یکی از مسائلی که ذهن بشر را از قدیم الأیام جلب نموده، مسئله علت غایی است که یک امر فطری بوده و انسان را وادار به کشف اسرار و رموز پدیدههای عالم و نظام هستی نموده و حتی سبب توسعه تمدن و فرهنگ عظیم بشری گردیده است.
اگر نبود چراهای مطرح شده در ذهن انسان، و اگر نبود ذهن هدف طلب و غایت جوی بشر، گره از هیچ مشکل عقیدتی، علمی، سیاسی ، فرهنگی و... در سراسر عالم انسانی، گشوده نمیشد و اکنون از صنعت، تکنولوژی، توسعه و تضارب اندیشههای بشری خبری نبوده است.
مسئله علت غایی علاوه بر تأثیر وصف ناپذیری که در رشد و تولید و توسعه فرهنگ و علوم و تمدن بشری دارد، از زیباترین و ارزشمندترین مسائل فلسفه و حکمت الهی است، چنان که صدرالمتألهین شیرازی در همین باره فرمودهاند:
«اعلم انّ النظر فی العلل الغائیة هو بالحقیقة من الحکمة بل أفضل أجزاء الحکمة...».
پس تحقیق، حول این مسئله که از امهات مسائل فلسفه و عرفان است خود از مهمترین غایات مسائل فلسفی و عرفانی است و بررسی و پژوهش در اطراف آن، زیبنده و سزاوار است.
در این مقاله، طی چند بخش، این مسئله را بر محور علل چهارگانه(فاعلی، مادی، صوری و غائی) بررسی کرده، سپس به اشکالهای مطرح شده در این زمینه پاسخ میدهیم.
حکیم عمر خیام با آن که از فلسفه مشا به حساب می آید در چند رساله فلسفی خود به دفاع از نظریه اصالت ماهیت پرداخته و وجود را امری اعتباری و ذهنی می داند وی برای اثبات نظر خود از سه دلیل بهره برده و به شش اشکال پاسخ داده است وی اتصاف ماهیت به وصف وجود را به واسطه تعلق جعل به ماهیت می داند بنابراین تعقل ماهیات و وجود ذهنی انها نیازی به وجود ندارد مفهوم وجود به نظر وی از اوصاف عامه است و روشن ترین مفهومی است که آن را می شناسیم و به همین دلیل موضوع علم فلسفه قرار گرفته است مفهوم وجود یک معنای مشکک میان وجود عینی و ذهنی و رابطی و رابط است