این مقاله درباره یکى از سخن سرایان سده سو م هجرى قمرى نوشته شده است. نام وى على بن عباس بن گریگوریوس مشهور به ابن الرومى مى باشد. در این نوشتار به مسأله بیمارى روانى ابن الرومى پرداخته شده است. همچنین به تناسب بحث به هجا و رثاى شاعر اشاره رفته، و به پار ه ا ى از ابهامات در این رابطه پاسخ داده شده است. در این مقاله دیدگاههاى برخى از ناقدان بزرگ قدیم و جدید نیز مورد ارزیابى قرارگرفته است. در پایان به این نتیجه خواهیم رسیدکه واقعیت و مجموعه قراین بدست آمده نشان مى دهد که ابن الرومى از شخصیتی متوازن و متعادل، بلکه در حد نبوغ برخودار بود.
آشنایى با متون نظم و نثرکهن زبان فارسى وکشف رمزها و اشارات و اصطلاحات و اندیشه هاى موجود در زبان و بیان شاعران و نویسندگان کهن، حلقه پیوندگذشته و حال قوم ایرانى است و موجب غنا، تحول، تنوع و پویایى ادب فارسى در مقطع کنونى اسث، در راستاى همین اندیشه ابیاتى از حدیقه الحقیقه سنا یى مورد بررسى قرارگرفته است. شاعرى که آثارش آینه آغاز و انجام رگه هاى خاص تفکر فرهنگى و اجتماعى و اخلاقى و به تعبیرى مجمع اضداد در جامعه ما بوده است. و خصوصآ حدیقه، که خود سرآغازى مهم در شعر فارسى محسوب مى شود. تأثیر پذیرى بسیار این شاعر گران مایه از قرآن کریم، احادیث، روایات، تاریخ، اشعار و امثال شاعران عرب، به کارگیرى علوم، همراه با قدرت خلق معانى و تعابیر و امثال، ریزنگرى ها و چابک دستى هاى شاعرانه، همراه با عذوبت کلام- هرچندگروهى نپسندند- و ایجاز، هم برگیرایى کلام مى افزاید و هم دریافت کنه معانى را دشوار مى نمایاند و بدین سب شعر سنایى را نیازمند شرح و بررسى مى سازد.
مصطفى وهبى التل ملقب به عرار (899 ا- 1949 م) بزرگترین شاعر و پرآوزه ترین ادیب، روشنفکر و فرهیختة اردن است. او از دیر باز به ادبیات فارسى و به ویژه رباعیات خیام روى آورد و از این رهگذر بودکه با زبان شیرین فارسى آشنا شد و حتى توانست گزیده اى از رباعیات خیام را به گونه اى مطلوب به زبان عربى برگرداند. این ترجمه، نخستین برگردان از زبان فارسى به عربى است. تلاش هاى شاعر بزرگ اردن در گسترش ادبیات فارسى منحصر به ترجمه رباعیات خیام نیست، بلکه او به بررسى شخصیت، فلسفه، آثار خیام و..... نیز مى پردازد. و چندین مقاله در این زمینه نوشته که در آنها به مولانا، سعدى و حافظ نیز اشاره شده است. بدون شک خدمات او در جهت گسترش ادبیات فارسى انکارناپذیر است، و بدون افراط و تفریط این تلاش ها نقطه عطف تاریخى در نمایاندن توجه مردم اردن به ادبیات فارسى است. مراد نگارنده از این مقاله این است که این کوشش ها را مورد بحث و بررسى قرار دهد تا هر چه بهتر و بیشتر مورد استفاده علاقه مندان قرار بگیرد.