متناقض نمایی یکی از جلوه های زیبایی بیان در آثار ادبی است. این هنر ادبی ممکن است به صورت تعبیر یا ترکیب به کار برود. در اشعار صائب هر دو صورت این شگرد ادبی در پیوند با هنرهای بلاغی و زیبایی شناختی استعاره، تشبیه، تصویر دو وجهی، کنایه، مجاز، ایهام و غلو در آمیخته و زیبایی مضمون و بیان او را دو چندان کرده است. کشف این پیوندها می تواند به فهم مقصود و مرام شاعر کمک شایانی می کند. در این مقاله اقسام متناقض نمایی همراه نمودار در اشعار صائب به دست داده شده و عوامل شکل گیری آن مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
مهدی اخوان ثالث از شاعران برجسته معاصر است که در زمینه شعر، تئوری های ادبی و داستان، آثاری ماندگار به یادگار گذاشته است. آگاهی و تسلط او به پیشینه ادب فارسی، از جای جای اشعار و آثار او آشکار است و یقیناً یکی از مهم ترین عوامل ماندگاری او نیز، همین ویژگی است. دلبستگی اخوان به سنت های ادب فارسی در حد ادب رسمی، متوقف نمانده بلکه او از منبع غنی فرهنگ توده نیز جهت خلق شاهکارهایش بهره گرفته است که نمونهءبارز این گونه آثار، شعر معروف «قصه شهر سنگستان» است. این شعر اگرچه با الهام از قصه های عامیانه سروده شده است اما استفاده از برخی شگردهای بلاغی و همچنین بهره گیری از زبانی ادیبانه در کنار زبانی عامیانه و برخی دیگر از ویژگی ها، از این قصه ها متمایز می شود و نشان می دهد که اخوان در عین بهره گیری از فرهنگ و ادب فارسی، شاعری خلاق و نوآور است.
جلال الدین محمد مولوی بیش از هفت قرن است که دلهای زیادی را به دام سخن خویش گرفتار کرده است. او دریایی است که گمشدگان ساحل دریا می توانند آنچه در کون و مکان گم کرده اند در آن بیابند.این حقیر با مطالعه مثنوی و آثار دیگر مولانا از جمله فیه مافیه دریافتم که خیلی از مطالب مثنوی در فیه مافیه با زبان و عباراتی دیگر بیان شده است. لیکن به جز چاپ کتاب توسط مرحوم فروزانفر و توضیحات ایشان کار جدی دیگری صورت نگرفته است. البته کار مرحوم فروزانفر در جای خود مغتنم و ارزشمند است لیکن بیشتر به مقایسه مطالب کتاب با مثنوی و بیان مسایل تاریخی کتاب پرداخته شده که گاهی مطالب تاریخی از نظر زمانی مورد شک است و گاهی نیز به توضیح بعضی از لغات کتاب پرداخته شده است.در این مقاله خلاصه ای از آن تحقیق و بررسی، آن هم در بعضی از جهات که مقدور است خدمت خوانندگان تقدیم می گردد.
نویسنده در این مقاله به بنمایه (عنصر بنیادین و تکرارشونده در تصاویر و توصیفات در اثر ادبی از جمله شعر) در غزل سعدی میپردازد و بحث تردید و دودلی یا فروماندگی شاعر میان دو یا چند شق متضاد در اشعار سعدی که تضاد یا پارادوکس نامیده میشود را بررسی میکند، مفاهیمی چون دوست و دشمن، عاشق صادق و مدعی، میان معشوق و تمامی عالم یا میان محبوب آسمانی و زمینی و... او منشا حالات و عواطف متضاد را سرشت تراژیک عشق و بنبستها، وسواسها، امیدها و نومیدیها یا ناسازگاریهای میان لذتها و رنجهای آن و به طور کل تمامی احوال دوسویه و دوقطبی آن میداند.