مقالةحاضر به نقد و تحلیل عناصر داستان در گزیده ای از داستان های کودکان اختصاص یافته است. در این مقاله، پس از مقدمه که اشاره ای به ادبیات و داستان های کودکان است، مهم ترین عناصرداستان: پی رنگ، شخصیت، درون مایه، زاویة دید، فضا و صحنه، در بیست داستان از داستان های کودکان بررسی شده است. این داستان ها دارای پی رنگی ساده اند؛ به جز یک داستان که پی رنگ آن از دو پی رفت تشکیل شده، پی رنگ همة داستان ها دارای یک پی رفت است. شخصیت های این داستان ها، یک بعدی، تمثیلی و در بیشتر موارد ایستا هستند. درون مایة داستان ها بیشتر مسائل تربیتی و اخلاقی است. نویسندگان با ارائة آمیزه ای از واژه و تصویر در داستان ها صحنه سازی کرده اند. تمامی داستان ها از زاویة دید دانای کل روایت شده اند و فضای آنها آرام و عادی است و همه پایانی خوش دارند.
در ادبیات معاصر ایران نام ملک الشعرای بهار همواره یادآور مبارزه های سیاسی و انتقادهای اجتماعی است. او با شعر استوار خود در دوران استبداد به نبرد با پلیدی ها رفت و در این راه به همراه مبارزان دیگر، آزار فراوان دید. از همین روی شناساندن این شاعر بزرگ به نسل های بعد از او نوعی وظیفه اجتماعی به شمار می رود. یکی از زمینه های مناسب نکوداشت بهار انتخاب اشعار و آثار او در کتاب های درسی و معرفی زمانه او در این کتاب ها به دانش آموزان است.در کتاب فارسی دوم راهنمایی و دوره پیش دانشگاهی بخش هایی از قصیده دماوندیه بهار انتخاب شده و به عنوان نمونه ای از شعر سیاسی و اجتماعی دوران حیات شاعر به دانش آموزان تدریس می شود. در انتخاب این قصیده اشکالات و سهوهایی وجود دارد که نمی توان آنها را سرسری گرفت و از کنارشان گذشت. خصوصا این که تبدیل یک اسم به ضمیر بدون استناد به دیوان های پیراسته باعث سردرگمی دبیران و دانش آموزان شده و معلوم نیست که بر اساس این تصرف، معنا و مفهوم بیت بهار چیست. در این تحقیق ضمن مروری بر شعر بهار و توجه به شهرآشوب سرایی او و نیز دقت در بیزاری خاصی که او از پایتخت و برخی اهالی آن داشته، بر تصحیح سهوهای مندرج در کتاب درسی دوره پیش دانشگاهی اشاره شده و موضوع، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.