فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله در رابطه با عشق عفیف و نگاه پاک سعدی است. درباره مفهوم عشق و مصداق آن در غزلهای سعدی-مانند برخی دیگر از موضوعاتی که بدان اشاره شد- میان سعدیپژوهان اختلاف نظر وجود دارد: برخی عشق او را زمینی و جسمانی، برخی با تاکید بر اندیشههای عرفانی سعدی، معشوق غزلهای سعدی را آسمانی و عرفانی شناختهاند و برخی دیگر با روشی معتدل، بخشی از سرودههای سعدی را عرفانی و بخشی دیگر را غیرعرفانی دانستهاند. آنچه در این مقاله در مورد آن صحبت شده بررسی نظریات مختلف در رابطه با این موضوع میباشد.
بررسی و تحلیل «فرایند تفرد» در غزلیات سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فرایند تفرد»، عاملی روانی است که رشد ذهنی و انکشاف درونی و ناخودآگاهانه ی بشر را در طول حیات او به تصویر می کشد و حتی هنگام رسیدن فرد به نقطه ی کمال و باروری، بر نحوه ی اتخاذ تصمیمات ارادی او تأثیر می گذارد. این فرایند روانکاوانه به عنوان محور مرکزی شخصیت فردی، راهنمای درونی و حتی مرشد ناخودآگاه ذهن محسوب می شود و با گذر زمان، تفکر وی را به تکامل می رساند.
باید در نظر داشت که غزلیات سنایی بازتابی از مفهوم شعر ناب
(pure poetry) و سیری ناخودآگاهانه از اندیشه های شاعر است که به اوج جوشش و جلا میرسد؛ بنابراین با بررسی سیر تکامل روانی در غزل سنایی، به این نکته میرسیم که اندیشه های عرفانی موجود در آن ها حالات دلالتمندی از این فرایند روحی- روانی را به تصویر میکشد.
این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از روش توصیفی، میزان تأثیر قالب غزل و مفاهیم عرفانی را در تکامل روانی این حکیم و شاعر برجسته آشکار سازد. از این رو به نظر میرسد که کاربرد چندمنظوره ی مفاهیم و زبان شطح آمیز، درونیسازی کهن الگوی «پیر دانا»، استحاله ی مفهوم آنیما در برخی غزل ها و تأثیر همه جانبه ی دین و عرفان در روان شاعر از عوامل مهمی است که روان وی را مرحله به مرحله به مرز تکامل نزدیک میسازد.
آیا در شعر فارسی قالب «مفرد» هست؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
قصیده بوی جوی مولیان در نیشابور سروده شده است نه هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصیده مشهور رودکی (بوی جوی مولیان آید همی) با داستانی که نظامی عروضی سمرقندی در چهار مقاله درباره علّت ایجاد آن ذکر کرده است، در نزد تذکره نویسان و مورّخان قدیم و جدید بحث های بسیاری برانگیخت. عده ای هرات و برخی مرو را محل سرایش این قصیده ذکر کرده اند. برخی از قدما نیز اساساً در اصالت و تأثیر گذاری این قصیده بر امیر نصر تردید کردند و حتی بعضی از بزرگ ترین محقّقان معاصر نیز بدرستی نتوانستند برای منشاء این قصیده شهر خاصی را ذکر کنند و فقط با اظهار تردید خود نسبت به اقوال پیشینیان بدون معرفی کردن نام شهرِ خاصی، از آن گذشتند. در میان مؤلّفان و محقّقان قدیم اشخاصی مثل گردیزی و حمدالّله مستوفی و إبن اثیر و نرشَخی و دولتشاه سمرقندی و جامی و رضا قلی خان هدایت و از بین معاصران نفیسی و عبدالغنی میرزایف و فروزانفر و محمد معین و تنی چند در مورد این قصیده بحث کرده اند. نگارنده ضمن نقد و تحلیل آراء گذشتگان و معاصران، خود درباره محل سرایش این قصیده نظر ویژه ای دارد که تفصیل آن در این مقاله آمده است.
ساختار غزل های سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نویسنده می کوشد تا به کشف و نمایاندن ساختار غزل های سعدی پرداخته و برای دست یابی بدین مقصود ابتدا به بررسی تاریخچه «مفهوم ساختار» می پردازد و سپس آن را در اشعار سعدی که دربرگیرندة دو بخش عمدة وصفی و عرفانی و رمزی است، مورد بررسی قرار می دهد.
زبان و ادبیات فارسی: جمال شناسی قصیده پارسی
منبع:
حافظ مرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۲
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی مضمونی رباعی های ابن یمین
حوزه های تخصصی:
رباعی از جمله قالب های مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده و هست و در این میان، ابن یمین فریومدی شاعر مشهور و قطعه سرای چیره دست قرن هشتم نیز به این قالب، دل بستگی های خاصی داشته است . رباعی های ابن یمین از تنوع مضمونی خاصی برخوردار است و به همین سبب رباعی های او را باید از جمله رنگین ترین رباعی های فارسی به شمار آورد . این تنوع تا آنجاست که رباعی های ابن یمین را می توان در یک طبقه بندی موضوعی، به هشت گونه تقسیم کرد که هر کدام از آنها نشان دهنده جبنه هایی از خلاقیت های شعری و جهان بینی این شاعر است . از آنجا که قالب رباعی از قرن هفتم اندک اندک می رفت تا رونق و رواج خود از دست بدهد، تنوع مضمونی و لطافت های تعبیری ابن یمین موجب توجه دوباره ای به این قالب شد. رباعی های ابن یمین، مجال آن را فراهم کرده تا بسیاری از مضامینی را که شاعر در قطعات خود با تفصیل آورده است، باردیگر به صورت موجزتری در رباعی های او نیز بخوانیم .
نقش غزل های سعدی در آرمانشهر او
حوزه های تخصصی:
سعدی شاعری است متفکر یا متفکری است شاعر و مُصلحی است که با هدف اصلاح نارسایی ها و کاستی ها می نویسد و می سراید و در مقام متفکری شاعر، یا شاعری متفکر، چونان دیگر متفکران بزرگ از وضع موجود با همة مطلوب بودن نسبی اش چنان که باید، راضی نیست و می کوشد تا طرحی از جامعة آرمانی خود به دست دهد. نویسنده ضمن تبیین این ویژگی ها در آثار سعدی با توجه به سه رویکرد: دعوت به زندگی عاشقانه و شادخوارانه؛ انجام دادن وظیفه یا وظایفی که به عهدة موسیقی است و انجام دادن وظیفة آموزش دائمی مردم آرمانشهر؛ به بررسی نقش غزل در آرمانشهر سعدی می پردازد.
جستجویی برای بهترین غزل سعدی
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله سعی در یافتن بهترین غزل سعدی دارد. هرچند نویسنده امر انتخاب بهترین غزل از بین غزلهای سعدی را با توجه به زیبایی اغلب غزلهای سعدی کاری سخت میداند ولی با ویژگیهایی که برای غزل خوب بودن برمی شمارد، تعدادی غزل از بین غزلهای سعدی را انتخاب نموده و آنها را جزو بهترینهای غزل سعدی قرار میدهد.
مثنوی سرایی در زبان فارسی تا پایان قرن پنجم هجری
حوزه های تخصصی:
معرفی نسخه خطی هفت منظر
حوزه های تخصصی:
کلیتی منسجم در ساختار قصیده
حوزه های تخصصی:
بررسی یازده رباعی از خیام در میان رباعیات منسوب به حافظ با تکیه بر تاریخ نسخ و نکات سبکی و محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از رباعیات منسوب به خیام در جای جای متون نظم فارسی به نام شاعران دیگر نیز ضبط شدهﺍست. این امر علاوه بر ایجاد تردید در مورد صحت انتساب رباعیات خیام، انتساب چنین رباعیاتی را به شاعران دیگر نیز دشوار ﻣﻰسازد. اختلاف در انتساب رباعیات تا حدی است که گاه برای یک رباعی نام هفت شاعر در منابع مختلف درج شده است. بیش از یک سده است که پژوهشگران ایرانی و خارجی دربارة صحت انتساب این قبیل رباعیات تحقیق کردهﺍند اما ضرورت پژوهشﻫﺎی بیشتر در این زمینه همچنان به قوت خود باقی است. این مقاله با مطالعة یازده رباعی که مشترکاً هم به خیام و هم به حافظ منسوب شدهﺍند، در صدد بررسی و نقد صحت انتساب این رباعیات به دو شاعر مورد بحث است. پس از ذکر محل و تاریخ انتساب رباعیﻫﺎ به هر یک از دو شاعر به سبک شناسی زبانی و سابقة تاریخی رباعیات پرداخته و مضمون آنﻫﺎ را با مضامین رباعیات اصیل خیام سنجیدهﺍیم. در نهایت با رد انتساب آنﻫﺎ به حافظ، با توجه به تحلیل نسخه ای، سبکی و محتوایی، انتساب شان را به خیام اقوی دانستهﺍیم.
فهلویات درآمدی بر دو بیتی سرایی
حوزه های تخصصی:
فهلویات، یعنی عامیانه های قدیم که از دوران باستان در زبان رامشگران و خنیاگران محلی نمایان شور و رقص و طرب بوده و در غزلیات حافظ شیراز از آن به عنوان «گلبانگ پهلوی» یاد شده در تحول شعر فارسی، جلوه ای آشکار دارد.برخی بر این باورند که باباطاهر، مردی ژنده پوش و برهنه پای بوده و بدین سبب او را عریان خطاب کرده اند. در مورد «بابا» بر اساس آنچه که در فرهنگ های لغت آمده باید گفت که سر کرده و ریش سفید طایفه قلندران را در آن دوران، بابا خطاب می کرده اند. دسته ای هم عریان بودند باباطاهر را در بی پیرایگی الفاظ و مضمون پردازی بی غل و غش او در شعرش دانسته اند. از باباطاهر دو بیتی هایی نقل شده که نمونه عالی ترین افکار صوفیانه و پرشورترین نغمه های عاشقانه و از زمره معروف ترین اشعار زبان فارسی به شمار می رود.
هرکس به تماشایی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تأکید بر مقوله زبان و اهمیّت نقش آن به عنوان وسیله ای برای بیان مقاصد، نویسنده به اوج بلاغت و فصاحت موجود در غزلیات سعدی اشاره نموده، دو غزل از غزلیات سعدی را که یکی پیچیده و دشواریاب است و دیگری ساده و آسان فهم، برگزیده، وجود اختلاف آن دو و نیز چگونگی فهم آنها را توضیح می دهد.
""میرعاشقان"" بررسی نشانه شناختی و روابط عمودی غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دریافت چرخش های معنایی و در نتیجه ژرف ساخت متفاوت با رویه ی ظاهری اشعار و نیز شناخت مخاطب پنهان غزل های حافظ - در غزل هایی که روی سخن با شخصیتی خاص است- ، کشف نشانه های درونْ متنی نه تنها راهگشا که اجتناب ناپذیر است.
حافظ شخصیت مورد خطابش را - بویژه در غزل های انتقادی - با نام واره هایی چند می خواند تا زوایای وجودی وی را با زبانی پنهان و پرنشانه معرفی نماید. این امر ضمن آن که شعر را تاویل بردار می سازد، باعث توهم تعدد مخاطب نیز می گردد.
مقاله ی حاضر غزلی به مطلع
صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش
را با توجه به حرکت عمودی شعر و یافتن و نمایاندن نشانه های درونْ متنی مورد بررسی قرار داده است.
این غزل یکی از غزل - شخصیت های پر از طنز حافظ است که در سراسر آن روی سخن با یک مخاطب است که وی را با نام واره های مختلفی چون صوفی، میر عاشقان، رب و شاه می خواند تا افشاگر شخصیت خونریز و باده نوش محتسبی ریاکار به نام امیر مبارزالدین باشد.