اصطلاح و گسترة معنای «اندوه» در عرفان اسلامی ایرانی، از جایگاهی رفیع برخوردار است و از میان آثار شاعران معاصر، در شعر سهراب سپهری نمود و جلوه بیشتری یافته و بسیار پربسامد است. آشکار است که اندیشه عرفانیِ سهراب در سروده هایش، او را از دیگر معاصرانش کاملاً متمایز می کند؛ لیکن یافتن مشرب و منشأ دیدگاه های عرفانی او به دشواری قابل درک و دست یابی است. در این جُستار، معنا و مفهوم «اندوه» در شعر سهراب با دیدگاه ها و آموزه های عرفان اسلامی، مطابقت و بررسی شده است. یافته های این پژوهشِ توصیفی تحلیلی که بر اساس رویکردِ ادبیّات تطبیقی و مطالعات میان رشته ای تدوین گردیده است، گواه آن است که به دو دلیل، عدمِ مطابقتِ کاملِ مفهومِ «اندوه» در شعر سهراب با عرفان اسلامی ثابت شد؛ نخست اینکه در عرفان اصیل، «فاصله» وجود ندارد و بر «وصل» تأکید می شود، در صورتی که در شعر سهراب، تأکید بر وجود فاصله است. دو دیگر این که دست یابی به «حقیقت اصیل» در شعر سهراب، ناممکن و محال است، در حالی که در عرفان اسلامی این چنین نیست.
‹‹پری›› در ادبیات کتبی و شفاهی، موجودی نیکخواه، زیبا و فریبا معرّفی شده است. علیرغم زیبایی و ظرافت میتواند به اهریمن و دیو بدل گردد. دشمن اصلیاش دیوان و جادوان و ساحرانند. شاعران باستان زیبارویان را به «پری» تشبیه کردهاند. عنصری معشوقش را پریزاد ِ پریروی پریچهرة پریپیکر توصیف میکند، و حافظ «حور» و «پری» را در بهشت اسلامی برابر و در کنار هم میبیند. در ادبیات حماسی پریان همراه دیوان و جانوران و پرندگان در شمار لشکر شاهان پیش از تاریخاند. این مقاله به بررسی ویژگیهای پریان در غزلهای مولانا در کلیات شمس میپردازد.
در عصر عباسی علاوه بر جنگ های بین قبیله ای، جنگ های بسیاری بین خلفای عباسی با رومیان و خُرّمیان، وهمچنین بین حَمدانیان و رومیان در گرفته، این مقاله که شیوه وصفی ـ تحلیلی را دنبال کرده برای بررسی جنگ های عرب با روم اشعار جنگی دو شاعر برجسته ی قرن 3 و4 هجری را مد نظر قرار داده است، دو شاعری که در محیطی مشابه زیسته اند و دینشان اسلام و دشمنشان روم بوده است.
یکی از آنها ابوتمام الطائی است که با زبان گویای خود و با اشعارش در جنگ شرکت کرده ودیگری ابوفراس الحَمدانی است که با تمام موجودیتش در جنگ حضور یافته است.
اما ابو تمام بیشتر در قصیده های مدحی خود به وصف جنگ مسلمانان با رومیان پرداخته است برای همین بیشتر این قصیده ها را با غزل گویی یا وصف خرابه ها شروع کرده و همچنین ناچار بوده که جنگ را همانطور که ممدوحانش می پسندیدند وصف کند، ولی به هرحال او توانسته با این اشعار خود یاد فرماندهانی مثل ابو سعید الثَّغری را که تاریخ به فراموشی سپرده بود زنده کند. ولی ابو فراس در قصیده های فخری و مدحی خود مستقیما و بدون تکیه بر غزل گویی و مفصل گویی به وصف جنگ پرداخته است.