فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل تخریب جنگل ها روستاییانی هستند که از درختان جنگل برای خانه سازی، سوخت و تعلیف دام ها استفاده می کنند. در سال 1370 مراحل خروج دام از جنگل و کوچ چهار روستای واقع در جنگل از توابع شهرستان گالیکش شروع شد. این طرح، باعث بیرون آمدن چهار روستای مجاور یکدیگر (تقریباً 50 خانوار روستایی) از جنگل و اسکان مجدد در حاشیة روستای ینقاق و در محله ای شد که در عرف به آن شهرک منابع طبیعی می گویند. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی از نوع تولید نظریة زمینه ای است که در چارچوب نظریة اصلی توسعة پایدار و توانمندسازی که از مهم ترین زیرشاخه های اجتماعی آن است، شکل گرفت و در آن از طرح پانل واپس نگر استفاده شد. در این پژوهش، با استفاده از رویکرد ارزیابی تأثیر اجتماعی (اتا)، مؤلفه های اصلی توانمندسازی در اجتماع بررسی شد. نتایج تحقیق نشان دادند که عرضة خدمات زیربنایی مهم ترین عامل توانمندساز و رضایت بخش نزد کوچ کنندگان بوده و درآمد حاصل از اشتغال ایجادشده برای خانواده ها نسبتاًًًًً مناسب است. پایبندنبودن دولت به وعده های خود به ویژه در ایجاد دامداری صنعتی و تعاونی روستایی و کم شدن زمین های کشاورزی و دام ها و ازدست دادن خودکفایی نسبی جنگل نشینان، در کنار برنامه ریزی نکردن برای اشتغال نسل دوم کوچ کنندگان و آسیب های اجتماعیِ به وجودآمده، از مهم ترین دلایل نارضایتی های موجود است. درپایان، انتزاع «ترس ناشی از تعلیق» برای توضیح مقوله های اصلی کشف شده در مصاحبه ها به دست آمد که قدرت تبیین طیف وسیعی از کنش های کوچ کنندگان، خصوصاً نسل اول آنها را دارا بود.
شناسایی مشکلات گردشگری روستایی استان چهارمحال وبختیاری با استفاده از تکنیک تئوری بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبردهای گذشته در زمینة توسعه نواحی، نتوانسته اند در حل مسائل و معضلات موجود در زمینه هایی چون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی، پایداری محیط زیست و نظایر اینها به گونه ای موفقیت آمیز عمل کنند. یکی از راهبردهایی که اخیراً در بیشتر کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه گردشگری در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای گسترش گردشگری است. هدف این مقاله بررسی دیدگاه های متخصصان و آگاهان روستایی و جامعه گردشگران به منظور تدوین مدلی کاربردی برای رفع موانع و مشکلات گردشگری در استان چهارمحال و بختیاری است. جامعه مورد مطالعه تحقیق شامل سه دستة آگاهان روستایی، گردشگران داخل استان و خارج از آن، و متخصصان میراث فرهنگی بوده اند. روش نمونه گیری نیز به صورتی کاملاً هدفمند – با استفاده از روش گلوله برخی- بوده است. پس از انجام مصاحبه های عمیق، مصاحبه متمرکز و همچنین مصاحبه ساختاریافته و نیمه ساختاریافته- و در نهایت رسیدن به اشباع تئوری- اطلاعات جمع آوری شدند و سپس در مراحل کدگذاری و تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا به کار رفت. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان داد این استان با مشکلات زیرساختی، بازاریابی، بهداشت و سلامت، کمرنگ شدن جاذبه های فرهنگی، عدم درک صحیح از گردشگری، فقدان انگیزه در مسئولان محلی، تعصبات قومی- قبیله ای، فقدان برنامه ریزی، همچنین پژوهش و نظارت، مشکلات مربوط به منابع انسانی، مشکلات گردشگری و مقوله دولت و مشکلات مربوط به صنایع دستی همراه است.
امکان سنجی تبدیل خیابان بدون خودرو در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای باز عمومی مورد توجه بسیاری از محققان و سیاست گذاران شهری قرار گرفته است. توسعه و گسترش این نوع فضاهای شهری از قبیل پارکها، فضاهای همگانی و فضاهای سبز نقش بسزایی در ارتقاء کیفی زندگی شهروندان دارد. خیابان های پیاده شهری، یکی از مورد توجه ترین این مکانها، است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به عنوان سرزنده ترین فضاهای شهری به اجرا در آمده است. این اماکن به دلیل در بر داشتن فعالیت های اجتماعی، علاوه بر افزایش روابط چهره به چهره افراد، موجب تشویق شهروندان به پیاده روی و استفاده کمتر از خودرو شخصی می شوند. در این تحقیق، یکی از خیابان های پرتردد و اصلی شهر شیراز که درصد قابل توجهی از فعالیت های خدماتی- تجاری را در بر دارد، انتخاب گردیده و امکان تبدیل آن به یک خیابان پیاده بررسی شده است. برای گردآوری اطلاعات و داده های اولیه مورد نیاز از پرسشنامه های بخصوصی که توسط ساکنان و شاغلان آن خیابان تکمیل گردید، استفاده شده است. همچنین برای بررسی رابطه بین رضایتمندی افراد از تبدیل این خیابان به یک خیابان پیاده و مشخصات اجتماعی – اقتصادی، رفتاری و ترافیکی از تجزیه و تحلیل آماری (تحلیل رگرسیون دوتایی) انجام شده است. نتایج نشان داد که تنها برخی از خصوصیات اجتماعی- اقتصادی، رفتاری و ترافیکی همانند جنس، سن، درآمد، روزهای مراجعه و ... رابطه معناداری با رضایتمندی افراد از تبدیل خیابان مذکور به خیابان پیاده محور داشته اند. در مجموع می-توان گفت که ایجاد خیابان پیاده در محدوده مطالعاتی نیازمند بسترسازی مناسبی در زمینه حمل و نقل و نیز ارائه سیاست های تشویقی از طرف مدیران شهری است.
سنجش و مقایسة تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی در خانواده های گسترده و هسته ای مطالعة موردی: مناطق روستایی بخش پشت آب زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است برای ترسیم رفاه در جامعه. ازآنجاکه نوع و ساختار خانواده در کیفیت زندگی فرد تأثیر دارد، هدف اصلی این پژوهش، سنجش و مقایسة تطبیقی شاخص های کیفیت زندگی خانواده های گسترده و هسته ای در مناطق روستایی بخش پشت آب است. منطقة مورد مطالعه شامل 9 روستا از دهستان های ادیمی و قائم آباد بخش پشت آب زابل است. جامعة آماری شامل 296 خانوادة گسترده و هسته ای است، که از سال 1385 به بعد زندگی مشترک را آغاز کردند. این خانواده ها به صورت نمونه گیری تصادفی و با کمک دهیاران انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است که داده های اولیه از منابع کتابخانه ای، اینترنتی و سایت های علمی جمع آوری شدند و پس از بررسی منابع، شاخص های کیفیت زندگی برای دو خانوادة گسترده و هسته ای در قالب پرسشنامه طراحی و در روستاهای نمونه توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و از روش های آماری ازجمله توزیع فراوانی داده ها برای تعیین درصد ویژگی پاسخگویان، و آزمون T-test برای سنجش تفاوت معناداری در میزان رضایت زوج های جوان در قالب شاخص های کیفیت زندگی در دو نوع ساختار خانواده استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که دو نوع خانواده در میزان رضایت از شاخص های کیفیت محیطی و تسهیلاتی روستا، کیفیت کالبدی مسکن (درونی و بیرونی) و بهزیستی عاطفی تفاوت چندانی نداشتند؛ لیکن این دو نوع خانواده در میزان رضایتمندی و احساس رفاه در قالب شاخص خودمختاری و آزادی عمل و شاخص روحی و روانی، تفاوت معناداری داشتند.
پژوهش های ایران شناسی (ادامه نامواره دکتر محمود افشار)
حوزه های تخصصی:
تحلیل ویژگی های صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری میراث فرهنگی (مطالعه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری میراث فرهنگی، یکی از مهم ترین شاخه های گردشگری فرهنگی است و صنایع دستی، نمونه بارزی از جاذبه های میراث فرهنگی محسوب می شوند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی -تحلیلی است و با هدف ظرفیت سنجی توسعه گردشگری میراث فرهنگی با تکیه بر صنایع دستی در استان مازندران انجام شده است. داده های پژوهش با روش مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی شامل پرسش مستقیم از گردشگران این استان با ابزار پرسش نامه گردآوری شده اند. پژوهش حاضر با الگوی (O.P.C.T.L) انجام شده است و شاخص هایی همچون کیفیت عرضه، نحوه نمایش، جذابیت فرهنگی و قابلیت حمل و نقل صنایع دستی و میزان وفاداری گردشگران به بازدید دوباره از مقصد ارزیابی شده اند. چند متخصص حوزه پژوهش، روایی پرسش نامه را تأیید کرده اند. جامعه آماری پژوهش، تعداد 200 نفر از گردشگران بازدیدکننده از فروشگاه های صنایع دستی استان هستند که به طور تصادفی ساده در دسترس انتخاب شده اند. پردازش داده های پژوهش با نرم افزار SPSS انجام و بر اساس ماهیت داده ها و هدف پژوهش، از آزمون های تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهند که متغیرهای مؤثر بر وفاداری گردشگران در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. همچنین، رابطه معناداری بین کیفیت عرضه و میزان وفاداری در سطح 01/0 وجود دارد؛ این وضعیت درباره مؤلفه های نحوه نمایش محصولات صنایع دستی، میزان تأثیرگذاری فرهنگی و قابلیت حمل و نقل نیز وجود دارد.
داده کاوی و تحلیل رفتار شهروندان در تفکیک زباله از مبدأ با بهره گیری از الگوریتم C4.5 درخت تصمیم (مطالعة موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، ارایة الگوریتم تصمیم سازی شهروندان در زمینة همکاری با طرح تفکیک زباله از مبدأ و شناسایی مهم ترین متغیرهای مؤثر بر رفتار شهروندان در این زمینه و ایجاد امکان اتخاذ سیاست های هدفمند به منظور ارتقای سطح مشارکت شهروندان با طرح تفکیک زباله از مبدأ و افزایش سطح کارایی هزینه ای سیاست های اتخاذ شده است.
روش: این پژوهش با بهره گیری از دانش نوین داده کاوی و الگوریتم C4.5تکنیک درخت تصمیم و استفاده از داده ها و اطّلاعات 145 شهروند شهر مشهد که در سال 1390 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شده است، الگوریتم های تصمیم سازی شهروندان را در زمینة همکاری با طرح تفکیک زباله از مبدأ ارایه می کند.
یافته ها/ نتایج: نتایج این مطالعه نشان می دهد که متغیر رضایت از طرح تفکیک زباله از مبدأ، مهم ترین متغیری است که می تواند بر رفتار شهروندان در همکاری با این طرح مؤثر باشد. متغیرهای دیگری نیز در سطوح بعدی بر رفتار شهروندان مؤثرند که از آن جمله می توان به وضعیّت شغلی مادر خانواده، ارزیابی از نحوة ارزش گذاری طرح از زبالة تفکیک شده، آگاهی از مزایای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی طرح تفکیک زباله از مبدأ و سطح تحصیلات اشاره کرد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به سیاست گذاران این عرصه در اتخاذ سیاست های هدفمند به منظور بهبود وضعیّت توسعة شهری و در نهایت ارتقای سطح رفاه شهروندان که مهم ترین هدف تمامی نهادهای متولی امور شهر است، کمک کند.
مکان یابی و بررسی نقش متل در توسعه گردشگری (مطالعه موردی محور اصفهان-شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متل ها آن دسته از واحدهای اقامتی هستند که حالت توقف گاه و استراحتگاه موقتی را داشته و معمولاً در خارج از شهر قرار می گیرند که متأسفانه در ایران کمتر مورد توجه واقع شده اند. از آنجا که در ایران اکثر مسافران با وسایل نقلیه شخصی سفر می کنند، ساخت و توسعه متل ها در محورهای ارتباطی علی الخصوص محورهای ارتباطی قطب های گردشگری، با افزایش رفاه سفر، توسعه گردشگری را به همراه خواهد داشت. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با مکان یابی متل ها در محور ارتباطی اصفهان – شیراز، نقش آن ها در توسعه گردشگری نیز بررسی گردد.از آنجا که اصفهان و شیراز از شهرهای تاریخی بوده و جزء قطب های مهم گردشگری ایران محسوب می شوند، توجه به گسترش زیرساخت ها از جمله متل ها می تواند تأثیر بسیار زیادی بر افزایش گردشگری داشته باشد زیرا هرچند که مسافرت به دلیل و انگیزه آنها انجام نمی گیرد، لیکن در صورت فقدان، آن مسافرت ها انجام نمی گیرد. همچنین اغلب گردشگران ایرانی از خودرو (علی الخصوص شخصی) جهت مسافرت استفاده می کنند. بنابراین وجود محل هایی برای اقامت در بین راه که امنیت کافی داشته و خدمات مورد نیاز مسافرین را ارائه نماید ضروری به نظر می رسد. نوع تحقیق توسعه ای-کاربردی و روش تحقیق تحلیلی – اسنادی – علی - پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام پذیرفت. در روش میدانی اطلاعات از طریق پرسشنامه و مشاهده و مراجعه به داده ها و اسناد موجود در سازمان ها و ارگان های مربوطه جمع آوری شده و حجم نمونه بر اساس روش کوکران تعیین گردید.
