دیدگاه استقلال دو حوزه علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این دو حوزه معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصه های غیراختصاصی دین تاکید ورزد.استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی می دانند. در این دیدگاه عقل، همگام با قرآن و سنت، تامین کننده معرفت دینی است و از این رو، معرفت عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین قرار نمی گیرد. در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار می گیرد، نه در برابر دین. از این رو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیردینی وجود نخواهد داشت.این مقاله بر آن است تا ضمن بر شمردن ارکان، مبادی و پیش فرض های این نظریه، به کارکرد آن در تصویر علم دینی و اسلامی کردن علوم بپردازد.
این مقاله شامل ملاحظاتی انتقادی در مورد دیدگاه رایجی است که مدعی است، از طریق در نظر گرفتن شکافی عمیق بین علم سنتی و نوین می تواند تبیینی از توسعه نیافتگی ارایه دهد. این ملاحظات انتقادی شامل روان شناسی گرایی، معضلات تاریخ نگاری، تلقی پوزیتیویستی از علم و التزام آن به نوعی تکنوکراسی است. در این مقاله به بررسی این مساله که چگونه ترکیبی از این معضلات موجب ارایه یک تبیین نامناسب و ناموجه از رابطه علم، سنت و توسعه می شود، پرداخته می شود.
فن آوری شبیه سازی انسان، چالش هایی را در عرصه های مختلف زندگی دینی، اخلاقی، اجتماعی و حقوقی برانگیخته است. در جریان شبیه سازی که انتقال هسته سلول جسمی به تخمک بدون هسته است، موجودی مطابق با صاحب سلول جسدی به وجود می آید. درباره این تکنولوژی، بیم ها و امیدهایی وجود دارد و علی رغم طرفداران فراوان، گروهی آن را از جنبه های مختلف به چالش کشانده و خواستار ممنوعیت آن شده اند.
این مقاله، دلایل و چالش های کلامی شبیه سازی را طرح و بررسی کرده است و در آن به شبهاتی چون نفی خداوند، تحقق خلق به دست انسان، تغییر خلقت، مختل شدن نظام زوجیت و نقض تنوع افراد انسانی پرداخته شده و ثابت گردیده است که هیچ کدام از این چالش ها، نمی تواند دلیلی بر ممنوعیت شبیه سازی باشد. در پایان، کیفیت حشر انسان های شبیه سازی شده به صورت یک سؤال مطرح و به آن جواب داده می شود.