پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن
پژوهشنامه تفسیر و زبان قرآن بهار و تابستان 1392 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
محقّقان از دیرباز به موضوع ارتباط و تناسب سوره های قرآن توجّه داشته و در این باره نظریّات متعدّدی مطرح کرده اند؛ که این دیدگاه ها در تحقیقات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این میان، آراء علّامه طباطبایی«ره»، با توجّه به جایگاه علمی ایشان بخصوص در زمینهﻯ تفسیر قرآن، از اهمیّت دو چندانی برخوردار است؛ موضوعی که به دلایل مختلف از جمله نوع نگاه علّامه طباطبایی«ره» به چگونگی چینش سوره های مصحف کنونی و اجتهادی دانستن آن، مورد غفلت واقع شده است. بر این اساس، در مقاله حاضر به ذکر آراء شاخص درباره انواع و اشکال تناسب سوره ها پرداخته و ذیل عناوین مناسب، کیفیّت اعتقاد یا عدم اعتقاد علّامه طباطبایی«ره» نسبت به آنها را نشان داده ایم. بررسی آراء علّامه طباطبایی«ره» نشان می دهد، ایشان نه تنها به موضوع تناسب سوره ها توجّه داشته است، بلکه در ردّ و تأیید انواع تناسب های مطرح شده بین سوره های قرآن، نظریّات متعدّدی را ذکر کرده است.
از کرامت جاهلی تا کرامت قرآنی؛نشانه شناسی فرآیندهای گفتمانی «کرامت» در قرآن با تکیه بر الگوی تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی تنشی (tensive) که متعلّق به گستره نشانه شناسی پساگریماسی محسوب می شود، به سوی «فرآیند تولید و دریافت معنا» جهت یافته است. الگوی تنشی، دو بُعد بنیادین ادراک را به مثابه ابعاد و ظرفیّت های معناسازی در نظر می گیرد: بعد فشاره ای (درونی، احساسی) و بعد گستره ای (بیرونی، شناختی)، به مثابه ظرفیت های پیشامعنایی، به ترتیب معرِّف «سطح بیان» و «سطح محتوا» هستند. سطوح مشخصی از فشاره و گستره پیوند می یابند و در محل هم پیوندی آنها نشانه-معنا شکل می گیرد. ابعاد فشاره ای-گستره ای شاخص هایی کمّی و قابل سنجش اند و این ویژگی الگوی تنشی را به ابزاری دقیق در تحلیل فرآیند گفتمانی هر نشانه-معنا، از جمله نشانه-معناهای قرآنی، تبدیل می کند. در این مقاله، ضمن معرفی نشانه شناسی تنشی به حیطه مطالعات قرآنی کوششی که نخستین گام در این مسیر است از باب نمونه، فرآیندهای گفتمانی و صورت بندی نشانه-معنای کرامت در قرآن کریم، با تکیه بر الگوی تنشی مطالعه شده است. فرآیندهای گفتمانی کرامت انسانی در قرآن کریم، در دو سطح تنشی محقق شده است: در سطح نخست، شاکله کرامت پیشینی (در فرهنگ جاهلی) که ناظر به افراد دارا و متعلق به تباری خاص بوده، به چالش کشیده شده، «کرامت عام» انسانی با دو مؤلفه ی انتساب تبار همه انسان ها به آدم علیه السلام به مثابه مخلوقِ برتری یافته بر فرشتگان، و برخورداری تمامی آدمیان از نعمت های خداوند، صورت بندی شده است. در سطح دوم تنشی، «کرامت خاص» انسانی در پیوند با ایمان و عمل صالح انسان صورت بندی شده است. این کرامتِ عند الله است که تنها مؤمنان و پرهیزکاران به آن دست می یابند.
روش مواجهه علامه فضل الله با روایات تفسیری در «من وحی القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«من وحی القرآن» از تفاسیر معاصر است که تفسیر آیات قرآن را در قالبی تحرک بخش، عصری و تربیتی عهده دار گردیده است. البته در کنار این ویژگی، گزارش روایات منتسب به معصوم و دیگر گزارش های تاریخی مرتبط با آیات، در آن نمودی نمایان دارد. مطابق بررسی صورت گرفته، تعامل فضل الله با روایات سخت گیرانه و قابل تأمل است؛ در این مقال، عوامل سخت گیری فضل الله در مواجهه با روایات تفسیری و گزارش های تاریخی، و موانع استفاده هرچه گسترده تر مؤلف من وحی القرآن از آنها به کاستی های گوناگونی موجود در آنها نسبت داده شده است. پیداست که این رویکرد سختگیرانه در مواردی با انتقاد مواجه است که بدان پرداخته شده است.
بررسی تأثیر پیش فرض های مذهبی بر ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش دانسته های فکری و از جمله آنها پیش فرض های مذهبی و عقیدتی، از آفات عمل فهم به شمار می روند که به صورت نامرئی در لایه های معنایی ترجمه نفوذ کرده و خود را در هیئت حقیقت به مخاطب معرفی می نمایند. در صورتی که همه مذاهب و فرق اعتقادی اسلامی بخواهند قرآن را بر پایه پیش فرض های خود، ترجمه نمایند، اختلاف در ترجمه ها پدید می آید. در این پژوهش سعی شده است تا ضمن تحلیل این مسئله، با بررسی سه نمونه از آیات قرآن کریم در باب «عدل الهی»، «امامت» و «وضو» از دیدگاه سه مترجم اهل سنت یعنی ابوالفضل رشیدالدین میبدی، شاه ولی الله دهلوی و نجم الدین محمد نسفی و سه ترجمه معاصر شیعه یعنی ترجمه آیت الله مکارم شیرازی، ترجمه مهدی الهی قمشه ای و ترجمه فولادوند، چگونگی تأثیر گذاری پیش فرض های عقیدتی بر ترجمه قرآن کریم تبیین گردد. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که این پیش فرض ها به وضوح رنگ اعتقادی ترجمه های مذکور را تعیین و آشکار می نمایند.
تحول درک های مفسران از مفهوم خلقت بهینه انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلقت بهینه انسان از جمله مفاهیمی است که اشاراتی بدان در جای جای قرآن کریم دیده می شود. این مفهوم از دیرباز نظر مفسران را به خود جلب کرده است. آنها در هزار و چهارصد سال گذشته، دیدگاههای مختلفی را در تفسیر این مفهوم قرآنی بیان داشته، و در این باره بحث کرده اند که اولا خلقت بهینه دقیقا به چه معناست، و ثانیا، اسباب و علل بهینگی خلقت انسان در قیاس با دیگر موجودات چه می تواند باشد. بناست که در این مطالعه، اولا، سیر تحول این درک ها را بکاویم و ببینیم در طول تاریخ چه درک های مختلفی از این مفهوم ارائه شده است و بیان های ظاهرا مشابه مفسران در این باره، چه تمایزهای مهمی با یکدیگر دارند. ثانیا، بکوشیم رابطه میان این درک های متمایز را با زمانه هر یک از مفسران، مبانی فکری، و مشرب علمی ایشان بازکاویم. آن گاه، بر پایه نتایج بحث، نظریه های ارائه شده در باره عوامل مؤثر بر تحول فهم مفسران از آیات قرآن کریم را بیازماییم و دیدگاه مختار خویش را در این باره برگزینیم.
سازگاری تفسیر آیات با دو رویکرد مجموعی و تفکیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب انواع روش های تفسیری بستگی به نوع نگاه مفسّر به قرآن دارد، مفسّر در نگرش ساختاری و مجموعی به قرآن، مدلول و معنای آیه را با ابزارهای گوناگون و از همه مهم تر با توجه به سیاق آیه واکاوی می کند، اما در نگرش تجزیه ای و تفکیکی، عنصر سیاق چندان اهمیتی ندارد، در این دیدگاه می توان آیات را تقطیع نمود و معنای استقلالی آن را مد نظر داشت. این تحقیق با باور به معناداری مستقل فرازهایی از آیات بدون توجه به سیاق و بافت معنایی، معتقد است با توجه به مبانی و قواعد تفسیری می توان معنای استقلالی فرازهای آیات را همسو با معنای سیاقی آن در نظر گرفت.
مبانی و روش تفسیری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن احصای آثار تفسیری ابن سینا و اقسام آنها از سبک، روش و گرایش تفسیری او سخن گفته ایم. سبک تفسیری او متفاوت و در نهایت ایجاز است. تفاسیر او فاقد مقدمه و طرح بحث و مباحث لغوی اند ، اما در همه آنها از موضوع وهدف سوره سخن رفته است. روش تفسیری وی عقلی و در راستای اثبات هماهنگی عقل و دین و یا قرآن و حکمت است. گرایش تفسیری او فلسفی و از بارزترین مصادیق آن است. تفسیر قرآن او تأویل فلسفی و از نوع تطبیق قرآن با فلسفه است. قرآن سراسر اسرار است و از طریق ممارست و تبحر در دانش های فلسفی و حکمی می توان به این اسرار دست یافت. این فیلسوف در پی اثبات هم سویی عقل و فلسفه با دین و قرآن است و گرایش تفسیری او تأویل فلسفی صرف است.