درخت حوزه‌های تخصصی

زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
۲۰۲.

حاجی بابا و میرزا ابوالحسن خان- یک معما

۲۰۴.

شرح نولکشور بر دیوان حافظ و دریافت های هرمنوتیکی شارحان آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزل نولکشور پیامبراکرم(ص) شارحان هندی شارحان ایرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها شبه قاره هند
تعداد بازدید : ۱۲۶۵ تعداد دانلود : ۹۸۸
یکی از تفسیر هایی که در شبه قاره بر دیوان حافظ نوشته شده، شرح چاپ سنگی""نولکشور"" است، که توسط منشی نولکشور درسال (1289ق)فراهم آمده است. این شرح، گزیده ای از تاویل و تفسیر چند تن ازشارحان هندی می باشد که در حاشیه ی صفحات دیوان نوشته شده است. این شارحان مطابق ذوق و افق معرفتی خود، غزل ها را با تعابیر عرفانی تأویل کرده اند و شش غزل را درارتباط با نعت پیامبر اکرم (ص) دانسته اند. در این نوشتار سعی شده است شرح شش غزل مورد نظر با شرح های ایرانی از نظر برون متنی، بینامتنی و درون متنی مقایسه شود. قابل ذکر است که دوغزل از شش غزل شرح نولکشور درشرح های ایرانی وجود ندارد. نتیجه کلی تحقیق نشان می دهد که از میان چهار غزل مشترک درهمه ی شرح ها، تنها غزل اول آن از نظر بعضی از شارحان ایرانی درمدح پیامبر سروده شده است در حالی که شارحان هندی هر شش غزل را در ستایش آن حضرت دانسته اند و این امر نشان دهنده ی اختلاف زبانی، فرهنگی، معرفتی و شرایط متفاوت زیستی شارحان ایرانی و هندی است .
۲۰۸.

گزارش تحقیقی: پا به پای صادق هدایت در هند

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها شبه قاره هند
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
تعداد بازدید : ۱۲۶۲ تعداد دانلود : ۷۴۷
صادق هدایت در ماه سپتامبر1937م از هندوستان به تهران برگشت اما برای ما معلوم نیست که در کدام ماه سال 1936م به هند آمد و چند ماه یا چند سال در هند زندگی کرد. صادق هدایت وقتی در هند بود به چند شهر مانند بانگلور، حیدرآباد، میسور و غیره سفر کرد و هر جایی که رفت تاثیری از آن گرفت و در داستانهای خود منعکس کرد. صادق هدایت اگر چه شیوه ای نو در داستان های خود و ادبیات هند و ایران ایجاد کرد ولی متأسفانه کسی به زندگی هدایت در هند نگاهی نکرد و رد پای هدایت در این سرزمین با گذشت زمان گم شد.دکتر سید اختر حسین استاد زبان و ادبیات فارسی و هدایت شناس در هند در مقاله ای به نام هندوستان در آئینه بوف کور اظهار نظر کردند که فارسی دانان هند باید در برابر التفات هدایت به هند، با نوشتن تاریخچه مفصل اقامت او در این کشور، دین خود را به او ادا کنند. به این سبب، نگارنده، که دانشجوی دکتر سید اختر حسین هستم تصمیم گرفتم با سفری پژوهشی و تحقیقی به شهر بمبئی و شهرهای دیگر، به جستجوی رد پای هدایت بپردازم. در این نوشتار بر اساس یادداشتها، نامه ها و داستانهای هدایت اماکن هند را که هدایت از آنها نام برده در یک جستجوی چند ماهه بازشناسی و معرفی کرده ایم. اماکنی مانند پانسیون سامر کویین در شهر بمبئی که هدایت در آن زندگی می کرده، سفرهایش به بنگلور و حیدرآباد، معابد و اماکن تاریخی، میزبانها و دوستان هدایت در هند همه به کمک تصویر معرفی شده اند.
۲۱۰.

بررسی گرایش های نوظهور در رمان نویسی افغانستان (بعد از کودتای 7ثور 1357 ه .. ش. تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پست مدرنیسم مدرنیسم جریان شناسی رمان نویسی افغانستان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها افغانستان و تاجیکستان
تعداد بازدید : ۱۲۵۹ تعداد دانلود : ۶۸۸
با نگاهی به رمان نویسی افغانستان و فراز و فرودهای آن، واقعیت هایی از تحولات فکری و ادبی این جامعه بر مخاطب آشکار می شود که نیازمند پژوهش های درازدامن است. یکی از این واقعیت ها رویکردهای مدرنیستی و پست مدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان است که جامعه رمان نویسان آن کشور را به جامعه داستان نویسی معاصر پیوند زده است و جنبه های زندگی انسان افغان، به ویژه خیل روشنفکران افغان را به تصویر می کشد. این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است با واکاوی رمان های معاصر افغانستان بعد از وقوع کودتای 7ثور 1357ه‍. ش. تا به امروز گرایش های مهم مدرنیستی و پست مدرنیستی رمان نویسان افغانستان را انعکاس دهد. از این تحقیق برمی آید که گرچه نمی توان از نهادینه شدن مکتب رمان نویسی مدرنیستی و پسامدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان سخن گفت، رشد فزاینده عناصر و مؤلفه هایی نظیر بحران هویت شخصیت های داستانی، پیامدهای جنگ و مهاجرت برای زنان و مردان افغان، تلاش برای واسازی تقابل مرد/زن در نظام نوشتاری مردسالار افغانستان، بازنمایی تقابل پرتنش میان سنت گرایی با تجددطلبی و... از پیدایش جریان های ادبی جدید در ادبیات داستانی افغانستان حکایت می کند؛ جریان هایی شبه مدرنیستی و گاه شبه پسامدرن که اغلب روشنفکران مهاجر به تبعیت و تقلید از تکنیک های داستان نویسی غرب در پیش گرفته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان