فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۵۷۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی دیوان حجیم صائب تبریزی، این ادعا را اثبات می کند که او در یادکرد از دیوجانس یونانی و زهد و گوشه نشینی او، مانند دیگر شخصیت های موجود در دیوانش، نگاهی دوگانه دارد. او در بیان، تایید و تاکید مفاهیم و مضمون های اخلاقی و تعلیمی خود، بیش از هر چیزی از شخصیت های موجود در منابع شعری پیش از خود بهره می برد اما گاهی در بیان ارزش مضامین والای اخلاقی و تعلیمی، حتی پختگی و سختگی این شخصیت ها نیز چندان طبع اندرزگو و مضمون پرداز صائب را راضی نمی کند؛ پس، او در نگاهی تازه با کنار زدن مقام این شخصیت ها و برخلاف آن چه خود نیز از آن ها به کار می گیرد، بر ارزش مضامین مورد نظر خود تاکید می ورزد. در این مجال به بررسی این نوع کاربرد و تمثیل های دوگانه و تعلیمی صائب در مورد زهدورزی فلاطون خم نشین می پردازیم.
درنگی بر معنی سر سفره در مصرع چون سر سفره رخ او توی توی
حوزه های تخصصی:
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان «تعلیقات» یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دوره معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیله نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند.
آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیه شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیه ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است.
باید گفت بی شک، مثنوی معنوی نیز از جمله کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازنده ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خواننده امروزی قابل دریافت نیست.
ترکیب «سرِ سفره» یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع «چون سر سفره رخ او توی توی...» دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسنده این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است.
نویسنده با تبیین معانی گونه گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکته انگشت نهاده و یاد کرده ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس «خالِف تعرَف» است. نامه دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمه مقاله است.
تجلی از نظر علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۵
حوزه های تخصصی:
اگرچه واژة «تجلی» به معنی «آشکارشدن» و «آشکارکردن» آمده است، این واژه که در قرآن نیز در داستان حضرت موسی(ع) در طور بهکار رفته، درواقع غلبة نور حق برحضرت موسی(ع) بوده و در عرفان با مفاهیم وسیع بهکار گرفته شده است. هجویری تأثیر انوار حق به حکم اقبال بر دل مقبلان را تجلی، و کاشانی آن را دو نوع میداند: تجلی اوّل یعنی تجلی ذات حق به ذات خود و تجلی دوّم یعنی تجلی ذات حق به اعیان ممکنات که مرتبة تعین اوّل به صفت عالمیت و قابلیت اشیا را درنظر میآورد، که مَظْهَرْ و مُظْهِرْ ذات حق اند. شیخ علاءالدوله سمنانی تجلی را در چهار اسم که مظهر حق هستند، بیان میکند: تجلی آثاری حق را «رب»، تجلی افعالی حق را «رحیم»، تجلی صفاتی حق را «رحمان» و تجلی ذاتی حق را «الله» میداند و برای هریک از این اسما مراتب ویژه قائل و آنچه بیشتر مورد توجه او است، تجلی «رحمانی» است که در عالم کون مظهریت آن بیش از دیگر تجلیها است. چون تجلی بدون آینه مفهومی ندارد، عارفان دل انسان کامل را آینه درنظر آورده اند؛ زیرا انسان کامل، مظهر جامع ذات و صفات و اسمای حق است. دربارة تجلّی اگرچه بسیاری از شاعران عارف سخن گفته اند، توان گفت که زیباترین و دل انگیزترین آنها را در غزلی از حافظ میتوان دید: در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زدبررسی تجلی از دیدگاه حافظ، مقاله ای دیگر میخواهد و تنها در این مورد به یک غزل از حافظ اشاره رفته است
پیر سیاست
فلسفه فرحی و خوشدلی در غزل سعدی
حوزه های تخصصی:
نویسنده ضمن برسی مبانی خوش دلی و شادخواری در شعر فارسی، سعدی را از جمله شاعرانی می داند که از خوشی های روزگار سخن به میان آورده است. شاعر، جهان را خواستنی و دلخواه یافته و در هر لحظه آن خرّمی و نشاط را تجربه کرده است. اشعار وی که در برگیرندة مفاهیم خوش دلی است دارای نشانه هایی در این باب اند. اوزان موسیقی شعر او، شوخی و زیرکی او در اشعار، به کار بردن واژگان طرب افزای هم چون بهشت و فردوس، عود، شیرین و شهد، خوبرویان و پریرویان و... از این دست نشانه ها هستند.
کامل التعبیرحبیش تفلیسی و واژه های نادر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نویسندگان سده ششم ه.ق، حبیش بن ابراهیم تفلیسی است که آثار متعددی از وی به زبانهای تازی و فارسی به جا مانده است. آثار حبیش، که از جمله مشهورترین آنها کامل التعبیر است از حیث اشتمال بر واژه های فارسی، حائز کمال اهمیت است.
در این نوشتار ابتدا به معرفی مختصر کامل التعبیر و بررسی سبک آن بر اساس نسخه خطی قابل اعتماد کتابخانه چلبی عبداله (مکتوب سال 772) پرداخته می شود. بر اساس گفته حبیش در این کتاب برای نخستین بار، یکی از آثار ناشناخته وی به نام «ثمارالمسائل» معرفی می گردد. پس از آن، پاره ای از واژه ها یا ترکیبات نادر کامل التعبیر مانند «افسرد»، «مشتن» و «ظاهره خواندن»، که در لغت نامه های فارسی مضبوط نیست و یا برای آنها شاهد و مثالی نقل نشده است، بررسی می شود.
بازگشت شاهنامه شاه طهماسبی
منبع:
کلک مرداد ۱۳۷۳ شماره ۵۳
حوزه های تخصصی:
تحلیل از داستان شیخ صنعان (منطق الطیر عطار)
حوزه های تخصصی:
تحلیلی انتقادی از مسألة جنسیت و زنانگی در تفکّر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان منابع تصوف، آثار ابن عربی حاکی از نگاهی متعالی و مثبت به مسئلة زنانگی است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد در پس نگاه استعلایی او به زن، تقابل های دوگانه ای که از نظرگاه هلن سیکسو، مبنای برخوردهای متفاوت با زن و مرد قرار گرفته و در نهایت به شکل گیری نگاهی مردسالار می انجامد، خودنمایی می کند. در بخش نخست مقاله، مبانی هستی شناسانه ای که بر نحوه برخورد ابن عربی با مسئله زنانگی مؤثّرند مطرح شده و در بخش های بعدی، نظرگاه های منفی و مثبت او به زن که نمایانگر تفکر او درباره مشخّصه های جنسیتی است مورد تحلیل قرار می گیرد. در خلال چنین تحلیلی، دگردیسی عناصر مردسالارانه به مفاهیم متافیزیکی در تفکر ابن عربی نشان داده می شود.
نقد زیبایی شناسی غزل های سیف فرغانی
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی سخن پارسی تحلیل شعر فارسی از دیدگاه بدیعی و بیانی و بهطورکلی از دیدگاه بلاغی است؛ آنگاه که به تحلیل شعر از دیدگاه بیانی می پردازیم ، تشبیه ها، استعاره ها، کنایه ها، مجازها و نمادهای آن را باز می نماییم یا هنگامی که از زاویه دانش معانی از غرض ثانوی سخن شاعرانه سخن می گوییم یا حتی وزن عروضی بیتی را باز می نماییم ، همه تحلیل های زیباییشناختی سخن پارسی است.
سیف فرغانی از شاعران برجسته فارسی است که قرارگرفتنش در کنار سعدی در یک قرن، و همچنین به دلیل مهاجرتش به منطقه آسیای صغیر باوجود لطافت طبع و غزل های بسیار دلنشینش آن طور که باید شناخته نشده است؛ این پژوهش سعی دارد زیبایی های کلام سیف فرغانی را بشناساند؛ از اینرو، پژوهش حاضر به زیبایی شناسی ساختاری در اشعار سیف فرغانی می پردازد و صنایع بدیعی و آرایه های ادبی و هم چنین ظرافت های زبانی غزل های سیف فرغانی را شرح داده، به تأثیرپذیری های این شاعر لطیف طبع قرن هفتم هجری، از سعدی استاد بزرگ سخن نیز می پردازد.
داستان دقوقی از منظر ادبیات شگرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات وهمناک یکی از انواع ادبی است که اگر در آثار ادبی فارسی، جستجو شود، نمونه هایی عالی از این نوع ادبی و زیرشاخه های آن یافت می شود. از جمله ویژگی های بارز داستان های وهمناک، وجود رویداد هایی خارق العاده در آن هاست که خواننده در واقعی یا غیرواقعی بودن آن ها دچار تردید می شود. داستان دقوقی که در دفتر سوم مثنوی آمده، یکی از داستان-هایی است که بسیاری از مؤلفه های ادبیات وهمناک در آن وجود دارد. در پژوهش حاضر، این داستان، براساس نظریات فروید و تودوروف، بررسی شده و تشابه و تفاوت آن با نوع ادبی شگرف، نشان داده شده است. نتایج تحقیق، نشان می دهد که اغلب مشخصه های ادبیات شگرف، در داستان دقوقی دیده می شود و با توجه به نمودار تودوروف، می توان این داستان را یکی از نمونه های ادبیات «وهمناک/شگرف» یا «کرامات/شگرف» دانست. این نتیجه، گواه آن است که قرن ها پیش از اینکه نظریه پردازان غربی به تدوین نوع ادبی شگرف بپردازند، مولانا با نبوغ سرشار خود، چنین مؤلفه هایی را در داستان سرایی به کار برده است. در داستان دقوقی، عناصری همچون زاویه دید، کانونی شدگی، تداعی معانی، چند صدایی، صحنه، درون مایه و تقابل، در ایجاد تردید –اصلی ترین مؤلفه ادبیات شگرف- نقش دارند.
کاربردهای پرسش در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیقه الحقیقه یکی از متون تعلیمی عرفان و تصوف به شمار می رود که گاه جنبه تعلیم در آن بر ذوق و خیال غلبه دارد و می توان آن را نوعی دایره المعارف عرفانی دانست. یکی از ابزارهای زبانی که خطیبان، شاعران و سخنوران در آثار تعلیمی برای تاثیرگذاری بیشتر سخن بر مخاطبان، از آن استفاده می کنند، به کار بردن جمله های پرسشی در کلام است. سنایی نیز در منظومه تعلیمی خود، حدیقه، از این ابزار بهره برده است. در این پژوهش از میان 11500 بیت حدیقه، حدود 20 درصد ابیات از نظر کاربرد جمله های پرسشی بررسی شد. بر اساس تحقیق پیش رو، از میان مقاصد متعدد و متنوعی که در کتب بلاغی درباره جمله های پرسشی نقل شده است، تنها سیزده مورد از آنها را در این گونه جمله ها در حدیقه می توان یافت. این مقاصد به ترتیب بیشترین کاربردشان در حدیقه عبارت است از: استفهام انکاری، تاکید و تقریر خبر، نهی، توبیخ و ملامت، منافات و استبعاد، تعجب و حیرت، بیان عجز و ناتوانی، ملال و خستگی ناشی از کثرت، تحقیر، امر به طریق غیرمستقیم، اظهار غم و اندوه، تعظیم، تمنا و آرزو. در نهایت این بررسی نشان می دهد طرح پرسش در زبان گفتار سنایی عادی و معمولی است و او تاکیدی بر طرح پرسش ندارد.