فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی اصول، اهداف و شاخص های بازآفرینی شهری درتعدادی ازکشورها و قیاس آنها با ایران و همچنین ارزیابی عملکرد دفاتر تسهیل گری بافت های فرسود در دستیابی به اهداف بازآفرینی شهری جامع پایدار درکلان شهر شیراز انجام شده است. عملکرد این دفاتر از نظر سه گروه ساکنین، کارشناسان مدیریت شهری و کارشناسان دفاتر در ارتباط با دستیابی به اهداف رویکرد بازآفرینی شهری جامع پایدار در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق ترکیبی از روش های اسنادی (مکتوبات موجودو...) و پیمایشی (پرسشنامه، مصاحبه و...) و با استفاده از روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی صورت گرفته و در مرحله ارزیابی میزان موفقیت و تاثیر دفاتر در دستیابی به اهداف بازآفرینی از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مولفه های بازآفرینی شهری جامع پایدار در ایران با دیگر کشورهای مورد بررسی انطباق دارد، همچنین شرح خدمات دفاتر تسهیل گری با مولفه های بازآفرینی جامع پایدار شهری در ایران منطبق است. ارزیابی عملکرد دفاتر از دید سه گروه مردم، مدیریت شهری و دفاتر تسهیلگری موفق ارزیابی گردیده است. چنانکه دستیابی به اهداف کالبدی در رتبه اول و به ترتیب اهداف اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی قرار دارد.
ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط شهر اساسا یک مفهوم چند بعدی بوده و شامل ابعاد فیزیکی، فضایی، اقتصادی و اجتماعی محیط زیست شهری می شود. بر این اساس کیفیت محیط شهری می تواند بر روابط اجتماعی شهروندان تاثیرگذار باشد. افراد بر اساس منافع خود، ارتباطات اجتماعی را شکل داده و بر اساس توقعات، هنجارها و نقشهای معین خ ود، ب ه آن م ی پردازند. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا در پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان است تا گام مثبتی در جهت افزایش کیفیت محیطی فضاهای شهری و همچنین بهبود و ارتقاء سطح روابط و تعاملات اجتماعی در این فضاهاست. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی _ تحلیلی است حجم نمونه نیز به دلیل پویایی و نامشخص بودن جمعیت پیاده راه بوعلی سینا از فرمول (تعیین حجم نمونه جامعه نامعلوم) برابر با 225 انتخاب گردید. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بوده است. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS ) تحلیل واریانس یک طرفه Tو آزمون همبستگی خی دو Chi-Square Tests) بهره برده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت محیطی و روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا ارتباط بالایی وجود دارد و دو متغیر سرزندگی و کیفیت عرصه های همگانی در کیفیت محیطی بیشترین تاثیرگذاری را بر سطح روابط اجتماعی در پیاده راه بوعلی سینا دارند. در واقع می توان از نتایج این پژوهش چنین استنباط کرد که این کیفیت محیط است که باعث ماندگاری فرد در فضا و ایجاد کنش اجتماعی در آن می شود. و ارتقاء و بهبود این کیفیت باعث ارتقاء سطح و بهبود روابط اجتماعی در فضاست به همین دلیل پیشنهادهای این پژوهش در جهت افزایش کیفیت محیطی در فضا ارائه شده است.
ارزیابی مؤلفه های امنیت شهری بر پایه رویکرد ساختارگرا - موردشناسی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت یکی از ارکان اساسی دستیابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار می باشد. در این راستا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی مؤلفه های امنیت شهری بر پایه رویکرد ساختار گرا از نگاه شهروندان در شهر ارومیه می باشد. این پژوهش با رویکردی کاربردی و به شیوه «توصیفی- تحلیلی» انجام شده که با استفاده از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه امنیت در فضاهای شهری را در قالب نظریه ساختاری در سه بعد بنیادی، دینامیک و ایمنی در شهر ارومیه مورد تحلیل قرار داده است. جامعه نمونه پژوهش 322 نفر از شهروندان شهر ارومیه می باشند که براساس فرمول عمومی کوکران به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. میزان پایایی سازه های پژوهش 73 درصد و میزان روایی آن به میزان 71 درصد ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و متناسب با اهداف پژوهش از آزمون های همبستگی، آزمونT و تحلیل تشخیص در قالب نرم افزارSPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اولاً ارزیابی ارتباط بین مؤلفه های تبیین کننده امنیت از دیدگاه ساختارگرایی در شهر ارومیه حاکی از آن است که این مؤلفه ها دارای همبستگی درونی بالایی برای تبیین مقوله امنیت در شهر ارومیه می باشند. ثانیاً ارزیابی اولویت مؤلفه های امنیت از دیدگاه ساختاری برای بسترسازی و تبیین امنیت در فضاهای شهری در ارومیه بیان گر اولویت مؤلفه بنیادی در امنیت شهری با توجه به اختلاف از میانگین مبنای پایین 0858/0 به نسبت مؤلفه دینامیکی با 3575/0 اختلاف از میانگین و مؤلفه ایمنی با 3982/0 اختلاف از میانگین مبنا می باشد و ثالثاً پیش بینی فرایند تحقق امنیت شهری در شهر ارومیه از طریق مؤلفه های منتخب نشان می دهد که مؤلفه ایمنی با میزان لامبدای 201/0 و میزان پیش بینی کلی 502/0 دارای پیش بینی قوی تر و بهتری به نسبت سایر مؤلفه ها برای تحقق امنیت در فضاهای شهری ارومیه می باشد.
شناسایی عوامل اجتماعی - فرهنگی مؤثر بر حفظ محیط زیست (مطالعه موردی: شهروندان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسائل زیست محیطی، مفهوم اجتماعی به خود گرفته و می توان گفت مشکلات زیست محیطی ریشه فرهنگی – اجتماعی دارند. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است. هدف از تحقیق شناسایی نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در حفاظت از محیط زیست در بین شهروندان کاشانی است. جامعه آماری تحقیق از 275325 نفر ساکنان بافت قدیم و جدید شهر کاشان تشکیل شده است که از این بین با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی خوشه ای تعداد 300 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. ابزار تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته می باشد که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 84/0 به تأیید رسیده است. نتایج حاصل از کاربرد آزمون تی مؤید معناداری نقش عوامل سرمایه فرهنگی، همبستگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، دانش زیست محیطی، آموزش های اجتماعی فرهنگی زیست محیطی، دینداری و هویت فرهنگی بر حفاظت از محیط زیست است. ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین عوامل سرمایه فرهنگی، هویت اجتماعی- فرهنگی و همبستگی اجتماعی و تأثیر آنها بر حفظ محیط زیست رابطه معنی داری وجود ندارد. اما بین مشارکت اجتماعی و آموزش های اجتماعی و فرهنگی در خصوص مسائل زیست محیطی و حفظ محیط زیست رابطه معنادار است، به این صورت که هر چقدر مشارکت اجتماعی افراد جامعه بیشتر باشد، حفاظت از محیط زیست توسط آنها نیز بیشتر می باشد و نیز هر چه افراد جامعه آموزش های بیشتری در زمینه مسائل زیست محیطی دریافت نمایند با قشری روبه رو خواهیم شد که بیشتر به حفظ محیط طبیعی اطراف خود اهمیت می دهد.
بررسی نقش مکان های سوم بر ارتقای زندگی اجتماعی شهر زنجان در بازه زمانی انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: محدوده سبزه میدان شهر زنجان-ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی اجتماعی شهروندان زنجان، همواره از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته است که یکی از آن ها مکان های سوم است. این مکان ها همواره محلی برای جاری شدن زندگی غیررسمی در مقابل زندگی رسمی بوده اند و از این رو، همواره نقشی اساسی در زندگی اجتماعی عمومی شهر داشته اند. مکان سوم به عنوان یکی از نهادهای اصلی حوزه عمومی، مکانی است که اولدنبرگ آن را به عنوان پناهگاه در مقابل خانه یا محل کار تعریف می کند که افراد می توانند به صورت منظم به آن سر بزنند و با دوستان یا غریبه ها ارتباط برقرار کنند. هدف این پژوهش، بررسی انواع مکان های سوم و تغییرات آن ها در گذر زمان و نیز مطالعه تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی شهروندان زنجان است. در این مطالعه، محدوده سبزه میدان بررسی می شود. برای انجام دادن پژوهش حاضر، ابتدا تمامی مستندات مربوط (در مطالعات کتابخانه ای) بررسی شدند و سپس از طریق مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه های گروهی متمرکز، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی توصیفی، روند تغییر فرم و کارکرد این مکان ها بررسی شد و نتایج بررسی، در قالب ماتریس های تحلیلی نمایش داده شدند. مطالعه روند تغییر مکان های سوم نشان می دهد مکان های سومی که در سه دوره بررسی شده ثابت باقی مانده اند، یا ماهیتی مذهبی دارند یا یکی از اجزای اصلی بازار محسوب می شوند. همچنین مهم ترین تأثیر این مکان ها، بر حوزه عمومی و خرد جمعی بوده است؛ به طوری که هرچه به عهد معاصر نزدیک می شویم، حوزه عمومی گسترده تر می شود، نقش مردم در فضاهای جمعی اهمیت بیشتری می یابد و تأثیر این فضاها در جهت گیری خرد جمعی و افکار عمومی افزایش پیدا می کند. این روند صعودی، حاصل تغییراتی است که در ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه صورت پذیرفته است. عمده ترین این تغییرات را می توان در فضاهای جنسیتی، زندگی شبانه و همچنین تأثیرات جامعه روشنفکری مشاهده کرد.
تحلیل فضاهای عمومی شهری با رویکرد امنیتی به روش S.A (مورد مطالعه: بوستان آزادی شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت بوستان آزادی شهر اردبیل به عنوان مهم ترین بوستان در این شهر از منظر مؤلفه های امنیتی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش برداشت میدانی و فرم محقق ساخته استفاده شده است. در انجام این پژوهش از 15مؤلفه و 72شاخص استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ممیزی ایمنی(S.A) و برای رتبه بندی معیارها از مدل ویکور(VIKOR) استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که الف) وضعیت عمومی بوستان از نظر مؤلفه هایی مثل نشانه ها، خطوط دید، مکانهای کور و بدون دفاع، کاربری های مجاور و تعمیر و نگهداری بوستان مطلوب است. ب) وضعیت امنیتی بوستان در برخی مؤلفه ها ازجمله خوانایی و نوع مبلمان شهری کاملاً نامطلوب است. نتیجه نهایی اینکه وضعیت عمومی این بوستان از نظر مجموع مؤلفه های امنیتی تا حدودی مطلوب است.
تحول مدیریت شهری از طریق تقویت رابطه بین فرهنگ و هوش سازمانی در شهرداری نمونه موردی: شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرداری ها از مهم ترین نهادهایی هستند که بیشترین مراجعات مردمی را داشته و با وجود تنگناهای متعدد مالی و غیرمالی، بیشترین اقدامات عمرانی و اجرایی را در شهر به انجام می رسانند. با این وجود، در رده بندی میزان رضایت از خدمات ارائه شده، بالاترین شکایت های مردمی را به خود اختصاص می دهند. برای رفع این مشکل، راهکارهای متعددی مورد توجه قرار گرفته است و از آن میان بیشترین تأکید بر افزایش میزان اثر بخشی و کارآیی سازمان از طریق بهره مندی از ظرفیت های داخلی به خصوص هوش و فرهنگ سازمانی بوده است. به همین منظور، این بررسی با هدف تعیین اثر فرهنگ سازمانی و نقش این عامل بر هوش سازمانی برای افزایش کارآیی و اثر بخشی انجام شد. این مطالعه توصیفی و تحلیلی در شهرداری مشهد به انجام رسیده و از بین افراد شاغل به کار در این نهاد، 200 نفر به صورت تصادفی ساده گزینش و مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و هوش سازمانی آلبرخت به دست آمده است. اطلاعات و داده های گردآوری شده به این شیوه، با بهره گیری از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel به انجام رسیده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که از دیدگاه کارکنان، بین فرهنگ سازمانی با ابعاد هوش سازمانی (چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، روحیه، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد)، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و این شرایط می تواند بر بهره وری و اثربخشی سازمان تأثیرگذار باشد. با توجه به اثر فرهنگ سازمانی بر ارتقای سطح هوش سازمانی، می توان از این عامل برای افزایش بهره وری و اثر بخشی در شهرداری مشهد، استفاده کرده و با کمترین امکانات، بالاترین راندمان را در اختیار شهروندان قرار داد.
شناسایی کانون های محرک توسعه خلاق در بافت تاریخی با رویکرد گردشگری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
405 - 423
حوزه های تخصصی:
نظریه شهر خلاق پارادایم برنامه ریزی در زمانه ای است که جهانی شدن وجوه مختلف زندگی بشری از مهم ترین مشخصه های آن به شمار می رود و در آن اهمیت روزافزون خلاقیت و فرهنگ در اقتصاد و البته ضرورت نیاز به مکان و فضاهای خاص و نشان مند وجود دارد. بدون شک بافت های تاریخی منابع سرشار میراث و محلی مناسب برای به کارگیری رویکرد شهر خلاق هستند. نظریه شهر خلاق و پیدایش سیاست گذاری های مداخله گر در بافت های تاریخی، به دلیل توجه متناسب به ابعاد اقتصادی-اجتماعی و ظرفیت های محلی در میان سیاست گذاران و متخصصان شهری با استقبال گسترده ای مواجه شده است. در چنین فضایی آنچه توانست به عنوان بازیگر جدید عرصه اقتصاد و مدیریت شهری نقش بازی کند، سیاست های فرهنگی بود که در آن ، قلمروهای عمومی و کانون محرک توسعه هدف گذاری اصلی برای تحولات آینده شهرها قلمداد می شد؛ بدین منظور در این مقاله سعی شده است با تأکید بر فعالیت های گردشگری و با بررسی نظریات نوین توسعه خلاق، پهنه های محرک توسعه بافت تاریخی منطقه بررسی و شناسایی شود. الگوی تحقیق مورد نظر توصیفی، تحلیلی و اکتشافی است. در روش انجام تحقیق نیز از مدل سنجش قابلیت اراضی و تصمیم گیری چندمعیاره، همچنین تلفیق آن ها با فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و منطق ارزش گذاری لایه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج تحقیقات نشان می دهد که به محدوده میدان فردوسی، میدان بهارستان و پارک شهر به عنوان محدوده های محرک توسعه توجه شده است.
اولویت بندی راهبردهای احیای بافت تاریخی شهر مراغه با تأکید بر رویکرد بازآفرینی فرهنگ مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
77 - 94
حوزه های تخصصی:
مراکز تاریخی شهرهای ایران مهم ترین جاذبه های گردشگری این شهرها هستند و وجوه تمایز و خصوصیات منحصربه فرد مکانی، تاریخی و فرهنگی هر شهر را باید در همان بافت تاریخی و آثار کالبدی و معنایی به جامانده در آن جستجو کرد. سیستم شهری در بافت های تاریخی که یکی از ارکان ارزشمند و هویت بخش در شهرها هستند، مشکلات فراوانی دارند؛ بنابراین، در این راستا مدیریت شهری نیاز به شناسایی و تبیین مسائل سیستم شهری دارد و از آنجایی که اجرای هر طرح یا برنامه،دردرجه اول به شناخت تنگناها و امکانات،تعیین اهداف، راهبردها و سیاست ها نیازدارد. مقاله حاضر بر آن است تا با شناخت فرصت ها، تهدیدهای موجود در بافت تاریخی با رویکرد بازآفرینی، فرهنگ مبنا به استخراج راهبردها و سیاست های احیا دست یابد. بدین منظور پس از معرفی محدوده مرکزی-تاریخی مراغه، مؤلفه های اصلی احیای فضاهای تاریخی شهرها در قالب ماتریس سوات در محدوده بافت تاریخی ارزیابی شده است. سپس با توجه به اینکه همه راهبردها به طور یکسان قابلیت اجرایی ندارد، راهبردها را برمبنای اصول و معیارهای مدیریت راهبردی، طی مطالعات پرسشنامه ای از مسئولان و متخصصان شهری با استفاده از روش الکتره اولویت بندی کرد. از این رو راهبردها به ترتیب عبارت اند از: 1. تبدیل بناهای تاریخی به مکان های مورد استفاده گردشگران (هتل، رستوران و موزه)؛ 2. تغییر ترکیب فعالیتی محدوده و جایگزینی فعالیت های گردشگری و پذیرایی؛ 3. ساماندهی فعالیتی بازار و بازسازی بازارچه ها، بالاترین اولویت را برای احیای بافت تاریخی دارند.
تبیین موانع فراروی جابه جایی پایتخت در ایران با رویکردی آمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی نظام حکومتی در ایران متمرکز است. از آنجا که در حکومت های متمرکز و تک ساخت، امنیت مرکزیت سیاسی (پایتخت) با امنیت کل نظام سیاسی (امنیت ملی) ارتباط مستقیمی دارد، جابه جایی پایتخت در ایران از دو منظر اهمیت ویژه ای پیدا می کند: اول سامان دهی شهر تهران و تعادل بخشی به نظام شهری و منطقه ای کشور و دوم حفظ امنیت سیاسی کشور. جابه جایی پایتختِ افزون بر 220ساله ایران از تهران به نقطه ای دیگر ازجمله مباحثی است که همواره طی سال های اخیر بدان پرداخته شده است. اما به علل مختلف تاکنون اقدامی عملی در این خصوص صورت نگرفته است. از این رو هدف از نگارش این مقاله که با روش توصیفی – تحلیلی و پیمایشی نگاشته شده است، شناسایی موانع و چالش های اصلی فراروی جابه جایی پایتخت و ارائه راهبردهایی در جهت رفع این موانع است. در این راستا هفت مؤلفه اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اجرایی، اجتماعی – فرهنگی، قانونی و طبیعی – اکولوژیکی در قالب 55 گویه انتخاب و توسط نخبگان دانشگاهی وزن دهی شد. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل معادلات ساختاری، نتایج حاکی از آن است که عامل قانونی با ده گویه بیشترین تأثیرات مستقیم (89/0) و غیرمستقیم و موانع طبیعی – اکولوژیکی با میزان اثر 33/0 کمترین اثر را بر جابه جایی پایتخت گذاشته است. همچنین نتایج مدل تحلیل شبکه برای اولویت سنجی موانع نشان می دهد نظر کارشناسان، اولویت را به موانع اجرایی داده است که با وزن نهایی 218/0 و نرخ ناسازگاری 222/0 رتبه نخست را در اولویت بندی موانع کسب کرده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر پیشبرد فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی توسعه گردشگری (مطالعة موردی، منطقة آزاد ماکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، عوامل مؤثر بر پیشبرد فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی توسعة گردشگری در منطقة آزاد ماکو مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی و کاربردی است، جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش نیز، مردم ساکن در محدودة منطقة آزاد ماکو، به تعداد 183453نفر می باشند که از میان آنها بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه، 383 نفر تعین گردیده است. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، پرسشنامه می باشد، که مبتنی بر 38 سوال (4 سؤال عمومی و 34 سؤال تخصصی) طراحی شده و برای تعین روایی و اعتبار آن، از روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای به دست آمد 824/0 می باشد. افراد نمونه نیز، از طریق نمونه گیری تصادفی ساده، خوشه ای و طبقه ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، بنا به ضرورت از شیوه های آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی (روش هایی نظیر رگرسیون و تحلیل مسیر) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که توانمندسازی جوامع محلی، باعث تقویت سرمایة اجتماعی محلی و سطح بالای سرمایة اجتماعی باعث ارتقاء فرهنگ مشارکت محلی در برنامه ریزی و توسعة گردشگری می شود؛ همچنین، برنامه ریزی جامع توسعة گردشگری نیز چهارچوب قانونی برای تقویت سرمایة اجتماعی و تشویق و ترغیب سرمایه گذاری در ظرفیت سازی اجتماعی فراهم می کند و توانمندسازی جوامع محلی را نیز تسهیل می کند.
نقش بافت تاریخی در ارتقاء مؤلفه های رقابت پذیری شهری مورد مطالعه: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت پذیری، یکی از مهم ترین دغدغه های تجارت و فعالیت برای پویایی و بازآفرینی شهری است. در سال های اخیر رقابت به منزلة یک مفهوم اقتصادی تأثیرگذار بر توسعة پایدار صنعت گردشگری و سفر مطرح شده است؛ از این رو هدف اساسی این پژوهش، ارزیابی نقش بافت تاریخی در ارتقاء مؤلفه های رقابت پذیری گردشگری در شهر بیرجند است. روش پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. در این راستا ابزار پرسش نامه براساس شاخص های مجمع جهانی اقتصاد طراحی شده است که هر دو سال یک بار به صورت گزارش طرح می شود. در پرسش نامه، طیف لیکرت 5 گزینه ای به کار رفته است. اطلاعات مورد نیاز به صورت تصادفی و از گردشگران دردسترس گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزارSpss و آزمون T تک نمونه ای بررسی شده است. نتایج نشان می دهد مؤلفة دسترسی های بافت تاریخی با میانگین 2157/12 بیش از حد متوسط و وضعیت آن مطلوب است. مؤلفه های ظرفیت گردشگری، برندینگ شهری، تجربة محیطی، اصالت بخشی به فضا، توسعة فرهنگی، کیفیت مسکن و ساختمان، کیفیات محیطی و عملکرد بخش عمومی در وضعیت مطلوبی نیست؛ اما مؤلفه های بازاریابی شهری و امنیت نیاز به تدابیر اساسی دارد و در اولویت قرار گرفته است. مهم ترین پیشنهاد کاربردی پژوهش توجه هرچه بیشتر و سرمایه گذاری بخش عمومی و شهرداری برای ارتقاء خدمات گردشگری، رفع کاستی ها، ثبت برند و تبلیغات و بازاریابی برای بافت تاریخی شهر بیرجند است.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر وضعیت اقتصاد مراکز شهرها (نمونه موردی: رینگ اول شهر همدان)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۰
۹۴-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، از سرمایه اجتماعی، به عنوان زیربنای توسعه اقتصادی هر جامعه یاد می شود. اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی در یک جامعه تا حدی است که می توان آن را در شکوفایی اقتصاد تمام جوامع توسعه یافته به طور آشکاری مشاهده کرد. بانک جهانی، سرمایه اجتماعی را به عنوان (ثروت نامرئی یک کشور) در نظر می گیرد و آن را دربرگیرنده نهادها و روابط و هنجارهایی می داند که تعاملات اجتماعی را شکل می دهند. در این پژوهش سعی بر آن است تا با به کارگیری مؤلفه های سرمایه اجتماعی ازجمله مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی شاهد رشد اقتصاد شهری باشیم. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است. هدف پژوهش حاضر بهبود شرایط اقتصادی در مرکز شهر همدان با استفاده سرمایه اجتماعی است. روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات شامل روش های کتابخانه ای، پرسشنامه و مشاهدات میدانی است. روش نمونه به صورت تصادفی ساده بوده و جامعه هدف مغازه داران محدوده انتخاب شده است. حجم نمونه 315 نفر بوده و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ در سطح بالایی مورد تأیید قرار گرفت. علاوه بر این، اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از تحلیل همبستگی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در این محدوده در سطح پایینی قرار دارد و با افزایش سرمایه اجتماعی می توانیم شاهد بهبود شرایط اقتصادی باشیم.
استفاده از دانش مدیریت ریسک پروژه برای تدوین راهبردهای بهبود مشارکت در پروژه های عمومی-خصوصی شهری (نمونه موردی: پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرداری ها به عنوان مهم ترین نهاد متولی مدیریت شهری، وظیفه تأمین زیرساخت ها و بهبود شرایط زندگی شهروندان را به عهده دارند. دستیابی به این اهداف با منابع و درآمدهای محدود و ناپایدار شهرداری ها امکان پذیر نیست. یکی از راهکارهای این مسئله توجه به مشارکت عمومی-خصوصی در طرح ها و پروژه های توسعه شهری است. در همین راستا شهرداری مشهد از سال 1380 به تعریف پروژه های مشارکتی اقدام کرده اما علی رغم حضور بخش خصوصی در این پروژه ها، پایین بودن مشارکت در هر دو بعد حجم سرمایه گذاری و تعداد پروژه های مشارکتی، مشهود است.در این پژوهش به منظور ارائه راهبردهای افزایش مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی شهر مشهد از طریق شناسایی ریسک های این پروژه ها اقدام شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران پروژه های مشارکتی شهرداری مشهد تا بهار 1392 که شامل 23 شخص حقیقی یا شرکت سرمایه گذاری هستند است. گردآوری اطلاعات پروژه ها از طریق اسناد معاونت اقتصادی شهرداری مشهد و مشاهده میدانی و شناسایی ریسک ها به وسیله پرسشنامه از سرمایه گذاران صورت گرفته است. مدل مورد استفاده برای شناسایی ریسک های پروژه ها مدل مدیریت ریسک پروژه در کشورهای درحال توسعه بوده و ارائه راهبردها نیز با استفاده از تکنیک سوات صورت گرفته است. از 9 گروه ریسک مورد بررسی، 2 گروه ریسک های قانونی و اجتماعی به علت معنادار نبودن توسط آزمون کای اسکوئر، کنار گذاشته شده و شاخص های سایر گروه های ریسک نیز با توجه به سطح ریسکی که ایجاد کرده اند در قالب عوامل چهارگانه ماتریس سوات قرار داده شده و راهبردهای موردنظر در هر 4 حالت ماتریس سوات، بر اساس همین عوامل ارائه گردیده اند.
بررسی رضایت مندی ساکنان مجتمع های مسکن مهر مطالعه موردی: مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان موفقیت هر طرحی بستگی به میزان رضایت مردمی دارد که از آن طرح استفاده می کنند. پروژه ی مسکن مهر یکی از گسترده ترین طرح های مسکن شهری بود که در طول تاریخ برنامه ریزی مسکن کشور اجرا شده است. با این حال، برآورد رضایت ساکنان از این طرح ها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، این مقاله بررسی رضایت مندی ساکنان از کیفیت محیط مسکونی مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل را مورد هدف قرار داده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیّت و روش توصیفی و تحلیلی است. در جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش ساکنان مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل می باشد که تعداد 600 سرپرست خانوار را شامل می شود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 360 سرپرست خانوار برآورد شد و به روش تصادفی منظم، پرسشنامه بین سرپرست خانوارهای ساکن توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر نشان می دهد که بین ویژگی های فردی جنسیت و وضعیت تأهل افراد با رضایت مندی از واحدهای مسکونی رابطه ی معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیّرهای سن و درآمد ماهیانه با رضایت از مجتمع مسکونی رابطه ی معنی دار وجود دارد. همچنین، نتایج مستخرج از آزمون t نشان داد که رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر بابل با توجه به میانگین کلی حاصل از 31 زیرمعیار، در حد متوسط (31/3) است، که این نتایج در سطح 99 درصد معنی دار می باشند و اینکه نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه ی دو مجتمع مسکونی مهر نشان داده که اختلاف معنی داری از نظر سطح رضایت مندی در مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل وجود ندارد.
تحلیل و ارزیابی ریسک زیرساخت های منطقه ای از منظر پدافند غیرعامل نمونه موردی: منطقه صنعتی پارس یک جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای طرح های پدافند غیرعامل کاستن آسیب پذیری تأسیسات و تجهیزات حیاتی و حساس و مهم کشور در شرایط بحرانی ناشی از تهدیدات انسان ساخت است. زیرساخت های حیاتی، بخشی از بنیان های اصلی مناطق صنعتی به شمار می آیند که با آسیب آن ها بیشتر منطقه تحت تأثیر قرار می گیرد. با توجه به این که نسبت قابل توجهی از تأمین گاز کشور بر عهده منطقه پارس جنوبی بوده و زیرساخت های حیاتی منطقه، از کانون های جذاب برای تهاجم دشمن به شمار می رود. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی (نوع توسعه ای) بوده و در این مسیر از روش های کتابخانه ای، پرسش نامه (کمی) جهت گردآوری و تحلیل اطلاعات استفاده گردیده و روش تحقیق تحلیلی - ارزیابانه می باشد. برای این منظور تعداد 48 نفر کارشناس به عنوان خبره انتخاب و از مدل پیشنهادی سازمان مدیریت بحران فدرال آمریکا (FEMA) جهت تحلیل ریسک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، از نظر اهمیت دارایی ها به ترتیب تأسیسات نفت و گاز با 8.86، زیرساخت ارتباطات با 8.64، تأسیسات برق با 6.71 و تأسیسات آب و فاضلاب با 6.45 حائز بیشترین ارزش هستند. همچنین دوازده تهدید مورد ارزیابی قرار گرفت که در این بین احتمال وقوع حملات هوایی و موشکی با 9.21، حملات شیمیایی- میکروبی و هسته ای با 9.17 و تهدیدات زیستی با 8.72 بیشترین احتمال وقوع را دارا هستند. بیشترین آسیب پذیری و ریسک زیرساخت ارتباطات در برابر بمب های الکترومغناطیسی به ترتیب با 9.114 و 688.47، تأسیسات برق در برابر بمب های الکترومغناطیسی و گرافیتی به ترتیب با 8.446 و 407.47، تأسیسات نفت و گاز در برابر تهدیدات بمب گذاری به ترتیب با 8.484 و 655.46، تأسیسات آب و فاضلاب در برابر تهدیدات سایبر تروریسم و زیستی به ترتیب با 8.3 و 466.82 می باشد و در پایان راهکارهای کاهش آسیب پذیری و ریسک بیان شده است.
ضرورت های توجه شهرسازان جهت ایجاد انسجام کالبدی – اجتماعی در محلات بلندمرتبه؛ با تاملی بر توسعه منطقه 22 شهرداری تهران به عنوان یک منطقه پیراشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۲۵۴-۲۱۹
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در مباحث شهرسازی امروز، موضوع برخورد با تغییرات گسترده کلانشهرها است. بررسی تغییرات شهری در نظام های شهرهای مختلف جهان بیانگر این موضوع است که روند تغییرات شهری، از اواسط قرن بیستم میلادی، از شدت و سرعت بالایی برخوردار بوده و تغییرات تدریجی جای خود را به تغییرات ناگهانی، پیش بینی نشده و بدون بازگشت داده است. یکی از پدیده هایی که شهرهای امروز جهان به ویژه شهرهای بزرگ با آن مواجه هستند، بلندمرتبه سازی است. که تاریخچه شروع آن به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بر می گردد. بلندمرتبه سازی از جمله رویکردهای مهم شهرهای بزرگ جهان است که در اثر رشد روزافزون جمعیت، گرانی و کمبود زمین و مشکلات توسعه افقی شهرهای رواج یافته است. شهر تهران پس از گذشت 200 سال از شکل گیری بافت اولیه خود، در سال های اخیر مواجه با تغییرات عمده ای در سیمای کالبدی – فضایی خود بوده است. در قالب نیاز به افزایش تراکم جمعیتی و ساختمانی در بافت موجود و بهره گیری از امکانات بالقوه آن، فعالیت بلندمرتبه سازی به عنوان یکی از بارزترین مراحل در روند تغییرات کالبدی – فضایی این شهر نمود پیدا کرده است.مناطق پیراشهری از جمله حوزه های مسئله دار در مدیریت کلانشهرها به شمار می آیند.از نگاه برخی دیگر از پژوهشگران گسترش توسعه شهری خارج از مرزهای معین شهری به پدیده ای جهانی تبدیل شده که در کشورهای در حال توسعه دارای رشد سریع تری است.مناطق پیراشهری جزء مناطقی هستند که حضور کنشگران متعدد با قدرت های متفاوت در آن چشمگیر است. پیشروی کلانشهر تهران و توسعه شهری و روستایی در محیط پیراشهری آن در شرایطی که سوداگری زمین کنترل نشود و در سطوح مختلف، ابزار و سازوکاری برای هدایت نظام مند آن وجود نداشته باشد موجب انحطاط زیست محیطی و اکولوژیک منطقه کلانشهری تهران می شود.بنابراین نیاز به برنامه ریزی و مدیریت همه جانبه در این مناطق موضوعی مهم به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر مدیریت ساخت و ساز با تاکید بر انسجام کالبدی – اجتماعی در این مناطق است.روش تحقیق از نوع کیفی و توصیفی- تحلیلی است که از طریق مطالعه اسنادی به تبیین موضوع می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است. منطقه 22 شهرداری منطقه 22 به عنوان یک منطقه پیراشهری در اسناد بالادست به عنوان آخرین امید شهر تهران جهت ارائه خدمات برتر معرفی گردید. گرچه در طرح مجموعه شهری تهران روند سکونت در آن ممنوع شد اما با توجه به سیاست های حاکمیتی در سطح کلان، ساخت و ساز های مسکونی در قالب بلندمرتبه سازی در آن به شدت رونق گرفت.در این مقاله تلاش گردیده است ضمن مطالعه و بررسی ادبیات مدیریت شهری، محلات شهری، بلندمرتبه سازی و مولفه انسجام کالبدی و اجتماعی به بررسی چالش هایی که ضرورت توجه به مدیریت و نقش برنامه ریزان و طراحان شهری در مناطق پیراشهری را می طلبد، پرداخته شود.
تبیین الگوی ساختارهای جدید در محیط های تاریخی شهر های ساحلی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۲۰-۷
حوزه های تخصصی:
محیط تاریخی به مثابه یک اندامواره زنده است که همراه بخشی از بناهای آن در اثر عملکرد عوامل مخل طبیعی و انسانی در طی مرور زمان دچار تخریب، فرسودگی می شود. بر اساس قاعده حاکم، بافت شهری نیز با زایش و استقرار بناهای جدید روبرو خواهد بود. ساختارهای جدید در هر محیط تاریخی به حکم پویایی محیط زنده رشد می یابند و باید به آن به چشم یک واقعیت مرتبط با زمان و پاسخگویی به نیازهای مردم به آن نگریسته شود. با دقت در مفهوم و رویکرد دوران جدید نسبت به دوران گذشته باید اذعان نمود که مقوله ای به عنوان ساختارهای جدید در محیط های تاریخی امری نو تلقی می شود. این مسئله از آنجا ناشی می شود که پدیده ای به نام محیط تاریخی نیز به نوبه خود امری نوظهور است. چراکه اساساً نگاه تاریخی به اشیاء از شاخصه های تفکر مدرن است. این نوع نگرش براساس قطع تعلق از گذشته، سنت، تاریخ و اختصاص آثار تاریخی به گذشته شکل گرفته و نتیجه بدیهی آن در روند رشد و نمو ساختار شهری، جدا شدن شکلی و محتوایی ساخت و سازها و ساختارهای جدید از محیط های تاریخی خواهد بود. مقاله ی حاضر در پی دست یافتن به استراتژی ها، اصول و مبانی مداخله، جهت استفاده طراحان به منظور طراحی ساختارهای جدید در زمینه های تاریخی است. دستورالعمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاصِ شرایط گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق گردند. بدین منظور ابتدا جهت دستیابی به رویکردهای جهانی به این موضوع، توافق نامه های بین المللی ای که توانسته اند اصول پذیرفته شده ای را در سطح بین المللی معرفی نمایند مورد بررسی قرار می گیرند؛ در ادامه با بررسی استراتژی های طراحی، اصول و در پایان رویکردهای طراحی در محیط تاریخی ارائه گردیده است. لذا مبانی نظری مورد نظر در خصوص ساختارهای جدید در زمینه تاریخی و عوامل مورد توجه در طراحی مطرح می شود که علاوه بر داشتن نقشی شهری، به دلیل جنس طراحی خود و احترام به زمینه تاریخی سبب ارتقاء و احیاء محیط و بافت تاریخی خواهد گشت.
پهنه بندی آمایشی با استفاده از مدل های ANP و AHP جهت توسعه گردشگری مطالعه موردی: شهرستان اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به منظور برنامه ریزی کاربری اراضی جهت توسعه گردشگری با رویکرد ارزیابی چند عامله، از 10 متغیر طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، خاک، لیتولوژی، پوشش زمین، راه ارتباطی، گسل، پتانسیل سیلاب و پتانسیل زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. مواد مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های مختلف با مقیاس های متفاوت، نرم افزار ARC GIS10 ، نرم افزار Super Decisions استفاده شده است، در مرحله بعد متغیرها با استفاده از مدل های ANP و AHP و بر اساس نظر متخصصین امر ارزش گذاری گردیدند. سپس با استفاده از تحلیل گرهای فضایی در محیط GIS خروجی های مورد نظر از نقشه های مرجع تهیه شد و ضمن هم پوشانی این نقشه ها در محیط GIS با استفاده ازعملگر جمع جبری، خروجی نهایی تحت عنوان پهنه بندی کاربری اراضی برای پهنه بندی فضایی گردشگری به دست آمد. نتایج در سه طبقه کیفی ممنوع، مشروط و مجاز محاسبه شد و نشان داد که حدود 21 درصد از منطقه واجد قابلیت توسعه گردشگری به طور مجاز است و حدود 42 درصد از منطقه قابلیت توسعه فقط به صورت مشروط با رعایت جوانب اکولوژیکی را دارا است. حدود 37 درصد هم ممنوع بودن توسعه گردشگری را نشان می دهد. در پهنه هایی که جهت توسعه گردشگری مجاز هستند، در صورت استفاده مطلوب، ارائه امکانات و خدمات رفاهی و تبلیغ مناسب می توان از پتانسیل های آن ها به منظور گسترش گردشگری پایدار و برقراری تعادل و توازن اقتصادی مناطق مختلف به ویژه مناطق توسعه نیافته و روستایی استفاده کرد. نتایج این تحقیق را می توان به عنوان شاخصی جهت توسعه کاربری های مناسب و بهینه در چارچوب طرح های اقتصادی در منطقه مورد بهره برداری قرار داد.
تحلیلی بر برنامه ریزی و رابطه میان عدالت شهری و سرمایه اجتماعی در محله های شهر فردوسیه – شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت شهری در محله ها به عنوان ابزار برنامه ریزان شهری به طور چشم گیری رو به افول نهاده است و این در صورتی است که زمینه های لازم برای ایجاد و ارتقای سرمایه اجتماعی وجود دارد تا بتوان عدالت را در سطح خردتر آن یعنی محلات پدیدار نمود.مشارکت و اعتماد شهروندان به مدیران شهری را می توان از عوامل مهم در شکل گیری سرمایه اجتماعی در محلات بیان کرد.هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی ارتباط میان عدالت شهری و سرمایه اجتماعی در محلات شهر فردوسیه می باشد.نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی و تحلیلی از نوع رابطه ای و مقایسه ای است و برای این منظور از داده های حاصل از پرسشنامه و مصاحبه و برداشت های میدانی از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی،آزمون همبستگی،آزمون رگرسیون و آزمون واریانس و مدل تحلیل مسیر)در نرم افزار spss استفاده شد.جامعه آماری،شامل ساکنان شهر فردوسیه با جمعیت 30577 نفر است که تعداد 384 نفر از آن ها با استفاده از جدول مورگان در پنج محله به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند.بر اساس یافته های پژوهش در میان عدالت اجتماعی و سرمایه اجتماعی رابطه ای به میزان 523/0وجود دارد و به عبارتی می توان گفت که در تمام محله ها به غیر از محله محمود آباد با عدالت شهری بالا،میزان سرمایه اجتماعی پایین می باشد.همچنین در تبیین ابعاد تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی،مشارکت با میزان 778/0 بیشترین تاثیر را بر عدالت اجتماعی در محله ها دارد.