فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع فناوری اطلاعات و ارتباطات به ضرورتی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان و کارگزاران توسعه روستایی بدل شده است و انتظار می رود که به کارگیری صحیح این فناوری ، دستاوردهای مهمی برای پیشبرد توسعه جوامع روستایی به همراه داشته باشد. براین اساس پژوهش حاضر بر آن است که به بررسی عوامل مؤثر بر استفاده روستاییان از خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات بپردازد. این پژوهش بر مبنای پیمایش پرسشنامه ای به انجام رسیده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی روستاییان باسواد دارای شغل کشاورزی یا دامداری بخش مرکزی شهرستان نجف آباد است، که از طریق نمونه گیری چندمرحله ای با انتساب متناسب به تعداد 172 نفر رسید. برای توصیف و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد تفاوت معنی داری بین ""سطوح مختلف سواد"" و ""گروه های مختلف نگرشی (مطلوب، بینابین، نامطلوب)"" در خصوص میزان استفاده از خدمات ICT وجود دارد. نتایج اولویت بندی میزان استفاده روستاییان از خدمات ICT نشان دهنده این است که تلویزیون، پراستفاده ترین ابزار ICT نزد روستاییان است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر آن است که متغیرهای میزان مهارت اینترنتی و میزان نگرش به کاربری خدماتICT مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر میزان استفاده از خدمات ICT هستند.
سنجش انتظارات کشاورزان از اعضای شرکت های خدمات مشاوره ای فنی و مهندسی کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی به دلیل کارکردهای ویژه، همواره از محورهای توسعه کشورها به شمار می آید. یکی از تدابیر مناسب در این زمینه، به کارگیری دانش آموختگان کشاورزی در قالب شرکت های خدمات مشاوره ای فنی و مهندسی کشاورزی است، و پایداری این طرح در درازمدت متأثر از عوامل متعددی است مانند میزان پذیرش مهندسان مشاور از سوی کشاورزان و شناخت انتظارات آنها. هدف اصلی این تحقیق توصیفی پیمایشی «سنجش انتظارات کشاورزان از اعضای شرکت های خدمات مشاوره ای فنی و مهندسی کشاورزی» است. جامعه آماری این تحقیق را کشاورزان گندم کار تحت پوشش این نوع شرکت ها در شهرستان اسلام آباد غرب تشکیل داده اند. در واقع با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 290 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای که روایی آن به وسیله گروهی از استادان و کارشناسان، و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (84/0=?) مورد تأیید قرار گرفت گردآوری شد و با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که انتظارات کشاورزان از مهندسان ناظر در پنج مقوله رفتاری، فنی، آموزشی، مربوط به طرح و دسترسی به منابع است که از دیدگاه آنان به ترتیب انتظارات رفتاری، آموزشی، فنی، مربوط به طرح و دسترسی به منابع تحقق یافته است.
موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی جهت آموزش کشاورزان در مناطق روستایی (مطالعه ای در حوزه سد قشلاق استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق از فرایند سلسله مراتبی برای اولویت بندی گزیدارها و معیارهای موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی، بهره گرفته شده است. بدین منظور در ابتدا با توجه به معیارها و نیز گزیدارهای شناسایی شده، داده های موردنیاز از طریق 29 پرسشنامه از سوی نمونه ای برگزیده از کارشناسان تعاونی های آب بران واقع در حوزه سد در استان کردستان بر مبنای مقایسه های زوجی گردآوری و داده های گردآوری شده، تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که گزینه قانونی و سیاست گذاری بالاترین رتبه را در بین هشت گزینه مطرح شده داشت، درواقع به عنوان مهم ترین مانع مدیریت پایدار مصرف آب کشاورزی شناخته شد و پس ازآن به ترتیب گزینه های اقتصادی - حمایتی، آموزشی- ترویجی، نظام های بهره برداری، اجتماعی، نهادی و سازمانی، برنامه ریزی و طبیعی قرار دارد. علاوه بر این، نتایج پژوهش در خصوص اهمیت نسبی معیارها برای بررسی وزن گزینه های موانع مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی، بیانگر آن بود که اثربخشی آب در سطح مزرعه بیشترین اهمیت را دارد و بعدازآن به ترتیب معیارهای افزایش بهره وری آب کشاورزی، انتقال بهینه آب کشاورزی، حفظ منبع، بهینه سازی آب، بهبود کارایی آب، نظام آبیاری و مشارکت کشاورزان قرار دارند.
اثر تسهیلات اعطایی بخش کشاورزی بر روند مهاجرت های روستا-شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرمایه گذاری مناسب از طریق اعطای تسهیلات بخش کشاورزی، می تواند بر وضعیت اشتغال، کاهش فقر و کنترل مهاجرت بی رویه روستا-شهری مؤثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی علل و پیامدهای اقتصادی مهاجرت های روستا-شهری در ایران با تأکید بر اثرات کوتاه و بلندمدت سیاست های مالی دولت در بخش کشاورزی بر این گونه مهاجرت است.
روش: از داده های مرتبط با سال های ۱۳۹۱-۱۳۵۸ و مدل اقتصادسنجی خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL) برای بررسی اثرات بلندمدت و کوتاه مدت تسهیلات اعطایی بخش کشاورزی و همچنین، برخی شاخص های مهم اقتصادی بر روند مهاجرت های روستا-شهری استفاده شد.
یافته ها: نتایج برآورد عوامل مؤثر بر مهاجرت روستاییان به شهرها حاکی از این است که در کوتاه مدت سهم قابل توجهی از نوسانات مهاجرت روستاییان به شهرها توسط متغیرهای توضیحی که ارزش افزوده بخش کشاورزی، میزان تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش کشاورزی، نسبت دستمزد در روستا به شهر و متوسط میزان بارندگی است، توضیح داده می شود؛ به نحوی که ضریب تعیین در مدل کوتاه مدت ۹۲ درصد حاصل شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داد که در کوتاه مدت، تسهیلات اعطایی به بخش کشاورزی با ضریب ۵۳/۰-، نسبت دستمزد در روستا به شهر با ضریب ۷۹/۰-، متوسط بارش با ضریب ۲۸/۰- اثر منفی و ارزش افزوده کشاورزی با ضریب ۷۱/۰، اثر مثبت و معناداری در مهاجرت روستاییان به شهرها دارند. در بلندمدت نیز تسهیلات اعطایی به بخش کشاورزی، نسبت دستمزد روستاییان به شهر و متوسط بارش اثر منفی و معنادار و ارزش افزوده کشاورزی و ضریب جینی، اثر مثبت و معناداری در مهاجرت روستاییان به شهرها دارند.
اصالت و ارزش: کارکرد اصلی مناطق روستایی در کشورهای جهان سوم، کشاورزی است و تأثیر سرمایه گذاری مناسب از طریق توسعه مالی و اعطای تسهیلات در این بخش بر وضعیت اشتغال، کاهش فقر، امنیت غذایی و همچنین، کنترل پدیده جمعیتی مهاجرت بی رویه به عنوان عامل بازدارنده رشد و توسعه روستا، از اهمیت بالایی برخوردار است.
راهکارهای عملی: در کوتاه مدت و بلندمدت، سهم قابل توجهی از سیاست های دولت در زمینه کنترل آثار زیان بار مهاجرت های بی رویه روستا- شهری، باید بر روی رسیدگی بیشتر افزایش تولیدات بخش کشاورزی از طریق اعطای تسهیلات بانکی و جبران خسارات و ارتقای سطح کیفی زندگی و افزایش درآمد اقتصادی روستاییان تمرکز یابد.
بررسی کمی نقش برنامه ریزی مشارکتی در کاهش فقر روستایی مورد شناسی: شهرستان فیروزکوه، روستای لزور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تمرکزگرایی غالب طرح های توسعه روستایی ایران، پروژه هایی وجود دارند که کارشناسان سعی کردند بخشی یا تمام آن را با مداخله همه یا اکثر ذینفعان آن پروژه به انجام برسانند، از جمله آن ها، پروژه ملی حبله رود است. این پروژه با هدف مشارکت محلی، درصدد بوده است میزان مداخلات جوامع محلی را در طراحی و اجرای پروژه های حفظ منابع طبیعی به حداکثر برساند. پروژه مذکور با اهداف اصلی و عمده حفظ منابع طبیعی از طریق کاهش فقر روستایی و کاهش اثرهای تخریبی اقتصاد ناپایدار ناحیه بر آن منابع، پروژه مناسبی برای این تحقیق به نظر می رسد. چرا که تلاش شد در روستاهای پایلوت، نهادهای غیردولتی و محلی شکل بگیرد تا روستاییان بر طراحی و اجرای پروژه ها، نظارت و مدیریت داشته باشند و از طرف دیگر با سپری شدن زمان کافی از تأثیر پروژه ها و نهادهای مشارکت، تأثیر مشارکت روستایی بر شاخص های فقر قابل سنجش شده است. از این رو از مجموع روستاهای پایلوت زیر پروژه آبخیزداری این پروژه، روستای لزور در شهرستان فیروزکوه به عنوان تنها نمونه موفق (به اذعان کارشناسان) انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که پروژه های کاهش فقر روستایی باید در کنار رویکردهای پولی به رویکردهای غیر پولی توجه نشان دهند. نباید تمام نواحی کشور را یکسان فرض بگیرند و باید غیر متمرکز و راهبردی و در تمام سطوح با رویکرد مشارکتی با دخالت مستقیم اجتماع محلی باشند. برای کاهش نگرانی مالی، بر اساس تجربه های جهانی و مطالعه موردی، می توان با توجه به اولویت های محلی، برنامه ها را به ابعاد خاص یا نواحی ویژه محدود کرد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد مشارکت روستایی می تواند جنبه های مادی و معنوی فقر را هدف قرار دهد و به کاهش آن کمک نماید.
ماندن یا ترک کردن؛ چالش های مهاجرتی جوانان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائلی که روستاهای ایران با آن مواجه هستند، فرایند خروج جمعیت جوان از روستاهاست. بنابراین هدف اصلی این تحقیق این است که جوانان روستایی برای برنامه ریزی مهاجرت از مکان یا گرایش به ماندن در محل زندگی خود، چه مواردی را در نظر می گیرند. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش بوده است. جامعه آماری این تحقیق جوانان روستایی 15 تا 30 سال شهرستان های اسکو و هشترود در استان آذربایجان شرقی هستند و حجم نمونه نیز 800 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، درباره جوانان ساکن در روستاهای شهرستان های هشترود و اسکو مطالعه شد. میزان مهاجرفرستی و مهاجرپذیری و موقعیت جغرافیایی در تعیین شهرستان ها و موقعیت جغرافیایی، دوری و نزدیکی به شهر، شیوه معیشت و تعداد جمعیت، از جمله ملاک های تعیین کننده در انتخاب خوشه ها بوده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ویژگی ها و شرایط جوانان روستایی چون وضعیت شغلی، سطح تحصیلات، سطح درآمد، وضعیت تأهل، وضعیت مسکن، داشتن اعضای مهاجر در خانواده و شهرستان محل سکونت در وضعیت ترک یا ماندگاری آنان مؤثر است. همچنین بخش دیگر یافته های تحلیلی این پژوهش نشان دادند که کیفیت زندگی، وابستگی به مکان و هویت مکانی می توانند در ماندگاری جوانان روستایی مؤثر باشند.
تحلیل عوامل بازدارنده گرایش جوانان روستایی به خوداشتغالی مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه کارآفرینی و خوداشتغالی در مناطق روستایی به نیازی جدی تبدیل شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی عوامل بازدارنده گرایش جوانان روستایی به خوداشتغالی است، که به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را جوانان روستایی 18 تا 29 سالة ساکن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان همدان تشکیل می دهند که از مجموع آنها، براساس فرمول کوکران 184 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه، مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر است. روایی صوری پرسشنامه را متخصصان فن تأیید کردند و برای بررسی پایایی ابزار تحقیق، پرسشنامه در اختیار تعدادی از جوانان روستایی قرار گرفت. آلفای کرونباخ در تحقیق معادل 85/0 به دست آمد، که پذیرفتنی است. طبق نتایج به دست آمده، بازدارنده های گرایش جوانان به خوداشتغالی با استفاده از نتایج تحلیل عاملی در 6 عامل دسته بندی شدند. عامل نخست که با توجه به متغیرهای تشکیل دهنده عامل زیرساختی نام گرفت، با تبیین 60/10 درصد از واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد. این عامل همراه با عوامل آموزشی، شخصیتی، اقتصادی، حمایتی، و فرهنگی درمجموع 84/54 درصد از واریانس را تبیین کردند.
تحلیل عوامل مؤثر بر گرایش به اعتیاد در مناطق روستایی (مورد مطالعه: دهستان رونیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر به مثابه یک مسأله اجتماعی، پدیده ای است که آینده جوامع روستایی را در ابعاد مختلف با چالش روبرو می سازد. در این رابطه برنامه ریزی به منظور مقابله با این معضل اجتماعی نیازمند شناخت و بررسی عوامل موثر در گرایش به اعتیاد در بین جوامع روستایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناخت و اولویت بندی عوامل مؤثر بر گرایش به اعتیاد در نواحی روستایی دهستان رونیز تدوین شده است. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها بر اساس روش اسنادی و میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوار ساکن در روستاها و نیز افراد معتاد می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون های آماری T مستقل، من ویتنی و فریدمن) استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده نشان از آن دارد که عوامل فردی با میانگین 28/4 و خانوادگی با میانگین 25/4 مهم ترین نقش را در گرایش به اعتیاد دارند. همچنین نتایج نشان داد بر اساس دیدگاه جامعه آماری مهم ترین مؤلفه های مؤثر در جلوگیری گرایش به اعتیاد که در فرآیند برنامه ریزی می باید به آنها توجه داشت شامل ایجاد و تنوع فرصتهای شغلی و نیز توسعه امکانات گذران اوقات فراغت در محیط های روستایی می باشد.
عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان و اطمینان از برابری جنسیتی و اقتصادی، صندوق اعتباری خُرد ساختار مناسبی است که در سراسر جهان به زنان به عنوان مشتریان خود تکیه می کند. رضایت مشتری از عوامل مهم حفظ مشتری است و اثری بسیار قوی بر سودآوری دارد. همچنین رضایت مشتری ابزاری اکتشافی است که مدیران، سیاست گذاران و دیگر ذی نفعان می توانند با استفاده از آن عملکرد فعلی و آینده خود را بررسی کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز است. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 200 نفر از اعضای صندوق های اعتباری خُرد به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد وفاداری پاسخ گویان مرودشتی به صندوق های اعتباری خُرد بیشتر از وفاداری پاسخ گویان رامهرمزی است. متغیرهای انتظارات و کیفیت خدمات دریافتی 27 درصد از تغییرات متغیر ارزش درک شده و متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده و کیفیت خدمات دریافتی درمجموع 65 درصد از رضایت را پیش بینی می کنند. همچنین متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده، وجهه و رضایت درمجموع 42 درصد از تغییرات وفاداری نسبت به صندوق های اعتبارات خُرد را پیش بینی می کنند.
بررسی اثربخشی رهیافت مدرسه در مزرعه در بین باغداران استان کرمانشاه بر مبنای مدل KASA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاستگاه رهیافت مدرسه در مزرعه، همانا رهیافت های مشارکتی روستایی است. در استان کرمانشاه این رهیافت به منظور اجرای فعالیت های مدیریت تلفیقی آفات، از سال 1387 در بین باغداران اجرا شده است. به هر حال اثربخشی و تأثیرگذاری این رهیافت بر میزان دانش، نگرش، مهارت و تمایلات باغداران، جای پرسش دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی رهیافت مذکور در کسب دانش، نگرش، مهارت و سطح آرزوها در بین باغداران شهرستان دالاهو انجام شد. مطالعه به صورت پیمایشی و با طرح تحقیق علّی- مقایسه ای و پس آزمون با گروه گواه است، که در بین 194 باغدار به اجرا درآمد. بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 97 شرکت کننده و 97 غیرشرکت کننده به منظور انجام مطالعه انتخاب شدند. پرسشنامه ای محقق ساخته با توجه به مرور پیشینه نگاشته ها و جلسات غیررسمی با جامعة آماری طراحی شد. روایی پرسشنامه با کمک متخصصان مدیریت تلفیقی آفات سازمان جهاد کشاورزی و اعضای هیئت علمی گروه ترویج دانشگاه رازی تأیید گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه شد. بر اساس یافته های تحقیق مدرسه در مزرعه، منجر به ارتقای دانش، بهبود نگرش، مهارت و سطح آرزوهای باغداران شرکت کننده در قیاس با باغداران غیرشرکت کننده شده است، توصیه می شود که این رهیافت در دیگر شهرستان های استان کرمانشاه نیز گسترش یابد.
تحلیل فضایی تنش روانی زنان در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان، استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق روستایی از نظر ساختار اکولوژیکی (طبیعی و انسانی) در معرض خطرهایی قرار دارند که زمینه ساز تنش و پریشانی جسمی و روانی است. در این میان، زنان با زندگی در مناطق روستایی با تبعیض و محرومیت بیشتری مواجه اند و ازاین رو موقعیت اجتماعی-اقتصادی پایین تری دارند. در این مقاله با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی-تحلیلی به شیوة پیمایشی استرس زنان روستاهای بخش مانه سنجش و ارزیابی شد. حجم نمونه به شیوة تصادفی طبقه بندی شد و با احتساب ویژگی هایی نظیر «میزان جمعیت روستاها، وضعیت طبیعی روستا، نیز دوری و نزدیکی به شهر» تعیین گردید، و درمجموع تعداد 240 زن از 16 روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مطالعه شده، بیشتر دچار استرس اقتصادی با میانگین 9/27 و سپس استرس محیطی با 8/16 و استرس اجتماعی با میانگین 5/13 هستند. نتایج به دست آمده از طبقه بندی خوشه ای روستاهای نمونه از نظر میزان استرس (روستاهای با استرس کم، روستاهای با استرس متوسط و روستاهای با استرس زیاد)، نشان می دهند که 7 روستا در طبقة اول، 4 روستا در طبقة دوم و 5 روستا در طبقة سوم قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهند که عوامل اقتصادی بیشترین تنش را در زنان روستایی به همراه داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین استرس کل زنان روستایی بخش مانه و تمامی شاخص های مکانی-فضایی به کار گرفته شده در این مقاله از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد.
سبک نگرش دینی روستاییان نسبت به مدیریت رفتار با آب در دو منطقه استان فارس و اصفهان (ایزدخواست و رامشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاهی مبتنی بر توجه به راهکارهای متکی بر ارزش ها و تعالیم دینی، مطرح شده است . هدف پژوهش حاضر مطالعه سبک نگرش دینی روستاییان نسبت به چگونگی رفتار با آب و مصرف آن بود که با روش پیمایشی انجام گرفت. بدین منظور 270 نفر از روستاییان مناطق رامشه، از توابع استان اصفهان (منطقه کم آب)، و ایزدخواست، (منطقه پرآب) از توابع استان فارس، به روش نمونه گیری خوشه ای مصاحبه شدند. پس از تعیین روایی ابزار پژوهش، پایایی آن به وسیله آزمون «کرونباخ آلفا» تعیین گردید که میزان استاندارد شده آن 93/0 بود. برای سنجش نگرش روستاییان نیز از مقیاس «لیکرت» استفاده شد که برای تحلیل آنها از آزمون های غیرپارامتریک نرم افزارSPSS (آزمون من ویتنی وکروسکال – والیس ) استفاده شد. نتایج نشان داد که در دو منطقه، شناخت و احساس دینی روستاییان از آب تقریباً قوی بوده و رفتار آنها نسبت به آب متناسب با تعالیم دینی است. از لحاظ نگرش احساسی، احساس زنان خانه دار روستایی درباره آب قوی تر از مردان بود. در مقابل تمایل به رفتار مطابق تعالیم دینی در میان مردان روستایی بیشتر از زنان بود. روستاییان بی سواد و روستاییان مسن بالاتر از 51 سال نسبت به باسوادها و جوان ترها احساس قوی تری نسبت به آب داشتند. در مناطقی هم که روستاییان از آب مازاد بهره مندند، احساس قوی تری نسبت به آب در میان روستاییان وجود داشت و روستاییانی که دارای باغ ثمردار هستند و روستاییانی که از دیگر انواع منابع آب آشامیدنی نظیر آب چاه، قنات، رودخانه و باران استفاده می کنند نسبت به روستاییانی که از دیگر انواع منابع آبی – نظیر آب لوله کشی – استفاده می کنند، رفتار مناسب تری با آب دارند.
شناسایی عوامل بازدارنده تجهیز اراضی کشاورزی روستاییان به سیستم های آبیاری بارانی (مورد: شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، که به لحاظ ماهیت کاربردی و از نظر روش تحلیلی توصیفی بوده، شناسایی عوامل بازدارنده استفاده از سیستم های آبیاری بارانی و ارائه راهکارهای مناسبی جهت تقویت استفاده از سیستم های مذکور در بین کشاورزان شهرستان روانسر می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کشاورزان استفاده کننده از سیستم های آبیاری بارانی واقع در شهرستان روانسر (190N=) تشکیل می دهند. با توجه به حجم جامعه مورد نظر، نمونه مورد مطالعه به صورت تمام شمار انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان داد موانع سخت افزاری استفاده از سیستم های آبیاری بر موانع نرم افزاری استفاده از سیستم های مذکور در بین کشاورزان شهرستان روانسر غلبه دارد. به این صورت که چهار عامل بازدارنده سخت افزاری استفاده از سیستم های آبیاری بارانی یعنی عوامل نظام اجرایی (612/26)، ویژگی زراعی (868/22)، ناسازگاری رفتاری (997/19) و محیطی (492/16) در مجموع 969/82 درصد متغیر وابسته را تبیین کرده اند. در حالی که موانع نرم افزاری اس تفاده از سیستم های مذکور ی عنی عوامل نظام اجرای ی (874/31)، ش خصی (980/19)، فنی تخصصی (236/15) و ناسازگاری فناوری (921/7) در مجموع 711/72 درصد متغیر وابسته را تبیین کرده اند. هم چنین، نتایج نشان داد راهکار اختصاص تسهیلات بانکی بلاعوض یا با بهره کم به کشاورزان با ضریب تغییرات 123/0 مهم ترین راهکار اجرای سیستم های آبیاری از دیدگاه کشاورزان محدوده مورد مطالعه بوده و دیدگاه اکثر پاسخ گویان (9/77 درصد) نسبت به اجرای طرح های مذکور در سطح عالی و خوب بوده است.
تحلیل مقایسه ای نظام بهره برداری از زمین در کردستان و نظام بهره برداری گروهی (بنه) در دورة قبل از اصلاحات ارضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با نشان دادن اختلاف نظرها و مناقشه های موجود دربارة محدودة جغرافیایی نظام بهره برداری گروهی (بنه) در ایران به طرح مسئله در باب ناشناخته ماندن نظام بهره برداری از زمین در کردستان می پردازد. هدف پژوهش این است که با استفاده از این رویکرد انتقادی، محدودة جغرافیایی بنه ها در ایران را با تأکید بر نظام بهره برداری ارضی در کردستان به حوزه شناخت درآورد و با نظام بهره برداری گروهی و ویژگی های آن مقایسه کند. برای ارائة این شناخت و مطالعه نظام بهره برداری ارضی در کردستان در دوره قبل از اصلاحات ارضی سال 1342 و تطبیق آن با نظام بهره برداری گروهی (بنه)، از روش های ترکیبی تحقیق کیفی یعنی روش تاریخی تطبیقی استفاده شده است. علاوه بر این، برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و مصاحبه های نیمه سازمان یافته از جمله داده های مربوط به روایت ها استفاده شده است. روایت های جمع آوری شده دسته بندی گردیده و سپس دو نوع نظام بهره برداری ارضی مذکور با هم مقایسه شده است. نتایج به دست آمده از مطالعات تطبیقی در پژوهش حاضر ضمن ایجاد شناخت از نظام بهره برداری ارضی در کردستان در دوره قبل از اصلاحات ارضی، نشان می دهد که بهره برداری مبتنی بر مزارعه در ایران، مصادیق مختلفی دارد که تحلیل های ارائه شده از آن بر همة مصادیق آن صادق نیست.
بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم کشاورزان در به کارگیری شیوه های حفاظت منابع آب وخاک در دشت جایدر (شهرستان پل دختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی با تصمیم کشاورزان در به کارگیری شیوه های حفاظت از منابع آب وخاک امری ضروری در توسعة روستایی و ابزار، و سیاستی برای دستیابی به اهداف حفاظتی از این منابع است که درنهایت سبب حفاظت منابع آب وخاک، سیاست های زیست محیطی و دستیابی به کشاورزی پایدار می شود. این مطالعه با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تصمیم کشاورزان درمورد استفاده از شیوه های حفاظت از منابع آب وخاک در مناطق دشتی انجام شده است. جامعة آماری شامل خانوارهای کشاورز دشت جایدر است (1031 N=) که با استفاده از فرمول کوکران 120 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است و برای شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری کشاورزان از آزمون های t تک نمونه ای، کای دو و مدل لجستیک استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین متغیرهای مورد نظر با تصمیم کشاورزان در به کارگیری شیوه های حفاظت این منابع ارتباط معنا داری وجود دارد. متغیرهای نیروی کار خانواده، فاصلة محل سکونت تا مزرعه، اندازة مزرعه و شیب به طور چشمگیری بر تصمیم کشاورز در این زمینه تأثیرگذارتر بوده اند. به جز متغیر فاصله از مزرعه (اثر منفی و معنادار) اثر سایر متغیرها مثبت و تعیین کننده بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد عوامل اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی نقش بیشتری در تصمیم کشاورزان در اتخاذ شیوه های مناسب برای حفاظت از آب وخاک داشته اند؛ بنابراین، می توان گفت بهترین راه حفاظت از منابع، توجه به نیازهای زیست محیطی محلی و عوامل اجتماعی و اقتصادی کشاورزان است که در کاهش تخریب محیط زیست و افزایش تولید محصولات کشاورزی مؤثر است.
نوع شناسی ادراکات کشاورزان گندم کار و سبزی کار نسبت به تغییرات آب وهوایی با استفاده از روش شناسی کیو (مورد مطالعه: شهرستان حمیدیه خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب وهوایی و گرمایش جهانی، یکی از مسائل مهم جهان در قرن بیست ویکم است که اثر منفی درخورتوجهی بر جامعه انسانی به ویژه بخش کشاورزی می گذارد. ازآنجاکه ادراک کشاورزان در زمینه تغییرات آب وهوایی، با نگرش و رفتار آنان برای مقابله و کنارآمدن با این مشکل ارتباط مستقیم دارد، شناخت ادراکات آن ها برای برنامه ریزی و سیاست گذاری مهم و ضروری است. ازطرف دیگر همه کشاورزان تغییرات آب وهوایی را به یک شکل درک نمی کنند و در نگرش کشاورزان ناهمگونی به چشم می خورد. مطالعه حاضر با استفاده از روش کیو به منظور نوع شناسی ادراکات کشاورزان شهرستان حمیدیه دربرابر تغییرات آب وهوایی انجام شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نسخه 2014 نرم افزار پی.کیو مِتُد استفاده شد. تحلیل عاملی رتبه بندی ها نشان می دهد دو دیدگاه حمایت طلبان و سازشگران در میان 27 کشاورز سبزی کار و دو دیدگاه منفعلان تقدیرگرا و ناامیدان در میان 19 کشاورز گندم کار وجود دارد. دیدگاه های مختلف نشان می دهد که افراد مختلف تفکرهای مختلفی درباره علل، اثرها، اثربخشی درک شده، مسئولیت پذیری، سازگاری و تمایل به کاهش گازهای گلخانه ای و تغییرات آب وهوایی دارند. شناسایی این دیدگاه های مختلف می تواند بر سیاست گذاری های کشور درزمینه مبارزه با این بلای طبیعی به صورت مستقیم اثرگذار باشد و سیاست های خاصی برای هر طبقه به وجود آورد و درنتیجه تأثیر پیام ها را افزایش و هزینه ها را کاهش دهد.
تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای زراعی با تأکید بر رفتار کشاورزان سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی در منطقة سیستان نقش بسزایی در درآمدزایی و اشتغال روستاییان این منطقه دارد و بررسی عملکرد و عوامل رفتاری تأثیرگذار بر آن اهمیت ویژه ای دارد. ازاین رو در مطالعة حاضر ضمن بررسی خصوصیات اقتصادی- اجتماعی روستاییان، به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای کشاورزی در این منطقه پرداخته شده است. داده ها و اطلاعات لازم از طریق تکمیل 100 پرسشنامه از کشاورزان منطقه به دست آمد. برای تحلیل نتایج و یافته ها از بستة نرم افزاری Eviews7 استفاده شد. نتایج مطالعهنشان دادند که سطح زیر کشت و تجربه اثر معناداری بر عملکرد کشاورزان منطقه داشته است. لذا تقویت زیرساخت های گفته شده برای بهبود عملکرد کشاورزی سیستان پیشنهاد می شود.
بررسی عوامل انسانی و تکنیکی مؤثر بر سطح عمقی شدن کشت در نظام بهره برداری خانوادگی (مطالعه موردی: بهره برداران خانوادگی صیفی کار شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام بهره برداری خانوادگی پس از اصلاحات ارضی شایع ترین نوع نظام بهره برداری زراعی در ایران شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر استفاده از تکنولو ژی، گرایش به نوگرایی و برخورداری از نیروی کار زراعی و متغیر زمینه ای سطح تحصیلات کشاورزان با سطح عمقی شدن کشت در بین بهره برداران خانوادگی می پردازد. مسئله اساسی این است که به علت روند رو به رشد جمعیت، تقاضا برای افزایش سطح زیر کشت و فشار بر اراضی زراعی نیز با وجود محدودیت اندازه زمین های زراعی در حال افزایش است. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. پس از تأیید اعتبار صوری و نیز روایی پرسش ها و گویه های آن با آلفای کرونباخ 63/0، داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که بهره مندی از نیروی کار مضاعف خانوادة بهره بردار، گرایش به نوگرایی و نوپذیری کشاورزان، استفاده از تکنولوژی های جدید کشاورزی و سطح تحصیلات بهره برداران صیفی کار با سطح عمقی شدن کشت در منطقه مورد مطالعه رابطه مستقیم دارند. نتیجة تحقیق نشان می دهد که فشار نیروی کار بر واحد سطح و کاربرد فناوری های جدید کشاورزی به عنوان دو عامل مهم عمقی شدن کشت مطرح اند. پیامد دو عامل مذکور، گسترش نیروی کار کشاورزی و معیشت تکنولوژی است که می تواند دال بر عمقی شدن کشت باشد.
تحلیل عوامل مؤثّر بر گرایش روستاییان به اجرای طرح صدور سند اماکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: مقاله حاضر به تحلیل عوامل مؤثّر بر گرایش روستاییان به اجرای طرح صدور سند اماکن روستایی (مطالعه موردی: شهرستان جهرم) پرداخته است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطّلاعات به وسیله پرسش نامه در بین ۲۰۰ خانوار از ۱۳ روستای نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده گردآوری شد. فرایند محاسبات این پژوهش براساس مدل تحلیل عاملی صورت پذیرفته است. بدین منظور ۲۸ شاخص در ابعاد مختلف مالکیت سند روستایی انتخاب شد و این شاخص ها به پنج عامل تقلیل یافت که جمعاً ۱۷۸/۸۱ درصد واریانس را دربرداشتند. یافته ها/نتایج: در بین پنج عامل برتر به ترتیب نسبت تأثیرگذاری، اوّلین عامل (افزایش سرمایه گذاری) به تنهایی ۶۲۹/۳۷ درصد از واریانس را توضیح می دهد و عامل دوم (جلوگیری از بروز اختلافات محلّی) ۲۷۹/۲۱ درصد، عامل سوم (ایجاد نظم در معاملات) ۶۵۹/۸ درصد، عامل چهارم (قرارگرفتن املاک در چرخه اقتصادی) ۹۸۶/۷ درصد و عامل پنجم (استفاده از تسهیلات بانکی) ۶۲۵/۵ درصد واریانس را محاسبه می کنند. نتیجه گیری: مشخّص گردید بیشترین دلیل برای تمایل به گرفتن سند، تثبیت مالکیت (۷۰ درصد) است. ضمانت (۲۵ درصد) و دریافت وام (۵ درصد) از دیگر دلایل برای گرفتن سند مالکیت بوده است. می توان نتیجه گرفت که عوامل مؤثّر بر گرایش روستاییان به اجرای طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی با حد متوسط تعیین شده دارای تفاوت معناداری است.
الگویابی تخصیص پایدار کاربری زمین در نواحی روستایی شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحث در پایداری نظام سکونتگاه های روستایی، پایش و تحلیل نظام کاربری اراضی است. در دهه های اخیر به دلیل تحولات اجتماعی و اقتصادی سکونتگاه های روستایی شرق گیلان شاهد تخریب و تبدیل اراضی کشاورزی به سایر کاربری های زمین از جمله پوشش سکونتگاهی توسعه کالبدی فضاهای شهری و روستایی بوده ایم. این پژوهش الگوی تخصیص پایدار کاربری زمین را با بهره گیری از الگوی پایش تغییرات پوشش زمین تحلیل می نماید. قلمرو مکانی آن شامل شهرستان های سیاهکل، لنگرود، لاهیجان و آستانه اشرفیه، واقع در شرق استان گیلان است. از جمله دلایل انتخاب محدوده مورد مطالعه وجود تنوع توپوگرافیک (پهنه های ساحلی، دشتی، ییلاقی، پایکوهی و کوهستانی)، توزیع گونه های متفاوت سکونتگاه های روستایی و بیشترین تحولات کاربری زمین در قالب یک محیط جغرافیایی برای طرح ریزی مسئله پژوهش است. پایش زمانی تغییرات پوششی در سال های 1989م. (1368ش)، 2000 م. (1379ش) و 2015 م، (1394ش) و در افق سال 2030 میلادی انجام شده است. نتایج حکایت از این دارد که در پهنه مورد مطالعه، سهم پوشش های سازگار با طبیعت کاهش یافته و سهم پوشش سکونتگاهی افزایش یافته است. از سوی دیگر به کمک تکنیک های آینده نگاری و شناسایی عوامل محرکه کلیدی اثرگذار در تغییرات پوششی، سه سناریو برای تغییرات آینده مورد پیش بینی قرار گرفته است. به منظور اتخاذ رویکردی پایدار در همزیستی با طبیعت وتعادل بخشی سناریوهای متفاوت با به کارگیری از مدل تخصیص زمین (MOLA)، الگوی پیش بینی سال 2030 با وسیع ترین پوشش سکونتگاهی (فضاهای کالبدی روستایی و شهری) در میان الگوها امتیاز به دست آورد. گسترده ترین پوشش سکونتگاهی در الگوی سناریوها، به ترتیب برای سناریوی سوم، دوم و اول حاصل شد. بدین ترتیب الگوی تخصیص زمین نشان می دهدکه تکنیک مورد استفاده، از توانایی حل و فصل تعارضات موجود میان سناریوهای متضاد و تعدیل الگوی پیش بینی برخوردار است.