فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۴٬۳۶۱ مورد.
۹۲۱.

بررسی پدیده جزیره حرارتی و اثر آن بر تغییرپذیری روز به روز دمای تابستان شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بابل بافت شهری تغییرپذیری روزبه روز دما جزیرة حرارتی رطوبت نسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۴۳۹
تراکم جمعیت در شهرها سبب افزایش دمای ناحیة مرکزی می شود. هدف از این مطالعه بررسی اختلاف دمایی ناشی از جزیرة حرارتی و اثر آن در تغییرپذیری دمای شهر بابل است. از سه دستگاه دیتالاگر ثبت کنندة داده در محیط های بافت متراکم شهری، حومه، و فضای سبز شهری استفاده شد. تغییرپذیری دما و رطوبت نسبی به مدت هشتاد روز (۱۵ تیر تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۴) با گام یک ساعته بررسی شد. اختلاف دمای میانگین ایستگاه شهری با حومه ۱ و با فضای سبز ۸ /۱ درجه بوده است. کمترین میانگین رطوبت در محیط شهری (۶۷ درصد) و بیشترین در فضای سبز (۷۷ درصد) مشاهده شد. اختلاف روزبه روز دمای میانگین (DTD(t mean)) و روز به روز دمای بیشینه ((DTD(t max) شهر از حومه و فضای سبز بیشتر است، اما اختلاف روزبه روز دمای کمینه ((DTD(t min) در شهر کمتر از دو محیط دیگر است. تفاوت تغییرپذیری دمای بیشینه و کمینه (DTD∆) شهر از دو منطقة دیگر بیشتر بوده و در فضای سبز تقریباً صفر است. این میزان ها بیانگر تغییرپذیری بیشتر دمای شهر است. نتایج نشان می دهد جزیرة حرارتی ایجادشده در بابل در تغییرپذیری روزبه روز دمای آن مؤثر است. در شهرهای متوسط می توان اثر جزیرة حرارتی بر دما و رطوبت را دید و فضای سبز در کاهش دمای بابل نقش مهمی دارد.
۹۲۲.

پیش یابی میانگین روزانه دما در کرانه های جنوبی دریای خزر و ارتباط آن با ارتفاع ژئوپتانسیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دریای خزر تغییرات اقلیمی ارتفاع ژئوپتانسیل دما پیش یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۳ تعداد دانلود : ۴۵۰
پیش یابی دما، یکی از فراسنج های مهم آب و هواشناسی است که نقش اساسی در واکاوی تغییرات اقلیمی دارد. در این پژوهش، از داده های سطحی میانگین روزانه دمای ایستگاه های منتخب در کرانه های دریای خزر (انزلی، گرگان، رشت، بابلسر و رامسر) و داده های جو بالا (ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال) استفاده شده است. کمینه و بیشینه این ایستگاه ها از بازه زمانی 11/10/1357 تا 11/10/1389 خورشیدی به مدت 11689 روز، از سازمان هواشناسی کشور دریافت شده است و داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال برای ساعت های (00:00، 03:00، 06:00، 09:00، 12:00، 15:00، 18:00 و 21:00 زولو) از بازه زمانی 01/01/1979 تا 01/01/2011 میلادی به کمک داده های چهار دید بانی در روز، از تارنمای مرکز NCEP/DOE برای سراسر نیمکره شمالی استخراج شد. سپس همبستگی بین داده های میانگین روزانه دما و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال در سراسر نیمکره شمالی محاسبه شد. نتایج همبستگی نشان داد ایالات متحده آمریکا با 28، شمال چین 30، آفریقا 53 و ژاپن با 69 یاخته، دارای بیشترین یاخته هستند. در نیمکره شمالی، 180 نقطه وجود دارد که همبستگی آنها با دمای ایستگاه های منتخب بسیار زیاد است. همچنین، الگوی پیش یابی ایستگاه ها نشان می دهد به اِزای هر یک ژئوپتانسیل متر افزایش، میانگین روزانه دمای ایستگاه های انزلی، گرگان، رشت، بابلسر و رامسر به ترتیب 1/0، 1/1، 1/0، 1/0، 1/0 درجه سلسیوس افزایش خواهد داشت.
۹۲۳.

پایش جابجایی ریگ و برخان های غرب لوت (پشوئیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیابان لوت برخان ریگ سله پشوئیه شاخص باد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۳ تعداد دانلود : ۸۲۶
مهمترین ویژگی تپه های ماسه ای، پویایی و حرکت جانبی آن ها است که بخشی از آن ها کانون های بحران و تهدیدکننده حریم مراکز مسکونی، شهری، روستایی، اقتصادی، نظامی و شریان های ارتباطی هستند. در منطقه موردمطالعه که در روستای پشوئیه از توابع بخش شهداد، در شرق شهر کرمان و در بیابانی در ضلع غربی گسل نایبند قرارگرفته است، ریگی نسبتاً متحرک و تعدادی برخان منفرد قرار دارد که در حدفاصل آن ها بر اثر سیلاب در دوره های مختلف سله هایی بسته شده و ریگ و برخان ها نسبت به آن ها در حال حرکت و جابجایی اند. در این تحقیق با استفاده از این سله ها و مقایسه آن ها با عکس های هوایی سال های مختلف، میزان حرکت ریگ و برخان ها نسبت به سله ها اندازه گیری و مقایسه شده است. با استفاده از عکس های هوایی ( مقیاس 1:55000، سال 1334، مقیاس 1:20000 سال 1348و مقیاس 1:40000، سال 1374) و تصاویر ماهواره ای گوگل ارث مربوط به سال 2005، میزان جابجایی ریگ و برخان ها، با در نظر گرفتن شاخص سله و نیز با بررسی گلبادهای منطقه در دوره های زمانی مختلف، موردبررسی و مقایسه قرار گرفت. از این پژوهش نتیجه حاصل گردید که ریگ مورد نظر به سمت جنوب و جنوب شرق در حال جابجایی است و بر اساس مطالعات میدانی به عمل آمده میزان حرکت برخان دوم 96 متر و برخان اول 135 متر محاسبه شد. نتایج حاصل از مطالعه ی زمان ایجاد سله و میزان جابجایی برخان ها نسبت به آن، یافته های فوق را تائید کرده است. ضمناً نتایج تحقیق نشان می دهد که  سله های ناشی از سیلاب ها در منطقه به غیر از محاسبه میزان حرکت ماسه می توانند زمان ایجاد سیل در منطقه را نیز مشخص نمایند که با توجه به جابجایی سالانه برخان های منطقه، سال بارش و سیلابی شدن منطقه، مربوط به سال 1994 می باشد.
۹۲۴.

ارزیابی داده های بارندگی حاصل از ماهواره TRMM، مدل MM۵ و مشاهدات زمینی به صورت مکانی-زمانی در مناطق خشک و نیمه خشک کوهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوریتم تشابه بارندگی TRMM

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۰۸
در مواجه با خطر سیل و یا خسارات ناشی از خشکسالی، برآورد میزان بارش و الگوی تغییرات مکانی آن در یک منطقه گسترده، یکی از چالش های مهم در علوم هواشناسی، کشاورزی و هیدرولوژی است. اندازه گیری محلی بارندگی در مناطق دور افتاده به دلیل هزینه زیاد و محدودیت های عملیاتی دشوار است. بدین علت در تحقیق حاضر به منظور تعیین الگوی مکانی-زمانی بارش و امکان تلفیق داده ها، سه نوع مختلف از تولیدات بارندگی شامل داده های ماهواره ای (TRMM۳B۴۲)، داده های حاصل از مدل پیش بینی عددی جوّی (MM۵) و اندازه گیری های زمینی (نقشه های حاصل از روش زمین آمار (KED))، مورد مطالعه قرار گرفتند. این مطالعه در بازه زمانی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ میلادی و برای منطقه شمال شرق ایران به صورت ماهانه، فصلی و سالانه انجام شد. داده ها با استفاده از شاخص اعتبارسنجی RMSE و الگوریتم تشابه با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان دادند که یکی از ضعف های روش زمین آمار نبودن اطلاعات کافی در ارتفاعات بالای (۱۵۰۰) متر منطقه است. همچنین دقت تصاویر ماهواره ای در فصل های گرم بیشتر بود؛ بطوریکه در ماه آگوست مقدار ۷/۱ RMSE = به دست آمد. در فصل زمستان (ماه ژانویه) بیشترین مقدار ۰۲/۱۴ RMSE = حاصل شد که این امر عملکرد ضعیف تولیدات ماهواره ای TRMM در مناطق پوشیده از یخ را نشان می دهد. در اعتبارسنجی مدل MM۵ بیشترین و کمترین مقدار RMSE به ترتیب ۶۴/۶ و ۰۵/۱ به دست آمد. علاوه بر این مدل MM۵ تا حدود زیادی در شبیه سازی مقادیر بارندگی سالانه بیش برآورد داشت. نتایج تحلیل های مکانی- زمانی الگوریتم تشابه نیز نشان دادند که عملکرد مدل MM۵ در مقیاس ماهانه و فصلی و تعیین مناطق بارندگی بهتر از تصاویر ماهواره ای TRMM بود. همچنین هر سه محصول الگوی مکانی بارندگی در مقیاس فصلی و سالانه را به خوبی نشان دادند.
۹۲۵.

استفاده از مدل های ترکیبی و ردیاب ها جهت تعیین سهم واحدهای کاربری اراضی در میزان فرسایش و رسوب (مطالعه موردی: حوزه آبخیز تنگ بستانک، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسوب مدل های ترکیبی تنگ بستانک انگشت نگاری ردیاب ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۵۴۷
فرسایش خاک و تولید رسوب یکی از مخرب ترین پدیده هایی است که موجب خسارت های فراوان در مناطق مختلف شده است. از طرفی جهت مبارزه با این پدیده و اجرای پروژه های حفاظت خاک، نیاز به آگاهی از اطلاعات مکانی منابع رسوبات تولیدی در یک منطقه است. روش انگشت نگاری رسوب بر پایه ردیاب های ژئوشیمیایی، آلی، نسبت های ایزوتوپی و نیز استفاده از مدل های ترکیبی مختلف باعث شناخت سهم منابع مختلف رسوب در یک ناحیه می شود. در تحقیق حاضر با استفاده از ترکیب بهینه ردیاب های آلی، ژئوشیمیایی و نسبت های ایزوتوپی اقدام به تفکیک منابع مختلف فرسایش و تولید رسوب و سپس تعیین سهم این منابع با استفاده از مدل های کالینز (Collins)، کالینز اصلاح شده (M Collins)، موتا (Motha)، لاندور (Landwehr) و اسلاتری (Slattery) شد. جهت تعیین بهترین مدل در این باره از شاخص های GOF، RMSE و تطبیق نتایج با اندازه گیری واقعی مقادیر رسوب برپایه مدل BLM و واحدهای شدت فرسایش استفاده شد. عناصر کربن، مس، تیتانیوم و سیلیکون به عنوان ردیاب های تفکیک کننده واحدهای کاربری اراضی شناخته شدند و مدل ترکیبی کالینز اصلاح شده (M Collins) با شاخص های GOF، ۹/۹۹% و RMSE، ۰۷/۲% به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. نتایج اندازه گیری صحرایی میزان رسوب تولیدی از کاربری های مختلف اراضی نشان داد مراتع با پوشش های گیاهی ضعیف و متوسط و با اهمیّت نسبی ۸۷/۳ در اولویّت مدیریت حفاظت خاک قرار دارند. مدل های ترکیبی نشان دادند بیشترین سهم در فرسایش و رسوب حوزه مربوط به مراتع ضعیف و تخریب یافته منطقه با درصد مساحت ۷۵/۱۶ و سهم ۰۴/۵۷ درصد می باشد و اراضی زراعی کمترین نقش را تولید رسوب منطقه دارند. همچنین نتایج مدل موتا با ضریب همبستگی ۹۲۴/۰ کمترین اختلاف را با مقادیر اندازه گیری شده داشت.
۹۲۶.

واکاوی روند تغییرات روزهای برفپوشان در ایران بر پایه داده های دورسنجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران روند سنجنده مودیس تررا روزهای برفپوشان سنجنده مودیس آکوا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۳۱۸
گستره و وردش پذیری پوشش های برفی، فراسنج های مهمی در سامانه های آب شناختی و آب و هواشناسی است. برای مناطقی که منبع اساسی آب آن ها از انباره های برفی حاصل می شود، مطالعه روند تغییرات پوشش های برفی اهمیت بسیار زیادی دارد. بسیاری از رودخانه های پرآب ایران، از انباره های برفی کوهستان ها سرچشمه می گیرد؛ بنابراین بررسی تغییرات پوشش برف در کشوری همچون ایران بسیار ضروری و مهم است. در پژوهش حاضر، تغییرات روزهای برفپوشان ایران در کمربندهای ارتفاعی مختلف به کمک داده های رقومی پوشش برف سنجنده های مودیس تررا و مودیس آکوا واکاوی شد. برای این منظور، خردترین گونه داده های پوشش برف این دو سنجنده که در تفکیک مکانی 500 متر در دسترس است، به صورت روزانه و برای بازه زمانی 1393-1382 به کارگرفته شد. همچنین، الگوی رقومی ارتفاعی (Dem) هماهنگ با سیستم تصویر داده های برف در تفکیک مکانی 500 متر از تارنمای ناسا دریافت شد. برای واکاوی هرگونه تغییری در روزهای برفپوشان در کمربندهای ارتفاعی، نخست فراوانی روزهای برفپوشان برای هر طبقه ارتفاعی از 1500 متر تا 5500 متر در گام های 100متری محاسبه و سپس به کمک آزمون من کندال، روند روزهای برفپوشان بررسی شد. یافته ها نشان داد، در ماه های فروردین، تیر، امرداد، شهریور، آذر، بهمن و اسفند در هیچ یک از کمربندهای ارتفاعی روند معناداری دیده نمی شود. این درحالی است که در ماه اردیبهشت در 21 کمربند ارتفاعی و در ماه خرداد نیز در 10 کمربند ارتفاعی روند کاهش روزهای برفپوشان دیده می شود. همچنین، روند افزایش روزهای برفپوشان تنها در ماه های مهر، آبان و دی دیده شد. در ماه مهر دو کمربند، در ماه آبان یک کمربند و در ماه دی نیز یک کمربند ارتفاعی، روند افزایش روزهای برفپوشان را از خود نشان دادند.
۹۲۷.

پیش بینی روند تغییرات یخبندان در ایستگاه هواشناسی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش بینی کاشان یخبندان الگو های گردش عمومی جو الگوی لارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۳۱۵
در این پژوهش، به منظور آگاهی از روند پدیده یخبندان طی سال های آینده در ایستگاه کاشان، روزهای یخبندان این ایستگاه الگو سازی شد. در این راستا، مقایسه و انتخاب بهترین الگوی برازش داده شده به سری با الگو های گردش عمومی جو بررسی شد. پس از گردآوری داده های روزانه ایستگاه همدید کاشان در دوره آماری 2010-1973، با توجه به داده های الگوی گردش عمومی جو در دوره 2030-2011 و انتخاب سناریوی انتشار A1، از میان الگو های گردش عمومی جو، پنج الگوی کاربردی شامل BCM2، HADCM3،IPCM4 ،GIAOM، HADGEM برگزیده و داده های اقلیمی ایستگاه با نرم افزار LARS-WG ریزگردانی شد. به منظور ایجاد داده های روزانه تا سال 2030، میانگین و انحراف معیار هر الگو با محاسبه بایاس و خطای مطلق مقایسه شد. با توجه به کمترین میزان خطای مطلق در میان الگو ها، الگوی GIAOM به منظور پیش بینی داده های مصنوعی دمای کمینه و بیشینه و نیز بررسی یخبندان های کاشان برای بازه اقلیمی آینده برگزیده شد. نتایج الگوی GIAOM نشان داد که بیشترین افزایش در میانگین کمینه و بیشینه دما در آینده در فصل های تابستان و پاییز و کمترین میزان افزایش دما در فصل های زمستان و بهار خواهد بود؛ این موضوع، نشان دهنده این است که باید در انتظار تابستان ها و پاییزهای گرم تری بود. نتایج بررسی روند یخبندان ها نشان داد که از تعداد روزهای با یخبندان ضعیف، متوسط و شدید در آینده کم خواهد شد. در این بین، بیشترین میزان کاهش تعداد روزهای یخبندان، مربوط به یخبندان های ضعیف خواهد بود. کاهش تعداد روزهای یخبندان در ایستگاه کاشان، نشان دهنده تأثیرپذیری اقلیم این منطقه از پیامدهای گرمایش جهانی است و درواقع، حساسیت تعداد روزهای یخبندان این منطقه را به این پدیده نشان می دهد.
۹۲۸.

بررسی ارتباط بین احساس حرارتی و پذیرش بیمارستانی بیماران قلبی - عروقی در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرمانشاه بیماری قلبی - عروقی زیست اقلیم شناسی تنش حرارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۳۹
شرایط جوّی در هر مکانی می تواند سلامت افراد را تحت تأثیر قرار دهد. در سال های اخیر، محققان به تنش حرارتی و اثر آن در تشدید برخیِ بیماری ها توجه کرده اند. این پژوهش با هدف شناخت شرایط زیست اقلیمی کرمانشاه و بررسی ارتباط آن با میزان پذیرش بیماران قلبی- عروقی در این شهر انجام شد. علاوه بر متغیرهای جوّی، آمار پذیرش بیماران قلبی- عروقی به صورت روزانه از بیمارستان امام علی طی دورة آماری 1/7/1388 تا 10/2/1394 تهیه شد. نخست، بر اساس چندین شاخص، شرایط زیست اقلیمی کرمانشاه به صورت روزانه شناسایی شد. سپس، ارتباط هر یک از شرایط زیست اقلیمی با میزان مراجعات بیماران قلبی - عروقی کرمانشاه، با استفاده از آزمون های گوناگون، بررسی شد. نتایج نشان داد، بر اساس شاخص های Tek و TE، ارتباط معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد میان شرایط بسیار گرم و سرد با افزایش پذیرش های بیمارستانی بیماران قلبی - عروقی در کرمانشاه وجود دارد. بر اساس شاخص های PMV و PET نیز شرایط زیست اقلیمی سرد، بیش از دیگر شرایط، در پذیرش بیماران قلبی- عروقی مؤثر است. به طور کلی، نتایج اغلب شاخص ها گویای آن است که شرایط حاد اقلیمی (بسیار سرد یا گرم و شرجی) ارتباط مستقیمی با افزایش بیماری قلبی- عروقی در کرمانشاه دارد.
۹۲۹.

تحلیل آماری بحران های دمایی شهر قم در رابطه با مصارف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف برق مصرف آب مصرف گاز دمای کمینه دمای بیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۴۱۹
رخداد دماهای بحرانی کمینه و بیشینه، اثرات زیادی در افزایش هزینه مصرف انرژی و آب دارند. با هدف تحلیل آماری بحران های دمایی شهر قم، آمار روزانه دمای کمینه و بیشینه ایستگاه قم در طی دوره آماری ۹۲-۱۳۸۶ از سازمان هواشناسی و همچنین آمار مصرف روزانه آب، برق و گاز در طول دوره آماری مذکور از سازمان های مربوطه اخذ گردید. با استفاده از همبستگی، روابط دما با مصارف انرژی مشخص شد. برای این همبستگی از شاخص ضریب دما TI استفاده گردید. نتایج نشان می دهند، دما و مصرف گاز دارای یک رابطه معکوس هستند. ضریب دمای کمینه دارای بیشترین رابطه با مصرف گاز است. آستانه مصرف با توجه به دما دو میلیون مترمکعب در روز است. مصارف بالاتر از حد آستانه دارای بیشترین رابطه با دما بوده و براساس شاخص MSVI ماه های مصرف گاز در بالاتر از حد آستانه آبان تا اردیبهشت است. تغییرات دما با تغییرات مصرف آب و برق رابطه مستقیم دارد، ضریب دمای بیشینه دارای بیشترین رابطه با مصرف آب و برق است. آستانه مصرف آب با توجه به دما ۲۵۰ هزار مترمکعب در روز و برای برق ۸۰۰۰ مگاوات در روز است. مصارف بالاتر از حد آستانه برای آب و برق، رابطه بالاتری با دما نسبت به مصارف کمتر از حد آستانه دارد. بر اساس شاخص MSVI ماه های مصرف آب و برق در حد بالاتر از آستانه، خرداد تا شهریور ماه است.
۹۳۰.

مقایسه پویایی بخش های مختلف گسل شکرآب (شمال بیرجند) بر مبنای ابعاد فرکتالی آبراهه ها با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت گسل بعد فرکتالی آبراهه ای خاور ایران گسل شکرآب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۳۸۴
راندگی شکرآب، دارای روند باختری - خاوری با شیب 60 درجة شمالی و در فاصلة 4 کیلومتری در شمال شهر بیرجند قرار دارد. پهنة گسلی فعال شکرآب به عنوان یک منبع لرزه ای برای شهر بیرجند است. به دلیل اینکه گسل شکرآب از قطعات مختلف تشکیل شده است، ابعاد فرکتالی آبراهه ها در سه بخش شرقی، غربی و مرکزی محاسبه شد. همچنین، به علت رخداد مهاجرت عرضی در این گسل، ابعاد فرکتالی آبراهه ها در دو بخش شمالی و جنوبی منطقه محاسبه شد. میانگین ابعاد فرکتالی آبراهه ها به منظور مقایسة پویایی تکتونیکی در این پهنة گسلی، در بخش شمالی و بخش جنوبی به میزان 11/1 و 06/1 است؛ به دلیل تراکم خطی آبراهه ها و دانسیته سطحی کمتر در بخش جنوبی، این اعداد فعالیت تکتونیکی بیشتر در بخش جنوبی نسبت به بخش شمالی گسل را نشان می دهند. در تقسیم بندی طولی گسل به سه بخش شرقی، مرکزی و غربی و با توجه به کمتر بودن بُعد فرکتالی آبراهه ها در بخش های شرقی و غربی به ترتیب به میزان 320/1 و 393/1 نسبت به بخش مرکزی به میزان 436/ 1، بیانگر فعالیت تکتونیکی بیشتر در طرفین گسل نسبت به بخش مرکزی است. توسعه و پیشرفت دگرریختی حال حاضر از بخش مرکزی، به سمت بخش های شرقی و غربی گسل می باشد.
۹۳۱.

تحلیل تغییرات جانبی مجرای رودخانه زرینه رود با استفاده از روش های ژئومورفومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مئاندر ژئومورفومتری زرینه رود پلان فرم تغییرات جانبی مجرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۱۸۸ تعداد دانلود : ۷۹۸
مجرای رودخانه های آبرفتی سیستم های دینامیکی هستند که در معرض تغییرات مختلفی می باشند. در این رابطه، جابجایی مجرا و فرایندهای مرتبط باعث مخاطراتی از قبیل آب شستگی پل ها، تخریب جاده های ارتباطی و از بین رفتن اراضی می شود. ازاین رو، پایش و نظارت بر تغییرات مجرای رودخانه ها ازجمله اقدامات اساسی در زمینه مدیریت رودخانه ها و دشت های سیلابی می باشد. در تحقیق حاضر، تغییرات جانبی مجرای رودخانه زرینه رود (جیغاتی چای) در طی 30 سال گذشته بررسی شده است. این پژوهش متکی بر کارهای میدانی و آزمایشگاهی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی و داده های ایستگاه های هیدرومتری می باشد. به منظور تحلیل های کمّی از روش ها و شاخص های ژئومورفومتریک به همراه مدل HEC-RAS استفاده شد. مجرای رودخانه در بالادست سد انحرافی نوروزلو به دو بازه (از ابتدای بازه مطالعاتی تا شهرک صنعتی شاهین دژ به عنوان بازه اول و از این شهرک تا محل سد مذکور به عنوان بازه دوم) و از پایاب سد انحرافی نورزولو تا چاله ارومیه به سه بازه (از پایاب این سد تا شهر میاندوآب به عنوان بازه سوم، از میاندوآب تا روستای چلیک به عنوان بازه چهارم و از این روستا تا مصب به عنوان بازه پنجم) تقسیم بندی شد. پلان فرم مجرا در بازه های بالادست سد انحرافی از نوع مئاندری با میان برهای شوت (میان پشته ای) می باشد. از پایاب سد نوروزلو تا شهر میاندوآب، درنتیجه دخالت های انسانی تبدیل به شبه مئاندری شده و سپس دوباره الگوی مئاندری ظاهر می شود. با اینکه توان رودخانه در بازه اول نسبت به سایر بازه ها زیاد است اما به علت مواجهه با یک بستر آرمورینگ و برخورد کناره های رودخانه به واحد کوهستان، از انجام کار ژئومورفیک محدودی برخوردار می باشد. درحالی که توان نسبتاً بالای رودخانه، افزایش پهنه های سیل گیر، پوشش گیاهی پراکنده، کنترل محدود متغیر زمین شناسی و فرسایش پذیری زیاد مواد کناره باعث شده است که بازه دوم دارای بیشترین میزان دینامیک عرضی باشد. از پایاب سد نوروزلو تا شهر میاندوآب به علت برداشت شن و ماسه بستر و کناره ها، رودخانه در بستری عریض و گود افتاده جریان می یابد و ارتباط آن با دشت سیلابی خود قطع شده است. این شرایط تا حدودی در بازه پایین دست نیز دیده می شود و بنابراین ازنظر دینامیک جانبی، غیرفعال محسوب می شود. در بازه انتهایی نیز خاصیت چسبندگی رس با توان پایین رودخانه و شیب ملایم کناره ها توأم شده و توسعه و مهاجرت مئاندرها از آهنگ پایینی برخوردار شده است. نتایج نشان دهنده افت چشمگیر دینامیک جانبی مجرا در طی 15سال گذشته است. شاخص های ژئومورفومتریکی برای بازه های پایاب سد نوروزلو نشان دهنده دینامیک بسیار پایین و تنگ شدگی مجرا در طی این بازه زمانی می باشد. دلیل اساسی این امر مربوط به کاهش شدید دبی رودخانه (تقریباً دوسوم) و فعالیت های انسانی می باشد. کاهش دینامیک جانبی در بازه های بالادست سد نوروزلو به صورت افت نرخ مهاجرت جانبی مجرا، کاهش قابل توجه رخداد میان برهای شوت و تمایل بیشتر رودخانه به الگوی مئاندری نمایان شده است.
۹۳۲.

تغییرات مکانی پلایای حوض سلطان در دوره 2016-1991(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حوض سلطان شاخص شوری تغییرات پلایاها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۴۳۳
پلایاها در بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک ایران، درنتیجه تحولات اخیر اقلیمی و فعالیت های انسانی ازجمله برداشت منابع معدنی و بی نظمی در آب ورودی، دچار تحول جدیدی شده اند که این تحولات منجر به تغییرات سطحی و فرمی در پلایاها شده است. پلایای حوض سلطان جزء حوضه آبریز دریاچه نمک محسوب می گردد. جهت تعیین تغییرات این پلایا در تحقیق حاضر سه تصویر مربوط به ماهواره لندست 5، 7 و 8 مربوط به به تاریخ های 1991، 2000 و 2016 در بازه زمانی 26 ساله استفاده شده است. مهم ترین مشخصه پلایای حوض سلطان درصد بسیار بالای شاخص شوری آن می باشد. لذا جهت تعیین میزان تغییرات شوری حاصله در طی دوره های زمانی مختلف سعی بر تعیین مرز شوری این پلایا با مناطق اطراف آن بر روی تصاویر ماهواره ای در طی بازه زمانی 26 ساله شد. لذا در این تحقیق برای تخمین شوری خاک از تصاویر ماهواره ای لندست از شاخص های تحلیل مؤلفه های اصلی ( PCA ) و نسبت گیری طیفی چندگانه شاخص شوری استانداردشده ( NDSI ) استفاده شده است. نتایج مطالعات نشان داد که مساحت پلایای حوض سلطان  طی سال های 1991 تا سال 2016 کاهش داشته است و این کاهش در 10 سال اول شدیدتر بوده است. همچنین بیشترین تغییرات مساحت پلایا در نواحی شرقی اتفاق افتاده است، درحالی که بیشترین تغییرات شوری در حاشیه غربی و جنوب غربی پلایا بوده است. به عبارت دیگر افزایش مساحت شوری از سال 1991 تا 2016 در حاشیه غربی و جنوب غربی پلایا و عقب نشینی این سطح از سمت شرق از سال 1991 تا 2016 در پلایا رخ داده است. این موارد بیانگر این است که پلایای حوض سلطان از سمت شرق به سمت غرب و جنوب غرب تغییرات مکانی داشته است.
۹۳۳.

ارزیابی شدت فرسایش بادی با بهره گیری از مدل IRIFR.E.A (بررسی موردی: دشت قهاوند همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش بادی واحد کاری ژئومورفولوژی مدل IRIFR.E.A(اریفر) دشت قهاوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۰۹
بیابان زایی در اثر شدت فرسایش بادی به معنی کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژی زمین است که به صورت طبیعی یا مصنوعی با فعالیت انسان رخ می دهد. تاکنون روش های متنوع و زیادی جهت برآورد میزان فرسایش بادی در سراسر دنیا توسط کارشناسان مختلف ارائه شده است. به دلیل منطبق نبودن مدل های ارائه شده توسط کارشناسان سایر کشورها با شرایط اقلیمی ایران، در سال 1375 مدل تجربی IRIFR.E.A تدوین و ارائه گردید. لذا دشت قهاوند در استان همدان که تخریب منابع تولید در این چند دهه به آن چهره ای بیابانی داده است، جهت بررسی انتخاب گردید منطقه مورد مطالعه در زون سنندج-سیرجان و به موازات زون زاگرس قرار گرفته و به شدت دگرگون و فعالیت ماگماتیسم در آن حاصل شده است. هدف از این بررسی، ارزیابی شدت فرسایش بادی و تهیه نقشه آن با استفاده از مدل IRIFR.E.A است. ابتدا هفت واحد کاری ژئومورفولوژی بر اساس ویژگی های، زمین شناسی، خاکشناسی، پوشش گیاهی و آب و هواشناسی کاربری اراضی تعیین گردید. سپس عوامل 9گانه مؤثر در فرسایش بادی بر پایه مدل مذکور در هفت واحد کاری ژئومورفولوژی، ارزش گذاری و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که بیش ترین امتیاز مربوط به تغییر کاربری اراضی و پهنه های نمکی دانه ریز یا پف کرده می باشد، و کم ترین امتیاز مربوط به اراضی روستا است. هم چنین با توجه به بررسی های به عمل آمده از کل منطقه مشخص شد که، 04/7 درصد از منطقه در کلاس فرسایشی کم، 59/23 درصد در کلاس فرسایش متوسط و 35/69 درصد در کلاس فرسایشی شدید و خیلی شدید قرار دارد.
۹۳۴.

ارزیابی و پهنه بندی تحول کارست حوضه آبریز غار سهولان مهاباد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی روش تحلیل سلسله مراتبی غار سهولان پتانسیل کارست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۶۲۹
شناخت عوامل مؤثر در تحول کارست و پهنه بندی تحول آن در زمینه مطالعات مربوط به منابع آب کارست دارای جایگاه ویژ ه ای است. هدف از این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در محدوده غار سهولان در جنوب شرق شهرستان مهاباد در استان آذربایجان غربی با استفاده از روش AHP می باشد. در این تحقیق لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل و کاربری اراضی به عنوان نقشه های عامل در نظر گرفته شدند. همچنین به منظور استخراج مدل پتانسیل توسعه کارست، لایه های فوق در محیط  GIS فراخوانی شدند. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی (به ویژه با عنایت به وجود غار سهولان به عنوان برجسته ترین شاهد پالئوکارست) و اختصاص وزن به هر لایه در نرم افزار  Expert Choice و بازدیدهای میدانی به صورت نقشه های معیار طبقه بندی شدند.  درنهایت با توجه به وزن به دست آمده نقشه پهنه بندی توسعه کارست به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که از کل مساحت حوضه آبریز غار، 88/42 درصد در طبقه کمتر توسعه یافته، 37/33 درصد در طبقه توسعه نیافته، 92/16 درصد در طبقه متوسط و 83/6 درصد در طبقه توسعه یافته قرارگرفته است. ازاین رو، عامل لیتولوژی منطقه باارزش 667/0 بیشترین وزن و مهم ترین عامل کنترل کننده پتانسیل توسعه کارست در منطقه موردمطالعه بوده است و عامل کاربری اراضی باارزش 043/0 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است که کمترین تأثیر را در کارست زایی کنونی حوضه به خود اختصاص داده است. نتایج نشانگر آن است که به ترتیب عوامل زمین شناسی، هیدرولوژی، توپوگرافی و عوامل انسانی مهم ترین نقش را در توسعه کنونی کارست در این منطقه داشته اند و وجود غار سهولان به عنوان شاهد برجسته پالئوکلیمایی بر نقش فاکتورهای اقلیمی دیرین در توسعه کارست گذشته منطقه دلالت دارد.
۹۳۵.

تعیین سن دریاچه های سدّی ناشی از رخداد زمین لغزش سیمره با استفاده از روش ترمولومینسانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پادگانه های دریاچه ای زمین لغزش سیمره دریاچه های سدی ترمولومینسانس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۰۷۶ تعداد دانلود : ۴۴۱
زمین لغزش های بزرگ مقیاس مخصوصاً آن هایی که باعث سد کردن مسیر رودخانه ها می شوند، از خطرناک ترین پدیده های طبیعی در مناطق کوهستانی همه جای جهان هستند. رخداد بزرگ ترین زمین لغزش دنیا بر سطح طاقدیس کبیرکوه در مسیر رودخانه های سیمره و کشکان، باعث مسدود شدن مسیر رودخانه ها و تشکیل دریاچه های سدی سیمره و جایدر شده است. هدف از این تحقیق که از نوع تحقیقات کاربردی- توسعه ای می باشد و با روش مشاهده ای، تاریخی و تحلیلی انجام شده است، بازسازی محدوده ی دریاچه های سدّی ناشی از رخداد زمین لغزش سیمره و تعیین سن آنها با روش ترمولومینسانس جهت تعیین زمان رخداد زمین لغزش سیمره و تشکیل دریاچه ها می باشد. مطالعات میدانی منطقه با کمک ابزارهای فیزیکی و مفهومی و روش های آزمایشگاهی منجر به شناخت لغزش های چهار مرحله ای در سطح طاقدیس کبیرکوه و متعاقب آن تشکیل دریاچه های چهارگانه در محدوده ی دره ی سیمره و دریاچه ی تک مرحله ای در محدوده ی دره ی کشکان شد.      یافته های تحقیق بر اساس تعیین سن هشت نمونه از رسوبات کف و سطح دریاچه های سیمره و جایدر با استفاده از روش ترمولومینسانس نشان می دهد که زمان رخداد زمین لغزش سیمره و تشکیل دریاچه ی اولیه سیمره 85000 سال پیش بوده است. دریاچه ی دوم سیمره در 16500 سال پیش، دریاچه ی سوم در 10500 و دریاچه ی چهارم در 10100 سال پیش تشکیل شده اند. بنابراین دره ی سیمره از 85000 سال پیش تا حدود 10000 سال پیش شاهد رخداد زمین لغزش های متوالی و شکل گیری 4 دریاچه بوده است. تعیین سن رسوبات پادگانه دریاچه ی جایدر حاکی از شکل گیری دریاچه ی جایدر همزمان با رخداد زمین لغزش اصلی سیمره و دریاچه ی اولیه ی سیمره در 85000 سال پیش و تخلیه ی آن در حدود 5000 سال پیش بوده است. بنابراین ماندگاری دریاچه ی جایدر حدود 80000 سال بوده است.
۹۳۶.

عملکرد توابع مفصل ارشمیدسی در تخمین سیل سالانه، مطالعه موردی: حوزه آبخیز قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرخه تخمین سیلاب تابع توزیع توام تابع مفصل گامبل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۲۷۲
سیل به عنوان یکی از ویرانگرترین خطرهای طبیعی شناخته شده است که آسیب های زیادی به جوامع انسانی، تاسیسات، مراکز صنعتی و اراضی کشاورزی وارد می کند. تخمین میزان دبی سیلاب در محل تلاقی رودخانه ها - با توجه به قرار گرفتن بسیاری از زیر ساخت ها در این مناطق – با توجه به مسائل اقتصادی و محیط زیستی از اهمیت زیادی برخوردار است. در مطالعه حاضر با توجه به آمار دبی اوج سالانه موجود در بازه زمانی سال های 1358 لغایت 1379 در حوزه آبخیز رودخانه قره سو در استان کرمانشاه، با استفاده توابع مفصل در چهار مدل: 1)رگرسیون 2) جمع 3) عامل وزنی 4) نزدیکترین ایستگاه، اقدام به تخمین میزان دبی اوج سالانه در محل تلاقی جریان های بالادست (ایستگاه هیدرومتری قره باغستان) شده است. بدین منظور ابتدا همگنی و کیفیت داده-ها مورد بررسی قرارگرفت. سپس برازش توزیع های احتمالاتی مناسب به سری داده ها صورت گرفت و با توجه به توابع توزیع حاشیه-ای ایستگاه های بالادست تابع توزیع توام در محل تلاقی جریان ها با استفاده از توابع مفصل ارشمیدسی بدست آمد که بهترین تابع مفصل برای ایستگاه های بالادست تابع مفصل گامبل انتخاب شد. نتایج حاصل نشان داد مدل مفصل با استفاده از رابطه رگرسیونی، با ضریب تعیین 711/0، خطای جذر میانگین مربعات 387/79، ضریب همبستگی تائو کندال 872/0 و ضریب رواسپیرمن 677/0 دارای دقت بیشتر بوده و برای تخمین دبی اوج نسبت به سایر مدل ها ارجحیت دارد. در نهایت مقادیر دبی برای دوره بازگشت های مختلف با توجه به مدل منتخب بدست آمد.
۹۳۷.

طبقه بندی ژئومورفولوژیک رودخانه ها در حوضه های کوهستانی (مطالعه موردی: رودخانه خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت محیطی ژئومورفولوژی رودخانه ای رودخانه خرم آباد طبقه بندی رودخانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۶۵۳
کشور ایران با استقرار در منطقه خشک و نیمه خشک همواره از نظر کمی و کیفی با مشکل کمبود منابع آب رو به رو است. بر همین اساس نیاز به تدابیر مدیریتی برای این منابع محدود احساس می شود. از جمله روش های مدیریتی مدیریت منابع آب و انتقال این دانش جهت استفاده کاربران طبقه بندی رودخانه ها است. رودخانه خرم آباد یکی از مهترین رودخانه ها و منابع آبی در غرب کشور ایران در یک حوضه کوهستانی قرار گرفته است. این رودخانه به عنوان یکی از شریان های حیاتی شهرستان خرم آباد به شمار می رود. لذا در مباحث مدیریت منابع آب به این رودخانه توجه ویژه ای شده است و پژوهشهایی صورت گرفته است اما با دیدگاه مدیریت محیطی و با بهره گیری از دانش ژئومورفولوژی نبوده اند. یکی از ابزارهای مهم مدیریت منابع آب این منطقه  طبقه بندی ژئومورفولوژیک رودخانه ها است. به همین جهت در این پژوهش بر اساس سه فاکتور چشم انداز، الگوی رودخانه و محدودیت بستر رودخانه خرم آباد و با بهره گیری از مشاهدات میدانی، تصحیح هندسی و موزاییک نمودن تصاویر ماهواره ای P5 مربوط به حوضه رودخانه خرم آباد، تهیه مدل ارتفاع رقومی و روش خوشه بندی در نرم افزار SPSS الگویی برای طبقه بندی این رود و رودهای مشابه در سایر مناطق جغرافیایی کوهستانی تهیه و ارائه شد. بر اساس این الگو رودخانه خرم آباد به چهار طبقه تقسیم شد. در این طبقه بندی از بخش های نه گانه رودخانه، بخش های 2،4،5و6 در طبقه اول، بخش های 7،8 و9 در طبقه دوم، بخش 3 در طبقه سوم و بخش 1 در طبقه چهارم قرار گرفتند. فاکتور اصلی تفکیک این بخش ها در طبقه بندی ها، فاکتور چشم انداز بود. هر چند که در بخش سوم (طبقه سوم) فاکتور شریانی بودن رودخانه، عامل تفکیک بوده است. این طبقه بندی از رودخانه مورد مطالعه می تواند به کاربران و برنامه ریزان منابع آب کمک کند تا با صرف هزینه و زمان کمتر و دقت بیشتر، رودخانه ها را دسته بندی و برای امور مدیریتی از آن بهره گیرند.
۹۳۸.

ارزیابی کمّی ژئوسایت های نمکی استان سمنان با روش های بریلها و پرالونگ با تأکید بر ژئوسایت های غرب استان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی استان سمنان روش پرالونگ ژئوسایت روش بریلها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۰ تعداد دانلود : ۳۸۸
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که، پس از مشخص کردن و تعیین حدود ژئوسایت ها، نخست از میان ۵۰ ژئوسایت نمکی، ۳۵ ژئوسایت بر اساس چهار معیار شهرت، تمامیت، نادربودن، و دانش علمی و با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انتخاب شد. سپس، از روش نوین بریلها و روش پرالونگ برای ارزیابی کمّی ژئوسایت های نمکی استفاده شد. نتایج حاصل از ارزیابی ژئوسایت ها بیانگر آن است که در هر دو روش ژئوسایت های گنبدهای نمکی جنوب سمنان، معدن کوهدشت کهن، و معدن ملحه به ترتیب با کسب بالاترین امتیازات (۶۹/۳، ۵۴۶/۳، و ۵۳/۳) از کل امتیاز ۴ در روش بریلها و ۷۲۲/۰، ۶۸/۰، و ۶۴۶/۰ از کل امتیاز ۱ در روش پرالونگ در رتبه های اول تا سوم قرار گرفته اند و توانایی بسیاری در جذب توریسم و تبدیل شدن به کالای اقتصادی را دارند. نتایج طبقه بندی ریسک خطر اضمحلال ژئوسایت ها با روش بریلها نشان داد که فقط ژئوسایت کوهدشت کهن در ریسک تخریب زیاد قرار دارد و بقیة ژئوسایت ها در طبقة خطر متوسط و کم قرار دارند. همچنین، طبق نتایج روش پرالونگ، عیار بهره وری همة ژئوسایت ها پایین است.
۹۳۹.

مورفومتری فرسایش آبکندی و عوامل موثر بر ایجاد و گسترش آن (حوضه ی دشت چم فاضل در جنوب غرب استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مورفومتری استان ایلام فرسایش آبکندی(خندقی) حوضه ی دشت چم فاضل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۵۹۶
یکی از مهمترین انواع فرسایش آبی، فرسایش آبکندی یا (گالی زایی) است. این نوع فرسایش به دلیل تولید رسوب و از دست رفتن خاک و همچنین خسارات فراوان به اراضی، راه ها و سازه های عمرانی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه به مورفومتری آبکندها: شامل عرض، عمق، طول و ارتفاع از سطح دریا و همچنین معیارهای تقسیم بندی آبکندها، در سه نمونه آبکند از حوضه ی دشت چم فاضل در جنوب غرب استان ایلام به منظور بررسی عوامل مؤثر در تحول این نوع فرسایش در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج مورفومتری، بازدیدهای میدانی و تهیه و تفسیر نقشه های زمین شناسی 1:100000 و توپوگرافی1:50000 منطقه، عواملی چون: تأثیر عوامل اقلیمی، شیب و جهت شیب، زمین شناسی(جنس زمین)، فعالیت تکتونیک، گسلش، و کاربری اراضی از جمله مهمترین عوامل شناخته شده در گسترش خندق در این منطقه، شناسایی شدند. که در نهایت لایه های مورد نیاز برخی از این عوامل مؤثر در گسترش فرسایش آبکندی در نرم افزار Gis طراحی شده و بر اساس نقشه های ایجاد شده و داده های بدست آمده به تجزیه و تحلیل هر کدام از این پارامترها و درصد تأثیر آنها در فرسایش آبکندی، پرداخته شده است. در نهایت تمام عوامل بجزء عامل کاربری اراضی، جزء عوامل مهم و تأثیر گذار در گسترش فرسایش آبکندی منطقه بشمار آمدند. و عامل کاربری اراضی برعکس دیگر عوامل در گسترش فرسایش آبکندی مؤثر افتاد. به این صورت که عدم فعالیت و توجه کشاورزان و رها کردن این زمین ها به صورت بایر، به دلیل خشکسالی و کمبود منابع آب فرسایش آبکندی همچنان در حال گسترش می باشد.
۹۴۰.

ارزیابی شاخص های پایداری زیست محیطی با تأکید بر آلودگی هوا و آلاینده های صنعتی، مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه پایدار آلودگی هوا پایداری زیست محیطی آلاینده های صنعتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۰۷
ارزیابی پایداری زیست محیطی، یکی از مهم ترین ابزارها در فرآیند برنامه ریزی توسعه پایدار است که توجه به آن در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها امری اجتناب ناپذیر است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف تحقیق، ارزیابی شاخص های پایداری زیست محیطی کلان شهر اهواز با تأکید بر شاخص های آلودگی هوا و آلاینده های صنعتی است. برای دستیابی به هدف مذکور، شاخص ها در چارچوب مدل وزنیAHP وزن دهی گردیدند و برای تحلیل مکانی- فضایی داده ها، از نرم افزار GIS، استفاده شده است. شاخص های این تحقیق برای ارزیابی پایداری زیست محیطی شهری، با تأکید بر دو شاخص آلودگی هوا و آلاینده های صنعتی بررسی گردید. یافته های تحقیق، بیانگر آن است که شهر اهواز، بر اساس شاخص آلودگی هوا، در شرایط زیست محیطی ناپایداری قرار، دارد، به طوری که منطقه یک با ضریب اثر (326/0)، بالاترین ارزش وزنی و منطقه دو، با وزن (033/0)، دارای کم ترین میزان آلودگی نسبت به سایر مناطق است. همچنین زیر شاخص طوفان های گرد و غبار هم به صورت کلی مناطق شهر، اهواز، را، تحت تأثیر قرار می دهد. ارزیابی حاصل از آلودگی صنعتی نیز نشان می دهد که منطقه هشت شهری بالاترین میزان آلودگی را با ضریب اثر (331/0)، را، دارد و منطقه یک با ضریب اثر (024/0)، کم ترین میزان آلودگی صنعتی را در بین مناطق شهری دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان