حدیثی برتر هر یک از فریقین است. این نوشتار، در پی تطبیق دو کتاب «فضل القرآن»کافی و «فضائل القرآن» صحیح بخاری با نگاه رویکردشناختی است. نویسنده، پس از «نمایه زنی روایات» هر دو کتاب، به «یک پارچه سازی نمایه ها» و «تعیین محورهای کلی» پرداخته و با استخراج «فراوانیِ هر یک از نمایه ها» به «درختواره موضوعی هر کتاب» رسیده است. «گزارش توصیفی هر کتاب» همراه با «تطبیق محورهای اصلی نمایه ها در دو کتاب» گام های بعدی محقق بوده است. در نهایت، ضمن تبیین مختصر «بایسته های تدوین کتابی حدیثی درباره قرآن کریم» به شاخص های چهارگانه: «فرستنده پیام، پیام، گیرنده پیام و مخاطب پیام» به عنوان محور کار اشاره شده است. پس از این، میزان تطبیق دو کتاب، با مدل پیشنهادی بیان شده است.
تحقیق حاضر، تثبیت فرضیه نویسنده را مبنی بر اینکه «الکافی در مقابل صحیح بخاری، تصویری واقعی تر و دقیق تر از قرآن کریم ارائه کرده است»، نتیجه داده است.
تفسیر گزارش های حالات و پیام های چهره در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان آخرین و در عین حال کامل ترین برنامة الهی در گستره ارتباطات انسانی از ظرفیت دلالت های غیرلفظی (حالات و حرکات بدن) غافل نبوده؛ به طوری که در جای جای آن به ترسیم ابعاد غیرکلامی انواع ارتباطات انسانی پرداخته و سبب تعمیق و تکمیل پیام مورد نظر شده است. چهره و دلالت های آن به عنوان یکی از اشکال و انواع دلالت های غیر کلامی نیز به طور خاص مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته است. در این پژوهش طی حرکت از ادبیات نظری ارتباطات غیرکلامی چهره به سوی قرآن کریم، ما را به درک جدیدی از آیات قرآن کریم و تنظیم آیات مرتبط جهت ترسیم چارچوب مطلوب ارتباطات غیرکلامی چهره از منظر قرآن کریم رسانده است. به بیانی دیگر این پژوهش با استناد به برخی از آیات قرآن کریم در صدد است تا با نگاهی بین رشته ای، آیات قرآن کریم را از منظر کارکردهای ارتباط غیرکلامی چهره بررسی کند تا پیام هایی که از طریق این نوع ارتباط به خواننده منتقل می شود آشکار گردد.
مقایسه دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبائی، پیش از «المیزان»، تفسیر «البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن» را با اهتمام به روایات تفسیری و تلاش در جهت بیان سازگاری میان قرآن و روایات، نگاشتند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به هدف شناساندن آن دو تفسیر و بیان امتیازات «المیزان»، به اشتراکات و تفاوت های آن دو می پردازد. دو تفسیر مزبور، اشتراکاتی مانند بیان هدف سوره و بررسی روایات دارند.
در تفاوت های شکلی ساختاری، «المیزان» در پرداختن به تفسیر آیات، از جامعیت نسبی برخوردار است. نقل و بررسی روایات تفسیری، در پایان بحث تفسیری و طرح مباحث موضوعی مستقل در «المیزان» آن را متمایز از «البیان» ساخته و در نهایت، اینکه برخی عبارت های «البیان» در «المیزان»، اصلاح شده است.
در تمایزهای شکلی محتوایی، شاخصه مهم «المیزان»، تنوع در تفسیر قرآن به قرآن و توجه به نقش سیاق است که در «البیان» به آن گستردگی نیست. همچنین در «المیزان» برخی از قرائات آیات، بررسی شده و شبهات قرآنی پاسخ یافته است. منابع «المیزان» نیز بسیار گسترده تر است.
رابطه معنا شناسی زبانی و تفسیر قرآن به قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
معناشناسی زبانی و تفسیر قرآن به قرآن در مطالعات قرآنی ارتباط نزدیکی با هم دارند. مقاله حاضر سعی دارد تا با روش توصیفی تحلیلی، ضمن توصیف نقاط اشتراک این دو رویکرد در مطالعات قرآنی، نقش مثبت معناشناسی زبانی را در فرایند تفسیر قرآن به قرآن، روشن و مزایای آن را به اختصار بررسی کند و نیز کاستی های برخی از نحله های معناشناختی را یادآور شود. رابطه معناشناسی و تفسیر قرآن به قرآن در دو بعد مبنایی و فرایندی قابل بررسی است. در بعد نخست، نوع نگاه هر یک از این دو روش بر نقش بافت زبانی و غیرزبانی و نیز جایگاه روابط بینامتنی در کشف معنا بررسی شده است، و در نگاه فرایندی به رغم همسویی درخور توجه دو رویکرد مزبور، معناشناسی با قرائت متکامل آن می تواند نقش مکمل و سازنده ای در قاعده مندی و مقوله بندی واژگان قرآن و اثبات نظام مندی معارف آن و مهار روشمند پیش دانسته ها در تفسیر قرآن به قرآن داشته باشد.
بررسی روابط بینامتنی قرآنی در صحیفه رضویه
حوزه های تخصصی:
بینامتنی از مباحث جدید نقد ادبی است که به بررسی روابط بین متونی پرداخته و موجب آفرینش متن جدید می شود. بر اساس این نظریه، متون و گویندگان آنها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره جسته اند.
ظهور آیات قرآن کریم در صحیفه رضویه که در بردارنده ادعیه، زیارات و سخنان گهربار و گرانسنگ امام رضا علیه السلام است، قبل از هر امری نشانگر تأثیر کلام وحی بر شیوه ادبیات امام بوده است. روابط بینامتنی قرآن کریم با صحیفه رضویه، به گونه ای زیبا و هماهنگ صورت پذیرفته است و عمق این تأثیرپذیری لفظی و معنوی در صحیفه کاملا نمایان است. اجرای عملیات بینامتنی در ادعیه صحیفه رضویه وجود مکالمه ای مستمر میان صحیفه و قرآن کریم را به اثبات رسانده و با توجه به تعامل مستقیم حضرت با قرآن کریم و آموزه های دینی، به نظر می رسد نوع روابط بینامتنی از نوع نفی جزئی و متوازی باشد تا از نوع نفی کلی(معنای متن حاضر مخالف با متن غایب است). در حقیقت تبلور آیات قرآنی در صحیفه امام رضا علیه السلام زمینه ماندگاری این گوهر گرانسنگ را به وجود آورده است.
این جستار به بررسی برخی از ادعیه صحیفه رضویه از منظر روابط بینامتنی می پردازد و پس از ارزیابی آنها بر اساس اصول و قواعد این نظریه، بر آن است تا میزان تأثیرپذیری امام رضا علیه السلام در ادعیه خود از آیات و روایات را تبیین کند.