بررسی وضعیت مدیریت و ساماندهی سازمان های غیردولتی(NGOs) فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان های غیردولتی(NGOs) در جوامع مدنی با هدف افزایش مشارکت شهروندان در امور مختلف اجتماعی و فرهنگی شکل می گیرند. از آنجاکه نحوه مدیریت یک سیستم، تاثیر بسزائی در عملکرد آن دارد، موفقیت سازمان های غیردولتی ایران نیز بستگی به بسترسازی مناسب جهت فعالیت این سازمان ها دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نحوه مدیریت کلان و ساماندهی سازمانهای غیردولتی ایران، بویژه سازمان های فعال در زمینه های فرهنگی وهنری است که از طریق بررسی نحوه مدیریت مدیران دولتی که مسئولیت بسترسازی برای فعالیت این سازمان ها را بر عهده دارند، انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و هدف آن کاربردی است. دراین راستا براساس نظریه هنری فایول برای هریک از وظایف پنج گانه مهم مدیریت، فرضیه ای تنظیم شده است. طبق فرضیات تحقیق میان وظایف برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، هدایت و رهبری، و کنترل عملکرد متولیان به عنوان متغیرهای مستقل از یک سو و موفقیت سازمان های غیردولتی فرهنگی، به عنوان متغیر وابسته رابطهمعناداری وجود دارد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته ای که روایی آن با روش محتوایی- صوری و میزان پایایی آن هم با روش آلفای کرونباخ محاسبه و تایید گردید، استفاده شده است. این پرسشنامه در میان کلیه اعضای جامعه آماری، متشکل از41 نفر از مدیران و معاونین سازمان های دولتی مسئول، توزیع وجمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت و برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش آزمون استقلال صفات کای دو استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده چهار فرضیه تحقیق تایید شد، ولی فرضیه مربوط به اصل هماهنگی میان متولیان مورد تایید قرار نگرفت. در ادامه مقاله بر مبنای یافته های پژوهش پیشنهاداتی ارایه شده است.
بررسی ارتباط مشارکت پایدار گردشگران و ارزش ویژه برند مقصد گردشگری (مورد مطالعه: شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
در بازار بسیار رقابتی صنعت گردشگری، بازاریابان مقصد دائماً به دنبال افزایش ارزش ویژه برند خود با تمرکز بر تعدادی از عوامل کلیدی هستند. ارزش ویژه برند مقصد به طور مستقیم تحت تأثیر ادراکات بازدیدکنندگان در مورد مقصد است. از جمله عواملی که بر ادراکات افراد اثر می گذارد، انگیزه و علاقه فرد نسبت به سفر به مقصد می باشد. علاقه فرد به انجام فعالیتی به خصوص، چون سفر به صورت پی در پی و مداوم به یک مقصد گردشگری خاص، مشارکت پایدار سفر نامیده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشارکت پایدار سفر گردشگران داخلی شهر اصفهان بر ارزش ویژه برند این مقصد گردشگری است. در این پژوهش شهر اصفهان به دلیل برخوداری از جاذبه های فراوان گردشگری و نقش به سزای آن در تأمین درآمدهای حاصل از گردشگری انتخاب شده است. اصفهان قطب گردشگری ملی ایران محسوب می شود که سالیانه پذیرای هزاران بازدیدکننده است و از این جهت مقصد بسیار مطلوبی برای پژوهش های علمی و تحقیقات گردشگری است. بر این اساس در این تحقیق، فضای نمونه 143 نفری از میان تمام گردشگران داخلی شهر اصفهان در بازه زمانی تیر و مرداد سال 1393 با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است که پس از تأیید روایی و پایایی آن، داده ها جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لذت از سفر، اهمیت از سفر و خودبیان-گری تأثیر مثبت بر مشارکت پایدار سفر دارند و از این بین اهمیت سفر با ضریب مسیر 445/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر مشارکت پایدار سفر دارد. همچنین مشارکت پایدار سفر از طریق اثرگذاری بر آگاهی از برند، تصویر برند و کیفیت ادراک شده برند بر وفاداری به برند مقصد مؤثر است. وفاداری به برند مقصد نیز با ضریب مسیر 654/0 بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری تأثیری مستقیم دارد.
