فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۴٬۷۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تالاب هشیلان یک سوء تفاهم جغرافیایی معرفی یک تالاب الگو یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلودگی فضا بزودی کره زمین را غیر قابل سکونت خواهد ساخت (
منبع:
وحید دی ۱۳۴۹ شماره ۸۵
حوزههای تخصصی:
تبیین تحولات پالئوهیدروژئومورفولوژی منطقه کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اساس تحلیل های ژئومورفولوژی کارکردی بر مبنای دیدگاه سیستمی است. ژئومورفولوژی سیستمی به شناسایی فرم و فرایندهای ژئومورفیک و روابط بین آنها استوار است. کارایی این دیدگاه زمانی که روابط متقابل بین اجزاء و عناصر سیستم برقرار است، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. هدف از این پژوهش بررسی هیدروژئومورفولوژی دیرینه دشت کوهدشت ودریاچه قدیمی آن و بازشناسی ساختار و نحوه تحول این دریاچه در دوران چهارم، بر اساس دیدگاه سیستمی می باشد. مطالعه در زمینه نحوه تغییرات حرارتی- رطوبتی کوهدشت در دوران چهارم و تأثیر آن در سیستم های شکل زا، یکی از مباحث بنیادی در مطالعات هیدروژئو مورفولوژی دیرینه آن است که اطلاع از چنین روابطی می تواند بیانگر خصوصیات ژئومورفیک منطقه و نحوه تغییرات آنها باشد. بدین منظور، شرایط ژئومورفولوژیکی منطقه با استناد به دلایل فرم شناسی، رسوب شناسی، شواهد اقلیمی، بازسازی آب و هوای گذشته و مقایسه آن با شرایط اقلیمی حال حاضر مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که منطقه مطالعاتی در دوره های سرد و مرطوب کواترنر از لحاظ دمایی نسبت به زمان کنونی حدود 9 درجه سردتر و به لحاظ بارشی در حدود 245 میلیمتر مرطوب تر بوده که در نتیجه بیلان آبی دشت مذکور مثبت بوده است. این عامل باعث شده تا دشت کوهدشت در گذشته به صورت یک دریاچه مطرح باشد که بر اثر سرریز آب، پارگی در آن اتفاق افتاده و در نهایت پس از اتمام ذخیره آبی آن نابود شده است. همچنین بررسی ارتباط دریاچه با کانون های مدنی نشان می دهد که این منطقه به صورت یک سیستم باز طبیعی بوده و ارتباط درونی مستقیمی بین حجم دریاچه و هردینگ سیستم های منطقه وجود داشته است.
بررسی لندرم درههای یخچالی مطالعه موردی درههای یخچالی کوهستان سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة شرایط محیطی دریاچه های پلویال ایران با استفاده از شواهد رسوبی (مطالعة موردی: کلوت های بیابان لوت((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلوت های ایران نمونه ای منحصر به فرد از نظر عظمت و وسعت و یکی از ناهمواری های ویژة مناطق بیابانی است. این کلوت ها هر چند در حال حاضر تحت تأثیر فرسایش بادی انتخابی است، فرایند فرسایش آبی و بادی هم زمان در شکل گیری آن ها دخالت دارد. در این پژوهش، پس از نمونه برداری از کلوتی به ارتفاع 33 متر در پانزده لایه، نمونه های مورد نظر به آزمایشگاه منتقل شد و مورد آزمایش گرانولومتری قرارگرفت. نتایج به دست آمده در مرحلة آزمایشگاهی، با نرم افزار GradiStat تحلیل، و جدول ها و نمودارهای مربوط استخراج شد. نتایج نشان داد که رسوبات در حد سیلت و رس با طبقه بندی افقی و نشانگر رسوبگذاری مواد دانه ریز معلق در آب در محیطی آرام است. همچنین، در سطح رسوب ها، ترک های گلی به همراه رسوبات تبخیری به صورت لایه هایی از گچ و نمک در بین لایه های تشکیل دهندة کلوت رویت شد که بیانگر تبخیر شدید دریاچه است. نتایج مورفوسکوپی نیز مؤید این مطلب است که اکثر لایه های مورد بررسی، دارای بافت گلی، جورشدگی خیلی بد، و کج شدگی مثبت است که نشان می دهد در هنگام رسوبگذاری کلوت، فعالیت های جریانی در منطقه، ناچیز و محیط کم انرژی بوده است.
تخریب شتابنده در آبخیزها و پیامدهای زیست محیطی منطقه فرحزاد
حوزههای تخصصی:
آبخیزهایی که بدلیل توسعه ناهنجار کلان شهر تهران به شدت آسیب دیده اند باعث می شوند تا در آینده ای نه چندان دور منتظر یک فاجعه زیست محیطی برای تهران و سایر زیستگاه های متاثر از آن مانند دره فرحزاد- حصارک و... باشیم. دره فرحزاد یکی از عناصر ساختاری زمین (کریدورهای اکولوژیک و یا لکه های زیستگاه) در ارائه ارزشها و خدمات زیست محیطی به بسترهای همجوار خود و به شهر نقش مؤثری دارد و در مجموع دارای موقعیت جغرافیایی و اکولوژیک خاصی است که ناشی از همجواری دامنه البرز و حضور دره های کوهستانی است؛ مناطق شهری باید بتدریج به سکونتگاههای پایدار برای زندگی انسانها تبدیل شوند. به این معنی که مدیریت شهری باید بیشتر از پیش به ارتباط متعادل و متناسب با محیط پیرامون آن توجه نماید. با رعایت این نوع ملاحظات زیست محیطی می توان از بروز بحرانهای شهر جلوگیری کرد و یا لااقل شدت آن را کاهش داد.
در این پژوهش منطقه فرحزاد به عنوان یک نمونه مورد مطالعه قرار گرفته است و طی مطالعات میدانی، بررسی اسناد و مدارک موجود، علل تخریب این بستر در زمان، و پتانسیلهای بالقوه آن در کل مسیل شناسایی و جهت استفاده بهینه از این بسترهای طبیعی درون شهری پیشنهادهایی در دو مقیاس کلان (کل مسیل) و خرد ارائه گردیده است.
اقلیم و فرهنگ، برف اندیل
کهندژنشینان و بیابان نشینان تمدن اطلاعاتی ؛ روشنگریِ گسست بوم ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر تمدن اطلاعاتی، کهندژنشینیِ (در فضای جریان ها بودن) برخی بوم ها و بیابان نشینیِ (در فضای مکان ها بودن) برخی دیگر، پدیده ای است نوین، که این نوشتار بسان یک «گسست» با آن روبه رو است و تلاش دارد تا چرایی و چگونگی پیدایش آن را به روشنی تبیین نماید. در همین راستا این پژوهش با روشی تطبیقی ـ گذشته نگر و با رویکردی تجربی ـ علّی انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد که نابرابری (گسست) بوم ها، مسبوق به میزان برخورداری آنها از دموکراسی است (گسست دموکراسی). نابرابری بوم های مختلف در برخورداری از دموکراسی، موجب نابرابری آنها در برخورداری از فن آوری ارتباطات و اطلاعات گردیده است (گسست فناوری). گسست فن آوری، خود، زمینه ساز ورود ِبوم های دارای فن آوری گسترده، به فضای جریان ها (کهندژهای تمدن اطلاعاتی)، و محبوس شدن بوم های دارای فن آوری کران مند(محدود)، در فضای مکان ها(بیابان های تمدن اطلاعاتی) گردیده است (گسست فضایی)، که نمودِ عینیِ مکانی ـ فضایی(جغرافیایی) آن، توسعه یافتگی بوم های فضای جریان ها و توسعه نیافتگی بوم های فضای مکان ها می-باشد (گسست توسعه ای). ناگفته نماند که خودِ توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی یک بوم نیز به ترتیب زمینه-ساز و زمینه سوز برپایی دموکراسی است. بیش و پیش از آنکه نابرابری میان بوم ها ریشه در «گسست فن-آوری » داشته باشد، ریشه در «گسست دموکراسی» دارد چرا که دموکراسی وجه افتراق بوم ـ مکان ها و بوم ـ فضاها است. به عبارت دیگر، «گسست گاه» بوم ها در تمدن اطلاعاتی، دموکراسی است. زیرا که دموکراسی، زمینه سازِ پذیرشِ «چندگانگی پذیری» تمدن اطلاعاتی در بوم هاست.
جغرافیای دریاچه اورمیه
حوزههای تخصصی:
تحلیل روند زمانی و توزیع مکانی دمای هوا در جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش،جهت بررسی روند تغییرات دمای جمهوری آذربایجان از داده های دمای میانگین پایگاه داده دانشگاه سانتا کلارا که دارای تفکیک مکانی 5/0×5/0 درجه است،در یک دوره 50 ساله (1950-1999) استفاده شده است. نخست برای واکاوی مکانی داده ها،با روش نزدیک ترین همسایگی در نرم افزار Surfer نقشه های همدمای سالانه، فصلی و ماهانه تهیه گردید.پس از بررسی نقشه سالانه،میانگین یاخته ای دمای سالانه آذربایجان 7/11 درجه سانتی گراد تعیین شد.کمینه دما در ارتفاعات شمالی (شاه داغ و بازاردوزو) و باختری آذربایجان حدود 5 درجه سانتی گراد است،اما در بخش های مرکزی و خاوری آذربایجان (شیروان) بیشینه دمایی که حدود 15 درجه سانتی گراد است نشان داده شده،خط همدمای 11 درجه بیشتر بخش نخجوان را گرفته که نشان می دهد دمای هوای نخجوان نسبت به آذربایجان خنک تر است.فصل تابستان با میانگین دمای 22 و 7/22 درجه سانتی گراد به ترتیب برای آذربایجان و نخجوان به عنوان گرمترین فصل سال و فصل زمستان با میانگین دمای 9/1- و 8/0 درجه سانتی گراد به ترتیب برای آذربایجان و نخجوان به عنوان سردترین فصل سال شناخته شد.برج بهمن با میانگین دمای 8- درجه سردترین ماه سال است،کمینه دمای این برج در ارتفاعات شمالی بازاردوزو و شاه داغ و ارتفاعات باختری آذربایجان است،برای واکاوی روند زمانی دما،سری های زمانی ماهانه،فصلی و سالانه محاسبه گردید و سپس با آزمون ناپارامتری من-کندال روند افزایشی یا کاهشی با سطح اطمینان 95% و 99% آزمون شد.در بین سریهای زمانی سالانه، فصلی و ماهانه فقط برج فروردین در سطح 95 درصد در آذربایجان دارای روند معنادار افزایشی است.
وضعیت اکولوژیکی کهورایرانی Prosopis cineraria و تأثیرات زیست محیطی آن در جنوب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشاره ( تجزیه و تحلیل فضایی خوشه بندی بر اساس الگوریتم ژنتیک )
حوزههای تخصصی:
بررسی قابلیت های محیطی حوضه های آبی دامنه جنوبی توچال برای تبدیل به ژئو پارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وههای مرتفع، درههای عمیق و سرسبز، مشهورترین پناهگاهها و جان پناهها، رودخانههای پر آب، آبشارهای زیبا، آب و هوای فرح بخش، شرایط مناسب برای کوهنوردی، حوضههای دامنه جنوبی توچال نظیر دربند، درکه، کلک چال وتوچال را به عنوان یکی از جاذبههای تفرجگاهی شهری و فراشهری تهران معرفی کرده است که از پتانسیلهای بالای ژئوتوریسمی برخوردار میباشند.
هدف این تحقیق شناسایی پهنههای مناسب ژئوتوریسمی منطقه برای تبدیل به ژئو پارک میباشد. به همین منظور لایههای اطلاعاتی مورد نیاز شامل نقشههای شیب، پوشش گیاهی، همدما، هم بارش، لیتولوژی، هیدرولوژی، چشماندازهای انسانی، چشماندازهای ژئومورفولوژیکی تهیه و سپس با تلفیق و همپوشانی لایههای اطلاعاتی در محیط GIS با استفاده از مدل AHP پهنههای مناسب ژئوتوریسمی حوضههای آبی دامنه جنوبی توچال در قالب نقشه پهنه بندی ارائه گردید. نتایج این مطالعه نشان میدهد که 15 درصد از کل وسعت منطقه مورد مطالعه در پهنه فوق العاده مناسب، 10 درصد در پهنه خیلی مناسب، 35 درصد در پهنه مناسب و 40 درصد در پهنه نامناسب قرار دارد که به دلیل نزدیکی این منطقه به کلانشهر تهران میتواند مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.
علم اقلیم شناسی
حوزههای تخصصی:
آلودگی خاک حاشیة خیابانهای شهری به سرب و کادمیوم
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تکتونیک فعال ازبک کوه در شمال طبس، ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ازبک کوه در ایران مرکزی در پهنه گسلی کلمرد قرار دارد. گسل کلمرد یکی از گسل های مهم بنیادی ایران مرکزی به شمار می رود که در کواترنری نیز فعال می باشد. کوه های ازبک کوه در قسمت های شرقی تحت تأثیر پهنه گسلی کلمرد قرارگرفته اند. همان طور که ذکر شد گسل کلمرد در شرق ایران به عنوان یک گسل کواترنری در نظر گرفته می شود و آخرین حرکات این گسل را به عهد حاضر نسبت داده اند، بنابراین برآورد شاخص های مورفومتری به منظور شناسایی تأثیر تکتونیک فعال آن بر تکامل تکتونیکی حوضه های زهکشی ضروری به نظر می رسد. لذا در این مطالعه به تجزیه وتحلیل 6 شاخص مورفوتکتونیکی مهم نظیر گرادیان طولی رودخانه، عدم تقارن حوضه زهکشی، انتگرال هیپسومتریک، شکل حوضه زهکشی، نسبت عرض کف به ارتفاع دره و پیشانی کوهستان پرداخته شده است. برای تشکیل حوضه ها بر روی منطقه موردمطالعه از نرم افزار Arc Hydro (از افزونه های نرم افزار Arc GIS) بر پایه داده های حاصل از مدل رقومی ارتفاعی استفاده شده است، سپس 6 شاخص مورفوتکتونیکی بر روی هر یک از حوضه ها موردمحاسبه و رده بندی قرارگرفته است. در نهایت، شاخص تکتونیک فعال(Iat) محاسبه گردیده که بر اساس آن ازبک کوه به 4 رده فعالیت تکتونیکی بسیار بالا، بالا، متوسط و پایین رده بندی گردیده است. بر اساس شاخص IAT کمتر از 5 درصد از محدوده موردمطالعه، فعالیت تکتونیکی بسیار بالا نشان می دهند، 27 درصد از منطقه موردمطالعه فعالیت تکتونیکی بالا، 50 درصد فعالیت تکتونیکی متوسط و حدود 20 درصد هم فعالیت تکتونیکی پایین را نشان می دهند. در گستره مطالعاتی بیشترین سطح فعالیت تکتونیکی در بخش شرقی ازبک کوه مرتبط با فعالیت گسل کلمرد در نظر گرفته شده است. در بخش غربی نیز سطح فعالیت تکتونیکی بالا تا متوسط بوده که نشانگر عملکرد پهنه گسلی غرب ازبک کوه می باشد.
بررسی ارتباط بین پارامترهای مهم ابر و بارش روزانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه پارامترهای آب و هوایی به علت نقشی که در مباحث تغییر اقلیم و بهبود کارایی مدل های اقلیمی و پیش بینی بارش دارند از اهمیت ویژه ای در دنیا برخوردارند. در این میان مطالعه ابرها به علت اینکه حد واسط بین سامانه های همدیدی و شرایط اقلیمی سطح زمین هستند از اهمیت ویژه ای برخوردارند و هرگونه تغییر در پارامترهای آنها می تواند سرآغاز زنجیره ای از واکنش ها در دیگر عناصر آب و هوایی گردد. به دلیل این اهمیت در این پژوهش ارتباط چهار پارامتر مهم ابر یعنی دمای قله ابر ، فشار قله ابر ، عمق نوری ابر و مقدار ذرات آب و یخ ابر در محدوده کشور ایران با بارش روزانه مورد مطالعه قرار گرفت. برای این هدف از اطلاعات ایستگاه های همدید و سنجنده مودیس برای کل دوره موجود آن (2000 تا 2011) استفاده شد و با استفاده از مدل های رگرسیون خطی، غیر خطی و همچنین مدل رگرسیون چند متغیره ارتباط بین این پارامترهای با بارش بررسی گردید. در ابتدا با همپوشانی چند لایه اطلاعاتی بارش و ابر در محیط ArcGIS کشور به 4 پهنه مشترک بارش و ابر تقسیم گردید و این پهنه ها مبنای بررسی ارتباط بین بارش و پارامترهای ابر قرار گرفتند. نتایج نشان داد که دمای قله ابر بین 20 تا 39 درصد از تغییرات بارش در پهنه ها را تبیین و یا به عبارت دیگر توضیح می دهند، این مقدار برای فشار قله ابر 20 تا 37 درصد، مقدار ذرات آب و یخ ابر 21 تا 31 درصد و عمق نوری ابر 19 تا 31 درصد بدست آمد. با اعمال مدل رگرسیون چند متغیره، نتایج نشان داد که در پهنه 3 این چهار پارامتر ابر می توانند حدود 50 درصد تغییرات بارش را پیش بینی کنند. این مقدار در پهنه 2 حدود 40 درصد و برای دو پهنه دیگر حدود 30 درصد بدست آمد. جهت حذف هم خطی شدید و همچنین رسیدن به متغیرهای اصلی، از روش رگرسیون گام به گام نیز استفاده شد که نتایج آن نشان داد در پهنه های 1 و 4 پارامتر مقدار آب و یخ ابر، در پهنه 3 دما قله و عمق نوری ابر و در پهنه 2 فشار قله و مقدار آب و یخ ابر موثرترین پارامترهای مدل ها می باشند.
برآورد میزان فرسایش و تولید رسوب در حوزه ی آبخیز لاور فین(استان هرمزگان) با استفاده از سنجش از دور(RS)، سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و مدل تجربی RUSLE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش هدر رفت منابع خاک در حوزه های آبخیز یک چالش مداوم است که با افزایش جمعیت و فشار وارده بر منابع طبیعی و کشت و کارهای ناپایدار در خاک ها و اراضی شیبدار، موجب کاهش تولید در اراضی گشته و همچنین کاهش روزانه نسبت اراضی به جمعیت ساکن باعث فشار بیشتر بر اراضی و منابع طبیعی شده است.حوزه ی آبخیز لاور فین در 60 کیلومتری شهر بندرعباس در استان هرمزگان قرار دارد و مساحت آن 91/7334 هکتار می باشد. پیش بینی فرسایش خاک همواره یکی از شایع ترین و متداول ترین روشها در مدیریت منابع طبیعی به جهت کنترل بهره وری خاک در داخل حوزه و تخمین میزان رسوب و کیفیت آب در خارج از حوزه می باشد.مدل RUSLE یک مدل برآورد میزان فرسایش در واحد سطح است که با 6 فاکتور فرسایشیR، K، L، S، CوP رابطه دارد که بترتیب از داده های درازمدت بارندگی، نقشه خاک منطقه، مدل رقومی ارتفاع و سنجش از دور بدست می آیند.بررسی نقشه خطر فرسایش خاک نشان می دهد که میزان خطر فرسایش خاک در سطح حوزه از صفر تا 7115 بر حسب تن در هکتار در سال متغیر است. مطابق با این نقشه، مناطق با خطر فرسایش خیلی زیاد شامل مناطقی در قسمت های میانی حوزه می باشد کهدارای شیب تند و فرسایش گالی هستند. میانگین بار رسوب سالیانه در این حوزه 6/9 تن در هکتار در سال برآورد شد. نتایج این مقاله نشان داد که با تلفیق GIS، RS و استفاده از مدل RUSLE در مناطق کشاورزی می توان مقادیر فرسایش خاک و بار رسوب را برآورد کرد و از نتایج آن برای مدیریت فرسایش استفاده نمود.