فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۶۹۶ مورد.
تفسیر بیضاوی در آینه فقهای مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالله بیضاوی از دانشمندان نامدار فارس، از خود آثاری بر جای نهاده که از بین آنها کتاب «انوار التنزیل» ایشان بیشترین توجه دانشمندان گوناگون اعم از متکلم، محدث، مفسر و فقیه را به خود جلب نموده است. در این میان توجه فقهای مذاهب اسلامی به کتاب مزبور به شکل حاشیه، شرح و تعلیق به علل گوناگون از جمله تاریخ فقه حائز اهمیت است. از بررسی فقهایی که تفسیر بیضاوی را مورد توجه قرار داده اند، برمی آید که به ترتیب فقهای حنفی، امامی و شافعی بیشترین سهم را در توجه به تفسیر مزبور دارند و فقهای حنبلی و مالکی به ترتیب کمترین سهم را در این باره دارند که این امر می تواند ناشی از نقل گرایی حنبلیها در مقابل عقل گرایی حنفیها و زیادی پیروان ایشان باشد. شیخ بهایی از عالمان عصر صفویه اولین فقیه امامی است که بر تفسیر بیضاوی حاشیه نوشته و آن را شرح کرده است. پس از شیخ بهایی، دیگر فقهای امامیه نیز به تفسیر مزبور توجه نموده اند که در مقایسه با فقهای شافعی، شمار آنها بیشتر است.
تأویل گرایی در اندیشة مولوی و غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی دیدگاه غزالی و مولوی در مورد تأویل می پردازد؛ نخست معنای لغوی و اصطلاحی تأویل و موارد آن در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته، سپس قوانین تأویل، شرایط مؤول و مسألة تأویل مجاز و غیرمجاز و تفسیر به رأی به بحث گذاشته شده و نشان داده شده است که غزالی ِبه رغم رساله هایی که در رد باطنیه و اسماعیلیه نوشته، در فهم متون متأثر از رویکرد تأویل گرایانة آن ها است. بخش سوم مقاله به دیدگاه تأویل گرای مولوی می پردازد که برمبنای آن تأویل در سه سطح تأویل آیات و احادیث، رمزها و نشانه ها و اصطلاحات عرفانی صورت گرفته است. بخش چهارم مقاله، دربارة مقایسة دیدگاه های غزالی و مولوی دربارة تأویل و قوانین آن، تأویل قرآنی و کلامی، شرایط و دلایل تأویل، تأویل مجاز و غیرمجاز و قراین تأویل است که اندیشة تأویل گرای مولوی را در تأویل های صوفیانه غزالی تاحدودی متأثر از او نشان می دهد.
معناشناسی تحلیلی آیه «إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ» از منظر مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه «إ ِلَى رَ بِّهَا نَاظِرَةٌ» از جمله آیات مورد اختلاف مفسران اشاعره، معتزله و امامیه می باشد. در این آیه شریفه چیستی معنای واژه های «الی» و «ناظره» مورد دقت مفسران قرار گرفته است. این آیه با عطف توجه به واژه «ناظره»، یکی از مستندات قائلین به جواز رؤیت خداوند از جمله اشاعره می باشد. مفسرین امامیه ضمن تبیین معنای صحیح آیه، قول اشاعره را نادرست اعلام کرده اند اما خود در بیان معنای آیه دچار اختلاف شده اند. این مقاله بیانگر آن است که تفسیر صحیح آیه «نعمت الهی را انتظار می کشند» می باشد و تفسیر آیه به «رؤیت قلبی پروردگار» ناصحیح است. همچنین برخلاف نظر مشهورِ مفسران که معتقدند «الی» در این آیه حرف جاره است، نظر قوی تر و صحیح تر آن است که «الی» اسم و به معنای «نعمت» می باشد.
