فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
فرایند بارش- رواناب پیچیده و غیرخطی است و مدل سازی آن به دلیل عدم قطعیت های زیاد یکی از مهم ترین دغدغه های پژوهشگران در حیطة مسائل منابع آب به شمار می رود. از بین روش های مورد استفاده، مدل های هوشمند در پیش بینی چنین فرایندهایی مفید و مؤثرند. بنابراین، به منظور مدل سازی جریان رودخانه از روش های شبکة عصبی مصنوعی و همچنین برنامه ریزی ژنتیک به منزلة روشی صریح که جزو الگوریتم های تکاملی به شمار می رود در حوضة آبخیز معرّف امامه و در دورة آماری 1349 - 1350 تا 1390 - 1391 (42 ساله) استفاده شد. بدین منظور، از داده های هواشناسی و آب سنجی در مقیاس روزانه و در قالب 62 مدل پیشنهادی استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه ریزی ژنتیکی، از میان مدل های فراوان، خطای کمتری داشت. خطای مدل ها نیز وقتی که فقط از عملگرهای اصلی ریاضی و توان استفاده شد به مراتب کمتر بود. سرانجام، با توجه به معیارهای ارزیابی مورد استفاده در این تحقیق، ساختار پیشنهادی با ورودی های (مدل 54) دما، باران، و تأخیرهای باران تا دو روز، رطوبت نسبی و تبخیر و تعرق و تأخیر جریان تا دو روز به عنوان بهترین مدل با خطای 001/0، 031/0، و 009/0 در مرحلة آموزش و 001/0، 032/0، و 009/0 در مرحلة آزمایش به دست آمد.
بررسی آلودگی هوای شهر تهران به روش وارونگی بحرانی هافتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این تحقیق بررسی ارتفاع لایه آمیخته با استفاده از روش وارونگی بحرانی و نقش آن در آلودگی شهر تهران می باشد. در این راستا از داده های سال 2013 مربوط به پیمایش قائم جو برای ایستگاه مهرآباد از پایگاه داده های اقلیمی Wyoming استفاده گردید. همچنین داده های ساعتی عناصر آلاینده هوا شامل آلاینده های گازی CO, N2O,O3,SO2 و ذرات معلق (PM10) از مرکز کنترل کیفیت هوای تهران(AQCC) برای ایستگاه های(اقدسیه، ژئوفیزیک، پونک، شهر ری و منطقه 11) دریافت و اقدام به جداسازی روزهایی با غلظت آلودگی بالا و روزهایی با شرایط خوب بگونه ای که در تمامی ایستگاه های مورد بررسی یکسان باشند، گردید. با ترسیم و تحلیل گراف های Skew-T و براساس روش وارونگی بحرانی Heffter، از میان 100 روز همراه با وارونگی، 30 روز بحرانی تشخیص داده شد که از این میان 4 روز در دمای پتانسیل، یعنی 2 روز آلوده (6 فوریه و 16 اوت) و 2 روز پاک(9 فوریه و 5 ژوئن) انتخاب گردید. بر اساس نتایج پیمایش های قائم جوی در نمونه های آلوده، وارونگی ها در ساعات صبحگاهی از نوع تابشی بوده که مشخصه بارز آن ها، ضخامت کم و خیزآهنگ زیاد دمای پتانسیل می باشد. در حالی که در ساعات ظهر وارونگی ها ناشی از فرونشینی هوا بوده و مهمترین ویژگی آن ها، ضخامت زیاد و خیز آهنگ کم دمای پتانسیل می باشد. همچنین مشاهده گردید که در نمونه های پاک(فصل گرم و سرد سال) وارونگی ها در ساعات صبح و بعد از ظهر از نوع فرونشینی و شدت خیزآهنگ دمای پتانسیل مساوی بوده است. در نمونه های فصل گرم سال از نوع پاک، وارونگی مشاهده شده در ساعت صبحگاهی از نوع فرونشینی و درساعت بعدازظهر هیچ نوع وارونگی ای مشاهده نشده است
بررسی و تحلیل الگوی فضایی تغییرات درون دهه ای بارش های سنگین و فوق سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارش از متغیرترین عناصر اقلیمی است. این تغییرات هم در بعد مکان و هم در بعد زمان در قالب اقلیم منطقه رخ می دهد. هدف از این مطالعه، بررسی خودهمبستگی فضایی تغییرات درون دهه ای بارش های سنگین و فوق سنگین ایران طی نیم قرن اخیر است. به این منظور، داده های بارش روزانه با استفاده از 664 ایستگاه همدیدی و اقلیمی طی دوره 1390-1340 استخراج و به عنوان پایگاه داده ها (داده های اسفزاری [1]) استفاده شد. به منظور دستیابی به تغییرات درون دهه ای بارش ایران از روش های زمین آماری، مانند خودهمبستگی فضایی از تحلیل لکه های داغ [2]، آماره گتیس- ارد جی (G *) و از امکانات برنامه نویسی در محیط Matlab وSurfer وGIs بهره گرفته شد .نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد ، که کرانه های ساحلی دریای خزر و امتداد دامنه های غربی زاگرس، دارای بیشنه وقوع بارش های سنگین و فوق سنگین است. الگوی فضایی بارش های سنگین نشان می دهد، بیشینه الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت بارش های سنگین به لحاظ مکانی و زمانی با وجود اینکه در دوره های مختلف نوساناتی داشته است، اما بیشتر شامل نواحی غرب، شمال غرب و کرانه های ساحلی دریای خزر می شود. این در حالی است که الگوی خودهمبستگی فضایی منفی بارش های سنگین بیشتر مربوط به نواحی مرکزی و لکه هایی از شرق کشور به ویژه زابل است. الگوی بارش های فوق سنگین مشابه بارش های سنگین است. با این تفاوت که از گستره مکانی آنها کاسته شده است. [1] -این داده ها را با تفکیک مکانی 15 در 15 کیلومتر، دکتر مسعودیان در دانشگاه اصفهان تهیه کرده است. [2] -Hot Spot Analysis
ارزیابی پتانسیل فرونشست زمین و عوامل مؤثر بر آن ( مطالعه موردی: دشت سیدان فاروق مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرونشست زمین به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی در سال های اخیر با افزایش بهره برداری بیش ازحد از آب های زیرزمینی به عنوان یک مسئله اساسی در دشت های حاصلخیز کشور مطرح شده است. بی توجهی به این گونه پدیده ها می تواند خسارت جبران ناپذیری را به بار آورد. بنابراین ارزیابی پتانسیل و میزان استعداد دشت های حاصلخیز نسبت به پدیده فرونشینی امری ضروری است. در پی همین ضرورت، پژوهش حاضر به ارزیابی پتانسیل فرونشست زمین و عوامل مؤثر بر آن در دشت حاصلخیز فاروق-سیدان شهرستان مرودشت می پردازد. جهت انجام این پژوهش، ابتدا داده های مربوط به 11 پیزومتر از 14 پیزومتر موجود در دروه آماری 1388-1374 بررسی و به منظور تهیه نقشه خطر فرونشست از رابطه تجربی لامب-ویتمن استفاده شد. بدین صورت که بعد از شبکه بندی تیسن هر پیزومتر، پارامترهای پوکی اولیه، ضریب توانایی فشرده شدن، ضخامت اولیه لایه های موردنظر، تنش مؤثر اولیه و ثانویه برآورد و لایه های رستری ضخامت منطقه اشباع بین سطح ایستابی اولیه و سطح اساس فرضی، فشار آب منفذی اولیه ، تغییرات تنش مؤثر، فرونشست احتمالی و خطر فرونشست تهیه شد. بررسی داده ها نشان داد که در دشت فاروق- سیدان، دو منطقه با خطر فرونشست خیلی زیاد(57/5 درصد از مساحت دشت) و زیاد (76/19 درصد از مساحت دشت) وجود دارد که عوامل تراکم و فشردگی میان لایه های رسی و برداشت بی رویه آب های زیرزمینی مؤثرترین عوامل هستند. در طول دوره 1388-1375، باوجود 1700 حلقه چاه کشاورزی در سطح دشت باعث افت 96/17 متری آب زیرزمینی شده و شرایط را جهت فشردگی میان لایه های رسی و فرونشست زمین فراهم کرده است.
ناحیه بندی اقلیمی آب قابل بارش جو ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه پهنه بندی آب قابل بارش جو ایران زمین می باشد. بدین منظور داده های فشار و نم ویژه طی دوره 1950-2010 از پایگاه داده های NCEP/NCAR وابسته به سازمان ملی جو و اقیانوس شناسی ایالات متحده استخراج و مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. به منظور تجزیه تحلیل داده ها و ترسیم نمودارها از نرم افزارهایSurfer, Spss, Matlab بهره گرفته شد. در این مطالعه برای پهنه بندی آب قابل بارش ابتدا میانگین و ضریب تغییرات مکانی در ماه های مختلف استخراج گردیده است سپس برای ناحیه بندی از تحلیل خوشه ای استفاده شده است. داده های حاصل میانگین و ضریب تغییرات ماهانه آب قابل بارش به روش تجزیه خوشه ای ادغام وارد مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت که پس از ترسیم دندروگرام سه پهنه اقلیمی: ناحیه با آب قابل بارش زیاد و ضریب تغییرات کم، ناحیه با آب قابل بارش متوسط و ضریب تغییرات متوسط و ناحیه با آب قابل بارش کم و ضریب تغییرات زیاد مشخص گردید. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای، از روش تحلیل ممیزی و آزمون تفاضل میانگین استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ممیزی نشان داد که 24/98 درصد از یاخته ها به طور صحیح در گروه مربوط به خود قرارگرفته اند.
پتانسیل یابی آب های زیرزمینی از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در حوضه ی مهدیشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۳ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
1 - 20
حوزه های تخصصی:
آب های زیرزمینی به عنوان بخش مهمی از آب های تجدیدپذیر جهان به حساب می آیند. با افزایش جمعیت، گرایش به زندگی شهرنشینی و غیره، تقاضا برای این منابع روز به روز در حال افزایش است. امروزه استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تبدیل به یکی از ابزارهای قدرتمند و مقرون به صرفه جهت شناسایی و اکتشاف منابع آب زیرزمینی قابل دسترس شده است. هدف از این تحقیق نیز مشخص کردن نواحی بالقوه آب های زیرزمینی در منطقه ی مهدیشهر واقع در استان سمنان با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. پارامترهایی که برای شناسایی نواحی بالقوه آب های زیرزمینی در نظر گرفته شده است عبارتند از واحدهای سنگ شناسی، خطواره ها، شیب، توپوگرافی، تراکم زهکشی، پوشش گیاهی و خطوط همباران که با استفاده از نقشه های توپوگرافی 1:50000، مدل ارتفاعی رقومی، تصویر ماهواره ایETM+، نقشه زمین شناسی 1:250000 و آمار باران سنجی ایستگاه های هواشناسی از طریق تکنیک های سنجش از دور و GIS به دست آمده اند. تمام لایه ها در کلاس های مختلف از طریق تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین نواحی بالقوه آب های زیرزمینی مورد وزن دهی قرار گرفته و پس از مدل سازی در محیط GIS، حوضه ی مهدیشهر از نظر نواحی بالقوه آب های زیرزمینی تقسیم بندی گردید. نتایج نشان داد که از بین 7 معیار مورد بررسی توسط نظرات کارشناسی و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، معیار سنگ شناسی و خطواره به ترتیب با اهمیت نسبی 33/0 و 22/0 دارای بیشترین اهمیت نسبی و ارجحیت بالا جهت پتانسیل یابی آب های زیرزمینی در منطقه می باشد. همچنین در منطقه مورد مطالعه آبرفت های کواترنری شامل تراس های قدیم و جدید و رسوبات رودخانه ای دارای بیشترین اهمیت نسبی و مطلوبیت و ذخایر تراسی و مخروط اف کنه های کوهپایه ای قدیمی مرتفع و جدی د کم ارتفاع به ع نوان مناطق بالقوه خوب آب های زیرزمینی محسوب می شوند.
پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل هیبریدی قضیه ی بیز ANP (مطالعه ی موردی: گردنه ی حیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۳ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
93 - 111
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش به عنوان یکی از فرآیندهای مورفودینامیک و از جمله مخاطرات پراهمیت از نظر تلفات جانی، مالی و تعداد وقوع است. در این پژوهش پهنه بندی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ی گردنه ی حیران اردبیل مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت انجام این کار از ترکیب مدل های چندمعیاره (فرآیند تحلیل شبکه) و آماری (قضیه ی بیز) و 12 پارامتر شیب زمین، جهت شیب، کاربری زمین، سنگ شناسی، بارش، شاخص تراکم پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص طول شیب (LS)، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص قدرت آبراهه (SPI)، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه استفاده شده است. جهت به دست آوردن وزن کلاس های هر یک از پارامترهای مستعدکننده ی زمین لغزش و اعتبارسنجی نقشه ی نهایی از لایه ی زمین لغزش ها ی رخ داده در منطقه استفاده شده که از این بین 70 درصد زمین لغزش ها برای اجرای مدل و 30 درصد دیگر برای اعتبارسنجی به کار رفته است. نتیجه ی کار به صورت یک نقشه ی طبقه بندی شده در پنج طبقه است که به ترتیب پهنه های با پتانسیل وقوع زمین لغزش بسیار کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد را شامل می شود. با توجه به نقشه ی به دست آمده 3/26 درصد از اراضی محدوده ی مورد مطالعه به عنوان منطقه ای با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد برای وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شده اند. این مناطق عمدتاً مناطق حاشیه ی محور مواصلاتی اردبیل-آستارا را شامل می شود. به خاطر حجم زیاد ساخت و سازهای حاشیه جاده، همچنین به خاطر به هم زدن شیب طبیعی زمین برای جاده سازی و عریض کردن آن، اکثر زمین لغزش ها نیز در این مناطق رخ داده است. کاربری زمین در این مناطق عمدتاً از نوع جنگل تنک، مرتع و ک شاورزی بر روی دامنه ها می باشد. ارزیابی نقشه ی پهنه بندی شده با استفاده از 30 درصد زمین لغزش های منطقه انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این ارزیابی و قرارگیری درصد قابل توجهی از زمین لغزش ها در ط بقه با حساسیت زیاد و خ یلی زیاد (6/77) می توان گفت دقت مدل های به کار رفته در پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش قابل قبول و خوب است.
بررسی روند تغییرات فراوانی روز های همراه با توفان های گرد و غباری نیمة غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش جهت شناسایی و آشکارسازی روند تغییرات فراوانی روز های همراه با توفان های گرد و غباری از داده های ساعتی و روزانه گرد و غبار ( قدرت دید افقی و کد های هواشناسی) 26 ایستگاه سینوپتیکی غرب کشور با طول دورة آماری (1990-2013) استفاده شد. در این مطالعه برای تشخیص توفان های گرد و غباری (محلی و فرامحلی) از فاکتور قدرت دید افقی متر برای همة کد های هواشناسی گرد و غبار استفاده شده است. این داده ها در مقیاس سالانه و با استفاده از دو روش ناپرامتریک من کندال و سنس استیمیتور و یک روش پارامتریک رگرسیون خطی ساده بررسی شد. نتایج نشان داد که در روش من کندال از مجموع 26 سری داده، 9 سری، در روش سنس استیمیتور 6 سری و در روش رگرسیون خطی ساده 13 سری داده دارای روند معنی دار مثبت در سطح معنی داری 1 و 5 درصد بودند. همة روش های مطالعه شده نشان از افزایش فراوانی توفان های گرد و غباری در نیمة غربی ایران به ویژه در قسمت های جنوب غرب آن دارند.
پیش بینی زمانی و مکانی سطح آب زیرزمینی با استفاده از روش های هوش مصنوعی و زمین آمار (مطالعه موردی: آبخوان دشت دوزدوزان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبود منابع آب سطحی دائمی در بسیاری از نقاط کشور باعث اضافه برداشت آب از منابع محدود زیرزمینی شده است. در دشت دوزدوزان که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار دارد، به دلیل عدم جریان سطحی دائمی برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی باعث ایجاد متوسط افت 76 سانتی متر در سال شده است. هدف از این تحقیق پیش بینی سطح آب زیرزمینی در این دشت با استفاده از روش های هوش مصنوعی و زمین آمار می باشد. در ابتدا با استفاده از روش خوشه بندی مرتبه ای (HCA) پیزومترها دسته بندی شدند. با انجام آنالیز حساسیت، داده های ماهانه سطح آب، بارش و تبخیر هرکدام با یک تأخیر زمانی طی دوره 10 ساله (91-82) به عنوان ورودی های مدل انتخاب شدند. پس از نرمال سازی داده ها مدل سازی با شبکه های عصبی (ANNs) انجام شد. به منظور بررسی بیشتر شبیه سازی با مدل فازی ساگنو (SFL) نیز انجام شد. برای مقایسه نتایج دو مدل شاخص های آماری جذر میانگین مربعات خطا و ضریب تبیین به کار گرفته شدند. با توجه به برتری مدل ANNs، مدل کریجینگ و کوکریجینگ عصبی برای پیش بینی مکانی سطح ایستابی انتخاب شدند و پیش بینی مکانی با هر دو مدل انجام شد. نتایج نشان داد که مدل کوکریجینگ با در نظر گرفتن پارامتر ثانویه توپوگرافی نسبت به مدل کریجینگ پیش بینی دقیق تری داشته است. براساس نتایج به دست آمده با افزایش بازه زمانی پیش بینی خطای مدل ترکیبی (کوکریجینگ عصبی) افزایش می یابد که بیش تر به دلیل افزایش خطای مدل شبکه عصبی مصنوعی با افزاییش بازه زمانی پیش بینی می باشد و خطای مدل زمین آمار ( کوکریجینگ) نامحسوس به نظر می رسد.
نقش تنوع معیشتی در تاب آوری خانوارهای روستایی پیرامون دریاچه ارومیه در برابر خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بحرانی شدن هرچه بیشتر وضعیت خشکسالی دریاچه ارومیه و آسیب پذیری روزافزون سکونتگاه های روستایی در برابر این بلای طبیعی، اهمیت رویکرد مقابله با این تهدید را بیش ازپیش آشکار ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تنوع معیشتی به عنوان یکی از رویکردهای مناسب برای کنار آمدن با شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت کمی پیمایش بوده است، بنابراین از روش های توصیفی، تحلیلی و روابط همبستگی استفاده شده است. برای این منظور 43 روستا از مناطق مختلف شش شهرستان واقع در کرانه شرقی دریاچه ارومیه با درجات مختلفی از در معرض خشکسالی بودن و همچنین در سطوح مختلف از نظر برخورداری از امکانات توسعه با روش تصادفی ساده انتخاب گردیده و بر اساس فرمول کوکران 380 نفر از سرپرستان خانوارها به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. روایی پرسشنامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید و سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 893/0 به دست آمده است. نتایج به دست آمده نشان می دهند که اتخاذ رویکرد معیشتی منجر به تاب آوری بیشتر خانوارها در شرایط خشکسالی دریاچه ارومیه شده است. در روستاهایی که در معرض خشکسالی شدیدتری قرار داشتند، این تنوع معیشتی بیشتر بوده است. در نهایت با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهادات کاربردی درزمینه راهکاری عملی تنوع معیشتی و تاب آوری روستایی ارائه شده است.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه و شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: حوضه آذرشهر چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی حساسیت زمین لغزش مهم ترین گام در تهیه نقشه خطر زمین لغزش است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی و مقایسه نتایج حاصل از دو مدل شبکه عصبی مصنوعی(ANN) و فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آذرشهر چای می باشد. برای انجام این تحقیق با بررسی منابع و نظر کارشناسان، فاکتورهای مؤثر در وقوع زمین لغزش (شیب ، جهت شیب ، طبقات ارتفاعی ، لیتولوژی ، کاربری زمین ، فاصله از رودخانه ، فاصله از گسل ، فاصله از جاده) در محیط Arc GISآماده شده و با لایه پراکنش زمین لغزش ها تطابق داده شد و اطلاعات مربوط به زمین لغزش ها در هر یک از لایه های اطلاعاتی به صورت کمی به دست آمد. سپس با استفاده از ابزار Arc GIS و تجزیه وتحلیل های صورت گرفته در هر دو مدل ، اهمیت هرکدام از لغزش های رخ داده بررسی و نقشه های پهنه بندی زمین لغزش تولید شد. ارزیابی نتایج به دست آمده از فرآیند تحلیل شبکه ای و شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از ضریب آماری کاپا نشان می دهد که شبکه عصبی مصنوعی با ضریب 74/۰ نسبت به فرآیند تحلیل شبکه ای با ضریب 72/0 از دقت بیشتری در پیش بینی زمین لغزش در حوضه آذرشهر چای برخوردار است. همچنین بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای نتایج به دست آمده نشان می دهد که 13/7، 44/28، 13/37، 14/23، 27/3 درصد از مساحت منطقه به ترتیب در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته و در مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 49/5، 61/32، 05/32، 22/23، 73/5 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است.
تأثیر پدیده های ساختاری و مورفولوژیکی در ظهور، تغذیه و گل آلود شدن چشمه ی گرداب در شمال شرق اندیمشک استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۹
87 - 112
حوزه های تخصصی:
چشمه کارستی گرداب (منگره) با متوسط تخلیه ی سالانه بیش از 330 لیتر بر ثانیه از بزرگ ترین چشمه های کارستی شهرستان اندیمشک به حساب می آید. هدف از انجام این تحقیق بررسی زمین شناسی ساختمانی، مورفولوژی منطقه و تعیین عوامل مؤثر بر نحوه ی ظهور، تغذیه و گل آلود شدن چشمه گرداب می باشد. در این راستا مطالعات چینه شناسی، لیتولوژی، ساختاری و مورفولوژیکی انجام شده است. به این منظور، علاوه بر اینکه در 20 ایستگاه (بالا دست چشمه ها) برداشت درزه و شکستگی انجام شده است و خصوصیات شکستگی ها شامل مختصات، میزان بازشدگی و فاصله ی آنها اندازه گیری شده است، در محیطGIS با استفاده از تابع density از ابزار Spatial analyst، نقشه ی هم تقاطع شکستگی های منطقه تهیه شده و در نهایت مدل تفهیمی هیدروژئولوژیکی از وضعیت تغذیه ی چشمه ی گرداب ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شکستگی ها، زون گسلی بالارود، گ سل های موجود در منطقه و فروچاله ی چالاب در ظهور، تغذیه و گل آلود شدن چشمه ی گرداب نقش اساسی دارند. با این وجود که شیب توپوگرافی و شیب لای ه های کوه چائونی به سمت چشمه ی گرداب م ی باشند و آب را به سمت چشمه ی انتقال می دهند، ولی مهم ترین پارامتر در ظهور، انتقال آب به چشمه و گل آلود شدن آن، گسل های موجود در منطقه مانند گسل های منگره، چاره و ورنا می باشند. با توجه به اطلاعات به دست آمده علت ایجاد گل آلود شدن آب چشمه ی گرداب در هنگام بارندگی، فروچاله ی چالاب می باشد.
ارزیابی همگنی سری های زمانی دمای بیشینه و کمینه سالانه و فصلی (مطالعه موردی ناحیه خزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل دقیق سری های زمانی دما یکی از بحث های مهم در بررسی تغییرپذیری اقلیم و تغییر اقلیم می باشد. برای این منظور سری های زمانی مورد استفاده باید همگن باشند. سری های دمای حداکثر و حداقل سالانه و فصلی 5 ایستگاه همدید در ناحیه خزر که دارای آمار طولانی مدت می باشند مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحلیل از دو روش مستقیم و غیرمستقیم استفاده گردید. در روش مستقیم از شناسه تاریخی ایستگاه استفاده گردید. در روش غیرمستقیم از دو روش آزمون همگنی نرمال استاندارد مطلق و نسبی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد ناهمگنی از روش آماری با شناسه تاریخی ایستگاه مطابقت دارد. در بین روش های آماری آزمون همگنی نرمال استاندارد نسبی مناسب تر از روش همگنی نرمال استاندارد مطلق است. ارزیابی همگنی بین سری های زمانی سالانه و فصلی دمای حداقل و حداکثر نشان می دهد که سری های زمانی دمای حداقل ناهمگنی بیش تری نسبت به سری های زمانی دمای حداکثر دارند. مقایسه نتایج همگنی بین سری های زمانی دمای بیشینه و کمینه فصول سرد و گرم نشان می دهد که سری های زمانی دمای فصول سرد نسبت به عوامل ایجاد ناهمگنی پایدارتر می باشند. در تعدادی از ایستگاه ها، جابجایی ایستگاه در سری های زمانی دمای حداکثر سالانه و فصلی باعث ایجاد ناهمگنی نشده است.
بررسی و پیش بینی تغییرات دمای ایستگاه اراک براساس مدل ریزمقیاس نمایی آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت و نیز افزایش مصرف انرژی از یک سو و گرمایش جهانی از سوی دیگر باعث تغییرات دمایی و اغلب افزایش دما در شهرها شده است. در چند دهة اخیر، رشد شهرنشینی در ایران شدت بالایی داشته و جمعیت مراکز استان ها به شدت افزایش یافته است. شهر اراک، به عنوان یکی از مراکز صنعتی کشور، با این پدیده مواجه بوده است. در این نوشته رفتار دمایی شهر اراک با استفاده از آزمون آماری و ترسیمی مان- کندال و نیز با به کارگیری رگرسیون خطی و غیرخطی بررسی شد. یافته ها نشان داد که روند دمای ایستگاه اراک غیرخطی است؛ یعنی، آماره های دمایی اراک از سال 1961 تا 1990 با نوسان هایی، روندی کاهشی و از سال 1991 تا 2010 روندی افزایشی توأم با نوسان داشته است. به منظور آشکارسازی وضعیت دمایی اراک در آینده از مدل ریزمقیاس نمایی آماری (SDSM) استفاده شد. یافته های این بخش از پژوهش نشان داد که دمای اراک روندی افزایشی خواهد داشت، به گونه ای که دمای میانگین، کمینه و بیشینة اراک به ترتیب از 98/13، 11/7 و 83/20 تا سال 2030 به حدود 5/14، 8/7 و 2/23 درجة سلسیوس خواهد رسید.
تحلیل همدیدی سازوکار وقوع بارش های سنگین بهاره در شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل همدیدی سازوکار حاکم بر وقوع بارش های سنگین بهاره در شمال غرب ایران می باشد. بدین جهت داده های بارش روزانه فصل بهار تعداد 15 ایستگاه همدید در منطقه شمال غرب کشور برای یک دوره 34 ساله (2014-1981) مورد استفاده قرار گرفت و با بهره گیری از شاخص صدک و لحاظ نمودن صدک 95% به بالا، 98 روز بارش سنگین و فراگیر شناسایی شد. به منظور تعیین الگوی همدیدی با بهره گیری از داده های بازتحلیل شده NCEPNCAR، نقشه های مربوط به ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار سطح دریا، خطوط جریان، تاوایی نسبی، شار رطوبت در ترازهای متفاوت به صورت 6 ساعته تهیه شد و الگوی منطقه ای جریان و شرایط جوی حاکم از دو روز قبل از وقوع روز بارشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها بیانگر آن است که بارش های سنگین شمال غرب ایران در قالب 4 الگوی همدیدی قابل دسته-بندی می باشند. در الگوی اول، علت اصلی وقوع بارش سنگین در منطقه، عبور چرخند یا سامانه کم فشار دینامیکی مهاجر و منطقه همگرایی و گردش چرخندی ناشی از آن است که عامل اصلی تزریق رطوبت به داخل این چرخندها، واچرخند مستقر بر روی دریای عرب می باشد. در الگوی دوم سامانه بندالی از نوع زوجی در تراز میانی وردسپهر با توقف حرکت سامانه های گردشی در تراز میانی و زیرین جو منجر به وقوع بارش سنگین شده است. در الگوی سوم یک مرکز کم فشار در تراز دریا مشاهده نمی گردد، اما یک مرکز گردش چرخندی بر روی منطقه شکل گرفته است.
واکاوی همدید – ماهواره ای موج بارشی سنگین استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با رویکرد همدید – ماهواره ای جهت بررسی ریشه های جوّی رخ داد موج بارشی ابر سنگین استان چهارمحال و بختیاری و ارزیابی دقت ماهواره TRMM در برآورد مقدار بارش این منطقه صورت گرفته و براساس سه دسته داده، داده های بارش روزانه ایستگاه های استان چهارمحال و بختیاری، داده های سطوح فوقانی جو و داده های ۳B۴۲ ماهواره TRMM به انجام رسیده است. ابتدا نقشه های جوی ترسیم شده و مورد تحلیل قرار گرفت. سپس جهت آشکارسازی بارش رخداده و ارزیابی دقت عملکرد ماهواره TRMM مقدار بارش ثبت شده توسط ماهواره با استفاده از مدل زمین آمار (کریجینگ) مورد پهنه بندی قرار گرفت و با مقدار مشاهده ای ارزیابی شد. ترسیم و تحلیل نقشه های جوی نشان داد که گرادیان فشار حاصل شده بین پرفشارهای مستقر بر روی اروپای مرکزی، شمال خزر و غرب چین، با کم فشارهای مستقر بر روی شمال غرب عربستان، خلیج فارس، غرب هندوستان و شمال غرب افریقا و از طرفی دیگر حاکمیت شرایط سیکلونیک در روزهای پایانی در سطح زمین همراه با رخ داد بلوکینگ در سطوح فوقانی و کشیده شدن فرودهای عمیق ناشی از آن ها بر روی منطقه مورد مطالعه در ترازهای ۵۰۰، ۶۰۰، ۷۰۰، ۸۵۰ هکتوپاسکال، همچنین بالاسو بودن جریان هوا در جو (امگای منفی) که مبین صعود هوا و تقویت جریانات همرفتی در ترازهای یاد شده بوده و باعث ناپایداری و واگرایی شدید شده با منفی بودن پیچانه-های جوی در ترازهای ۸۵۰، ۹۲۵، ۱۰۰۰ هکتوپاسکال شرایط مساعد جهت رخ داد بارش سنگین مهیا شده است. از طرفی با تأمین و تغذیه عمده رطوبتی توسط دریای سرخ در ترازهای ۵۰۰، ۶۰۰، ۷۰۰ هکتوپاسکال و خلیج فارس در ترازهای ۸۵۰، ۹۲۵، ۱۰۰۰ هکتوپاسکال و درنهایت وجود کلیه شرایط ذکر شده با حاکمیت و استقرار رودباد قوی و شدید بر روی بیشتر نقاط ایران در روزهای مطالعاتی باعث تشدید ناهنجاری ها و ناپایداری جوی در منطقه مورد مطالعه شده و درنتیجه بارش سنگین ۵۵۱ میلی متری را به دنبال داشته است. با توجه به برآورد بارش صورت گرفته توسط ماهواره TRMM و مقایسه آن با مقادیر ثبت شده توسط ایستگاه های مشاهداتی مشخص می گردد که ماهواره TRMM از دقت کافی جهت تخمین و برآورد بارش در این منطقه برخوردار نبوده و در اکثر ایستگاه ها برآوردی بیشتر از حد مشاهده شده انجام شده است؛ به نحوی که همبستگی و ضریب تعیین بین آن ها به ترتیب برابر با ۲۲/۰ و ۰۵/۰ درصد است.
بازسازی بیش از یک قرن کمینه دمای ماهانه نیمه سرد سال از روی حلقه های درختی بلوط ایرانی (Quercus persica) در جنگل های زاگرس (مطالعه موردی منطقه دنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دا شراقلیمرشنبس ردرخت ،رمبر رحرکردنراثراتراقلیر ر وجودردررحلق رهبطرسبلیب ردرختبن،رشنبخترعنبصرراقلیر ر ادناررگذشت ررارمویژ رمراطر نبطق رک رازرداد رهبطراقلیر رکوتب ر دت رمرخوردار د،رفراهمر رسبزد.رازرجرل راینر نبطق،ر ن ق رد براست.رم رهرینردلیلردرراینر بلع ،راقدامرم رمبزسبزطر یب گینرکرین رد بطر بهب ر یر رسردرسب ر ن ق رد ب،رم رکرکر پهنبطرحلق رهبطرسبلیب رگو رملوطرایرا ،رتوسطررگرسیونرخ رسبد رنردرج ردن،رشد راست.رمبراینرهدف،رس رارتفبعر رنیش ردررجنگلرهبطر ن ق رد برا تخببرنر 52 ر رو ررنیش رازر 26 رپبی ردرخت،راستخراجرنرپهنبطردنایرررنیش رسبلیب رآ هبر توسطر رمرافیارراتوکدرمبردقتر 3 ر یکرننرا داز رگیرطرشد د.رمعدرازر رحل رت بمقرز ب ،رمراطرحذفراثراترغیراقلیر ،رترب ر پبرا ترهبطراقلیر رنرسرطرز ب رحلق هبطررنیش راستب داردرشد د.رازر یبنرچهبررگب رشنبس رتهی رشد رتوسطر رمرافیارر ARSTAN ،رگب رشنبس رمبقیرب د ر) RES (رمبرکرین رد برط ردنر ر 1390 - 1361 رناسنج رنرهربستگ ر عنبدارر ثبترد برمبر پهنبطردنایرررنیش رتأییدرشد.رمرراسبسررنامطرنرهربستگ رمینرگب رشنبس رمبقیرب د رنرداد هبطراقلیر ردنر رآ برطر شترک،ر کبررمبزسبزطرکرین رد بطر بهب رمیشرازر 131 رسب رگذشت ر ن ق را جبمرنر شخصرشدردررس رده راخیر،رکرین رد بطر بهب ر یر رسردرسب ،ر سبترم ریکرقرنرقبلرازرخود،ریکررن درافیایش ررارداشت رنرتبرحدندطرازرسر بطرفصلرسردرکبست رشد ر است.
شناسایی اثر تغییرات دمایی فصل زمستان بر فراوانی و شدت مراکز چرخندها در مدیترانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اثر تغییر دما بر میزان روند و فراوانی مراکز چرخندی در مدیترانه مطالعه شد. برای این منظور از داده های ERA -Enterim در بازه زمانی 1980 تا 2013 با تفکیک نیم درجه طول و عرض جغرافیای، به صورت 6 ساعته استفاده شد. از الگوریتم عددی مراکز کمینه به همراه میانگین تاوایی نسبی برای آشکارسازی چرخندها استفاده، سپس روند ماهانه آنها به صورت دو دوره زمانی از 1980 تا 1996 و 1997 تا 2013 مطالعه گردید. نتایج بیانگر این است که روند دمای فصل زمستان در تراز 1000 هکتوپاسکال، مثبت بوده و در ماه ژانویه شدت کمتری نسبت به سایر ماه ها داشته است. اختلاف میانگین دمای دوره 17 سال اول نسبت به 17 سال دوم 0.64 درجه سانتی گراد، و این مقدار در ماه مارس 1.3 درجه سانتی گراد است. روند فراوانی چرخندها نشان داد که با افزایش دما فراوانی آنها کاسته شده است. همچنین در ماه ژانویه که روند افزایش دمایی کمتر بوده، تعداد مراکز چرخند افزایش یافتهبا این تفاوت که چرخندهای قوی کاهش یافته اند. تحلیل مکانی چرخندها نشان داد که مراکز چرخندی آشکار شده، بر روی ایران عمدتاً با شدت تاوایی کمتر از بوده اند. این مراکز چرخندهای قوی مسیریابی شده مدیترانه نبوده بلکه با عبور کم فشارهای تضعیف شده مدیترانه از نواحی مرتفع ایران، تقویت شده که عمدتاً در دشت های ایران مرکزی قرار داشته و از شدت کمتری برخوردار هستند.
امکان سنجی مدل سازی و پیش بینی دماهای کمینه و بیشینه ایران با روش پتیت و هالت- وینترز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دمای هوا یکی از پر کاربردترین پارامترهای مورد استفاده برای تشخیص تغییر اقلیم در مقیاس جهانی و منطقه ای است. بنابراین پژوهشگران همواره سعی نموده اند تا با مدل های مختلف به مدل سازی و پیش بینی آن بپردازند. تحقیق حاضر نیز با هدف مدل سازی و پیش بینی کمینه و بیشینه دمای ماهانه کشور انجام گردید. بررسی تغییرات زمانی دما با روش های تخمین گر سن و پتیت و پیش بینی آن بوسیله مدل هالت- وینترز انجام گرفت. نتایج نشان داد که دمای کمینه در ایستگاه های مورد مطالعه در دوره 50 ساله 2010 تا 1961 بطور متوسط به مقدار 9/2 درجه سانتی گراد افزایش یافته که مقدار این افزایش برای ایستگاه های واقع در مناطق گرم و خشک کشور (1/3 درجه) بیشتر از دیگر مناطق است (8/1 درجه). درحالیکه مقدار افزایش دمای بیشینه هوا در کشور کمتر و معادل 1/2 درجه سانتی گراد می باشد. همچنین نتایج این پژوهش کارایی مناسب مدل هالت- وینترز برای پیش بینی کمینه و بیشینه دمای ماهانه کشور را اثبات کرد. نتایج این مدل نشان داد که کمینه و بیشینه دما تا سال 2020 به جز چند مورد در کشور افزایش خواهند یافت که بیشترین مقدار افزایش در ایستگاه خوی به میزان 6/0 درجه سانتی گراد برای کمینه دما و 28/0 درجه سانتی گراد برای بیشینه دما خواهد بود.
نقش توپوگرافی بر شبیه سازی ساختار باد سیستان در شرق فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه به منظور آشکارسازی نقش توپوگرافی بر ساختار باد سیستان، از مدل اقلیمی منطقه محدود RegCM4 استفاده شد. با بهره گیری از مدل، چهار تجربه متفاوت با تفکیک افقی 20 کیلومتر اجرا شد که در هر تجربه شرایط متفاوتی از ناهمواری ها در نظر گرفته شد. در تجربه نخست، ناهمواری ها به شکل واقعی مورد استفاده قرار گرفت. در سه تجربه دیگر، مدل به ترتیب با حذف کوه های خراسان جنوبی، حذف کوه های خراسان (جنوبی، رضوی و شمالی) و حذف تمامی کوه های شرق فلات ایران (کوه های خراسان و افغانستان) به اجرا در آمد. یافته ها بیانگر آن است که باد سیستان یک پدیده اقلیمی چند مقیاسه است که هم در مقیاس همدید و هم در مقیاس های متوسط و محلی قابل تحلیل می باشد. شبیه سازی ها، مبین آن است که، ناهمواری های منطقه علاوه بر تاثیرگذاری بر جهت باد، بر شدت آن نیز تأثیرگذارند. در مقیاس همدید، شیب فشار بین سامانه های کم فشار پاکستان و پرفشار ترکمنستان منجر به شکل گیری یک جریان شمالی گسترده بر روی منطقه می گردد. در مقابل، واداشت های مکانیکی و گرمایشی حاصل از استقرار کوه ها، ویژگی های مقیاس متوسط جریان هوا در ترازهای زیرین، بویژه شکل گیری و تداوم رودبادهای تراز زیرین را در مرزهای شرقی ایران رقم می زنند. نتایج مطالعه بیانگر آن است که، واداشت های مکانیکی ناشی از استقرار کوه ها، عامل اصلی تشکیل و تداوم دو هسته رودباد تراز زیرین یکی در حوالی دشت آتیشان و دیگری بر جانب شمالی دریاچه هامون (باد سیستان واقعی) می باشد. در این میان، شکل گیری و تداوم هسته رودباد بر جانب شمالی دریاچه هامون، بیش از همه، به واداشت های مکانیکی کوه های خراسان جنوبی وابسته است. بررسی گرمایش دررو نیز مبین آن است که، هسته های بیشینه ی گرمایش و سرمایش از ناهمواری های منطقه پیروی می نمایند، به طوری که با حذف کوه ها، ضمن حذف این هسته های گرمایی، ساختار محلی جریان در مرزهای شرقی کشور دچار تغییرات اساسی می گردد.