فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۱۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد بالای جمعیت در جهان و نیاز به اطمینان از امنیت غذایی، افزایش تولید در واحد سطح محصولات زراعی به منزله راهبردی اساسی در حل مسئله تأمین غذا به شمار می رود. از سوی دیگر، با وجود محدودیت در افزایش سطح زیرکشت و پایین بودن میانگین عملکرد برخی محصولات کشاورزی مانند گندم در کشور، افزایش عملکرد محصول می تواند راهکاری عملی در پاسخ به نیاز کشور محسوب شود. یکی از مهم ترین بیماری های گندم فوزاریوم است که، با توجه به نقش پیش بینی این بیماری در جلوگیری از کاهش بهره وری محصول، مدل هایی به منظور پیش بینی فوزاریوم در کشورهای آمریکا، کانادا، آرژانتین و برزیل توسعه یافته است اما در ایران، به رغم لزوم توجه به این بیماری، تاک نون مدلی در این زمینه مطرح نشده است. بدین منظور، پهنه بندی مناطق رخداد بیماری فوزاریوم، با به کارگیری پارامترهای محیطی و داده های هواشناسی و نیز استفاده از تحلیل مکانی، در دشت مغان صورت گرفت. همچنین، برای افزایش دقت و کالیبراسیون دقیق مدل، شبکه اینترنت اشیا (IoT) در دشت مغان استفاده شد تا داده های محیطی شامل رطوبت نسبی، بارندگی و دمای هوا جمع آوری شود. سپس شاخص های ترکیبی مناسب تهیه شد و (RF)برای اولویت بندی شاخص ها و تعیین اهمیت نسبی آنها و نیز پیش بینی شدت بیماری فوزاریوم گندم، روش جنگل تصادفی به کار رفت. برای این کار، از داده های ایستگاه های هواشناسی و سنسورهای زمینی در فاصله سال های 1389 تا 1396 استفاده شد. نتایج ارزیابی حاکی از کارآیی مدل توسعه داده شده در پیش بینی بیماری فوزاریوم گندم است. همچنین، طبق نتایج، به کارگیری IoT به همراه تحلیل های مکانی روشی مؤثر در پیش بینی فوزاریوم است.
برآورد تبخیر و تعرق واقعی با استفاده از الگوریتم سبال (SEBAL) و مقایسه آن با تبخیر و تعرق استاندارد فائو 56 بهبودیافته با رابطه KC-NDVI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظارت بر تغییرات مکانی و زمانی تبخیر تعرق برای مدیریت آبیاری و نیاز آبی گیاهان زراعی، به ویژه در مناطق کم آب، بسیار مهم است. هدف از پژوهش حاضر برآورد تبخیر و تعرق واقعی با استفاده از الگوریتم سبال (SEBAL) و مقایسه آن با تبخیر و تعرق استاندارد فائو 56، به منظور تعیین باغات پسته تحت تنش خشکی در استان یزد است. بدین منظور، از یک سری زمانی تصاویر ماهواره ای لندست 8 با پانزده تصویر در سال 2015 استفاده شد. در ابتدا، تبخیر و تعرق در دوره های پانزده روزه فنولوژی پسته به دست آمد و سپس، با جمع تبخیر و تعرق در دوره های پانزده روزه، میزان تبخیر و تعرق در چهار مرحله اصلی فنولوژی پسته و کل یک دوره رشد سالیانه تعیین شد. تبخیر و تعرق استاندارد نیز به روش فائو 56 و با استفاده از رابطه KC-NDVI به دست آمد و به منزله استانداردی برای مقایسه تبخیر و تعرق واقعی سبال در نظر گرفته شد. براساس نتایج، الگوریتم سبال قابلیت مناسبی در تعیین میزان تبخیر و تعرق در منطقه مورد مطالعه دارد. با اینکه داده های معتبر لایسیمتر برای مقایسه نتایج الگوریتم سبال با آن در منطقه یادشده وجود نداشت؛ مقایسه نتایج با روش استاندارد فائو 56 نشان داد این دو روش مطابقت خوبی با یکدیگر دارند و میانگین ضریب تبیین (R2)، خطای جذر میانگین مربعات (RMSE ) و میانگین خطای مطلق (MAE) میان نتایج الگوریتم سبال و رویکرد فائو KC-NDVI به ترتیب 0.8، 16.7 و 14.5 میلی متر بین دوره های پانزده روزه فنولوژی پسته به دست آمد. میانگین میزان تبخیر و تعرق واقعی و استاندارد در طول یک فصل رشد پسته، در سطح منطقه مورد بررسی، به ترتیب 950 و 1086 میلی متر است. مقایسه تبخیر و تعرق واقعی و استاندارد نشان داد، در بخش اعظم این منطقه، تبخیر و تعرق واقعی کمتر از شرایط استاندارد است.
دقت الگوریتم های جریان و DEMهای استر (ASTER)، SRTM و نقشه های توپوگرافی 25000/1 در استخراج بعد فراکتال شبکه زهکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای موفقیت آمیز انواع مدل های در مقیاس منطقه ای به انتخاب نوع داده و الگوریتم مناسب بازمی گردد. این نکته، در کنار ممکن نبودن اندازه گیری تمامی اجزای طبیعت، منجر به شکل گیری تحولی بزرگ در شیوه درک پدیده ها شده است. در این شیوه، می توان هر جزء از طبیعت را به صورت یک عدد کمّی هندسه فراکتال درآورد. در پژوهش حاضر، به منظور بررسی بعد فراکتال شبکه زهکشی روی سازندهای زمین شناسی حوضه دشت یزد اردکان، هم زمان روی الگوریتم های جریان یک سویه و چندسویه و DEMهای SRTM و استر (ASTER) و نقشه های توپوگرافی 25000/1 تمرکز شده است تا، در نهایت، مقادیر بعد فراکتال از نقشه شبکه زهکشی نزدیک به واقعیت زمینی استخراج شود. با مقایسه نتایج، کمترین اختلاف، در مقادیر طول و رتبه آبراهه، متعلق به نقشه های توپوگرافی 25000/1 و بعد از آن، مدل رقومی استر و الگوریتم چندسویه است. هرچند الگوریتم چندسویه جزئیات بیشتری از شبکه زهکشی نشان می دهد؛ از نظر تعداد رتبه های آبراهه ، به ویژه رتبه 1، با نقشه واقعیت زمینی تفاوت دارد. بنابراین، با توجه به حساسیت بعد فراکتال به کوچک ترین تغییر در شبکه زهکشی، شبکه زهکشی نقشه های توپوگرافی با بیشترین انطباق با واقعیت زمینی انتخاب شد. میانگین بعد فراکتال 149/1 و 16/1 و 207/1، به ترتیب، نشان دهنده سازند آهک تفت، گرانیت و کهر است. درواقع، بین بعد فراکتال و حساسیت سازندهای زمین شناسی ارتباط معنی داری وجود دارد (سطح 0.99)؛ به نحوی که، با افزایش حساسیت سنگ شناسی و به تبع آن، تراکم زهکشی، عدد فراکتال افزایش می یابد. بنابراین، می توان ادعا کرد که تحلیل ابعاد فراکتال شبکه زهکشی روی سازندهای زمین شناسی بررسی سریع و دقیقی از فرسایش پذیری واحدها ارائه می کند.
ارزیابی قابلیت داده های MSI سنتینل-2 و OLI لندست 8 در تفکیک واحدهای سنگی و کانی های دگرسان منطقه کانسار فسفات اسفوردی، ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجنده های دوقلوی MSI سنتینل -2، از لحاظ توان تفکیک مکانی، شباهت بسیاری به سنجنده OLI لندست 8 دارند که آژانس فضایی اروپا، با هدف افزایش داده های ادامه دار برای پایش سطح زمین، آنها را به فضا پرتاب کرد. در این مطالعه، قابلیت این داده ها در تفکیک واحدهای سنگی و دگرسانی، در محدوده کانسار فسفات اسفوردی، ارزیابی و با داده های لندست 8 و لندست 8 تلفیق شده، مقایسه شد. برای بارزکردن واحدهای سنگی منطقه، از روش بسط عدم همبستگی استفاده شد. به منظور مقایسه های آماری، واحدهای سنگی با استفاده از اجرای روش ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی روی دسته داده ها، رده بندی و صحت آنها با استفاده از ماتریس آشفتگی بررسی شد. علاوه بر آن، نسبت های باندی متناظر با آنچه درمورد سنجنده لندست 5 TM تعریف شده است، برای آشکارسازی نواحی دگرسان شده در منطقه، روی هر سه دسته داده اجرا و مساحت پهنه های بارزشده محاسبه و مقایسه شد. همچنین، نمودارهای پراکندگی برای تصاویر نسبت باندی تولیدشده تهیه شد. داده های MSI، در رده بندی ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی، صحت کلی و ضریب کاپای بیشتری را در مقایسه با دو دسته داده دیگر نشان دادند. نتایج نسبت باندی نیز نشان داد که داده های MSI و OLI تلفیق شده بیشترین همبستگی و مشابهت را به هم دارند. این مطالعه مشخص کرد که استفاده از داده های MSI در تهیه نقشه های سنگ شناختی و کانی شناختی، مطلوب تر از داده های OLI است. همچنین استفاده از داده های OLI تلفیق شده، در تاریخ هایی که تصاویر MSI در دسترس نیست، و یا برای تهیه نقشه های زمین شناسی پیوسته در مقیاس های قاره ای، به همراه داده های MSI کارآمد است.
برآورد عملکرد محصولات کشاورزی با استفاده از تصاویر سری زمانی سنتینل 2 (مطالعه موردی: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس برنامه ریزی و مدیریت صحیح داشتن آمار و اطلاعات دقیق و به هنگام است. یکی از مهم ترین آمار و اطلاعات بخش کشاورزی میزان تولید سالیانه هر محصول یا سطح زیرکشت است. یکی از ابزارهایی که در کمترین زمان و با هزینه پایین و دقت مناسب، می تواند سطح زیرکشت محصولات را محاسبه کند دانش و فنّاوری سنجش از دور است. در این تحقیق، از دو روش طبقه بندی شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان استفاده شده و سطح زیرکشت محصولات غالب منطقه، شامل هشت کلاس، از تصاویر سری زمانی سنتینل 2 برآورد شده است. براساس نتایج به دست آمده، صحت کلی هریک از روش های شبکه عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان به ترتیب برابر با 97.74 و 97.96%، با ضریب کاپای 0.97 برای برآورد سطح زیرکشت محصولات بوده است. بنابراین، نتایج این دو روش مورد قبول واقع شده است. با توجه به صحت کلی، می توان نتیجه گرفت که دو روش طبقه بندی نتایج تقریباً یکسانی در منطقه دارد. علاوه براین، طبق نتایج صحت کاربر، می توان بیان کرد درمورد چهار محصول یونجه، برنج، پیاز و خربزه، عملکرد روش ماشین بردار پشتیبان بهتر از روش شبکه عصبی است و درمورد گندم دیم و آبی، جارو و مرتع، روش شبکه عصبی بهتر از ماشین بردار پشتیبان در منطقه عمل می کند.
آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای طی دوره زمانی 2019-1984 (مطالعه موردی شهرستان کامیاران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی در اثر فعالیت های انسانی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی های منطقه ای و توسعه ای می باشد. با توجه به مزیت ها و قابلیت هایی که داده های ماهواره ای دارند، این تکنولوژی می تواند کمک شایانی به شناسایی و کشف این تغییرات نماید. هدف از این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان کامیاران با استفاده از تصاویر ماهواره ای طی دوره 35 ساله می باشد. در این مطالعه از داده های سال 1984 سنجنده TM ، 2000 سنجنده ETM+ و 2019 سنجنده OLI ماهواره لندست استفاده شد. در ابتدا پیش پردازش های اولیه شامل تصحیحات رادیومتری، اتمسفری و هندسی بروی داده خام انجام گرفت. از نقاط کنترل زمینی جهت آموزش، اعتبارسنجی و برای تهیه نقشه کاربری اراضی استفاده شد. کلاس کاربری در هر نقطه با پیمایش میدانی و با استفاده از تصاویر گوگل ارث در 9 کلاس کاربری زمین های کشاورزی، جنگل ، باغ، مراتع غنی و مشجر، مراتع متوسط، مناطق مسکونی،پهنه آبی، زمین های بایر و رخنمون سنگی مشخص گردید. در ادامه از روش شبکه عصبی برای طبقه بندی نظارت شده تصاویر در نرم افزار ENVI 5.3 استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان داد که صحت کلی و ضریب کاپای تصاویر طبقه بندی شده OLI به ترتیب 94.3 و 0.92 درصد، ETM+ 92.6 و 0.91 درصد و TM 90.3 و 0.87 درصد می باشد. نتایج مشخص کرد که اراضی جنگلی و مراتع غنی و مشجرکاهش محسوسی در طی سه بازه زمانی داشته که به ترتیب 11.64 و 19.12 درصد کاهش یافته است. به طوری که مراتع غنی و مشجر تا سال 2000 روندی افزایشی و در بازه زمانی بعدی تا سال 2019 روند کاهشی داشته است. اراضی مسکونی، پهنه آبی و باغات روند افزایشی داشته و به ترتیب 2.27، 0.57 و 3.98 درصد رشد افزایشی داشته است.
ارزیابی کارآیی داده های طیفی و شاخص های منتج از سنجنده های OLIو TIRS در برآورد شوری خاک های مناطق خشک جنوب استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شوری خاک یکی از مشکلات مهم زیست محیطی است و شناسایی و پهنه بندی خاک های شور، به علت نیاز به نمونه برداری و انجام دادن آنالیزهای آزمایشگاهی و همچنین تغییرپذیری زمانی و مکانی آن، مشکل است. در سال های اخیر استفاده از تصاویر ماهواره ای، به علت استفاده آسان و توانایی در شناسایی پدیده ها، همواره مورد توجه متخصصان قرار گرفته است. در این پژوهش، 220 نمونه خاک از منطقه میمه شهرستان دهلران، در جنوب استان ایلام، با توجه به نوع مطالعه و تیپ های فیزیوگرافی و واحدهای متشکل خاک ها برداشت شد. سپس مقادیر pH و EC با استفاده از روش های استاندارد اندازه گیری شد. ارزیابی مقادیر شوری خاک، با استفاده از روابط همبستگی بین مقادیر هدایت الکتریکی EC حاصل از داده های زمینی، با متغیرهای به دست آمده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 شامل باندها، شاخص های شوری، شاخص های پوشش گیاهی و شاخص های خاک صورت گرفت. در نهایت، مدل تخمین شوری سطحی خاک با روش رگرسیون گام به گام به دست آمد. این روش شامل انتخاب خودکار متغیرهای مستقل است و با دردسترس بودن بسته های نرم افزاری آماری، انجام دادن آن حتی در مدل هایی با صدها متغیر امکان پذیر است. در مطالعات گذشته، شاخص ها و باندها به صورت جداگانه و محدود به کار رفته اند اما، در این مطالعه، سعی شده است از ترکیب شاخص های گوناگون استفاده گسترده تری شود و در نهایت، با حذف شاخص هایی که کمترین تأثیر را در برآورد شوری خاک داشته اند، بهترین مدل برآورد شوری برای خاک منطقه پیشنهاد شد. با استفاده از آنالیز سطح معنی داری و میزان همبستگی بین خروجی مدل ها و داده های زمینی، بهترین مدل با مقدار (882/0R2=) انتخاب و نقشه شوری خاک براساس آن تهیه شد. بیشترین مساحت مربوط به کلاس غیرشور است که 75% از کل منطقه مورد مطالعه را شامل می شود و حدود 1% از خاک های منطقه نیز مربوط به کلاس بسیار شور است. با مقایسه داده های حاصل از ماهواره لندست 8 و به کارگیری شاخص ها و قراردادن شاخص ها در معادله رگرسیونی گام به گام، این نتیجه حاصل شد که تصاویر ماهواره ای برای ارزیابی شوری خاک منطقه کارآمد است و نتایج حاصل، همبستگی بالایی در سطح 88/0 با داده های زمینی دارند.
برآورد رطوبت سطح خاک با استفاده از داده آلوس پالسار 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع زمانی و مکانی رطوبت خاک متغیری کلیدی در برنامه ریزی هیدرولوژیکی است. در محدوده تحقیق، افزایش رطوبت خاک باعث سرعت شکل گیری رواناب می شود. هدف این تحقیق بررسی پتانسیل باند L از سنجنده پالسار 2 (PALSAR-2) ماهواره آلوس (ALOS)، در برآورد رطوبت سطح خاک، به منظور مدیریت منابع آب و کاهش مخاطرات ناشی از سیل است. با استفاده از نمونه برداری تصادفی خوشه ای، نمونه ها دریافت شد. هم زمان با دریافت داده SAR رطوبت وزنی، زبری سطح و محتوای آب گیاهی، میانگین ضرایب بازپراکنش راداری و زاویه فرود روی تصویر اندازه گیری شد. مراحل پیش پردازش، پردازش و پس پردازش داده SAR با استفاده از نرم افزار SNAP و شاخص های گیاهی و نمناکی از لندست 8 سنسور OLI در محیط ArcGIS 10/5 استخراج شد. برای دریافت زبری سطح، دو دوربین دارای زاویه مایل به کار رفت و بیست قطعه عکس، با ده نقطه کنترلی (GCP) برای هر خوشه، گرفته شد. سپس با نرم افزار Agisoft PhotoScan ابر نقاط متراکم محاسبه و سپس مش بندی به منظور تولید DTM انجام گرفت. از زبانه Analysts 3D در ArcGIS پروفیل طولی ناهمواری های سطح برای هر خوشه استخراج شد. به منظور انتخاب مدل مناسب در منطقه، سه مدل در برآورد رطوبت سطح خاک، شامل مدل های Dubois-MLR-WCM، مد نظر قرار گرفت. نتایج سه مدل در برآورد رطوبت سطح خاک در پلاریزه HH به ترتیب در مدل Dubois با و ، مدل MLR با و و مدل WCM با و به دست آمد. نتایج نشان داد مدل Dubois در اراضی بایر تا تنک برای محدوده تحقیق و شرایط مشابه مناسب تر است.
بررسی عدالت مکانی در دسترسی به شبکه حمل ونقل ریلی درون شهری با استفاده از ضریب جینی و منحنی لورنز تا افق 1410 (منطقه مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مدهای حمل ونقل عمومی شبکه حمل ونقل مترو است که تأثیر بسزایی در کاهش ترافیک و آلودگی هوا دارد. ازدیگرسو، با توجه به هزینه های سرسام آور راه اندازی شبکه مترو، توسعه مرحله به مرحله با بهره برداری از یک خط و اجرای خطوط دیگر به دست مدیران شهری مورد توجه است. بنابراین، هدف از این تحقیق بررسی میزان دسترسی به شبکه متروی اصفهان در افق 1410، با رویکرد عدالت مکانی، از دو جنبه افقی و عمودی در پنج طبقه اجتماعی، با استفاده از شاخص های ضریب جینی، منحنی لورنز، شاخص سطح سرویس (عرضه) حمل ونقل همگانی و دسترسی است. آنچه این تحقیق را از دیگر پژوهش های مشابه متمایز می نماید بررسی وضعیت دسترسی به شبکه هریک از خطوط مترو و در نهایت، تمامی خطوط و برآورد رشد جمعیت تا افق 1410 است که نقش مؤثری در تصمیم گیری برنامه ریزان شهری، به منظور توسعه دیگر مدهای حمل ونقل شهری ایفا می کند. نتایج این تحقیق نشان داده که ضرایب جینی، در دسترسی به شبکه مترو در شهر اصفهان، در بررسی عدالت افقی از عدالت عمودی بیشتر است که این نکته از بی عدالتی بسیار در توزیع دسترسی گروه های حساس و نیازمند اجتماعی به شبکه مترو خبر می دهد؛ به طوری که ضریب جینی در دسترسی شهروندان به تمامی خطوط، در عدالت افقی، برابر با 0.42 و در عدالت عمودی، در پنج طبقه شامل افراد بیشتر از شصت سال، کمتر از پانزده سال، فاقد ماشین شخصی، مهاجران، خانوارهای با مساحت سکونت کمتر از پنجاه مترمربع به ترتیب برابر با 0.45، 0.49، 0.5، 0.54 و 0.6 است.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از روش منطق فازی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز داراب فارس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
محدودیت و کمبود منابع آب زیرزمینی در دشت داراب فارس سبب شده این دشت در وضعیت بحرانی و در گروه ممنوعه قرار گیرد. با مدیریت صحیح می توان ظرفیت منابع آب های موجود سطحی و زیرزمینی به خوبی شناسایی و مطالعه کرد تا برنامه ریزی جامعی برای بهره برداری درست از آنها انجام شود. استفاده از GIS در کنار داده های مشاهده ای منجر برآورد آسان و سیستمی مناطق مستعد تغذیه آب های زیرزمینی می گردد. هدف این پژوهش پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل AHP و توابع فازی در محیط GIS می باشد. برای ارزیابی پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی 10 معیار زمین شناسی، تراکم گسل، ارتفاع، شیب، کاربری اراضی، خاک ، ژئومورفولوژی، بارش، تراکم زهکشی و فاصله از رودخانه ها، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. لایه هادر محیط GIS آماده سازی شده و سپس با استفاده از توابع منطق فازی، پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی مدل سازی شده است. نتایج نشان داد که استفاده از گامای 98/0 نتایج مطلوب تری نسبت به دیگر اعداد مشخص کرد. مناطق با پتانسیل بالای آب زیرزمینی با دقت بالا تعیین شد. برای اعتبارسنجی مدل از چاه های بهره برداری در منطقه استفاده شده است. حدود 62/63 درصد از این نوع چاه ها در پهنه های با پتانسیل خوب و خیلی خوب قرار دارند. پهنه های دارای پتانسیل خوب و خیلی خوب منطبق بر ذخایر تراسی، آبرفت ها و رسوبات دوران چهارم و دارای شیب کم (5-0 درجه) است. حدود 31 درصد از حوزه آبخیز در دو طبقه ی پتانسیل خوب و خیلی خوب قرار دارند.
ارزیابی مقایسه ایی فضاهای ورزشی شهرستانهای سمنان برای برگزاری رویدادهای ورزشی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ زممستان ۱۴۰۰ شماره ۴
25 - 33
حوزههای تخصصی:
رویداد ها نقش بسیار مهمی در ورزش ایفا می کنند و چنانچه به خوبی به آن ها توجه شود، می توانند سود عمده ای داشته باشند .هدف از مطالعه حاضر ارزیابی مقایسه ایی زیر ساخت های ورزش استان سمنان جهت برگزاری رویداد هایی ورزشی می باشد.مطالعه حاضر از دسته تحقیقات کاربردی است . به منظور سنجش وضع موجود، از روش مقایسه تطبیقی با استاندارد های ملی و بین المللی موجود و مقایسه سرانه ها استفاده شد. ابتدا اطلاعات و آمار جمع آوری شده در مورد مساحت و سرانه فضا ها و اماکن ورزشی سرپوشیده و روباز و ... به صورت جدول و شکل ارائه شد. سپس با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پهنه بندی و پراکنش آن ها ترسیم گردید. یافته ها نشان داد شهرستانهای شاهرود، سمنان و دامغان از وضعیت مناسب تری برخوردارند.وقتی تعداد فضایی ورزشی زیاد و در دسترس باشد در نتیجه مشارکت مردم در فعالیت بدنی بیشتر شده و تعداد ورزشکار سازمان یافته در رشته های ورزشی بیشتر می شود. بنابراین تلاش برای دریافت میزبانی رویداد های ورزشی، ایجاد و توسعه بخش سخت افزاری، احداث مراکز تخصصی ورزشی جامع و مجهز، توجه به تبلیغات رسانه ای از نکات بسیار مهم و ضروری به شمار می آیند و در کنار آن ها سایر عوامل مدیریتی می توانند نقش مؤثری در برگزاری رویداد های بزرگ ورزشی داشته باشند.با توجه به اینکه استان سمنان سوابق خوبی در برگزاری رویداد های بزرگ ورزشی دارد، می توان گفت قابلیت مناسبی برای میزبانی رقابت های بیشتر دارد.
ترکیب تصاویر چندطیفی و SAR با قدرت تفکیک مکانی بالا به منظور آشکارسازی ساختمان ها در مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به منظور رفع برخی محدودیت های شناسایی ساختمان در تصاویر چندطیفی، از داده SAR به منزله داده مکمل استفاده می شود. در روش پیشنهادی، برای استفاده هم زمان از اطلاعات مفید در تصاویر رادار و چندطیفی، استراتژی مبتنی بر تلفیق تصاویر، با هدف شناسایی ساختمان، مطرح می شود. همچنین، ازآن جاکه انتخاب ویژگی نقش بسزایی در شناسایی و طبقه بندی عوارض دارد، اغلب روش های مرسوم و رایج در این زمینه، مانند الگوریتم ژنتیک، نیازمند داده های آموزشی اند؛ اما دردسترس نبودن همیشگی این نوع داده های آموزشی یکی از دغدغه های مهم محققان به شمار می آید. پس در این تحقیق، دو روش انتخاب ویژگی فیلترمبنا بررسی می شود تا مشخص شود آیا روش های یادشده می توانند، در مواقع لازم (نبودِ داده آموزشی)، جایگزین الگوریتم ژنتیک شوند؟ بنابراین، در پژوهش حاضر، ابتدا بردار ویژگی بهینه از تصویر چندطیفی و SAR، با سه روش MNF وPCA و ژنتیک، تعیین و هریک جداگانه وارد هر دو طبقه بندی کننده شبکه عصبی و SVM می شود. سپس به منظور رفع مشکلاتی، همچون تشابه طیفی پشت بام ها با پوشش آسفالت خیابان ها، در تصاویر چندطیفی و بهبود نتایج، دو تصویر چندطیفی و SAR در سطح ویژگی تلفیق می شود. در نهایت و در مرحله بعدی، بهترین تصاویر طبقه بندی شده با شبکه عصبی و SVM، در تمامی بررسی های صورت گرفته تا به این مرحله، وارد تلفیق در سطح تصمیم گیری می شوند. نحوه تلفیق در سطح تصمیم گیری بدین صورت است که اطلاعات همسایگی هر پیکسل در قالب پنجره مکانی متحرک در ابعاد متفاوت، با هدف تصمیم گیری درمورد ماهیت هر پیکسل، استفاده می شود. بنابراین، نتایج حاصل شده در این تحقیق، با صحت کلی و دقت شناسایی ساختمان، به ترتیب 92.82% و 80.14% بیانگر عملکرد مناسب این روش است.
استفاده از روش بهینه سازی الگوریتم کلونی مورچگان در سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
موضوع استفاده از روش های فرا-ابتکاری برای کاربرد در مسائل بهینه سازی ترکیبی، زمینه تحقیقاتی است که با سرعت در حال رشد است. این امر به دلیل اهمیت مسائل بهینه سازی ترکیبی در دنیای صنعت و علم است. در سال های اخیر یکی از مهمترین و امید بخش ترین تحقیقات، «روش های فرا-ابتکاری برگرفته از طبیعت» بوده است که در حل مسائل مشکل ترکیبی نتایج بسیار خوبی داشته است. الگوریتم های فرا-ابتکاری هنگامی برای حل یک مسئله استفاده می شوند که همگام با افزایش ابعاد مسئله فضای شدنی به صورت چشمگیری افزایش یابد که اصطلاحا اینگونه مسائل NP-hard نامیده می شوند. یکی از روش های فرا-ابتکاری پرکاربرد در این زمینه الگوریتم بهینه سازی کلونی مورچگان است که امروزه در حل مسائل تخصیص منابع مکانی، مسیریابی و مکان یابی در محیط های سیستم اطلاعات جغرافیایی کاربرد دارد. در این تحقیق ضمن بررسی الگوریتم کلونی مورچگان به بیان و پارامترهای مورد نیاز آن برای استفاده در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته می شود.
مروری بر تحقیقات اخیر در زمینه تلفیق مدل سازی اطلاعات ساختمانی (BIM) و سامانه های اطلاعات مکانی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فنّاوری مدل سازی اطلاعات ساختمانی، یا به اختصار BIM، به بستری مهم و کاربردی به منظور تحقق اهداف شهرهای هوشمند تبدیل شده است. بااین حال، این فنّاوری ساختمان ها را به تنهایی و بدون توجه به فضای بیرونی شان و دیگر ساختمان های شهر در نظر می گیرد و نیز فاقد ابزارهای لازم برای تحلیل های مکانی گوناگون است. در این زمینه، اشتراک ذاتی میان BIM و سامانه های اطلاعات مکانی، یا به اختصار GIS، نشان می دهد که با تلفیق آنها می توان دانش یکپارچه ای در کاربردهای گوناگون شهری، هم در فضای داخلی ساختمان و هم در فضای بیرونی آن، ایجاد کرد. اگرچه BIM و GIS هریک به منظور دست یابی به اهداف جداگانه ای ایجاد شده است، هر دو به مدیریت اطلاعات در قالب مدل سازی سه بعدی می پردازند؛ با این تفاوت که BIM اطلاعات ریزدانه را در زمینه ساختمان و فضای داخلی آن، با عنوان اطلاعات ساختمانی، تهیه می کند و نمایش می دهد و منبع غنی اطلاعات ساختمانی شناخته می شود اما، در مقابل، GIS اغلب به تهیه و نمایش اطلاعات درشت دانه در فضای بیرونی ساختمان، با عنوان اطلاعات جغرافیایی، می پردازد و دارای ابزارهای مکانی مناسب است. به طورکلی، تلفیق BIM و GIS موجب مدیریت بهتر اطلاعات مکانی در زمینه کاربردهای گوناگون شهری و در نتیجه، تصمیم سازی بهتر در حل مسائل مرتبط می شود و تحقیقات متنوعی، در این باره، در سال های اخیر انجام شده است. مقاله حاضر، ضمن بررسی اجمالی فنّاوری BIM و استانداردهای تبادل اطلاعات در BIM و GIS، برخی تحقیقات درباره تلفیق BIM و GIS از سال 2008 تا 2020 را مرور می کند. در این مقاله، تلاش شده است با استخراج و دسته بندی روش ها و زمینه های کاربردی تلفیق BIM و GIS، وضعیت کلی پژوهش ها در این زمینه مشخص و دید جامعی به آنها به محققان ارائه شود.
بررسی کیفیت آب در محیط GIS با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
استان فارس، با توجه به واقع شدن در مناطق خشک و نیمه خشک ایران، دچار کمبود منابع آب سطحی شده است. بنابراین، به منظور بهره برداری از منابع آب زیرزمینی، تعیین کیفیت آب بسیار اهمیت دارد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این مطالعه تعیین میزان کیفیت مناطق جنوب شهر شیراز در استان فارس است. به منظور تهیه نقشه های پهنه بندی از نقاط نمونه برداری شده، از روش میانگین عکس فاصله (IDW) استفاده شد. در ادامه، برای همگن کردن هریک از لایه های تهیه شده، روش فازی به کار رفت. در این روش، تابع عضویت برای هریک از نقشه های پهنه بندی تعریف شد و داده ها بین 0 و 1، براساس درجه اهمیتی که در کیفیت آب دارند، قرار گرفتند. در نهایت، برای وزن دهی به لایه ها و تهیه نقشه نهایی کیفیت آب، از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت آب حدود ۸۰% منطقه مورد مطالعه مطلوب است؛ درحالی که کیفیت آب شرب در حدود ۴% از منطقه (بخش هایی از شمال و شرق) نامطلوب است.
به کارگیری تکنیک های خودهمبستگی مکانی در تحلیل مکانی- زمانی مصرف آب خانگی شهر قم در سطح خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به کمبود منابع آبی، مسئله استفاده از این منابع و مدیریت بهینه آن اهمیت ویژه ای دارد. الگوی نامناسب مصرف آب در مناطق گوناگون شهری چه بسا ازجمله مواردی باشد که کمبود آب در شهرها را با مشکلاتی مواجه کند. بنابراین، استفاده از روش هایی ضرورت دارد که الگوی مصرف را در مناطق گوناگون شهری، شناسایی کند. هدف از این تحقیق بررسی الگوی مکانی مصرف آب در سطح شهر قم، با استفاده از تکنیک های خودهمبستگی مکانی است. بدین دلیل، ابتدا مصارف 117 محله شهر قم، طی سال 1396 گردآوردی و میانگین مصرف آب خانوار هریک از محله ها محاسبه شد. به منظور شناسایی نوع الگوی مصرف، از شاخص موران و با هدف توزیع مکانی الگوی حاکم، از شاخص موران محلی و نواحی گرم استفاده شد. نتایج خودهمبستگی مکانی نشان داد که بزرگ ترین الگوی خوشه ای مصرف آب در شهر قم، با مقدار شاخص موران (0.24 I =)، در فصل تابستان شکل گرفته و بیشترین معنی داری شاخص (7.02 z =) نیز در این فصل مشاهده شده است. در هر دو تحلیل موران محلی و نواحی گرم، مشاهده شد که مصارف بالا الگوی خوشه ای بالایی به نسبت مصارف پایین دارند. از نظر مکانی، خوشه های با مصرف بالا بیشتر در محله های مرکزی و غربی شهر و خوشه های با مصرف پایین نیز در محله های جنوبی، شرقی و شمالی شهر به صورت پراکنده ملاحظه شد. از نظر زمانی، خوشه های با مصرف بالا در محله های مرکزی و غربی، به ترتیب در فصل تابستان و زمستان و خوشه های با مصرف پایین نیز در فصل های سرد مشاهده شد.
بررسی تاثیر فضاهای ورزشی بر محیط های شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
63 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر فضاهای ورزشی بر محیط شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد . این تحقیق به لحاظ زمان اجرا از نوع مقطعی و به لحاظ خروجی ها از نوع کاربردی است و به لحاظ تجزیه و تحلیل از نوع توصیفی - تحلیل و نیز تطبیقی است.جامعه مورد مطالعه، مجموعه های ورزشی شمال شرق شهر تهران می باشد که مطابق با تقسیم بندی اداره ورزش و جوانان شهر تهران، شامل مناطق 13-8-7-4 است. و نیز در برگیرنده، 48 مجموعه ورزشی می باشد. که به شکل کل شمار بررسی گردید . بدین منظور، داده های آماری 5 ایستگاه فعال در منطقه مطالعاتی شامل: ایستگاههای دروس، ستاد بحران، گلبرگ، پیروزی و اقدسیه در بازه زمانی ابتدای فروردین 1399 تا ابتدای فروردین 1401، گردآوری و بررسی گردیدند. در ابتدا موقعیت جغرافیایی ایستگاههای سنجش آلاینده تعیین و وارد محیط GIS شد و تبدیل به شیپ فایل گردید. سپس، از طریق تکنیک IO اقدام به رویهم گذاری لایه موقعیت مکانی مجموعه های ورزشی و لایه های پهنه بندی آلاینده ها گردید و نقشه ها تهیه و تولید گردید , در ادامه با استفاده از معادلات ساختاری مدل تحقیق ترسیم گردید . یافته ها نشان داد که بخش اعظمی از فضاهای ورزشی با مناطق آلاینده همپوشانی دارند .از طرفی مدل ارائه شده فضای ورزشی بر محیط زیست دارای برازش کافی بود و نشان از تاثیر فضای ورزشی بر محیط شهری داشت .. بی شک لازمهانجام هرگونه اقدامی ارتقا سطح دانش عمومی افراد نسبت به موارد مرتبط با مسائل زیست محیطی از طریق ورزش
تحلیل محدوده خدمات رسانی ایستگاه های مترو شهر تهران و تخصیص ایستگاه های جدید با روش ANP(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۲ زممستان ۱۴۰۰ شماره ۴
64 - 77
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت و شهرنشینی در دهه های اخیر مسائل متعددی را در زندگی روزمره بشر ایجاد کرده است. یکی از مسائل مهم در همین ارتباط مسئله حمل و نقل شهری است که بهترین شکل آن حمل و نقل عمومی است و امروزه بسیار مورد توجه است. مطالعه بر روی عوامل این انتخاب و ارزیابی مکان یابی پایانه ها یکی از مسائل مهم و ضروری در بافت شهری عصر حاضر می باشد. اهمیت و اعتبار هر شهر بستگی به خدمات شهری آن شهر دارد. هر چه این خدمات و تأسیسات در سطح ایده آل قرار داشته باشد، دارای شرایط راحت تری برای زندگی شهروندان می باشد و باعث افزایش رضایت شهروندان می شود که یکی از مهم ترین خدمات شهری حمل و نقل عمومی، خصوصا مترو شهری می باشد. بر همین اساس هدف علمی این تحقیق استفاده از تحلیل های GIS برای شناسایی محدوده های خدمات رسانی و استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره برای مکان یابی ایستگاه های جدید است. این تحقیق طی مراحلی از جمله شناسایی متغیرها، تهیه نقشه های نرمال استاندارد، بدست آوردن وزن لایه ها، اعمال وزن لایه ها، و همپوشانی فازی لایه ها انجام شده است. جهت وزن دهی معیارها از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شد. در نتایج وزن دهی فاصله از گسل، فاصله از پارکینگ و جمعیت بدون خودرو بیشترین تاثیر را در مکان یابی داشته اند. نهایتاً مکان های مناسب جهت احداث ایستگاه مترو مشخص شدند.
ترکیب شاخص های EVI و SPI برای پهنه بندی مناطق حساس به خشک سالی (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی خشک سالی، ازنظر زمانی و مکانی، برای برنامه ریزی های کاهش خسارات در استان کردستان اهمیت بسیاری دارد. در این تحقیق، از شاخص بارش استانداردشده و همچنین، شاخص پوشش گیاهی بارزشده استخراجی از تصاویر ماهواره ای، به منزله پارامتر تعیین کننده خشک سالی، استفاده شده است. به این منظور، داده های آماری ایستگاه های هواشناسی شامل حداکثر دمای ماهیانه، مجموع بارش سالیانه و نیز تصاویر سنجنده مادیس به کار رفته است. با مقایسه پارامترهای هواشناسی شامل میانگین دمای سالیانه، میزان بارش سالیانه و همچنین مقایسه نقشه های شاخص بارش استاندارد و شاخص پوشش گیاهی بارزشده، وضعیت خشک سالی منطقه در دوره زمانی هفده ساله ای بررسی شده است. نتایج بررسی دو شاخص بارش استانداردشده و پوشش گیاهی بارزشده نشان می دهد که خشک سالی ناشی از تغییرات بارشی دارای راستای غرب به شرق است و پدیده خشک سالی در مناطق شرقی شدت بیشتری دارد. در این راستا، مناطق جنوبی حساسیت بالاتری نشان داده اند که در مجموع، مناطق جنوبی، به ویژه جنوب شرق استان، بیشترین آسیب پذیری را در پدیده خشک سالی داشته اند. مناطق دارای حساسیت بسیار بالای خشک سالی حدود 10% مساحت اراضی استان را پوشش می دهد و این درحالی است که 91% از مساحت مناطق با حساسیت بسیار زیاد خشک سالی در کاربری کشت گندم دیم قرار دارد.
ارزیابی و تحلیل روند تغییرات کاربری اراضی در مناطق تحت حفاظت (مطالعه موردی: پارک ملی لار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عواقب فعالیت های انسانی در قال ب تغیی ر ک اربری اراض ی، بی توج هی ب ه مح دودیت ه ای محیط زیستی است که در سیمای محیط تأثیرگذار است و آثار مخربی در اکوسیستم های طبیعی، ازجمله پارک های ملی و مناطق تحت حفاظت، به جای می گذارد. ازاین رو، شناس ایی روند تغییرات عوارض سطح زمین، برای درک ارتباط متقابل انسان و محیط زیست، امری ضروری است. هدف این پژوهش ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی ازطریق تصاویر ماهواره ای لندست TM سال 1989 و 1999، ETM سال 2009 و لندست OLI_TIRS در سال 2019، با استفاده از قابلیت داده ه ای چن دطیفی سنجش از دور و فرایند پردازش تصاویر رقومی است. کاربری اراضی منطقه در پنج طبقه اراضی ساخته شده (مسکونی، تجاری، صنعتی و معابر)، محدوده های آبی، اراضی زراعی و باغی، مراتع پرتراکم، و مراتع کم تراکم قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل، کاربری مراتع کم تراکم در سال 2019، در مقایسه با سال 1989، با روند افزایشی همراه بوده است. به این دلیل، نتایج حاکی از آن است که طی سال های مورد مطالعه، مراتع پرتراکم بیشترین روند تغییرات را به صورت کاهشی داشته اند و مراتع کم تراکم نیز، به دلیل تعدد بالای عشایر (تخریب پوشش گیاهی بر اثر چرای بیش ازحد و بی موقع دام)، دارای روند افزایشی بوده اند. علاوه براین، در این منطقه، به دلیل نبود سکونتگاه های دائمی و محدودیت های قانونی، کاربری اراضی زراعی و باغی نیز با روند کاهشی مواجه بوده است. شایان ذکر است که عملیات زراعی در این منطقه، در برخی موارد فقط به کشت یونجه در حاشیه رودخانه لار، به منظور تأمین علوفه دام عشایر، محدود می شود. در بین دیگر کاربری های موجود، محدوده های آبی در بین سال های مورد مطالعه، روند افزایشی داشته اند؛ اگرچه در سال 1999، به دلیل افزایش حضور عشایر در مراتع، تعداد بیش از ظرفیت دام ها و نیز وضعیت حفاظتی منطقه و فقدان محدودیت های حفاظتی (قبل از ارتقاء منطقه به پارک ملی در این بازه زمانی)، روند کاهشی در این کاربری مشاهده شده است. از دیگر کاربری های این منطقه به اراضی ساخته شده می توان اشاره داشت. این کاربری در سال 1989، به نسبت سال 2019، روندی افزایشی داشته و از دلایل این افزایش، توسعه جاده ها و افزایش راه های دسترسی به این منطقه طی سال های مورد مطالعه بوده است. با توجه به اینکه حیات جانوری و غیرجانوری در منطقه و بقای خاک در مقابل روند فرسایش به پوشش گیاهی وابسته است، روند رو به کاهش پوشش گیاهی و افزایش تخریب و فرسایش خاک می تواند هشداری برای توجه بیشتر به شرایط زیستی در این منطقه باشد. همچنین، با توجه به نتایج بررسی، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در روند تغییرات کاربری اراضی در منطقه، به ترتیب بعد کالبدی محیط زیستی با ضریب وزنی 0.465، اقتصادی نهادی با ضریب وزنی 0.315، و جمعیتی اجتماعی با ضریب وزنی 0.223 شمرده می شوند.