فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: سیل مهم ترین سانحه طبیعی می باشد که تلفات و خسارات زیادی در بخش های مختلف کشور به جا می گذارد و با توجه به احتمال وقوع سیل در شهر شیراز و اهمیت تاب آوری به ویژه در برابر سیل، پژوهش حاضر با هدف مدل سازی مهم ترین عوامل مؤثر بر تاب آوری اجتماعی و کالبدی شهر شیراز در برابر سیل صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری؛ 50 نفر از اساتید دانشگاهی، خبرگان و مدیران حوزه مدیریت بحران شهر شیراز است که به شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. پس از شناسایی ابعاد و عوامل اولیه با استفاده از روش دلفی این عوامل مورد ارزیابی قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری – تفسیری (ISM)، استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل میک مک، شاخص های وضعیت محله سکونت (C11)، وضعیت قرارگیری وسایل و تأسیسات (C8)، میزان توانمندی و اثربخشی (C10) و میزان اعتماد و همبستگی (C9) دارای قدرت نفوذ و وابستگی ضعیف هستند. شاخص های عمل جمعی و همکاری (C2)، تمرین (C4)، عضویت در گروه ها و شبکه های اجتماعی (C13) از قدرت نفوذ، توان و وابستگی بالایی برخوردارند. متغیرهای میزان مقاومت ابنیه (C1)، وضعیت دسترسی (C7)، نوع نگرش (C5) جزء عناصر اثرپذیر و وابسته می باشند. شاخص های میزان آگاهی (C3)، میزان مهارت اکتسابی (C14)، میزان دانش حاصله (C6)، سطح تدارکات (C12)، جزء متغیرهای مستقل (کلیدی) هستند که تأثیر زیادی بر فرآیند تاب آوری کالبدی و اجتماعی دارد. نتایج: در تحلیل تاب آوری سیستم های انسانی و محیطی در برابر سوانح طبیعی مانند سیل و در تحلیل و کاهش آسیب پذیری شهرها و محلات نباید فقط به بعد کالبدی و ویژگی های فیزیکی جوامع تأکید نمود بلکه باید به ساختارها و ابعاد اجتماعی نیز توجه کرد و شهروندانی توانمندتر به منظور مقابله با سوانح آماده نمود.
سنجش و ارزیابی اثرات حکمروایی خوب شهری بر زیست پذیری شهرها (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
1 - 18
حوزه های تخصصی:
وجود مسائل و مشکلات ناشی از رشد سریع شهرنشینی در کشور و عدم امکان مدیریت جامعه شهری با ابزارها و شیوه های سنتی موجود، ضرورت تغییر در شیوه مدیریت و اداره شهرها را دو چندان کرده است. این تغییر با استفاده از رویکرد حکمروایی خوب شهری قابل تحقق است. رویکرد مذکور باعث افزایش پایداری، کیفیت زندگی و مطلوبیت زیست در شهرها می گردد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر حکمروایی خوب شهری بر زیست پذیری شهر بوشهر می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی–تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های موردنیاز پژوهش، از دو شیوه تحلیل اسنادی و پیمایش بهره گرفته شده است. ابزار پژوهش، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنان شهر بوشهر با جمعیت 223504 نفر است که 446 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده است. بر اساس نتایج اسنادی، شاخص های پژوهش در بخش حکمروایی خوب شهری شامل شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت، قانونمندی، مسئولیت پذیری، پاسخگویی، مشارکت و اجماع محوری می باشد و شاخص های زیست پذیری شهری نیز شامل آموزش عمومی، تفریحات و اوقات فراغت، مراقبت های پزشکی و بهداشتی، امنیت فردی و اجتماعی، پیوستگی و تعلق مکانی، مشارکت و همبستگی، کالاهای مصرفی، اشتغال و درآمد، مسکن، امکانات و خدمات زیربنایی، حمل ونقل، آلودگی، کیفیت بصری (چشم انداز) و کیفیت فضای سبز هستند که رابطه آن ها با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل گردیده است. نتایج نشان داد که وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری و زیست پذیری در شهر بوشهر نامطلوب می باشند. همچنین بین شاخص های حکمروایی خوب شهری و زیست پذیری شهری رابطه ضعیف تا متوسطی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان دهنده تأثیر متوسط و معنادار شاخص های حکمروایی خوب شهری بر زیست پذیری شهر بوشهر است. از بین شاخص های 8 گانه حکمروایی خوب شهری، شاخص های شفافیت؛ عدالت و مسئولیت پذیری، با ضریب بتای 607/0، 593/0 و 513/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر زیست پذیری شهر بوشهر دارند.
برنامه ریزی پابرجا مبتنی بر سناریونویسی در حوزه گردشگری اجتماعی پایدار (مطالعه موردی: شهر میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: رشد سریع صنعت گردشگری که ناشی از رشد شتابنده درآمد در این حوزه در دهه های اخیر از یک سو و تغییر مستمر و عدم قطعیت بالای حوادث مؤثر در این بخش از سوی دیگر، لزوم بهره گیری از روش های نوین آینده پژوهی و برنامه ریزی کلان و بلندمدت را بیش از پیش نمایان ساخته است. لذا هدف اصلی این پژوهش، تدوین سناریوهای آینده گردشگری میبد و آزمون پابرجایی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار می باشد. روش: در پژوهش حاضر، ترکیبی از روش های دلفی، پویش محیطی PEST و تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. پارامترهای کلیدی گردشگری اجتماعی پایدار تجمیع شده و با استفاده از پرسشنامه تحلیل اثرات متقابل با نظر خبرگان عدم قطعیت های کلیدی شناسایی شدند. سپس با استفاده از عدم قطعیت های کلیدی سه سناریو با نام های میبد طلایی (خوشبینانه)، آینده قابل پیش بینی (مناسب) و رکود (بدبینانه) تدوین گردید. یافته ها: پیشینه تاریخی و جاذبه های منحصر به فرد، مدیریت تخصصی، برنامه ریزی سیستمی و سیاست خارجی و روابط بین الملل از تأثیرگذارترین پارامترها و شهر جهانی زیلو، امکانات خدماتی و رفاهی قابل رقابت، کیفیت شبکه راههای زمینی و هوایی و ارتقاء فناوری در گردشگری، از تأثیرپذیرترین پارامترها، تغییرات نرخ ارز متغیر اهرمی ثانویه، کنترل بازار وآداب و رسوم و مراسمات آیینی متغیر مستقل، سرمایه گذاری در بخش گردشگری به عنوان متغیر هدف شناخته شده است. همچنین ظرفیت سازی برای گردشگری در عصر ارتباطات و انسجام اجتماعی به عنوان متغیرهای تنظیمی در گردشگری اجتماعی پایدار میبد شمار می رود. نتیجه گیری: نتایج کسب شده از تجزیه و تحلیل و ارزیابی راهبردهای گردشگری اجتماعی پایدار بیانگر این موضوع است که تعدادی از راهبردها تنها در یک یا دو سناریو، مفید و قوی ملحوظ می شوند و در بقیه دچار ضعف هستند. بنابراین لحاظ کردن راهبردهای چند وجهی که بتواند در موقعیت های متفاوت، پاسخگوی موقعیت باشند، لازم و ضروری به نظر می رسد.
تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
469 - 488
حوزه های تخصصی:
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
رتبه بندی مناطق دهگانه کلانشهر تبریز بر اساس شاخص های شهر خلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
61 - 76
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد سریع جوامع شهری و پیچیده تر شدن مسائل شهری، نقش استفاده از شیوه های جدید برنامه ریزی و مدیریت شهری بیش از هر زمانی دیگر مهم جلوه می نماید. در این رابطه ایده شهر خلاق یکی از بحث های جدیدی می باشد که می تواند شهرها را به سوی رشد و توسعه پایدار سوق دهد. شهر خلاق قادر است تا شهرها را از بن بست های مدیریتی و کالبدی موجود رهایی بخشیده و آنها را تبدیل به مکانی جهت شکوفایی استعدادها و بروز انواع نوآوری ها گرداند. با توجه به اهمیت بکارگیری شیوه های نوین در امر برنامه ریزی و مدیریت شهری، پژوهش حاضر اقدام به ارزیابی و اولویت بندی مناطق دهگانه کلانشهر تبریز بر اساس شاخص های شهر خلاق نموده است تا نتایج حاصل بتواند پاسخگوی نیازها و نارسایی های موجود در این شهر باشد. نوع تحقیق حاضر، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش نیز شامل کل ساکنان کلانشهر تبریز برابر با 1.593.373 نفر می باشد و بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، کروسکال والیس، میانگین و کای اسکوئر استفاده شده و به منظور رتبه بندی مناطق شهر تبریز از مدل تصمیم گیری چند معیاره SAW استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده از آزمون SAW نشان می دهد وضعیت شاخص های سرزندگی فضای شهری و مشارکت بهتر از سایر شاخص های شهر خلاق است. همچنین، منطقه 2 شهر تبریز با نمره نهایی 171/0، در رتبه اول و منطقه 7 با نمره نهایی 074/0 در رتبه های آخر از نظر شاخص های شهر خلاق در بین مناطق دهگانه کلانشهر تبریز قرار گرفته اند.
واکاوی و تبیین سیر تحوّل ضوابط شهری در شهرهای ایران، مورد مطالعه: کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
155 - 170
حوزه های تخصصی:
ضوابط شهری در قالب آیین نامه های منطقه بندی، مکانیزم اجرایی طرح های توسعه شهری هستند. سیر تحوّل ضوابط منطقه بندی در یک قرن گذشته، از شکل گیری ضوابط عملکرد مبنا، تکنیک های اصلاحی تا ظهور ضوابط فرم مبنا و هیبریدی، نشان دهنده توجه بیشتر به ابعاد کیفی فرم محیط انسان ساخت است. بررسی ها نشان می دهد بنیان، اجزا و شیوه مشارکتی تهیه ضوابط نوشهرسازان که در قالب تغییر مبنای ضوابط از عملکرد به فرم ساختمانی ارائه می گردد، در راستای تحقق الگوی شهرسازی انسان محور و پایدار، واجد ویژگی های جامعیت دربرگیرندگی ضوابط عرصه های عمومی و خصوصی، یکپارچگی ضوابط شهری و ساختمانی، زمینه گرایی در فرم و انعطاف پذیری عملکردی است. با توجه به نتایج مثبت مورد انتظار از کاربرد رویکرد فرم مبنا، چهار کیفیت انعطاف پذیری عملکردی، پیش بینی پذیری فرم، تسهیل و پیش بینی پذیری مدت زمان صدور مجوز ساخت و شفافیت و خوانایی، به عنوان معیارهای بررسی روند تحول ضوابط در این تحقیق انتخاب گردید. بر این اساس ضوابط منطقه بندی در سه دوره طرح های توسعه شهری سال های 1351-1374-1393 شیراز با روش توصیفی و تطبیقی-تحلیلی ضوابط و مطالعه اسنادی، با هدف بررسی نیاز به تحول در ابعاد کیفی ضوابط شهری، مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد تحولات در ضوابط طرح ها در یک دوره 40 ساله، صرفاً ازنظر انعطاف پذیری عملکردی همسو با تحولات نظام منطقه بندی بوده است و کماکان ازنظر سایر معیارهای کیفی پیش بینی پذیر بودن فرم، تسهیل و پیش بینی پذیری مدت صدور مجوز ساخت و شفافیت و خوانایی، ضوابط با کاستی روبرو است. لیکن با توجه به انعطاف پذیری عملکردی در ضوابط طرح تفصیلی 1393، ساختار فضایی نظام پهنه بندی و شاخص های پهنه بندی، پتانسیل لازم برای تغییر مبنای ضوابط از عملکرد به فرم ساختمانی و ارتقا وضعیت معیارهای فوق وجود دارد.
سنجش میزان رضایت مندی ساکنان شهری از وضعیت مبلمان شهری (مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
735 - 752
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی برنامه ریزی شهری ارتقای کیفیت زندگی و ایجاد محیطی آرام و جذاب برای شهروندان است. در این میان، مبلمان شهری یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری است که به شکلی وسیع با مفهوم امکانات زندگی، رفاه و روابط اجتماعی مرتبط می شود و می تواند بسترساز تقویت کیفیت زندگی شهروندان باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش مؤلفه های مبلمان شهری (کیفیت محیط، جانمایی صحیح مبلمان، تناسب و زیبایی و ساختار ناموزون شهری) و تأثیر آن بر سطح رضایت مندی شهروندان شهر زاهدان بررسی و تحلیل شده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که داده های آن به کمک مطالعات کتابخانه ای و میدانی (ابزار پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه آماری آن نیز شامل ساکنان شهر زاهدان در سال 1395 (587.730 نفر) است. همچنین حجم نمونه با فرمول کوکران، 323 نفر محاسبه شده و به روش تصادفی ساده برحسب جمعیت مناطق توزیع شده است. به منظور حصول تصویر کلی سطح ارزیابی شهروندان از مؤلفه های چهارگانه مبلمان شهری، از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. برای بررسی ارتباط متقابل عامل های مبلمان شهری و شاخص رضایت مندی نیز محاسبه ضریب هم بستگی پیرسون برای هر زوج از عامل ها و شاخص رضایت مندی صورت گرفت. براساس نتایج مطالعه، میانگین عددی عامل های چهارگانه مبلمان شهری پایین تر از میانگین مفروض آزمون (عدد 3) است. همچنین رابطه معنادار مثبتی میان عوامل مبلمان شهری و شاخص رضایت مندی وجود دارد. در پایان به منظور سطح بندی مناطق پنج گانه شهر زاهدان از نظر مؤلفه های رضایت از مبلمان شهری و تعیین مطلوب ترین منطقه، از مدل ویکور استفاده شد که نتایج آن نشان می دهد مناطق 1 و 3 شهر زاهدان با ضریب 036/0 و 000/1 به ترتیب در بهترین و بدترین وضعیت از نظر شاخص های مبلمان شهری قرار دارند.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر گستره فقر شهری (مطالعه موردی: محله آخماقیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر شهری و گستره فضایی آن از موضوعات چالش برانگیزی است که در حال حاضر بیشتر شهرهای ایران با آن مواجهند. درواقع، این پدیده از سازوکار های حاکم بر سیستم پیچیده شهری نشئت می گیرد؛ سازوکارهایی که در کشورهای جهان سوم به جای کاهش نابرابری سبب تشدید آن شده اند. با توجه به اینکه پژوهش حاضر به توسعه دانش کاربردی در زمینه شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر گستره فقر شهری می پردازد، کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل خانوارهای محله آخماقیه (واقع در منطقه 7 شهرداری) شهر تبریز است. حجم نمونه براساس مدل اصلاح شده کوکران 342 نفر است. در تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از مدل معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار SMART-PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد تمامی مؤلفه های تأثیرگذار بر گستره فقر شهری، نقش مثبت و معنادار دارند؛ به طوری که ارتباط بیرونی بین شاخص های نبود سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی بر شاخص گستره فقر کالبدی، و ارتباط بیرونی و درونی شاخص رفتار مصرفی و مطلوبیت گرایی بر شاخص گستره فقر جمعیتی قابل توجه است. همچنین یافته های پژوهش نشان دهنده هم بستگی قوی بین شاخص های طرد اجتماعی و سیاسی و ناتوان سازی با گستره فقر کالبدی است.
بهینه سازی چند هدفه تخصیص کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم NSGA-II (مورد شناسی: منطقه 10 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی به عنوان یکی از بهترین مدل ها برای حفاظت زیست محیطی و هماهنگ کننده اهداف متضاد و مختلف اقتصادی، اجتماعی و غیره کاربری اراضی است. منطقه 10 کلان شهر تبریز د ر زمینه تناسب و توزیع بهینه کاربری ها د ارای نارسایی بود ه است؛ ازاین رو این تحقیق با هدف بهینه سازی تخصیص کاربری اراضی منطقه 10 کلان شهر تبریز انجام گرفته است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی در زمینه تخصیص کاربری اراضی با هشت کاربری اصلی: مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی، تجاری، آموزشی، درمانی، فرهنگی، فضای سبز، ورزشی، تجاری-مسکونی به تفکیک سه نوع طبقاتی به وسیله الگوریتم ژنتیک از نوع مرتب سازی نامغلوب نسخه دوم (NSGA-II) انجام گرفته است. بدین منظور از چهار تابع هدف حداکثر غیر خطی: بیشینه سازی FAR، بیشینه سازی سود اقتصادی، بیشینه سازی سازگاری، بیشینه سازی فشردگی استفاده شده است. هشت نوع کاربری اراضی اصلی و هشت محدودیت تعریف شد و برای ترکیب مقدار عددی تابع هدف بعد از نرمال سازی، روش مجموع وزن دار به کار گرفته شد. عملگرهای NSGA-II اصلاح شد و مدل پیشنهادی در زبان برنامه نویسی MATLAB توسعه داده شد. مدل با توجه به محدودیت های مدل سازی اجرا شده و برای به تصویر کشیدن خروجی مدل، روش کدگذاری ویژه راه حل ها که خروجی را با نرم افزار GIS مرتبط می کرد، تعریف شد. نتایج، نشان دهنده کارآیی و اثربخشی مدل پیشنهادی و پتانسیل آن در پشتیبانی از فرایند برنامه ریزی شهری و تصمیم سازی است. این پتانسیل از طریق تولید آلترناتیوهای گوناگون کاربری و نمایش راه حل های بهینه به دست آمده است. درنهایت نتایج نشان داد که در صورت بهینه سازی کاربری اراضی درمنطقه 10 کلان شهر تبریز، مقدار FAR به اندازه 13.04 درصد و سود اقتصادی به اندازه 21.06 درصد و سازگاری- فشردگی بین کاربری ها به ترتیب 2.3 و 4.6 درصد افزایش می یابد.
ارزیابی طیف تاب آوری اجتماع های شهری در برابر بحران زلزله بر اساس سناریوهای شدت مختلف و استفاده از نمایه COPRAS (نمونة موردی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهادها و سازمان های فعال در زمینه کاهش سوانح بیشتر فعالیت های خود را بر دستیابی به جامعه تاب آور در برابر سوانح متمرکز ساخته اند. که در این میان بدلیل خسارات وسیع و ناهنجاری های گسترده اجتماعی، زمین لرزه ها از اولویت بالایی در تلاش برای تقویت تاب آوری جوامع در برابر سوانح طبیعی برخوردارند. بنابراین جهت هرجه بیشتر کاهش و جلوگیری از خسارات آن نیازمند مطالعه و بررسی در ابعاد متفاوت است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های کمی کوپراس و تخمین آسیب پذیری به بررسی موضوع در شهر ایلام پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داده است گرایش به مرکز تاب آوری در شهر ایلام بین(0-1) برابر 9/0 درصد و در مرحله بعد 8/0 درصد را نشان داده است. که هم به میانگین تاب آوری شهری (686/0) نزدیک بوده و هم تائید آسیب پذیر بودن مناطقی که پائیین تر از میانگین بوده است را نشان داده است. در نهایت، میزان تاب آوری در شهر ایلام گرایش آن از تمرکز کم به زیاد، سپس نزدیک به میانگین شده و سپس خود را به گروه نما نیاز است برساند. همچنین در دیگر نتایج خسارت اجتماعی - کالبدی در اثر زلزله تا شدت 5 مرکالی با استفاده از وزن متغیرها در مدل کوپراس تعیین و میزان تاب آوری در شهر ایلام بصورت پهنه بندی ارائه گردید. لازم به ذکر است بر اساس مدل کوپراس میانگین تاب آوری در مناطق برابر 65 درصد بوده است.
طراحی مدل ساختاری-تفسیری (ISM) عوامل مؤثر بر ایجاد امنیت پایدار شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
111 - 125
حوزه های تخصصی:
حق حیات و امنیت ازجمله حقوق طبیعی و مقدم و اساس برخورداری از دیگر حقوق و آزادی های اساسی انسان است، امنیت به عنوان شرط بنیادین حیات انسانی در همه جای دنیا و اکثر اسناد بین المللی و قوانین اساسی کشورها قابل درک بوده و مورد تأکید قرارگرفته است. امنیت از جنبه های سنتی که بیشتر بر ابعاد فیزیکی و نظامی تأکید داشته فاصله گرفته است و ابعاد بیشتر و کامل تری از زندگی انسان را در برگرفته است. دراین بین امنیت پایدار شهروندی از مفاهیم نوینی است که ضمن در برگرفتن ابعاد قبلی، جنبه های مختلفی را در برمی گیرد و با مرجع قرار دادن انسان مستقیماً باکیفیت زندگی و کرامت انسانی در ارتباط است؛ مسئله اصلی شناسایی عوامل و شاخص های شکل گیری امنیت پایدار شهروندی است؛ تا با شناسایی این عوامل به وسیله مدل سازی ساختاری تفسیری ارتباط هم افزایانه بین عوامل مشخص گردد. ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری اطلاعات از نوع پژوهش های کتابخانه ای و توصیفی است. عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری امنیت پایدار شهروندی بر اساس مطالعه ادبیات و اسناد بین المللی و مصاحبه با خبرگان مشخص گردیده و سپس با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شده است. درنهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر عوامل، تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که عوامل سیاسی و اقتصادی با بیشترین قدرت نفوذ، زیربنا و محرک اصلی شکل گیری امنیت پایدار شهروندی است و هرگونه اقدام برای ایجاد و ارتقای امنیت پایدار شهروندی، مستلزم اصلاحات در این 2 عامل است. عوامل پیوندی شاملِ اجتماعی، بهداشتی، غذایی، محیطی نیز با تعدد خود در این سیستم نقش حیاتی را بازی می کنند. عامل شخصی/فردی در این سیستم منفعل بوده و در ارتباط با مفهوم امنیت پایدار شهروندی تحت تأثیر سایر عوامل است.
ارزیابی پایداری منطقه ای با رویکرد اقتصاد سبز مطالعه موردی؛ شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاً اقتصاد سبز جایگزین مفهوم توسعه پایدار نیست، بلکه یک عنصر جدایی ناپذیر از سیاست های اقتصادی در مسیر پایداری است و می توان گفت پیش زمینه لازم برای دستیابی به پایداری است؛ زیرا دربرگیرنده سه فاکتور اصلی پیشرفت یعنی توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی است. از این منظر پژوهش حاضر در راستای ارزیابی پایداری منطقه ای استان آذربایجان غربی با رویکرد اقتصاد سبز و بهره گیری از شاخص های این رویکرد جدید در پایداری منطقه ای انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های موردبررسی، این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری برای انجام تحقیق، مسئولان، خُبرگان و کارشناسان مرتبط با موضوع در استان آذربایجان غربی بوده اند. بدین منظور در سطح استان و برای هر شهرستان (17 شهرستان) 25 پرسشنامه و درمجموع 425 پرسشنامه توسط کارشناسان مربوطه تکمیل گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های رادار و بارومتر پایداری اسکات آلن و همچنین آزمون های ضریب همبستگی چندگانه، آنوا و بتا در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل بارومتر پایداری نشان دهنده وضعیت پایداری متوسط استان می باشد. درعین حال آزمون رگرسیون چند متغیره رابطه شاخص های اقتصاد سبز در تحقق پایداری را تأیید می کند؛ همچنین ضریب تبیین بیانگر این مهم است که 81 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط معیارهای مستقل تبیین می گردد؛ بنابراین در صورت بالا رفتن میانگین هر یک از شاخص های اقتصاد سبز در منطقه، نقش و تأثیر آن ها در تحقق پایداری افزایش می یابد. بطوریکه از میان شاخص های بررسی شده، شاخص سلامت محیطی و مخاطرات با مقدار بتای 637/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق پایداری در محدوده موردمطالعه داشته و شاخص خدمات محیطی و رفاه با مقدار بتای 001/0 کمترین نقش و قدرت تأثیرگذاری را در تحقق پایداری استان آذربایجان غربی دارد.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری Vikor و WasPas (مطالعه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
695 - 715
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است، بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محله های شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو کرده است. شهر کرمان از جمله شهرهایی است که در سال های اخیر با رشد بسیار چشمگیری همراه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات شهری در میان مناطق شهری شهر کرمان و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (شهر کرمان) است. گردآوری داده های پژوهش با ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل کمی ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی و برای بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات در چهار منطقه شهری شهر کرمان از مدل WasPas و Vikor استفاده شد. همچنین برای محاسبه هم بستگی میان دو متغیر میزان جمعیت و دسترسی به خدمات در مناطق شهری کرمان، مدل اسپیرمن کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد توزیع فضایی خدمات در مناطق چهارگانه شهر کرمان نامتعادل و اختلاف میان مناطق در برخورداری از خدمات شهری مشهود است. براساس نتایج هر دو مدل، مناطق 1 و 2 بهترین وضعیت و مناطق 3 و 4 وضعیت ضعیفی را از نظر داشتن خدمات شهری دارند.
