فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
برجستگی جنبه های هنری از ویژگی های بارز تاریخ وصاف و سایر متون مصنوع و فنی است. از میان ظرافت های هنری، ایهام جایگاهی ویژه در تاریخ وصاف دارد. در این مقاله در روشی توصیفی-تحلیلی، ایهام های موجود در جلدهای پنج گانه کتاب بررسی شده تا جایگاه ایهام، زمینه های ایهام پردازی و نقش ایهام در گره گشایی ابهام های این متن مصنوع روشن شود. پژوهش حاضر نشان می دهد که بهره گیری فراوان نویسنده از ایهام های لغوی و ایهام سازی با لغات و اصطلاحات علوم و دانش های مختلف، از تنوع زمینه های ایهام سازی و توانایی علمی گسترده او سرچشمه می گیرد و نویسنده در ایهام های کتاب، به سنت های ادبی و نوگرایی توجه ویژه ای دارد. از این رو می توان گفت تاریخ وصاف چکیده ای از ایهام های زبان فارسی و ظرفیت های ایهام سازی آن است و نقد و تحلیل ایهام های کتاب می تواند بخشی از پیچیدگی های آن را مرتفع سازد و راه را برای ورود به این متن مصنوع هموار کند.
ایهام تناسب های پنهان در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر پژوهشگرانی که دربارة حافظ و شیوة شعری او سخن گفته اند، ایهام و ایهام تناسب را خصیصة اصلی سبک وی دانسته اند. در شعر وی، کلمات در پیوند با یکدیگر و در شبکه ای از تناسبات قرار دارند. اکثر شارحان دیوان وی کوشیده اند تا جنبه هایی از این تناسبات و زیبایی ها را به نمایش بگذراند. با این حال، بسیاری از ایهام های وی از دید حافظ پژوهان پنهان مانده اند. در همین راستا، در این مقاله به بررسی برخی از ایهام تناسب های نهفته در شعر وی که اغلب از دید محقّقان پنهان مانده اند پرداخته ایم. بدین منظور، ابتدا سیر تحوّل ایهام و ایهام تناسب را به طور فشرده در کتب بلاغی فارسی بررسی کرده ایم و پس از آن، ابیات مورد نظر را که به نوعی ایهام تناسب یا دیگر انواع ایهام در آنها به کار رفته، مطرح ساخته ایم. در این بررسی، سعی بر آن بوده است که واژه های مورد نظر را در فرهنگ های معتبر پیگیری کنیم و پس از آن، با ذکر شواهدی از متون نظم و نثر، به تشریح آنها در بیت مورد نظر حافظ بپردازیم.
شیوه های تمایز شاعر از تخلّص (نشانه های ""تجرید"" در کاربرد تخلّص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخلّص، نام شعری شاعر است که در پایان غزل می آید. یکی از کارکردهای تخلّص، آن است که تخلّص، گویندهء شعر می شود. از زمان افلاطون تا کنون نظراتی ارائه شده مبنی بر اینکه شاعر، راوی ای دارد که شعر را بر زبان شاعر جاری می سازد این نکته در علم بلاغت، در ذیل گونه ای از صنعت تجرید مطرح شده است. نگارنده در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی نشانه هایی را بر شمرده است که نشان می دهد برخی از غزل سرایان از این نکته ی هنری و بلاغی آگاه بوده و از آن بهره برده اند. نشانه های تمایز شاعر از تخلّص، به دو دسته تقسیم می شود: نشانه های لفظی و نشانه های معنایی. در این تحقیق علاوه بر ذکر شیوه های تمایز شاعر از تخلّص یا نشانه های ""تجرید""، شخصیت تخلّص با توجه به تشبیهاتی که تخلّص در آن ""مشبه به"" قرار گرفته، توصیف و تحلیل شده است.
اعجاز ایجاز با حذف اجزای مختلف کلام در گلستان سعدی
حوزه های تخصصی:
سعدی یکی از بزرگ ترین شاعران و نویسندگان زبان فارسی و خالق چندین شاهکار ادبی ازجمله گلستان است؛ ازآنجاکه شاهکارهای ادبی در هر زبان برجستگی های متعددی دارد، تأمل در نثر گلستان ما را با ویژگی ""ایجاز""، به منزله یکی از ویژگی های برجسته کلام سعدی، مواجه می کند که نیازمند دقت و بررسی است. هدف این نوشتار بررسی میزان گرایش سعدی به ایجاز، نمود انواع ایجاز و بررسی عناصر دستوری بلاغی در نثر گلستان است. نویسندگان مقاله پس از تعریف، تقسیم بندی و مقایسه انواع ایجاز و ذکر پیشینه مختصری درباره آن، به تحلیل نمونه های ایجاز و دسته بندی انواع آن در گلستان پرداخته اند و در پایان به این نتیجه رسیده اند که پربسامدترین نوع ایجاز در گلستان ایجاز حذف است و با آنکه بسامد ایجاز قصر در گلستان نسبت به نوع نخست کمتر است، از تنوعی برخوردار است که می توان انواعی ازقبیل ایجاز دستوری و ایجاز معنوی برای آن قائل شد.
آیرونی در شطحیات بایزید بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیرونی یکی از صناعات ادبی است که در چارچوب سخنی متناقض نمود و ظهور پیدا می کند. آیرونی برای بیان معنایی برجسته و دلالت بر مدلولی خاص به کار می رود و در نتیجه موجب برجستگی بخشی از کلام می شود. این صنعت به طور نهانی در قالب طنز، کنایه، مدح و ذم، در راه بیان مضمون در گستره بلاغت سخن گام برمی دارد. این پژوهش درصدد است با روشی تحلیلی-توصیفی، جایگاه آیرونی را در شطحیات بجامانده از بایزید بسطامی تبیین کند. بایزید بسطامی، شطحیات بحث برانگیزی بنا بر عرفان و زهد آمیخته به عشق بیان کرده است. در این مقاله ابتدا مفهوم آیرونی، طنز و وجوه سوررئالیستی آن، مشخص شده، پس از آن شطحیات بنا بر چارچوب ساختاری خود بازنموده می شود. با تأمل در زبان شطحیات و قرینه های آن می توان دریافت که مقام معرفت با سوررئالیسم نیز در پیوند است. در پایان این جُستار، شطحیات متناقض نما و فراواقع، بر اساس صنعت آیرونی و در چارچوب مبانی تصوف و مقامات عرفانی مشخص و تبیین می شود.
بررسی شیوه ها و شگردهای بدرچاچی در ایهام سازی و اشارت پردازی...(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طعنه رندانه به حافظ شهر بررسی ایهام در تخلص شعری حافظ شیراز
حوزه های تخصصی:
ایهام و دوپهلو گویی ویژگی آشکار و شاید هویدا ترین صنعتی باشد که در سروده های خواجه شیراز به کار رفته است. وقتی این شگرد بلاغی و زیبایی شناختی با ویژگی اخلاقی، هنری و رمزی ممتازی به نام «رندانگی» همراه شود، فهم مقصود سخن خواجه، گونه گون، متناقض و گاه دیر یاب می شود.
یکی از این ایهام های رندانه در شعر خواجه شیراز ایهام در خود واژه «حافظ» است. نگارنده در جستار پیش رو نمونه هایی از ابیات پایانی غزل های خواجه را که در آن تخلصِ «حافظ» ذکر شده ارائه کرده است و با آوردن دلایلی بیان می کند که اگر در چنین نمونه هایی منظور از «حافظ» را، حافظِ قرآنِ شهر بدانیم، شاید به منظور شاعر نزدیک تر شده باشیم. مهم ترین دلایل نگارنده برای اثبات این امر، دگرسانی های برخی ابیات خواجه شیراز است؛ بدین معنی که کاتبان دیوان او گاه واژه های هم وزنِ «زاهد، واعظ و حافظ» را به جای یکدیگر به کار برده اند و گاه با توجه به حال وهوای کلی یک غزل، برداشت معنی حافظ قرآن یا حافظ حدیث شهر درست تر می نماید. بنابراین باید بر قاموس شخصیت های منفور دیوان خواجه، «حافظ» را نیز افزود و او را درکنار کسانی چون زاهد، واعظ، شیخ، فقیه، امام شهر، ملک الحاج، مفتی، قاضی، صوفی، یرغو و... قرار داد.
هنر سازه «تکرار» و نقش آن در علی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی نامه، منظومه ای رزمی- مذهبی است که شاعری با نام یا تخلّص ربیع در قرن پنجم هجری، به تقلید از شاهنامة فردوسی، سروده است و موضوع آن مناقب و مغازی علی بن ابی طالب است. یکی از ویژگی های اشعار حماسی، تأکید بر برخی از تصاویر و صحنه هاست که سبب حماسی تر شدن فضای شعر می شود. تأکید، گاهی به صورت «تکرارِ» عناصرِ سازنده شعر صورت می گیرد که موجب برجسته شدن تصاویر می شود. این هنرسازه، سهمی جالب توجّه در تأثیر زبان اثر بر خواننده دارد. در این جستار پس از طرح جنبه های زیباشناختی «تکرار»، عناصر سازندة شعر، واکاوی شده و پس از استخراج، به ذکر نمونه هایی از آن ها پرداخته شده است. پرکاربردترین عنصر تکرار به ترتیب واژه، واج، مصراع، جمله، واژگان ترکیبی، مضمون، بیت و هجا را شامل می شود.
بررسی جناس در غزل های فروغی بسطامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شناخت هرچه بهتر یک اثر ادبی به ویژگی بیان مطالب و نحوه ی خاص ایراد آن توجه می شود. بین زبان یک اثر و ذهن و روح صاحب اثر ارتباط تنگاتنگی برقرار است؛ چرا که ابزار یک نویسنده در انتقال اندیشه و احساسات وی، واژگان و الفاظ اند. از جمله امکاناتی که باعث زایش موسیقی درونی شعر است، می توان به صنایع بدیع لفظی از قبیل انواع سجع، انواع جناس و انواع تکرار اشاره کرد. جناس یکی از ابزارهای ایجاد موسیقی در کلام و از انواع قاعده افزایی است و کارکردهای مختلفی دارد. فروغی بسطامی از شاعران توانای عصر قاجار(قرن سیزدهم هجری) است. وی مدتی از عمر خود را به مدح شاهان قاجاری به ویژه ناصرالدّین شاه گذراند. او در فن غزل سرایی از استادان مطرح این دوره است. روش به کار رفته در این مقاله توصیفی- تحلیلی و استناد به آمار است به این گونه که پس از تعریف، به استخراج دقیق بسامد انواع جناس و تحلیل آن ها پرداخته شده است. نتایج بررسی نشان می دهد جناس اشتقاق با 8/16 % بیش ترین بسامد و جناس مرکب با .1% کم ترین بسامد را در غزل های شاعر دارند.
متناقض نما در شعر سبک آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جذّاب ترین مباحث زیبایی شناسی متن، بحث پارادوکس یا متناقض نماست. بهره گیری از این شگرد، از عالی ترین شیوه های آشنایی زدایی هنری به شمار می رود که موجب دور شدن کلام از حالت عادی و برجسته سازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب می گردد. در شعر سبک آذربایجانی این ارائه بسامدی قابل توجّه و اثرگذار دارد. پارادوکس با قرار گرفتن در قالب صور خیالی چون تشبیه، استعاره، تشخیص و کنایه از پیچیدگی و ابهام نخستین خود فاصله می گیرد و در پی آن، مخاطب به زیبایی بافت اوّلیّه کلام پی می برد. امّا ایجاد آن در متن نیاز به ظرافت و خلاّقیّت بسیار دارد. پژوهش پیش روی، ضمن تقسیم بندی تازه از انواع پارادوکس، شعر سبک آذربایجانی را از این چشم انداز، به بوتة نقد و تطبیق می کشاند و موارد و مصادیق برجسته آن را رمزگشایی و تحلیل می کند.
بررسی تطبیقی زیبایی شناسی «ایهام» در بلاغت عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایهام یا توریه، در اصطلاح بلاغت نوعی چند معنایی است که یک لفظ، دست کم محتمل دو معنی باشد؛ یکی معنی نزدیک و دیگری دور یا غریب؛ یعنی گوینده، معنی دور را اراده کند اما شنونده گمان کند معنی نزدیک، مورد نظر است.
برای ایهام انواع گوناگونی را برشمرده اند ازجمله: ایهام مجرد؛ مرشح؛ مبین؛ تناسب؛ تضاد؛ مرکب؛ توکید؛ توالد ضدین؛ ترجمه؛ تبادر و... که هریک جنبه ای خاص از زیبایی ادبی و پردازش معنا را در بر می گیرد.
اما آیا ایهام در توسعه و افزایش معنای سخن و تفسیر و تأویل کلام، نقش مؤثر و مهمی دارد و آیا می توان میان «ایهام» و «ابهام» رابطة ساختاری متصور شد؟ در این مقاله می کوشیم با توجه به اهمیت این مسئله، فرایند تولید ایهام و کارکردی که در حیطة معنی سازی دارد را مورد مطالعه قرار داده و ضمن بررسی ارتباط آن با هنر ابهام، تفاوت هایی که در گوناگونی آن از نگاه بلاغت فارسی و عربی وجود دارد را بررسی کنیم.
تکرار و ارزش های بلاغی آن در شعر فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکرار در سطح حروف و واژه ها که یکی از روش های ایجاد و یا افزایش موسیقی کلام است، از دو منظر می تواند مورد توجه قرار گیرد؛ نخست از لحاظ ارزش های موسیقیایی و دیگر از نظر ارزش های بلاغی. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، انواع تکرار حروف و شگردهای مختلف تکرار واژه ها، از این دو منظر در شعر فرخی سیستانی بررسی شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که سخنور سیستانی از همة شگردهای تکرار در سطحی گسترده در کلامش بهره برده است. تکرارهای پی درپی حروف، واژه ها، هجاها، عبارات و حتی مصراع ها، به شیوه های مختلف شعر فرخی را سرشار از خوشه های موسیقیایی اصوات مختلف کرده است. در پاره ای موارد وی شگردهای تازه ای از تکرار را خلق کرده که سبب افزایش غنای موسیقایی کلام او شده است. از لحاظ بلاغی نیز این تکرارها، ارزش های فراوانی دارد، به گونه ای که شواهد متعددی می توان در شعر فرخی سراغ گرفت، که تکرار حرف یا واژه متناسب با مضمون شعر، در خدمت انتقال معنا و مفهوم شعر و گاه القای احساس مورد نظر شاعر بوده اند.
ایهام های نویافته در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایهام یکی از شگردهای بلاغی پرکاربرد در شعر فارسی است. این تمهید هنری که در شعر شاعران قرن پنجم نمونه هایی دارد، در شعر شاعران قرن ششم و هفتم گسترش چشم گیری می یابد، و در شعر شاعران قرن هفتم و هشتم، در کنار آرایه هایی چون تناسب و استخدام و... به یکی از اساسی ترین شیوه های بیان شعری تبدیل می شود. هرکه اندکی در شگردهای شعری حافظ باریک شده باشد، می داند که ایهام (درگونه های متنوّع آن) از مهم ترین تمهیدات بیانیِ شعر اوست. برخی از واژه هایی که در این مقاله به آنها پرداخته ایم (شام، شفاخانه)، کندوکاوهایی ا ست در اشارات پنهان حافظ به معانیِ ایهام آمیزِ واژگانِ عربیِ رایج در متونِ فارسی. برخی از واژه های بررسی شده (مُقبل، صومعه) نیز در زمرة ایهام های تبادر و دوگانه خوانی قرارمی گیرد. در بیتی نیز به رسمی از مراسم ازدواج در قرون گذشته (حضور غلامان خواجه در حجله) اشاره شده که آگاهی از آن، زیباییِ دوچندانی به شعر حافظ می-بخشد.
نگاهی تازه به مراعات النظیر و جنبه های بلاغی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراعات النظیر تا قرن پنجم هجری در کتاب های بلاغی اسم و رسم مستقلی ندارد و برپایه اسناد و مدارک موجود، نخست رادویانی از این آرایه نام برد، سپس بلاغیان دیگر آن را بیشتر مورد بحث قرار دادند و کم کم جایگاه این آرایه میان مباحث علم بدیع تعیین و تبیین شد. پیش تر، ضمن مباحثی مانند «ائتلاف»، «تقسیم» و «مقابله»، طرح کم رنگی از مبحث مراعات النظیر را ملاحظه می کنیم که چندان گویا نیست. در ادامه، به پیشینة بحث اشاره می کنیم.
در مقاله حاضر، پس از بررسی پیشینه بحث مراعات النظیر، تعریف این آرایه را «تشکیل رابطه معنایی تناظر میان اجزای کلام برای ایجاد مضمون ادبی» دانسته ایم و همین رابطه باعنوان «علاقه» بنیاد مجاز را نیز می سازد.
مطالعه دقیق آمیغ های مراعات النظیر و کارکردهای تصویرآفرینی، مضمون پردازی، فضاسازی، مبنادهی و انسجام بخشی این آرایه، و معیارهای صحت، ابداع، وضوح و اعتدال برای ارزیابی آن، از دیگر دستاوردهای این مقاله است. این بحث ها در بلاغت اسلامی معمولاً راجع به مباحثی مانند مجاز، تشبیه و استعاره هم سابقه دارد.
تصحیف در خط عربی و فارسی و نقش آن در پیدایش برخی از صنایع بدیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمّلی تحلیل گرایانه به رابطة ابهام و عقلانیّت در غزل حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برپایة رویکرد بلاغت جدید و بهره گیری از نظریّة امپسن در باب ابهام، نباید ابهام در کلمه و کلام حافظ را پیش فرضی صرفاً هنری تلقّی کرد، بلکه وقایع شگفت قرن هشتم حافظ را ناگزیر ساخته است تا از روی درایت و فهم موقعیّت، ترفند ابهام را هم در بُعد هنری و هم در بُعد عقلانی در غزل هایش به کار گیرد. اصولاً مقولة ابهام در غزل های حافظ مکث و سکوت معنادار و اندیشمندانه ای است که وی آگاهانه بدان دست یافته و آگاهانه از آن نیز استفاده کرده است. دریافت این دستگاه فکری، قاعدتاً از طریق تأمّل به قراین زبانی و روابط ارجاعی درون متنی و برون متنی میسّر خواهد بود. بدین ترتیب، این مقاله با طرح چنین فرضیه ای با استفاده از ابزار مطالعة کتابخانه ای با شیوة تحلیلی کوشیده تا این رابطة را با ذکر شواهدی به اثبات برساند.
روند تاریخی و بازنگری معنایی التفات بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
التفات یکی از شگرد ها و آرایه های ادبی است که با در هم شکستن روال معمول کلام، نقش بسیار مؤثّری در بیداری و جذب مخاطب دارد. این صنعت در بیشتر کتاب های بلاغی عربی و فارسی با عنوان انتقال گوینده از خطاب به غیبت و بر عکس تعریف و انواع محدودی از تغییرات و وا گردانی ها برای آن برشمرده شده است که هریک از این انواع را در یکی از حوزه های بلاغت (معانی و بدیع) و دستور میتوان بررسی کرد. این مقاله کوشیده است، ضمن بررسی روند تاریخی آرایه التفات در کتب بلاغی، با در نظر گرفتن توسعه معنایی آن، تعریفی نو و تصویری روشن از گونه های مختلف التفات ارائه داده، به انواع آن اشاره کند و التفات دستوری را از بلاغی جدا کرده، بر اساس تعریفی توسّعی، یکی از انواع آن را در کنار صورت های خیالی بگذارد که در علم بیان بحث می شوند. پس در کنار فواید سنّتی مطرح در کتابهای بلاغی برای التفات، به کارکرد های جدیدی همچون انسجام متن، ابهام هنری، آفرینش کلام ادبی و... پرداخته است. این کارکرد ها نشان از آن دارد که بدیع سنّتی با رویکردهای فرسوده خود دیگر توان پاسخ گویی به نیازهای متون ادبی معاصر را ندارد. از این رو، ضرورت بازنگری همه جانبه و نقد و تحلیل آرایه های بدیعی از جمله صنعت التفات کاملاً احساس می شود
روشن تر از خاموشی
حوزه های تخصصی: