فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۴۱ تا ۶٬۱۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
امپریالیسم، به مثابه یک نظریه و فرایند، تأثیرات شگرفی در تغییر فضاهای جغرافیایی و مکانیسم های ژئوپلیتیکی گذاشته است. این پدیده، بیش از هر چیزی با وقوع انقلاب صنعتی در بریتانیا و گسترش فضای سرمایه داری، پیوند خورده است؛ به گونه ای که کوشش فزاینده قدرت های اروپای غرب برای گسترش قلمرو خود و به دست آوردن منابع اولیه مورد نیاز برای اقتصاد و صنعت رو به رشد و نیز ایجاد محدودیت برای رقبا امپریالیسم را به مراحل گوناگونی وارد کرده که هر مرحله الگوهای قلمروگستری و ژئوپلیتیکی خاص خود را تولید کرده است. بر این اساس، در تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین الگوهای گسترش قلمروی امپریالیسم با رویکرد رئال پلیتیک پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد امپریالیسم از منظر فضایی سه مرحله را پشت سر گذاشته است که در ادبیات ژئوپلیتیک از آن با نام «بازی های بزرگ» یاد شده است. در مرحله اول، دو قطب ژئوپلیتیکی بریتانیا و روسیه نیروهای اصلی و هژمون بلامنازع شناخته می شوند که میدان منازعه آنان در قلمرو اورآسیا و جنوب آسیا قرار داشت. در مرحله دوم، همگرایی چندجانبه علیه آلمان و سپس چندجانبه گرایی اروپای غرب علیه اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت و به تبع آن غرب آسیا و اورآسیا نیز به عنوان میدان های ثانوی به فضایی برای رقابت های ژئوپلیتیکی تبدیل شدند. در مرحله سوم که پس از فروپاشی شوروی آغاز شده و تاکنون ادامه دارد، یک جانبه گرایی ایالات متحده امریکا وجه اصلی و بارز امپریالیسم را تولید کرده است. در این مرحله، غرب آسیا، اورآسیا، و حوزه آسیا- پاسیفیک میدان مهم قلمروگستری به شمار می آیند که با آغاز تحولات اوکراین در زمستان 2022، به نظر می رسد میدان بازی امپریالیسم از اورآسیا به حوزه آسیا- پاسیفیک و سپس غرب آسیا گسترش یافته و تحولات فضایی گسترده ای را تولید خواهد کرد.
شناسایی مؤلفه های آتی زیست پذیری شهری با رویکرد آینده پژوهی، مطالعه موردی: شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
99 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش با شناسایی پیشران های مؤثر بر چشم انداز آتی زیست پذیری شهر مهاباد است. پژوهش حاضر بر حسب هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. با توجه به ماهیت این تحقیق، نخست با استفاده از روش گلوله برفی افتراقی تعداد 24 نفر از متخصصان و مسئولان اجرایی سازمان های دولتی مرتبط با امور زیست محیطی که بایستی در بحث مشارکت داشته باشند را شناسایی و انتخاب نموده و سپس از روش دلفی و مطالعات اسنادی برای تعیین پیشران های کلیدی استفاده گردید. همچنین از روش تحلیل ساختاری و نرم افزار Mic Mac جهت وزن دهی و شناسایی مهم ترین پیشران های اثرگذار بر زیست پذیری شهر بهره گرفته شده است. نتایج ناشی از تحقیق نشان داد که با توجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم از میان 40 متغیر، 10 پیشران کلیدی از جمله؛ کیفیت شبکه معابر، برخورداری از روشنایی کافی در معابر، دسترسی به حمل ونقل عمومی و پارکینگ، میزان سازگاری کاربری ها، دسترسی به پیاده راه ها و مسیرهای دوچرخه سواری، نسبت ساخت معابر پیاده رو به وسعت کل، درآمد کافی برای خانوارها، میزان سرمایه گذاری های دولتی، دسترسی کافی به تأسیسات شهری (اینترنت، برق، گاز و..) و میزان آلودگی هوا در آینده زیست پذیری شهر مهاباد تأثیرگذارند. مطابق نتایج ده پیشران در ستون اثرگذاری بیشترین سهم را در اثرگذاری مستقیم داشته اند که از این تعداد 8 متغیر در اثرگذاری غیرمستقیم هم با جابجایی های اندکی مجدداً تکرار شده اند و فقط متغیرهای " درآمد کافی برای خانوارها" از رتبه 7 به رتبه 12 و متغیر » و متغیر" میزان آلودگی هوا " هم از رتبه 10 به 14 منتقل شده است. در اثرپذیری، 9 پیشران از 10 پیشرانی که در ستون اثرپذیری مستقیم وجود دارند همان پیشران هایی هستند که با تغییراتی در رتبه بندی ها در اثرپذیری غیرمستقیم هم تکرار شده اند. علاوه بر این متغیر " کیفیت دسترسی به کاربری های اوقات فراغت و تفریحی" از رتبه 10 به رتبه 11 کاهش یافته و متغیر "کیفیت بصری خیابان" از رتبه 11 به 10 منتقل شده است.
سنجش تطابق کالبدی - فضایی سکونت گاه های شهر گرگان مبتنی بر شاخص های مسکن ایرانی- اسلامی
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
139-153
حوزه های تخصصی:
ورود فرهنگ و الگو غربی به فضای ساخت و ساز مسکن ایرانی و فاصله گرفتن از معماری سنتی ایرانی- اسلامی باعث گردیده تا نوعی بی هویتی و از خودبیگانگی در مساکن و فضای شهری حاکم شود. در این راستا، شناخت ابعاد و مشخصات هویت کالبدی مسکن ایرانی- اسلامی و تمایز آن با سبک مدرن و غربی باعث احیا فرهنگ و شاخص های ایرانی- اسلامی در ساخت بنا می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مسکن شهر گرگان از دیدگاه شاخص های اسلامی و فرهنگ ایرانی می پردازد. نوع پژوهش کاربردی- تطبیقی و روش پژوهش، تفسیری- تاریخی است. شاخص های موردنظر در پژوهش حاضر شامل: کالبدی، زیست محیطی و فرهنگی، و مؤلفه های مورد استفاده در مطالعه حاضر شامل: نوع سبک بنا، محرمیت و عدم اشراف واحدهای مسکونی در هم جواری یکدیگر، وضعیت زیست محیطی مسکن، نزدیکی به مراکز فرهنگی و مذهبی و هم-خوانی واحد مسکونی با فرهنگ و سنت می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نظر از دو روش مطالعات میدانی و مطالعات کتابخانه ای- اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهر گرگان و نمونه های مورد پژوهش 375 مورد در قالب پرسشنامه در اختیار خانوارها قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل آمارها از نرم افزارهای آماری SPSS، Excel و آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون و جهت ترسیم نقشه ها و نمایش پراکندگی شاخص ها در سطح شهر از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیای GIS Arc استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که مساکن شهر گرگان با توجه به تحولات چند دهه اخیر از سبک معماری سنتی و بومی فاصله گرفته و با تقلید از الگوی غربی و بیگانه با فرهنگ ایرانی- اسلامی، هویت گذشته خود را از دست داده است. در ارتباط با اشراف داشتن واحدهای مسکونی در همسایگی و هم جواری یکدیگر و هم خوانی واحد مسکونی با فرهنگ و سنت ساکنین، اصول معماری ایرانی رعایت نشده است که این امر موجب نارضایتی ساکنین این گونه مساکن شده است.
تبیین سازوکارهای مجتمع های مسکونی از دیدگاه روانشناسی محیط در راستای ارتقا امید به زندگی ساکنان (مطالعه موردی: شهرک اندیشه رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روانشناسی محیط دربردارنده ی رفتار دو سویه میان انسان با محیط کالبدی و قابلیت های محیطی می باشد. الزام معماران به شناخت صحیح این روابط، توجه ویژه به آن ها در طراحی شهرک های مسکونی و پاسخ گویی صحیح به این امر تأثیر فراوانی بر روابط میان افراد، سلامت روان و افزایش امید به زندگی دارد. در شهرک اندیشه مشکلات متعددی از جمله آلودگی بصری، وجود زمین های بایر، نیمه ساز بودن برخی بلوک ها، آلودگی محیطی و غیره وجود دارد که مهم ترین آن ها عدم توجه به حریم و فضای شخصی و به دنبال آن نقصان امنیت می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه ی گردآوری اطلاعات میدانی و اسنادی است. هدف تحقیق، بررسی ضرورت مؤلفه های روانشناسی محیط در مجتمع های مسکونی و نقش آن در بهبود امید به زندگی افراد می باشد. در این پژوهش پس از مطالعه ی تحقیقات پیشین، با در نظر گرفتن عوامل کمتر بررسی شده مرتبط با روانشناسی محیط به تحلیل شهرک اندیشه از طریق نرم افزار spss19 و smart pls پرداخته شد. از 420 پرسشنامه توزیع شده 390 پرسشنامه دارای پاسخ صحیح بود. نتایج نشان داد که کنترل استرس افراد بیشترین تأثیر را بر امید به زندگی دارد. معیارهای حرکت و مکث، کنترل استرس و نشانه های محیطی در مجموع 91 درصد از تغییرات امید به زندگی را توضیح می دهند.
ارزیابی عوامل موثر بر گسترش گردشگری در ناحیه ساحلی شهرستان جویبار با استفاده از مدل راهبردی (SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز صنعت گردشگری از مهمترین بخش هایی است که در اقتصاد هر کشور در زمینه اشتغال زایی و کسب درآمد می تواند تاثیرگذار باشد. این پژوهش به دنبال شناسایی گزینه های مناسبی در جهت بهبود عملکرد روابط اقتصادی مناطق مستعد جذب گردشگری کشور با حوزه بیرون از خود در دو سطح ملی و منطقه ای است. اینکه چرا در مناطق گردشگری با وجود داشتن پتانسیل مناسب در جذب گردشگر، مساعدتی از جانب دولت و در نقطه مقابل آن استقبال و سرمایه گذاری از جانب بخش خصوصی برای رونق گردشگری انجام نمی گیرد خود جای پرسش دارد که کنکاش در مورد آن در این پژوهش نمی گنجد. شهرستان مرزی و ساحلی جویبار با توجه به دارا بودن ظرفیت های گردشگری و اکوتوریسمی می تواند از قطب های مهم جذب گردشگر داخلی و خارجی (کشورهای همسایه حوزه دریاچه مازندران) برای کشور باشد. در بخش گردشگری، کم توجهی به زیر ساخت ها و ناشناس ماندن این قابلیت ها؛ در این پژوهش به شناسایی راهبردها توسعه گردشگری در این شهرستان پرداخته شده است. به این منظور در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با مدل راهبردی SWOT، و همچنین کار میدانی به تعیین نقاط قوت، ضعف، ارائه استراتژی و راهبرد در جهت توسعه گردشگری در فرصت ها و تهدیدها پرداخته شده است. شهرستان با داشتن 82 جاذبه گردشگری می تواند یکی از محورهای مهم گردشگری در سطح کشور و منطقه باشد. پس از بررسی اطلاعات جمع آوری شده؛ عواملی مثل: کمبود امکانات اقامتی در کنار ساحل، ضعف تبلیغات، بی توجهی به زیر ساخت های جذب گردشگر مانند مناطق باستانی در این شهرستان به عنوان موانع صنعت گردشگری مشخص و راهکارهایی مثل: تهیه برنامه جامع گردشگری برای این شهرستان، توجه به اهمیت ساحل برای توسعه این شهرستان، مشارکت دادن مردم در برنامه ها، استفاده از شیوه های نوین تبلیغات و ایجاد امکانات رفاهی اقامتی با هزینه کم برای رفاه گردشگران برای شهرستان جویبار پیشنهاد شده است
تبیین مدل مفهومی توسعه شهری دانش بنیان مبتنی بر رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری مورد پژوهی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
73 - 90
حوزه های تخصصی:
ظهور جامعه شبکه ای و پدیده اقتصاد دانش بنیان، چشم انداز نوینی تحت عنوان «توسعه شهری دانش بنیان» را پیش روی برنامه ریزی و توسعه شهری گشوده است. این گرایش جدید، کلان شهرهای کشور و به ویژه تهران را نیز ناگریز از گذار به سوی اقتصاد دانش بنیان کرده است. در این راستا، هدف مقاله حاضر ارائه تبیین توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران مبتنی است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای- کاربردی، گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات اسنادی و مصاحبه های تخصصی با 20 نفر از خبرگان و به صورت دلفی است. 11 عامل مؤثر بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش بنیان کلان شهر تهران در 4 بعد اقتصادی، نهادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی- محیطی احصاء شده که با متدولوژی تحلیلی نوین مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) روابط تحلیل شده است. دستاورد اصلی پژوهش طراحی مدل مفهومی در چهار سطح و سه لایه است، یافته های پژوهش حاکی از آن است که در لایه اول (سطح چهارم) عوامل پایه ای شامل مؤلفه های سرمایه انسانی، مکان دانش و دانش انسانی به ترتیب با قدرت نفوذ 10 و 9 و 8 دارای بیشترین تأثیر و در واقع برانگیزاننده توسعه شهری دانش بنیان در کلان شهر تهران به شمار می روند. لایه دوم شامل عوامل ساختاری، یعنی مؤلفه های فناوری و ارتباطات، تعامل و تبادل دانش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اجتماعی در سطح دوم به شمار می روند و مؤلفه های اقتصاد دانش محور، مدیریت دانش و کیفیت محیط کالبدی و فعالیتی شهری در سطح سوم است که از بین آن ها دو مؤلفه سرمایه اجتماعی و تعامل و تبادل دانش با میزان 9 دارای بیشترین وابستگی به سایر مؤلفه ها هستند، لایه سوم غایت توسعه شهری دانش بنیان است که شامل مؤلفه سطح اول یعنی دستیابی به مکانی پایدار و با کیفیت برای زندگی و با میزان قدرت 1، کمترین نفوذ را دارا است، لذا در نهایت بایستی اولویت دهی به این پیش برنده های کلیدی در تدوین راهبرد اصلی آینده دانش بنیان تهران از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوی طرح های برنامه ریزی فراهم آید.
توسعه چارچوب انگاشتی از فضاهای انحصاری در نواحی ساحلی پیراشهری: کرانه جنوبی دریای کاسپین از شهرستان ساری تا محمود آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فشار نیروهای متنوع برای مکان گزینی و پیچیدگی فضای متأثر از منافع متضاد و متعارض، رویکردهای نوین مدیریت عمومی فضای ساحلی را با همکاری بخش خصوصی پشتیبانی می کند. این مسئله آغازی بود برای اختصاصی شدن فضاهای ساحلی. بازبینی نظریه ها و تجارب دیگر اجتماعات نشان از وجود چارچوبی از گفتمان های اصلی در ظهور فضاهای انحصاری ساحلی دارد که شامل سه گفتمان امنیت، مصرف و فرهنگ است. هدف از نوشتار حاضر، کشف گونه شناسانه فضاهای انحصاری در ناحیه مورد مطالعه و قیاس آن با گفتمان های جاری، به منظور توسعه چارچوب انگاشتی است. با استفاده از راهبرد موردکاوی و رویکرد روش شناسی کیفی، ضمن به کارگیری روش تحلیل اَسنادی و فن کدگذاری برای تحلیل داده ها و فن تلفیقی برای ارزیابی اعتبار یافته ها، دو گونه انگاشتی از فضاهای انحصاری در این محدوده شناسایی شدند که شامل انحصاری شدن فضا با اتکا به قدرت سرمایه ای و قدرت سیاسی بوده است. ضمن قیاس یافته های تحلیل با چارچوب از پیش موجود جهانی، مشخص شد که در ناحیه مورد مطالعه، گفتمان های امنیت و فرهنگ در ظهور فضاهای انحصاری نقش ایفا نمی کنند. اما در گفتمان مصرف، نوع جدیدی از گفتمان مصرف انحصاری کالای عمومی شناسایی شده است که آن، انحصار دولتی-حکومتی فضاهای ساحلی است.
تبیین نظری بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک و ارائه مدل پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
811 - 832
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش الگویابی مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک میان واحدهای سیاسی است. روابط ژئوپلیتیک روابط میان واحدهای سیاسی در مقیاس های ملی، منطقه ای، و جهانی است. بیشتر مفاهیم در رابطه با روابط ژئوپلیتیک معمولاً فقط به ارائه تعریف بسنده کرده اند و مشکل یافتن الگوهایی است تا معنای کیفی به روابط ژئوپلیتیکی بدهد. بدین منظور، نخست باید مجموعه ای از عوامل و مؤلفه ها را تعریف کرد که به روابط ژئوپلیتیکی منجر می شود. شناسایی مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیکی در این پژوهش بر اساس مطالعه نظریه ها و رویکردهایی است که نظریه پردازان و اندیشمندان جغرافیای سیاسی، ژئوپلیتیک، علوم سیاسی، روابط بین الملل، و محیط زیست ارائه کرده اند. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس هدف نظری و بر اساس ماهیت توصیفی - تحلیلی است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مهم ترین بسترها و زمینه های روابط ژئوپلیتیک میان کشورها بر اساس مطالعه نظریه ها و رویکرد ها در چهار بُعد هیدروپلیتیک، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، و ژئوکالچر قرار دارد. در این میان بسترها و زمینه های هیدروپلیتیک شامل «رودخانه های بین المللی»، «مرزهای دریایی مشترک»، و «عامل زیست محیطی» بسترها و زمینه های ژئوپلیتیک شامل «مسائل سرزمینی»، «موقعیت جغرافیایی»، «هژمونی منطقه ای»، «رویکرد امنیتی»، «وزن ژئوپلیتیکی»، «پیمان ها و ائتلاف ها»، «کدهای ژئوپلیتیک»، و «همسایگی و تعداد همسایگان» است. بسترها و زمینه های ژئواکونومیک شامل «منابع زیرزمینی و فسیلی» و «تنگه های بین المللی» بوده و بسترها و زمینه های ژئوکالچر نیز شامل «تعدد گروه های قومی در کشورهای همجوار»، «پیوند مذهبی با کشورهای پیرامونی»، «عامل تاریخی و تمدنی»، و «عامل ایدئولوژیک گرایی» است. هر کدام از این مؤلفه ها در چندین نظریه و رویکرد مورد تأکید قرار گرفته اند.
بررسی تأثیر مؤلفه های حقوق شهروندی بر مدیریت شهری در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
531 - 543
حوزه های تخصصی:
مباحث شهروندی در جهان معاصر از جمله مباحث جذاب محسوب می شود که توجه بسیاری از عالمان اجتماعی و سیاسی را در رشته های گوناگون به خود جلب کرده است. تحولات ساختاری و کارکردی نظام های اجتماعی و سیاسی و ایجاد بسترهای متفاوت در اداره امور شهرها، همچنین ماهیت اسلامی بودن قوانین ایران، نگرش های گوناگونی درباره حقوق و وظایف شهروندی پدید آورده است. هدف پژوهش توصیفی و هم بستگی حاضر، تأثیر مؤلفه های مختلف حقوق شهروندی بر مدیریت شهری در شهر ایلام است. جامعه آماری شهروندان شهر ایلام است که برای نمونه 200 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بود که متناسب با اهداف پژوهش تنظیم شد و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ برای پرسشنامه حقوق شهروندی 75 درصد و برای مدیریت شهری 74 درصد به دست آمد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری استفاده شد که نشان دهنده تأیید پایایی پرسشنامه مورد نظر است. درنهایت مجموعه داده ها به کمک نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل پژوهش که به کمک آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، رگرسیون و تی تست حاصل شد، نشان می دهد حقوق شهروندی برای افراد متعددی قابل درک و معنادار نیست. همچنین آگاهی از این حقوق می تواند بر مدیریت شهری شهروندان مؤثر باشد.
مرور نظام مند ابعاد مطالعات مشارکت عمومی - خصوصی در گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
99 - 112
حوزه های تخصصی:
پدیده مشارکت عمومی- خصوصی در صنایع مختلف به دلیل عدم توانایی بخش دولتی در تأمین نیازهای عمومی و دسترسی محدود آن به منابع مختلف، موضوعی قابل بحث در صنایع متفاوت به شمار می رود. اما در برخی از صنایع خدماتی ازجمله گردشگری، این موضوع به مراتب از جایگاه ویژه تری برخوردار می باشد. چرا که لازمه موفقیت صنعت گردشگری- با ماهیت ازهم گسسته و تعدد ذینفعان از هر دو بخش دولتی و خصوصی- شکل گیری مشارکت هایی ازاین دست می باشد. بدین جهت، مطالعات متعددی در زمینه مشارکت عمومی- خصوصی انجام شده است. بااین وجود، هنوز خلأ پژوهشی که با شیوه ای نظام مند مطالعات پیشین را مرور کرده و به احصاء ابعاد مختلف این مطالعات به خصوص در زمینه عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی- خصوصی بپردازد، احساس می شود. ازاین جهت، مطالعه حاضر، این مهم را در کانون هدف اصلی پژوهش، قرار داد. پس ازآنتخاب مقالات بر اساس سازوکاری دقیق و از پیش تعیین شده، 40 مقاله منتخب بر اساس شاخص های موقعیت پژوهش، حیطه مشارکت، نوع تحقیق بر اساس هدف، شیوه گردآوری داده، ابزار گردآوری، زمان، جامعه تحقیق و روش نمونه گیری و عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری، مورد غربال گری قرار گرفتند. خروجی پژوهش، ما را در شناخت الگوی پژوهشی رایج در مطالعات مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری یاری می رساند. الگویی که از یک سو می تواند مبنایی برای انجام این گونه مطالعات در داخل کشور قرار گیرد و از سوی دیگر، با تغییر در الگوی مزبور، به خلاقیت های پژوهشی در این زمینه منجر گردد. در زمینه عملیاتی نیز، توجه به ابعاد شناسایی شده مرتبط با مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری- از سوی هر دو گروه فعالین بخش عمومی و بخش خصوصی- می تواند موفقیت هرچه بیشتر این گونه مشارکت ها در صنعت گردشگری کشور را تضمین نماید.
تطبیق شاخص های شهرسازی اسلامی در فضای شهری (نمونه موردی: راسته بازار مظفریه شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
یکی از فضاهای جغرافیایی که از دیرباز، انعکاس دهنده ی ایدئولوژی نظام های حاکم بوده، پدیده ی شهر است. بر این اساس، شهر اسلامی بازتابی از اندیشه های متعالی دین مبین اسلام در تمامی جوانب است. اسلام به عنوان یک فضای فرهنگی و یک فضای ارتباطی ممتاز، بر مناظر شهری، سیمای ظاهری شهرها، ساختارهای و نحوه ی کار آن ها، ارتباط آن ها با یکدیگر و با محیط اطرافشان تأثیر گذاشت. هدف از این تحقیق بررسی موضوعی که یک شهر اسلامی چیست و دارای چه ویژگی ها و مؤلفه هایی است و در ادامه به بررسی شاخص های شکل گیری شهرسازی اسلامی و تطبیق این شاخص ها با فضای شهری امروز و استخراج معیارهای مشترک پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از استخراج معیارها و نیز مصاحبه؛ ماتریس دودویی تنظیم و سپس نتایج آن در مورد منطقه موردمطالعه راسته بازار مظفریه شهر همدان بیان شده است که در این پژوهش 7 معیار شامل مقیاس انسانی، زیبایی بصری و معنایی، هویت و حس تعلق به فضا، مشارکت و تعاملات اجتماعی، ایمنی و امنیت (آسایش و آرامش)، عدالت (تعادل) و خوانایی به عنوان معیارهای مشترک انتخاب و موردبررسی قرار گرفت و درنهایت پیشنهاد هایی جهت ارتقاء و بهبود موارد فوق ارائه شده است.
تحلیل جغرافیایی صنایع دستی در شهرستان املش و نقش آن در توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنایع دستی بعنوان هنری باارزش، صنعتی مستقل، بومی و اصیل با جنبه های قوی کاربردی می تواند به عنوان یک جاذبه مکمل در توسعه گردشگری مؤثر باشد. پژوهش حاضر در محدوده ی شهرستان املش واقع در استان گیلان در راستای پاسخگوی به این سوال که آیا صنایع دستی ظرفیت های لازم جهت توسعه گردشگری در منطقه را دارد، انجام گرفته است. روش تحقیق به کار رفته توصیفی -تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای و میدانی بوده است. بدین منظور ابتدا صنایع دستی شناسایی و معرفی و سپس به پهنه بندی جغرافیایی آن پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگران ورودی به منطقه و خانوارهای فعال در تولید صنایع دستی است که تعداد 384 گردشگر با استفاده از جدول استاندارد مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی و تعداد226 خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و جهت ارزیابی فرضیه ها از روش آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که 9/68 درصد از گردشگران، میزان تأثیر شناسایی و معرفی صنایع دستی را در توسعه و رونق گردشگری در حد بسیار زیاد و زیاد و همچنین 5/76 درصد از خانوار فعال در تولید صنایع دستی، میزان تأثیر شناسایی و معرفی صنایع دستی را در توسعه و رونق گردشگری در حد بسیار زیاد و زیاد دانسته اند که نیازمند برنامه ریزی،سرمایه گذاری و حمایت های لازم از هنرهای دستی است.
تدوین مدل مفهومی «محله بیوفیلیک» به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
15 - 27
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهایی که در سال های اخیر در راستای پیوند با طبیعت در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری موردتوجه بوده است، رویکرد «بایوفیلیا» است. این رویکرد حداکثری، تلفیق همه جانبه با ابعاد مختلف محیط طبیعی در شهرها را دنبال می کند اما در پژوهش های داخلی، به خصوص از خاستگاه دانش شهرسازی کمتر به آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که شاخص های این رویکرد را در قالب یک مدل مفهومی، به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی در مقیاس محله های شهری، بومی و کاربردی نماید. به این منظور، ابتدا به بررسی منابع نظری موجود به روش «مطالعات کتابخانه ای» پرداخته شد. شاخص های حاصل از این مرحله، پس از تحلیل محتوا و دسته بندی، مدل اولیه پژوهش را شکل داد. پس ازآن به منظور تکمیل و تأیید مدل، به روش «دلفی» در سه مرحله، نظرات 11 تن از اساتید معماری و شهرسازی و صاحب نظر در این باب، به کمک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. شاخص های طراحی محله بایوفیلیک و سپس اولویت بندی آن ها به کمک مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شد. داده های حاصل از مرحله اول به کمک تحلیل محتوا و داده های حاصل از پرسشنامه با روش های توصیفی آماری مورد تحلیل قرارگرفته است. تدوین مدل محله بایوفیلیک در شش بعد «منابع طبیعی»، «محیط مصنوع»، «منظر محله»، «فعالیت ها»، «اجتماع محلی» و «مردم محله»، انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، در بعد «منابع طبیعی»؛ حفاظت از منابع طبیعی، در بعد «محیط مصنوع»؛ تلفیق کالبد با طبیعت، در بعد «فعالیت ها»؛ حمل ونقل سبز، در بعد «اجتماع محلی»؛ مشارکت مردم در حفاظت از طبیعت و در بعد «مردمی»؛ ارتباط عاطفی مردم با طبیعت، بیشترین توافق را در میان اعضای حلقه دلفی داشته اند.
طراحی مدل مفهومی توسعه کارآفرینی در بخش بوم گردی با رویکرد رفاه اجتماعی به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل توسعه کارآفرینی اکوتوریسم با رویکرد رفاه اجتماعی روستاهای هدف گردشگری است. این پژوهش از لحاظ هدف بنیادی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و با روش داده بنیاد انجام شده است. با بهره گیری از مبانی نظری، پیشینه تحقیق و مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از روش تحلیل محتوا به استخراج مفاهیم پرداخته شد. تیم مشارکت کننده متشکل از خبرگان دانشگاهی هستند که با روش نمونه برداری هدفمند به شیوه گلوله برفی انتخاب شدند. فرآیند جمع آوری داده ها تا جایی ادامه پیدا کرد که محقق به مرز اشباع نظری در مصاحبه پانزدهم رسید و سپس با استفاده از روش داده بنیاد به کدگذاری مفاهیم استخراج شده در سه گام اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی پرداخته شد. در نهایت با استخراج، تلفیق و ترکیب مفاهیم و دسته بندی در مقوله های بزرگتر الگوی پارادایمی پژوهش ارائه گردید. مدل پارادایمی نشان داد عوامل فردی، عوامل بازاریابی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل محیطی و عوامل حمایتی برای توسعه کارآفرینی اکوتوریسم با رویکرد رفاه اجتماعی روستاهای هدف گردشگری، شرایط علّی محسوب می شوند. عوامل نهادی، عوامل اجتماعی و عوامل عمومی به عنوان شرایط زمینه ای؛ متغیرهای مالی و نظام مدیریتی ازشرایط مداخله گر و راهبرد برنامه ریزی، راهبرد اقتصادی و فرصت های محیطی از راهبردهای توسعه کارآفرینی اکوتوریسم با رویکرد رفاه اجتماعی روستاهای هدف گردشگری هستند. شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و راهبردها، پیامدهای مثبت شامل کارکرد اقتصادی، کارکرد اجتماعی، کارکرد ساختاری، کارکرد فرهنگی و پیامدهای منفی را در پی خواهند داشت.
واکاوی نقش کارآفرینی روستایی در توسعه پایدار محلی، با تاکید بر پیوستگی روستایی- شهری (مورد شناسی: ناحیه دالاهو، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی روستایی از طریق فعال شدن نوآوریها در زمینه بهره گیری از منابع محدود، می تواند با استفاده از منابع محدود سرمایه ای، به گسترش فعالیتها و ایجاد اشتغال در سطح محلی بیانجامد. در این ارتباط، افراد دخیل در این فرایند نه تنها به کسب مهارت، بلکه به گسترش کسب وکارهای درآمدزا و افزایش سطح درآمد و پس انداز خویش و دیگران یاری رسانند. از این رو، فرض بر این است که کارآفرینی روستایی می تواند تسهیلگر ارتباط موثر بین فعالیتهای مرتبط با تولید کشاورزی و بخشهای غیرزراعی، از جمله صنایع کوچک و خدمات، گشته و سرانجام، به بهبود شرایط زندگی و فعالیت در سطح روستاها بیانجامد. این مقاله از طریق بررسی نقش پذیری کارآفرینی روستایی در ناحیه دالاهو (استان کرمانشاه)، می کوشد نشان دهد، گسترش این فعالیتهای مرتبط با آن می تواند نه تنها به گسترش تعامل بیشتر و پیوستگی روستاها با کانونهای شهری، بلکه در ترغیب روند توسعه پایدار در سطح محلی اثرگذار باشد. جامعه آماری این پژوهش 139 سکونتگاه روستایی پراکنده در سطح ناحیه است که به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، از روشهای کتابخانه ای و میدانی، با بهره گیری از شیوه های پرسشگری و مصاحبه استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش کارآفرینی روستایی و نقش آن در توسعه پایدار محلی، از جمله عبارت بوده اند از دامنه افزایش اشتغال، افزایش سطح درآمد، امکان دسترسی به خدمات، تلاش برای حفاظت از محیط. تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از روشهای آمار توصیفی و استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و همچنین از آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون به انجام رسیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ناحیه دالاهو، با وجود برخورداری از برخی توانهای محیطی و قابلیتهای اجتماعی- اقتصادی، به سبب پراکنش افراطی سکونتگاههای روستایی و فاصله زیاد آنها از مرکز ناحیه ای، همچنین عدم دسترسی آسان به بازارهای مبادله کالایی و سازوکارهای خاص حاکم بر این بازارها، فعالیت کارآفرینان روستایی نتوانسته آنچنان که باید و شاید، با رونق و گسترش همراه باشد و به درستی به پیوستگی روستایی- شهری و توسعه پایدار نسبی در سطح ناحیه بیانجامد.
تحلیل مولفه های موثر بر اجتماع پذیری باغ شاهزاده ماهان، متاثر از ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل مولفه های موثر بر اجتماع پذیری باغ شاهزاده ماهان، متاثر از ادراک طبیعت در محیط انسان ساخت می پردازد. تحقیق حاضر یک تحقیق کاربردی، و از نظر نوع داده ها آمیخته (کمّی-کیفی) است. جامعه آماری در بخش کیفی (بخش مصاحبه)،20 نفر از خبرگان و متخصصین مباحث معماری در بخش آکادمیک بودند، که با روش نمونه گیری هدف مند، و با در نظر گرفتن قانون اشباع انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی، شامل گردشگران وکاربران باغ شاهزاده ماهان با تعداد نامشخص است؛ که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی، و با توجه به جامعه نامحدود، حجم نمونه 384 در نظر گرفته شد. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های کیفی، ابتدا با 20 نفر از صاحب نظران معماری در بخش آکادمیک مصاحبه عمیق از روش رودررو انجام شد. هدف از این بخش شناسایی شاخصها در مصاحبه بود. سپس با انجام کدگذاری ها، پرسشنامه 40 سوالی جهت استفاده در بخش کمّی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد مولفه هایی همچون طراحی انسانی (مسئولیت پذیری طراحی در برابر نیازهای فیزیکی، فرهنگی، اجتماعی، و روح کاربر و خلق روح مکان، طراحی عملکردی (مسئولیت پذیری طراحی در خصوص تامین نیازهای فیزیکی)، طراحی پاسخگو به اصول زیبایی شناصی بصری، طراحی زیست محیطی (بومی نگری و انعکاس منطقه گرایی زیستی و اکولوژی طبیعی)، طراحی پایدار (مسئولیت پذیری نسبت به انرژی و منابع طبیعی) و ایمنی و امنیت بر مطلوبیت فضای قرارگاه، و اجتماع پذیری باغ شاهزاده تاثیرگذارند.
تحلیلی بر شاخص های مؤثر بر احساس عدم امنیت در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: امنیت یکی از ارکان اساسی دست یابی به یک جامعه سالم و داشتن شهرهای پایدار می باشد. از جمله تبعات فضاهای فرسوده در شهرها، کاهش امنیت و مهم تر از آن کاهش احساس امنیت در بین شهروندان می باشد، بررسی این فضاها و ارزیابی اثرات آنان بر احساس امنیت شهروندان ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در ایجاد احساس امنیت در بافت محلات فرسوده شهر دوگنبدان می باشد. روش: نوع تحقیق، کاربردی و توصیفی تحلیلی است. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی پیمایشی است. حجم نمونه شهروندان بر اساس جدول کرجشس و مورگان 389 نفر بدست آمده است و برای جامعه کارمندان ادارات 120 نفر و با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های مورد نیاز به شیوه پیمایشی بااستفاده از پرسش نامه جمع آوری و با روش های آماری توصیفی و استنباطی (آزمون تی) با بهره گیری از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از داده های بدست آمده از جامعه آماری کارمندان حاکی از نقش برجسته عامل مدیریت شهری که بالاترین میزان میانگین 4.54 را به خود اختصاص داده و کمترین میزان میانگین 4 و 4.20 که به ترتیب متعلق به ضعف عدالت اجتماعی و قوانین موجود در جامعه می باشند. همچنین اطلاعات بدست آمده از شهروندان در این منطقه حاکی از نقش مؤثر عامل ضعف عدالت اجتماعی دارای بالاترین میزان میانگین 4.14 و در رتبه بعدی نقاط کور و غیرقابل تردد با امتیاز 4.07 و کمترین میزان میانگین 3.45 که متعلق به قوانین موحود در جامعه می باشند. نتایج: مقایسه بین پژوهش های گذشته و پژوهش حاضر نشان می دهد که، از بین پژوهش های صورت گرفته درباره موضوع امنیت اجتماعی در فضاهای شهری، نتایج پژوهش کیانی و همکاران (1392) که تحلیل و اولویت بندی راهبردهای امنیت محیطی فضاهای شهر زابل می باشد هم راستا می باشد. بیشترین و بالاترین اولویت جهت توجه به مسائل امنیت محیطی فضاهای شهر زابل مربوط به کارکرد فرهنگی اجتماعی (با امتیاز نرمال شده 0.539 در خوشه عملکردی / کارکردی مؤثر بر امنیت فضاهای شهری) فشردگی بافت با امتیاز نرمال شده 0.353 در هر خوشه می باشد.
تأثیر رسانه و جامعه پذیری بر رفتارهای زیست محیطی شهری، مطالعه موردی: شهرهای ساری و جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تأثیر استفاده از رسانه ها و جامعه پذیری بر رفتارهای زیست محیطی در شهرهای ساری و جویبار می پردازد. تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی بوده که با استفاده از روش پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری افراد بالای 18 سال شهرهای ساری و جویبار در استان مازندران بودند که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با متغیرهای مستخرج از تئوری ارزش های اینگلهارت، الگوی رفتار محیط گرایانه کالموس و اجی من به عنوان چارچوب تئوریک بوده است و می باشد است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. اعتبار ابزار از طریق اعتبار صوری مورد تائید قرار گرفت و پایایی ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، با ضریب بالای 8/0 تائید شد. با توجه به نتایج به دست آمده، رفتار زیست محیطی در نمونه هایی مورد بررسی دارای میانگین بالا بودند. بین جامعه پذیری و رفتار زیست محیطی رابطه معنادار به دست آمد. همچنین جامعه پذیری با ابعاد چهارگانه رفتار زیست محیطی (رفتار مصرف انرژی، رفتار حفاظت از محیط زیست، رفتار زیست محیطی در سفر و الگوی خرید زیست محیطی) رابطه معنادار و مثبت داشته است و تبلیغات زیست محیطی و استفاده از رسانه ها تنها با بعد الگوی خرید زیست محیطی رابطه معنادار دارد. متغیرهای مستقل،20 درصد از واریانس رفتار زیست محیطی را تبیین می کنند. نوآوری مطالعه حاضر در استفاده از مطالعه تطبیقی رفتارهای زیست محیطی بین دو شهر ساری و جویبار با روش کمی می باشد.
راهکارهای مدیریت پایدار آب کشاورزی (مورد مطالعه استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
64 - 77
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای مدیریت پایدار آب کشاورزی و بررسی تأثیر هر یک بر متغیر وابسته تحقیق است که با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) انجام شد. جامعه آماری این مطالعه را کارشناسان و متخصصان حوزه آب در سطح استان همدان به تعداد 130 نفر تشکیل می دادند که در مرحله کیفی تعداد 35 نمونه به شیوه هدفمند و در مرحله کمی تعداد 100 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به شیوه تصادفی انتخاب شدند. برای بررسی و تحلیل روابط بین متغیرهای مستقل (راهکارها) و وابسته (مدیریت پایدار آب کشاورزی) از مدل یابی معادلات ساختاری بر اساس الگوریتم PLS بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که 55 درصد از واریانس متغیر وابسته (مدیریت پایدار آب کشاورزی) توسط متغیرهای مستقل موردبررسی (13 راهکار شناسایی شده) تبیین می شود که از بین این راهکارها، «برنامه ریزی آبیاری» (به عنوان راهکار اصلی) با ضریب تأثیر 275/0 بیشترین اهمیت و تأثیر را دارد. آموزش های کاربردی و مستمر با ضریب تأثیر 269/0، بازچرخانی آب در فرآیند تولید با ضریب تأثیر 247/0، افزایش راندمان انتقال آب با ضریب تأثیر 209/0، آگاهی بخشی و اطلاع رسانی با ضریب تأثیر 197/0 و در نهایت کاهش ضایعات کشاورزی با ضریب تأثیر 172/0 به ترتیب رتبه های دوم تا ششم را به خود اختصاص دادند.
تدوین استراتژی توسعه گردشگری پایدار با رویکرد مدلسازی ساختاری- تفسیری مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
75 - 88
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی در جهان شناخته می شود. چراکه علاوه بر ارتقاء ابعاد اقتصادی بر گسترش عدالت اجتماعی و تقویت هویت ملی نیز تأثیرگذار است. دراین بین گردشگری شهری یکی از گرایش های اساسی صنعت گردشگری است که به دلیل وجود جاذبه های تاریخی و فرهنگی متنوع و ارزشمند شهرها از اهمیت زیادی برخوردارند. پژوهش حاضر باهدف تدوین استراتژی توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 12 شهر تهران با رویکرد مدل سازی ساختاری - تفسیری می باشد. این پژوهش ازنظر روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. برای تدوین استراتژی توسعه گردشگری پایدار (منطقه 12 شهر تهران) با استفاده ازنظرات خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مراکز پژوهشی از طریق روش دلفی عوامل تعیین شناسایی شدند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل سازی تفسیری- ساختاری ISM بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آشنا با صنعت گردشگری در استان تهران تشکیل می دهند و از 18 نفر از خبرگان در دسترس به عنوان نمونه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که عامل های تدوین سیاست های کلی و منطقه ای روشن در حوزه گردشگری جهت جذب گردشگر، ارتقاء سطح فرهنگ مردم در راستای برخورد و پذیرش گردشگر، افزایش سطح امنیت عمومی جامعه از تأثیرگذارترین عوامل توسعه گردشگری پایدار در منطقه به حساب می آیند.