تحلیلی بر نقش مذهب شیعه در شکل گیری نشانه های تزئینی دوره صفوی در اصفهان (مطالعه موردی: مسجد شیخ لطف الله و مسجد امام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساماندهی مساجد دوره صفویه در اصفهان می توان اصولی را یافت که به عنوان زیرساخت تصمیم گیری طراحان این دوره برای طراحی نقوش و تزیینات بوده است. لذا پژوهش حاضر، سعی برآن دارد که با هدف یافتن میزان همگرایی این اصول با یکدیگر در طراحی تزیینات مساجد، به این سؤال پاسخ دهد که مذهب شیعه چه تأثیری بر شکل گیری نشانه های تزئینی مساجد دوره صفوی در اصفهان از جمله مساجد امام و شیخ لطف الله داشته است. با استفاده از نتایج این پژوهش می توان نشانه هایی تزیینی را منطبق بر مذهب شیعه استخراج نمود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و از روش تطبیقی-مقایسه ای جهت بررسی و استخراج تمایزات و تشابهات نقوش تزئینی دو مسجد شیخ لطف الله و امام اصفهان و با اتکا به منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. برای تفسیر محتوایی داده های متنی از طریق فرایندهای نظام مند کدبندی، مقوله و تم سازی با تکنیک گراندد تئوری استفاده شده است. نتیجه گیری نهایی موضوع پژوهش با توجه به کدهای استخراج شده با استفاده از نرم افزار ATLASti از اسناد موجود و اطلاعات جمع آوری شده از نقوش تزئینی مربوط به مساجد امام و شیخ لطف الله اصفهان به طور تفضیلی مورد بحث قرار گرفت. در معماری مذهبی دوره صفویه اصفهان، نوعی تشابه بین دو مسجد شیخ لطف الله و امام وجود دارد و اصول تعادل در این آثار رعایت شده است و حتی با در نظر گرفتن محدوده زمانی یکسان در ساخت و تزئین بنا، بازهم تنوع نقوش بین هر دو مسجد وجود دارد، اما با وجود تنوع در شکل گیاه ها و گل ها، رنگ ها نقوش گیاهی، خوشنویسی، تناسبات ریاضی و هندسی، آیات قرآنی در نهایت اصول اولیه ترسیم این تزئینات مشابه است.
تحلیل فضایی سرزندگی در فضاهای شهری مطالعه موردی پیاده راه 17 شهریور تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
107 - 124
حوزه های تخصصی:
تقویت و گسترش فضاهای عمومی شهری، فعال، پویا و سرزنده به عنوان یکی از اهداف راهبردی ارتقای کیفیت محیط مصنوع شهری موردتوجه برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. سرزنده ساختن حیات شهری مستلزم انسانی کردن و بعد انسانی دادن به آن است. هدف این مقاله تحلیل وضعیت کالبدی- فضایی پیاده راه 17 شهریور تهران به منظور ایجاد محیطی سرزنده جهت جذب جمعیت و گذران اوقات فراغت است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شاخص ها و داده های مورداستفاده به شیوه اسنادی و برداشت میدانی محیط جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Arc GIS انجام شده است. تحلیل ها نشان می دهد بیش از نیمی از مساحت محدوده را کاربری های نامناسب برای پیاده روی و فراغت تشکیل می دهد و نزدیک به 65 درصد فعالیت های ارائه شده در محدوده جاذب جمعیت نیستند، همچنین وضعیت دسترسی به محدوده با حمل ونقل عمومی و خصوصی مناسب ارزیابی شده است. اکثر افرادی که در محدوده بودند از مناطق هم جوار آمدند و افراد کمتری از مناطق شمالی و غربی به محدوده آمدند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است برنامه ریزی و طراحی محیط ساخته شده نقش بسزایی در گسترش پیاده روی دارد، زیرا در قسمت های شمالی محدوده با توجه به اینکه کاربری ها و فعالیت های متنوع و منعطف تری نسبت به بخش های میانی و جنوبی دارد، تراکم جمعیت بیشتر و عابران پیاده بیشتری در آن بخش تردد می کنند و دیگر اینکه برای افزایش قابلیت پیاده روی و سرزندگی محیط علاوه بر محدودیت دسترسی اتومبیل باید به ساختار محیط و کالبد آن هم توجه شود.
ارزیابی الگوی پراکنش پارک های شهری مطالعه موردی: منطقه سه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
1 - 18
حوزه های تخصصی:
ثابت شده که پارک و فضای سبز شهری مزایای اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی، و زیباشناسی گسترده ای دارند و نقش مهمی در پایداری شهرها ایفا می کنند. منطقه سه شهر اهواز با وجود مشکلاتی چون همجواری های نامناسب، کمبود پارک، توزیع نابرابر پارک، دسترسی نامناسب به همراه شدت گرما، وجود آلودگی حاصل از صنایع و گرد و غبار، انجام پژوهشی در ارتباط با وضعیت پارک ها را ضروری ساخته است. بنابراین، هدف پژوهش ارزیابی الگوی پراکنش پارک ها در منطقه سه شهر اهواز است. رویکرد پژوهش «کاربردی» و روش انجام آن «توصیفی و تحلیلی» است. اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده است. 5 شاخص کمّی و 7 شاخص کیفی برای ارزیابی پارک ها در نظر گرفته شدند. این شاخص ها به وسیله ابزارهای موجود در نرم افزار ArcGIS مورد بررسی قرار گرفتند. از نرم افزار PROMETHEE نیز برای رتبه بندی پارک ها استفاده شد. محاسبات نشان دادند که توزیع پارک ها در تناسب با تراکم جمعیتی نیست، از 30 محله منطقه سه اهواز، 25 محله در ارائه خدمات پارک به ساکنان خود با مشکل مواجه اند، پارک های این منطقه، در شاخص های مساحت، پوشش جمعیتی، سرانه، سلسله مراتب، دسترسی، مرکزیت، مجاورت با کاربری های ناسازگار و پیک ترافیک شرایط مطلوبی ندارند، محلات سازمانی متعلق به شرکت نفت بیشترین برخورداری از پارک را دارند، و از لحاظ شاخص های کمّی و کیفی، پارک ده قطعه ای با Phi = 0/303 مطلوب ترین و پارک کارون با Phi = - 0/336 نامطلوب ترین پارک این منطقه است. بنابراین نتیجه گیری می شود که توزیع پارک ها در منطقه سه اهواز در تناسب با استاندارد سطح و سرانه و معیارهای مطلوبیت مکانی نیست.
شهر دانش محور؛حلقه ضروری اتصال به شهر آینده
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه اخیر جهان شاهد تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فنی و محیطی عمده ای بوده است که به طور عمیقی بر الگوهای شهرنشینی، فعالیت های انسانی و سبک زندگی تأثیر گذاشته اند؛ چنان که چالش های جهانی شدن، اقتصاد دانش محور، جامعه شبکه ای، تغییرات آب وهوایی، فناوری های ارتباطات و اطلاعات، فناوری های حمل ونقل، شکاف دیجیتالی، شهرنشینی سریع و افزایش روزافزون شهرها به موضوع های اصلی پژوهشگران، برنامه ریزان، سیاست گذاران و مدیران تبدیل شده اند. در همین راستا، شهر دانش محور از مفاهیم جدید در حوزه مطالعات شهری است که با توجه به مسائل و مشکلات روزافزون شهرها و لزوم مدیریت و توسعه این سیستم بر مبنای دانش مطرح شده است. شهر دانش محور رویکردی توسعه ای است که هدف نهایی آن دستیابی به توسعه شهری پایدار و پیشرفت اقتصادی است. این شهرها می توانند با بهره گیری از دانش، راه حل های مؤثری برای مشکلات یافته و در عرصه رقابت جهانی فرصت های تازه ای را ایجاد کنند. به علاوه، رویکرد دانش محوری بر نظریات برنامه ریزی آینده نیز تأثیرگذار خواهد بود. ازاین رو، این مقاله با روشی کیفی پس از بیان جریان های تأثیرگذار بر پیدایش مفهوم توسعه شهری دانش محور و معرفی ویژگی های آن، ردپای رویکرد دانش محوری را در نظریات برنامه ریزی ارائه می نماید. نتایج نشان می دهد همان طور که برنامه ریزی خردگرا و برنامه ریزی جامع تحت تأثیر اقتصاد سرمایه داری بودند، در برنامه ریزی مشارکتی رد پای اقتصاد دانش محور مشاهده می شود؛ به طوری که نقش برنامه ریز از دانای کل به تسهیل گیر تغییر کرده و پایه های اقتصادی برنامه ریزی نیز از اقتصاد سرمایه داری به سمت اقتصاد دانش بنیان حرکت کرده اند. لذا به نظر می رسد نظریات برنامه ریزی آینده، به سمت رویکرد مبتنی بر برنامه ریزی دانش محور درحرکت باشند.
ارزیابی میزان رضایت گردشگران از محصول گردشگری با استفاده از مدل HOLSAT مطالعه موردی: استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
87 - 104
حوزه های تخصصی:
افزایش روز افزون و گسترش گردشگری در مناطق مختلف دنیا سبب شده که، گردشگری به عنوان بزرگ ترین صنعت جهان معرفی گردد و توجه برنامه ریزان را به خود جلب کند و به یکی از فعالیت های اقتصادی که دارای پتانسیل بالا می باشد تبدیل شود که با نیروی قدرتمند خود سبب تغییرات در اقتصاد کشورها می شود. در این راستا رضایت گردشگران تأثیر بسیاری بر جهت گیری منافع اقتصادی آن دارد. از این رو پژوهش حاضر درصدد سنجش رضایت گردشگران از محصول گردشگری استان ایلام با استفاده از مدل HOLSAT است، برای این منظور از روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش گردشگرانی هستند که به قصد گردشگری به استان ایلام سفر کرده اند. حجم نمونه 250 نفر از گردشگران هستند که به صورت تصافی ساده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Excel استفاده شده است. نتایج حاصل از سنجش رضایت گردشگران در مدل HOLSAT گویای سطوح متفاوت رضایت گردشگران از ابعاد محصول گردشگری است. به طوری که مولفه های ابعاد مورد بررسی جاذبه مقصد، دسترسی مقصد و تصویر از مقصد رضایت گردشگران از محصول گردشگری استان ایلام در روی سناریوی ( Win) و در بعضی از مولفه های ابعاد تسهیلات و هزینه های مقصد در روی سناریوی (Lose) قرار دارد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت گردشگران تا حدود بسیاری از محصول گردشگری استان ایلام رضایت دارند.
تحلیل فضایی شاخص های تبیین کننده تاب آوری در زیرساخت شریانی حمل ونقل (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
375 - 391
حوزه های تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای ارتقای ظرفیت مانایی مؤلفه های توسعه شهری در برابر حوادث و بلایای انسانی و طبیعی است. آگاهی و اتخاذ سیاست های راهبردی برای بسترسازی تفکر مانایی و تحمل پذیری این مؤلفه ها، به خصوص در بخش زیرساخت های شریانی مانند شریان های حمل ونقل شهری، امری ضروری و مهم در شهرها و به خصوص کلان شهرها، به جهت تراکم جمعیت و تراکم مصرف آنها می باشد. براین اساس، پژوهش کاربردی-توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، به تحلیل تاب آوری زیرساخت شریانی حمل ونقل در کلان شهر اهواز پرداخته است. بدین منظور پنج شاخص تبیین کننده، یعنی الگوی طراحی شبکه شریانی، قرارگیری در بافت شبکه، درجه محصوریت شبکه، سنخ شناسی شبکه و تراکم مصرف شبکه با استفاده از روش دلفی و شیوه نمونه گیری هدفمند شناسایی شد و مبنای تحلیل و ارزیابی میزان تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز قرار گرفت. جهت وزن گذاری شاخص های تبیین کننده، از دیدگاه های پانزده کارشناس مرتبط با موضوع مورد بحث استفاده شد. ابزارهای تحلیلی پژوهش، مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS) و تحلیل فضایی (Spacial Analysis) در قالب نرم افزار Arc GIS 10-3 است که متناسب با اهداف پژوهش برای تحلیل وزن ها و نمایش و تحلیل فضایی تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در گستره فضایی کلان شهر اهواز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد پیشران تبیین کننده درجه محصوریت شبکه بیشترین حساسیت را برای تبیین تاب آوری در حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز دارد. از سوی دیگر، تحلیل فضایی پیشران های تبیین کننده سه نقطه بحرانی با لکه های داغ را در بخش های مرکزی، شمالی و غربی کلان شهر اهواز برای سنجش تاب آوری حمل ونقل شهری نشان می دهد.
کاربرد توابع وزن - شاهد در مدلسازی ارتباط میان متغیرهای محیطی و الگوی پراکنش محوطه های باستانی مطالعه موردی: شهرستان های بروجن و لردگان استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاعات در زمینه باستان شناسی و پراکنش نقاط باستانی به جهت امکان تجزیه و تحلیل جوامع گذشته و آثار برجای مانده از آنها، از اهمیت خاصی برخوردار است. اما متأسفانه اطلاعات ما در مورد محوطه های باستانی و الگوی پراکنش آنها اغلب با نقص و عدم قطعیت همراه است.در مطالعه حاضر از تکنیک های آماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت دریافت ارتباط میان متغیرهای محیطی (شامل: فاصله از چشمه ها، فاصله از رودخانه های دائمی، فاصله از قنات ها و چاه های آب، فاصله از جاده های مالرو و فاصله از قبرستان ها) که بر الگوی پراکنش جمعیت بشر در اعصار مختلف تعیین کننده و تأثیرگذار بوده اند،استفاده شده است. در میان تکنیک های آماری، توابع وزن-شاهد قادرند از دانسته ها و نادانسته های کاربر در مورد وقوع یک پدیده (مکان و محوطه های باستانی) استفاده نماید و با پردازش فرضیات از روی دانسته ها و محدود کردن فرضیه ها در مواردی که دانش دقیق وجود ندارد و در نهایت ترکیب وزنی ورودی ها، نقص اطلاعات را در نتایج نهایی نمایش دهد. برای ارزیابی صحت مدلسازی از آمارهROC استفاده شده است و نتایج تحقیق نشاندهنده توانایی بالای این مدل در پیش بینی پهنه های مساعد مکان ها و محوطه های باستانی شناخته نشده در شهرستان های بروجن و لردگان استان چهارمحال و بختیاری بوده است (89/0=ROC ). این رویکرد بعنوان راهکاری مناسب جهت تصمیم گیری و مدیریت در زمینه پژوهش های باستان شناسی است و از نتایج این تحقیق می توان جهت مدیریت و برنامه ریزی بررسی ها و کاوش های باستان شناسی، اولویت بندی پهنه های مستعد موجود از لحاظ اهمیت باستانی و در نهایت صرفه جویی در هزینه های زمانی و اقتصادی استفاده نمود.