"در این نوشته تلاش شده است تا گوشههایى از زندگى و شخصیت ادبى سید صدر الدین ابو الحسن على بن ناصر حسینى، نویسنده زبده التواریخ شناسایى شود.اطّلاعات به دست آمده از منابعى که مىتوانست به این جستجو کمک نماید گویاى آن است که وى یکى از اعمال دولت خوارزمشاهیان بوده و شغل استیفاى(اخذ مالیات)نیشابور را به عهده داشته، اما سرانجام از کار دیوانى کناره گرفته و به تألیف آثار خود پرداخته است.از جمله تألیفات وى کتاب«زبدة التواریخ»و«شرح اعلام نهج البلاغه»را مىتوان نام برد.کتاب دیگرى نیز به نام«تاریخ اسکندر»دارد که وقایع و رویدادهاى زمان سلطان محمد خوارزمشاه، ملقب به«اسکندر ثانى»را در آن بیان کرده است و فعلا اثرى از آن در دست نیست.
"
مقاله حاضر ‘ حاوی تبیین احوال ‘ آثار و افکار فرخی شاعر برجسته معاصر ایرانی است . قهرمانی که کوشش و جانبازی او در راه آزادی بر اهل نظر و نسل اندیشمند پژوهشگر بافراست ‘ پوشیده نیست . و باید انتظار داشت نام او به عنوان یک آزاداندیش حق طلب ‘ یک شاعر میهن دوست ترقیخواه و پاسدار حقوق انسانها ‘ جاودانه در تاریخ ایران به نیکی به جا ماند و قلبهای گرم و پاک میهن دوستان آزاده را حرارت وحدت و تحرک بخشد و بخصوص مساعی جمیل او در جهت تحکیم روحیه آزادیخواهی و زیستن آزادمنشانه ‘ منشأ اثرات خیر و مثمر ثمرات جدی باشد . بررسی مجموعه آثار فکری و دیدگاه این شاعر آزاده و پیشاهنگ نهضت روزنامه نگاری ‘ مبین این است که او از چندین زاویه به تحلیل مسائل اجتماعی ‘ سیاسی ‘ فرهنگی و تربیتی پرداخته است که بواقع پیامهای او به شمار می روند و مصداقی در وضعیت اجتماعی دوره او دارد و می تواند وضعیت جامعه معاصر او را ترسیم کند .
نزهت الاخبار (تاریخ و جغرافیای فارس)، میرزا جعفرخان حقایق نگار خورموجی، تصحیح و تحقیق سیدعلی آل داود، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تابستان 1380، 851 صفحه، فهرست.
خطه فارس بخشی از ایران زمین است که سرنوشت عمده تاریخ این کشور در آن جا رقم خورده است. این اقلیم، پیش از آن که مثله شود و به صورت تکه پاره های امروزی درآید، پهنه ای وسیع، میان کرمان و اصفهان و خوزستان و دریای فارس، را در برمی گرفته است. پس بی دلیل نیست که تاریخ و جغرافیای کامل آن، در قرن سیزدهم هجری، به دست کسی نوشته شده باشد که زاده خورموج از توابع استان بوشهر امروزه بوده است.
حاجی میرزامحمدجعفرخان حسینی خورموجی دشتستانی، ملقب به حقایق نگار، در سال 1225 در خورموج دیده به جهان گشود. پدر و اجدادش از خوانین محل و دارای مناصب ضابطی و کلانتری بودند و جد چهارمش ریاست تمام دشتی و دشتستان را داشته است. خود میرزاجعفر هم، پس از مرگ پدر، عهده دار ضابطی و کلانتری خورموج شد؛ اما، بر اثر تاخت و تازهای محلی، ناگزیر به فرار و ترک آن جا گردید و در سال 1260 به شیراز رفت و، در پرتو سوادی که داشت، به مشاغل حکومتی گمارده شد و مناصبی یافت. وی، در این دوران، هم چنان به تحصیل و مطالعه ادامه داد و کتابی به نام آثار جعفری تالیف کرد که در سال 1276 به چاپ رسید. او، در همان سال، به تهران رفت و نسخه ای از این اثر را به نظر ناصرالدین شاه رساند که پسند افتاد و ناصرالدین شاه او را مامور نگارش تاریخ قاجار و وقایع آن عصر به دور از تکلف و تملق کرد. میرزاجعفر این تاریخ را با نام حقایق الاخبار تالیف کرد و، چون اثر او مورد توجه قرار گرفت، به لقب حقایق نگار ملقب شد. متاسفانه، بر اثر خرده گیری حسودان در مورد قتل امیرکبیر، شاه دستور توقیف و نابودی کتاب را داد. اما نسخه هایی از آن جان به در برد که، چند سال پیش، چاپ و منتشر شد...