ملاصدرا، تفسیر یا تأویل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن (طریق وحی) در کنار استدلالات عقلی و برهان و نیز تهذیب نفس و عرفان، یکی از مؤلفه های اصلی و در حقیقت مهمترین رکن حکمت متعالیه به شمار می آید.. صدرالمتألهین به عنوان فیلسوف، مفسّر و عارف بزرگ جهان اسلام، رسیدن و نایل آمدن به «حقیقت واحد» را از طرق مختلف ممکن دانسته، آن ها را مکمل یکدیگر تلقی می کند. به گونه ای که از سویی می توان تأثیر عمیق فلسفه وجودی ملاصدرایی، آگاهی از اصول و مبانی عرفانی و بهره مندی از شهود و اشراق را در فهم، تفسیر و تأویل آیات قرآنی توسط ملاصدرا به وضوح مشاهده کرد و از سوی دیگر تدبّر و تأمّل او در آیات وحیانی و قرآنی و نیز روایات معصومین (ع) را در کشف و طرح بسیاری از مبانی فلسفی و حکمی نظاره گر بود. حضور آیات قرآنی در نظام فلسفی ملاصدرا گاه به عنوان دلیل، گاه استشهاد و گاه اقتباس است. به نظر می رسد صدرالمتألّهین در به کارگیری کلام وحی، جهت استوار ساختن مبانی فلسفی خود و دستیابی به حقیقت، بیش از آن که از روش «تفسیر» و بسنده نمودن به معانی ظاهری و مفاد استعمالی آیات قرآن استفاده کند، از روش «تأویل» و درک باطن و یا بطن قرآن بهره برده است. وی با ضروری دانستن آن، تأویل صحیح را عروج از لفظ به معنا و تطبیق کتاب تدوین و تکوین تلقی می کند؛ گرچه ایشان در مواردی، متعهد به این مبنا نبوده و تأویلی ناسازگار با ظاهر آیات، سیاق آن ها و نیز اصول عقلائی محاوره ارائه نموده است.
چیستی حقیقت عرش در قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسِّران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی «عرش» و مسائل مرتبط با آن همواره دغدغه بسیاری از قرآن پژوهان بوده است. منشأ آن آیاتی است که به صراحت از عرش و استواء خداوند بر عرش و مسائل ناظر بر آن سخن گفته است. این امر کنجکاوی اندیشمندان دینی به ویژه مفسِّران قرآن را برانگیخته است که حاصل آن به وجود آمدن دیدگاه های گوناگون درباره عرش است. مقاله حاضر در تلاش است «چیستی عرش» و مسائل مرتبط با آن را نخست از منظر آیات قرآن بررسی نماید و آنگاه به تبیین و بررسی مهم ترین دیدگاه ها در این خصوص بپردازد. از میان دیدگاه های پنج گانه قرآن پژوهان درباره عرش، دیدگاه پنجم افزون بر روشمندی و جامعیت، می کوشد تا با حفظ ظاهر آیات از هرگونه تکلّف مضِّر و تحمیل رأی بر آیات اجتناب ورزد و در عمل تفسیری روشن از مجموعه آیات را ارائه نماید. از نظر این دیدگاه، عرش مرکز و جایگاه عینی و حقیقتی از حقایق هستی است که زمام تدبیر امور جهان با همه کثرت و تنوّع، در آنجا مجتمع و سامان یافته و از آنجا به سوی هستی صادر می شود.
معنا و مبنای عقل گرایی معتزله در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رویکرد اندیشمندان معتزله در فهم متون دینی و تفسیر آیات قرآن، عقلی است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی معنا و مبنای عقل گرایی معتزله در تفسیر قرآن می پردازد. مقصود از «عقل گرایی معتزله در تفسیر» آن است که اولاً، در فهم و تفسیر قرآن، عقل مقدم بر دیگر ادله و حایز رتبة اول است. ثانیاً، صحت بیانات شرعی و فهم مراد آنها محتاج به ادلة عقلی است. براین اساس، معتزله ظاهر گرایی در فهم متون دینی و قرآن را مردود دانسته اند و بر جایگاه محوری عقل و مدرکات عقلی در تفسیر قرآن تأکید دارند. آنان بشری بودن وضع و مواضعه در زبان و شناخت اوصاف توحید و عدل الهی را شرط دریافت قصد متکلم در معارف دینی برشمرده اند. پایه های عقل گرایی اعتزالی در تفسیر عبارت است از: حادث بودن قرآن، تفسیرپذیری قرآن، ارشادی و تأکیدی بودن بیانات قرآنی در توحید و عدل، و سازگاری حکم عقل با خطابات قرآنی.
روابط برون سوره ای از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محقّقان از دیرباز به موضوع ارتباط و تناسب سوره های قرآن توجّه داشته و در این باره نظریّات متعدّدی مطرح کرده اند؛ که این دیدگاه ها در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این میان، آراء علّامه طباطبایی«ره»، با توجّه به جایگاه علمی ایشان بخصوص در زمینهﻯ تفسیر قرآن، از اهمیّت دو چندانی برخوردار است؛ موضوعی که به دلایل مختلف از جمله نوع نگاه علّامه طباطبایی«ره» به چگونگی چینش سوره های مصحف کنونی و اجتهادی دانستن آن، مورد غفلت واقع شده است. بر این اساس، در مقاله حاضر به ذکر آراء شاخص درباره انواع و اشکال تناسب سوره ها پرداخته و ذیل عناوین مناسب، کیفیّت اعتقاد یا عدم اعتقاد علّامه طباطبایی«ره» نسبت به آنها را نشان داده ایم. بررسی آراء علّامه طباطبایی«ره» نشان می دهد، ایشان نه تنها به موضوع تناسب سوره ها توجّه داشته است، بلکه در ردّ و تأیید انواع تناسب های مطرح شده بین سوره های قرآن، نظریّات متعدّدی را ذکر کرده است.
جامعیّت قرآن از نگاه علاّمه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعیّت قرآن از مسایل مهمّ تفسیر قرآن کریم است و دیدگاه علاّمه طباطبائی به عنوان مفسّر صاحب نظر در این زمینه بسیار مهمّ است و می تواند راهگشا در حلّ بعضی از مسایل باشد. به نظر علاّمه جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن آن است. علاّمه طباطبائی جامعیّت قرآن را در همة اقسام و صُوَر آن، مبتنی بر مجموع ظاهر و باطن قرآن می داند؛ در ظاهر قرآن تنها تفاصیل اخلاق فاضله را می توان جست، امّا معارف، شرایع و احکام در حدّ کلّیّات و اصول در ظاهر قرآن آمده اند و تفاصیل و جزئیّات آنها در روایات بیان شده یا به طریق دیگری قابل دستیابی است. در آثار قرآنی علاّمه به ویژه المیزان می توان دو قِسم جامعیّت را سراغ گرفت:
1 جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن بیان آن در طرح مسایل نسبت به کُتُب آسمانی پیشین.
2 جامعیّت قرآن به معنای کامل بودن بیان آن در طرح مسایل بدون مقایسه با کتاب های آسمانی دیگر.
بررسی روایت «اقرأ کما یقرأ الناس» با نگاهی به فهم شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مباحث کلی تفسیر وتأویل
از دیرباز این پرسش که چه قرائتی از قرآن، معتبر و حجت است میان عالمان و فقیهان شیعه محل بحث است و دیدگاه های گوناگونی در پاسخ آن ارائه شده است. بررسی مستندات به روشنی نشان می دهد که مهم ترین دلیل، روایت «اقْرَأْ کَمَا یَقْرَأُ النَّاسُ» است. این جستار، با روش توصیفی - تحلیلی روایت یاد شده را به لحاظ سند و دلالت بررسی کرده و نشان می دهد که از نظر سند صحیح است و فهم شیخ اعظم انصاری از آن قابل دفاع نیست و نگارنده بر این باور است که روایت، مصحف و قرائت کنونی را تأیید و قرائت مخالف با آن را رد می نماید.
مبانی و روش تفسیری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن احصای آثار تفسیری ابن سینا و اقسام آنها از سبک، روش و گرایش تفسیری او سخن گفته ایم. سبک تفسیری او متفاوت و در نهایت ایجاز است. تفاسیر او فاقد مقدمه و طرح بحث و مباحث لغوی اند ، اما در همه آنها از موضوع وهدف سوره سخن رفته است. روش تفسیری وی عقلی و در راستای اثبات هماهنگی عقل و دین و یا قرآن و حکمت است. گرایش تفسیری او فلسفی و از بارزترین مصادیق آن است. تفسیر قرآن او تأویل فلسفی و از نوع تطبیق قرآن با فلسفه است. قرآن سراسر اسرار است و از طریق ممارست و تبحر در دانش های فلسفی و حکمی می توان به این اسرار دست یافت. این فیلسوف در پی اثبات هم سویی عقل و فلسفه با دین و قرآن است و گرایش تفسیری او تأویل فلسفی صرف است.
تحلیل انتقادی روش و منابع تفسیری محمد عزّت دروزه در تفسیر تنزیلی الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلاف روش و نوع بهره گیری از منابع تفسیری، موجب پدید آمدن تفاسیر گوناگون شده است. روش غالب مفسران، تفسیر ترتیبی است و در تفسیر خود از آیات قرآن، و از منابع برون متنی مانند روایات و علوم قرآنی بهره جسته اند. «محمد عزّت دروزه» از علمای فلسطینی و مجاهد اهل سنت، مدعی است که تفسیر «الحدیث» را با اقتباس از قرآن امام علی(ع)، به شیوه تنزیل سوره ای تدوین کرده و مانند همه مفسران از منابع مذکور بهره جسته است.
این نوشتار پس از آسیب شناسی روش تفسیر تنزیلی، به بررسی شیوه استفاده دروزه از آیات قرآن در تبیین مفهوم واژه ها، سیاق و نظم آیات و همچنین شیوه بهره گیری وی از منابع برون متنی مانند احادیث، مکی و مدنی و اسباب نزول پرداخته است. این مقاله از نوع پژوهش های بنیادی است و نگارنده تلاش دارد تا با توصیف و تحلیل منابع تفسیر الحدیث، برخی امتیازات و کاستی های آن را نشان دهد.
بررسی و نقد نظر گولدزیهر درباره اثرپذیری ابن عباس از جیلان بن فروه در فهم مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه مفردات پژوهی قرآن کریم به سال ها و دهه های آغازین صدر اسلام بازمی گردد. در میان صحابه رسول خدا(ص) پس از امام علی(ع)، عبدالله بن عباس را باید مشهورترین و برجسته ترین مفسّر قرآن برشمرد. با وجود شواهد و قرائن روشن و استوار در تبیین جایگاه و نقش ارزنده ابن عباس در تفسیر مفردات قرآن و اتکای او به منابع اصیل عربی از جمله اشعار و ضرب المثل ها، برخی همچون ایگناس گولدزیهر با طرح برخی توهّمات، اصالت میراث تفسیری ابن عباس در شرح واژگان قرآن را زیر سؤال برده و بیشتر آن را نتیجه پرسش های او از شخصی به نام ابوجلد، جیلان بن فروه، دانسته اند. این پژوهش بر آن است تا ضمن طرح این ادّعا، بر پایه پاره ای شواهد و گزارش های روایی و تاریخی، نادرستی آن را اثبات نماید.
بررسی زمینه ها و عوامل عقل گرایی میان مفسران خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن - در دوره هایی که بر خود دیده - با گرایش ها و روش های گوناگون صورت گرفته است. تفسیر عقلی (اجتهادی) یکی از دو نوع عمده تفسیر قرآن است که زمان دقیق آغاز شدنش را نمی توان باز گفت. این نوع تفسیر از میانه سده دوم هجری شکل گرفت و درون مایه آن را عقل و اجتهاد می ساخت. این جریان، بازتابِ مبانی معرفتی ای مانند باورهای مذهبی آن روزگار، پیشرفت های علمی - فرهنگی آن دوران، و غیر معرفتی مانند حکومت و سیاست آن عصر بوده است.
در پاره ای از نوشته های تفسیری با تعبیراتِ مختلفی مانند مکاتب تفسیری، مناهج تفسیر، مدارس تفسیر، اتجاهاتِ تفسیر و الوان تفسیر روبه رو می شویم که هر یک به فراخور موضوعِ پژوهش به روشن کردنِ گوشه ای از این دانشِ اسلامی پرداخته اند. ما در این نوشتار می کوشیم تا با بررسی تاریخی و جغرافیایی خراسان بزرگ، زمینه ها و عواملِ گرایش ِمفسران این دیار را به تفسیر عقلی روشن سازیم؛ مفسرانی که کاری بزرگ کرده، علم تفسیر را از یکنواختی و تک ساحتی بودنش (تفسیر اثری) بیرون آورده و به پویایی و شکوفایی رسانیدند.
در این نوشتار با بیان دو نمونه از خراسانیان که از عقل گرایی در تفسیر نهراسیده و به این کار برجسته و بی پیشینه دست یازیده اند، در صدد یافتنِ زمینه های عقل گرایی در خراسان بزرگ شدیم. رواج فقهِ ابوحنیفه در خراسان، گذر جاده ابریشم از خراسان و خرد جویی موالی به عنوان دلایل این عقل گرایی بیان شده است.
بررسی تفسیر آیات مرتبط با یهودیت در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی یکی از سرشناس ترین مفسران شیعه در عصر حاضر است. ویژگی های ممتاز روش تفسیری او المیزان را به یکی از پر مراجعه ترین تفاسیر تبدیل کرده است. روش او، در تفسیر همة آیات یکسان نیست. آیات بسیاری به بحث از جنبه های مختلف دین یهود اختصاص دارد که تفسیر این آیات نیازمند به روش ها، ابزارها و دانش های خاصی است تا بتواند مفاهیم نهفته در آنها را آشکار سازد؛ روش صاحب المیزان در تفسیر این آیات، متمایز از روش کلی او در تفسیر نیست؛ جز اینکه در مقایسه مباحث قرآنی و توراتی، روش تفسیر تطبیقی نیز مشاهده می شود. علامه در این مباحث به برخی از منابع ادیانی نیز مراجعه نموده است. این مقاله به تحلیل کمّ و کیف استفاده علامه از روش های تفسیری و منابع مورد استفاده او در تفسیر این دسته از آیات است.
معیارهای نقد علامه طباطبایی بر آرای دیگر مفسران در ایجاز حذف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«ایجاز حذف» در قرآن فراوان به کار رفته و از شیوه های مهم بلاغی قرآن است که دانشمندان علوم قرآنی و مفسران به آن اهتمام ویژه ای داشته اند. ازآنجاکه مفسران گاه در برخی آیات برای حذف و تعیین محذوف هم عقیده نیستند، این پژوهش به بررسی معیارهای علامه طباطبایی در نقد آرای دیگر مفسران می پردازد.
از رهگذر این جستار برمی آید علامه طباطبایی با معیارهای درون متنی همچون توجه نکردن به مراد صحیح آیه و نقش نحوی کلمه، معنای حروف معانی، سیاق، فن بلاغی و نیز معیارهای برون متنی چون اختلافات فقهی و استناد به روایات ناصحیح، آرای دیگر مفسران را نقد کرده و معتقد است که این موارد موجب بروز تقدیرهای مختلف یا تقدیرهای نابه جا می شود؛ به طوری که مراد صحیح آیات از آنها استخراج نمی گردد.
مبانی جری و تطبیق از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قاعدة «جری»، قاعده ای تفسیری برگرفته از آموزه های اهل بیت علیها السلام است که کانون توجه علامه طباطبایی بوده و پس از ایشان، در تحلیل دسته ای از روایات تفسیری، مورد توجه محققان شیعه قرار گرفته است. این قاعده در تحلیل تفسیری روایات دشواریابی که بسیاری از آیات قرآنی را بر ائمه علیها السلام تطبیق می دهد، نقش مهمی دارد. در این مقاله تلاش شده با بررسی توضیحات پراکنده علامه و شیوة ایشان در به کارگیری این قاعده، مبانی این قاعده از دیدگاه ایشان استخراج شود. زمان شمولی و جهان شمولی قرآن، برخورداری قرآن از سطوح و لایه های متعدد معنایی، مرجعیت علمی ائمه علیها السلام ، نقش تعلیمی ائمه علیها السلام ، عدم تحریف قرآن، اصل بودن عمومیت آیه، دلالت لفظی بر جری و درعین حال تفاوت آن با تفسیر و ضابطه مند بودن این دلالت با تقطیع از سیاق و زمان نزول از جمله مبانی ایشان در این زمینه است.
مبانی و روش شیخ صدوق در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ صدوق از فقها و محدثان طراز اول امامیه در قرن چهارم هجری قمری است. نظر به صبغهٔ روایی اغلب آثارش، بیشتر در زمره محدثان به شمار آمده و وجههٔ تفسیری او کمتر مورد توجه قرار گرفته است. کتاب تفسیر قرآن صدوق به ما نرسیده لکن در میان آثار به جامانده از وی می توان به برخی از دیدگاه های تفسیری اش دست یافت. این نوشتار در صدد است تا مبانی و روش تفسیری وی را از میان آثار مذکور استخراج کند. قدسی بودن و وحیانی بودن، نص و قرائت واحد، قابل فهم بودن و جواز تفسیر قرآن و نیز ساختار چند معنایی و پیوستگی آیات آن، از مهم ترین مبانی تفسیری شیخ صدوق است. تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر قرآن به سنّت، ناظر به روش ابن بابویه در تفسیر قرآن به مأثور است. از سوی دیگر تفسیر ادبی، تأویل آیات متشابه، بیان بطون آیات، بیان وجه جمع بین روایات تفسیری، نقد روایات تفسیری و نقد آراء تفسیری دیگران، ناظر به روش تفسیر اجتهادی اوست. بررسی شیوهٔ تفسیر موضوعی در ارائه مباحث تفسیری، تحلیل ارتباط روش تفسیری قرآن به قرآن با روایت «ضرب قرآن» در آثار شیخ صدوق، بررسی شیوهٔ وی در تبیین مفردات قرآن و اشاره به گرایش روایی و کلامی وی در تفسیر قرآن کریم از دیگر مباحث این نوشتار است.
روش آموزی روایات تفسیری،تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در مواجهه با روایت گرایان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نگاه تعلیمی و روش آموزی به روایات تفسیری از ارکان اصلی روش شناسی تفسیر المیزان است. درواقع این نگاه نگرشی تحلیلی به متون رواییِ مرتبط با مضامین و مفاهیم قرآنی است که درصدد کشف چگونه تفسیر کردن قرآن با استفاده از قول و عمل تفسیری پیشوایان دین است. این نگاه با تحلیلی انتقادی به رویکرد جریان تفسیر روایت گرا همراه است و به شواهد نقلی و غیرنقلی متعددی تکیه دارد. در این میان القای اصول از سوی پیشوایان دین و ضرورت تفریع بر آن اصول، که مضمون برخی شواهد نقلی است، قابل توجه می باشد. افزون بر مبانی و شواهد نقلی، شواهد تحلیلی تاریخی و کلامی نیز این نگاه را پشتیبانی می کند. بر پایة این نگاه روایات تفسیری نقشی تعلیمی دارند و مفهوم تعلیم نیز نه به معنای آموختن مفاهیمی فراتر از فهم و دریافت مخاطبان، بلکه به معنای آموزش مفاهیمی است که برای مخاطب قابل درک و قابل استناد به ظاهر قرآن باشد. از منظر علامه پیشوایان دین نه تنها آموزگاران سادة مفاهیم قرآن که به مثابه معلمان روش تفسیر معرفی می شوند.