فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۳۵۶ مورد.
۴۰۱.

«شب پره» و «سیولیشه» - دو نماد برای یک موقعیت تاویل دو شعر نمادین از نیما یوشیج

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین نماد و نمادپردازی
تعداد بازدید : ۴۹۱۰ تعداد دانلود : ۱۵۴۹
"در تاویل شعرهای نمادین نیما یوشیج، با این پیش فرض روبرو هستیم که تعدادی از این شعرها دارای درونمایه اجتماعی - سیاسی است که شاعر به دلایلی نمی توانسته یا نمی خواسته آنها را به طور روشن و صریح بیان کند و برای ابلاغ آنها به نمادهای شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعی دارد با استفاده از شیوه های تاویل شلایرماخر و همفکرانش، به معنا و پیام مورد نظر مولف هنگام سرودن شعر، نزدیک شود. برای این منظور، از طریق مطالعات مستمر و دقیق در زندگی، آثار، افکار و اوضاع اجتماعی - سیاسی روزگار نیما و نیز راهنمایی خود متن، به عنوان یک اثر زبانی، مدعی است که توانسته است تا حدودی به این منظور دست یابد. در مقاله حاضر، علاوه بر تاویل دو شعر«شب پره ساحل نزدیک» و «سیولیشه»، به لحاظ نزدیکی فضای حاکم بر دو شعر، که از تلنگر زدن کسی به شیشه پنجره اتاق شاعر سخن می گویند، و نیز از نحوه سخن گفتن و برخورد شاعر با هر دو مورد، نگارنده به این نتیجه رسیده است که نمادهای «شب پره ساحل نزدیک» و «سیولیشه»، هر دو به موقعیتی یکسان یا مشابه که در آن شخصی با گرایش های کمونیستی، به امید رخنه کردن در خانه نیما، به شیشه اتاق وی می کوبد، اشاره دارند. این رویکرد به شعرهای نمادین نیما، به هیچ وجه به معنی انکار رویکرد مخاطب محور به متون ادبی نیست؛ و نگارنده حتی در مورد شعرهای نمادین دارای پیام های اجتماعی - سیاسی، تاویل های متفاوت را از دیدگاههای مختلف ممکن می داند. "
۴۰۹.

زبان شعر نیما

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان تصویر شعر نیما

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
تعداد بازدید : ۱۸۴۲ تعداد دانلود : ۱۲۷۳
نوآوریهای نیما محدود به وزن و قالب و قافیه نیست. زبان شعر او نیز تازه است. وی تا آنجا که میتواند، زبان شعر را ساده می سازد و آن را به زبان نثر و نمایش نزدیکتر میگرداند. پرداختن به طبیعت و به کارگیری عناصر طبیعی و و بهره گیری از مفاهیم نمادین آنها در آفرینش تصاویر شعری نیز موجب محسوس تر و ملموس تر شدن اندیشه و احساس او میگردد. هرچه در شعر نیما هست ، طبیعی و از تحمیل و تکلف به دوراست. کلماتی که در شعر خود به کار میبرد یا تخیلی که آن را به تصویر میکشد ، غالباً با انگیزه ها و شور و شوق شاعرانه او متناسب است. زبانی زنده و خلاق که حقیقت مفهوم ذهنی شاعر را یکراست و آنچنان که هست، به ذهن هوشیار خواننده انتقال میدهد. وی سخنی را میپسندد که برخاسته از دل و جوشیده از جان باشد. او شعر را جدا از شاعر نمیداند و آن را جزئی از زندگانی میشمارد ، بنابراین زبان شعر او به زبان مردمان عادی نزدیکتراست. البته پرداختن به مسائل اجتماعی و بیان مفاهیم و مضامین مربوط بدان نیز از این لحاظ بیتاثیر نیست. توسل به شیوه تمثیل، حکایت پردازی و روایتگری نیز نزدیکی بیش از اندازه او به فرهنگ و زبان عامه را نشان میدهد. وی زیبایی را در سادگی میجوید. از پیچیدگیهای زبانی بیزار است و آن را نوعی انحراف میداند. سادگی زبان شعر نیما در نمونه های غنایی او مشهودتر است. حتی در سخنان بسیار عادی نیز روح شاعرانگی میدمد و بدانها زندگانی دوباره میبخشد. از این رو، دنیایی که در شعر خود میآفریند، آکنده از لطافت، طراوت، زیبایی و آکنده از زندگی است.
۴۱۶.

شگردهای نوقدمایی در سبک هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمثیل گلشیری درونه گیری روایت پاره ای شگرد اشارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵۸
هوشنگ گلشیری یکی از برجسته ترین داستان نویسان نسل دوم ایران بود که نوآوری در صناعت داستان نویسی را بیشتر از طریق احیای شیوه های رایج در فرهنگ روایتی کهن و ترکیب آنها با شگردهای مدرن جستجو می کرد. او شیوه داستانهای تو در تو و تمثیلی ، روایت پاره پاره و اشارتی را که از اوستا، قرآن ، و روایتهای مذهبی و عرفانی وام گرفته بود با شیوه های متداول امروزی درهم می آمیخت تا به یک سبک بومی و ابتکاری دست پیدا کند. تمثیلهای او، با آن که ساختاری ساده و کوتاه دارند اما از جنبه های نیرومند تاریخی، تفکرانگیزی و غنای اندیشگانی برخوردارند. شگردهای اشارتی و بافت پاره پاره در روایت نیز، با همه سادگی و صمیمیت در زبان و بیان، موجب سنت شکنی از ساختارهای مرسوم و پویایی دادن به ذهن خواننده می شوند.
۴۲۰.

برشهای درون مصراعی در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر معاصر برجسته سازی برشهای درون مصراعی دیداری کردن تکیه و تاکید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۶ تعداد دانلود : ۹۰۳
برشهای درون مصراعی که به لحاظ شکل نوشتاری، برش یا تقطیع پلکانی و عمودی نیز نامیده می شود، عبارت از برش زدن در مصراعهای شعر و ایجاد وقفه های زیبا شناختی از طریق تقسیم هر مصراع به دو یا چند بخش و نوشتن آن پاره ها به صورت عمودی یا پلکانی است. برشهای درون مصراعی پدیده تازه ای در شعر معاصر است که مایاکوفسکی (1930-1893) شاعر معاصر روس بنیان گذاری کرد و پس از اینکه برخی از شعرای فارسی زبان به صورت تفننی از آن تقلید کردند، شاملو از حدود سال 1328 به بعد به صورت گسترده، آن را به عنوان یک تمهید القاگر وارد شعر فارسی کرد. این تمهید بنابر اهداف خاصی از قبیل برجسته سازی و تاکید بر مقوله های خاص یا دیداری کردن تصاویر در مصراعهای شعر رخ می دهد. تعیین جایگاه برش در مصراعها یا سطرهای شعر از جهت القای پیام بسیار حایز اهمیت است. گرچه قوانین ویژه ای برای این کار وجود ندارد با جستجو در اشعار شاعرانی که از این تمهید بهره برده اند می توان تا حدودی این جایگاه را استنباط و مشخص کرد. در مقاله حاضر سعی بر این است که پس از توضیح مختصری درباره پیشینه برشهای درون مصراعی، با توجه به نمونه های موجود در اشعار معاصر مشخص شود اینگونه برشها در چه مواضعی از مصراع ها یا سطرهای شعر رخ می دهد. نتیجه کار گویای آن است که برشهای درون مصراعی را در سه گروه می توان جای داد: 1- برش بین اجزا و واحدهای تصویری برای دیداری کردن تصویرهای شاعرانه. 2- برش بین اجزا و واحدهای زبانی به منظور تکیه و تاکید بر آنها. 3- برش بین اجزا و واحدهای موسیقیایی برای برجسته سازی هماهنگی های آوایی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان