فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۴۵۷ مورد.
۳۶۲.

تحلیل بیتی از رستم و سهراب بر مبنای روایت نقّالان و شاهنامة کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رستم سهراب فردوسی روایت نقالان شاهنامة کردی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نقالی
تعداد بازدید : ۱۷۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۷۵
داستان «رستم و سهراب» فردوسی یکی از مشهورترین داستان های حماسی جهان است. این داستان با همة زیبایی و ارزش هنری و ادبی، از سهوهای هنری و داستانی برکنار نمانده است. این سهوها خواه از منابع فردوسی، خود فردوسی یا نساخان شاهنامهبوده باشد، تفاوتی ندارد. در این مقاله مشخصاً به نحوة پرسش سهراب از مادرش تهمینه، دربارة اصل و نسب خود، پرداخته شده است. سهراب بدون مقدّمه و درنهایت خشم، نام پدرش را  از مادر می پرسد و با بی شرمی او را به قتل تهدید می کند. در نسخ مختلف شاهنامهجواب قانع کننده ای برای این پرسش نیامده است. امّا در روایت نقّالان و شاهنامةکُردی به بایستگی، دلیل اصلی این سؤال مطرح شده است. زور و توانایی فوق العادة سهراب در بین هم سالان، باعث می شود که هم بستری یک شبه و نامرسوم رستم و تهمینه را بهانه کنند و او را مولودی نامشروع بخوانند، سهراب از این انتساب به خشم می آید و با عصبانیّت و تهدید، راز تولّد خود را از مادر جویا می شود.
۳۶۶.

آیا ضحّاک شاهنامه را می توان مادینه پنداشت؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقیمی ضحّاک آز مادینه مانوی مردیانگ ارنواز ناگی تیامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۴۴
اگرچه ضحّاک در شاهنامه «نراژدها» خوانده می شود، او را بنا بر گواهی هایی می توان مؤنث پنداشت که آن عبارت است از: 1- همان گ ونه که در کیش مانی، دیوِ بی شرمِ آز جنسیتِ زنانه دارد، ضحّاک نیز که نماد آز در شاهنامه است، ممکن است مادینه باشد. در شاهنامه، ابلیس در برابر خدماتش به ضحّاک، جایی از تن او را می بوسد که محارم اجازه بوسیدن دارند. این نشانی است بر جنسیتِ غیر متعارفِ ضحّاک؛ 2- ضحّاک شاهنامه و مُردیانگِ مادینه مانوی هر دو ابزارِ دستِ اهریمن هستند و می خواهند جهان را از مردم تهی کنند. این کارویژه همسان، جنسیتِ مادینه ضحّاک را تداعی می کند؛ 3- ضحّاک پس از سالیان زندگی با ارن واز و شهرناز، صاحب فرزند نمی شود که این نکته ناتوانی او را در مردانگی می رساند؛ 4- پژوهندگانی معتقدند واژه ارن واز در یشت های اوستا که واژه ای مؤنث است، صفت اژدهاکه بوده است که از او جدا شده و در شکل زنی به نام ارنواز در متن ها آشکار شده است؛ 5- پژوهنده ای دیگر اژی را با همتای بودایی آن، ناگی، سنجیده است؛ موجودی ک ه از دوشِ او مار روییده و مؤنث است؛ 6- اژی دهاکه اوستا از آب برآمده است و ازدهاک در بندهش در سپیدرودِ آذربایجان، مُرادِ خود را از اهریمن و دیوان می جوید. او در شاهنامه نظم کیهانی را برمی آشوبد و طبقات اجتماعی را بر هم می زند. همین ویژگی ها درباره تیامتِ میان رودی نیز دیده می شود که این همانندی ها می تواند ما را بر آن دارد، ضحّاک چون تیامت مادینه است؛ 7- در برخی متن های دوره اسلامی، رفتارِ ضحّاک، به کردار زنان تشبیه شده است.
۳۶۸.

شاهنامه فردوسی به تصحیح ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۶ تعداد دانلود : ۸۲۵
شاهنامه فردوسی [افست چاپ 1276 ق بمبیی] به تصحیح ملک الشعرای بهار، به کوشش علی میرانصاری، تهران، انتشارات اشتاد، 1380 ش، قطع رحلی. یکی از چاپ های قدیمی شاهنامه فردوسی همان است که به اهتمام و خط محمدابراهیم شیرازی، فرزند محمدحسین خان اولیا سمیع شیرازی، به سال 1276 در بمبیی به خط نستعلیق و قطع رحلی به وجهی زیبا و شایسته انتشار یافته است. این چاپ در چهار جلد همراه با تصاویر، به انضمام ملحقات و فرهنگ واژه ها، کلا در یک جلد، همراه با تصاویربه طبع رسیده است و همه صفحات متن مجدول است. ممکن است پردازندگان چاپ مشهور امیربهادر در ایران به آن نظر داشته و از آن به نوعی الگوبرداری کرده اند. صفحه شمار هر جلد مستقل است. به پایان هر جلد، بخشی، تحت عنوان «فرهنگ الفاظ نادره و اصطلاحات غریبه»، در چندین صفحه افزوده شده است. نسخه ای از این چاپ در تملک روان شاد محمدتقی ملک الشعرا بهار (وفات: اردیبهشت 1330) بوده و او، با آن انسی تام داشته و شاید آن را مصحح ترین چاپ شاهنامه در آن عصر می دانسته است. پس از آن که در اوسط دوران رضاشاه، بهار گرفتار زندان و تبعید شد، یگانه مونسش، در ایام گرفتاری و تنهایی، همین شاهنامه بود. وی، در این فرصت مغتنم، بارها به دقت آن را مطالعه کرد. هر وقت نکته ای به نظرش می رسید در حاشیه، به خط خود می نوشت. این یادداشت ها به خطی واضح و گاه زیبا و خوش نوشته شده، و در مواردی، تاریخ و امضای بهار ذیل آنها آمده است. از ملاحظه اجمالی تاریخ این حواشی چنین برمی آید که شاعر بعضی از آنها را در زندان شهربانی یا روزگار تبعید در شهر اصفهان نوشته است...
۳۷۰.

آیین تشرّف زال، فریدون و کیخسرو؛ آیین رازآموزی جادوگران و داروگران(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۷۱.

هویت و غیریت در زمان شکل گیری کشور ایران از منظر شاهنامه: دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران
  3. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
  4. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی روابط خارجی ایران روابط خارجی ایران قبل از اسلام
تعداد بازدید : ۱۶۸۸ تعداد دانلود : ۹۶۲
هم اکنون، با گذار از حاکمیت روش های کمّی و اثبات گرایانه در حوزه علوم اجتماعی، و اطلاع از تأثیرگذاری جدی عامل مغفول فرهنگ در این حوزه، توجه به تعامل فرهنگ و هویت، و روابط خارجی به جدی ترین مباحث رشته روابط بین الملل تبدیل شده است. پذیرش تأثیرگذاری فرهنگ در سیاست خارجی به معنای قبول تنوعات در آن است. در این مقاله از منظری ایرانی و با روش تاریخی و دیدگاه تحلیلی به متون کهن پارسی، در اینجا مشخصاً شاهنامه فردوسی، به برخی از ابعاد تأثیرگذاری این عامل بر روابط خارجی پرداخته شده است. چگونه «خود» و «دیگری» در شاهنامه بازنمایی شده اند؟ آیا تمایز آشکاری میان ایرانی و غیرایرانی در ذهنیت فردوسی وجود دارد؟ کدام دیدگاه فرهنگی می تواند با دیدگاه فردوسی مطابقت داشته باشد؟ انعکاس این نگرش در روابط خارجی چیست؟ در این مقاله ادعا شده است که فردوسی با نگاهی خاص فرهنگی به مقوله روابط خارجی می نگریست که آن را «دیدگاه انسان باورانه ایرانی در سیاست خارجی» می نامیم. دیدگاهی که ضمن تأکید بر هویت ممدوح ایرانی، اصالت را بر گسترش اخلاق و ارزش های انسانی می گذارد و در دام تعصبات قومی نمی افتد.
۳۷۳.

فرجام زال

کلید واژه ها: شاهنامه حماسه زال تاریخ اساطیری ایران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۱۶۸۴ تعداد دانلود : ۲۱۱۰
زال در مقایسه با دیگر چهره های پهلوان منظومه های حماسی ملی، شخصیتی متفاوت و در دوره های مختلف اساطیری، حماسی و تاریخی حضور دارد. پایان زندگی تمامی قهرمانان در حماسه ملی به نحوی بر ما آشکار است ولی دستانِ سام از آن پهلوانانی است که پایان او، چون تولدش، استثنایی است. اگر چه فرجامش در متون تاریخی آشکار است ولی در منظومه های حماسی در هاله ای از ابهام فرو رفته و بر ما ناپیداست. در این نوشتار به بررسی این موضوع می پردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان