فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳٬۲۴۳ مورد.
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
95-110
حوزه های تخصصی:
پرستشگاه و فضای قدسی، یکی از مباحث بنیادین در بین ادیان گوناگون است که تبیین و تحلیل ابعاد آن، از جهات مختلفی همواره قابل بحث است. ضرورت و اهمیت پرستشگاه از آنجا ناشی می شود که به هرروی از همان آغاز حیات، آدمی همواره در کوشش بوده است تا بتواند فضایی معنوی برای ارتباط با عالم ماوراء را بنیان نهد. جایگاهی مقدس که در ادیان مختلف از آن به عنوان مرکز عالم و نقطه اتصال با معبود سخن رفته است. دو آیین زرتشت و بودا، اگرچه در مبانی، فرهنگ و جهان بینی و اصول اعتقادی با یکدیگر تفاوت دارند، در تعالیم اخلاقی و برخی آموزه ها و مناسک دارای نقاط اشتراک اند. ازجمله نقاط مشترک در دو سنت زرتشتی و بودایی می توان به حضور پرستشگاه و قداست آن اشاره کرد. پرستشگاه در دو سنت زرتشتی و بودایی، ازآنجاکه امر مقدس را به ظهور می رساند، قداست می یابد. در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اعتقاد ریشه دارد که انسان تنها در این فضا می تواند با جهان دیگر، یعنی جهان خدایان و نیاکان، ارتباط داشته باشد. زرتشتیان و بوداییان در پرستشگاه، مناسک و آیین های قدسی خود را برگزار می کنند. به بیانی دیگر، در دو سنت زرتشتی و بودایی، این اندیشه حضور دارد که در فضای قدسی پرستشگاه، اجرای آیین های مقدس، شیوه های درست هدایت و تربیت معنوی تحقق می یابد و گذار از مرتبه ای به مرتبه دیگر در حیات معنوی امکان پذیر می شود. افزون بر این، در سنت زرتشتی و بودایی از طریق حضور در پرستشگاه است که با ارائه احکامی قانونمند، زمینه مطلوب برای تقلیل رنج و خشنودی ایزدان فراهم می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد.
مبانی فقهی تشویق به کسب ثروت حلال در جامعه اسلامی از نظر آیت الله خامنه ای
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
81 - 96
حوزه های تخصصی:
نگاه اسلام به همه ابعاد جوامع بشری نگاهی وسیع و همه جانبه است. نظریات، راهبردها و رهیافت های اقتصادی آن نیز برای حل مسائل بشری از متین ترین و معتدلترین نظریات می باشد. هدف از این نوشتار بررسی مبانی فقهی تشویق به کسب ثروت حلال در جامعه اسلامی از منظر مقام معظم رهبری است، بنابراین این نوشتار در محدوده فقه وبه روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای به رشته تحریر در آمده است. دستاوردهای پژوهش بر آن است : نظریات اسلام در خصوص چگونگی برپایی نظام مالی، استخراج معیارها، ملاکهای اقتصادی، مالکیت خصوصی، عدالت اجتماعی و.... می تواند برای جامعه بشری، اقتصادی پاک و سالم بنا نهد، اقتصادی که در سایه آن، انسان بتواند به تکامل مناسب روحی و منعوی دست یابد. در این راستا مسأله تعدیل ثروت برای برقراری عدالت اجتماعی یکی از مهمترین سیاستهای اقتصاد اسلام می باشد تبیین ابعاد مسئله تعدیل ثروت و راهکارهای تحقق آن در جامعه اسلامی مستلزم بحثی بسیار مستوفی و مبسوط است.