آسیب شناسی مدیریت طرح های توسعه منطقه ای در ایران و انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: این مقاله، با دو هدف آسیب شناسی الگوی موجود و انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی طرح های توسعة منطقه ای تدوین شده است. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی و تحلیلی است و از روش اسنادی و میدانی برای گردآوری داده ها استفاده می کند. جامعة آماری پژوهش شامل پژوهشگران و متخصصانی است که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای و روش کوکران، ۳۷۰ از آن ها به عنوان نمونه برای پرسشگری انتخاب شده اند. همچنین از ۵۰ خِبرِه برای سنجش روایی محتوایی ابزار اندازه گیری و از ۳۰ خِبرِه برای انتخاب الگوی مطلوب مدیریتی مصاحبه به عمل آمده است. از روش ANP برای وزن دهی به معیارها و از مدل PROMETHEEII برای رتبه بندی گزینه ها و انتخاب الگوی مطلوب استفاده شده است. از نرم افزارهای SPSS، Super Decision و Visual Promethee برای پردازش، وزن دهی، تحلیل و رتبه بندی استفاده شده است. روایی محتوایی ابزار با استفاده از ضریب CVR، ۸۰/۰ و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، ۹۲۶/۰ و روش گاتمن، ۸۲۷/۰ محاسبه شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی موجود مدیریت طرح های توسعة ناکارآمد است و به اصلاح نیاز دارد. همچنین اجرای مدل PROMETHEEII نشان داد که، الگوی مبتنی بر حکمروایی خوب، الگوی مدیریت شبکه ای و الگوی مدیریت راهبردی، به ترتیب با نمرة خالص رتبه بندی ۷۱۰۶/۰، ۵۷۶۳/۰، ۰۷۸۳/۰، الگوهای برتر هستند. نتیجه گیری: در این پژوهش، این نتیجه به دست آمد که «حکمروایی شبکه ای»، الگوی مطلوبی برای مدیریت طرح های توسعة منطقه ای است. در پایان پیشنهادهای مانند ایجاد زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی، زمینه سازی مدیریت مشارکتی مبتنی بر پیاده سازی حکمروایی خوب در مدیریت طرح ها ارائه شده اند.
ظرفیت سنجی توسعه شهری در بسترهای طبیعی با استفاده از عملگرهای فازی و مدل FAHP در حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش جمعیت در شهرها و گسترش روزافزون شهرنشینی و شهر گرایی، چالش اصلی در فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهرها مکان یابی و انتخاب بسترهای بایسته در جهت گسترش های آتی شهری است که یکی از این عرصه ها دشت ها و بسترهای طبیعی همچون حوضه های آبریز است. دراین بین توجه به مسائل و شاخصه های طبیعی و انسانی موجود در این بسترها در جهت آگاهی از نوع انتخاب بسترها برای توسعه های آتی شهری بسیار ضروری است. در این راستا در پژوهش حاضر به شیوه «توصیفی – تحلیلی»باهدف گذاری ظرفیت سنجی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان،سعی شده است با به کارگیری 11 شاخص مؤثر در فرایند توسعه شهری در این حوضه که در دو بخش انسانی و طبیعی دسته بندی شده اند نقاط مستعد و نامساعد برای توسعه های آتی شهری در این حوضه مورد شناسایی قرار گیرد. جهت شناسایی توان و ظرفیت توسعه شهری در حوضه آبریز غفار و مقایسه نتایج تحلیلیآن از عملگرهای ANDFuzzy، OR Fuzzy، Product و Gama Fuzzy و همچنین مدل تحلیل سلسله مراتبی فازیFAHPاستفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مطابق عملگرها و مدل بکار رفته در پژوهش، قسمت های شمالی و مرکزی حوزه آبریز غفار تا منتهی الیه جنوبی حوزه دارای توان توسعه شهری بسیار پایینی است و قسمت های محدودی از جنوب شرقی حوضه و نوار مرزی شرق حوضهمناسب برای توسعه شهری بوده است. البته این امر در عملگر گامای فازی با میزان آستانه 7/0 و به جهت تلفیق سازگار گرایش های کاهشی و افزایشی موجود در آن با دقت و جزییات بهتر و بیشتری نسبت به دیگر عملگرها و مدل FAHP نشان داده شده است.در این بیننتایج عملگرهای OR و مدل FAHP ضعیف تر و با جزییات کمتری این مسئله را نشان داده است که به علت اتخاذ گرایش افزایشی آن بوده است.
تحلیل فضایی آسیب پذیری محله های شهری با رویکرد پدافند غیرعامل در شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به پهنه بندی آسیب پذیری محله های شهری پیرانشهر در برابر مخاطرات محیطی به ویژه تهاجم نظامی با توجه به 5 متغیر و 16 شاخص بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل پرداخته است. همچنین، تعیین میزان آسیب پذیری تأسیسات و تجهیزات و پهنه بندی آسیب پذیری محله های شهر پیرانشهر از منظر پدافند غیرعامل از اهداف این پژوهش است. متغیرهای اصلی پژوهش شریان های حیاتی، مراکز مدیریت شهر، مراکز نظامی، تأسیسات و تجهیزات شهری، مراکز پشتیبانی هستند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از مدل AHP Fuzzy است. یافته های پژوهش مشخص می سازد به ترتیب شریان های حیاتی با ضریب 469/0، مراکز مدیریت بحران و مراکز پشتیبانی مشترک با ضریب 201/0، تجهیزات شهری با ضریب 086/0 بیشترین آسیب پذیری و مراکز نظامی با ضریب 043/0 کمترین آسیب پذیری را به خود اختصاص دادند. با توجه به توزیع فضایی عناصر محلات شهری می توان گفت محله های غربی، مرکزی و جنوب غربی شهر شامل محله های کهنه خانه و گراو و بخش هایی از محله های فرهنگیان یک، قدس، ایثارگران، زرگتن و مام خلیل آسیب پذیرترین محله های شهر پیرانشهر در برابر تهاجمات نظامی هستند
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر تخلفات ساختمانی در شهرهای کوچک (نمونه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر امروز برآیند نیروهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و سیاسی مختلفی است که در فیزیک و هندسه آن بروز و ظهور کالبدی یافته و هر کدام از این نیروها از طریق کُنشگران خود یعنی شهروندان به گونه ای کالبد شهر را تحت تأثیر قرار می دهند؛ پاره ای قانونمند و باضابطه و عده ای فراقانون و بی ضابطه. در این میان مدیریت شهری در راستای اداره بهینه و پایدار شهر بر اساس برنامه های توسعه با چالش های متعددی روبه روست. یکی از چالش های عمده، تخلفاتی است که در حوزه ساخت وساز رایج است و تأثیر شایان توجهی بر پیکره شهر بر جای می گذارد. این تخلفات تحت تأثیر عملکرد و نفوذ نیروهای پیش گفته در حوزه های مختلف متفاوت و متنوع است. این تحقیق با هدف پی بردن به ماهیت این تخلفات و نیز بررسی راهکارهای مدیریتی آن در شهر بابلسر، به عنوان یکی از شهرهای کوچک و ساحلی کشور، پایه ریزی شده است تا ضمن تحلیل روند این تخلفات و بازشناسی علل و عوامل مؤثر بر آن، شناخت بهتری از وضع موجود حاصل گردد و بستری مناسب برای برنامه ریزی های آتی و مدیریت بهینه شهری فراهم آید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از نرم افزارهای GIS است. برای دستیابی به این هدف ابتدا شهر بابلسر به چهار حوزه تقسیم بندی گردید و همه اطلاعات تخلفات ساختمانی بر اساس حوزه بندی استخراج و جدول ها و نقشه های مورد نیاز تهیه و تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که بیشتر تخلفات ساختمانی در شهر بابلسر مربوط به واحدهای مسکونی است. مؤثرترین عوامل در بروز تخلفات ساختمانی نقص در قوانین ساختمانی، نبود قوانین بومی، ناهماهنگی مدیریت های مختلف شهری، کمبود تسهیلات برای اقشار کم درآمد، نبود نظارت شبانه روزی در بحث تخلفات ساختمانی و نقصان حمایت های قضایی است.
عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی در روستاهای شهرستان کبودرآهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیمة اجتماعی روستاییان در ایران به شکل عملی در سال های اخیر از طریق صندوق بیمة اجتماعی روستاییان و عشایر به اجرا درآمده است. البته استفادة همگانی از بیمة اجتماعی مستلزم نهادینه شدن آن است که خود مستلزم به وجود آمدن عادات رفتاری، سیاست گذاری مناسب، اختصاص زمان و بودجه و دیگر اقدامات گسترده برای پایدار شدن آن است. هدف از این پژوهش توصیفی- پیمایشی، شناسایی عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی در روستاییان شهرستان کبودرآهنگ است. داده ها با استفاده از پرسشنامه از طریق مصاحبة ساخت یافته با 320 نفر از بیمه گزاران گردآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آماره های توصیفی و همچنین روش تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج تحقیق مشخص ساخت که عوامل مؤثر بر نهادینه سازی بیمة اجتماعی را در منطقه مورد مطالعه می توان در قالب سه عامل شناختی– هنجاری، فرهنگی– اجتماعی و تنظیمی دسته بندی کرد. بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاد شد که صندوق بیمة اجتماعی روستاییان به ایجاد آگاهی در ارباب رجوع توجه کند و با بهره گیری از ظرفیت گستردة رسانه ها و توان فنی کارگزاران، بستر اطلاع رسانی مناسب و فراگیر را برای جامعة روستایی فراهم سازد.
بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مندی افراد از عملکرد آموزشگاه های رانندگی در کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث رضایتمندی یکی از مهم ترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف به شمار می رود. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات رضایتمندی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری است. در این مقاله تلاش شده تا عوامل موثر بر رضایتمندی هنرجویان متقاضی گواهینامه از آموزشگاه های رانندگی کلانشهر شیراز بررسی شود. روش تحقیق پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه هنرجویان متقاضی اخذ گواهینامه از آموزشگاه های رانندگی کلانشهر شیراز تشکیل می دهند که از این میان و به وسیله فرمول نمونه گیری، حجم نمونه برابر با 265 نفر به دست آمد. یافته ها نشان می دهند زمان زیادی از هنرجو در بحث آموزش گرفته می شود که به نظر آنها آن چنان که باید و شاید، از این زمان بهره برداری نمی گردد و زمان در نظر گرفته شده (6 ساعت) با توجه به حجم کتاب آیین نامه راهنمایی و رانندگی پاسخگوی نیاز آنان ناست. امکانات آموزشگاه ها نیز با توجه به اینکه بخش خصوصی و بیشتر جنبه درآمدی مدنظر است، بیشتر سعی در جنبه انتفاعی قضیه دارد تا بحث آموزش و اهداف راهنمایی و رانندگی. این موارد نشان دهنده ی عدم رضایتمندی افراد از عملکرد آموزشگاههای رانندگی کلانشهر شیراز است. بنابراین، بین متغیرهای فردی از قبیل سن، جنس، تحصیلات و وضعیت تاهل افراد و میزان رضایتمندی از عملکرد آموزشگاه های رانندگی ارتباط معناداری وجود ندارد (در مورد تمام متغیرهای فردی مذکور، Sig. (2-tailed) بیشتر از 05/. می باشد). تنها در مورد متغیر فردی شغل که Sig. (2-tailed) آن 015/. می باشد (کمتر از 05/.)، این رضایتمندی حاصل شده و ارتباط معناداری وجود دارد.
بررسی سطح توسعه روستایی با تکنیک TOPSIS (مطالعه موردی: بخش اصلاندوز- پارس آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه استفاده از شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی می تواند معیاری مناسب برای تعیین جایگاه روستا و رفع مشکلات و نارسایی های جهت نیل به رفاه اقتصادی و سلامتی اجتماعی باشد. هدف این تحقیق بررسی توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش اصلاندوز شهرستان پارس آباد می باشد. تعداد سکونتگاه ها 118 مورد و تعداد شاخص 27 مورد اشند. این تحقیق از نوع توصیفی بود. جهت رتبه بندی سکونتگاه های بخش از روشTOPSIS استفاده شد. نتایج نشان داد که بر اساس میزان محاسبه شده، حداقل 083/0 برای قشلاق گدایلو و حداکثر 67/0 برای شهر اصلاندوز می باشد و میانگین آن برابر 16/0 است. دامنه نوسان سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های بخش 58/0 برآورد شده است. هم چنین 13 سکونتگاه در حال توسعه و 103 سکونتگاه توسعه نیافته می باشند. تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین های های سطوح توسعه وجود دارد.
کاربرد رهیافت فازی در تعیین الگوی بهینه کشت در راستای نیل به اهداف توسعه پایدار روستایی: زیربخش زراعت، شهرستان آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت مدیریت واحدهای زراعی، استفاده از مدل های برنامه ریزی ریاضی در تعیین الگوی بهینه کشت نقشی به سزا دارد. در تحقیق حاضر، روش برنامه ریزی آرمانی فازی در راستای بهینه سازی الگوی کشت در قالب اهدافی شامل پنج سناریو (بیشینه سازی سود، نیل به خودکفایی در محصولات اساسی زراعی، توسعه پایدار کشاورزی، افزایش اشتغال، و دستیابی هم زمان به اهداف یادشده) مورد توجه قرار گرفت. اهمیت این اهداف در دستیابی به توسعه پایدار روستایی است که در آن، پایداری سه بعد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی را دربرمی گیرد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق تکمیل 124 پرسشنامه از سطح شهرستان آمل به دست آمد. نتایج الگوها نشان داد که در صورت لحاظ کردن اهداف به طور هم زمان، تعاملی میان مدل فازی سناریوهای یک تا چهار به وجود می آید؛ در این مدل، به آرمان های اقتصادی و اجتماعی کمتر توجه شده و در مقابل، آرمان های زیست محیطی و خودکفایی تا حد زیادی تأمین شده است.
تحلیل الگوی فضایی سکونتگاههای روستایی در ارتباط با آسیب پذیری از زلزله (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: زلزله یکی از مهمترین عوامل آسیب پذیری نواحی روستایی در ایران است که به خصوص به دلیل عمق کم کانون، خسارات زیادی را به دنبال دارد. علاوه بر موقعیت مطلق و نسبی نواحی مختلف کشور، گسیختگی سازمان فضایی و فقدان سلسلهمراتب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها، یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار است. این امر منجر به نابه سامانی جمعیت، فعّالیت، خدمات و کارکردها و در نتیجه، افزایش میزان آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات طبیعی و از آن جمله زلزله می شود. در این ارتباط، تعیین الگوی مناسب نظام استقرار سکونتگاه ها برای محدودکردن اثرات نامطلوب زلزله، ضروری به نظر می رسد که تلاش شده تا در منطقه مورد مطالعه به انجام رسد.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و داده های مرکز آمار ایران ۱۳۹۰ گردآوری شده اند. جامعه آماری این تحقیق شامل ۷۴ روستای بخش مرکزی شهرستان مرند می باشد که به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا از بین مدل ها و تکنیک های مورد برّرسی برای تحلیل فضایی، مدل همبستگی خودکار فضایی مبتنی بر شاخص مورن I، جهت تعیین پراکندگی/ تمرکز آسیب پذیری فضایی سکونتگاه-های روستایی و آزمون آماری کالموگراف- اسمیرنف جهت تحلیل معناداری تفاوت توزیع روستاها در سطوح مختلف آسیب پذیری در محدوده مورد مطالعه استفاده شد. در پردازش و تحلیل داده ها و نیز نمایش نتایج، سیستم اطّلاعات جغرافیایی (GIS) مورد توجّه بوده است.
یافته ها: نتایج تحلیل مورن I، آماره ۹۴/۰ را نشان می دهد. بر این اساس، چنین به نظر میرسد که از نظر هندسه فضایی، الگوی اسکان حاکم در منطقه مورد مطالعه، متمرکز یا خوشه ای بوده و روستاها به صورت متعادل و یکنواخت در محدوده مورد مطالعه توزیع نشده اند. نتایج آزمون کالموگراف- اسمیرنف نیز نشان می دهد که آماره آزمون Dmax=۰.۲۰۵)) از مقدار بحرانی W(۱- )بزرگتر است. این نشان دهنده وجود تفاوت معنادار بین توزیع روستاها در طبقات مختلف آسیب پذیری با مقادیر مورد انتظار است.
محدودیت ها/ راهبردها: فقدان پیشینه تحقیق کافی، از چالش های مطالعه حاضر است.
راهکارهای عملی: با عنایت به آسیب پذیری بالای محدوده مورد مطالعه و الگوی فضایی حاکم بر منطقه، در برنامه ریزی توسعه فضایی روستاها، لازم است تغییرات در ویژگی های اقتصادی- اجتماعی و کالبدی- فضایی آنها لحاظ شود تا آسیب پذیری کاهش و محدوده مورد مطالعه نسبت به شرایط بحرانی انعطاف پذیر شود.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر در مقایسه با مطالعات صورتگرفته، به دنبال ارائه رویکردی متفاوت و نو برای مطالعه فضایی آسیب-پذیری سکونتگاه ها است.