فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۴۴۲ مورد.
۲۸۱.

مقایسه مدل های رگرسیون لجستیک و بیزین رگرسیون لجستیک به منظور پیش بینی مکانی حرکت های توده ای استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش تئوری بیزین رگرسیون لجستیک استان کردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۶۳۷
هدف از انجام این پژوهش ارائه روش ترکیبی بیزین رگرسیون لجستیک و مقایسه کارایی آن با روش رگرسیون لجستیک به منظور تهیه نقشه پیش بینی مکانی وقوع حرکت های توده ای در استان کردستان می باشد. در ابتدا، بر اساس مرور منابع 18 عامل تأثیرگذار بر وقوع حرکت های توده ای شامل: درجه شیب، جهت شیب، ارتفاع، انحنای معمولی شیب، انحنای عرضی شیب، انحنای طولی شیب، شاخص توان حمل جریان، شاخص نمناکی توپوگرافی، شاخص طول و زاویه شیب، لیتولوژی، بارش، کاربری ارضی، فاصله از گسل، تراکم گسل، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فاصله از جاده و تراکم جاده انتخاب شدند. سپس، در روش رگرسیون لجستیک (LR) بر اساس سطح معنی داری آماری 7 عامل و در روش بیزین لجستیک رگرسیون (BLR) بر اساس شاخصInformation Gain Ratio، 11 عامل به عنوان عوامل مؤثر انتخاب و جهتمدل سازی به کار گرفته شدند. ارزیابی مدل ها (داده های تعلیمی و داده های تست) توسط معیارهایSpecificity،Sensitivity،Accuracy، درصد مساحت زیر منحنیROC و ریشه میانگین مربعات خطا انجام شدند. نتایج ارزیابی مدل های مورد استفاده در این تحقیق نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 95 درصد بین کارایی و نقشه های پیش بینی مکانی تهیه شده برای مناطق حساس به وقوع حرکت های توده ای خاک با روش هایBLR وLR مشاهده نشد و می توان از مدلBLR نیز به مانند مدلLR به عنوان یک مدل معیار استفاده نمود. لذا با روشLR حدود 26 درصد از مساحت استان کردستان در معرض حساسیت زیاد و خیلی زیاد به وقوع حرکت های توده ای(54 درصد مجموع حرکتهای توده ای) قرار دارد و با روشBLR حدود 33 درصد از مساحت استان کردستان در معرض حساسیت زیاد و خیلی زیاد به وقوع حرکت های توده ای (64 درصد مجموع حرکتهای توده ای) قرار دارد که نواحی غرب استان دارای پتانسیل بیشتری هستند.
۲۸۲.

عمق سنجی از نواحی کم عمق ساحلی با استفاده از تصاویر لندست-8 به طریق آموزش شبکه عصبی (مطالعه موردی: جنوب شرقی دریای خزر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عمق سنجی لندست- 8 کلاسه بندی فازی شبکه عصبی جنوب شرقی دریای خزر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۳۸۲
تصاویر سنجش از دور ابزاری مناسب جهت برآورد عمق در مناطق ساحلی است. در این پژوهش، به منظور مطالعه مناطق کم عمق ساحلی، از تصاویر لندست-8 و داده های هیدروگرافی که با روش اکوساندر جمع آوری شده استفاده شده است. هدف از این پژوهش، عمق سنجی از نواحی جنوب شرقی ساحل دریای خزر از طریق آموزش شبکه عصبی است. تصحیح اتمسفری Dark Object Subtract (DOS) ، تصحیح رادیومتریکی (تبدیل درجات روشنایی به بازتاب)، تصحیح درخشندگی خورشید و در نهایت ماسک کردن مناطق آبی از مناطق خشکی، از جمله پیش پردازش های لازم است که بر روی باندهای آبی ساحلی، آبی، سبز و قرمز تصویر لندست-8 اعمال شده است. در این پژوهش برآورد عمق از طریق شبکه عصبی در دو حالت بررسی گردد. در حالت اول، هر یک از چهار باند به عنوان داده های ورودی و داده های عمق متناظر با هر یک از این پیکسل ها به عنوان هدف به شبکه عصبی معرفی گردید. و در حالت دوم، داده های عمق به روش میانگین فازی، به شش کلاس تقسیم بندی شدند و اطلاعات هر کلاس بصورت جداگانه به شبکه ارائه شد. در هر دو حالت مورد بررسی، سهم داده های آموزشی، داده های اعتبارسنجی و داده های آزمون از داده های ورودی به ترتیب 60 درصد، 10 درصد و 30 درصد می باشد. نتایج حاصل از شبکه عصبی نشان می دهد که دقت عمق برآورد شده در کلاسه های مختلف، متفاوت است و بیشترین دقت ( RMSE =0.11 و 0.90   R2 = ) و کمترین دقت ( RMSE =0.11 و 0.67   R2 = ) به ترتیب به محدوده عمق های 97/3- تا 1/3- و 48/4- تا 4- اختصاص دارد. در حالیکه عمق برآورد شده از داده های کل (کلاسه بندی نشده) معادل    R2 = 0.94 و  RMSE =0.16 متر بدست آمد. از این رو، با آموزش شبکه عصبی می توان به برآورد عمق از نواحی کم عمق ساحلی با دقت بالا پرداخت.  
۲۸۳.

بازسازی محیط و آب و هوای دیرینه در ارتفاعات چهل چشمه دیواندره کردستان در طول آخرین دوره حداکثر گسترش یخچالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آخرین دوره حداکثر گسترش یخچال ارتفاع خط تعادل نسبت تعادل مساحت-ارتفاع چهل چشمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۴۲۳
ارتفاعات چهل چشمه (چل چه مه) در دیواندره استان کردستان تعداد زیادی از شواهد یخچالی شامل سیرک های یخچالی و یخرفت های دوره ی پلیئستوسن را در خود جای داده است. میزان ارتفاع خط تعادل در ارتفاعات چهل چشمه به منظور بازسازی محیط و آب و هوای دیرینه در طول آخرین دوره ی حداکثر گسترش یخچالی با استفاده از بررسی های میدانی ، تهیه ی نقشه های ژئومورفولوژی بر مبنای نقشه ی توپوگرافی 1:50000، استفاده از مدل رقومی ارتفاعی 5/12 متری و به کارگیری روش های نسبت مساحت انباشتگی به مساحت کل، متوسط ارتفاع یخچال ها (کروسکی) و روش نسبت تعادل مساحت – ارتفاع محاسبه گردید. میزان ارتفاع خط تعادل در طول آخرین دوره حداکثر گسترش یخچالی در ارتفاعات چهل چشمه حدود 2905 متر از سطح دریا برآورده شد. میزان ارتفاع خط تعادل کنونی با استفاده از روش لای و همکاران و استفاده از داده های هواشناسی 4683 متر از سطح دریا برآورد گردید. با در نظر گرفتن میزان پایین آمدگی ارتفاع خط تعادل به میزان 1778 متر میزان متوسط کاهش دمای سالیانه در طول دوره ی حداکثر گسترش یخچالی ° 5/11 بوده است. با مقایسه ی میزان پایین آمدگی ارتفاع خط تعادل و میزان کاهش دمای محاسبه شده با دیگر مطالعات انجام شده در ایران و جهان حداکثر گسترش یخچال ها در ارتفاعات چهل چشمه منطبق با آخرین دوره ی حداکثر گسترش یخچالی در حدود 5/26 الی 19 هزار سال قبل و تحت تاثیر شرایط آب و هوای سرد و خشک بوده است، همچنین در مقایسه با مطالعات رایت و همکاران در یخچال های ارتفاعات کردستان میزان کاهش دما حدود 12 درجه سانتی گراد و میزان پایین آمدگی ارتفاع خط بین 1200 - 1800 متر بوده است.
۲۸۴.

پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی و ژئومورفولوژیکی سکونتگاه های روستایی شهرستان سقز(مطالعه موردی سیل و زلزله)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرستان سقز مخاطرات طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۸ تعداد دانلود : ۴۱۳
حوادثی که به طور ناگهانی روی می دهند و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می شوند، به عنوان مخاطرات طبیعی شناخته می شوند. این مخاطرات به دلیل ماهیت غیر منتظره ی خود، در بیشتر موارد خسارت مالی و جانی بسیاری بر جایی می گذارند. در بین مخاطرات طبیعی، زلزله و سیل جزو ویران گرترین مخاطرات به شمار می آیند. این مخاطرات در جوامع روستایی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با محیط طبیعی و توان محدود در مقابله با این گونه تهدیدات، دارای شدت و قدرت آسیب رسانی بیشتری می باشند. لذا شناسایی مناطقی که دارای آسیب پذیری بیشتری از مخاطرات طبیعی هستند، می تواند در جهت برنامه ریزی برای مقابله با کاهش اثرات این حوادث موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی سیل و زلزله به بررسی تاثیر عوامل ژئومورفولوژیکی بر رخداد مخاطرات طبیعی پرداخته است. تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی _ تحلیلی می باشد؛ آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و داده های سنجش از دور جمع آوری گردیده است. برای پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی سیل و زلزله، محاسبه نقش هرکدام از فاکتورهای ژئومورفولوژیکی تاثیرگذار در وقوع این مخاطرات طبیعی از روشAHP استفاده شده است. سپس با استفاده از قابلیت های تحلیل مکانیGIS لایه های نهایی پهنه بندی خطر زلزله و سیل تهیه گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از کل روستاهای موجود در شهرستان سقز 145 روستا در پهنه با خطر نسبتاً بالا و 135 روستا در پهنه باخطر نسبتاً متوسط زلزله قرار گرفته اند. همچنین پهنه بندی روستاها بر اساس احتمال وقوع زمین لرزه نشان داد 240روستا در پهنه با احتمال وقوع کم و 40 روستا نیز درپهنه با احتمال وقوع متوسط قرار دارند، سایر روستاها در پهنه با احتمال ضعیف خطر وقوع زلزله قرار دارند. 
۲۸۵.

ارزیابی شاخص های ژئومورفوکلیمایی بر مکان گزینی مراکزحیاتی، حساس و مهم با رویکرد دفاع-غیرعامل (مطالعه موردی: سواحل مکران ازجاسک تا خلیج گواتر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های ژئومورفوکلیمایی مکان گزینی دفاع غیرعامل واحدهای مورفولوژی مکران روش تحلیلی بهترین- بدترین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۵۰۵
شناخت ویژگی های ژئومورفولوژیکی و اقلیمی نقاط مختلف کشور یک اصل مهم و ضروری به حساب می آید و عدم شناخت آنها جز ارتکاب به اشتباهات خطرناک، کاردیگری انجام نخواهد شد. این مقاله به بررسی ویژگی های جغرافیایی و به ویژه ارتباط و پیوند میان عوامل ژئومورفوکلیمایی بر مکان گزینی مطلوب مراکز حیاتی، حساس و مهم منطقه سواحل مکران از جاسک تا خلیج گواتر با رویکرد دفاع غیرعامل می پردازد. با توجه به ضرورت مکان گزینی مراکز و تأسیسات حیاتی، مهم و حساس با رویکرد دفاع غیر عامل بصورت مؤثر و هوشمندانه با ارزیابی شاخص های ژئومورفولوژیکی و اقلیمی سواحل مکران(بندرجاسک تا خلیج گواتر) بمنظور دست یابی به پایداری امنیتی در این ناحیه از کشور ایران بر اساس نقشه طرح توسعه سواحل مکران ترسیم شده توسط دبیرخانه توسعه سواحل مکران، دراین پژوهش متناسب با تفکیک واحدهای ژئومورفولوژی منطقه مکران، خط ساحلی و جلگه ساحلی تا شعاع 50 کیلومتر را به عنوان منطقه عملیاتی ودشت های پایکوهی وکوهستان تا شعاع 200 کیلومتر درعمق را منطقه راهبردی در نظر گرفته شده است.  ابزارهای تحقیق پژوهش را نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و تصاویر هوایی و ماهواره ای منطقه تشکیل داده است. همچنین با ارائه و تنظیم پرسشنامه ها، مصاحبه با افراد کارشناس به شناسایی عوامل مؤثر اعم از طبیعی و انسانی در  مکان یابی مراکز حیاتی، حساس و مهم با تأکید بر دفاع غیرعامل پرداخته و پس از مشخص شدن آنها، داده های عوامل ژئومورفولوژیکی و عناصر اقلیمی را با استفاده از روش تحلیلی بهترین- بدترین(BWM) بمنظور انجام مقایسه معیارها به صورت بهترین و بدترین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و عوامل و عناصر تأثیرگذار در مکان گزینی با رویکرد دفاع غیرعامل رتبه بندی و وزن دهی نهایی گردید که از بین شاخص ها، میزان شیب با وزن نهایی (257/0) و رطوبت نسبی با وزن نهایی (030/0) به ترتیب مهمترین و کم اهمیت ترین شاخص ها مشخص شدند. در نهایت در محیط نرم افزار Arc GIS با  هم پوشانی لایه ها،  نقشه ای که در آن مناطق مناسب برای احداث مراکز حساس و مهم در آن مشخص شده اند را بدست آوردیم. نتایج نشان می دهد که مناطق شرقی ساحلی منطقه مورد مطالعه برای مکان یابی شرایط مناسب تری را نسبت به مناطق غربی دارد. همچنین با توجه به نقشه نهایی که بر اساس عوامل ژئومورفولوژیکی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه شده است، مساحت پهنه های مطلوب برای مکان گزینی مراکز حساس و مهم در بخش شمالی نسبت به مناطق جنوبی بیشتر است، به عبارت دیگر می توان گفت که ویژگی های ژئومورفولوژیکی از جمله شرایط توپوگرافی، فیزیوگرافی رودخانه ها و... منطقه در بخش شمالی شرایط مطلوبتری نسبت به مناطق جنوبی و نیز در ناحیه جلگه ساحلی در بخش شرقی نسبت به بخش غربی برای انتخاب مکان بهینه مراکز حساس و مهم برخوردار هستند.
۲۸۶.

پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش و خطرپذیری سکونتگاه های روستایی در زیر حوضه رودبار با روش تحلیل شبکه(ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی زمین لغزش آسیب پذیری تحلیل شبکه(ANP) حوضه رودبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۵۱
زمین لغزش ها یکی از بزرگ ترین مخاطرات محیطی هستند که خسارات اقتصادی، مالی، جانی، همراه با تخریب تأسیسات و افزایش هزینه ها را به دنبال دارند. پژوهش حاضر به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش و همچنین پهنه بندی آسیب پذیری روستاها در مقابل خطر زمین لغزش با استفاده از روش تحلیل شبکه (ANP < /span>) در یکی از زیر حوضه های سفیدرود واقع در شهرستان رودبار انجام گرفت. در این تحقیق برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه موردمطالعه، 14 عامل تأثیرگذار شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، زمین شناسی، نوع خاک، اقلیم، کاربری اراضی، بارندگی، شاخص رطوبت توپوگرافیک(TWI)، شاخص طول شیب (LS) و شاخص قدرت آبراهه ای (SPI) مورد استفاده قرار گرفت. به همین منظور بعد از شناسایی فاکتورهای مؤثر در زمین لغزش، در محیط نرم افزار Super decision  وزن هرکدام از فاکتورها مشخص گردید، سپس وزن های به دست آمده در محیط نرم افزار Arc GIS اعمال شده و نقشه نهایی پهنه بندی زمین لغزش به دست آمد. در این تحقیق فاصله از گسل، جهت شیب، فاصله از آبراهه ها و شیب به ترتیب بیشترین اهمیت را به خود اختصاص دادند. بررسی نتایج نشان داد که بیش از 50 درصد منطقه موردمطالعه دارای خطر متوسط به بالا بوده و از طرفی پهنه بندی آسیب پذیری روستاها در مقابل خطر زمین لغزش نشان داد که از مجموع 188 روستا، تعداد 49 روستا (53/25 درصد) در پهنه های با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفت. و این تهدیدی جدی برای ساکنان این نواحی تلقی می شود.
۲۸۷.

پالیمسست دریاچه های قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دریاچه کردآباد لغزش آتش فشان یخچال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۵۲۲
شرایط آبگیری و سیکل هیدرولوژیکی حوضه های آبریز علاوه بر اقلیم به شرایط فیزیوگرافی و زمین شناسی نیز وابسته است. پیدایش دریاچه های متعدد با علل مختلف در محدوده های وسیع، امکان پذیر است ولی در حوضه ای به وسعت قزل اوزن، یک امر نادر و کم نظیر است. شناسایی هویت بعضی از آن ها فقط بادید فضایی امکان پذیر است. در این پژوهش مورفوژنز و چندنگارگی فرایندهای ژئومورفولوژیکی در پیدایش دریاچه های حوضه ی آبریز قزل اوزن، از زیرحوضه های دریای خزر، موردبررسی قرارگرفته است. تنوع لیتولوژی و گسل باعث شکل گیری شرایط متفاوتی در این حوضه شده که بالطبع در شکل گیری لندفرم های مختلف نقش داشته است. برای بررسی فضایی عوامل مؤثر در ایجاد یا سرریز شدن دریاچه های حوضه آبریز قزل اوزن، ازDEM 30*30 مستخرج از سایتUSGS و نقشه های توپوگرافی 1:50000 و زمین شناسی 1:100000 و 1:250000 استفاده شد. سپس با استفاده از نرم افزارArc GIS & Arc map اقدام به رقومی نمودن لایه هایی همچون آبراهه ها و لیتولوژی و گسل گردید. با استفاده از نرم افزارGoogle earth محل های تجمیع آب شناسایی شد و محدوده ی آن ها ترسیم یا بازسازی گردید و طول، عرض و مساحت هریک از آن ها محاسبه شد. برای مستدل شدن دریاچه های یخچالی برف مرز دائمی کواترنری با استفاده از روش رایت و پورتر برآورد گردید و بر اساس آن، ارتفاع خط تعادل آب ویخ منطقه نیز مشخص شد. در منطقه قلعه چای بیش از 9 دریاچه یخچالی شناسایی گردید. برای تأیید و مستند کردن دریاچه های یخچالی بر روی نمونه رسوبات محلی، عمل گرانولومتری انجام شد. نتایج دال بر این است که در حوضه ای به وسعت 50 هزار کیلومترمربع، دریاچه هایی با منشأ یخچال، آتش فشان، لغزش، شیمیایی و توپوگرافیک شکل گرفته است. دراین بین، دریاچه های لغزشی کردآباد، بهترین شرایط را برای مطالعه دریاچه هایی فراهم می آورد که سرریز شده و از بین رفته اند.
۲۸۸.

مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی با مدل منطق فازی در ارزیابی خطر زمین لغزش(مطالعه موردی حوضه آبریز سیمره چنار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش شبکه عصبی مصنوعی حوضه سیمره چنار سیستم اطلاعات جغرافیایی مدل منطق فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۲۴
زمین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی در مناطق کوهستانی هر ساله منجر به خسارات زیادی می شود. حوضه آبریز سیمره چنار، با داشتن ویژگی های کوهستانی و شرایط طبیعی مختلف دارای استعداد بالقوه زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی با مدل منطق فازی، جهت ارزیابی خطر زمین لغزش در حوضه سیمره چنار است. بدین جهت ابتدا پارامترهای مؤثر در وقوع زمین لغزش استخراج و سپس لایه های مربوطه تهیه شده است. سپس نقشه پراکنش زمین لغزش های رخ داده شده حوضه تهیه و با تلفیق نقشه عوامل مؤثر بر لغزش با نقشه پراکنش زمین لغزش ها، تأثیر هر یک از عوامل شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، بارش، فاصله از گسل، کاربری اراضی، خاک، فاصله از آبراهه در محیط نرم افزارArcGIS محاسبه گردید. در این مطالعه به منظور مقایسه مدل ها، در پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه سیمره چنار، از مدل های شبکه عصبی مصنوعی و منطق فازی استفاده گردید. در مدل شبکه عصبی مصنوعی الگوریتم پس انتشار خطا و تابع فعال سازی سیگموئید بکار گرفته شد. ساختار نهایی شبکه دارای 8 نرون در لایه ورودی، 14 نرون در لایه پنهان و 1 نرون در لایه خروجی گردید. پس از بهینه شدن ساختمان شبکه، کل اطلاعات منطقه در اختیار شبکه قرار گرفت و در نهایت با توجه به وزن خروجی، نقشه پهنه بندی زمین لغزش تهیه شد. در مدل منطق فازی از اپراتورهای عملگراجتماعفازی، عملگراشتراکفازی، عملگرضربجبری فازی، عملگرجمعجبری فازی، عملگرگاما فازی مدل منطق فازی استفاده شد. برای ارزیابی نتایج خروجی مدل های مورد استفاده در برآورد خطر لغزش منطقه از ضریب آماری کاپا استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل شبکه عصبی مصنوعی با ضریب کاپای 91/0 مدل کارآمدتری نسبت به مدل منطق فازی در تهیه نقشه خطر لغزش های حوضه سیمره چنار است. از میان عوامل تاثیرگذار بر زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه عامل شیب به عنوان مهمترین عامل و عوامل سنگ شناسی و خاک در مراتب بعدی قرار گرفتند. بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی، به ترتیب 12/10، 92/22، 04/31، 76/20، 16/15 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.
۲۸۹.

بررسی نقش لیتولوژی در شکل گیری ساختمان خانه های کندویی شکل روستای کندوان، آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روستای کندوان ولکانوکلاستیک سهند لاهار ایگنمبریت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۳۱۷
روستای کندوان، در استان آذربایجان شرقی از نظر تقسیمات ژئومورفولوزیکی جزء واحد آذربایجان محسوب می شود. رخساره های سنگی در ناحیه مورد مطالعه شامل سنگ های آتش فشانی، سنگ های آذرآواری و نهشته های لاهار و اپی کلاستیک می باشد. در تحقیق حاضر سعی گردید با بررسی های دقیق میدانی و اندازه گیری های به عمل آمده و نیز مطالعه مقاطع نازک میکروسکوپی تغییرات بافتی و کانی شناسی واحد های سنگی مذکور مورد بررسی دقیق قرار گیرند. بر اساس ترکیب کانی شناسی سنگ های ولکانیکی ترکیبی در حد آندزیت و تراکی- آندزیت دارند، کانی های پلاژیوکلاز و آمفیبول موجود در آنها بسیار مستعد هوازدگی شیمیایی می باشد. سنگ های آذرآواری که بیشتر ایگنمبریت ها را شامل می شود از نظر لیتولوژی تغییر قابل توجهی را نشان نداده و کانی های تشکیل دهنده آن تقریباً سالم بوده و شکل اولیه خود را حفظ نموده اند. شرایط فیزیکی و خصوصیات خاکسترهای داغ آتش فشانی که در طی فوران های متعدد به یکدیگر جوش خورده و باعث بوجود آمدن حجم زیادی رخساره ایگنمبریتی شده است که بستر مناسبی را برای مردم و ساکنین اولیه در خصوص حفاری و شکل گیری روستا فراهم نموده است. همین ویژگی سبب گردیده که روستاییان از این سنگ ها برای محل سکونت خود استفاده نمایند. در بخش هایی که نهشته های لاهار رخساره غالب منطقه را تشکیل می دهد به دلیل داشتن بافت سست و عدم استحکام ، مانع از حفاری و سکونت روستاییان در  این نهشته های آواری شده است.  
۲۹۰.

ارزیابی پتانسیل نفوذ با استفاده از مدل AHP، APLIS و APLIS اصلاح شده ( مطالعه موردی: حوضه آبریز روئین اسفراین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آب زیرزمینی AHP APLIS اصلاح شده سازند مزدوران-لار حوضه روئین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۴۸۱
نیاز روزافزون به آب به ویژه آب شیرین، اهمیت شناسایی مناطق نفوذ و توسعه کارست که از ذخایر ارزشمند آبهای زیرزمینی می باشد، را ضروری می نماید. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی پتانسیل نفوذ آب زیرزمینی حوضه آبریز روئین اسفراین با استفاده از مدلهای تحلیل سلسله مراتبی، آپلیس و آپلیس اصلاح شده می باشد. در این پژوهش، ابتدا لایه های اطلاعاتی شامل: لیتولوژی، تراکم خطواره و گسل، پوشش گیاهی، تراکم شبکه زهکشی، بارش، دما، شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، لندفرم های موثر در تغذیه، نوع خاک و فاکتور تصحیح (Fh) تهیه و مدلهای AHP،APLIS وModified-APLIS  اجرا گردید. نتایج حاصل از اجرای مدلAHP که در 5 کلاس طبقه بندی شد نشان می دهد که مساحت ناحیه با پتانسیل نفوذ کم در سطح حوضه ناچیز و نزدیک به صفر است. پتانسیل نفوذ کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد به ترتیب0، 1/8، 1/15، 7/47 و 1/29 درصد سطح حوضه را به خود اختصاص داده اند و طبقه با پتانسیل نفوذ زیاد بیشترین وسعت حوضه و حدود نیمی از آن را پوشانده است. در روشAPLIS نیز مساحت نواحی با درصد نفوذ خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد به ترتیب برابر با 1/15، 9/17، 1/65 و 9/1 و در مدلAPLIS اصلاح شده نیز به ترتیب   9/20، 1، 4/13، 4/63 و 5/1 درصد سطح حوضه را به خود اختصاص داده اند. به طور کلی می توان گفت که  نخست مدلAPLIS اصلاح شده با (85/0) و سپس مدلAHP(82/0)، توانسته اند بالاترین ضریب همبستگی بین تعداد چشمه و مساحت طبقه و بیشترین ضریب شناسایی پتانسیل نفوذ در منطقه را به خود اختصاص دهند با این وجود هر سه مدل وضعیت قابل قبولی را از نظر ارزیابی نفوذ بویژه در طبقه زیاد در سطح حوضه به نمایش می گذارند. مناطق با نفوذ بالا در هر سه مدل منطبق بر قسمت های مرکزی و شرقی حوضه است که با مقایسه آن با زمین شناسی منطقه عمدتا بر سازند مزدوران-لار که در آنها خلوص آهک و دولومیت بیشتر است مطابقت دارند. همچنین مناطق با پتاسیل بالای نفوذ بر مناطق با تراکم زهکشی کم، منطبق هستند. <br />  
۲۹۱.