تحلیلی بر زمینه های شکل گیری دیدگاه روان شناختی دین از منظر فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین و تحلیل روان گرایانه (کاوش در لایه های پنهان روان ناخود آگاه) از ریشه های تاریخی و ماهیت دین ، از سوی فروید (1856-1939م) روانکاو اتریشی، هنوز هم در شمار معروف ترین نظریه های متداول در حوزه "روان شناسی دین" در عالم معاصر است.وی که هرگز نتوانست از یکطرف با وجه ربانی خداگونه گی انسان از در آشتی بر آید و از سوی دیگر با کشش مفرطش به روان تحلیلگری صرف ( به ویژه هیپنوتیزم و پالایش روانی) که تا آخر عمر شیوه ای مستمر در کارهای علمی اش بود ، سرانجام به این عقیده کشانیده گردید که اساسا تمایل به دین توهمی بیش در راه تحقق آرزوهای بشر، نمی باشد. از اساسی ترین عوامل تاثیرگذار بر مبانی بنیادین اندیشه اش در رمز گشایی از راز تمایل بشر به این مهم، عبارتند از اموری همچون غلبه فکر فلسفی رایج در قرن نوزدهم که همانا علم زدگی افراطی متاثر از دیدگاه اثبات گرایی (پوزیتیویسم) که در"آینده یک پندار" او، صورت بندی این نگاره در آمیزه ای از اثبات گرایی ،علم گرایی افراطی و الحاد قابل رصد است . فلسفه بدبینانه و سلطه نفسانیات و هیجانات بر انسان شوپنهاور به همراه مناد شناسی لایب نیتس که در آن منادها تنها مرکز و مبنای فعالیت و انرژی به شمار می آیند ،زیر ساخت های بنیادین دیگر اندیشه وی هستند. تاثیر پذیری عمیق از اصل حتمیت (دترمینیسم)که بر جبر علی و معلولی تاکید و هیچ راهی را برای اراه آزاد باقی نمی گذارد همچنین اندیشه های داروین که بر بسیاری از پیش فرض های اساسی روان تحلیل گری وی نظیر مفهوم رشد، فرایند تغییر ، مفاهیم تثبیت و بازگشت بخصوص تفکر تکاملی اش نقش آفرینی داشته اند ، دیگر موارد مورد اشاره می باشد. با رویکردی تحلیلی – انتقادی و با استناد بر اموری همچون فقدان مماثلت و تشابه میان گروه های شاهدی که مبتلا به اختلالات روانی بودند با گروه بی شمار دینداران، مشاهدات محدود و تسری نتایج به کلیه انسان ها، عدم پاسخگویی روشن به موارد نقضی ایراد شده ، تمسک به پیش فرض هایی که در روند علوم تجربی، وجاهت علمی خودشان را از دست دادند ، اتخاذ رویکرد کاملا مادی به جهان هستی به جای عقل گرایی فلسفی ، موجب گشتند تا این خامه در صدد اثبات عدم جامعیت و فقدان مانع از غیریت نظریه روانکاوانه وی در ترسیم رمز گشایی علت و ماهیت گرایش انسان ها به دین در طول حیات بر این کره خاکی بر آید .
بررسی رابطه ایمان و کفر با علم در کلام صدرالمتألهین و عین القضاه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیر زمان در تمدن اسلامی و مسیحی، متفکران و الهیدانان، درباره مفهوم ایمان و کفر و مسائل پیرامون آن ها با رویکردهای مختلف تفسیری، فلسفی، کلامی و عرفانی مباحث فراوانی مطرح نموده اند. این مباحث بازتاب اجتماعی فراوانی همچون تکفیر و تقدیس به همراه داشته است. عین القضاه همدانی پس از بیان تفاوت علم و معرفت، راه شناخت حقیقی را طوری ورای طور عقل دانسته و با انتقاد از فیلسوفان در بحث مفهوم ماهوی ایمان، معنای آن را تصدیق قول انبیاء و پایین ترین مرتبه آن را عمل مطابق با اوامر و نواحی الهی بیان می کند. ایمان دارای دو جنبه است: علم و عمل و نشانه آن، «تعظیم لامرالله» «مهرورزی به خلق خدا» است. وی پس از بیان اقسام کفر، اقسامی از آن را پسندیده بلکه لازمه ایمان می داند. در مقابل، ملاصدرا با نگاهی معرفت شناختی فلسفی، در معنای ایمان و کفر، اصالت را به علم و معرفت داده و در همه مراتب ایمان همچون ایمان لفظی، تقلیدی، برهانی و حتی کشفی، نقش اصلی را به معرفت و علم می دهد. او کفر را شدیدترین مرتبه جهل می داند. در این مقاله، دیدگاه عین القضاه همدانی (492- 525 ق) و ملاصدرا (۹۷۹-۱۰۵۰ ق) در باره ایمان و کفر و برخی مسائل مهم آن ها با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته است.
بررسی دیدگاه نلسون پایک در باب ناسازگاری میان قدرت و خیر خواهی مطلق خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث در باب سازگاری یا ناسازگاری میان قدرت مطلق خداوند و خیرخواهی مطلق او از مباحث اساسی در فلسفه دین از گذشته تا کنون بوده است. از نگاه برخی فیلسوفان دین، لازمه قدرت مطلق خداوند، امکان ارتکاب افعال ضداخلاقی از جانب اوست که با خیرخواهی وی ناسازگار است؛ و لازمه خیرخواهی مطلق او عدم امکان افعال ضداخلاقی است که با قدرت مطلق وی ناسازگار است. نلسون پایک با ارائه سه معنا از «قدرت» تلاش می کند که ناسازگاری فوق را حل کند. وی معتقد است که خدا می تواند مرتکب عمل ضداخلاقی شود اما سرشت او چنان است که مانع از تحقق این امر می شود. به باور جاشوا هافمن، راه حل پایک مستلزم نفی ضرورت از خیرخواهی خداوند است. در پاسخ، پایک با پذیرش نفی ضرورت خیرخواهی از خداوند معتقد است که رفع ناسازگاری فوق راه حلی جز پیشنهاد وی ندارد. به نظر می رسد که می توان با تفکیک ضرورت منطقی و ضرورت متافیزیکی ناظر به عنوان و یا شخص خداوند، از راه حل پایک دفاع کرد. عنوان خداوند در تمام جهان های ممکن خیرخواه است، اما شخصی که خداست صرفا در جهان واقع خیرخواه است. از این رو وصف ضرورت برای خیرخواهی خداوند همچنان پابرجاست اما این ضرورت ناظر به شخص خداوند نیست تا محدودکننده قدرت مطلق او باشد.
واسازیِ تلقی سنت یهودی از مساله خلق در سفر پیدایش از رهگذرِ تفسیر ملاصدرا از حدیث «کنز مخفی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در الهیات از دیرباز این که خداوند این جهان را از عدم آفریده یا جهان به نحوی از انحاء پیش تر وجود داشته، ذهن همگان را به خود درگیر کرده است. فقره نخست باب اول سفر پیدایش را شاید بتوان چالش برانگیزترین موضعی دانست که ذهن الهی دانان یهودی را در بابِ مساله خلقت به خود مشغول کرده است. از دیگر سو، در سنت فلسفه و کلام اسلامی نیز مساله خلق از آن جمله اموری بوده که تبیین آن امری گریزناپذیر می نموده. در این مقاله نخست سویه های مختلف فقره نخست باب اول سفر پیدایش و کژتابی های حائل بر آن را خواهیم کاوید و آن گاه به سراغ سویه ای از مفهوم خلق می رویم که ملاصدرا در تفسیر خود از حدیث «کنز مخفی» به دست داده است. بعد از کاوش در فقره مذکور در سفر پیدایش و کنکاش در تفسیر ملاصدرا از حدیث نشان خواهیم داد که تفسیر او از مساله «خلق» در این حدیث تا چه اندازه به روشن تر شدن محتوای عادت گریز فقره اول کمک خواهد کرد. تفسیر ملاصدرا بستری فرآهم خواهد آورد تا یافته های نوین خود را در بابِ معنای «خلق» در سفر پیدایش در پرتویی تازه بنگیریم. در انتها خواهیم دید که در هر دو سنت خلق به معنای از عدم آفریدن نیست و بدین ترتیب تعبیری نو از «آغاز» به دست خواهیم داد.
الاهیات اولویت: تحلیل دیدگاه ابوالحسین بصری در مسئله «خدا و جهان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"الاهیات اولویت" عنوانی است که برای نظامِ الاهیاتی ابوالحسین بصری در بررسی مسئله ی فعل الاهی یا مسئله ی عام تری که امروز با عنوان "خدا و جهان" شهرت یافته است، معرفی شده است. ابتناء الاهیات او بر نظریه ی اولویتِ علّی-معلولی و نه ضرورت بود. او معتقد بود چون جهان، اشیاء و روابط درونِ آن مخلوق خدای مختار است، بنابراین روابطِ طبیعی و به عبارتی جریانِ علّیت در طبیعت، تنها اولویت مند است؛ و لذا دو انگاره ی ضرورت و تقارن انگاری که از جانبِ مشائیان و اشاعره ارائه می شد، ناصحیح خواهد بود. بر اساس الاهیات اولویت خداوند قادر است تا در تقدیم و تأخیر ایجاد جهان، انتخابِ حالت ها و اشیاء ممکن برای وجودیافتگی، تنظیم مجدد یا تغییراتِ جریان های طبیعی آزادانه اقدام کند. همچنین الاهیات اولویت تلاش می کند تا سهم خدا، انسان و طبیعت را در فاعلیت محفوظ نگه دارد. تبیین مواردی چون معجزه، کرامت، استجابت دعا، فسخ عزائم و بسا بداء در الاهیات بصری نشان می دهد که نظم و اختیار انسان و طبیعت بنابر روال طراحی شده از جانب خداوند عمل می کند؛ ولی در عین حال خداوند می تواند بنابر حکمت هایی و از آن جمله آشکارگی قدرت و اختیار خویش در جهان دخالت کند. الاهیات بصری توانست با ارائه ی تحلیل های کلامی از مشیِ فلسفی راهی نوین برای دفاع از مدعیات متکلمان ایجاد کند. همین امر در ادوار پسین مورد استقبالِ ابن ملاحمی، فخر و حمصی رازی، خواجه نصیر طوسی، علامه حلّی و دیگرانی قرار گرفت؛ و اساس نظام های کلامی ایشان را بنیان نهاد. بسیاری از تعاریف و تحلیل های رایج از معنای وجوب و امکان، نحوه ی جریانِ علّیت در عالَم، تبیین امرٌبین الامرین در حل جبر و تفویض، معجزات و نظائر آن و بالاخره حل مسئله ی شر از آثار و پسامدهای الاهیات اولویت بصری است.
بررسی انتقادی پاسخ مایکل ری به استدلال اختفای الاهی شلنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استدلال اختفای الاهی، به روایتی که فیلسوف کانادایی، جان ال. شلنبرگ آن را طرح می کند، یکی از استدلال های خداناباوری است که طبق آن، نبود ادله ی کافی به نفع خداباوری خود دلیلی به نفع خداناباوری است. پس از اقامه ی آن، متفکران بسیاری برای پاسخ گویی به آن اقدام کردند که برخی رویکردی بنایی و شمار اندکی نیز رویکرد مبنایی را برگزیده اند. یکی از این افراد دسته ی دوم، مایکل ری است. او بر این باور است که توجه به تصورات و پیش فرض های نادرست که در پس استدلال اختفای الاهی پنهان شده است به ما کمک می کند نادرستی این استدلال را دریابیم. این نوشته در پی آن است که پس از تقریر استدلال اختفای الاهی و نقدهای مایکل ری به طور کوتاه، به تحلیل و بررسی دیدگاه او بپردازد. نتیجه ای که در پایان حاصل خواهد شد از این قرار است که اگرچه ری ما را به جهت بهتری برای بررسی استدلال اختفای الاهی هدایت می کند اما اگر روش تحلیل او را بر آرای خودش اعمال کنیم، خواهیم دید که نمی تواند به نتیجه ی مطلوب برسد.
الحاد هستی شناختی نیچه و آثار روانی- فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش هایی چون آیا خدایی هست؟ و آیا اعتقاد به خدا، زندگی را معنادار می سازد؟ از جمله زنده ترین پرسش های فلسفی هستند و نیچه به هردو پرداخته است. او با طرح صورتی از استدلال اختفای الهی وجود خدا را نفی کرده و برآن است که اگر تعریف ادیان توحیدی از خدا را پذیرا شویم، نمی توانیم سکوت وی را در طول تاریخ و در عرض جغرافیا توجیه نماییم. نیچه سپس کوشش می کند تا درباب کمرنگ شدن نقش باور به خدا در معنا بخشیدن به زندگی آدمی تأمل کند. وی با برساختن شخصیت های تمثیلی همچون دیوانه چراغ بدست، قدیس پیر، پاپ بازنشسته و زشت ترین انسان تلاش دارد تا نشان دهد که وقوف به مرگ خدا چگونه حیات انسان را دستخوش بحران معنوی خواهد ساخت. آموزه ابرانسان برای پر کردن خلأ پدید آمده از مرگ خداست که مطرح می گردد. ولی استدلال نیچه در رد وجود خدا ناتمام است و از پس استقرار یک هستی شناسی الحادی برنمی آید. همینطور گره زدن خداباوری به زندگی ستیزی و کین توزی توسط وی، گرچه متکی به بعضی نمونه ها در ادیان و مذاهب است، ولی آشکارکننده پیوندی ضروری نیست. نیز آموزه ابرانسان چنان دست نایافتنی ست که موجبات ناخشنودی روانی آدمی را پدید می آورد.
ایمان، عقلانیت و زندگی اخلاقی از دیدگاه کرکگور و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرکگور با موضعی ایمان گرایانه به تحلیل رابطه ی ایمان و عقل می پردازد. او معتقد است عقلانی کردن ایمان امری متناقض است و هرگز نمی شود ایمان را، که شور و حقیقتی انفسی است، در بند عقلانیت گرفتار کرد. مطهری، برخلاف این نگرش ایمان گرایانه، عقیده دارد مبنای ایمان عقلانیت است، هرچند طریق انفسی یا راه فطرت نیز در وصول به حقیقت نقش آفرین است. هم مطهری هم کرکگور به نقش اراده در ایمان قائل اند. هر دو باطن ایمان را تسلیم می دانند و هر دو تصویری از انسان تعالی یافته ارائه می کنند. با این حال، کرکگور اساساً متعلق ایمان را امر پارادوکسیکالِ خدای تجسدیافته در قالب بشر می داند در حالی که مطهری، ضمن تأکید بر ایمان عارفانه و شورمندانه، به عقلانی بودن ایمان دینی قائل است. آنچه، به رغم این اختلاف ها، مطهری و کرکگور را به یکدیگر نزدیک می کند تلقی آنان از زندگی اخلاقی است، زندگی ای که مبنایی ایمانی دارد و شاکله اش را تسلیم باطنی به خدایی می سازد که فطرت آدمی را سرشته است. به نظر می رسد می توان برای تلفیق دیدگاه های متفاوت کرکگور و مطهری راهی یافت. جست وجوی ما در پی این راه شورمندی ایمان کرکگوری را با میزانی کمال یافته از تکامل عقلانی نزد مطهری، که متضمن درک محدودیت ها و نارسایی های عقل انسانی است، هم طراز می کند.
خداباوری و خداناباوری، چیستی دگرگونی اندیشه آنتونی فلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از آغاز و انجام هستی، از جمله مباحث بنیادینی است که فلاسفه با رویکردهای مختلفی مانند قرینه گرایی به آن پرداخته اند. آنتونی فلو یکی از فیلسوفان قرینه گرایی است که در طول دو دوره حیات علمی خود با تکیه بر قرائن، به دنبال واکاوی خداباوری بوده و ابتدا به خداناباوری و سپس به خداباوری روی می آورد. البته دگرگونی باور او به خداوند به معنای دگرگونی کامل همه باورهای روزگار خداناباوری او نیست. چیستی دیدگاه وی در روزگار خداناباوری و خداباوری و واکاوی این مسئله که فلو درحقیقت چه چیزی را از اندیشه خداناباوری خود حفظ و چه چیزی را دگرگون کرد، و دلایل وی با نتایج آن تا چه اندازه سازگار است و چه سستی هایی در اندیشه خداباورانه وی وجود دارد، موضوع این نوشتار است. در نتیجه این واکاوی آشکار خواهد شد که فلو همچنان بر بسیاری از مواضع روزگار خداناباوری خود پا برجاست. اندیشه وی دارای سستی هایی است و فلو درباره دلایل و نتایج خود دچار تناقضاتی شده است.
اقالیم معرفت دینی: نگاهی فراسوی معرفت سکولار و معرفت دینی در نگاه علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه جعفری با تکیه بر مفهوم «فرهنگ مشترک بشری» اندیشمندان مختلف در ازمنه و جوامع گوناگون را با یک دید کل نگرانه مورد توجه قرار می دهد و با روش شناسی خاص خود، معرفت دینی را به گونه ای صورت بندی می کند که توجه به آن، ما را به بازنگری و بازاندیشی حوزه های متفاوت اندیشه و الگوهای فکری رایج دعوت می کند. او معرفت دینی را برآیند اقالیم هفت گانه معرفتی (علمی، فلسفی، شهودی، حکمی، اخلاقی، عرفانی، مذهبی) می داند. بر این اساس تقسیم معرفت به دو طیف دینی و سکولار کارکرد و مفهوم خود را از دست می دهد. سکولار اساسا نه به معنی غیر دینی یا ضد دینی بلکه مفهومی خاص جامعه مسیحی به معنای غیررهبانی است که مسلمانان با درونی کردن این مفهوم، آن را به عنوان بنیان نظری و فکری زیست جهان خود برگزیده اند؛ در حالی که دین اسلام هم تفسیر رهبانی و هم تفسیر روحانیتی از دین را نفی می کند و تفقه و ارتباط بی واسطه با خدا را مدنظر قرار می دهد. لذا می توان به جای دوگانه دینی/ سکولار با توجه به مفهوم «عرف» و «فرهنگ مشترک بشری» صورت بندی جدیدی از زیست جهان اسلام ارائه کرد که ریشه در سنت تاریخی و تعابیر فرهنگی و دینی مسلمانان داشته باشد.
جایگاه معنویّت شیعی در گفتگوی اسلام و مسیحیت در اندیشه هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار برآن است که هر چند گفتگوی میان اسلام و مسیحیت، ضرورتی ناگزیر است، ولی این گفتگو، در صورتی نتیجه بخش خواهد بود که وجوه باطنی و معنوی اسلام نیز در عرصه آن وارد شود. در ابتداء نشان داده ایم که چرا باید عرفان و معنویت اسلام در این گفتگو لحاظ شود و در عین حال این عرفان و معنویت از منبع و مستند اصلی اش دور نیفتد، چه در غیر این صورت دشوار می توان میان آن و اسلام پیوندی ذاتی و استوار تشخیص داد. ضمن تلاش برای تصحیح برخی سوءفهم ها دربارة تشیع، سعی شده است تا منابع معنوی و بی نظیر این مذهب به خصوص در موضوع تأویل عرفانی معبد و عبادت تبیین شود. بنابراین به طور مشخص تفسیر معنوی از کلیسا با تأویل مقامات و مناسک حج، به ویژه حجرالاسود از دیدگاه قاضی سعید قمی تطبیق داده شده است. نشان داده ایم که در این قبیل موضوعات، معنویت اسلامی نه فقط دست برتر را دارد، بلکه زمینه مناسبی برای فهم صحیح از معنویت مسیحی نیز فراهم می کند.
مبانی عدل (حسن و قبح عقلی و توحید افعالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارنده پس از اشاره ای مختصر به تاریخچه حسن و قبح به این موضوع در بین مسلمانان پرداخته و با تأکید بر حسن و قبح عقلی، آرا و اقوال اندیشمندان مسلمان را در حسن و قبح آورده است. در ادامه به موضوع عدل الاهی و توحید افعالی در منظر متکلمان پرداخته و آراء اشاعره، معتزله و امامیه را آورده است. ایشان به بیان سه دیدگاه اشاعره و اعتقاد به جبر و اعتقاد معتزله به تفویض و همچنین عقیده و دیدگاه امامیه به «امر بین الامرین» پرداخته است.
معاد جسمانی از منظر قاضی سعید و آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
معاد جسمانی عنصری از منظر ابن سینا و ملاصدرا، دو طلایه دار حکمت اسلامی، با محذوراتی مواجه است. قاضی سعید قمی شاگرد باواسطه صدرالمتألهین و آقاعلی مدرس زنوزی شارح مکتب صدرا می باشد، با وجود این، هر دو دیدگاهی متفاوت از دیدگاه صدرا در باب معاد جسمانی ارائه داده و قائل به حشر ابدان عنصری شده اند. به باور هر دو حکیم، آخرت در نشئه ای متفاوت از نشئه دنیا تحقق می یابد. همچنین تعلق نفس به بدن با مرگ از بین نمی رود، بلکه توجه نفس به بدن حتی بعد از پوسیده شدن بدن و تفرق اجزا وجود دارد و اجزای بدن بعد از مرگ، حرکت و سیر تکاملی خود را ادامه می دهند و نفس در قیامت به بدنی تعلق می گیرد که از همین ماده اجزای بدن دنیوی تشکیل شده است. بعد از تبیین دو دیدگاه مشخص خواهد شد که تبیین آقاعلی مدرس از قوت علمی و استدلالی بیشتری برخوردار است.
بررسی انتقادی روش مفسران قرآن کریم در بیان تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل میان رشته ای قرآن و تاریخ از پیشینه ای طولانی برخوردار است. همواره مفسران در تبیین بخش هایی از قرآن بر خود لازم می دانسته اند که از تاریخ استفاده نمایند. با گذشت زمان روش هایی که مورخان استفاده می نمودند پیچیده تر شد و توانایی بالاتری را در حل مسائل خود به دست آوردند اما مفسران همسوی با این پیشرفت ها حرکت ننمودند؛ به همین خاطر در حوزه روش های تاریخی به کارگرفته شده ایشان آسیب های فراوانی قابل مشاهده است. روش هایی که مفسران معاصر در تبیین مسائل تاریخی به کار می گیرند تفاوت چشمگیری با روش های مفسران متقدم ندارد ازاین رو با تکرار روش هایی ناکارآمد در این زمینه روبه رو هستیم. مقاله پیش رو با استفاده از روشی تحلیلی- توصیفی و با منظری انتقادی به دنبال بررسی نقاط قوت و ضعفی است که در روش های تاریخی مفسران قابل ملاحظه است. بررسی این نقاط کمک می کند تا امکان رسیدن به الگویی پیشرفته و بومی در حوزه به کارگیری از روش های تاریخی در تفاسیر قرآن کریم فراهم بیاید.
تحلیل چگونگی نظم قرآن درسطح معنا بنیاد خرد با رویکرد زبانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو رویکرد جدیدی به ساختار قرآناست که به بررسی مسئلة انتظام متنی قرآنبا رویکرد زبانشناسی می پردازد. با الگو قرار دادن مطالعات زبان شناسی متن، ابعاد تازه ای از این انتظام مشخص می شود. منظور از «انتظام» در این جستار، صرف بررسی تناسب معنایی از نظر قدما نیست، بلکه به نظام چیدمانی و ساختار آوایی قرآنتوجه دارد. روش مورد اتخاذ در این پژوهش، منجر به تقسیم آیات به دو سطح خرد و کلان شده است. بعد از اعتبارسنجی روش های کشف نظم درونی با متن کاوی، سبک اصالت بخشیدن به ساختار کنونی، چینش درون سوره ای و تحلیل ذره نگر و نیز خارج کردن برساخت هایی از بطن سوره وتحلیل آن ها انتخاب گردید. در سطح معنا بنیادِ خرد، مسائلی چون ایجاد انتظام معنایی از طریق ارائة کلیشه های خاص (در سطح واژگانی و ترکیبی)، تکرار عینی کلیشه های مستقل، ایجاد انتظام معنایی با محویت یک موضوع، ایجاد انتظام معنایی از طریق تکرار یک عبارت (با بررسی تکرارهای سریع و مغموض، تکرار واژگان با ریشة صرفی و حذف، کاهش و اضافه شدن در عبارات قرآنی) بررسی گردید. با تحلیل بافت های مجزا و نیز با محور قرار دادن معنا در کنار ساختار، منتج به وحدت رویه در بافت قرآنشده است. این به ارتباط بسیار پیچیده، ولی حقیقی منتج است که در واحدهای قرآنی وجود دارد.