درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی ادبیات

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۲۰ مورد.
۱۸۶.

تحلیل الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی دوره راهنمایی (کتاب های تعلیمات اجتماعی و فارسی 1380-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رقابت فرهنگ سیاسی یاریگری داروینیسم اجتماعی متون درسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی آموزش و پرورش
تعداد بازدید : ۹۸۰ تعداد دانلود : ۵۷۸
فرهنگ سیاسی به صورت روزافزونی در مطالعات جامعه شناختی سیاسی ایران، اولویت ویژه ای یافته است. از مهم ترین حوزه های تأثیرگذار، فرآیند ظهور و بروز فرهنگ سیاسی در نظام آموزشی است و مطالعات بسیاری - برای مثال آلموند و وربا (1965)، کلمن (1965)، هاپر (1971)- بر اهمیت آموزش و پرورش در تعیین نگرش ها و رفتارهای سیاسی تأکید نموده اند. در این مقاله باهدف شناسایی الگوی دانش سیاسی مورداستفاده و به تبع آن، الگوی فرهنگ سیاسی ترویج شده و شناسایی روند تغییرات احتمالی الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی پس از انقلاب اسلامی (1380- 1357) از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. بدین ترتیب، سؤال اصلی عبارت است از: الگوی فرهنگ سیاسی غالب در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی در جمهوری اسلامی ایران، ترسیم کننده الگوی رقابت محوری است یا همکاری محور (یاریگرانه)؟ ترسیم چارچوب نظری بر اساس دو رهیافت رقیب در مطالعات فرهنگ سیاسی؛ رهیافت کلاسیک فرهنگ سیاسی (منظر خارجی) و رهیافت جامعه شناسی تاریخیِ فرهنگ سیاسی (منظر داخلی) صورت گرفت. یافته ها از منظر خارجی نشان داد که گسستگی بر پیوستگی کنش های جمعی غلبه داشته است و فرهنگ سیاسی مشارکتی، الگوی غالب در کتاب های درسی مورد بررسی نبوده است. از منظر داخلی نیز مشخص شد که «یاریگری» به عنوان توصیه ای اخلاقی و دینی و در مصادیق «خودیاری» و حداکثر «همیاری» - آن هم محدود به برخی شقوق آن ها - تقلیل یافته است. پراکندگی مصادیق مؤید فرهنگ سیاسی یاریگرانه عملاً مانع از آن گردید که سازماندهی عمودی مطالب تأیید شود. در مجموع، ویژگی های نظری به دست آمده قابل تطبیق با دیدگاه داروینیسم اجتماعی است. پیامد این وضعیت، تضعیف زمینه های بروز فرهنگ سیاسی مشارکتی است.
۱۸۹.

شناسایی و طبقه بندی موقعیت های کاربردی سازهای رزمی در تاریخ موسیقی ایران ِدوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: موسیقی رزمی در تاریخ ایران نقش موسیقی در جنگ موقعیت کاربردی سازهای رزمی نقاره خانه نمایش های موسیقایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی
تعداد بازدید : ۹۶۸ تعداد دانلود : ۴۹۰
هدف از تحقیق پیش رو، توصیف و طبقه بندی موقعیت های مختلفی است که سازهای رزمی در تاریخ ایرانِ پس از اسلام کاربرد داشتند. با مطالعه اسناد تاریخی، موسیقایی و تصویری می توان دریافت کاربرد سازهای رزمی در تاریخ اجتماعی ایران، تنها در موقعیت جنگ نبود، بلکه در موقعیت های دیگری که نیاز به صدای قوی و بُرد صدای بالا نیاز بود نیز به کار می رفتند. امروزه، کاربرد سازهای رزمی در موقعیت های مختلف به فراموشی گراییده و با نظر به اینکه مهم ترین دلیل منسوخ شدن این سازها، زوال یافتن موقعیت های کاربردی آن هاست، مطالعه موقعیت های خاصی که این سازها کاربرد داشتند، شایان توجه است. موقعیت های کاربردی سازهای رزمی در طول تاریخ ایران را می توان چنین دسته بندی کرد: جنگ، خبررسانی، قدرت نمایی، شکار، سفر، نمایش حیوانات، و مسابقات ورزشی و عزاداری. دراین میان، مهم ترین موقعیت های کاربردی این سازها عبارت بودند از جنگ، خبررسانی و قدرت نمایی که به نظر می رسد اجرای موسیقی رزمی در این موقعیت ها، نقشی حیاتی داشته است. نقش اجرای سازهای رزمی در دیگر موقعیت های یادشده مانند شکار، سفر و نمایش های عمومی، اهمیت کمتری دارد؛ زیرا چنین موقعیت هایی کمتر اهمیت سیاسی داشته و دربرخی موارد، موقعیت هایی کاملاً مردمی محسوب می شده اند. روش تحقیق در مقاله پیش رو، تحلیلی توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتاب خانه ای است.
۱۹۱.

نسبت زبان پارسی با بازسازی جامعوی در ایران و ذهن ترجمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازسازی جامعوی ایران تحول جامعوی ذهن ترجمه ای مسأله جامعوی معرفت ترجمه ای معرفت جامعوی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی علم
تعداد بازدید : ۹۳۲ تعداد دانلود : ۵۸۰
این متن که در پی طرح فرضیّه یی برای شناخت نقش کلیّت علوم انسانی است، می کوشد، با کاوش سریع کوشش های معطوف و ناظر به امر بازسازی جامعوی[1] در چند دورة حاد تاریخِ ایران، نقش زبان را در فرآیندهای گسسته و پیوستة ایده های بازسازی جامعه اجمالاً شناسایی کرده، سرانجام با مقایسة نوع و نقش ترجمه در علوم انسانیِ ما در دوره ی اخیر، تأثیر ترجمه را بر ایده ها و کوشش های بازسازی جامعه دریابد. ابتدا ایده های بازسازی پس از حملة اعراب تا قبل از فردوسی و پس از او، به منظور پی بردن به چراییِ تلاش فردوسی برای پی افکندنِ امر بازسازی بر آرمان، رهیافت و منطق زبانی اش با یکدیگر مقایسه می شوند. سپس، سایر ایده های بازسازی در دو تحوّل پس از حملة مغول و پس از صفویه و میزان موفقیت آن ها ارزیابی می شوند. متن به تشریح اجمالی نسبت علوم انسانی با زبان پارسی در شرایطی می پردازد که منطق تحول بر اساس عملکرد ترجمه در جهان ذهن و زبان ما رقم می خورد. نتیجة کاوش پیشنهاد می کند که نوعی فقدان توجه به مبانیِ معرفت شناختیِ زبان به طور خاص، به کلیت زبان پارسی به طور عام و به کلیّتِ امر جامعوی به طور اعم، در طرح واره های علوم انسانی اخیر ما به چشم می آیند که در این میان عامل ترجمه از تأثیر بسیاری برخوردار بوده و هست. مقاله، این فرضیه را مطرح می کند که «احتمال موفقیت علوم انسانی در ایفای کارکردشان در امرِ بازسازی جامعوی ایران، تابعی از نسبتِ توجه این علوم به مبانیِ معرفتیِ جامعة ایران» است. مباحث مربوط به ترجمه که مستخرج از پژوهشی جامع با عنوان «مسائل جامعوی ترجمه و مترجمان ایران[2]» است، پیشنهاد می کنند که آنچه در دو قرن اخیر در ایران واقع شده فرو کاستن اندیشه به ترجمه و پیداییِ ذهن ترجمه ای بوده است و لذا احتمالی برای موفقیت علوم انسانی در ادامة این روند متصور نیست، بلکه ایفای کارکرد این علوم «تابعی از نسبتِ توجّه به بنیادهای معرفت شناختیِ زبانِ پارسی در ایران است».
۱۹۲.

واکاوی عبارت «ناز کردن» و ترکیب های حاصل از آن در زبان فارسی در پرتوی الگوی هَیجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ مدل SPEAKING هایمز هَیجامَد زباهنگ ناز کردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۹ تعداد دانلود : ۶۰۳
پژوهش پیش رو سعی بر آن دارد تا در پرتوی مفهوم هَیجامَد (هیجان+ بسامد) و با بهره گیری از مدل هایمز (1967)، به بررسی موشکافانه قطعه زبانی «ناز کردن» در زبان فارسی بپردازد. یافته های این پژوهش نمایانگر آن است که قطعه زبانی «ناز کردن» و ترکیب های حاصل از آن، همواره در فرهنگ سنتی و جمع گرای ایرانی جاری و ساری است و واژگان مرتبط با آن، چه بسا دربارة گذشته، دارای گستردگی بیشتری می باشد. تعدد کاربرد این زباهنگ (زبان+ فرهنگ) بر پایه رویکردهای مبتنی بر هیجانات، حاکی از آن است که مردم ایران نسبت به این مفهوم دارای درجه بالایی از حس عاطفی بوده و در نتیجه، سطح هَیجامَد آنان از این زباهنگ در سطح بالایی (هَیجامَد درونی و هَیجامَد کلی) قرار دارد. برخورداری از هَیجامَد بالا به این زباهنگ، منجر به درک کامل و عمیق آن توسط ایرانی ها و در نتیجه افزایش شمار واژگان مرتبط با این مفهوم در زبان فارسی شده است. علاوه بر این، نتایج حاصل از بررسی دقیق این قطعه زبانی با در نظر گرفتن الگوی هایمز (1967)، حاکی از آن است که این زباهنگ اغلب در موقعیت های غیررسمی در گفتار، توسط شرکت کنندگانی که رابطه میانشان ممکن است از نوع هم تراز یا غیرهم تراز باشد، عمدتاً با هدف حفظ معیارهای ادب با لحن های مختلفی نظیر لحن های ملتمسانه، تحسین آمیز، توهین آمیز، کنایه آمیز و ... در مکالمات شفاهی مورد کاربرد قرار می گیرد.
۱۹۵.

مطالعه معانی مصرف گونه های موسیقیایی از دیدگاه جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پژوهش کیفی مصرف فرهنگی اعتراض تئوری زمینه ای گونه موسیقیایی حفظ پیوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۴۷۲
این تحقیق با هدف دستیابی به دیدگاه و دلایل ذهنی مصرف نوع خاص موسیقی که از طرف جوانان انتخاب می شود، انجام گرفته است. در تمام طول پژوهش پارادایم تفسیرگرایی و توجه به دلایل ذهنی خود مصرف کننده مورد مطالعه، بر کار حاکم بوده است. این تحقیق با روش کیفی و تئوری زمینه ای انجام گرفته و تکنیک جمع آوری داده-ها، مصاحبه عمیق است. جامعه آماری جوانان 29-20 سال قزوینی هستند و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است که روش مناسبی برای تحقیقات کیفی است. حجم نمونه با توجه به ویژگی های جمعیتی جامعه هدف، 23 مورد است که بر این اساس، از 12 مرد و 11 زن مصاحبه به عمل آمد. این پژوهش نشان می دهد که جوانان با انتخابی کاملاً فعال و از روی شناخت ژانرهای مختلف موسیقیایی را برمی گزینند، در انتخاب، التقاط گرایانه عمل می کنند، در مورد تفاوت در انتخاب، معتقد به خاص بودن هستند، خواهان تکثّر و سهل گیری اجتماعی در انتخاب هستند، به مردسالاری، نبود جایگزین مناسب و رها شدن اعتراض دارند، با موسیقی هویت یابی می کنند و در عین حال، احساس جدا بودن از جامعه بزرگتر ندارند و در صدد حفظ پیوند با فرهنگ حاکم اند. مصرف-کننده جوان از همه راهبردهای موسیقیایی ذکر شده استفاده می کند تا عقیده خود را در جامعه بیان کند. آن ها با این راهبردها، اعتراض و البته پیوند خود را با جامعه اظهار می-کنند.
۱۹۷.

مناسبات مکانی و بازتولید کلیشه های جنسیتی: تناظر دنیای ذهنی و دنیای عینی در رمان طوبی و معنای شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت مکان ذهن مالیخولیا طوبی و معنای شب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۵۹۹
مناسبات مکانی، به عنوان یک لایه نشانه شناختی در مطالعات گفتمانی، در بازتولید روابط قدرت، تولید هژمونی و مشروعیت به ایفای نقش می پردازند. در این پژوهش، سعی بر آن داریم تا با بررسی نسبت های مکانی زن شخصیت اصلی رمان، طوبی، نشان دهیم که چطور مکان دلالتگر می شود و چطور به واسطه جنسیت، نشاندار می شود. خانه، نقشی محوری در رمان طوبی و معنای شب ایفا می کند؛ خانه ای که با شروع داستان، طوبیدر حیاط آن توصیف می شود و تا پایان رمان که پیری و مرگ طوبیاست، او را در بر گرفته است. پیوند خوردن این خانه و زنِ شخصیت اصلی رمان، دلالت های چندی را در پی دارد که در این پژوهش با استفاده از نظریه نشانه شناسی مکان به تبیین آن پرداختیم. فرض این پژوهش بر این است که در این رمان، تقابل دوتایی درون/ بیرون با تقابل دوتایی زن/ مرد متناظر است؛ به این معنی که درون با زنانگی و بیرون با مردانگی نشان دار می شود و برهم زدن این تناظر به فاجعه می انجامد. این ساختار تمایزی تا جایی ادامه پیدا می کند که ذهن، درونی ترین لایه مکانی می شود که شخصیت های زن در آن زندگی می کنند. همچنین این ساختار تمایزی به تقسیم کار جنسیتی و برخی کلیشه های جنسیتی در رمان دامن می زند.
۱۹۸.

دوسوگرایی جامعه شناختی در دوران سه پادشاه قاجار از نگاه سفرنامه نویسان زن انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناصرالدین شاه دوران قاجار احمدشاه محمدعلی شاه دوسوگرایی جامعه شناختی دوسوگرایی روان شناختی نوع شناسی مرتون چشم انداز زنانه سفرنامه نویسان زن انگلیسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : ۸۹۰ تعداد دانلود : ۵۹۷
تفسیر جهان و پدیده های موجود در آن از زاویه یک گروه خاص (مانند مردان) نمی تواند تفسیر به راستی حقیقی از جهان و پدیده های آن باشد. چشم انداز زنانه امکان دیدن و تفسیر کردن پدیده های جدید، متفاوت یا مغفول مانده از نگاه مردان را فراهم می کند. در پژوهش حاضر چشم اندازی زنانه را در راستای کشف خاستگاه مسئله دوسوگرایی، به عنوان یکی از مسائلی که امروزه در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، پزشکی و حتی اقتصادی از مسائل عمده به شمار می آید، برگزیدیم و به پیگیری این نگاه خاص در زوایای تاریخ پرداختیم؛ سؤال اصلی در این پژوهش اینگونه طرح گردیده است: از نگاه سفرنامه نویسان زن انگلیسی، دوسوگرایی (دوگانگی) جامعه شناختی و فرهنگی ایرانیان در دوران سه پادشاه قاجار (ناصرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمدشاه) شامل چه انواعی می گردد؟ این پژوهش با استفاده از رویکرد نوع شناسی و با استعانت از نظریه مرتون درباره انواع دوسوگرایی روانشناختی و جامعه شناختی و از طریق تکنیک های بررسی تاریخی و تحلیل محتوا سعی نموده است به پرسش مذکور پاسخ دهد. دستاوردهای این پژوهش حاکی از شناسایی پنج نوع دوسوگرایی (دوگانگی) اجتماعی و فرهنگی در میان ایرانیان از نگاه مسافران زن انگلیسی است.
۲۰۰.

تأملی جامعه شناختی پیرامون کاربردهای گفتمانی «نمی دانم» در زبان فارسی در پرتو الگوی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادب وجهه مدل هایمز نمی دانم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
تعداد بازدید : ۸۶۰ تعداد دانلود : ۵۶۶
پژوهش پیش رو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز (1967)، به کنکاش و شناسایی کاربردهای گفتمانی «نمی دانم» در زبان فارسی بپردازد. در این تحقیق از نوع کیفی بوده و جمع آوری داده های مورد نیاز بر مبنای مشاهده در محیط طبیعی و به شکل هدفمند صورت گرفته است؛ به این صورت که تعداد 450 بافت طبیعی که افراد در تعاملات روزمره خود مورد استفاده قرار می دادند و در آنها قطعه زبانی «نمی دانم» بکار رفته بود ضبط گردید و براساس الگوی هایمز تحلیل و بررسی موشکافانه قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که انگیزه نهفته در کاربرد «نمی دانم» در شرایطی که گوینده دارای اطلاعات مورد نیاز برای ارائه به مخاطب می باشد، در اغلب موارد تلاش برای ملاحظه منزلت اجتماعی، پایبندی به اصول ادب و حفظ وجهه مخاطب است. بر این اساس، می توان پنج کاربرد اصلی «حفظ وجهه»، «اجتناب از بروز تناقض و اختلاف نظر»، «نشانه غیرمستقیم گویی»، «نشانه عدم اطمینان» و «اجتناب از تعهد و کاهش بار مسئولیت» را برای این قطعه زبانی در زبان فارسی برشمرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان