فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
شیخ صدوق از فقها و محدثان طراز اول امامیه در قرن چهارم هجری قمری است. نظر به صبغهٔ روایی اغلب آثارش، بیشتر در زمره محدثان به شمار آمده و وجههٔ تفسیری او کمتر مورد توجه قرار گرفته است. کتاب تفسیر قرآن صدوق به ما نرسیده لکن در میان آثار به جامانده از وی می توان به برخی از دیدگاه های تفسیری اش دست یافت. این نوشتار در صدد است تا مبانی و روش تفسیری وی را از میان آثار مذکور استخراج کند. قدسی بودن و وحیانی بودن، نص و قرائت واحد، قابل فهم بودن و جواز تفسیر قرآن و نیز ساختار چند معنایی و پیوستگی آیات آن، از مهم ترین مبانی تفسیری شیخ صدوق است. تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر قرآن به سنّت، ناظر به روش ابن بابویه در تفسیر قرآن به مأثور است. از سوی دیگر تفسیر ادبی، تأویل آیات متشابه، بیان بطون آیات، بیان وجه جمع بین روایات تفسیری، نقد روایات تفسیری و نقد آراء تفسیری دیگران، ناظر به روش تفسیر اجتهادی اوست. بررسی شیوهٔ تفسیر موضوعی در ارائه مباحث تفسیری، تحلیل ارتباط روش تفسیری قرآن به قرآن با روایت «ضرب قرآن» در آثار شیخ صدوق، بررسی شیوهٔ وی در تبیین مفردات قرآن و اشاره به گرایش روایی و کلامی وی در تفسیر قرآن کریم از دیگر مباحث این نوشتار است.
شناخت رویکرد تقریبی طبرسی در مجمع البیان با تخریج احادیث تفسیری سوره یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجمع البیان لعلوم القرآن، تألیف فضل بن حسن طبرسی (د 548ق)، یکی از برجسته ترین تفاسیر شیعی است که از اوایل سال 530 تا اواخر سال 536ق و طی مدت هفت سال، نوشته شده است. اغلب روایات این تفسیر، بدون سند کامل و بدون اشاره به مرجع اصلی آنها نقل شده است. این حالت، در ظاهر ممکن است در احادیث کتاب، خدشه وارد کند و بخش مهمی از اعتبار احادیث را که به سند وابسته است، از بین ببرد. در این مقاله، تمام روایات تفسیری سوره یوسف در این تفسیر، تخریج و اسانید آنها در کتب حدیثی فریقین بازیابی شده است، تا نشان داده شود روایات مجمع البیان از پشتوانه ای استوار برخوردار بوده و از منابع معتبر فریقین نقل شده است و حذف اسناد روایات کتاب که بنا به گفته طبرسی، به خاطر رعایت اختصار یا شهرت حدیث نزد محدثان انجام پذیرفته، خللی در اعتبار کتاب ایجاد نکرده است. البته سند تعداد محدودی از روایات، در منابع مورد بررسی یافت نگردید.
روش آموزی روایات تفسیری،تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در مواجهه با روایت گرایان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نگاه تعلیمی و روش آموزی به روایات تفسیری از ارکان اصلی روش شناسی تفسیر المیزان است. درواقع این نگاه نگرشی تحلیلی به متون رواییِ مرتبط با مضامین و مفاهیم قرآنی است که درصدد کشف چگونه تفسیر کردن قرآن با استفاده از قول و عمل تفسیری پیشوایان دین است. این نگاه با تحلیلی انتقادی به رویکرد جریان تفسیر روایت گرا همراه است و به شواهد نقلی و غیرنقلی متعددی تکیه دارد. در این میان القای اصول از سوی پیشوایان دین و ضرورت تفریع بر آن اصول، که مضمون برخی شواهد نقلی است، قابل توجه می باشد. افزون بر مبانی و شواهد نقلی، شواهد تحلیلی تاریخی و کلامی نیز این نگاه را پشتیبانی می کند. بر پایة این نگاه روایات تفسیری نقشی تعلیمی دارند و مفهوم تعلیم نیز نه به معنای آموختن مفاهیمی فراتر از فهم و دریافت مخاطبان، بلکه به معنای آموزش مفاهیمی است که برای مخاطب قابل درک و قابل استناد به ظاهر قرآن باشد. از منظر علامه پیشوایان دین نه تنها آموزگاران سادة مفاهیم قرآن که به مثابه معلمان روش تفسیر معرفی می شوند.
جایگاه مفردات راغب در واژه پژوهی علامه طباطبایی در المیزان فی تفسیر القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در تفسیر قرآن کریم، مبحث واژه پژوهی است. از آنجا که یکی از برجسته ترین تفاسیر امروزی تفسیر شریف المیزان است و در مباحث واژه پژوهی این تفسیر، به صورت قابل توجهی از مفردات راغب بهره برده است، در این نوشتار به بررسی میزان و نحوه استفاده علامه طباطبایی(ره) از کتاب مفردات راغب در مباحث واژه پژوهی و بیان برخی از ابتکارات علامه طباطبایی(ره) در برخورد با مفردات راغب خواهیم پرداخت. مقاله پیش رو به شیوه کتابخانه ای ضمن بررسی میزان استفاده المیزان از مفردات راغب، به بررسی تعدادی از این موارد پرداخته و پس از آن گونه های استفاده المیزان از مفردات راغب و برخی از ابتکارات لغوی علامه را در چند عنوان، دسته بندی نموده است. نقد نظرات دیگر مفسران، تکمیل نظر راغب، ترجیح نظر راغب بر دیگر لغویون، بهره گیری از سیاق در تأیید نظر راغب، رفع مشکل تفسیری بر اساس نظر راغب و ... از این گونه موارد می باشند.
قصه های قرآنی و رویکردهای زبان دینی در تحلیل آنها (با تأکید بر قصه خلقت حضرت آدم علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازوکار گفتاری قرآن و دلالت های زبانی آن همواره از بحث های پرجاذبه و چالش برانگیز در میان مفسّران از یک سو، و متکلمان و سایر دین پژوهان از سوی دیگر بوده است. این بحث واجد مباحث مهمی است؛ از جمله اینکه آیا جملات و گزاره های قرآن همه ناظر به حقیقت است؟ اگر برخی تعابیر قرآنی مجازگونه، نمادین و تمثیلی است، آیا این مجازها تحویل پذیر به واقع و حقیقت است، یا خیر؟ در پاسخ به این پرسش ها، به ویژه در حوزه داستان های قرآنی، دو رویکرد عمده وجود دارد: دسته اول دیدگاه های غیرواقع گراست که تفاسیر و برداشت هایی را از قصه های قرآنی ارائه می نماید مبنی بر اینکه این داستان ها را از محتوای واقعی، که مدلول ظاهری الفاظ و کلمات آنهاست، تهی می نماید. دسته دوم شامل آرائی است که مضامین داستان های قرآن را حاکی از حوادث و رویدادهای رخ داده می داند.
در این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی، در ذیلِ دسته اول، پنج دیدگاه و در ذیل دسته دوم، دو دیدگاه بررسی و نقد شده است.
روش فریقین در تفسیر آیه اکمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه 3 سوره مائده یکی از آیات مورد بحث در تفاسیر فریقین است. بررسی رویکرد مفسران در تفسیر این آیه به روشنی بیانگر آن است که مفسران برای بازکاوی و فهم مدالیل کلام الهی از روش های مختلفی بهره جسته و در این زمینه از روش و الگوی مشخصی پیروی نکرده اند بلکه هرکدام براساس مبانی و اصول مورد پذیرش در نزد خود به روشی روی آورده اند. این تحقیق با نگرش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی روش مفسران در تفسیر آیه اکمال در تفاسیر: التبیان، روض الجنان، البرهان و المیزان از شیعه و تفاسیر: جامع البیان، مفاتیح الغیب، روح المعانی و المنیر از اهل سنت پرداخته است. بررسی ها نشانگر آن است که در میان تفاسیر فریقین تفسیر المیزان از جهت غنای مباحث و در نظر گرفتن جوانب مختلف و نقد و بررسی آنها و ارائه نظر مختار مبتنی بر آیات قرآن جایگاه ممتازی دارد.
روش شناسی تفسیر اطیب البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی تفاسیر در حوزه روش شناسی، ضرورت اجتناب ناپذیر مطالعات جدید قرآنی است. توجه به ابعاد مختلف روش شناسی تفسیر جهت دستیابی به روش صحیح تفسیر قرآن و نیز طبقه بندی تفاسیر بر مبنای معیارهای روش شناسانه الزام های روش شناسی تفاسیر را بیش از پیش نمایان می سازد. اصلی ترین پرسش های مطرح در این دانش را می توان چنین برشمرد: چه راه هایی برای شناخت قرآن وجود دارد؟ تفسیر چه نوع شناختی است؟ نسبت تفسیر با این گونه های شناخت چیست؟ در همین راستا محقّقان علوم قرآنی به تعریف گونه هایی از شناخت قرآن از قبیل شناخت ترجمه ای، تفسیری، تأویلی، بطنی، اشراقی، شهودی، تنزیلی، ابتدائی، مصداقی پرداخته اند.
در این پژوهش تفسیر «اطیب البیان فی تفسیر القرآن» اثر آیت الله سید عبدالحسین طیب از مفسّران معاصر تشیّع که در 14 مجلد به نگارش درآمده، بر مبنای معیارها و تئوری های روش شناسی بررسی گردیده است. اهمیت این پژوهش در قابلیت سازی سنجش تفسیر «اطیب البیان» با استفاده از ملاک های تعریف شده در علم روش شناسی تفسیر قرآن بوده تا میزان تعهد مفسّر به روش مورد نظر خویش و تغییر یا عدم تغییر آن را در سراسر این تفسیر نمایان سازد.
واژه به مثابه ابزار تحلیل گفتمان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن پژوهان و مفسران مسلمان همگی در این نکته اجماع داشته اند که هرگونه تأویل یا تفسیر کتاب خداوند باید از واژگان آغاز گردد. واژه نه تنها ابزار تحلیل گفتمان بلکه شکل دهنده نظام اندیشگانی ما نیز است. پس واژه تنها ابزاری برای بیان عقاید ما نیست بلکه به آن ها نیز شکل می دهد. واژه در قرآن کریم از چنان استواری برخوردار است که به تنهایی می تواند ابزار تحلیل گفتمان قرار گیرد. این نوشتار با بررسی واژگان کلیدی چون «الله»، «ایمان» و بررسی گزینش نام در سوره های قرآن مثل سوره «دخان» بر آن است که نشان دهد تنها از طریق این واژگان می توان متن قرآنی یا متن سوره را تحلیل نمود.
گونه ها و روشهاى تفسیرى امام باقر (ع) در مصادر روایى فریقین
حوزه های تخصصی:
روش شناسى تفسیر امام باقر (ع) وقتى ضرورت و اهمیت دارد که بدانیم عصر این بزرگوار دوران فرازها و فرودهاى فرقه هاى مذهبى و غیر مذهبى است. تلاشهاى فکرى و فرهنگى معتزله، مرجئه، اهل قیاس، غلات، همراه خوارج و اهل کتاب، از ویژگیهاى عصر امام باقر (ع) است که به کارگیرى روشهاى مختلف تفسیر قرآن از سوى امام گویاى حضور فرهنگى و فکرى فرقه هاى مذکور است.
مقاله حاضر با روش توصیفى ـ اسنادى، با تتبّع در روایات تفسیرى این امام همام در مصادر روایى فریقین ـ به ویژه اهل سنّت ـ به دنبال شناخت روش ایشان در تفسیر قرآن است و بیان مى دارد که امام، زمانى قرآن را به نطق درآورده، از آن براى تفسیر کلام الهى استفاده نموده اند و گاهى در حوزه معناشناسى به تبیین واژگان آیات الهى پرداخته اند، جرى و تطبیق، استفاده از عقل و برهان، بهره گیرى از اسباب نزول و ... از دیگر روشهاى تفسیرى امام است که مطرح مى شود.
مبانی و پیش فرض های رویکرد تفسیر ترتیب نزولی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله سبک های تفسیری نوپدید، تفسیر قرآن به ترتیب نزول است. درخصوص اعتبار و روایی این روش و پیامدهای آن، داوری هایی شده است. بخش عمده ای از این داوری ها مربوط به پذیرش وجود یا عدم وجود مبانی و پیش فرض های محکم در باره این روش است. تدریجی بودن نزول قرآن و تناسب آن با روش تفسیر نزولی، توقیفی بودن ترتیب نزول به استناد مصحف امام علی×، اجتهادی بودن ترتیب کنونی، سازگاری تفسیر موضوعی با ترتیب نزول و امکان تعیین ترتیب نزول به استناد روایات ترتیب نزول، به عنوان پیش فرض های اصلی این روش مطرح است. درباره فواید ادعایی این روش و مبانی و پیش فرض های آن نقدهایی انجام یافته است. اگرچه برخی از ایرادهای مربوط به فواید این روش، به جا و صحیح است؛ اما بخش عمده ای از ایرادهای مربوط به مبانی و پیش فرض های روش مزبور، وارد نبوده و قابل نقد است؛ چنانکه بدون پذیرش این پیش فرض ها، اقدام به تفسیر ترتیب نزولی، موجه نیست.
شناسایی و تحلیل کاربرد منطق و سیستم های فازی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها در زندگی روزانه از کلمات و مفاهیمی استفاده میکنند که درجاتی مختلف و نسبی دارند و نمیتوان با آنها به صورت منطق دوارزشی رفتار نمود. مفاهیم فازی با مراتب فراوان، بسته به مبدأ مقایسه، دارای موقعیت گوناگون و در حال تغییر میباشند. بر این اساس، آیات قرآن کریم که دارای مفاهیم بلند اعتقادی، اجتماعی، نظامی، سیاسی، مدیریتی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی میباشد، دارای منطق ویژه و خاصی است که شناسایی آن میتواند مبانی تفکر صحیح بشر را تعیین کرده، انسان را از نابسامانی انتخاب یک منطق مناسب نجات دهد. این مقاله به دنبال شناخت و تحلیل بخشی از کاربردهای منطق فازی در قرآن کریم میباشد و نمونه هایی از مفاهیم قرآن با منطق فازی در آن بررسی شده است. سپس با استفاده از قواعد طراحی و مدل سازی سیستم های فازی، نمونه هایی از مصادیق این مدل ها و سیستم های فازی در حوزه علوم دینی تدوین گشته و در معرض قضاوت صاحب نظران علوم اسلامی قرار داده شده است.
آسیب شناسی تفسیر علمی با محوریت تفسیر پرتوی از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش از 700 آیه قرآن به مسائل علمی نظیر: هستی شناسی، طبیعت شناسی و زیست شناسی اشاره دارد. مفسران اسلامی به منظور اثبات مباحث علمی قرآن، به تفسیر علمی قرآن روی آورده اند. با پیشرفت و رشد فزاینده علوم تجربی و تکنولوژی در عصر حاضر، گرایش به این نوع تفسیر نیز در سده اخیر رو به افزایش یافته است.
تفسیر پرتوی از قرآن نوشته سید محمود طالقانی از جمله تفاسیری است که در مواردی، از این روش بهره برده است. این اثر گرچه شامل تفسیر بخش اندکی از قرآن بوده و دارای مزایا و ویژگی های قابل توجهی نظیر: توجه به آسیب های تفاسیر علمی و اعجاز علمی قرآن می باشد، اما در مواردی این اثر از نظر: مبنایی، روشی و محتوایی در زمینه تفسیر علمی آیات، نیازمند پیرایش و آسیب زدایی است.
چیستی تفسیر موضوعی و تفاوت آن با تفسیر قرآن به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های تفسیر قرآن که در دهه های اخیر مورد توجه بیشتری نسبت به گذشته قرار گرفته است، تفسیر موضوعی است.
در این روش تفسیری موضوع می تواند بر اساس یکی از موضوعات: درون قرآنی، فراطبیعی و یا مرتبط با زندگی فردی و اجتماعی بشر انتخاب گردد.
تفاوت تفسیر موضوعی با تفسیر قرآن به قرآن در این است که مفسر در تفسیر قرآن به قرآن به دنبال تبیین و بازشناسی معنا و مفهوم واژه یا مدلول آیات است اما هدف تفسیر موضوعی دستیابی به پیام قرآن، بیان نکته ای از مفاد قرآن و یا استخراج نظریه و دیدگاه قرآن پیرامون موضوع موردنظر است.
بررسی و تحلیل مبانی تفسیر قرآن به قرآن با تأکید بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به منظور نشان دادن اعتبار روش تفسیر قرآن به قرآن و کارآمدی آن، به بررسی و تحلیل مبانی روش تفسیری میپردازد. در این مقاله با تشریح شناختاری و عقلایی و نیز عرف خاص و ساختار ویژه زبان قرآن و تبیین استقلال معناشناختی قرآن و پیوند معنایی میان آیات، فهم مفاهیم و آیات قرآن را بیش از همه به خود متن قرآن و شواهد درون متنی وابسته میداند. افزون بر این، وثاقت متن قرآن و تحریف نشدن آن، به عنوان یکی دیگر از مبانی، رابطه ای متقابل با پیوند معنایی آیات قرآن دارد و هماهنگی متن قرآن را نمایان میسازد، ازاین رو کشف پیوند معنایی آیات، ارزشمندترین فعالیت تفسیری است که بیش از همه در روش تفسیر قرآن به قرآن ـ به ویژه در المیزان ـ مشهود است.
مفسران شیعه و نقد روایات تفسیری با تأکید بر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تفسیر روایی در کنار روش های دیگر مانند تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر عقلی و اجتهادی، از شیوه های کهن و معتبر تفسیر و تبیین مفاهیم قرآن است و بسیاری از مفسران شیعه و اهل سنت روایات تفسیری را گاه به عنوان تنها دلیل و منبع و بیشتر در کنار دیگر دلایل مورد استفاده قرار داده اند؛ با این تفاوت که گروهی با اعتماد بیش از حد به منابع و جوامع روایی و بدون هیچ نقد و تحلیلی در مورد اسناد و متون آنها، بدان استدلال کرده اند، گروهی با وسواس بیش از حد بسیاری از روایات معتبر و قابل اعتماد را از چرخه تفسیر خارج ساخته اند و گروه سوم با نگاهی عالمانه، به نقد و تحلیل اسناد و به ویژه متون آنها پرداخته، روایات جعلی و ساختگی را شناسایی و جدا ساخته اند و به تبیین دلالت احادیث صحیح تفسیری در شرح مفاهیم قرآنی پرداخته اند.
این مقاله با بررسی تفاسیر معتبر شیعه و با تأکید بر تفسیر المیزان درپی اثبات این مدعاست که مفسران گران قدر مکتب اهل بیت^ در بهره گرفتن از روایات در تفسیر، بیشتر طریق عالمانه و اعتدالی را پیموده اند
انسجام مضمونی آیات و سوره های قرآن؛ رهیافتی برای فهم بهتر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از رهیافت های مهم در برخی تفاسیر متقدم و متأخر، انسجام مضمونی قرآن است. این مقاله ضمن معرفی معیارهای انسجام مضمونی، این نکته را بررسی میکندکه هریک از آنها تا چه میزان و با چه اسلوبی، پیوستگی محتوایی قرآن را تحلیل میکنند. گرچه برخی نظریه های وحدت مضمونی از نوعی ابهام و ناهماهنگی رنج میبرند و دچار پیش داوری و در مظان تفسیر به رأیاند؛ اما این رهیافت با دفاع از معناداری ترتیب فعلی قرآن، توقیفی بودن آیات سوره ها، تأکید به روش تفسیر قرآن به قرآن و نیز به کارگیری بجا و باقاعده معیارهای انسجام مضمونی، گویای امکان توسعه و سازگاری درونی معانی قرآن و وحدت مضمونی آن است، ازاین رو میتواند رهیافتی برای فهم بهتر قرآن و ناظر به غرض تفسیر به کار گرفته شود.
روش شناسی تفسیر المیزان با رویکرد تنزیه معنا و آثار آن در سوره النّجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان در مورد شیوه تفسیری المیزان بر سه مسئله اتفاق نظر دارند: اول این که؛ علامه کاری بزرگ انجام داده است، دوم این که؛ المیزان روشمند است و سوم آن که؛ آراء مختلف تفسیری، روایی، لغوی و فلسفی از ترازوی نقد ایشان گذشته است.
امّا، کدام روش است که این هرسه را در بردارد؟ این نوشتار سعی در معرفی این روش و پیامدهای مثبت آن را در زمان علامه و پس از آن را دارد. علامه با استفاده از ادلّة لفظی و معنوی، چند رأی تفسیری، روایی، لغوی را نادرست یا باطل اعلام نموده و در مواردی خواننده را به سمت رأی صحیح سوق می دهد. این ویژگی سبب شده تا در «تمیز معنا» در مسیر انحرافی وارد نشده و مسیر صعودی معنای آیه مشخص شود. او در بسیاری موارد احتیاط نموده و نظر قطعی را اعلام نمینماید، بلکه فقط تلاش نموده تا از نزول سطح فهم مخاطب به معانی نادرست جلوگیری مینماید. این روش را «تنزیه معنا» نام گذاری نموده و در این نوشتار سعی داریم روش شناسی المیزان را با رویکرد «تنزیه معنا» در «سورة النّجم» نشان دهیم. روش تنزیه معنا از دو جنبه قابل بررسی است: یکی تعیین مصادیق و از آن مهم تر فرهنگ «تنزیه معنا» است. از دیگر ویژگیهای روش «تنزیه معنا» جلوگیری از تشتت ذهن، جمع دلالی برخی روایات و آموزش نوعی روش در معنا شناسی واژگان یعنی «فقه اللّغة» می باشد.