فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱٬۷۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
ناهمواری شاهو توده ای کوهستانی و آهکی است که در حدفاصل استان های کردستان و کرمانشاه واقع شده است و از نظر ساختاری بخشی از زاگرس مرتفع محسوب می شود. ساختار آهکی این ناهمواری دارای شرایط مناسبی برای توسعه اشکال کارستی است . در تحول و توسعه کارست های منطقه، متغیرهای اصلی سنگ شناسی، زمین ساخت، شیب و اقلیم دخالت داشته اند که نحوه توزیع فروچاله ها با توجه به هر کدام از این متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است . میزان تراکم سطحی فروچاله ها با استفاده از عکس های زمینی و پیمایشی میدانی در نقاط مختلفی از میدان های اصلی کارستی به صورت نمونه ای بررسی شده و 15 تا 20 فروچاله در کیلومترمربع برآورد
گردیده است . با و جود اینکه در بخش های عمده ای از منطقه شرایط سنگ شناسی، زمین ساختی و شیب برای توسعه کارست فراهم است اما اثری از فروچاله های کارستی دیده نمی شود. حضور فروچاله های کارستی از ارتفاع مشخصی ( 1900 متر ) به بالا و بررسی آثار و شواهد یخچالی همچون سیرک ها، دره ها و مورن های یخچالی و همچنین پدیده های مجاور یخچالی شامل لایه های مختلف سولی فلکسیون در نقاط مختلف منطقه، نشان می دهد که در دوره های سرد پلئیستوسن از ارتفاع 1800 متر (مرز برف دائمی ) به بالا، شرایط برای توسعه انحلالی فروچاله های کارستی فراهم بوده است. در چنین شرایطی دولین های کارستی دارای نقش دوگانه سیرک دولین
بوده اند و در ابعاد وسیع شکل گرفت ه اند. در شرایط اقلیمی کنونی، کارس تهای منطقه تحت تاثیر تخریب شدید مکانیکی قرار دارند.
روند تغییرات الگوی مورفولوژیکی رودخانة خرم آباد با استفاده از RS، GISو Auto Cad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خصوصیات مورفولوژی رودخانه ها به واسطة ویژگی پویای آن، همواره دچار تغییرات هستند و این تغییرات میتواند بر سازه های بناشده در حاشیة رودخانه ها، زمین های کشاورزی و غیره آثار منفی بگذارد. در این پژوهش، مورفولوژی قسمتی از رودخانه خرم آباد در استان لرستان از روستای چغاخندق تا روستای غلامان سفلی به طول 5/19 کیلومتر بررسی شده است. با استفاده از عکس های هوایی سال 1334، تصاویر سنجنده TM ماهواره Land Sat سال 1377 و تصاویر Aster سال 1384 مسیر رودخانه در سه دورة زمانی و در محیط نرم افزار Arc GIS رقومی شده است؛ در مرحلة بعد در محیط نرم افزاری Auto Cad پارامترهای هندسی رودخانه مانند طول موج، طول دره، ضریب خمیدگی، زاویة مرکزی و شعاع دایره مماس بر قوس ها، برای بررسی تغییرات با روش برازش دایره های مماس بر قوس رودخانه اندازه گیری شده است. در ادامه با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل های آماری بر روی پارامترهای هندسی صورت گرفته است. نتایج مطالعه این پارامترها و مقایسه آن ها در سه بازة زمانی مورد بررسی نشان میدهد در این محدوده تعداد 17 مئاندر از سال 1334 تا سال 1377 حذف شده و تعداد مئاندرها از سال 1377 تا سال 1384 از 51 به 53 افزایش یافته است. مقادیر پارامترهای هندسی به دست آمده در سه دوره نیز تغییرات شکل و پلان رودخانه را نشان میدهد. اصلیترین دلیل این تغییرات، تغییر کاربری اراضی اطراف رودخانه و به طور کلی دخل و تصرف انسان در بستر رودخانه است.
پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان اردل
حوزه های تخصصی:
مانور زلزله و روش پناه گیری هنگام زلزله
حوزه های تخصصی:
بررسی دولین های منطقه تخت سلیمان به روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انحلال سنگ های آهکی در منطقة تخت سلیمان، دولین های متعددی را با اندازه های مختلف به وجود آورده است. اندازه گیری متغیرهایی مانند مساحت، پیرامون، عمق، قطر بزرگ، قطر کوچک، شاخص دایره واری، نسبت کشیدگی و ارتفاع از سطح دریا برای 36 دولین مورد بررسی، این امکان را فراهم کرد تا دولین ها را به روش تحلیل خوشه ای، دسته بندی و تجزیه و تحلیل کنیم. اندازه گیری و ثبت ویژگیهای مورفومتریک دولین ها از طریق نقشه برداری دقیق محدودة مورد مطالعه، پردازش و تحلیل آنها با نرم افزارهای آماری و گرافیکی، و همچنین بررسیهای میدانی صورت گرفته است. در تحلیل خوشه ای که به روش فاصله از نزدیکترین همسایه انجام شده است، کوشیده ایم تا دولین های محدودة مورد مطالعه را در گروه هایی با ویژگیهای نسبتاّ همسان دسته بندی کنیم. دولین های این محدوده در پنج گروه بدین شرح دسته بندی شده اند؛ 32 دولین در گروه اول جای گرفته و هرکدام از دولین های شمارة 3، 5، 16 و 21 به تنهایی در یک گروه جداگانه قرار گرفته اند. دولین های گروه اول ویژگیهای مورفومتریک نزدیک به هم دارند؛ اما دولین های گروه های دیگر، به ویژه گروه چهارم و گروه پنجم، با آنها تفاوت زیادی دارند. نقش عوامل زمین ساختی و فرسایشی در پیداش و تغییر شکل دولین های گروه اول و با چهار گروه دیگر تا حدودی متفاوت است. گسل ها در شکل گیری و تحول دولین ها، به ویژه دولین گسلی و دولین هلالیشکل نقش مهمی دارند. تمرکز انحلال و شدت فرسایش در تحول دولین دریژچال و عامل ارتفاع از سطح دریا در گسترش دولین سنگ صخره ای دارای نقش بیشتری است.
پهنه بندی فرایندهای هوازدگی سنگ ها براساس مدل های پلتیر در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوازدگی زمانی رخ می دهد که سنگ های سطحی زمین بر اثر فرایندهای فیزیکی، شیمیایی و یا بیولوژیکی شکسته می شوند و یا تغییر شکل می دهند. این عمل می تواند به وسیله باد، آب، اقلیم، عوامل گیاهی و جانوری صورت گیرد .
این مطالعه براساس مدل های لویس پلتیر قرار دارد که در این مدل ها از دو متغیر متوسط دما و بارش سالانه استفاده شده است . پلتیر با استفاده از این دو متغیر هفت مدل را مشخص کرد که می توانند انواع مختلف پدیده های هوازدگی را توصیف کنند . از بین این مدل ها دو مدل مربوط به رژیم های هوازدگی و رژیم های مورفوژنتیکی در مورد شمال غرب ایران بررسی شد و رژیم های مربوط به هر ایستگاه از روی نمودارها ی مربوط تعیین گردید . به منظور مطالعه و پهنه بندی وضعیت هوازدگی و مناطق ژئومورفولوژیکی در منطقه شمال غرب کشور داده های اقلیمی شامل میانگین بارش و دمای سالانه، 28 ایستگاه سینوپتیک که دارای داده و طول دوره آماری مناسب بودند، از سایت ثبت گردید . در ادامه، بعد از بررسی GIS سازمان هواشناسی برگرفته شد و سپس در یک پایگاه داده در محیط
روند دما و بارش در منطقه مورد مطالعه، رژیم های مربوط به هر ایستگاه از روی مدل های پلتیر تعیین شد و بعد از تولید شدند . Arc map دادن ارزش وزنی به آنها در پایگاه داده ثبت گردید و سپس نقش ههای مربوط در محیط نتایج حاصل نشان داد که از نه وضعیت مورفوژنتیکی موجود در مدل پلتیر، پنج وضعیت در شرایط اقلیمی منطقه اتفاق می افتد، به طوری که بیشتر بخش های شمال غرب کشور در منطقه نیمه خشک قرار می گیرند .
تحلیل و براورد خطر زمین لغزش با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در بخشی از جاده هراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش از جمله سوانح طبیعی است که همه ساله سبب بروز خسارت های فراوان مالی و جانی در سراسر جهان میشود. ایران به ویژه در نواحی شمالی و مسیر جاده هراز، به خاطر شرایط خاص آب و هوایی و فیزیوگرافی همواره در معرض خطر زمین لغزش قرار دارد.
هدف از این تحقیق تهیه نقشه خطر زمین لغزش با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS، در بخشی از حوزه آبخیز هراز است. به منظور تهیه نقشه خطر زمین لغزش نخست با مطالعات میدانی، نقشه پراکنش زمین لغزش حوزه و سپس نقشه عوامل مؤثر بر زمین لغزش تهیه شد. در مرحله بعد نیز عامل ها با استفاده از نظر کارشناسی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولویت بندی شده و نه عامل شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، واحد های زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل و نقشه بارش به عنوان عوامل مؤثر انتخاب گردید. سپس پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد.
نتایج نشان داد که سه عامل واحد های زمین شناسی، فاصله از جاده و شیب به ترتیب بیش ترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش منطقه داشته اند، در حالی که دو عامل گسل و بارش کم ترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش منطقه به خود اختصاص دادند.
عوامل ژئومرفولوژیکی باز دارنده در آمایش فضایی شهر لار
حوزه های تخصصی:
شهرستان لارستان یادگاری از ایران باستان است که تاریخ شهرنشینی آن بالغ بر سه هزار سال می باشد و روند رشد شهری آن در طی این مدت طولانی از سیری صعودی و نزولی برخوردار بوده است و موقعیت استرانژویی این شهرستان به علت همجواری با محل احداث پروژه های عظیم نفتی در بنادر عسلویه– پارسیان و دالان از یکسو و نزدیکی به مبادی ورود و خروج کالا ازسوی دیگر موجب رشد شهرنشینی لارستان به صورت چشمگیر شده است و بی شک همراه با رشد شهرنشینی نیاز به واگذاری زمین و تغییر کاربری آن ها کاملا احساس می شود. البته هر چند که این تغییرات توام با پیامدهای خاص است که متاسفانه اکثر آن ها جنبه و ماهیتی منفی دارند، اما با شناخت و آگاهی از نواحی و بررسی پارامترهای مسلط به ناحیه و منطقه و به کارگیری و استفاده بهینه از علوم و فن آوری های جدید می توان به سمت توسعه پایدار حرکت کرد و پرواضح است که جغرافیا و شاخه های بسیار مهم آن به ویژه ژئومورفولوژی به عنوان علم تخصصی و کاربردی می تواند در این فرآیند نقش بسیار مهمی را ایفا کند چرا که شهرها همواره متاثر از پدیده های ژئومورفولوژی می باشند و عمدتا موقعیت شکل گیری آن ها در محیطی رخ می دهد که عرصه عملکرد پدیده های ژئومرفولوژی است. همچنین شهرها در راستای توسعه روز افزون خود، واحدهای مختلف ژئومرفولوژیکی و اراضی متفاوت توپوگرافی را به خود اختصاص می دهند. لذا امکان متاثر شدن از پدیده های ژئومرفولوژی و مسایل ناشی از آن، بیشتر از قبل برای شهرها مهیا می شود. در این برخورد، اگر برخی از اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک به هم خواهد خورد و خطرات بزرگی، شهرها را تهدید می کند و امکان دارد گاهی شدت این خطرات و بلایا و حوادث به حدی برسد که نتوان خسارت وارده را جبران کرد (رجایی، 1373). پدیده هایی هم چون سیلاب ها و طغیان های رودخانه ای، انواع حرکات دامنه ای، پیامدهای زمین لرزه ها و غیره که شهرها را همواره مورد تهدید قرار می دهند، از عواملی هستند که مستقیما و یا به طور غیر مستقیم به ژئومرفولوژی وابسته اند. در این مجال سعی شده تا عوامل ژئومرفولوژیکی باز دارنده توسعه و عمران شهر لار، به عنوان مرکز مهم تجاری، فرهنگی جنوب کشور که متاسفانه در حال حاضر مورد بی مهری سیاسی قرار گرفته است، تا حد امکان شناسایی، و مطرح شود تا شاید به عنوان مطالعات مقدماتی، جهت برنامه ریزی های عمرانی شهر، برای مسوولین محترم ذیربط مورد استفاده قرار گیرد
زمین شناسی، کانی سازی، ژئوشیمی و مطالعات مغناطیس سنجی در کانی سازی آهن منطقه کلاته شاهین، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانی سازی آهن کلاته شاهین در 107 کیلومتری جاده قوچان- نیشابور (استان خراسان رضوی) قرار دارد. توده های نیمه عمیق با ترکیب مونزونیت تا هورنبلند دیوریت پورفیری در آهکهای کرتاسه نفوذ کرده اند. واحدهای رسوبی منطقه از قدیم به جدید شامل آهکهای مربوط به کرتاسه زیرین و میکروکنگلومرا تا ماسه سنگهای مربوط به ائوسن و پلیوسن- کواترنر می باشد. کانی سازی در این منطقه طی دو مرحله هیپوژن و سوپرژن شکل گرفته است. در مرحله هیپوژن، پیریت، مگنتیت و اسپکیولاریت و در مرحله سوپرژن، گوتیت، لیمونیت و هماتیت تشکیل شده اند. بررسی شرایط دمایی و فوگاسیته اکسیژن، دمای تشکیل کانی های هیدروترمالی شرق منطقه را در محدوده کمتر از ºC350 معرفی می نماید. در غرب منطقه، میزان هماتیت و گوتیت بسیار کمتر و اغلب به صورت رگه و رگچه ای همراه با دولومیت هیدروترمالی می باشند. محلولهای هیدروترمالی عامل کانی سازی در غرب منطقه نسبت به شرق با میزان سولفید کمتر، اکسیدان تر و دمای کمتر بوده اند. نتایج آنالیز ژئوشیمی به روش جذب اتمی برای عناصر Fe، Mn، Mg و Ca، نشان دهنده بیشترین میزان آهن (4/30 درصد) در محل ترانشه در شرق منطقه است. آهن و منگنز در محل ترانشه همبستگی مثبت نشان می دهند. همچنین رابطه ای بین میزان این عناصر و فاصله از توده ها وجود ندارد. بنابراین توده های نفوذی منطقه غیربارور بوده و نقشی در کانی سازی ندارند. شدت کل میدان مغناطیسی در 742 نقطه در دو شبکه 5×20 متر اندازه گیری شد. نقشه های شدت کل میدان مغناطیسی، انتقال به قطب و همچنین ادامه به سمت بالا با نرم افزار Mapper ER تهیه شد. بررسی نقشه های تهیه شده، وجود آنومالی های A، B، C، F، E، D1، D2 و D3 را در منطقه نشان می دهد. با توجه به این که در فاصله تقریباً 40 متری آنومالی های B وC ، توده هورنبلند دیوریت پورفیری رخنمون دارد، این احتمال وجود دارد که منبع آنومالی ها مربوط به توده نفوذی باشد. از طرفی به دلیل وجود کانی سازی هماتیت در آهک های منطبق بر آنومالی های B و C این احتمال نیز وجود دارد که منبع این آنومالی ها مربوط به کانی سازی مگنتیت در عمق باشد. بنابراین در محل این دو آنومالی، حفاری اکتشافی پیشنهاد می شود.
زمین شناسی، دگرسانی، کانی سازی و مطالعات ژئوشیمیایی در منطقه کلاته تیمور، شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه کلاته تیمور در 20 کیلومتری شمال غرب کاشمر و 4 کیلومتری روستای کلاته تیمور در استان خراسان رضوی قرار دارد. این منطقه جزیی از کمربند آتشفشانی- درونی شمال گسل درونه است و از نظر ساختاری در جنوب زون سبزوار، حد فاصل گسلهای درونه و تکنار واقع شده است. سنگهای منطقه شامل دو واحد اصلی مجموعه سنگهای آذرآواری- آتشفشانی با سن ائوسن زیرین تا میانی و سنگهای نیمه عمیق می باشد. سنگهای آتشفشانی با طیف ترکیبی آندزیت بازالت، آندزیت، لاتیت، تراکیت، داسیت و ریوداسیت به صورت گدازه، توف، لاپیلی توف و آگلومرا دیده می شود. بر اساس پیمایشهای صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی، چندین توده نفوذی در منطقه برای اولین بار شناسایی شد. توده های نفوذی با رخنمون کوچکی به شکل استوک دیده می شوند. نفوذیها شامل کوارتز هورنبلند بیوتیت مونزودیوریت پورفیری، کوارتز بیوتیت مونزودیوریت پورفیری، کوارتز دیوریت پورفیری و میکرودیوریت می-شود. بارزسازی هاله های دگرسانی در محدوده مورد نظر با استفاده از طول موجهای VNIR و SWIR مربوط به تصاویر سنجنده های ETM+7 و استر انجام گرفت. آلتراسیون در منطقه، گستردگی خطی دارد و شامل انواع پروپیلیتیک، سرسیتیک، آرژیلیک و سیلیسی است. با وجود وسعت زیاد آلتراسیون در منطقه، وسعت کانی سازی در سطح محدود است. فراوانی کانی سازی سولفیدی کمتر از 3% و بیشتر به شکلهای افشان، استوک ورک و پرکننده فضای خالی دیده می شود. در منطقه چشمه نقره، آثار فعالیتهای معدن کاری قدیمی مشاهده می شود که بیانگر اهمیت معدنی این منطقه در زمانهای گذشته است. اکتشافات ژئوشیمیایی باعث کشف نا هنجاریهایی از عناصر طلا، مس، سرب، روی، نقره، ارسنیک، آنتیمون، جیوه و بیسموت گردیده است. بررسیهای ژئوشیمی سنگی در نواحی آلتراسیون، نشان دهنده همبستگی طلا با عناصر مس، سرب، روی و نقره می باشد. با توجه به الگوی آلتراسیون، توزیع غیریکنواخت کانی سازی و درصد پایین کانی زایی سولفیدی، مطالعات بیشتر می تواند بر روی سیستم منطقه در تیپ کانسار طلا- مس گرمابی از نوع کم سولفید صورت گیرد.
میکرومورفولوژی روانه های گلی گل فشان ناپگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گل فشان ناپگ که یکی از معروف ترین و دیدنی ترین گل فشان های ایران است در غرب بندر چابهار و 17 کیلومتری جنوب غربی روستای کهیر قرار دارد. اگرچه مشخصات کلی این گل فشان توسط پژوهش گران متعدد مورد بررسی قرار گرفته است ولی تاکنون یکی از پدیده های جالب آن که عبارت است از تنوع شدید در میکرومورفولوژی روانه های سطح آن مطالعه نشده است. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی گل فشان، ابتدا گل خروجی از نظر ترکیب هیدروشیمیایی و کانی شناختی مطالعه گردیده و سپس هفت نوع سطح دارای میکروفولوژی مختلف شناسایی و با ارایه تصویر تشریح گردیده اند. نحوه تشکیل و موقعیت مکانی و سنی آن ها نیز مورد بررسی قرار گرفته و در پایان به ارتباط تشکیل و تکامل آن ها با اصول زیر بنایی ژئومورفولوژی پرداخته خواهد شد.
ژئومورفولوژی اقلیمی دامنه شمالی کیامکی داغ در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دامنه شمالی توده نفوذی کیامکی با توجه به ارتفاع زیاد (3414 متر) و جهت گیری دامنه شمالی آن و نیز نبود عوامل تأثیرگذار دیگر مثل عامل فعالیت های تکتونیکی و ناچیز بودن دخالت های انسانی، نمونه موردی خوبی برای طرح چنین موضوعی میباشد. در این پژوهش، برخی اشکال ژئومورفیکی که ایجاد آن مستلزم گذشت زمانهای طولانی بوده و نقش اقلیم در ایجاد آنها شناخته شده است، از راه کارهای میدانی، تفسیر نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و عکس های هوایی بررسی شده اند. دره های پرشده، سیستم های پرتگاه- تالوس، تالوس بهمنی، روانه های بلوکی و یخچال های سنگی موروثی از جمله اشکال دامنه ای، فازهای انباشتی و کاوشی، روانه های خرده سنگی، تغییرات در اندازه مواد و تشکیل توفا از جمله پدیده های مرتبط با تغییرات اقلیمی در مخروط افکنه پرسیان هستند. بر اساس نتایج این پژوهش، سیمای ژئومورفیکی منطقه لااقل در کواترنری، از عوامل اقلیمی و تغییرات آن تأثیر پذیرفته است. تحلیل ساختار رخساره ای نهشته های مخروط افکنه و ترتیب لایه ها بر اساس سن نسبی نشان داد که نوع نهشته ها در دوره های گرم از نوع توفا و در دوره های سرد از نوع کنگلومرا بوده است. در بررسی اشکال ژئومورفیکی منطقه آثاری از دوره گرم اوایل هولوسن، دوره سرد «یانگر درایاس» و دوره گرم تر حد فاصل دوره های سرد هم زمان با عصر آهن و عصر کوچک یخبندان، نیز دیده میشود. آن چه مهم است این است که ما باید منتظر واکنش های سریع ژئومورفولوژیکی به تغییرات ناشی از عوامل بیرونی در این گونه نواحی و به خصوص منطقه مطالعه شده باشیم. با توجه به روند افزایشی دمای منطقه، در حال حاضر کنترل و پایش سیستم های هیدرولوژیکی منطقه در کنار توجه به روند افزایشی یا کاهشی دما و بارش، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
منشایابی نهشته های بادی شرق زابل از طریق مورفوسکپی و آنالیز فیزیکی و شیمیایی رسوبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دشت سیستان بدلیل وجود رسوبات آبرفتی و رودخانه ای ریز دانه، فرسایش پذیری زیادی داشته که با توجه به وزش بادهای 120 روزه و خشک بودن منطقه این ذرات ریز به راحتی جا بجا شده و باعث به وجود آمدن تپه های ماسه ای به اشکال مختلف می شوند. تحقیقات میدانی حکایت از این دارد که منشا رسوبات منطقه به رسوبات پلییستوسن و رسوبات جدید یعنی نهشته های دریاچه ای بستر هامونهای خشک شده فعلی و نهشته های دلتایی رودخانه های سیستان، پریان و نیاتک که با ده ها متر ضخامت، کف چاله سیستان را پوشانده اند، بر می گردد. بخشی از این بادرفتها از نهشته های دریاچه ای نشات گرفته و بخشی دیگر از دانه های حمل شده توسط باد به ویژه بادهای 120 روزه از قسمتهای غربی و خارج از محدوده مطالعاتی ممکن است ناشی شده باشند. دشتهای غربی رودخانه هامون از جمله نواحی است که آن را می توان منشا بخش هایی از شنزارها به حساب آورد. هدف این مقاله آن است که با استفاده از روش های آنالیز فیزیکی و شیمیایی مثلDSC, TGA, BET, XRD و طیف گیری و تفسیر فازهای متعدد نمونه ها و همچنین مورفوسکپی رسوبات، منشا آنها را تعیین نماید، زیرا اگر آزمایشات جنس و مورفوسکپی نمونه ها را یکسان نشان دهد، حکایت از آن دارد که منشا همه این رسوبات یکی است، در غیر این صورت باید منشا و خواستگاه های متفاوتی داشته باشند.
ارزیابی نتایج مدل AHP در پهنه بندی خطر زمین لغزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی لغزش یکی از روش هایی است که می توان به کمک آن مناطق بحرانی را تعیین کرده و از نقشه های پهنه بندی به دست آمده در برنامه ریزی ها استفاده کرد. کلمه پهنه بندی زمین لغزش در راستای دستیابی به اهداف برنامه ریزی ها و یا تقلیل خسارات ناشی از لغزش زمین تاکنون به طور منطقی در ایران کمتر درنظر قرار گرفته است، از این رو در مقاله حاضر، روش AHP به عنوان یکی ازروش های قابل استفاده و کاربردی به طور موردی در حوضه آبریز اهر چای در استان آذربایجان شرقی مورد استفاده قرار گرفته است. در این روش عوامل موثر در زمین لغزش به اجزایی تجزیه شده اند و سپس با دادن وزن به هر کدام، میزان نقش آنها در وقوع زمین لغزه تعیین شده است.نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر نشان داده که عوامل زمین شناسی بیشترین وزن (نقش) و عوامل انسانی کمترین وزن را داشته اند. عواملی نظیر سنگ شناسی، شیب، گسل، جهت دامنه ها، ارتفاع، فاصله از رود، نوع کاربری و فاصله از جاده ها به ترتیب اولویت به عنوان مهم ترین عوامل موثر در لغزش به منظور پهنه بندی مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس نقشه خطر زمین لغزش در سه گروه زیاد، متوسط و کم تهیه شد.
شاخص های زمین ریخت شناسی در شناسایی منابع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به افزایش روز افزون جمعیت، شهر اهر و شهرک های موجود در دشت اهر روز به روز به آب نیاز بیشتری پیدا می کنند. منابع آب سطحی نیز کفاف تأمین آب مساحت زیادی از زمین های کشاورزی این منطقه را نمی نماید. به دلیل همین محدودیت از دیرباز توجه به سوی منابع آب زیرزمینی جلب شده است. پژوهش های زمین شناسی و زمین ریخت شناسی به دلیل ارائه ی شاخص هایی برای اکتشافات آب زیرزمینی و هدایت سریع پژوهشگران برای کشف نقاط دارای منابع آب زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. مهم ترین اشکال زمین ریخت شناسی قابل مطالعه از نظر آب های زیرزمینی، مخروط افکنه ها و پادگانه های آبرفتی می باشند. لذا در این تحقیق سعی بر این است که بین اشکال و فرایندهای زمین ریخت شناسی دشت اهر و منابع آب زیرزمینی آن رابطه ای برقرار شود تا بر اساس آنچه که در طبیعت دیده می شود، منابع آب زیرزمینی حدس زده شود. نتیجه مطالعه نشان می دهد دشت سیلابی در امتداد رودخانه اهر چای از نظر آب زیرزمینی غنی می باشد.
ارزیابی چالشها و مشکلات شهرهای جدید و میزان موفقیت آنهادر ایران: شهر جدید سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت شهرنشین، شهرهای بزرگ در ایران دچار مشکلات فراوانی شده و شهرهای جدید در ایران برای جذب سرریز جمعیتی در حوزه¬ این شهرها مکانیابی و احداث شدند. شهر جدید سهند نیز برای کاستن از مشکلات جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی کلانشهر تبریز در حوزه¬ نفوذ این شهر احداث شده است ولی این شهر در عمل نتوانسته است از مشکلات کلانشهر تبریز با توجه به اهدافش بکاهد و اهداف از پیش¬تعیین¬شده¬ آن در زمان مشخص، عملی نشده¬اند. شالوده¬ اقتصادی این شهر بر پایه¬ اشتغال صنعتی و خدمات دانشگاهی استوار است که هنوز صنعت و دانشگاه تأثیر مثبتی بر این شهر نگذاشته¬اند و شهر جدید سهند خود با مشکلات و چالشهای کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، ارتباطی و برنامه¬ریزی بسیاری مواجه است. در این مقاله به چالشها و مشکلات موجود در شهر جدید ارزیابی سهند و میزان موفقیت آن با توجه به اهداف از پیش تعیین شده، پرداخته شده است.
نگرشی بر ژئومورفولوژی ساحل عمان
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل موثر در تولید رسوب حاصل از فرسایش خندقی در حوضه های آبخیز کوچک ( مطالعه موردی : حوضه آبخیز دره کره - بوشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسایش خندقی به عنوان یکی از اشکال فرسایش خاک به وسیله آب، از فرایندهای مهم تخریب سرزمین در ایران به شمار می آید که تحت شرایط خاص محیطی به وقوع می پیوندد. هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی قابلیت روش منشا یابی ترکیبی در شناسایی میزان رسوب حاصل از فرسایش خندقی، با استفاده از ترکیب ردیاب های مختلف (کربن آلی، نیتروژن، فسفر، نسبت C/N و سزیم 137) در سه حوزه آبخیز کوچک با مساحت های 5، 25 و 175 هکتار. یافته های تحقیق حاکی از آن است که سهم فرسایش خندقی در تولید رسوب بین 86 و 99 درصد متغیرست. مساحت حوضه، کاربری اراضی و تراکم خندق از مهم ترین عوامل این تغییر به شمار می آیند. مسلماً با افزایش مساحت آبخیز، طول دامنه ها بیشتر می شود و بنابراین فرایندهای تخریب دامنه ای (فرسایش سیاری و سطحی) نسبت به خندق ها رسوب کمتری تحویل سامانه زهکش می دهند. براساس میزان دقت مدل منشا یابی، ردیاب سدیم 137 با خطای 120/0 درصد دقیق ترین نتیجه را برای جدایی منابع رسوب سطحی و زیرسطحی (خندقی) به دست می دهد. با توجه به تاثیر فرایندهایی از قبیل فرسایش خندقی، کناری و رودخانه ای در میزان رسوب تولیدی حوزه های آبخیز، بسیاری از مدل ها از قبیل USLE ، MUSLE ، WEPP ، EUROSEM ، GUEST و اندازه گیری های انجام شده به وسیله پلات های فرسایشی با در نظر گرفتن فرایندها و فرسایش پاشمان، سطحی و شیاری نتایج دور از واقعیت ارائه می دهند که همواره باید مدنظر مدیران و پژوهشگران این رشته قرار بگیرد.
تحلیلی بر اثرات عوامل تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی در بلایای طبیعی به ویژه زلزله با تاکید بر کلان شهر تبریز
حوزه های تخصصی:
شهر تبریز در حریم یک گسل بزرگ و فعال بنا شده است. این گسل با طول حدود 500 کیلومتر از مرزهای غربی آذربایجان تا میانه و سراب نقشه برداری شده است. این سامانه گسلی، رشته کوههای بزرگی مانند بزقوش، میشوداغ و موروداغ را در برگرفته است. و در طول تاریخ علاوه بر تبریز شهرهایی که در مجاورت این گسل بوده اند. بارها دچار ویرانی شده اند .
گسل تبریز در ادامه شمال غربی خود با روند SE – NW دارای ساز و کاری راستا لغز با مولفه راست براست. و یکی از لرزه خیزترین گسل های ایران در ناحیه آذربایجان است. در قسمت های مختلف این گسل وجود آثار ریخت شناسی متعدد ناشی از فعالیت های زمین ساختی در راستای آن است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطق با غمیشه، ولیعصر و سیلاب از مناطق مخاطره آمیز شهر هستند. اما از دیدگاه تکتونیکی به لحاظ پراکندگی گسل های فرعی در سراسر منطقه در برابر زلزله آسیب پذیری برای همه جا یکسان است
روشهای مطالعه دیرینه سیلاب در ژئومورفولوژی رودخانه ای
حوزه های تخصصی: