فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۳٬۵۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه بخاطر داشتن بار معنایی عمیق و برخورداری از زیبایی های لفظی و معنوی غیر قابل وصف، همواره الگوی مناسبی برای بسیاری از شاعران و ادیبان بوده و هست. یکی از نام آوران عل م و ادب که در سروده های خویش از این کتاب ارزشمند در موضوعات گوناگون، فراوان استفاده نموده، حکیم طوس است. در نهج البلاغه مباحث زیادی پیرامون ماهیت دنیا مطرح شده که مورد استناد شاعر قرار گرفته است. برخی اوصاف دنیا در سخنان امام علی (ع) عبارتست از : ناپایداری، سرشار از رنج و گرفتاری، محل آزمون و امتحان، سرای پند و عبرت، مکانی برای توشه برداشتن، و... که بیان آنها در دیوان شاعر متجلی است. تلاش مقاله بر این است تا تنیدگی و اثرپذیری شاهنامه را در بحث دنیا از نهج البلاغه تبیین نماید.
أثر فریدالدین العطار النیسابوری فی شعر عبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
للرمز والقناع حضور مکثف فی شعر عبد الوهاب البیاتی إلا أنّ معظم رموزه تدخل فی نطاق الرموز الصوفیة ما یدلّ علی استمداد البیاتی من رموز کبار المتصوّفة من أمثال فرید الدین العطّار وغیرهم کثیرون. یبدو من آثار البیاتی أنّه تأثّر بآراء الأدباء الفرس خاصّة الأدیب الصوفی الشهیر العطّار. ربّما من الأسباب التی ساعدت علی تأثّر البیاتی من العطّار تشابه الظروف المعیشیة التی عاناها الشاعران. فکلاهما عاش أوضاع سیاسیة واجتماعیة قاسیة. لو تقصّینا أشعار البیاتی لوجدنا أنّه اهتمّ بآثار العطار اهتماماً بالغاً فأخذ المزید من أفکاره الصوفیة فی أشعاره إلا أنّ تأثر البیاتی بالعطار لم یمنع البیاتی من النزوع إلی الحداثة والعصرنة فیمکن القول إنّ البیاتی جمع النزعة الصوفیة مع الاتّجاه الصوفی المتأثّر بالعطار.
ترمی هذه الدراسة إلی المقارنة بین أشعار البیاتی والعطار والترکیز علی أنّ البیاتی استقی من مصدر عرفان العطار العذب حتی الارتواء بالاعتماد علی المنهج الصوفی التحلیلی والذی ینتمی إلی المدرسة الفرنسیة وقد بنیت النتائج أنّ البیاتی استلهم کثیراً من الأفکار الصوفیة لدی العطار الذی یظلّ مناراً مضیئاً لسالکی درب العرفان. ولذلک یوجد المزید من المضامین المشترکة بینهما والوجه الممیّز بین الشاعرین یتمثّل فی انتهاجهما لمسارین مختلفین فی توظیف النزعة العرفانیة عالجناه فی المقال هذا.
سرقت یا اقتباس
وحدت وجود در مثنوی مولانا و تائیه ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
183-203
حوزه های تخصصی:
ابن فارض از بزرگترین سرایندگان شعر صوفیانه در ادبیات عرب است؛ از سوی دیگر مولانا، خداوندگار عشق و عرفان در ادبیات فارسی است که زیباترین و مهمترین مضامین عرفانی در اشعار آن دو یافت می شود. جهان بینی و نگرش آن دو عارفِ بزرگ، با یکدیگر شباهت های قابل توجهی دارد و در بسیاری از موضوعات عرفانی مشابهت و مطابقت تام دارد. زیر بنا و شالوده اعتقادشان بر "وحدت وجود" و ادراک آن است. نظریه "وحدت وجود" از مهمترین مباحثی است که در عرفان از دیر باز مطرح بوده است، تا زمانی که ابن عربی در قرن هفتم آن را، به صورت حکمی و فلسف ی بیان کرد. بنابراین اندیشه این دو عارف بزرگ از جهاتی شبیه به اندیشه های ابن عربی است، با این تفاوت که ابن عربی به صورت مستدل و معقول مسأله "وحدت وجود" را مطرح کرده و مولانا و ابن فارض به صورت عاشقانه و با زبان شعر آن را بیان کرده اند. این دو عارف بزرگ، اگرچه هرک دام شیوه خاص ی در سلوک داشته اند، ولی به یک نتیجه واح د رسیده اند و آن رسیدن به وحدت از طریق عشق و شهود و فنا و... است. این امر اقتضا داشت، تا مقوله "وحدت وجود" و چگونگی نایل شدن به آن، در اندیشه و آثار منظوم این دو عارف شاعر بررسی و مقایسه شود.
بررسی تطبیقی قصاید رضویّة ابن یمین و صاحب بن عبّاد با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد بینامتنی یا ارجاعات میان متنی یکی از مباحث مهمّ و مورد توجّه نظریه پردازان معاصر است. در این رویکرد، فرض بر این است که متون مختلف از دیرباز با یکدیگر تعامل داشته و تحت تأثیر آثار پیش از خود خلق شده اند. از این رو، هیچ اثر مستقلّی را نمی توان یافت که از این تأثیرپذیری و روابط بینامتنی متقابل برکنار بوده باشد. از جمله متونی که در این زمینه قابل بررسی هستند، قصاید فراوانی است که در مدح و ستایش امام هشتم شیعیان به زبان فارسی و عربی به رشتة نظم درآمده اند. با نگاهی به این قصاید ملاحظه می شود؛ اشتراکات معنایی و لفظی بسیاری در آن ها وجود دارد؛ گویی هر یک از آن ها با توجّه به شعر قبل از خود سروده شده اند. در این جستار، کوشش شده است تا دو قصیدة رضویّه از ابن یمین به زبان فارسی و صاحب بن عبّاد به زبان عربی، بر اساس نظریّة بینامتنی مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه، بیانگر این است که قصاید مدّنظر در دو حوزة محتوا و ساختار دارای اشتراکات زیادی است به گونه ای که می توان ادّعا کرد؛ در این دو متن، تعامل و روابط دیالکتیکی و به تعبیر باختین، منطق مکالمه، حکم فرما بوده است.
موج در بحر
سخن ربایی
عبدالناصر و مصدق در شعر البیاتی و اخوان
حوزه های تخصصی:
بررسی تشبیهات هنجارگریخته در سروده های ابن فارض و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت فرامنطقی، عقلی و عرفی معانی و حقایق عرفانی از یک سو و محدودیت حوزه کارایی زبان از سوی دیگر باعث شده شاعران و عارفان، از زبان و بیان هنجارگریخته استفاده کنند. عارفان همواره برای ساخت تصاویر شاعرانه و بیان افکار خود، از تشبیه، که یکی از مهم ترین و پربسامدترین انواع هنجارگریزی معنایی در سروده های عرفانی است، بهره برده اند.\nدر این جستار، نگارندگان به روش تحلیلی، تشبیهات هنجارگریخته در دیوان ابن فارض و کلیات مولوی را نقد و بررسی می کنند. تحقیق نشان از آن دارد که بسامد استفاده از تشبیهات فشرده در سروده های این دو شاعر، بیش از تشبیهات گسترده است، چرا که به این وسیله، درنگ و چالش ذهنی مخاطبین طولانی می شود. گاه رابطه میان دو طرف تشبیه در سروده های آنان، آنچنان دور است که آشنایی زدایی در آن بیشتر به چشم می خورد. این دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم تشبیه سبب دیریابی معنا شده اند تا با برجسته کردن الفاظ خویش، سبب ایجاد لذت ادبی بیشتر در مخاطبین شوند. هرچند قصد ابن فارض، تفهیم مفاهیم متعالی و امر قدسی به ذهن خواننده بوده و به کاربرد تشبیه محسوس به معقول توجه نشان داده است، اما در تشبیه معقول به معقول، ترازو به سمت مولوی سنگینی می کند و تشبیهات حسی به حسی در سروده های مولوی با توجه به مشرب عرفانی و معنویش، بسامد معناداری را به خود اختصاص داده و دامنه تشبیهات گسترده در اشعار وی بیشتر از سروده های ابن فارض است.
آرزوی بی مرگی
بلبل و گل
شباهت مضمون در دکامرون و نفحات الانس
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۴ شماره ۱۵
حوزه های تخصصی:
تاثیرات اقبال از مولانا در مثنوی اسرار خودی
حوزه های تخصصی:
بررسی انتقادی «سب رس» شاهکار تمثیلی (1) «وجهی» در ادب اردو و مشابهت ها و مآخذ آن در ادبیات فارسی
بررسی تطبیقی نظریّه و مدل ارتباطی ابویعقوب سجستانی و رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
27 - 45
حوزه های تخصصی:
انسان به وسیله زبان، پیام خود را رمزگذاری و پیام دیگران را رمزگشایی می کند. ارتباط مذکور در بافتی متشکّل از مؤلّفه های شش گانه؛ گوینده، موضوع، مجرای فیزیکی، رمز، پیام و مخاطب قابل تصوّر و تحقّق است. ابویعقوب سجستانی، متکلّم ایرانی قرن چهارم، به واسطه موضوع مورد بحثش؛ کلام اسماعیلی، به بررسی دقیق و موشکافانه نظام ذهن و زبان و چگونگی تحقّق و عدم تحقّق ارتباط زبانی، به عنوان مدخلی برای ورود به بحث های کلامی پرداخته است، امّا آراء زبان شناسانه سجستانی به سبب رویکرد کلامیِ پژوهشگران به کتاب «کشف المحجوب»ِ وی، در پرده خُمول مانده است. این مقاله بر آن است که برای نخستین بار نظریّه و مدل ارتباطی کارآمدی بر اساس نظام ذهن و زبان و ساختار و مؤلّفه های آن در نگره سجستانی ترسیم کند؛ سپس آن را با نظریّه و مدل ارتباطی رومن یاکوبسن مقایسه کرده، وجوه اشتراک و افتراق آن ها را نشان دهد و ثابت کند که نظریّه و مدل ارتباطی زبان، اگرچه به نام زبان شناسان غربی، به ویژه رومن یاکوبسن شناخته شده است، پیش از وی با تمام جزئیّاتش و اصطلاحاتی همسنگ آن، به انضمام امتیازاتی در کشف المحجوب سجستانی وجود داشته است.