فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
رنج، از سویی مسئله ای وجودی است که هر انسانی را به تأمّل درباره چرایی می کشاند و از سوی دیگر، مسئله ای کلامی فلسفی است که عدل الهی و یا حتی وجود خدا را به چالش می کشد. بدین جهت متفکّران دینی به موضوع چیستیِ رنج، انواع رنج، علل آن و آثار و نتایج آن پرداخته اند. در این تحقیق نشان خواهیم داد که مولانا، در باب رنج ها به نوعی نعل واژگونه معتقد است؛ در پس قهرهای ظاهری، لطف حقیقی می بیند و پشت لطف های ظاهری، رنج های حقیقی را بازمی شناسد. او، رنج حقیقی بنیادی را همان فراق از معشوق ازلی می داند که غفلت از این رنج، به رنج های دیگری خواهد انجامید که از آن ها با عنوان رنج های حقیقی ثانوی یاد کرده ایم. دیگر سختی های زندگی را که مصداق همان لطف های رنج نُما هستند، رنج های مجازی می نامیم و نتایج مرتب بر هر کدام از این رنج ها را از نگاه مولانا بررسی خواهیم کرد. در پایان خواهیم دید که مولانا، بهترین واکنش انسان به درد و رنج های زندگی را نگاه ایمانی دانسته که به یاری آن و بصیرتی که به مؤمنان می بخشد، می توان رنج ها را معنادار و در نتیجه قابل تحمّل کرد. به نظر مولانا، تنها از طریق آگاهی از رنج حقیقی است که می توان راه ایمان را پیمود. در این مسیر، رنج های دنیوی حذف یا انکار نمی شوند؛ بلکه معنادار می شوند و تحمّل آن ها بر مؤمنِ عاشق امکان پذیر و چه بسا حلاوت آمیز می گردد. از نظر مولانا، ایمان عاشقانه بهترین پاسخ به رنج های زندگی است
رابطه دین و اخلاق؛ سطوح چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط وثیق دو مقوله «دین» و «اخلاق» که گزاره های مشترک فراوانی دارند، از جمله مسائلی است که به طور جدی، مطمح نظر اندیشمندان و متفکران بوده است. در این مقاله، ابتدا برای احتراز از خلط بحث، غرض از «دین» و «اخلاق» مشخص شده و سپس رابطه «دین» و «اخلاق» در سطوح چهارگانه، ترسیم گشته است؛ این سطوح عبارت است از: سطح اول: ارتباط مضمونی؛ سطح دوم: ارتباط به لحاظ اعتبار و حجیت و ابتنای یکی بر دیگری در این جهت؛ سطح سوم: کمک دین و اخلاق به اجرا و تحقق خارجی یکدیگر، فارغ از دو سطح قبل؛ سطح چهارم: کمک به شناسایی حیطه و مضمون یکدیگر. تفکیک این سطوح، به فهم بهتر رابطه «دین» و «اخلاق»، کمک شایانی خواهد کرد که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
نظریه ی تفسیری ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
ابن عربی، معروف به شیخ اکبر، چهره ی برجسته ی عرفان اسلامی در زمینه های تفسیری و تأویلی دارای آرای ویژه ای است که بررسی و شناخت این آرای منوط به درک صحیح نظریّه ی تفسیر او است. نظریه ی تفسیر او در صدد بیان مبانی، اصول و روش تفسیری او است. این نظریّه در دو محور تفسیر و تأویل، دارای مبانی و اصولی ویژه است. این تحقیق در صدد بیان و بررسی هریک از مبانی و اصول حاکم بر تفسیر و تأویل از دیدگاه ابن عربی است. دیدگاه های او در دو محور تفسیر و تأویل، دارای ضوابط خاص خویش است، نظریّه ی تفسیر او در راستای تبیین ضابطه مند بودن تفسیر و تأویل از دیدگاه ابن عربی است.
طبیعت گرایی علمی و فراطبیعت گرایی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
تبیین و تفسیر پدیده های طبیعی فرایند پیچیده ای است، زیرا عوامل متعددی چون تجربه، منطق و باورهای گوناگون روش شناختی، هستی شناختی و حتی دین در آن نقش دارند. طبیعت گرایی علمی با دو خوانش متافیزیکی و روش شناختی می کوشد این تفسیر را با زدودن نقش پاره ای از عوامل مذکور، ساده سازد و مدعی است طبیعت گرایی روش شناختی از مؤلفه های لازم علم است و توصیه می کند که ما در تبیین پدیده های طبیعی باید چنان رفتار کنیم که گویی واقعیتی جز ماده نیست و فرض می گیرد که علل غیر مادی، اعم از مخلوق (ذهن، روح) یا نامخلوق (خدا)، در فهم ما از جهان مادی تأثیری ندارند. جستار کنونی به بررسی این مدعا می پردازد.
فضای نزول؛ مبانی و پیش فرض ها
حوزه های تخصصی:
فضای نزول به عنوان یک اصطلاح قرآنی زیر شاخه ای از موضوع شأن نزول است که به فضای جامعه نزول در طول نزول یک واحد یا بسته نزول گفته می شود. این نوشتار بر آن است با شناسایی و اثبات مبانی فضای نزول، موجودیت و حقانیت این موضوع را ثابت کند.
کشتی نوح در قرآن، تورات و روایات اسلامی و یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوح علیه السلام در اسلام به عنوان یکی از پیامبران اولوالعزم و در یهودیت و مسیحیت به عنوان یکی از چهره های مهم تورات از برجسته ترین افراد به شمار می رود. داستان توفان و سیل جهانگیر نه تنها در میان مردم سامی، بلکه در میان مردم سایر نقاط جهان نیز با تفاوت هایی نقل شده است. این مقاله به بررسی تطبیقی در مورد یکی از عناصر اصلی این داستان یعنی کشتی نوح می پردازد، و گزارش های متون مقدس دو دین اسلام و یهودیت را در مورد این کشتی از جهات مختلفی مقایسه می کند. مسائل گوناگونی مانند وحی به نوح در مورد ساختن کشتی، کاشتن درخت برای تأمین چوب آن، ساختمان آن، مدت زمان ساختن آن، مسخره شدن نوح در موقع ساختن آن و نگرش تمثیلی به آن در این مقاله مورد بحث قرار می گیرند.
مؤلفه های نظریة اجتماعی بر اساس مبانی شناخت جامعه در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای علم دینی تا کنون از دو طریق گسترش یا اصلاح روشها و تکنیکهای علمی و فربه کردن محتوا و دادههای علم، علوم جدید را اصلاح یا علومی دینی ایجاد کرده اند. شرط تولید علم اولا این است که بتوان نظریه هایی از گزاره های دینی ساخته و پرداخته کرد و ثانیا این نظریه پردازیها هماهنگ با پارامترهای پارادایمی و در پرتو مؤلفه های جهان بینی دینی صورت پذیرد مؤلفه های یک نظریه اجتماعی، مبانی شناخت جامعه (واقعیت اجتماعی) است که باید دید این مبانی از نظر قرآن کدامند.
از این رو می توان این سوال را مطرح کرد که چه چیز یا چیزهایی مبنای شناخت جامعه از منظر قرآن است؟ این مفاهیم اساسی شناخت جامعه در قرآن به تولید چه نظریه ای می انجامد؟ این تحقیق در صدد است امکان استنباط مبانی یا مؤلفه های تشکیل دهندة یک نظریة اجتماعی را از آیات قرآن، به منظور فهم و تبیین واقعیات اجتماعی شناسایی و ارائه کند. بنابراین مهمترین مبنای شناخت جامعه از میان مبانی پنچ گانة شناخت جامعه (مردم، نیاز، ارتباط، اختلاف و آرمان) در قرآن، مفهوم ارتباط به عنوان محور اصلی شناخت جامعه از اهمیت بسزایی برخوردار است.
روش در این تحقیق نیز «روش مبناشناسی» است که تلفیقی بین روش تفسیر موضوعی قرآن، تحلیل محتوا (مفهوم پرازی، مقوله بندی مفاهیم و تعیین مفاهیم اصلی)، و کشف و بیان ربط منطقی بین مفاهیم اصلی است.
معناشناسی علم در قرآن کریم و مکاتب بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در این نوشته کوشش شده است نخست معنای لغوی و عرفی این واژه بررسی و بیان، و سپس معنای اصطلاحی آن در میان مکاتب گوناگون علمی به ویژه مکاتب فلسفی مطرح شود و در نهایت معنای آن که اصالتاً لغتی عربی و قرآنی است از دیدگاه قرآن کریم و نگرش این کتاب الهی تبیین گردد. در تبیین نگاه قرآن به این نتیجه می رسیم که نه تنها معانی گوناگون علم با این کتاب الهی ناسازگاری ندارد، بلکه عالیترین ارزشها در آن برای علم و اهل علم لحاظ شده و به شکلهای گوناگون، بشر در آن به فراگیری و تحقیق در علوم مختلف دعوت و ترغیب شده است. در نگاه قرآن، علم واقعی، آدمی را از ظاهر پدیده ها عبور می دهد و به علل و اسباب باطنیِ آنها یعنی عالم غیب و خدای تعالی رهنمون می سازد.»
وو- وی، مهم ترین وصف انسان کامل از دیدگاه لائوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مکتب دائویی انسان کامل یا «شنگ ژن» به کسی اطلاق می شود که در هماهنگی با دائو و طبیعت عمل نماید. حکیم بودن در همراه بودن با دائو معنا می یابد و به همین جهت، ویژگی اصلی انسان فرزانه در مفهوم ""وو-وی"" یا ""بی عملی"" جلوه گر است. دائو آن حقیقتی است که سیر طبیعی و خودانگیختگی هر موجودی برآن استوار است، از این رو وظیفه هر فردی این است که در مسیر دائو مانعی ایجاد نکند و بگذارد دائو به سیر خود ادامه دهد. در نتیجه هرچیزی طبق خودانگیختگی و سیر تکوینی اش، به ظهور می رسد. دائو خود همیشه بدون عمل (وو- وی) است؛ با این حال همه چیز را به وجود می آورد. انسان در صورتی می تواند به حقیقت دست یابد و آن را در اختیار بگیرد که به طور طبیعی عمل کند؛ در واقع عمل نکردن چیزی جز همنوایی با دائو نیست. حکیم دائویی کسی است که اجازه می دهد جریانات عالم به آزادی در او و سراسر عالم سریان یابند و به دنبال آن، هم خود وی و هم جهان، در آرامش و سکون دائو به وحدت دست می یابند. وی همه پیش فهم های آموخته و اکتسابی را به کنار می نهد و وجود فردی خود را با همه اشیای عالم یکی می بیند. او از هرگونه تجاوز ارادی، ساختگی و تصنّعی درون طبیعت پرهیز دارد. همانطور که در طبیعت همه چیز خود به خود، در سکوت و آرامش به وجود می آید و طبیعت وظایف خود را بدون گزافه گویی و خودنمایی نمایان می سازد، آدمی هم باید امور را در مسیر طبیعی خود و به دور از اغراض و منفعت سنجی شخصی انجام دهد.
مفهوم و هویت شناسی وحی در ادیان ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحی را یکی از ارکان مهم و امور مشترک در میان ادیان راستین، به ویژه ادیان ابراهیمی می توان به حساب آورد. در عین حال، شاهد اختلافات بسیار عمیقی در میان اندیشمندانِ این ادیان در رابطه با تعریف و تلقّی آنها از وحی می باشیم. حتی در خود هریک از این ادیان، طیف های مختلف، دیدگاه های گوناگونی در این باره دارند. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی پس از آنکه معنای لغوی وحی را بیان نموده، به تبیین و تعریف و بررسی نظریات مطرح شده از وحی در اسلام و یهودیت و مسیحیت پرداخته است. در اسلام، دیدگاه متکلمان و فیلسوفان مسلمان را بیان نموده ایم. در مسیحیت نیز دیدگاه های زبانی، غیرزبانی و دیدگاه وحی غیرزبانی درونی و تجربی را مورد توجه قرار داده ایم.
آموزه ی تجسد در ترازوی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از آیات کتاب مقدس، اعم از عهد قدیم و عهد جدید، به یکتایی خداوند و منزّه بودن او از جسمیّت تصریح می کند و از سوی دیگر، در برخی از نوشته های عهد جدید به صراحت به تجسّم خدا در کالبد عیسی مسیح اشاره شده است. مسیحیان با استفاده از برخی مطالب عهد جدید، به «تجسّد خدا در مسیح» معتقد شده اند. بنابراین اگر کسی قائل به تحریف کتاب مقدس نبوده، بخواهد آیات را با همین شرایط موجود بپذیرد و تفسیر صحیحی ارائه دهد به ناچار باید به تأویل و تفسیر مجازی روی آورد و این آموزه را تأویل کند، به گونه ای که با توحید و صفات تنزیهی خداوند مغایرت نداشته باشد. تاریخ تفسیر کتاب مقدس نشان می دهد بسیاری از مفسّران مسیحی تجسّد خدا را امری مجازی دانسته و برخی نیز آن را بیانی اسطوره ای می دانند. قرآن کریم نیز خدا را منزّه از مادّیّت و جسمیت دانسته و منکر هرگونه تجسّم خدا در عیسی و الوهیت اوست. الاهی دانان مسلمان نیز با استفاده از درون مایه های قرآنی و حدیثی و با استفاده از استدلال عقلی، لوازم تجسّد را که اموری ممتنع اند یادآور شده اند.
ایمان می آورم تا بفهمم؛ تحلیلی برون گرایانه از دیدگاه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادعای نامأنوس الهی دان آگوستینی مبنی بر مشروط بودن فهم به ایمان ظاهراً با اشکالات متعدّدی مواجه است. ما با تحلیل، نقد و ردّ اشکالات مزبور، جایگاه معرفت شناسانة ادعای این الهی دان را نیز تبیین خواهیم کرد. این مقاله شامل دو بخش است. در بخش نخست، با تفکیک دو رویکرد متفاوت درون گرایی و برون گرایی در باب مسئلة توجیه معرفتی، نشان خواهیم داد که اشکالات مزبور ناشی از تعهّد به وظایفی معرفتی است که از سوی رویکرد درون گرایی بر فرد تحمیل می شود. بنابراین اگر لزوم تعهّد به چنین وظایفی مرتفع شود، آنگاه اشکالات مزبور نیز منحلّ خواهند شد. رویکرد برون گرایی دقیقاً همین کار را برای ما انجام می دهد. سپس نشان خواهیم داد که اگر چه برون گرایی به خوبی قادرست شرایط مورد نیاز جهت ارائه یک معرفت شناسی عمومی را تأمین کند؛ ولی در مبانی خود متّکی به پیش شرطی است که فقط با تبیینی مؤمنانه فراهم می شود. در بخش دوم مقاله اثبات خواهیم کرد که صرفاً ادعای الهی دان آگوستینی می تواند زمینة مناسبی را برای پیش شرط مزبور فراهم کند.
بررسی تطبیقی «وثاقت» در سازمان روحانیتِ شیعه با نهاد کلیسای کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شباهت هایی جزیی میان نهاد کلیسای کاتولیک با سازمان روحانیت در شیعه، سبب گشت تا برخی این دو نهاد را یکسان بینگارند و همان اشکالات وارد بر رفتار آبای کلیسا در نهاد کلیسا، به ویژه در قرون وسطی را بر سازمان روحانیت شیعه وارد کنند. این مقاله براساس متون اصلی هرکدام از این دو مجموعه، به مقایسه امر وثاقت، میان این دو پرداخته و با بیان موارد تشابه و تفاوت میان آنان، به پاسخ شبهه یکسان انگاری میان این دو نهاد می پردازد. گرچه الهی بودن و اتصال به خدا از راه معصوم را از شباهت ها شمرده می شود، اما مصداق آن و همچنین نحوة توجیه این اتصال که مبنای وثاقت است، از اصلی ترین تفاوت ها بوده و یکسان انگاری آنان و درنتیجه ذکر اشکالات وارد بر نهاد کلیسا به سازمان روحانیت شیعه، مخالف اصل انصاف علمی است.
ثواب: استحقاق یا تفضل در رهیافت کلامی و متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اینکه ثواب استحقاقی است یا تفضلی سه قول مطرح است: بنابر قول اول ثواب استحقاقی است و ثواب ندادن شخص مطیع ستم است. بنابر قول دوم ثواب تفضلی است، اگرچه قائلان به این قول، خود درباره علت تفضل اختلاف دارند؛ زیرا بنابر مبنای اشاعره، ملزم کردن خداوند بر ثواب بی معناست. این سخن به معنای معیار نداشتن ثواب الهی است. و بنابر مبنای دیگر علی رغم تفضلی بودن ثواب، خداوند در آن استحقاق را اعتبار کرده است که براساس آن ثواب الهی ضابطه مند می گردد. بنابر قول سوم ثواب از جهت مملوک بودن انسان تفضلی و از جهت پاداش عمل بودن، استحقاقی است. در جمع بندی نهایی در قالب قول چهارم می توان گفت: به علت کمال مطلق بودن خداوند، نباید رابطه مالک و مملوکی و نعمت های پیشین الهی، در ثواب در نظر گرفته شود؛ اگرچه در واقع و نفس الامر چنین رابطه ای وجود دارد که در این صورت مرتبه ای از ثواب استحقاقی و افزون بر آن تفضلی خواهد بود. اگر آن رابطه در نظر گرفته شود، استحقاق منتفی است.
بررسی دشواره قیامت در آیین یهود و بیان آیات متناظر آن از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه معاد در آیین یهود دارای تعابیر متعددی است. برخی از این تعابیر، برخاسته از اندیشه حلول گرایی و برتری قوم یهود است که ثواب به قوم برتر و عقاب به اقوام ستمگر مربوط است. دسته دیگری، بدون در نظر گرفتن مسئله قومیت، پاداش و عقاب را فردی می دانند. آنچه مسلم است، عقاید مختلف پیرامون معاد، دین یهود را با سؤالاتی مواجه کرده است؛ اینکه چگونه فرد یهودی با وجود مسئله برگزیدگی و قومیت برتر، به دلیل ظلم ها و خطاهایش عذاب می شود؟ اگر عذاب مربوط به اقوام ستمگر نسبت به یهود باشد، ضمانت اجرایی شریعت و احکام الهی که در عهد قدیم مطرح شده، مورد سؤال قرار می گیرد.
این پژوهش به طرح دیدگاه های متفاوت یهود، پیرامون معاد و بررسی آن در آموزه های قرآن می پردازد. حاصل آنکه، اندیشه قوم گرایی یهود در مسئله معاد و سردرگمی در عمل به آموزه های دینی، ازجمله زهد و تقوا، ساختار بنیادی احکام اجتماعی، نظیر قصاص را در این دین دچار ابهام می کند؛ زیرا از نظر یهودیان، تنها قوم یهود، رستگاری را برای افراد رقم می زنند. درحالی که بر اساس تعالیم قرآن، «هر کس در گرو اعمال و دستاوردهای خویش است» (مدثر: 38).
بررسی تطبیقی علاقه به حیات دنیوی از منظر قرآن و عهد عتیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظور از حیات دنیوی در قرآن و عهد عتیق، زندگی این جهانی و خاکی است. هدف تحقیق حاضر، پاسخگویی به این دو مسئله است که رابطهٔ دنیا و آخرت در این دو متن چگونه ترسیم شده و نیز رویکرد این دو، نسبت به حیات دنیوی و نحوهٔ تمتع از آن چیست؟ در قرآن، آخرت، باطن و حقیقت دنیاست و رابطهٔ آن ها را میان اعمال اختیاری انسان در دنیا و سعادت و شقاوت او در آخرت می داند. در عهد عتیق، شواهد صریحی دال بر اثبات جهان ماوراء مادّه وجود ندارد و سعادت واقعی انسان در این دنیا رقم خورده و پاداش و جزای انسان نیز مادی و این جهانی است. دل بستگی افراطی به حیات دنیوی و نیز دنیاگریزی در قرآن مطرود بوده و علاقهٔ هدفمند (معتدلانه) نسبت به آن مدنظر است. عهد عتیق، ضمن نکوهش دل بستگی به حیات مادی، با دادن وعدهٔ پاداش و جزای مادی، به طور غیرمستقیم روحیهٔ دنیاگرایی را در مخاطبان خود تقویت می کند. دنیاگریزی مطرود و رعایت اعتدال صرفاً مربوط به شئون زندگی دنیوی انسان بوده و قوانین وضع شده از جانب شریعت، بیشتر در جهت تحقق سعادت غایی بشر در زمین و نیز تأمین حقوق شایسته انسان ها است.
همپایی و پیوند قرائت و عمل به قرآن از دیدگاه فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عمل به قرآن» یکی از مسائل مورد توجه در قرآن و روایات است که در جانب دیگر آن، دو مقوله قرائت و تدبر همراه با استماع، ترتیل و تلاوت قرار دارد. موضوعی که همواره مورد بررسی دانشمندان این حوزه بوده، این است که چگونه می توان بین عمل به قرآن با دو مقوله قرائت و تدبر پیوند برقرار کرد. در این مقاله، مفهوم «عمل به قرآن» و ارتباط سامان یافته آن با دو مقوله قرائت و تدبر با تکیه بر استنادات قرآنی و روایی از دیدگاه فریقین بررسی شده و در نهایت «شاکله» انسان به عنوان رکن اصلی و خاستگاه عمل به قرآن معرفی شده است. عمل به قرآن زمانی به طور قطع محقق می شود که قرآن در قلب انسان رسوخ کرده و شاکله وجودی او را قرآن بنیان شکل دهد. از این منظر قرائت قرآن مهم ترین مرحله انعقاد عمل محسوب می شود که در بطن و متن عمل به قرآن قرار دارد. انسان در هنگام قرائت با متذکر ساختن خود و القای تعالیم قرآن به قلب، در حین قرائت به قرآن عمل می کند و بعد از اتمام قرائت و وقت عمل، به جای اینکه مفاهیم کلی قرآنی را محور عمل قرار دهد، نص آیات قرآن را با قرائت نزد خود حاضر یافته، بدون واسطه به کلام الله عمل می کند.
بداء بین ردّو اثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در «بداء» دو نظر وجود دارد. امامیه «بداء» را از ارکان اصیل عقاید اسلامی می دانند که چهار دلیل بر این مدعا می توان اقامه کرد و مهم ترین آنها آیه محو و اثبات است. علمای اهل سنت به شدت با این عقیده مخالف اند و بر آن اند که «بداء» موجب علم بعد از جهل می شود و این درمورد خداوند روا نیست. معنای لغوی «بداء» همان ظهور بعد از خفاست، البته امامیه چنین معنایی را قصد نمی کنند؛ معنایی که آنان از «بداء» اراده می کنند «تغییر مسیر آدمیان با اعمال آنان است» و این مطلب مورد قبول همگان است. لذا آنچه انکار شده است مورد اعتقاد نیست و آنچه مورد اعتقاد است نفی نشده است. بدین جهت این نزاع بیشتر نزاعی لفظی است تا نزاعی معنوی.
حقیقت ایمان از دیدگاه عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عینالقضات همدانی ایمان را امری مشکک و دارای مراتب شدت و ضعف میداند. از نظر وی، ایمان تصدیقِ دل است؛ تصدیقی که همراه با «عمل به دستورات شریعت» و «مهرورزی بر خلایق» باشد. نشانه پایینترین مرتبه ایمان اعمالی است که مطابق با امتثال اوامر و اجتناب از نواهی الهی باشد. اما بالاترین مرتبه آن، درکِ حقیقتِ «لا إله إلا الله» است. آدمی اگر به معرفتی دست یابد که مانند حضرت ابراهیم(ع) از خود بدر آید و عشق را تجربه کند، به حقیقتِ ایمان خواهد رسید. عین القضات در آثارِ خود تعبیراتی زیبا از حقیقت ایمان آورده است؛ تعبیراتی مانند عشق، لقاء الله، خودشناسی و درک وحدت وجود. مؤمن حقیقی با اینکه فانی در حق تعالی است، اما در جامعه زندگی کرده و با دیگر آدمیان تعامل دارد. این نکته مهم را عینالقضات «اثبات بعد از محو» مینامد که نتیجه ایمان حقیقی است.