فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
نظریه معرفت شناسی اصالت معنا
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۶ شماره ۲۱۲
حوزه های تخصصی:
عشق چیست
امکان معرفت در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۸۶ شماره ۳۱
حوزه های تخصصی:
جایگاه خیال در نظام فلسفی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیال نزد فارابی قوه¬ای است که عهده¬دار حفظ صور محسوسات و تجزیه و ترکیب آنها و محاکات از محسوس و معقول توسط صور محسوس است. فارابی خیال را واسط میان ادراک حسی و عقلی و تنها راه دست¬یابی جمهور به حقایق معقول می¬داند و نیز خیال از دیدگاه وی تنها طریق هدایت مردم به سعادت عقلانی است. او خیال را در تبیین نبوت به کار برده است. حقایق و سعادت معقول به واسطة وحی به عقل و قوای خیالی نبی افاضه می¬شود. خیال در اندیشة فارابی دارای کارکردهای سیاسی اجتماعی است. سیاستمداران و رؤسای مدینة فاضله، افعال اجتماعی را که در رسیدن به سعادت نقش دارند به قوای خیالی جمهور منتقل می¬کنند.
آسیب شناسى
عقلانیت معرفت؛ نگاهی گذرا به پی آمد رویکرد قدما در معرفت شناسی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۶ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ اندیشة فلسفی، رویکردهای گوناگونی را در معرفتشناسی میتوان شناسایی کرد که مهمترین آنها عبارتند از: 1. رویکرد قدما؛ 2.رویکرد مدرن که بر فلسفه عقلگرای مدرن اروپایی مبتنی است؛ 3. رویکردی بر پایه فلسفةتحلیلی معاصر یا فلسفةکشورهای انگلیسی زبان. 4. رویکرد مبتنی بر فلسفههای اروپایی همچون هرمنوتیک فلسفی، پستمدرنیسم و... که بیشتر از آموزههای کانتی اثرپذیرفتهاند. امروزه گرایشهای گوناگونی در معرفتشناسی دیده میشود که هر یک بر نگرش فلسفی ویژهای مبتنی است. هر یک از گرایشها و رویکردهای یاد شده طرفداران بسیاری در برخی محافل دانشگاهی دارد.در این نوشتار، میکوشیم تا رویکرد قدما و ویژگیهای آن را شرح دهیم. سپس گرایش اندیشمندان مسلمان را که از این رویکرد اثرپذیرفته و نقشی را که آنها در رشد این رویکرد ایفا کردندهاند بررسی میکنیم؛ به ویژه با توجه به مسئله عقلانیت معرفت و عقلانی نبودن شکاکیت و نسبیتگرایی مطلق این مسئله را میکاویم.
نگاهی انتقادی به مبانی معرفتشناسی فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزه های تخصصی:
«معرفتشناسی فمینیسم» رویکردی است نوظهور که با تکیه بر تأثیر مستقیم عنصر جنسیت بر معرفت در جامعه غربی متولد شد. اگرچه غایت و هدف این رویکرد به منظور از میان برداشتن تبعیض ادعا شده در معرفت است؛ با این حال، بحث تازهای در عرصه معرفتشناسی مطرح میسازد که پیش از این در معرفتشناسی برجسته نشده بود. رویکردهای سهگانه رادیکال، لیبرال، و از لحاظ دیدگاه هر کدام با توسّل به معرفتشناسیهای پیش از خود، به نحوی موضوع تأثیر جنسیت بر امر شناخت را مورد بررسی قرار دادند. با اینهمه، این رویکردها در درون خود، از مبانی معرفتشناسی حاکم بر عصر نوین بهره برده و به نوعی آنها را مبنای کار خود قرار دادهاند. به عبارت دیگر، درون هر رویکرد معرفتشناسی فمینیستی، خواه رویکردی حداقلی باشد یا حداکثری، عناصری مانند تفکیک دکارتی سوژه و ابژه، عقل دکارتی، توجه به جایگاه سوژه، ذاتگرایی و واقعیت ثابت قابل مشاهده و ردگیری است. از اینرو، بررسی این مبانی کمک زیادی به روشن شدن معرفتشناسی فمینیسم میکند.
از شناخت علمی تا معرفت فلسفی
حوزه های تخصصی:
نقد عقل به عقل
عقلانیت در فلسفه اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بدیهی انگاری تصورات و نقدهای آن
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۵ شماره ۸
حوزه های تخصصی:
تصور یا تصدیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به اهیمت تصور و تصدیق به عنوان اصلی¬ترین ابزار شناخت می¬پردازد. مقوله تصور و تصدیق برگرفته از میراث یونانی و مورد توجه اکثر صاحب¬نظران و از جمله دانشمدان مسلمان است. تصور و تصدیق اگر چه از مقبولیت عام برخوردار است، با این حال با پیچیدگی¬ها و دشواری¬هایی همراه است. به نظر نویسنده این مقاله، چانچه نگاه ما به مسأله عوض شود، می¬تواند بسیاری از مشکلات را حل کند. آنچه این مقاله مطرح می¬کند این است که بر خلاف باور عام، تصور هم یک نوع تصدیق است و اصولاً آنچه در شأن انسان است، چیزی جز تصدیق نیست. در واقع، آنچه در بعد هستی¬شناسی و شناخت¬شناسی شکل می¬گیرد، تصدیق است: تصدیق وجودی شیء و تصدیق نسبت شیء به شیء دیگر. تصدیق در بعد هستی¬شناسی، همان اقرار به وجود شیء است و در بعد شناخت¬شناسی با تحلیل عقلی چیزی به چیز دیگر نسبت داده می¬شود. با این تعبیر، تصدیق از مقوله فعل خواهد بود و نفس انسان نسبت به درک اشیا و مفاهیم، فعال است نه منفعل. قضایا می¬توانند مطابقت یا عدم مطابقت را با امور خارجی بیان کنند. به محض حضور شیء در نزد نفس خودآگاه انسان و به شرط اشراف و اشعار نفس که به منزلة تأیید خواهد بود علم تحقق می¬یابد. این عمل، خود فعلی است از افعال انسان. بنابراین، علم (تصور و تصدیق) فعلی از افعال انسان است و این فعل خلق و آفرینشی است از جانب او. با این تعبیر، نفس انسان به جای حالت کسر و انکسار در برابر اشیا و امور خارجی، می¬تواند حالت ایجاب و قبول داشته باشد و علم به جای قرار گرفتن در مقوله کیف می¬تواند در مقوله ملک و جده قرار گیرد.