فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
سنجش رابطة میان وضعیت اقتصادی و فرهنگ سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای استقرار نظام دموکراتیک وجود زمینه های اجتماعی- اقتصادی مناسب لازم است؛ ازاین رو، مطالعة علمی این زمینه ها می تواند چگونگی تحقق دموکراسی را تبیین کند. این پژوهش با هدف پاسخ به دو سؤال چیستی (براساس گونه شناسی آلموند و وربا) و چراییِ فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه گیلان (مبنی بر نظریة لیپست) صورت گرفته است. این مطالعه با روش پیمایش انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده و جامعة آماری کلیة دانشجویان دانشگاه گیلان اند که 374 نفر آنها به شیوة نمونه گیری مطبّق انتخاب شده اند. براساس یافته های پژوهش، بین متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، درآمد ماهیانة خانواده، وضعیت اشتغال و محل سکونت دانشجویان، با فرهنگ سیاسی آنها، رابطة معنادار و مستقیمی وجود دارد. 4/36 درصد پاسخگویان فرهنگ سیاسی محدود و 6/63 درصد آنها نیز فرهنگ سیاسی اطاعتی دارند.
مطالعه بازاندیشی اجتماعی در میان جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازاندیشی در مورد خویشتن و عرصه های مختلف زندگی و گزینش از بین بدیل های مختلف، از فرصت هایی است که جوامع جدید در اختیار قرار داده است. این مقاله به بررسی بازاندیشی و عوامل مرتبط در میان جوانان شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با روش پیمایش و استفاده از پرسشنامه، 384 نفر از جوانان شهر یزد را به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که بین زنان و مردان از نظر میزان بازاندیشی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما بین میزان تحصیلات و میزان درآمد با بازاندیشی رابطه معنی داری مشاهده شد. همچنین بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، دینداری و جهان گرایی فرهنگی با بازاندیشی رابطه معنی دار وجود دارد، هر چند رابطه بین دینداری و بازاندیشی رابطه معنی دار و معکوس است. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، جهان گرایی فرهنگی و دینداری مهم ترین متغیرهای تبیین کننده بازاندیشی در میان افراد مورد مطالعه است.
مساله شناسی و اولویت بندی آسیب ها و مسائل فرهنگی مورد مطالعه: استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مسائل و آسیب های فرهنگی استان ایلام و اولویت بندی آن هاست. برای دستیابی به این هدف، محقق پس از شناسایی 92 مساله و آسیب فرهنگی، به عنوان آسیب های اصلی، برای شناختن مهم ترین مسائل فرهنگی در چهار سطح مسائل و آسیب های اقتصادی فرهنگ- اجتماعی فرهنگ- سیاسی فرهنگی و فرهنگی فرهنگ و اولویت بندی کردن این مسائل، آن ها را در معرض قضاوت جامعه ی آماری گذاشته است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی ساده بوده و محققیناز طریق روش کیو، و پس از طی مراحل مختلف، پرسشنامه ای حاوی مهم ترین مسائل و آسیب های فرهنگی تنظیم و در اختیار تعداد 40 نفر از متخصصین، مدیران و صاحب نظران فرهنگی به عنوان نمونه گذاشته اند. نتایج حاصله نشان می دهد که از نظر پاسخگویان مهم ترین مسائل فرهنگی حاکم بر فضای استان، بیکاری با میانگین(22/68)، پایین بودن فرهنگ کار و تلاش در جامعه با میانگین( 81/64) و کاهش احساس مسئولیت اجتماعی با میانگین(33/63) رتبه های اول تا سوم سطوح مختلف مسائل و آسیب های فرهنگی استان را به خود اختصاص داده اند .نتایج آزمون فرضیات بیانگر آن است که اولاً بین ارزیابی از میزان موافقت یا مخالفت با مسائل فرهنگی در استان تفاوت معنا داری وجود دارد و در ثانی، از لحاظ محتوایی به ترتیب مسائل و آسیب های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی سطوح فرهنگدارای بالاترین رتبه می باشند
بررسی رابطه سرمایه نمادین با سرمایه فرهنگی (مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه دولتی ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه میان سرمایه و نرخ تبدیل سرمایه ها به یکدیگر از اهمیت شایانی برخوردار است. هدف، این تحقیق بررسی رابطه سرمایه نمادین با ابعاد سرمایه فرهنگی است. در این راستا یک فرضیه کلی و سه فرضیه جزئی شکل گرفت. سرمایه نمادین شامل سه بعد نمادین اقتصادی، نمادین اجتماعی و نمادین فرهنگی است. سرمایه فرهنگی شامل سه بعد تجسم یافته، عینیت یافته، نهادینه شده است. روش تحقیق برای هدف کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و از نظر روش، پیمایشی است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss19و lisrel8/8 صورت گرفته است. جامعه مورد نظر، 4620 نفر است. تعداد نمونه با استفاده از جدول کرجسی مورگان بالغ بر 353 نفر است. میزان آلفای کرونباخ برای پرسش نامه های سرمایه نمادین و سرمایه فرهنگی برابر با0/846 و 934/0 بود. یافته ها، شدت رابطه (r) سرمایه اجتماعی با ابعاد سرمایه فرهنگی (تجسم یافته، عینیت یافته، نهادینه شده( به ترتیب برابر با 91/0، 75/0، 71/0 و میزان رابطه کلی سرمایه اجتماعی با سرمایه فرهنگی برابر با 89/0 بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد، افرادی که سرمایه نمادین بیشتری دارند، از سرمایه فرهنگی بیشتری برخوردار هستند؛ چنانچه در سازمان یا جامعه، بخواهیم فرهنگی را تغییر بدهیم یا روی آن تأثیر بگذاریم، باید از انواع سرمایه نمادین(اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) استفاده کنیم و سرمایه فرهنگی موجود را به سمت هدف نهایی (سرمایه نمادین مقبول جامعه ایرانی و اسلامی) تغییردهیم.
اشغال سرزمینی و پیامدهای فرهنگی آن (مطالعه موردی اشغال عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ ها در طول تاریخ، پیامدهای خواسته و ناخواسته بسیاری را به همراه داشته اند، که تاثیر زیادی بر وضعیت حال و آینده جامعه جنگ زده و محیط های پیرامونی خود به جا گذاشته است؛ که از جمله آنها می توان به؛ آوارگی، مهاجرت و پناهندگی انبوه جمعیت، گسترش و شیوع فرهنگ خشونت و افراطی گری، انهدام آثار فرهنگ و تمدنی، تهدید جدی بنیان خانواده، کاهش انسجام اجتماعی و تنزل هویت جمعی با افزایش تفاوت های قومی و مذهبی و ناهنجاری های فرهنگی و اجتماعی و هویت های برساخته مجعول ... اشاره کرد. یورش به سرزمین عراق و اشغال این کشور هم از این قاعده مستثنی نبوده و آثار و تبعات فرهنگی و اجتماعی بسیاری را به همراه داشته است که جامعه عراقی را در معرض از هم گسیختگی وآسیب های فرهنگی اجتماعی فراوان قرار داده است. همه اینها حاصل خشونت، ناامنی و ناپایداری ناشی جنگ و اشغال این کشور است. این درحالی است که اخبار منتشره دربارة پیامدهای فرهنگی اشغال عراق، اغلب به انهدام و غارت آثار باستانی این کشور معطوف بوده وکمتر به دیگر ابعاد اشغال پرداخته شده است.
در این مقاله تلاش شده، ضمن طرح برخی از پیامدهای فرهنگی و باتوجه به مقوله هویت و پیامدهای ایجابی بر فرهنگ عراق در قانون جدید این کشور، ارزیابی مناسبی از پیامدهای فرهنگی ناشی از اشغال این کشور ارائه شود و به این سؤال که پیامدهای فرهنگی ناشی از اشغال عراق چه بوده است؟ پاسخ داده شود. روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی است، که از دیدگاه اندیشمندان حوزه امنیت فرهنگی با رویکرد سازه انگارانه بهره خواهیم برد.
بررسی تأثیر ارزش های فرهنگی بر هویت ملی نمونه مورد مطالعه: شهروندان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻫﻮیﺖ ﻣﻠی ﻓﺮﺍﮔیﺮﺗﺮیﻦ ﻭ ﻣﻬﻢ ﺗﺮیﻦ ﺳﻄﺢ ﻫﻮیﺖ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻈﺎﻡ ﻫﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی ﺍﺳﺖ کﻪ ﺑﺮ کﻠیة ﺣﻮﺯﻩ ﻫﺎﻯ ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ و ﺳیﺎﺳﺖ ﺗﺄﺛیﺮﮔﺬﺍﺭ ﺍﺳﺖ. ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻋﻠﻢ ﺑﻪ ﺍﻫﻤیﺖ ﻫﻮیﺖ ﻣﻠی ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ مؤلفة ﻧﻈﻢ ﻭ ﺍﻧﺴﺠﺎﻡ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی، ﺑﻪ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻣﻌﺮﻑﻫﺎﻯ ﻫﻮیﺖ ﻣﻠی ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍیﻦ ﺭﺍﺳﺘﺎ، ﺗﺄﺛیﺮ ارزش های فرهنگی ﺑﺮ ﻧﮕﺮﺵ شهروندان ﺑﻪ ﻫﻮیﺖ ﻣﻠی ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺗﺤﻘیﻖ ﺣﺎﺿﺮ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﭘیﻤﺎیﺸﻰ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﻧیﺎﺯ ﺍﺯ ﻃﺮیﻖ پرسش نامة ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭی ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺟﺎمعة ﺁﻣﺎﺭی ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ 16 ﺗﺎ 40 ﺳﺎﻝ شهر کرمان هستند کﻪ ﺍﺯ ﺍیﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ 270 ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ ﺗﺤﻘیﻖ ﺣﺎکی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ کﻪ میزان ارزش های جمع گرایی، پدرسالاری، فاصلة قدرت و اجتناب از عدم اطمینان در حد نسبتاً بالایی قرار دارد. از سوی دیگر، هویت ملی شهروندان نیز بالاتر از حد متوسط است. همچنین یافته ها نشان می دهد که تأثیر متغیرهای جمع گرایی و فاصلة قدرت بر میزان هویت ملی شهروندان معنی دار است و ضریب و جهت تأثیر این دو متغیر بر هویت ملی مثبت است. به عبارت دیگر، افرادی که دارای ارزش های فرهنگی جمع گرایانه هستند، نسبت به کسانی که ویژگی های فردگرایانه دارند، از میزان هویت ملی بیشتری برخوردارند و احتمال بیشتری وجود دارد که در طبقات بالاتر هویت ملی قرار بگیرند. همچنین نتایج نشان می دهد که افرادی که دارای ارزش های فرهنگی با میزان فاصلة قدرت زیاد هستند، نسبت به کسانی که ویژگی های فرهنگی با میزان فاصلة قدرت کم دارند، از میزان هویت ملی بیشتری برخوردارند. یافته ها نشان می دهد که متغیرهای ریسک پذیری و پدرسالاری تأثیری بر میزان هویت ملی شهروندان ندارد.
تدوین الگوی ارزیابی شاخص های فرهنگ عمومی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین الگویی برای ارزیابی فرهنگ عمومی در دانشگاه ها و ارزیابی شاخص های مذکور در دانشگاه های دولتی شهر مشهد انجام شد. رویکرد پژوهشی در این تحقیق، روش آمیخته اکتشافی است. راهبرد پژوهش در بخش کیفی، روش تحلیل شبکة مضامین و در بخش کمی روش توصیفی پیمایشی است. ابزار پژوهش در بخش کیفی تحلیل اسناد و مصاحبة نیمه ساختاریافته با خبرگان مسائل فرهنگی است که نمونه گیری در این بخش به روش هدفمند صورت گرفته است. در بخش کمّی نیز از پرسش نامه ای مبتنی بر یافته های بخش کیفی استفاده شده است. جامعة آماری بخش کمّی این پژوهش شامل کلیة دانشجویان ورودی سال های 88 تا 91 دانشگاه های دولتی شهر مشهد است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه برآورد و از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، نمونة آماری انتخاب شد. نتایج بخش کیفی تحقیق موجب شناسایی 44 مضمون پایه به عنوان شاخص های خرد پژوهش گردید که پس از خوشه بندی این مضامین در گروه های مشابه، ده مضمون سازمان دهنده شناسایی و به عنوان شاخص های کلان پژوهش انتخاب شدند. سپس از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی ضریب اهمیت هریک از شاخص ها نیز مشخص شد. نتایج ارزیابی کمّی شاخص ها در دانشگاه های دولتی شهر مشهد نشان داد که میزان شاخص فرهنگی کل در طول حضور دانشجو در دانشگاه رو به کاهش است. همچنین بیشترین میزان همبستگی بین شاخص های هویت ملی و انقلابی وجود دارد و تنها همبستگی های منفی تحقیق نیز بین شاخص خانواده با شاخص سرمایة اجتماعی و مصرف فرهنگی است. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای ارزیابی وضعیت فرهنگ عمومی دانشجویان و جهت دهی به سیاست های فرهنگی در دانشگاه ها توسط سیاست گذاران و مدیران فرهنگی حوزة آموزش عالی مورد استفاده و مبنای ارزیابی برنامه ریزی های فرهنگی قرار گیرد.
تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه، پارادایمی بدیل برای نظام ِ تربیت اجتماعی جزم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جزم اندیشی و به تبع آن جزم گرایی به مخدوش شدن تعاملات انسانی و ایجاد تضادها و کشمکش های بین فردی در سطوح مختلف اجتماعی، از خانواده گرفته تا گروه ها و احزاب مختلف و در سطح کلان، حتی بین دو جامعه منجر می شود. در این مقاله پس از توصیف و تبیین مفهومِ جزم گرایی و زیبایی شناسی، به واکاوی مبانی مورد اعتقاد جزم اندیش ها و سپس به استنتاج اصول و روش های تربیت اجتماعی برخاسته از این نوع مبانی پرداخته شده است. همچنین مبانی زیبایی شناسانه بر اساس آرای اندیشمندان مختلف و اصول و روش های تربیت اجتماعی که از این مبانی زیبایی شناسانه قابل استنباط است، ارائه شده است. در نهایت به هدف نهایی این مقاله، یعنی ارائة اصولِ تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه بر گرفته از پاردایم های تربیت اجتماعی زیبایی شناسانه و به کارگیری آن از طریق نظام تربیتی برای اصلاح و یا تعدیل اثرات سوء تربیت اجتماعی جزم گرایانه پرداخته شده است.
رویکرد تلفیقی به فرهنگ ایران: بازخوانی اندیشه های سروش، شریعتی و رجایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با در نظر گرفتن ماهیت سه گانه فرهنگ ایران (فرهنگ ایرانی، اسلامی و غرب) با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و بازخوانی آرای سروش، شریعتی و رجایی که به این سه وجه قائل هستند، پرداخته می شود تا در ارائه رویکرد تلفیقی متوازن به فرهنگ ایران، مورد استفاده قرار گیرند. دیدگاه شریعتی تأکید بر شناخت آگاهی بخش از اسلام و همراهی آن با عشق و عمل، بهره وری آگاهانه از غرب و نه تقلید کورکورانه، شناخت سنت با دیدی تاریخی و نقد و تحلیل آن و تدوین ایدئولوژی اسلامی تأسیسی و استقراری به پشتوانه اجتهاد و امر به معروف و نهی از منکر، دیدگاه سروش در زمینه اسلام تحقیقی به جای اسلام تقلیدی، بهره وری از فقه پویا و دیدگاه رجایی در زمینه چگونگی تلفیق این عناصر و پرهیز از فروکاستن آنها به دیگری در شکل گیری رویکرد تلفیقی متوازن نقش اساسی ایفا می نماید. این رویکرد که در برابر رویکرد تلفیق افتراقی و نامتقارن قرار داد؛ به نسبتی متوازن و مکمل بین جنبه ایرانی، اسلامی و غربی فرهنگ ایران اشاره دارد و طی مراحل واکاوی(تجسسی تاریخی در ابعاد مختلف فرهنگ ایران) ، سنجش (شناخت نقاط قوت و ضعف) و بازسازی شکل می گیرد.
برآورد روند سرمایه فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه اجزای سرمایه فرهنگی و تخمین آن برای استان های ایران است. طبق تعریف تراسبی، سرمایه فرهنگی ذخیره ای از ابزارهای فرهنگی ملموس و ناملموس شامل ساختمان ها، ساختارها، مکان ها و موقعیت هایی با بار معنایی فرهنگی، آثار هنری و صنایع دستی و مجموعه ای از ایده ها، اعمال، باورها، سنت ها و ارزش هاست. با استفاده از 36 متغیر مرتبط با سرمایه فرهنگی، داده های مورد نیاز جمع آوری و نرمالیزه شد و سرمایه فرهنگی و روند آن برای 28 استان در بازه زمانی 92-1383 محاسبه شد. نتایج نشان می دهد: استان مرکزی دارای بالاترین میانگین سرمایه فرهنگی و سیستان و بلوچستان دارای پایین ترین میانگین سرمایه فرهنگی است. به طور میانگین، بالاترین سرمایه فرهنگی کشور در دوره مورد بررسی مربوط به سال 1391 و پایین ترین مربوط به سال1384 است.
درآمدی بر آینده پژوهی فرهنگی- تمدنی انقلاب اسلامی در پرتو اندیشه حق مدار مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ابعادی انقلاب اسلامی و چشم انداز تمدن سازانه آن، ما را به سمت پارادایم متفاوتی از آینده پژوهی انقلاب اسلامی رهنمون می کند. درحالی که نهادگرایان، مبتنی بر هستی شناسی اجتماعی، برپایی انقلاب اسلامی را به عنوان یک انقلاب مقطعی و نسلی، در تغییر نهاد قدرت تعبیر می کنند و چشم انداز تمدنی آن را در پیوستاری از مدرنیته ناقص تا مدرنیته بومی و مدرنیته اسلامی تعریف می کنند، تعالی گرایان، گستره تحولی انقلاب اسلامی را در سه بعد زمانی، مکانی و معنایی مبتنی بر هستی شناسی الهی انقلاب تعریف می کنند. از حیث ویژه داشت های معنایی و محتوایی در بعد ارتفاعی انقلاب اسلامی، بر نگرشی دوساحتی در پیوند آسمان و زمین تأکید می نمایند. از حیث دامنه زمانی انقلاب اسلامی، آن را برآمده از مسیر تکاملی جریان حق و منطبق بر آن تا برپایی امر ظهور تعریف می کنند و از حیث کرانه مندی و وسعت مکانی، گستره آن را فراتر از مرزهای ملی، به منظور مقابله و مواجهه با استکبار جهانی و نجات مستضعفان عالم تصویر می کنند. در انگاره مدرنیته اسلامی، آینده پژوهی فرهنگی-تمدنی نظام جمهوری اسلامی، منطبق بر کلیات آینده پژوهی موجود در پارادایم تجدد و مبتنی بر نظریه های جهانی شدن و البته با سویه های انتقادی و تنزیهی سامان می پذیرد؛ اما در انگاره تمدنی انقلاب اسلامی، همسو با نگرش تحول گرایان، آینده پژوهی انقلاب اسلامی در پارادایم حق مدار و مبتنی بر اندیشه آرمانی مهدویت تعریف می شود. در این جنس از آینده پژوهی، با تأکید بر جایگاه خاستگاهی نظام حق در عالم و با گذار از نگرش های انسان بنیاد در آینده پژوهی تجدد مدار، با محوریت بخشی به ساحت الهی عالم در جایگاهی ولایی، کنش دین مدارانه جوامع انسانی را در رهیافتی تبیینی- تدبری مورد تأکید قرار می دهد.
کاوش کیفی راهکارهای ارتقای فرهنگ کار مورد بررسی: متخصصان دانشگاه های بروجرد
حوزه های تخصصی:
ارتقاء کشور و بهره وری ملی در سایه کار و تلاش میسر شده و زمانی می توان به این هدف والا دست یافت که مایه اصلی این تلاش؛ یعنی انسان های تلاش گر، کارطلب، و مجهز به فرهنگ کار پیشرونده در جامعه وجود داشته باشد، فرهنگ کار پیشرفته می تواند زمینه مناسب برای سخت کوشی، خلاقیت، ابتکارات و نوآوری ها، احساس تعهد و مسئولیت پذیری، وجدان کاری و انضباط اجتماعی را در جامعه عظیم کار کشور فراهم سازد. بنابراین پژوهش حاضر درصدد شناخت ابعاد مختلف ارتقای فرهنگ کار از دید متخصصان دانشگاهی با استفاده از روش نظریه زمینه ای بوده است. جامعه آماری تمام کارمندان متخصص دانشگاه های شهرستان بروجرد می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک اشباع نظری 40 نفر تعیین گردید. داده های پژوهش نیز با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته جمع آوری شد. در خلال تحلیل داده ها، هشت مقوله مشارکت، به رسمیت شناخته شدن، سیستم پاداش، صلاحیت شغلی، توانمندسازی، فرهنگ پذیری، ابداع و نوآوری و مذاکره در مورد نقش استخراج شدند و سپس، مقوله های مذکور در قالب یک مقوله هسته ای «ساختار گشایی راهبردی فضای کار» ترسیم و مورد بحث قرار گرفتند.
ادخال اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی شکل گیری ""ادخال اجتماعی"" / و توصیف از روند تکوینی، ساختاری و عملکردی، همچنین ترسیم برخی از مقتضیات هنجاری و شرایط اجتماعی ایران اهداف اساسی این مقاله اند. روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. چارچوب نظری بررسی رابطه بین ""امور واقعی"" و اتخاذ موضع کنش است. نتایج: ادخال اجتماعی شامل فرهنگ پذیری و فرهنگ آموزی است. که انتظار می رود هماهنگی بین کنش و فرهنگ را پشتیبانی کنند. فرهنگ پذیری از فرهنگ آموزی فعال تر و پویاتر است. ""کنش فرهنگی"" درک کلی کنشگر از انتظارات و تعهدات نسبت به طیف وسیعی از ارزش ها/ نظم اجتماعی و امکان های انتخاب و تحول فرهنگی سازنده را نشان می دهد. این فرایند کنش، دلالت بر تفاهم متقابل دارد. اولین ادعای مقاله، توضیح و بیان تمایز ""دستکاری""، تبلیغات، فریب، تحمیل و جنبه های انفعالی از مشارکت اجتماعی است. این مفاهیم ممکن است با ""درک"" اشتباه شوند و موجب نارضایی اجتماعی گردند. کنشگری اخلاقی، سردرگمی وخلط بین مفاهیم را روشن می کند. درک این تمایز می تواند به یک ارتباط بر اساس اعتماد منجر شود و با همدلی، مبادله اجتماعی رضایت بخش بین کنشگران متفاوت ایجاد کند.. ادعای دوم: در حل مسئله (وقتی شرایط و مقتضیات روشن باشد)، راه حل هم دشوار نیست. اما راه حل اکتشافی وقتی ضرورت می یابد که شرایط پپچیده باشد و مقتضیات روشن نباشد. توصیه: روشنگری و غنی سازی سرمایه نمادین و نیز مناظر وارگی[1]، میانجیگری اجتماعی، وفاق و تکثر دیدگاه ها و مسئولیت اجتماعی مطرح است.: ادخال اجتماعی شامل مشکلات و حل مسئله است و نقش اکتشافی کنشگران برای هماهنگ کردن و هماهنگ بین فردیت و نظم اجتماعی و ادخال اجتماعی ضرورت دارد.. درکِ اجتماعی، رسیدن به افق مشترک الگوهای اجتماعی و وفاق، نظم اجتماعی/ بقا و توسعه و تعریض فرصت های موجود یا خلق فرصت ها بحث های همواره ضروری مفید و سازنده و پربار و البته بی پایان هستند