شیخ محمد علی موذن سبزواری خراسانی از شعرای عهد صفویه و از مشایخ بزرگ سلسله ذهبیه، معروف به ذهبیه کبرویه، است. وی در عهد سلطنت شاه عباس دوم صفوی (1077-1052) می زیست و در عصر خود از اکابر فضلا و عرفا بود. موذن، به روایت قصص الخاقانی، از اهالی مشهد و پدرش در آستان مقدس امام رضا علیه السلام مشغول خدمت بود. وی ابتدا نزد میرمحمد زمان، مشهور به مجتهد، به کسب علوم دینی پرداخت. سپس به خدمت درویش حاتم زراوندی خراسانی، از درویشان خردمند آن دیار و از بزرگان طریقت ذهبیه، روی آورد، و پس از رحلت او، خلافتش را بر عهده گرفت و به تاسیس خانقاه و ارشاد مریدان همت گماشت. در سال 1062، با جمع کثیری از مشهد مقدس و سایر شهرهای خراسان برای ادای فریضه حج عازم مکه معظمه شد. پس از مدت ها اقامت در مشهد، بار دیگر در سال 1065، با جمع کثیری از فقرا، به زیارت خانه خدا شتافت. پس از بازگشت از سفر حج، مدتی معتکف خانقاه تصوف بود. سپس، در سال 1076، عازم اصفهان گردید و در آنجا انزوا گزید و به مطالعه کتب احادیث مشغول شد. (شاملو، ج 2، ص (185-184
تاریخ بشریدر تداوم خود شاهد ظهور مردان و زنانیبزرگ بوده که رنج ها و آرزوهایبشر را درصفحات تاریک و روشن آن به نمایش گذاشته است. به همان اندازه که اینان با شجاعت در مقابل سنت هایکهنه و ارتجاعیجامعه خود ایستاده و در برابر ستم گران قد علم کرده اند، سودپرستان عافیت طلب تلاش کرده اند تا آتش فروزان آن ها را خاموش ساخته، شخصیت آنان را وارونه جلوه دهند. بسا انسان هاییبزرگ که تاریخ چهره آنان را منفور ساخته، و بسا انسان هاییناپاک و ستم گر که از آنان به نیکییاد نموده است.یکیاز این مردان بزرگ، ابونواس، شاعر بزرگ ایرانیاست که در عصر عباسی، درقرن دوم هجریمیزیست. او با نبوغ فراوان خود توانست آرا و اندیشه هایمترقیخود را در قالب شعر خمریعرضه کند و برسنت هایقدیمیو ناروا بشورد. او دراین راه تهمت ها، بسیار شنید و زندان ها، بسیار کشید. مقاله حاضر برآن است که با مطالعه مجدد و باز خوانیزندگیشخصیو شخصیت علمیو ادبیابونواس، با استفاده از مراجع و مصادر مهم تاریخی، شخصیت حقیقیو واقعیاو را نمایان ساخته، هاله هایابهام را از زندگیاو بزداید و راه را برایدرک و فهم خمریات او، که از مهم ترین و جاودانه ترین اشعار عربیاست، هم وار سازد.