فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۱۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی مناطق حساس به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم Fuzzy TOPSIS و سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران با توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، فعالیت زمین ساختی و لرزه خیزی زیاد، و شرایط متنوع اقلیمی و زمین شناسی، مهم ترین شرایط طبیعی را برای وقوع زمین لغزش داراست. وجود عوامل مستعد ناپایداری دامنه ها مانند، شیب، زمین شناسی و کاربری اراضی از جمله عوامل ایجاد کنندة خطر زمین لغزش قلمداد می شوند. روش های فراوانی برای پهنه بندی خطر زمین لغزش وجود دارد، که در این مقاله از روش Fuzzy TOPSIS برای پهنه بندی مناطق مستعد زمین لغزش استفاده شده است. داده های مورد استفاده شامل اطلاعات شیب، جهت شیب، قابلیت اراضی، کاربری اراضی، فاصله از گسل و فاصله از رودخانه بودند. از تعداد 162 زمین لغزه ثبت شده در محدوده مورد مطالعه، 70 درصد آن به طور تصادفی به عنوان نقاط Training انتخاب شد و مابقی به عنوان نقاط آزمون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از روش های محاسبه فاصله تفرق حاکی از آن است، که در صورت استفادة همزمان، از هر سه شاخص درجه عضویت، درجه عدم عضویت و درجه عدم قطعیت، استفاده از فاصلة اقلیدسی ـ برای محاسبة فاصلة تفرق ـ در مقایسه با فاصلة همینگ ارجحیت دارد. نتایج حاصل از 4 روش محاسبه فاصله تفرق، نشان می دهد که الگوریتم Fuzzy TOPSIS کارایی مناسبی در پهنه بندی خطر زمین لغزش دارد.
برنامه ریزی کاربری ( اراضی فضاهای آموزشی شهر اراک وانطباق آن با استانداردهای زیست محیطی با استفاده از GIS
حوزه های تخصصی:
آلودگی های زیست محیطی در ابعاد گوناگون خود از قبیل آلودگی های شیمیایی، هوا، آب، فاضلاب و ... بر محیط زیست انسانی تاثیرات نامطلوبی داشته و در برنامه ریزی کاربری اراضی توصیه می شود که بین کاربری زمینهای تحت پوشش آلودگی های مختلف و کاربریهای دیگر از قبیل مسکونی و آموزشی و بهداشتی حریمی تعریف می شود...
تحلیل نقش سیمای توپوگرافی در کاربری اراضی شهرستان گلوگاه با استفاده از GIS و RS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از زمین بدون توجه به سیمای توپوگرافی منطقه، باعث پیامدهای ناگواری، مانند: فرسایش، بیابان زایی وتخریب منابع محیطی می شود. این مطالعه که در منطقه گلوگاه در شرق استان مازندران صورت گرفته است، درصدد تبیین نقش عامل توپوگرافی در کاربری اراضی، در بخشی از شهرستان به وسعت، 19603 هکتار با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تصاویر سنجش از دور است. در این تحقیق، به منظور طبقه بندی تصویر ماهواره ای برای تهیه نقشه کاربری اراضی، از روش حداکثر احتمال( Maximom likelihood )، به دلیل دقت بیشتر این روش در منطقه، استفاده شده است. پراکنش و وسعت کاربری های مختلف، شامل: ابنیه انسانی، اراضی کشاورزی، باغ ها، مراتع، جنگل های انبوه وتنک، منابع آب دایمی، زمین های شنی و سنگلاخی با استفاده از نرم افزار Arcview تعیین و تفسیر و نقشه سیستم های ارضی بر مبنای نقشه های کاربری اراضی، شیب و هیپسومتری تهیه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در منطقه مورد بررسی، کاربری کشاورزی و جنگل انبوه به طور تقریبا"" یکسان، بیش از 95 درصد از وسعت منطقه را در برگرفته و سایر کاربری های انسانی 7/3 درصد از مساحت ناحیه را به خود اختصاص داده که قریب 90 درصد آن در ارتفاع کمتر از 200 متر جلگه ای هموار استقرار یافته است. به این ترتیب، سه کاربری عمده متناسب با توپوگرافی منطقه استقرار یافته اند.
بررسی و تحلیل ژئواکونومیک روابط تجاری - اقتصادی ایران با کشورهای CIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم اینکه پتانسیل های اقتصادی ایران از یک طرف و از طرف دیگر ضعف اقتصادی کشورهای تازه استقلال یافته و موقعیت محصور آنها در خشکی کوچک ترین بهانه طرفین برای برقراری روابط از نوع همکاری های گسترده تجاری- اقتصادی می باشد، در حال حاضر بررسی و تحلیل مبادلات بازرگانی ایران با کشورهای CIS حاکی از این است که روند جاری در روابط تجاری- اقتصادی ایران با این کشورها بلحاظ منطق ژئواکونومیکی از جایگاه مناسبی برخوردار نیست. درواقع، تعبیر ساده ژئواکونومیکی از روابط تجاری- اقتصادی ایران با کشورهای CIS، انقباض در گستره جغرافیایی قدرت اقتصادی ایران در منطقه و به تبع آن کاهش قدرت رقابت و نقش آفرینی های سیاسی- اقتصادی آن در عرصه معادلات ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی منطقه می-باشد. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل جایگاه اقتصادی ایران در روابط تجاری- اقتصادی با کشورهای CIS از دید ژئواکونومیکی است.
مکانیابی دفن پسماند جامد شهری با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر رشد بی رویه جمعیت و توسعه شهرنشینی موجب بروز انواع ناسازگاریهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی نظیر تولید انواع پسماند جامد شهری شده که دفع غیراصولی آن را به دنبال داشته است، بهطوری که امروزه چگونگی دفع، مکانیابی و مدیریت صحیح محل دفن زبالههای جامد به عنوان یکی از معضلات زیست محیطی شهری تبدیل شده است. بنابراین یافتن محل مناسب برای این مهم از اهداف اصلی و اولیه طرحهای توسعه شهری جهت نیل به توسعه پایدار میباشد. بخش مرکزی شهرستان کوهدشت، با تولید روزانه 110 تن زباله، به دلیل عدم وجود تجهیزات بازیافت و مکانیابی نامناسب دفن آن با معضلات زیست محیطی، اجتماعی و بهداشتی متعددی در این زمینه روبرو است. هدف از این پژوهش مکانیابی محل مناسب دفن زباله در شهرستان کوهدشت با استفاده از تحلیل پارامترهای انسانی، زیست محیطی، هیدرولوژیکی، زمینشناسی و ژئومورفولوژی منطقه از طریق مدل AHP و تکنیک GIS میباشد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از کارآمدترین تکنیک های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چنـدگانه است، زیرا امکـان فرموله کـردن مسائل پیچیده را به صورت سلسله مراتبـی فراهم مـی سازد. نتایج نشان میدهدکه پهنههای دفن زباله در شهرستان کوهدشت را میتوان به پنج کلاس طبقهبندی نمود. در این میان پهنههای بسیارمناسب و مناسب به ترتیب با مساحت 18/205 و 319/198 کیلومترمربع بالاترین ارجحیت را جهت دفن پسماند دارا بوده و در مجموع با داشتن 14/10 درصد مساحت کل محدوده شهرستان در اولویت نخست طرحهای دفن پسماند قرار میگیرند. نتایج حاصل از این پژوهش در مدیریت سیستمی محیط زیست شهری و همچنین در طرحهای دفع بهینه پسماندهای جامد شهری منطقه مطالعاتی مثمر ثمر خواهد بود.
تحلیل فضایی و مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراکز خدماتی که نقش عمده ای در شهر دارد و ضامن ایمنی بیشتر برای حیات بشری است مراکز آتش نشانی است. آنچه در رابطه با ایستگاه های آتش نشانی دارای اهمیت است دسترسی سریع و به موقع به محل وقوع حادثه می باشد که این دسترسی سریع و به موقع به توزیع بهینه ایستگاه های آتش نشانی بازمی گردد. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال مکان یابی و توزیع بهینه مراکز آتش نشانی در شهر نورآباد می باشد. به منظور ارزیابی وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی در رابطه با سوانح آتش سوزی، شهر نورآباد به عنوان مطالعه موردی در این تحقیق انتخاب شد، سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل های GIS، تحلیل شبکه و تحلیل چند ضلعی های تیسن وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد مورد بررسی قرار گرفت و پس از پی بردن به توزیع نامناسب این ایستگاه ها به کمک مدل AHP و همپوشانی شاخص ها در محیط نرم افزار GIS با استفاده از لایه های اطلاعاتی مکان های مستعد آتش سوزی، شیب، شبکه ارتباطی اصلی، کاربری اراضی مناسب، تراکم جمعیت، فاصله از کاربری های ناسازگار، فاصله از ایستگاه های موجود و فاصله از خیابان های پرترافیک مکان های مناسب برای ایستگاه های آتش نشانی شهر نورآباد مشخص گردید. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مطالعه طرح های صورت گرفته در رابطه با شهر نورآباد و نقشه 5000/1 این شهر به دست آمده است.
بررسی و مکان یابی مراکز خدمات پستی با استفاده از روش AHP در محیط GIS - مطالعه ی موردی: شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر تحقیق علمی نیازمند به کارگیری روش ها ،ابزار و طی مراحل منظم خاصی است .در این تحقیق از سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است.کاربرد این سیستم GIS در برنامه ریزی شهری ،مکان یابی کاربری ها و عملکردهای شهری است و برای توزیع مناسب کاربری ها موضوع مهم و کم تر شناخته شده ای است. این پژوهش برآن است تا مکان های بهینه را برای استقرار مراکز خدمات پستی در شهر سمنان مشخص کند وبرای نیل به این هدف از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) وروش وزندهی تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است.باتوجه به نبود هیچ گونه معیار وضابطه برای احداث این مراکز پس از بررسی مبانی نظری مرتبط با این موضوع ومطالعات اولیه وگردآوری داده های موثر،ده معیار به عنوان پیش فرض در نظرگرفته شدوبااستفاده ازمدل AHP این معیارها وزن دهی وهفت معیار برتربه عنوان معیارهای نهایی انتخاب شدند.سپس با ادغام نقشه های تهیه شده، وضعیت موجود ودرحال حاضرمراکز خدمات پستی مورد ارزیابی قرارگرفت ودرانتها علاوه بر مراکز موجود،مراکز دیگری هم پیشنهادگردید.
سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS ) و نیازمندیهای در حال پیدایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فن آوریهای جدید باید بتواند بینش مسئولان را درباره مورد پیامدهای تصمیمات مربوط به سرمایه گذاریهای مسکن ‘صنعت‘مدیریت محیط‘برنامه ریزی شهری و دیگر زمینه ها را در سطح ملی ‘ منطقه -ای و محلی گسترش دهد . در این میان سیستم اطلاعت جغرافیایی (GIS ) با توجه به نیازمندیهای در حال پیدایش ‘مجموعه علوم کامپیوتری را درباره زمینه های عنوان شده فوق در اختیار دست اندر کاران و برنامه ریزان قرار میدهد . روشن ساختن اهداف GIS ‘ ذخیره داده ها ‘ پیشرفتهای مربوط به سخت افزار و نرم افزار و زمینه های مختلف کاربردGIS از جمله محورهای مورد بحث مقاله حاضر است .
مدل تعیین شایستگی مراتع برای چرای گوسفند با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحلیلی و تطبیقی سنجش از دور در ایران و جایگاه آن در جغرافیا و علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشرهمواره در طول زندگی اش به محیط زیست خود توجه داشته و برای شناخت بییشتر آن تلاش نموده است. او برای دست یابی به این منظور، به جمع آوری اطلاعات و داده های محیطی، از جمله مشاهده غیر مستقیمی عوارض زمینی و از طریق تولید و تفسیر اسناد سنجش از دور (نقشه، عکس هوایی و تصاویر ماهواره ای) به شیوه های گوناگون متوسل گردیده است. امروزه گروه های تخصصی مختلف، با توجه به هدف و نیاز خود، از اسناد سنجش از دور بهره می برند، و این مساله باعث شده تا برخی از آن ها به این باور برسند که جایگاه خاستگاه اولیه R.S در قلمرو حوزه ی تخصصصی آن ها می گنجد از این رو برای رفع هر گونه شبهه در این گونه باورها پژوهش حاضر انجام گرفت تا جایگاه واقعی سنجش از دور مشخص شود. در این تحقیق با توجه به ماهیت، قلمرو و علوم و فنون دور سنجی نیز با استناد به بررسی های تاریخی و تهیه و ارسال پرسشنامه به گروه های تخصصی ذی ربط دردانشگاه ها ، برخی ابهامات برطرف و نتیجه این شد که اولاً سنجش از دور یک علم و فن است که با هنر در آمیخته است و با حس سر و کار داد، ثانیاً سنجش از دور تفسیری و تحلیل که مهمترین رکن علوم و فنون سنجش از دور را تشکیل می دهد ، اساساً جزو علوم جغرافیا و زمین بوده و وجود آن در پهنه ی علوم جغرافیایی شکل گرفته است.
بررسی تغییرات مرفولوژی کناری آبراهه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (بابلرود مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران همه ساله پهنههای وسیعی از اراضی مرغوب و حاصلخیز سواحل رودخانه و مسیل ها بر اثر عبور جریان های سیلابی فرسایش یافته و تخریب میشوند. بنابراین جهت ساماندهی و مدیریت رودخانهها و کنترل فرسایش لازم است که ضمن شناخت و پیش بینی رفتار هیدرولیکی جریان، نواحی مستعد فرسایش کناری شناسایی گردیده و اقدامات لازم جهت کنترل آنها به عمل آید. به همین علت در تحقیق حاضر وضعیت فرسایش کناری رودخانه بابلرود مورد بررسی قرار گرفت که بدین منظور ابتدا مسیری از رودخانه به طول 5/5 کیلومتر انتخاب و پس از تهیه نقشههای 1:1000 منطقه با استفاده از الحاقیه HEC-GeoRAS که امکان لینک مدل HEC- RAS و نرمافزارArcView را فراهم میسازد، 103 مقطع عرضی به مدل معرفی و مقادیر ضریب زبری مانینگ برای هر یک از مقاطع در بستر و سیلابدشتهای ساحل چپ و راست تعیین شدند. با معرفی مشخصات جریان، مشخصات هندسی و ضریب زبری مانینگ به نرمافزار HEC-RAS، مشخصات جریان در دورههای بازگشت مختلف محاسبه گردیده و جهت تعیین و شناسایی نقاط مستعد فرسایش و رسوبگذاری، مقادیر حداکثرو حداقل تنش برشی سواحل راست، چپ و کانال اصلی هر مقطع در دورههای بازگشت مختلف تعیین و نهایتاً مناطق در معرض خطر فرسایش مشخص گردید که بازدیدها و بررسیهای میدانی نیز نشانگر صحت محاسبات و نتایج حاصل از تعیین نقاط حساس به فرسایش میباشد.
ارزیابی بارش ماهواره ای 43B3 و مقایسه آن با مقادیر حاصل از تکنیک درون یابی کریجینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به پراکنش فضایی دقیق بارش ماهانه و ارزیابی شبیه سازی مدل های منطقه ای برای علوم محیطی به ویژه اقلیم شناسی اهمیت فراوان دارد. با توجه به تغییرپذیری زمانی و فضایی زیاد بارش و تراکم محدود ایستگاه های اندازه گیری، پیشرفت ها در زمینه تخمین بارش با استفاده از تصاویر ماهواره ای بسیار بااهمیت جلوه می کند. در این زمینه چندین پروژه در سطح بین المللی در دست انجام است و تولیدات آنها در دسترس پژوهشگران قرار دارد. داده های بارش ماهانه 43B3 (محصول TRMM) نمونه ای از آن است که در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته است. در مطالعه حاضر دقت مجموع بارش ماهانه و سالانه 43B3 (در طول سال های 2001 تا 2003) با استفاده از داده های ایستگاه های سینوپتیک و کلیماتولوژی سازمان هواشناسی بررسی شده اند. نتایج به طور متوسط بیش برآوردی برای بارش های اندک، و کم برآوردی برای بارش های زیاد را نشان می دهد. میزان دقت این داده ها برای مقادیر بارش کمتر از میانگین چندان نیست. با این حال، ارتباطی بین میزان دقت با ویژگی حرارتی و رطوبتی ماه ها مشاهده نمی شود. همچنین میزان دقت این داده ها، در سطح ایران متفاوت است، به طوری که در جنوب رشته کوه البرز و نواحی مرکزی و تا اندازه ای در نواحی شرقی ایران، دقت مناسبی ندارند. اما در نواحی غربی و جنوب کشور، دقت آنها را می توان مناسب برشمرد. از آنجا که داده های 43B3 در قیاس با برآوردهای حاصل از تکنیک درون یابی کریجینگ دقت کمتری دارد، کاربرد آنها برای مقاصد عملی در ایران پیشنهاد نمی شود.
پهنه بندی ژئومورفولوژیکی دشت ملکان به منظور ارزیابی قابلیت کشاورزی با استفاده از GIS
حوزه های تخصصی:
مخروط افکنه ها همواره برای کشاورزی و سکونت انسان بطور روز افزون مورد توجه بوده اند. شناخت فرایندها و مکانیسم های فعال روی این لندفرم ها و ویژگی های آنها و همچنین شناخت نوع استفاده و کاربری این واحدها در استفاده بهتر از محیط طبیعی و توسعه پایدار دارای اهمیت بسیاری می باشد. در این تحقیق ویژگیهای ژئومورفولوژی دشت ملکان در جنوب شرقی دریاچه ارومیه و نقش آن در کاربری زراعی مورد مطالعه قرار گرفته است تحولات این دشت تحت تاثیر دریاچه ارومیه و نوسانات آب آن و رودخانه مردق چای می باشد. مخروط افکنه ملکان بعد از ورود مردق چای به دشت به طول تقریبا 10 کیلومتر ایجاد شده و در ادامه روی دشت در واحد های پای دشت و نوار ساحلی شوره زار دریاچه ارومیه قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که سطح ایستابی آبهای زیرمینی و کیفیت آنها و نیز شوری خاک عوامل اصلی موثر بر کاربری زراعی بر روی این دشت می باشد به طوری که سطح ایستابی آبهای زیرزمینی بین 1.5 تا 5 متر و مقدار شوری آبهای زیر زمینی در حد متوسط تا بسیار بد، طبق نمودار ویل کاکس می باشد. برای تعیین کردن کاربری زراعی دشت ملکان از روش پهنه بندی وزنی یا امتیازی استفاده شده است. برای این کار از متغیر های خاکشناسی، زمین شناسی، کیفیت آبهای زیر زمینی و سطح ایستابی آن و ارتفاع و شیب زمین استفاده شده است. هر یک از متغیرها در پنج گروه عامل با توجه به دامنه تغییرات آن با امتیازهای دارای قابلیت خیلی کم برای کشاورزی امتیاز یک، قابلیت کم امتیاز دو، قابلیت متوسط امتیاز سه و قابلیت خوب نقشه GIS امتیاز چهار و قابلیت عالی پنج در نظر گرفته شده است و با هم پوشانی لایه ها با توجه به امتیازهای بدست آمده در محیط کاربری زراعی دشت بدست آمده است. نتایج نشان می دهد که 18 درصد زمینها با قابلیت بسیار کم، 16 درصد قابلیت کم، 25 درصد متوسط، 26 درصد قابلیت خوب و 13 درصد قابلیت بسیار خوب برای کشاورزی دارا هستند. با توجه به نقشه کاربری زراعی 60 درصد زمین ها کیفیت متوسط به پایین دارند و این نشانگر آن است که اصلی ترین عامل موثر در کاربری زراعی بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی شور می باشد.
بررسی شدت بیابان زایی دررخساره های ژئومورفولوژی با استفاده از GIS در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی و تهیه نقشه شدت بیابان زایی دررخساره های ژئومورفولوژی دراستان خوزستان می باشد. برای این منظور واحدهای کاری موجود در منطقه بعنوان نقشه پایه با استفاده از روش ژئومورفولوژی تهیه گردید. علاوه بر معیارهای اصلی مدل شامل؛ اقلیم، خاک، پوشش گیاهی و مدیریت و سیاست دو معیار فرسایش آبی و فرسایش بادی نیز در ارزیابی بیابان زایی این منطقه استفاده شده است. در این راستا فرآیندهای عمده بیابان زایی شناسایی و قابلیت های مدل مدالوس در ارائه یک مدل منطقه ای ارزیابی گردید. شاخص های مربوطه در واحدهای کاری؛ منطبق بر رخساره ها با تعیین بازه 1 تا 2 امتیاز دهی گردید و امتیاز هر معیار از محاسبه میانگین هندسی امتیازات شاخص ها حاصل گردید. در نهایت امتیاز وضعیت بیابانزایی نیز با محاسبه میانگین هندسی امتیاز معیارهای تعیین شده، به دست آمد و کلاس بیابان زایی هر واحد کاری و به تبع آن کل منطقه مشخص گردید. نتایج نشان می دهد 53/7 % از کل منطقه در کلاس بسیار شدید بیابان زایی، 36/ 3% در کلاس شدید بیابان زایی و 8/9 % در کلاس متوسط از نظر شدت بیابان زایی قرار گرفتند، که منطبق با، اراضی پف کرده و کویری، سطوح تپه ماسه ای، فرسایش آبراهه ای و مخروط افکنه، دشت ریگی و پادگانه آبرفتی می باشد. نتایج حاصل از ارزیابی شاخص ها و معیارهای مختلف تاثیرگذاردر بیابان زایی نشان داده است که مدیریت و سیاست با متوسط امتیاز 176، پوشش گیاهی با متوسط امتیاز 8/166، فرسایش بادی با متوسط امتیاز 75/164، اقلیم با متوسط امتیاز 13/162، خاک با متوسط امتیاز 25/145 و فرسایش آبی با متوسط امتیاز 4/132 است. ضمناٌ میانگین وزنی ارزش کمی شدت بیابان زایی برای کل منطقه بر اساس شش معیار مورد بررسی 7/ 155 DS= است که کلاس حساسیت به بیابان زایی برای کل منطقه بحرانی نوع (C3) برآورد گردید.
تحلیلی بر وضعیت شاخص های بهداشتی درمانی در شهرستان های استان کرمانشاه با بهره گیری از مدل های TOPSIS، AHP، تحلیل خوشه ای و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کیفیت و سلامت شرایط زندگی ساکنان شهرها و روستاها به عنوان هدف اصلی سیاست های برنامه ریزی شهری و منطقه ای می باشد. همچنین، وضعیت بهداشتی- درمانی جامعه به عنوان مسئله ای ضروری و مهم مدنظر برنامه ریزان می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل فضایی شهرستان های استان کرمانشاه به لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی- درمانی است. در این پژوهش، که از نوع توصیفی تحلیلی بوده، با بهره گیری از اطلاعات سالنامه آماری 1388 استان کرمانشاه، شاخص های بهداشتی- درمانی با مدل TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین، در این مطالعه برای سطح بندی شهرستان های استان کرمانشاه از لحاظ شاخص های بهداشتی- درمانی از تقسیم بندی سازمان ملل، که به درجه بندی شاخص توسعه انسانی در سه دسته، توسعه یافته، نیمه توسعه یافته و محروم پرداخته است، استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هیچ کدام از شهرستان های استان کرمانشاه به لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی- درمانی، در سطح توسعه یافته قرار ندارد. همچنین، شهرستان های قصرشیرین و ثلاث باباجانی به ترتیب با امتیاز نهایی 781/0 و 191/0 برخوردارترین و محروم ترین شهرستان استان به لحاظ بهره مندی از شاخص های بهداشتی درمانی می باشند. نمایش فضایی شهرستان های مورد مطالعه به لحاظ توسعه یافتگی در شاخص های بهداشتی درمانی، با استفاده از نرم افزار Arc GIS ، نشان داد که فضای توسعه غالب و حاکم بر شهرستان های استان، فضای توسعه محروم است.
واکاوی سنجش دقت زمانی - مکانی بارش پایگاه داده مرکز پیش بینی میان مدت جوی اروپایی (ECMWF ) بر روی ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای اجرای این پژوهش، مقادیر بارش شبکه ای سه ساعتی نسخة ERA-Interim پایگاه دادة مرکز پیش بینی میان مدت جوی اروپایی (ECMWF) بر روی گسترة ایران با تفکیک مکانی 125/0 درجة قوسی طی بازة زمانی 01/01/1979 تا 31/12/2013 استخراج شد. طی این بازة زمانی، داده های بارش مشاهده شده بر روی پیمونگاه های همدید و پایگاه دادة ملی اسفزاری نیز آماده شد. یافته ها نشان داد که نه تنها از نگاه هماهنگی زمانی، بلکه به لحاظ مقدار نیز همانندی بسیار زیادی بین مقادیر برآورد شدة بارش پایگاه دادة ECMWF با مقادیر مشاهده شدة بارش دو پایگاه ایران وجود دارد. از نگاه مکانی، بر روی رشته کوه های زاگرس، جنوب غرب و شمال شرق کشور هماهنگی زمانی و همانندی مقادیر نسبت به دیگر مناطق گسترة ایران بیشینه است. مقدار اریبی (Bias) و ریشة دوم میانگین مربعات خطا (RMSE) بر روی هسته های پربارش سواحل جنوبی دریای خزر و زاگرس میانی نسبت به دیگر مناطق زیاد است؛ ولی مقدار خطای برآورد بارش پایگاه ECMWF در مقایسه با مقدار بارش دریافتی بر روی این مناطق، بسیار ناچیز است. نمایه های احتمال آشکارسازی (POD) روزهای بارانی، نسبت هشدار اشتباه (FAR) روزهای غیربارانی و آستانة موفقیت (CSI) پایش روزهای بارانی و غیربارانی بیان کنندة عملکرد مناسب پایگاه دادة ECMWF در شناخت درست آنها بر روی زاگرس، سواحل جنوبی دریای خزر و شمال شرق کشور است.
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در امکان سنجی توان های محیطی و تعیین الگوی فضایی بهینه در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق که با هدف تعیین مراکز روستایی یا روستا شهرها در محدوده شهرستان تربت حیدریه انجام شده است، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، اطلاعات فضایی و غیر فضایی مختلف که در تعیین مکان بهینه نقش دارند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این شهرستان در زمان انجام تحقیق حدود 70 درصد جمعیت روستایی داشته و تنوع جغرافیایی و اقلیمی آن باعث تنوع در معیشت روستایی در سطح ناحیه شده است. با این ویژگی ها ناحیه مذکور عرصه ای مناسب و شاخص برای انجام تحقیقات روستایی است. این مقاله بخشی از تحقیق مذکور را که به امکان سنجی توان های طبیعی ناحیه می پردازد، به عنوان یک الگوی کاری بازگو می کند. به این ترتیب که برای امکان سنجی توان های طبیعی ناحیه، هر کدام از عوامل محیط طبیعی به صورت یک لایه اطلاعاتی فضایی وارد سیستم شده است. از طریق روی هم گذاری این لایه ها و تحلیل آنها، نقشه توان طبیعی ناحیه با هدف تعیین سلسله مراتب روستایی بدست آمده است. علاوه بر تحلیل های فضایی از طریق روی هم گذاری لایه های نقشه، رابطه هر کدام از عوامل طبیعی عمده با توزیع نقاط روستایی مورد تحلیل آماری قرار گرفته و در نهایت با ترکیب تحلیل های فضایی و آماری، الگوی فضایی مناسب برای ناحیه ارائه شده است. تمامی مراحل تحلیل فضایی و غیر فضایی و خروجی نهایی این تحقیق به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شده است. واژگان کلیدی: سیستم اطلاعات جغرافیایی، سلسله مراتب فضایی روستایی، لایه های اطلاعاتی، مراکز روستایی، روستا شهر.
تعیین مقیاس بهینه قطعه بندی در طبقه بندی شیء گرای ابر، با استفاده از تصاویر NOAA/AVHRR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت نوع ابر و طبقه بندی ابرها از ابتدایی ترین اصول در اکثر روش های پیش بینی بارش است که در بیشتر مواقع به صورت بصری و با مقایسه تصاویر باندهای مادون قرمز و باندهای مرئی انجام می شود. در این گونه مطالعات تنها از دمای روشنایی ابر و آلبدوی آن برای طبقه بندی ابر استفاده می شود، در صورتی که بافت و شکل ابرها نیز از عوامل تأثیرگذار در تشخیص انواع آنهاست. روش طبقه بندی شیء گرا به علت استفاده از پارامترهای بافت و شکل و نیز دمای روشنایی و آلبدوی ابر، روش مناسبی برای طبقه بندی ابرها به شمار می آید؛ لیکن این روش طبقه بندی، بسیار وابسته به دقت قطعه بندی نیز هست. با توجه به اینکه یکی از فاکتورهای مؤثر بر دقت طبقه بندی همانا مقیاس قطعه بندی است، لذا تعیین مقیاس مناسب قطعه بندی در افزایش دقت طبقه بندی شیء گرا اهمیت فراوان دارد. هدف از ارائه این مقاله نیز تعیین مقیاس مناسب قطعه بندی در طبقه بندی شیء گرای ابر است. در این تحقیق دو تصویر NOAA/AVHRR مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور انجام تحقیق، ابتدا اطلاعات اضافی شامل دمای روشنایی ابر در باند 3 و 4 و ارتفاع ابر از داده های سنجش از دور به منظور استفاده در قطعه بندی تصویر استخراج گردید و از روش دو باندی (مادون قرمز و مرئی) برای انتخاب نواحی آموزشی استفاده شد. سپس تأثیرات منفی خطاهای قطعه بندی بر دقت طبقه بندی شیء گرای ابر از طریق بسط روش محاسباتی تعیین گردید و دقت قطعه بندی کمّی سازی شد. در این مرحله ارزیابی به وسیله کمّی سازی تأثیرات کلی خطاها، با توجه به معیارها و واحدها در 25 مقیاس قطعه بندی صورت پذیرفت تا مقیاس مناسب برای قطعه بندی ابر به دست آید. نتایج نشان داد که نخست، دقت قطعه بندی ابر با افزایش مقیاس قطعه بندی کاهش می یابد؛ و دوّم، تأثیرات منفی خطاهای قطعه بندی کمتر از حد مناسب در قطعه بندی ابر در مقیاس های بزرگ، به صورت کاملاً محسوس بزرگ می شوند. همچنین دقت های قطعه بندی بالا لزوماً منجر به دقت های بالای طبقه بندی شیء گرا در طبقه بندی ابر نمی شوند، اما دقت های پایین قطعه بندی منجر به دقت های پایین طبقه بندی می شوند. با توجه به این مورد، بهترین مقیاس برای قطعه بندی ابر، مقیاس 50 تعیین گردید که منجر به دقت کلی 5/90 درصد در طبقه بندی شیء گرای ابر شد.