فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴٬۷۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
کشور ایران دارای اقلیم خشک و نیمه خشک است که ریزش های کمِ جوی، رگبارهای شدید، وقوع جریان های سیلابی و تبخیر (تبخیر تعرق) زیاد از ویژگی های آن به شمار می آید. پژوهش حاضر سعی در ارزیابی و پهنه بندی تبخیر تعرق گیاه مرجع (ETo) و ارائه آن در قالب نقشه های پهنه بندی و هم تبخیر تعرق (مرجع) به عنوان ابزاری اساسی برای مدیریت آب دارد. در این بررسی با گروه بندی مناطق هم اقلیم براساس اقلیم نمای یونسکو از میانگین های درازمدت متغیرهای اقلیمی 91 ایستگاه هواشناسی و داده های لایسیمتر، برای تعیین روش مناسب تخمین ETo استفاده شد. تبخیر تعرق گیاه مرجع برمبنای اطلاعات اقلیمی هر یک از ایستگاه ها به کمک نرم افزار RefET به 13 روش محاسبه شد. روش های محاسباتی شامل هفت روش ترکیبی بر پایه روش پنمن، دو روش دمایی، سه روش تشعشعی ـ دمایی و یک روش تشعشعی بودند. مناسب ترین روش محاسباتی از بین 13 روش، در مقایسه با مقادیر تبخیر تعرق لایسیمتری در هر اقلیم انتخاب شد. انتخاب روش محاسباتی براساس آماره های ضریب تبیین (2R)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین خطای اریبی (MBE) صورت گرفت. مقادیر RMSE، MBE و 2R در 9 ایستگاه لایسیمتری به ترتیب 1/1 میلی متر در روز، 23/0- میلی متر در روز و 85/0 به دست آمد، که نشان دهنده دقت مناسب کار در گستره جغرافیایی کشور ایران است. در نهایت هر یک از روش های محاسباتی انتخاب شده، برای سایر ایستگاه های هم اقلیم فاقد مقادیر لایسیمتری مبنای برآورد ETo قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش های با پایه پنمن در اکثر مناطق ایران مناسب ترین روش برای برآورد ETo به شمار می آیند. در ترسیم نقشه هم تبخیر تعرق مرجع (ISOETo) و پهنه بندی آن براساس نقشه های توپوگرافی رقومی شده، اطلاعات جغرافیایی ایستگاه های هواشناسی و بهره گیری از نرم افزارهای GIS و Surfer براساس داده های تبخیر تعرق مرجع روزانه صورت گرفت. نتایج پهنه بندی به روش کریجینگ، نشان داد میزان ETo در 23 درصد از سطح ایران که در مناطق مرتفع شمال کشور قرار دارند، کمتر از 48/4 میلی متر در روز است؛ و در مقابل 77 درصد از سطح کشور در پهنه ETo بیش از این مقدار تا سقف 70/10 میلی متر در روز قرار دارد. به نظر می رسد که پراکنش مناسب زمانی و مکانی بارش های مناطق شمالی، رطوبت نسبتاً بالا و برودت هوا در کاستن از پتانسیل تبخیر تعرق این مناطق نقش اساسی دارد. در مجموع وجود بی نظمی و نوسانات زیاد در سری های زمانی بارندگی سالانه از عوامل اصلی کمبود منابع آب و به تبع آن افزایش تبخیر تعرق در مناطق خشک و نیمه خشک ایران است.
اثر موقعیت استقرار پرفشار جنب حاره ای عربستان بر سامانه های بارشی در جنوب و جنوب غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرفشارهای جنب حاره ای یکی از عناصر اصلی در استخوان بندی گردش عمومی جو است. جابه جایی سالانة این پرفشارها اثر بسیار مهمی بر پراکنش و توزیع زمانی و مکانی بارش و دما در پهنة بزرگی از سیارة زمین دارد. این کمربند پرفشاری که تعیین کنندة کمربند خشک سیارة زمین است، به صورت سلول های منفردی که مکان گزینی آنها ارتباط نزدیکی با امواج بزرگ مقیاس بادهای غربی و شرایط توپوگرافی و پراکنش آب ها و خشکی ها دارد ، ظاهر می شود. در این مقاله سعی شده است اثر جابه جایی مکانی سلول پرفشار عربستان بر بارش های شدید بخش جنوبی و جنوب غربی کشور تحلیل شود. به همین منظور، 41 سامانة بارشی شدید و موقعیت قرار گیری هستة مرکزی سلول پرفشار عربستان در ترازهای 1000، 700، 850 و 500 هکتوپاسکال تعیین شد. به طور تقریبی در تمام ترازهای بررسی شده، هستة مرکزی پرفشار بر روی دریاهای گرم عمان و عرب قرار داشت. در تمام این سامانه های بارشی، مؤلفه های مداری باد بر روی دریای عرب و عمان شرقی و مؤلفة نصف النهاری آنها شمالی بود که بیان کنندة فرارفت گرما و رطوبت از روی این دریاها به داخل کم فشار سودان است. بیشترین مقدار نم ویژه بر روی اتیوپی و جنوب دریای سرخ قرار داشت که بر اثر جریان های جنوبی زبانة کم فشار در تراز دریا و جریان های جلو ناوه در ترازهای بالا بر روی ایران فرارفت می شود.
حفاظت محیط زیست و برنامه ریزی توسعه فیزیکی روستا با تاکید بر ارزیابی طرح های هادی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی موضوع حفاظت محیط زیست و جایگاه آن در برنامه ریزی توسعه فیزیکی، به ویژه طرح های هادی روستایی می پردازد. اگر چه موضوع حفاظت محیط زیست در ابعاد کلان مورد توجه جدی برنامه ریزان و مجریان است، لکن در ابعاد خرد، به ویژه در مقیاس روستاها- که بخش عظیمی از منابع محیطی را در خود جای داده اند- کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، مسأله اصلی در این بررسی، ارزیابی میزان توجه به شاخص های حفاظت محیط زیست در طرح های هادی روستایی به عنوان اصلی ترین طرح های عمرانی اجرایی در نواحی روستایی است. روش تحقیق در این بررسی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده، بخش اعظم کار مبتنی بر مطالعات طرح های هادی روستایی و نیز انطباق نتایج عملیاتی شدن آنها در محیط های روستایی است. جامعه نمونه در این بررسی، شامل 25 روستا در چهار استان کشور است که طرح های هادی در آنها اجرا شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که مطالعات طرح های هادی روستایی فاقد رویکرد نظام مند فضایی و آمایشی بوده، در عمل به سمت نوعی یکسان سازی فضایی، بدون توجه به تنوعات بارز طبیعی موجود در گستره سرزمین حرکت می کند. راهکارهای پیشنهادی برای ایجاد تحول در این فرآیند، تطبیق شرح خدمات مطالعات طرح های مزبور بر اساس واقعیت های محیطی و مکانی مناطق مختلف، تدوین شاخص های حفاظت محیط زیست روستایی، تعیین حساسیت های زیست- محیطی نواحی مختلف روستایی و ارائه راهکارهایی برای بهکرد وضعیت و کیفیت محیط زیست نواحی روستایی است.
تحلیل فضایی و ژنتیکی مخروطه افکنه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخروط افکنه ها از بارزترین پدیده های ژئومورفولوژی جریانی هستند. بسیاری از محققان حوزه علوم زمین، حاکمیت اقلیم نیمه خشک یا نیمه مرطوب را یکی از ارکان اصلی تشکیل و تکوین این پدیده به شمار آورده اند (معتمد، (1379. زمین شناسان با تاکید بر حرکات پوسته زمین، موتور اصلی ایجاد چنین پدیده هایی را به حرکات منطقه ای پوسته نسبت می دهند و بستر اصلی ایجاد مخروطه افکنه ها را مشروط به تغییر ناگهانی سطوح دانسته اند (Harvey, 1989). در مواردی نیز مخروط افکنه ها را نشانه وجود حرکات گسلی تلقی کرده و از آنها به عنوان شاهد این گونه حرکات نام برده اند (Hooke, 1977) و بعضا مخروطه افکنه ها را شاهدی برای ارزیابی تحرکات پوسته در متدهای بررسی تحرکات جنبا تلقی نموده اند (Bull, 1964). نکته درخور تامل پیرامون مخروطه افکنه های ایران، رابطه آنها با سیستم های شکل زای حاکم بر ایران است. ایران را می توان از نظر سیستم های فرم زای اقلیمی و نه پهنه بند ی های اقلیمی رایج به چهار ناحیه متفاوت طبقه بندی نمود (اکرمی، (1385. چند و چون شکل زایی سطوح ژئومورفیک در این نواحی بستگی به چگونگی تعامل عوامل شکل زا در این سیستم ها دارد. به عبارتی می توان گفت ساختار سیستمی هایی که عوامل شکل زا همانند آب، باد، یخ، ... در آن عمل می کنند، در تکوین و الگوی فرمی آن سیستم ها بشدت موثر خواهند بود، حتی اگر پدیده ویژه ای در دو سیستم مختلف بوجود آمده باشد فرم همسانی نخواهند داشت. برای مثال، مخروط افکنه ای که در سیستم شکل زای کانون های برودتی به وجود آمده، با مخروط افکنه هایی که در سیستم شکل زایی حرارتی شکل گرفته اند، هم از نظر شکل شناختی و هم از دیدگاه تکوینی متفاوتند.در این جا سعی بر آن است که با بهره گیری از فنون و داده های هندسی، توزیع فضایی مخروطه افکنه هایی بزرگ ایران تحلیل کمی شده و رابطه بین سیستم های شکل زا (حرارتی، برودتی و رطوبتی) و نحوه پراکندگی و الگوی تیپ شناسی آن بازخوانی و شاخص های فرم شناختی خاصی برای هر تیپ و الگو ارایه شود. نتایج حاصل از این طرح پژوهشی که در دانشگاه اصفهان اجرا شده، نشان دهنده آن است که : ویژگی های هندسی، الگوهای ژنتیک مخروطه افکنه های ایران را تبیین می کند.- الگوهای ژنتیکی مخروطه افکنه های ایران از سه تیپ دلتایی، یخچالی و آبرفتی تبعیت می کند.- توزیع مخروطه افکنه های ایران از مدل همجواری (Neighborhoods Model) سیستم های شکل زا پیروی کرده و بعضی از سیستم های شکل زای ایران علی رغم وجود تمامی عواملی که زمین شناسان و ژئومرفولوژیست ها به عنوان شروط اولیه تکوین مخروطه افکنه ها بیان می دارند، قادر به تولید فرم های مخروطی نیستند.
تفکیک دگرسانی های مربوط به کانی سازی ماسیوسولفید غنی از طلای باریکا (شرق سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدوده معدنی باریکا در فاصله 27 کیلومتری شرق شهرستان سردشت، در جنوب استان آذربایجان غربی قرار دارد. کانی سازی طلا و نقره باریکا در منتهی الیه شمال غربی پهنه ساختاری سنندج ـ سیرجان قرار گرفته است. واحدهای گسترش یافته در این منطقه شامل توالی سنگ های آتشفشانی ـ رسوبی زیردریایی دگرگون شده به همراه سن کرتاسه است. سنگ های میزبان کانه زایی در منطقه باریکا شامل واحد آندزیتی و تراکی ـ آندزیتی است. براساس مطالعات انجام شده قبلی، کانه زایی طلا و نقره در محدوده معدنی باریکا بیشترین شباهت را با کانسارهای ماسیوسولفید غنی از طلا دارد که تحت تاثیر پهنه برشی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، استفاده از فناوری سنجش از دور و انجام آنالیزهای مختلف بر روی داده های ماهواره ای ASTER ETM، به منظور زون بندی تیپ های مختلف آلتراسیونی است. در این تحقیق از روش های مختلف پردازش تصویر از جمله روش نسبت باندی، تحلیل مؤلفه اصلی، و پردازش طیفی داده های ماهواره ای برای تفکیک کانی های دگرسانی مرتبط با کانی زایی طلا استفاده شده است. به منظور شناسایی مناطق دگرسانی از طیف آزمایشگاهی USGS، طیف تصویر و الگوریتم Match filtering برای بارزسازی مناطق دگرسانی استفاده شد. نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهواره ای در محدوده نشان دهنده الگوی پراکندگی دگرسانی های سریسیتی، کلریتی، کلسیتی، اپیدوتی و اکسید آهن است. دگرسانی سریسیتی با شدت زیاد در مرکز سیستم و کلریتی، کلسیتی و اپیدوتی در اطراف به وضوح مشاهده می شود. طبق مطالعات صحرایی اکسیدهای آهنی که با دگرسانی سریسیتی همراه اند، ناشی از اکسید شدن سولفیدهای موجود در زون های کانی سازی است. نتایج پردازش تصاویر ماهواره ای در این ناحیه مطالعاتی می تواند راهنمای مناسبی برای اکتشاف این نوع کانی سازی در مناطق مشابه باشد.
کاربرد شبکه عصبی مصنوعی در شبیه سازی عناصر اقلیمی و پیش بینی سیکل خشکسالی مطالعه موردی: استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، از شبکههای عصبی مصنوعی ( Artificial Neural Networks ) به عنوان ابزاری توانمند در مدل سازی فرآیندهای غیرخطی و نامعین، به منظور پیشبینی سیکل خشکسالی در20 ایستگاه سینوپتیک، کلیماتولوژی و هیدرومتری استان اصفهان که حداقل20 سال آمار روزانه داشتند، استفاده شد. از نرمافزار MATLAB-7 و در شاخه Neural Network ، برای پیشبینی وتجزیه و تحلیل عناصراقلیمی کمک گرفته شد. ورودی مدلهای ANN ، دادههای میانگینماهانه بارش، دبی حداقل و دمایبیشینه است که این دادهها، بازه زمانی سالهای1360 تا1383 را در بر میگیرند. اطلاعات20 ساله برای آموزش مدل ها و 4 سال باقی مانده برای آزمایش آنها به کاررفته است. شبکه مورد استفاده از نوع پرسپترون چندلایه
( Multi - layer P erceptron ) با الگوریتم پسانتشارِخطا ( Back Propagation ) و تکنیک یادگیری مارکوارت- لونبرگ
( Train LM: Levenberg-Marquardt ) است. ساختارهای گوناگونی از شبکه عصبی با تغییر در لایههای ورودی (6 مدل)، تعداد گرهها در لایههای پنهان و خروجی (2 الی20 گره) ایجاد گردید. نتایج حاصل از تحقیق حاضر، نشان میدهد که در میان الگوهای مورد بررسی، دمایبیشینه، دبی و بارش، نقش مثبتی در پیشبینی خشکسالیهای استان اصفهان داشته، با کاربرد شبکه عصبی مصنوعی میتوان با دقت بالای 95 درصد، سیکل خشکسالی استان را پیشبینی نمود.
مدل سازی هیدرولوژیک حوضه طالقان در محیط GIS با استفاده از مدل SWAT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور مدیریت بهینه حوضه های آبخیز، به ویژه در حوضه های آبخیز کوهستانی که فاقد ایستگاه های هیدرومتری به تعداد کافی اند، شبیه سازی پدیده های هیدرولوژیکی دارای اهمیت فراوانی است. هدف از این تحقیق، بررسی قابلیت شبیه سازی هیدرولوژیک و ارزیابی مدل نیمه توزیعی فیزیکی SWAT (Soil and Water Assessment Tool) در حوضه طالقان با انواع خاک و کاربری های مختلف است. بدین منظور داده های آب و هواشناسی، کاربری اراضی و مدل رقومی ارتفاع منطقه تحقیق مطابق با استانداردهای مدل تهیه شد و برای تحلیل حساسیت پارامترهای مدل و همچنین واسنجی و اعتبارسنجی، مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل حساسیت مدل بر اساس روش لاتین هایپرکیوب (LH_OAT) به منظور ارزیابی تغییرپذیری دبی رواناب در واکنش به تغییرات پارامترهای ورودی انجام شد. تحلیل حساسیت نشان داد که پارامتر شماره منحنی (CN) مهم ترین فاکتور و پارامترهای ظرفیت آب قابل دسترس در لایه خاک (SOL_AWC)، پارامتر درجه حرارت ذوب برف (SMTMP) و پارامتر جبران تبخیر از خاک (ESCO) به ترتیب حساسیت بیشتری دارند. واسنجی مدل برای دوره زمانی 1997 تا 2002 انجام گرفت، و اعتبارسنجی مدل برای دوره زمانی 2003 تا 2005. کارایی مدل با استفاده از مقایسه بصری پلات های سری زمانی و شاخص های آماری شامل ناش ـ ساتکلیف (NS)، ضریب تعیین (2R)، و درصد انحراف (PBIAS) و همچنین آزمون هم قوارگی ارزیابی گردید. در مرحله واسنجی رواناب ماهانه، ضرایب NS و 2R و PBIAS در محل ایستگاه گلینک (خروجی حوضه) به ترتیب برابر 8/0، 93/0 و 8/14- و در مرحله اعتبارسنجی 84/0، 88/0 و 2- به دست آمدند. نتایج آزمون t نیز نشان داد که در سطح اعتماد 95 درصد، اختلاف معنی داری بین مقادیر مشاهده شده و مقادر شبیه سازی در مراحل واسنجی و اعتبارسنجی وجود ندارد. در مجموع، نتایج تحقیق حاکی از آن اند که مدل قابلیت بالایی برای پیش بینی دبی جریان ماهانه حوضه طالقان دارد.
مدل به عنوان تکنیکی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل ها ابزارهایی برای تحلیل واقعیت ها و ساده کردن پیچیدگی های موجود در جهان واقعی هستند. هدف مدل ها افزایش دریافت ما درباره پدیده ها و روندها در جهان خارج می باشد. در این مقاله ضمن ارایه تعاریف و توضیح مفاهیم مدل و مدلسازی، عملکرد و اهداف و ویژگی های اساسی مدل ها توضیح داده شده و انواع مدل ها تقسیم بندی شده اند. همچنین درباره انواع مدل های قیاسی، شبیه سازی، ذهنی، گرافیکی، ریاضی و آماری توضیحاتی ارایه شده است.فرآیند مدلسازی شامل شناخت مساله، جمع آوری داده ها، تعیین معیارها، فرموله کردن، تعیین و ارزیابی راه حل های ممکن و بررسی صحت عملکرد مدل است که مورد بحث قرار گرفته اند و پس از آنها به اهمیت و ضرورت مدلسازی در علم ژئومورفولوژی که عملی ترکیبی و نیازمند مدلسازی زمانی و عملکردی برای بررسی و ارزیابی تحولات ناهمواری های زمین است، پرداخته ایم.نخستین مدل ژئومورفیک مدل چرخه یا سیکل فرسایش بوده که بین سالهای 1884 تا 1899 توسط ویلیام موریس دیویس بنیانگذار مفاهیم اولیه ژئومورفولوژی ارایه شده است. وی نخستین کسی بود که علم ژئومورفولوژی را با مدلسازی پیوند داد. به خاطر ماهیت خاص این علم که در آن ناهمواری های کنونی با توجه به شبیه سازی گسترش تاریخی تحولات زمین به وسیله عوامل چند گانه تشریح می گردد، مدلسازی یکی از فنون می شوند و مدل ها نه تنها کل حقیقت بلکه بخش مفید و ظاهرا قابل ادراک آن را آشکار می کنند (هاگت، 1374). بدین دلیل نمایش دنیای واقعی کار ساده ای نیست. برای همین منظور مدل ساخته می شود.مدل ها در رشته های مختلف هنر و علوم از قبیل زمین شناسی، اقتصاد، جغرافیا، جامعه شناسی و ... برای بیان ساده تر دنیای واقعی ضرورت دارند (جاسبرسینگ، 1983).از طریق به کارگیری مدل ها می توان به تنوع و پیچیدگی یک پدیده پی برد. از طرف دیگر در دنیای امروزی، داده ها آنقدر زیادند و مسایل آنقدر در هم تنیده اند که بدون استفاده از مدل نمایاندن، تنظیم و پردازش داده ها، مطالعات و مشاهدات مشکل است.
عوامل موثر بر مشارکت زنان در حفظ محیط زیست شهری با تاکید برنگرش اکوفمینیستی مطالعه موردی: مناطق 6 و 8 شهرداری شهر تهران
حوزه های تخصصی:
در بیشتر کشور های در حال توسعه، شهرها با مسایل و مشکلات زیست محیطی فراوانی مواجه می باشند . نبود روش های صحیح جمع آوری و دفع زباله، مشکل تامین آب آشامیدنی سالم، شبکه های جمع آوری و تصفیه فاضلاب ها، استقرار نابجای فعالیت های مزاحم، آلودگی های ناشی از وسایل نقلیه و... نمونه هایی از رایج ترین مشکلات زیست محیطی شهر ها به شمار می آیند که هر یک به تنهایی می توانند سلامت شهرنشینان را به مخاطره اندازند. روشن است با توجه به گستردگی و پیچیدگی مسایل زیست محیطی و پر هزینه بودن روشها و ابزار های مقابله با آن، بهترین گزینه، بهره گیری از مشارکت مردمی است. نیمی از جمعیت شهری را زنان تشکیل می دهند که با توجه به ارتباط مستقیم خود با گروههای دیگر (مردان و کودکان) از موثر ترین گروههای اجتماعی شهرها به شمار می آیند. در نتیجه باید از تواناییهای آنان در حفظ محیط زیست شهری استفاده نمود. با توجه به این امر که هنوز مشارکت در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران نهادینه نگردیده و تحقیق حاضر، ضمن بیان نگرش اکوفمینیستی و تاکید این نگرش بر این واقعیت که زنان از طریق نزدیکی به زمین و با داشتن غریزه حفاظت و پرورش، می توانند از محیط زیست خود محافظت نمایند، عوامل موثر بر افزایش میزان مشارکت زیست محیطی زنان را بیان نماید. در یک نمونه گیری تصادفی 100 نفر از زنان، از دو منطقه 6و 8 شهرداری شهر تهران به عنوان موارد پژوهش انتخاب شدند. نتایج نشانگر این واقعیت است که علی رغم فعالیت های روزمره زنان شهرتهران و ارتباط مستقیم با محیط زیست شهری، زمینه های این دیدگاه بسیار ضعیف می باشد و زنان این دو منطقه مشارکت چندانی در حفظ محیط بستر زندگی خود ندارند. جهت بررسی عوامل موثر بر افزایش میزان مشارکت زیست محیطی زنان، شاخص های مختلفی از جمله میزان سن، میزان تحصیلات، هزینه خانوار، مدت سکونت، وضعیت مسکن، نحوه تصرف مسکن و ... انتخاب گردیده است.
پهنه بندی خطر گسل تبریز برای کاربری های مختلف اراضی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسل شمال تبریز بزرگترین گسل در شمالغرب ایران است که به طول 150 کیلومتر از کوه های میشو (در باختر) تا بُستان آباد (در خاور) قابل ردیابی است. بهترین اثر آن در بلافصل شمال تبریز دیده میشود، به همین دلیل گسل تبریز نام گذاری شده است. روند عمومی آن شمال 115 درجه ی شرق و شیب آن قائم است. گسل شمال تبریز را یکی از گسل های قدیمی ایران میدانند که از فروافتادگی زنجان- ابهر، شمال تبریز، شمال باختر آذربایجان گذشته و تا قفقاز ادامه مییابد.
مقاله ی حاضر خطرات طبیعی احتمالی حاصل از گسل مذکور روی کاربری های مختلف اراضی شهری را مورد بررسی قرار داده است. در این بررسی پس از ممیزی انواع کاربری های زمین؛ خطرات احتمالی ناشی از گسل؛ پهنه بندی شده است. پهنه بندی انجام گرفته برای شهر تبریز در 6 محدوده می باشد و شامل پهنه بندی های خطر بسیار بالا، بالا، نسبتاً بالا، متوسط، نسبتاً پایین و پایین است. پهنه بندی نشان می دهد که اکثر محلات شمال شهر به صورت یک نیم دایره از کانون زلزله شمال تبریز در پهنه ی خطر بسیار بالا قرار دارند، سایر محلات شهر به ویژه در شرق و غرب منطقه در خطر بالا قرار گرفته اند.
ارزیابی نتایج مدل AHP در پهنه بندی خطر زمین لغزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی لغزش یکی از روش هایی است که می توان به کمک آن مناطق بحرانی را تعیین کرده و از نقشه های پهنه بندی به دست آمده در برنامه ریزی ها استفاده کرد. کلمه پهنه بندی زمین لغزش در راستای دستیابی به اهداف برنامه ریزی ها و یا تقلیل خسارات ناشی از لغزش زمین تاکنون به طور منطقی در ایران کمتر درنظر قرار گرفته است، از این رو در مقاله حاضر، روش AHP به عنوان یکی ازروش های قابل استفاده و کاربردی به طور موردی در حوضه آبریز اهر چای در استان آذربایجان شرقی مورد استفاده قرار گرفته است. در این روش عوامل موثر در زمین لغزش به اجزایی تجزیه شده اند و سپس با دادن وزن به هر کدام، میزان نقش آنها در وقوع زمین لغزه تعیین شده است.نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر نشان داده که عوامل زمین شناسی بیشترین وزن (نقش) و عوامل انسانی کمترین وزن را داشته اند. عواملی نظیر سنگ شناسی، شیب، گسل، جهت دامنه ها، ارتفاع، فاصله از رود، نوع کاربری و فاصله از جاده ها به ترتیب اولویت به عنوان مهم ترین عوامل موثر در لغزش به منظور پهنه بندی مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس نقشه خطر زمین لغزش در سه گروه زیاد، متوسط و کم تهیه شد.
پهنه بندی اقلیمی استان یزد با روش های آماری چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور پهنه بندی اقلیمی استان یزد، چهل و دو متغیر اقلیمی از بین داده های هواشناسی ایستگاه های سینوپتیک و کلیماتولوژی استان و مناطق مجاور انتخاب شد و متناسب با فواصل ایستگاه ها و تغییرات مکانی متغیرهای انتخابی شبکه ای به ابعاد 15´15 کیلومتر روی استان گسترانده شد و با روش کریجینگ مقادیر چهل و دو متغیر برآورد شد. از روش تحلیل عاملی با دوران واریماکس به منظور کاهش ابعاد ماتریس داده ها و از روش تحلیل خوشه ای پایگانی به طریق وارد جهت پهنه بندی اقلیم استان استفاده شد. یافته های این بررسی نشان می دهد پنج عامل اول، 92.83درصد پراش متغیرهای اولیه را بیان می کند. این عوامل عبارت اند از: بارش، دمای گرمایشی، گردوغبار، باد و رطوبت که به ترتیب34.70 ، 32.74، 08.92،7.11 ، 6.39 درصد از تغییرات را نشان می دهند. نتایج تحلیل خوشه ای با روش سلسه مراتبی وارد، نشان می دهد که استان یزد با مساحت 131575 کیلومترمربع دارای شش پهنه اقلیم متفاوت است. این مناطق عبارت اند از: نسبتا خشک و سرد، خشک و غباری، نیمه خشک و سرد، خشک و بسیار گرم، فراخشک و گرم، فراخشک و بادی.
معرفی و مقایسة دو روش تداخل سنجی راداری مبتنی بر پراکنشکننده دائمی به منظور اندازه گیری فرونشست زمین (مطالعه موردی: جنوب غربی دشت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های سنتی و نوین تداخل سنجی راداری با اینکه در برآورد جابه جایی بسیار توانمندند، اما به دلیل پاره ای محدودیت ها، قادر به پایش جابه جایی در مناطق عاری از عوارض دست ساز بشری با نرخ جابه جایی بالا با دسترسی تصاویر راداری با نمونه برداری زمانی مناسب نیستند. لذا در این مقاله دو روش جدید به منظور بهبود الگوریتم تداخل سنجی راداری مبتنی بر پراکنشکننده های دائمی (روش های جدید) در برآورد جابه جایی در مناطق خارجی شهری با نرخ جابه جایی بالا با رفتار نسبتاً خطی ارائه شده است. روش نخست، تلفیقی از دو روش جدید StaMPS (Stanfford Method for Persistent Scatterer) و DePSI (Delft implementation of Persistent Scatterer Interfermetry) و روش دوم بهبودی بر روش StaMPS است. هدف عمده در دو روش، بهبود عملکرد بازیابی فاز پیکسل های پراکنشکننده دائمی است که با روش StaMPS انتخاب شدند. هدف اصلی مقاله، مقایسه عملکرد این دو روش در منطقه واقع در خارج شهر و با رفتار جابه جایی سریع است، به همین دلیل منطقه ای با حداکثر سرعت جابه جایی در جنوب غربی دشت تهران تحت تأثیر پدیده فرونشست به منظور بررسی انتخاب شد. پس از اجرای هر دو روش مورد مطالعه در این منطقه با استفاده از داده های مسیر 149، نتایج با نقشة نرخ جابه جایی متوسط استخراجی از روش تداخل سنجی راداری سنتی و با استفاده از داده های مسیر 378 مقایسه شد. نتایج نشان داد که روش افزایش کارایی الگوریتم StaMPS، با وجود سرعت عملکرد بالاتر تحت تأثیر خطای بازیابی فاز بیشتری قرار دارند و در نتیجه صحت نتایج حاصل از آن کمتر است.
جغرافیا ، طبیعت و محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از صاحبنظران امروز، جغرافیای انسانی را دانش مطالعه جامعه و فضا می دانند. این در حالی است که مدت ها جغرافیای انسانی به مثابه اکولوژی انسانی تلقی می شد و این به معنای روابط انسان با طبیعت یا به عبارت واضح تر انسان و محیط بود. بطور موازی از سالهای 1970 جغرافیای طبیعی با روی آوری به اکولوژی، محیط زیست را جایگزین محیط نمود.
با توجه به سؤالاتی که در این زمینه مطرح می-باشد. جادارد که جهت گیریهای دو گانه ای که موجب تحول در اهداف جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی گردید؛ و به مدل هائی که الهام بخش جغرافیادانان در دو حوزه انسانی و طبیعی شده است بپردازیم. همچنین ضرورت دارد تا بر مفاهیمی چون محیط و یا محیط زیست که توسط جامعه جغرافیائی بطور وسیعی بکار رفته ولی در با ابهاماتی مواجه است تامل نمائیم. علاوه بر این، نگاه ژرف تری بر مفهوم رابطه انسان و محیط که بسته به رویکردهایی مختلف، جهت های مختلفی بخود می گیرد را ضروری می نماید.
تاثیر فعالیت های خورشیدی بر تغییرات بارندگی های سالانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از روش آنالیز موجک و آنالیز فوریه و تجزیه و تحلیل های آماری، نقش لکه های خورشیدی بر تغییرات بارندگی های سالانه در ایستگاه های منتخب از هفت ناحیه بارشی ایران بررسی گردید. نتایج حاصل بیانگر وجود ارتباط و همبستگی متوسط تا قوی بین لکه های خورشیدی و تغییرات بارندگی ها در ایران است؛ به طوری که میانگین بارندگی های سالانه در نواحی بارشی متناسب با چرخه لکه های خورشیدی (8, 11, 5 و 22 ساله) نوسان های زمانی مشخصی را نشان می دهند. طی این بررسی مشخص گردید که همبستگی بین تغییرات بارندگی ها و لکه های خورشیدی در تمام نقاط ایران ثابت نبوده و بین نواحی ساحلی و داخلی در ارتباط با لکه های خورشیدی، تفاوت های قابل ملاحظه ای وجود دارد؛ بدین ترتیب که تغییرات بارندگی ها در بخشی از نواحی ساحلی شمالی ایران از چرخه فعالیت های خورشیدی تبعیت می نمایند، در حالی که نواحی داخلی و خشکی ها، واکنش کاملا معکوسی داشته، همزمان با افزایش فعالیت های خورشیدی از میزان بارندگی ها در آنها کاسته می شود. وجود خشکسالی ها و ترسالی های متناوب و متوالی متناسب با چرخه های لکه های خورشیدی، حاکی از این واقعیت است که خورشید و فعالیت های آن، نه تنها به عنوان عامل تعیین کننده و تاثیرگذار بر فاکتور بارش در کل کره زمین محسوب می شود، بلکه نقش آن در بارندگی های ایران نیز قابل ملاحظه است.
نگرشی بر ارزیابی آسایش انسانی در شهر لار با توجه به شاخص های زیست اقلیمی
حوزه های تخصصی:
شناخت توان آسایش زیست اقلیمی یا بیوکلیماتیک در مناطق مختلف جغرافیایی، می تواند به فرآیند برنامه ریزی و توسعه منطقه کمک نماید. راحتی و سلامت انسان در محیط طبیعی، رابطه مستقیمی با وضعیت اقلیمی از قبیل درجه حرارت، رطوبت، نور خورشیدی و ساعت آفتابی دارد. دمای ظاهری شاخصی برای بررسی تاثیر توام دما و رطوبت نسبی بر احساس راحتی انسان معرفی شده است.
در این پژوهش، سعی شده است، آسایش یا عدم آسایش انسان بر اساس مدل ها و شاخص های زیست اقلیمی بیکر، ترجونگ، فشار عصبی و ترموهیگرومتریک با استفاده از اطلاعات آماری ایستگاه هواشناسی سینوپتیک شهر لار طی سال های 1340 تا 1387 ارزیابی شود.
نتایج حاصل از این مقاله نشان می دهد که منطقه در طول سال از نظر بیوکلیمایی،از شرایط فوق العاده داغ تا بسیار خنک برخوردار است. در این مدل ها و شاخص ها، رهنمودها و ارزیابی های لازم از نظر آسایش یا عدم آسایش انسان در مواقع مختلف سال، مناسب با ویژگی ها و خصوصیات اقلیمی شهر لار ارایه می شود، که می تواند بسیاری از برنامه ریزی های عمرانی این شهر که مراحل رشد و شکوفایی خود را به سرعت طی می کند، تحت تاثیر قرار دهد.
چشم انداز جغرافیایی (مفاهیم، تعاریف و تقسیمات)
حوزه های تخصصی:
براورد آب قابل بارش کلی با استفاده از تصاویر ماهواره ای MODIS و داده های رادیوساوند: ناحیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی در براورد آب قابل بارش کلی در پیش بینی میزان باران، زمان، میزان سرریز سدها و همچنین پیش بینی وقوع سیلاب مفید میباشد. برای استخراج آب قابل بارش ماهواره ای از باندهای فروسرخ نزدیک تصاویر سنجنده مادیس استفاده شده است. اعتبارسنجی آب قابل بارش ماهواره ای، با داده های رادیوساوند انجام شده است. با توجه به محدودیت های اجرای الگوریتم به شرایط آسمان فاقد ابر و جو تقریباً پایدار، وضعیت عمومی جو در روز گذر ماهواره به کمک نمودارهای ترمودینامیکی Skew-T و نیز تفسیر بصری، به طور کامل بررسی شده است. به کمک معادلات ترمودینامیکی، آب قابل بارش حاصل از کل گمانه زنیهای رادیوساوند محاسبه شده است. آن گاه با توجه به پایداری و نبود ورود توده هوای جدید به منطقه برای روزهای منتخب، از طریق ترسیم و تحلیل های نمودارهای Skew-T ، آب قابل بارش کلی به وسیله رادیوساوند در لحظه گذر ماهواره درونیابی شده است. از طریق تکنیک نسبت بازتابندگی ظاهری باند جذبی به باند غیر جذبی بخار آب MODIS، میزان قابلیت عبور بخار آب برای هر یک از باندهای مخصوص بخار آب به دست آورده شد. کل بخار آب قابل بارش در مسیر سنجنده- زمین، با توجه به زوایای زنیت خورشید، ماهواره و قابلیت عبور بخار آب به دست آمده از تکنیک نسبت باندی با اجرای الگوریتم باند فروسرخ نزدیک مادیس در شرایط مختلف جوّی به دست آورده شد. برای تعیین مقادیر و در الگوریتم مذکور از شاخصEVI استفاده شد. در پایان، رگرسیون بین آب قابل بارش ماهواره ای و آب قابل بارش محاسبه شده از داده های رادیوساوند، نشان داده است که باندهای 18 و 19 مادیس برای استخراج آب قابل بارش در شرایط جوّی ایستگاه مهرآباد مناسب میباشند.
اثر تغییر اقلیم بر میزان آب قابل بارش در سواحل شمال خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهت آشکارسازی تغییر اقلیم از شاخص های اقلیمی متنوعی می توان استفاده کرد که غالبا دما و بارش مدنظر قرار گرفته است. به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر میزان آب بارش شو در سواحل شمال خلیج فارس اقدام به شبیه سازی آب بارش برای دوره 2017 تا 2050 بر اساس سناریوی RCP4.5 مدل Hadcm3 گردید. جهت تحلیل سری زمانی گذشته و حال آب بارش و آشکار سازی روند این سری زمانی از داده های پایگاه NCEP/NCAR با رزولوشن 125/0 درجه قوسی استفاده گردید. تحلیل سری زمانی آب قابل بارش با استفاده از دو آزمون تخمینگر شیب SENS و آزمون من-کندال انجام شد. نتایج بیانگر آن بود که سری زمانی سالانه آب قابل بارش منطقه روند افزایش داشته است، هر ساله، 05/0 میلی متر، آب بارش شو افزایش داشته و به سمت همگونتر شدن میل کرده است، این میزان افزایش در سطح اطمینان 95/0 معنی دار بوده است. میزان افزایش آب بارش شو در نواحی شرقی منطقه بالاتر از سایر نواحی بوده است. قبل از سال 1989 نوسانات متعددی در سری زمانی آب بارش شوی منطقه مشاهده شده اما هیچ کدام در سطح اطمینان 95/0 معنی دار نبوده است اما از سال 1989 به بعد روند افزایش معنی داری در سطح اطمینان 95/0 داشته است. این رفتار زمانی مکانی آب بارش شو در واقع می تواند در پاسخ به افزایش دمای عمومی منطقه رخ داده باشد و می توان آن را به عنوان نمایه تغییر اقلیم در منطقه مدنظر قرار داد.
کاربرد عوامل ژئومورفیک در مکان یابی دفن زباله های شهری (مطالعه موردی شهر بناب)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به این که دفن زباله بدون رعایت مسایل زیست محیطی تهدیدات زیادی را به محیط زیست وارد می کند، انتخاب مکان مناسب و مکان یابی برای دفن بهداشتی زباله ضروری است. از سوی دیگر مکان یابی و یافتن مکان بهینه دفن زباله یکی از مهم ترین جنبه های مدیریت مواد زاید می باشد. در این میان علم ژئومورفولوژی با توجه به ماهیت خود که به بررسی تحول عوارض سطح زمین می پردازد، می تواند نقش مهمی را در مکان یابی گود دفن زباله داشته باشد. در این پژوهش سعی بر آن بوده که با تاکید بر معیارهای ژئومورفولوژی و سایر معیارهای تاثیرگذار (زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی) مکان یابی بهینه ای را برای دفن زباله های شهری بناب انجام داد. با در نظر گرفتن همه معیارهای مورد ملاحظه و حریم ها و حدود دسترسی به آنها با استفاده از نقشه های رقومی منطقه و کار با نرم افزار (ArcView, ArcGIS) GIS و روش تحلیل فضایی 9 (Spatial Analysis) مکان مناسب جهت دفن زباله در منطقه مشخص شد. مطالعه مورد نظر در شهر بناب واقع در جنوب استان آذربایجان شرقی انجام گرفته است.