مورفومتری پروفیل طولی دره های سهند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدلسازی مورفومتری پروفیل طولی شاخص تقعر پروفیلی دره های یخچالی سهند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۲۹۴
مورفومتری رویکرد جدیدی در بررسی و تحلیل های کمی لندفرم های ژئومورفولوژیکی محسوب می گردد. مورفومتری پروفیل طولی دره های کوهستانی، نشان از رفتار فرمی و فرآیندهای حاکم بر آنها داشته و شاخص های کمّی می تواند در جهت تحلیل های فرم- فرآیند و تفسیر وضعیّت تکامل و تحوّل واحدهای ناهمواری مورد استفاده قرار گیرد. در این پژوهش از 13 دره کوهستانی سهند واقع در شمال غرب ایران استفاده شد که از نظر لیتولوژیکی شرایط همگن و متقارنی را دارا است. شاخص های مورفومتریکی در 3 سطح پائین، میانی و بالا(تخّصصی) تبیین، و در محیط پایتون  برنامه نویسی گردید. 5 شاخص مورفومتریکی سطح پائین (ژئومتریک، توپولوژیک)، 20 شاخص مورفومتریکی سطح میانی(آماری، توپوگرافیک) و 4 شاخص سطح بالا (نسبت طول دو بعدی به سه بعدی، شاخص درصد تقعّر پروفیلی، شاخص تقعّر و تحدّب، شاخص نسبت برجستگی ارتفاعی) مورد استفاه قرار گرفت. نتایج نشان داد که دره های واقع بر دامنه های شمال و شمال شرقی سهند از تکامل پروفیل طولی متفاوتی نسبت به دامنه های جنوب تا جنوب غربی برخوردارند،که حاکی از تفاوت در سیستم های اقلیمی، فرسایشی و نیز رژیم های رطوبتی - حرارتی متفاوت در این دو جناح از ارتفاعات سهند است. در انتها تمامی شاخص های مورفومتریکی در محیط برنامه نویسی پایتون، برنامه نویسی و واسط گرافیکی کاربر  با استفاده از کتابخانه Tkinter طراحی و نرم افزار گرافیکی Longi-Profile Analyzer V.1 تهیه و ارائه شد.
۲۹۲.

تحلیل فعالیت زمین ساختی حوضه آبریز میقان از طریق شاخص های ژئومورفیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین ساخت حوضه میقان شاخص های ژئومورفیک سیستم اطلاعات جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۶۱
بخش هایی از پوسته زمین در عهد حاضر دارای حرکات زمین ساختی هستند و در آینده نیز مستعد بروز خطر خواهند بود.از این رو، اشکال ژئومورفولوژیکی در برابر فعالیت های زمین ساختی بسیار حساس بوده و در اثر این حرکات تغییر می کنند.حوضه آبریز میقان یکی از حوضه های مرکزی کشور در شمال شرقی استان مرکزی واقع شده است.وجود دو سیستم گسلی اصلی تبرته - تلخاب با روند جنوب شرقی – شمال غربی و گسل های فرعی متعدد نشان دهنده ظهور پدیده های مهم زمین ساختی در این منطقه است. ارزیابی فعالیت های زمین ساختی با استفاده از برخی از شاخص های کمی، نقش مهمی را در شناخت این فعالیت ها داشته و به تفسیر وضعیت زمین ساختی مناطق کمک می نماید. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نو زمین ساخت با استفاده از داده های ژئومورفولوژیکی  است.برای دستیابی به این هدف از هفت شاخص ژئومورفولوژیکی: شاخص های شیب طولی رودخانه (SL ) ، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن(VF)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، تقارن توپوگرافی عرضی(T)، نسبت شکل حوضه (BS) ، منحنی هیپسومتری حوضه(HC) و پیچ و خم رودخانه (S)،به عنوان ابزارهای اصلی این پژوهش بهره گرفته شده است.روش تحقیق بر پایه روش تحلیلی استوار است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی منطقه مورد مطالعه، تصویر ماهواره ای و سامانه اطلاعات جغرافیایی در قالب نرم افزار ArcGIS 10 می باشد. همچنین، نتایج کمی بدست آمده طی چندین مرحله کار میدانی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه براساس شاخص های شیب طولی رودخانه که مقدار آن برابر (4/353) ، عدم تقارن حوضه زهکشی (6/47)، تقارن توپوگرافی عرضی (24/0) ،منحنی هیپسومتری حوضه ،و پیچ و خم رود که (21/1) می باشند از لحاظ زمین ساختی در وضعیت فعال و تنها بر اساس شاخص، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن که برابر (24/2) و  نسبت شکل حوضه که (5/3) می باشد در حالت نیمه فعال قرار دارد.در نتیجه می توان گفت شاخص BS که بیانگر شکل حوضه است در حوضه های کشیده تر مقدار آن بالاتر است و از آنجا که بیشتر زیرحوضه های مطالعاتی نیز کشیده بودند بیانگر فعالیتهای تکتونیکی بالا می باشد.
۲۹۳.

مقایسه و ارزیابی روش های طبقه بندی نظارت شده در استخراج و آشکارسازی تغییرات لند فرم های ژئومورفولوژی حوضه آبریز سجاسرود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات لند فرم الگوریتم های طبقه بندی نظارت شده الگوریتم MNF حوضه آبریز سجاسرود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۳۱۵
شناخت لند فرم های ژئومورفولوژی و بررسی تحولات و تغییرات آن در همه مناطق بخصوص مناطق کوهستانی در جهت مدیریت محیطی در زمینه های مختلف از نیازهای مهم و ضروری علم ژئومورفولوِژی است. عوامل دینامیک درونی و بیرونی زمین دائماً باعث ایجاد تغییرات در لند فرم های ژئومورفولوژی می شوند. بنابراین شناخت این تحولات و تغییرات جهت مدیریت بهتر در زمینه های مختلف طبیعی و انسانی ضروری است. مناطق کوهستانی به علت صعب العبور بودن مطالعات میدانی را دچار چالش می کنند. علم ژئومورفولوژی نیز همگام با سایر علوم از فنّاوری های روز دنیا مانند علم سنجش از دور جهت تسریع در پیشبرد اهداف و نیازها استفاده می کند. در همین راستا جهت شناسایی لند فرم های سطحی و مهم حوضه آبریز سجاسرود و بررسی روند تغییرات آن در طول سال های 1986 تا 2018 از تصاویر ماهواره ای لندست TM و OLI استفاده گردید. جهت شناسایی لند فرم ها، ضمن بررسی های میدانی از تصاویر نرم افزار گوگل ارث و نقشه های توپوگرافی کمک گرفته شد. سپس از طریق روش های طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال، شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان لند فرم های اصلی استخراج گردید. نتایج ارزیابی دقت طبقه بندی را نشان داد. روش حداکثر احتمال با صحت کلی 70/97 و ضریب کاپای 96 درصد در سال های 1986 و 2018 نسبت به دو روش دیگر عملکرد بهتری در تهیه نقشه ژئومورفولوژی و روند تغییرات دارد. برای بررسی روند تغییرات لند فرم ها و آشکارسازی تغییرات در بازه زمانی 32 ساله از نقشه طبقه بندی حداکثر احتمال و الگوریتم MNF در محیط نرم افزار ENVI استفاده گردید. نتایج نهایی نشان داد، پهنه های پوشش گیاهی و دشت آبرفتی به ترتیب با 159/479 و 26/572 درصد افزایش مساحت داشتند. در مقابل کوه ها و تپه ها، پادگانه های آبرفتی، مخروط افکنه ها و آبرفت های جدید با کاهش مساحت مواجه بودند. همچنین نتایج الگوریتم MNF نشان داد بیشترین شدت و سرعت تغییرات مربوط به دشت های آبرفتی، کوه ها، تپه ها و کمترین سرعت تغییرات مربوط به مخروط افکنه ها است.
۲۹۴.

ارزیابی خطر زمین لغزش و ارتباط آن با نوع لندفرم در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش روش فازی وAHP شاخص موقعیت جغرافیایی (TPI) لندفرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۳۸۷
تعیین مناطق مستعد وقوع زمین لغزش یکی از اقدامات اولیه در کاهش خسارات احتمالی و مدیریت حوضه های آبخیز کشور می باشد. با توجه به اهمین موضوع هدف از این تحقیق بررسی وضعیت زمین لغزش در شرق شهر کرمان و ارتباط آن با نوع لندفرم می باشد. برای این منظور از پارامترهایی مانند شیب، جهت، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، فاصله از جاده و زمین شناسی به عنوان لایه های ورودی برای تعیین خطر زمین لغزش استفاده شد. بعد از تهیه هر یک از این لایه ها با استفاده از روش فازی و تعریف تابع عضویت، نقشه فازی برای هر یک از پارامترها تهیه شد. در نهایت به منظور همپوشانی هر یک از نقشه های فازی و تهیه نقشه نهایی زمین لغزش، با توجه به اهمیتی که هر یک از لایه ها در خطر وقوع زمین لغزش دارند، با ایجاد ماتریس مقایسه زوجی در مدل تحلیل سلسله مراتی (AHP < /span>) نقشه نهایی تهیه شد. در ادامه برای تعیین ارتباط بین زمین لغزش و نوع لندفرم، با استفاده از شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) نقشه لندفرم منطقه تهیه شد. نتایج نشان داد که بیشترین احتمال رخداد زمین لغزش در غرب، شمال و جنوب غرب منطقه مورد مطالعه می باشد. نتایج حاصل از نقشه لندفرم های منطقه نشان داد که بیشترین درصد لندفرم در منطقه مربوط به آبراهه ها (دره ها) با حدود 31 درصد و قله ها با حدود 7/26 درصد می باشد. همچنین نتایج نشان داد که هر چه به لندفرم های مناطق کوهستانی مانند خط الراس ها، تپه ها و قله ها نزدیک می شویم احتمال خطر زمین لغزش بیشتر می شود. بنابراین با توجه به اینکه در این نوع لندفرم ها احتمال وجود اراضی باغی، کشاورزی، جاده ها و در بعضی مناطق روستاها وجود دارد، باید مدیریت بیشتری در این مناطق صورت گیرد.        
۲۹۵.

شناسایی و پایش ناپایداری دامنه ای به روش پردازش اینترفرومتری تفاضلی در حوضه آبریز طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناپایداری دامنه ای اینترفرومتری تفاضلی تصاویر راداری حوضه آبریز طالقان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۰۴
امروزه، اینترفرومتری تفاضلی راداری(DInSAR) به عنوان یکی از روش های کارآمد در اندازه  گیری جابجایی سطح زمین محسوب میشود. به طوری که با استفاده از این فناوری، امکان پایش حرکات کوچک سطح زمین به صورت پیوسته، با دقت بالا و در گستره وسیعی امکان پذیراست. در این پژوهش، از تکنیک اینترفرومتری تفاضلی بر اساس سری زمانی 29 تصویر راداری سنجنده ASAR ماهواره Envisat در بازه زمانی سال 2003 الی 2009 جهت شناسایی و پایش مناطق ناپایدار حوضه آبریز طالقان استفاده گردید. نتایج حاصله از این تحقیق بر اساس مشاهدات میدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس نتایج این تحقیق 17 پهنه ناپایدار در بازه زمانی فوق شناسایی شد که بزرگترین آن ها از نوع لغزش مرکب میناوند با میزان جابجایی 5/2 سانتی متر در این مدت جابجایی داشته است و همچنین کوچکترین پهنه لغزشی به نام لغزش زیدشت از نوع چرخشی با 5/1 سانتی متر در بازه زمانی فوق جابجایی داشته است . انطباق موقعیت مکانی زمین لغزش های شناسایی با برخی مناطق لغزشی قدیمی بیانگر فعالی بودن پهنه های لغزشی پیشین منطقه است. از نظر توزیع مکانی، مناطق لغزشی شناسایی شده عمدتاً در مجاورت شبکه زهکشی و مناطق مسکونی حوضه قرار داشته و این امر ضمن اشاره به تأثیر شبکه زهکشی در وقوع ناپایداری دامنه ای، در ارتباط با جابجایی و انتقال مواد گسیخته شده به داخل شبکه هیدروگرافی و افزایش بار رسوبی رودخانه و دریاچه سد طالقان نیز حائز اهمیت است.نتایج به دست آمده در این بازه زمانی حاکی از آن است مناطق ناپایدار در دامنه های غربی با دقت بالائی نسبت به شیب های شرقی آشکارسازی شده اند.میانگین میزان جابجایی محاسبه شده  این پهنه های لغزشی در این دوره 6- تا 13 میلی متر می باشد. مهم ترین نقطه لغزشی شناسایی شده در دوره اخیر، توده لغزشی میناوند و زیدشت می باشند که در مجاورت سد طالقان و مناطق مسکونی قرار دارند.
۲۹۶.

بررسی بالاآمدگی تکتونیکی در کوه های شکراب واقع در شمال بیرجند (خراسان جنوبی) با استفاده از شواهد ریخت زمین ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بالا آمدگی تکتونیکی تجزیه و تحلیل ریخت زمین ساختی شاخص های ژئومورفیک کوه های شکراب شرق ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۸۰
ویژگی های ژئومورفیکی ساختارهایی که در نتیجه ی بالاآمدگی تکتونیکی ایجاد می شوند اطلاعات باارزشی در رابطه با نیروهای تکتونیکی به وجود آورنده ی آن ها را فراهم می کنند. منطقه ی مورد مطالعه یکی از سرشاخه های انتهایی گسل نهبندان می باشد که درشرق ایران و شمال بیرجند قرار دارد. هدف از این پژوهش تفکیک مناطق با بالاآمدگی متفاوت در طول کوه های شکراب می باشد، برای رسیدن به هدف پژوهش از داده های صحرایی، داده های توپوگرافی و شاخص های ژئومورفیک استفاده گردید. با استفاده از عملیات صحرایی گسل ها که یکی از مهم ترین ساختارها در منطقه ی مورد مطالعه هستند شناسایی گردید. شاخص های ژئومورفیک که در این پژوهش استفاده گردید شامل: نسبت عرض کف دره به ارتفاع دره (Vf)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، منحنی هیپسومتریک (Hc)، شکل حوضه(Bs)  و زمین ساخت فعال نسبی  (Iat)می باشد. محاسبه ی شاخص Vf در کوه های شکراب نشان می دهد کمترین مقدار شاخص Vf و بیشترین مقدار نرخ بالاآمدگی تکتونیکی مربوط به قسمت غربی و شمال شرقی کوه های شکراب می باشد. بیشترین مقدار شاخص های Hi و Hc مربوط بخش های غربی و شمال شرقی منطقه ی مورد مطالعه می باشد. محاسبه ی شاخص  Bsنشان می دهد بیشترین مقدار شاخص Bs مربوط به بخش غربی کوه های شکراب است، افزایش شاخص Bs و وجود حوضه های کشیده در قسمت های غربی و شمال شرقی کوه های شکراب نشان می دهد که بیشترین بالاآمدگی مربوط به قسمت غربی منطقه ی مورد مطالعه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد در مناطقی از کوه های شکراب که شاهد بیشترین تراکم گسل های تراستی هستیم، تحت تاثیر عملکرد مولفه ی فشارشی گسل های تراستی بالاآمدگی تکتونیکی نیز افزایش یافته است. وجود گسل های تراستی در قسمت های غربی و شمال شرقی منطقه ی مورد مطالعه باعث فشارش، بالاآمدگی تکتونیکی و ایجاد دره های V شکل گردیده است.
۲۹۷.

استخراج الگوی زهکشی دامنه ها در نواحی فشرده جنگلی جنوب بهشهر با استفاده از داده های فرکانس پایین راداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی زهکشی تصاویر راداری جنگل متراکم بهشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۱۶۱۰
الگوی شبکه زهکشی از بارزترین لندفرم های سطح زمین محسوب می گردد که تحت تاثیر فرآیندهای دامنه ای شکل می گیرند و گسترش مکانی این عارضه به میزان عملکرد این فرآیندها بستگی دارد. هدف از این پژوهش قابلیت سنجی داده های فرکانس پایین راداری در استخراج الگوی زهکشی دامنه ها در نواحی فشرده جنگلی می باشد، بدین منظور به ارزیابی مقایسه ای مدل های رقومی ارتفاعیASTER،SRTM و مدل رقومی ارتفاعی حاصل از داده های فرکانس پایین راداریPALSAR در استخراج شبکه های زهکشی پرداخته شده است. ابتدا مدل های رقومی ارتفاعی در محیطArchydro اصلاح و شبکه های زهکشی در محیطArcGIS10.2 استخراج گردید. جهت استخراج شبکه های زهکشی از آستانه های سلولی ۱۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و ۲۰۰۰ استفاده گردید. طبق نتایج مدل رقومی ارتفاعی داده های فرکانس پایین راداریPALSAR با آستانه سلولی ۱۰۰ با استخراج ۸۰۲۵۳۲۶ متر آبراهه بهترین دقت را نسبت به مدل های رقومی و آستانه های سلولی دیگر داشته است. نتایج بررسی تراکم زهکشی نیز نشان داد که در مدل رقومی ارتفاعی حاصل از داده های راداریPALSAR ۷۱/ ۱۰۲۶ کیلومتر مربع (۸۳/۷۰ درصد) از منطقه مطالعاتی در طبقه تراکم خیلی زیاد ( بیش از ۸) قرار گرفته است که این موضوع بیانگر کارایی بالاتر مدل رقومی ارتفاعی حاصل از داده های فرکانس پایین راداریPALSAR در استخراج شبکه های زهکشی می باشد. نتایج بررسی تراکم زهکشی استخراج شده در مناطق جنگلی فشرده نشان داد که از کل مساحت ۰۶/۷۱۷ کیلومتر مربع جنگل های فشرده در منطقه، بر اساس نتایج حاصل از مدل رقومی ارتفاعی فرکانس پایین راداری، ۶۲/۷۳ درصد (۹۷/۵۲۰ کیلومتر مربع) از مساحت جنگل های فشرده در کلاس تراکم زهکشی بسیار بالا (بالاتر از ۸) قرار گرفته است در حالی این مساحت در مدل رقومیASTER، تنها ۰۳۳/۰ درصد (۲۴۰/۰ کیلومتر مربع) و در مدل رقومی ارتفاعیSRTM، ۶۷۲/۰ درصد (۸۲۷/۴ کیلومتر مربع) می باشد که این موضوع نشانگر توانایی داده های فرکانس پایین راداری در نفوذ از مناطق جنگلی و استخراج شبکه های زهکشی زیر جنگل با دقت بالا می باشد.<br /> <em> </em>
۲۹۸.

ارزیابی زمین ساخت فعال نسبی کوه های گرین با استفاده از شاخص های مورفومتری و تحلیل الگوی فرکتالی (نهاوند، باختر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین ساخت شاخص های مورفومتری فرکتال گسل نهاوند کوه های گرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۴۳۰
هدف از این پژوهش ارزیابی شواهد زمین ساختی تأثیرگذار بر ژئومورفولوژی کنونی کوه های گرین با استفاده از شاخص های مورفومتری و تحلیل های فراکتالی می باشد. رودخانه ها و شبکه زهکشی ازجمله مهم ترین عوارضی هستند که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حساس می باشند. جهت بررسی تأثیرات گسل نهاوند بر ژئومورفولوژی شبکه زهکشی، ابتدا محدوده مورد مطالعه به 47 حوضه تقسیم گردید. سپس شاخص های کمی مورفومتری از قبیل شاخص گرادیان - طول رودخانه (SL)، شاخص عدم تقارن حوضه زهکشی (Af)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی (T) و شاخص سینوسیتی جبهه کوهستان (Smf) محاسبه شده است. به منظور تعیین میزان فعالیت زمین ساختی نسبی در منطقه مورد مطالعه، شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) محاسبه شده است. همچنین بعد فرکتالی در 6 پهنه در منطقه مورد مطالعه برای الگوی گسل ها و شبکه زهکشی منطقه به روش مربع شمار، نمودارهای Log – Log و استفاده از تحلیل های فرکتالی مربوطه محاسبه شده است. نتایج بدست آمده از بررسی شاخص های مورفومتری و ابعاد فرکتالی برای سیستم گسلی فعال و شبکه زهکشی در کوه های گرین نشان دهنده فعالیت بیشتر بخش مرکزی (در راستای کوه گرین) و بخش جنوبی منطقه (پهنه گسل نهاوند) نسبت به دیگر بخش های منطقه می باشد. به طور کلی می توان بیان نمود که ژئومورفولوژی شبکه زهکشی منطقه مورد مطالعه از نیروهای فعال زمین ساختی تأثیر پذیرفته است.
۲۹۹.

ارزیابی کارایی مدل های شبکه عصبی-فازی تطبیقی و شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی رسوب معلق روزانه (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حوضه آبخیز گرو شبکه عصبی مصنوعی شبکه عصبی- فازی تطبیقی رسوب معلق روزانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۴۰۳
مدلسازی و پیش بینی دقیق رسوب معلق در رودخانه عنصر کلیدی مدیریت منابع آب و سیاست های محیط زیستی می باشد. در این پژوهش کارایی مدل های شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی-فازی تطبیقی در پیش بینی بار رسوب معلق روزانه ایستگاه گرو واقع در حوضه آبخیز گرو مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور از آمار 782 نمونه (1380-1393) رسوب معلق برحسب میلی گرم بر لیتر و دبی جریان اندازه گیری شده متناظر با رسوب بر حسب متر مکعب بر ثانیه در سه الگوی ورودی مختلف استفاده شد. برای اجرای مدل های  شبکه عصبی مصنوعی و شبکه عصبی-فازی تطبیقی داده ها به دو دسته آموزش و آزمون تقسیم به طوری که 80% داده ها برای آموزش و 20% برای آزمون در نظر گرفته شد.  در شبکه عصبی مصنوعی از دو تابع سیگموئید  و تابع تانژانت هیپربولیک در لایه میانی و از تابع خطی در لایه خروجی و برای انجام مدل شبکه عصبی فازی-تطبیقی از روش تفکیک شبکه ای با سه تابع عضویت (مثلثی، گوسی و زنگوله ای تعمیم یافته) با تعداد عضویت بهینه که با سعی و خطا تعیین شد استفاده گردید. نتایج حاصل از پیش بینی رسوب معلق نشان داد که بهترین پیش بینی با با ضریب همبستگی 96/0، ضریب کارایی 95/0 و میانگین مربعات خطای 12/4789 میلی گرم بر لیتر مربوط به الگوی ورودی 2 با متغیر های ورودی دبی جریان روز جاری (Qt) و تاخیر دبی جریان روزانه تا 1 روز قبل از مبدا زمانی پیش بینی (Qt-1) و تاخیر رسوب معلق روزانه تا 1 روز قبل از مبدا زمانی پیش بینی (St-1) می باشد. بررسی نتایج حاصل از مدل های شبکه عصبی-فازی تطبیقی و شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که مدل شبکه عصبی-فازی تطبیقی در هر سه الگو عملکرد بهتری نسبت به شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی رسوب معلق روزانه داشته است. 
۳۰۰.

ارزیابی خطر وقوع ناپایداریهای دامنه ای گسل بناروان با استفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوعی (MLP)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناپایداری های دامنه ای پهنه بندی خطر گسل بناروان Idrisi مدل MLP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۷۵
ناپایداری های دامنه ای یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را به همراه دارد. بنابراین باید مناطق حساس را شناسایی و با اولویت بندی این مناطق، سیاست و برنامه های مدیریت ناپایداری دامنه ای را ارائه نمود و تا حدی از خطر وقوع خسارات ناپایداری ها کاست. رشته کوه بزغوش در شمال غرب ایران و بین استان آذربایجان شرقی و اردبیل با روند شرقی- غربی در مختصات بین َ 00 °48 تا َ 30 °47 درجه طول شرقی و َ 00 °38 تا َ 30 °37 درجه عرض شمالی قرار دارد .گسل بناروان با طول بیش از 20 کیلومتر یکی از مهمترین گسلهای موجود در دامنه جنوبی بزغوش آذربایجان است.در این پژوهش محدوده گسل بناروان مورد بررسی قرار می گیرد بنابراین هدف از تحقیق حاضر، مشخص کردن نقاط حساس به حرکت های توده ای و تهیه نقشه پهنه بندی خطر به منظور پیش بینی خطر در آینده با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک می باشد. به منظور به دست آوردن اطلاعات از طریق بازدید میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط منطقه 9 عامل به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع ناپایداریهای دامنه ای شناسایی شد و سپس با استفاده از مدل پرسپترون چند لایه در نرم افزار IDRISI بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که 81/5، 95/12، 38/19، 06/27، 78/34 درصد از مساحت منطقه به ترتیب در کلاس های خطر بسیار بالا، بالا، متوسط، پایین و بسیار پایین قرار گرفته است. نقشه پهنه بندی خطر ناپایداری دامنه ای نشان می دهد که مناطق داری خطر زیاد و بسیار زیاد حدود 76/18 درصد محدوده مورد مطالعه را در بر می گیرد، که بیشتر منطبق بر ارتفاعات بالا، پهنه گسلی و شیب زیاد منطقه می باشد. با توجه به نقشه نهایی به دست آمده از پهنه بندی خطر زمین لغزش و در راستای توسعه و امنیت شهری باید از ساخت و ساز در محدوده با خطر بسیار زیاد و زیاد و آبخیزهای دارای دامنه های پرشیب و دارای پتانسیل زمین لغزش و همچنین حریم رودها در منطقه یک ممانعت به عمل آید و بایستی همه کاربری های مختلف شهری از جمله کاربری های مسکونی با استفاده از روش ها و تکنیک های مهندسی پایدار شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان