فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
سیمای عرفانی پیامبر (ص) در متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمایی که از پیامبر عظیم الشّأن اسلام در متون ادبی پارسی ترسیم گشته، بسیار متعالی و منحصربه فرد بوده است. همواره تلاش شده تا با استعانت از روایات تاریخی- مذهبی، بخشی از بزرگواری ها و برجستگی های فکری-اخلاقی ایشان بیان گردد. در کنار سیمای تاریخی پیامبر (ص) که بیانگر زندگی تاریخی ایشان است، مطالبی در متون ادبی روایت گردیده که بن مایة تاریخی و حقیقی ندارد؛ بلکه بیانگر خصوصیاتی است که با مبحث عرفانی «حقیقت محمّدیه» همسو و همسان است. حقیقت محمّدیه که درحقیقت اشاره به نور نخستین دارد، در مقطعی خاص بر پیامبر اسلام اطلاق شده است. این فرآیند موجب شکل گیری مباحث و مسائلی پیرامون شخصیت ایشان شده که در این پژوهش، سیمای عرفانی پیامبر نامیده می شود که در برابر سیمای تاریخی و حقیقی ایشان، مبیّن مباحثی نظیر نخستین مخلوق، واسطة فیض، غایت آفرینش و ... شده که از خصوصیات اصلی حقیقت محمدیّه است. در این پژوهش بر آن هستیم تا با دسته بندی خصوصیات مطرح شده برای پیامبر ،آن چه را که در حقیقت بیانگر حقیقت محمدیّه است از سایر خصوصیات پیامبر که ریشة تاریخی دارد، متمایز کنیم.
رابطه اعیان خارجی و اعیان ثابته بر اساس نظریه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعیان ثابته یکی از نظریه های ابن عربی در حوزه جهان شناسی عرفانی است که عامل تبیین معارف بسیار دیگری مانند شیوه علم خداوند به جزئیات و مسئله قضا و قدر و خیر و شر و توحید افعالی و نظریه وحدت وجود است. اعیان ثابته مظاهر علمیِ اسماء و صفات خداوند و پیش زمینه خلقت موجودات و مقدرات مؤثر همراه آنان است. ازنظر ابن عربی پس از مرتبه احدیت ذاتی در مرتبه واحدیت، همه اسماء الهی و لوازم و صور آنها در علم خداوند ظاهر می شود. بر این اساس در مرتبه واحدیت به واسطه کثرت اسماء و صفات حق، کثرت صور علمی موجودات در «حضرت علمیه» ظهور می یابد. تجلی خارجی موجودات بعد از شیئیت ثبوتی به واسطه فیض مقدس خداوند اتفاق می افتد و شیئیت وجودی موجودات تجلی می یابد. در این مقاله مشخص می شود که علم خداوند به موجودات برپایه اعیان ثابته به خلقت و پیش از آن محدود نمی شود؛ بلکه در عین ثابت موجودات، علم به شیوه زندگی و حیات آنها و مقدرات طول زندگی و حیات اخرویشان نیز وجود دارد. هدف این پژوهش آشکارکردن پیوند و ارتباط فعال و مداوم بین اعیان خارجی و اعیان ثابته است. اعمال و رفتار و اخلاق وجود خارجی اعیان ثابته انسان ها قابلیت تغییر در بسیاری از مقدرات پیش بینی شده در عین ثابت آنها را فراهم می آورد؛ درنتیجه یک تعامل دوسویه و فعال بین موجودات خارجی و اعیان ثابته برقرار است که ضمن انکار جبرگرایی مطلق از ساحت عرفان، نقش اختیار انسان را در ترسیم سرنوشت خود و تغییر مقدرات به نمایش می گذارد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتواست. در این پژوهش برپایه زبانِ تأویلی روشن می شود ارتباط دوسویه زبان و مفاهیم ذهنی درباره اعیان ثابته و اعیان خارجی نیز برقرار است
نقش تأویل در گسترش زبان عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از زبان عرفان در گرو ارایه ویژگی هایی است که آن را متمایز از دیگر گونه های زبانی معرفی کند. تأکید بر وجود اصطلاحات حوزه تصوف و یا حضور عناصر هنری- ادبی در این زبان، نشان از برخوردی غیرمسأله وار با مبحث زبان عرفان در اغلب پژوهش های پیشین دارد. مقاله حاضر بر آن است تا تأویل را به عنوان ویژگی و اصل اساسی شکل گیری و گسترش زبان عرفان معرفی کند. زبان عرفان در روند حرکتی خود با گذر از مفاهیم و ساختارهای زبانی موجود، در فرایندی تأویلی به ارائه مفاهیم و ساختارهایی نو می پردازد. اهمیت نقش تأویل گذشته از گونه های آشکار و مرسوم آن، در تولید ژرف ساخت هایی است که عامل اصلی گسترش معنایی و صوری زبان عرفان بوده اند. این نگاه، «ظاهر» و «باطن» را نیز با صرف نظر کردن از معانی مرسوم هستی شناختی یا معرفت شناختی آنها، با تعبیری زبان شناختی و براساس خروج از بافت پیشین و ورود به بافتی نو معرفی می کند. ژرف ساخت های تأویلی و نقش آن ها در حرکت باطنی معنا، موجب می شوند تا زبان عرفان بیش از محور همنشینی بر روی محور جانشینی گسترش یابد؛ عاملی که برجستگی وجه ادبی در متون عرفانی را نیز در پی دارد.
اندیشه ی توحیدیِ سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحید به ویژه مرتب? عالیِ آن (توحیدِ وجودی) همواره از مباحثِ اصلی و دشوار در میان عارفان مسلمان بوده است. اهمیّتِ سنایی در این مبحث، از آنجاست که وی در زمره ی عارفانی است که در شعر فارسی با توسّل به آیات و احادیث، توانست این اندیشه ی اتهام برانگیز صوفیّه را از شائبه ی کفر و الحاد، پاک و مبرّا سازد. آموزه ی سنایی، این پرسش را پیش می آورد که کدام مدلِ اندیش? دینی و توحیدی با انگاره ی وحدتِ وجود مناسب و سازگار است که بدونِ آن، امکانِ معرفت حق تعالی و عبادتِ درستِ وی میسّر نیست؟ در این پژوهش، برای یافتن پاسخ، در آغاز از توحید و اقسام آن سخن می گوییم و پس از آن، اندیشه ی توحیدی سنایی را مورد بررسی قرار می دهیم. سپس با بحث در باب های خلقِ افعال و وحدتِ شهودی، نوآوری های سنایی را در این باب ها یادآوری می کنیم به گونه ای که وجوه تمایز دیدگاهِ وی با دیدگاه های دیگر عارفان روشن شده است.
نگاهی به «من بادم و تو آتش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنه ماری شیمل، من بادم و تو آتش (درباره زندگی و آثار مولانا)، ترجمه فریدون بدره ای، انتشارات توس، 1377، 222 صفحه.
عرفان دوستان ایرانی در سال های اخیر بارها نام آنه ماری شیمل را شنیده اند. او، به دلیل ترجمه آثارش به زبان فارسی و سفرهایی که به کشور ما داشته و علاقه ای که در موضع گیری های خود نسبت به ایران نشان داده، در محافل علمی و سیاسی جلب توجه کرده است. از این رو، بی گمان بسیاری از خوانندگان این سطور با زندگی نامه وی آشنا هستند. با این حال، نشر ترجمه اثر دلنشین او با عنوان من بادم و تو آتش برای معرفی بیشتر او فرصت تازه ای پدید آورده است.
آنه ماری شیمل تحقیق در اسلام را از نوجوانی آغاز کرد و در 19 سالگی به دریافت درجه دکتری در مطالعات اسلامی از دانشگاه برلین نایل شد. شیمل، که سال ها در مجاورت مزار مولانا به سر برده، همواره با لذتی همراه با حسرت از آن ایام خوش یاد می کند و، در این یادکرد، قلم او بیشتر ترجمان دل اوست. من بادم و تو آتش نیز، با همین کیفیت، آمیزه ای است از سفرنامه و خاطرات و یادداشت های تحقیقی که به بیانی شاعرانه و دلنشین به هم پیوند خورده است و خواننده را، بی آن که درگیر بحث های تحقیقی پرارجاع سازد، با دیدگاه های نویسنده درباره مولانا آشنا می گرداند.
فصل اول کتاب سراسر گزارش خاطرات خانم شیمل از قونیه دهه 1950 است. وی، چنان در آرزوی زیستن در فضای عصر مولاناست که به ساختار قدیم شهر قونیه دل بسته و از ساخت و سازهای جدید شهری ناخرسند است؛ گویی طبیعت قونیه و کوچه و بازار آن، با همان صورت اصیل، به او در تفسیر ابیات مثنوی و دیوان شمس و رمزگشایی اشارات مولانا یاری می رساند. در حقیقت، نکات تازه در این اثر بیشتر مربوط به تفسیر خاص شیمل از ابیات و شرح و توصیف و نیز دسته بندی صور خیال مولاناست. نباید از نظر دور داشت که، بر اساس مآخذ موجود، چندان مطلب تازه ای نمی توان درباره زندگی مولانا یافت یا ابهامی از نقاط در سایه مانده آن زدود. با این همه، ارزش کار پژوهشگران نگاه از دریچه های متعدد به احوال مولاناست...
سه مصباح الارواح
بررسی تطبیقی وحدت وجود از دیدگاه جامی و شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به تطبیق وحدت وجود در اندیشه ابن عربی با آرای جامی و شبستری در این باره پرداخته است. ابن عربی، در نضج و کمال نظریه وحدت وجود بسیار تأثیرگذار بوده است. شبستری و جامی، در میان نویسندگان وشاعران ایرانی پس از سده هفتم وهشتم هجری، از جمله کسانی هستند که در انتقال اندیشه های او نقش مهمی ایفا کرده اند. هم صدا با ابن عربی، بیانگر این اندیشه شدند که در هستی، جز حق چیز دیگری وجود ندارد و هر آنچه به عنوان مظاهر کثرت مشاهده می شود، در واقع چیزی جز تجلی های گوناگون حضرت وجود، نیست. نتیجه پژوهش نشان می دهد که شبستری و جامی چون ابن عربی، حق را متجلی در جمیع اشیاء به تجلیات اسمایی می دانند و برای تبیین نظریه وحدت وجود، همچون ابن عربی، از ابزارهای بلاغی نظیر تمثیل «دریا و مظاهر آن»، «عدد»، «آینه و نور» و «تابش نور از پس آینه های رنگارنگ» بهره برده اند.
جغرافیای ملکوتی و اوقات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان رمزی و نمادین روایات و تمثیل های عرفانی علاوه بر انتقال شبکه ای از مفاهیم قدسی و تجریدی، مملو از تصاویر عینیِ مجردی است که ملکوت را با صورت های زمینی توصیف می کند. گرچه اصل اساسی لامکان و لازمان در مباحث جهان های بالاتر از فلک قمر، یعنی عالم ملکوت و بالاتر، همواره مورد توجه عرفا بوده است اما در برخی از رسایل فلاسفه اشراق گرا مانند ابن سینا یا عرفای اشراقی مانند سهروردی یا متکلمان عرفان گرا مانند امام محمد غزالی، زبان رمز و نماد در ترسیم جغرافیای ملکوتی و جزئیات آن، کارآمدتر از نظریه های خشک فلسفی و کلامی عمل کرده است؛ حتی بخشی از تمثیل های جغرافیای ملکوتی با آیات قرآن، اشارات عهدین، روایات مذاهب و روایات ملّی و اسطوره ای نیز همخوانی دارد. اگرچه تئوری جغرافیای ملکوتی در نظریه های دینی، فلسفی و عرفانیِ لامکان و لازمان محل یقین علما و فلاسفه است اما در جهان شناسی عرفانی جهت دیگری را معرفی می کند؛ جغرافیایی که دقیقاً در دل لامکان واقع شده است و زمان های آن همه بر مدار لازمان است. رساله الطیرهای موجود در ادبیات عرفانی و برخی دیگر از رسائل رمزی یا نمادین، در ارائه تصویر جغرافیای ملکوتی برای سالکان حقیقت همواره جذابیت فکری و هنری داشته است و آنان را به سرزمینی دعوت کرده است که در جهت شناسی جغرافیاییِ قدسی، می تواند شمال، مشرق یا حتّی غرب باشد.
چهار نکته
جلوه اى از جمال بسم الله بزرگترین آیهء قرآن و اقیانوس لایتناهاى عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله پس از ترجمه اى تفسیرگونه به نثر و نظم از نگارنده، برگزیده اى از تأویلهاى عرفانى حروف وکلمات آیه کریمهء بسم الله الرحمن الرحیم از نظر مکتب تفسیرى حضرت على و ائمهء ارجمند شیعه (ع) و عقائد مفسرانى بزرک چون: ابن عباس و خواجه عبدالله و میبدى و قشیرى و روزبهان و محیى الدین و ابن الفارض و سعدى و حافظ و مولوى و غیره به همراه شرح و تفسیرى منظوم از نگارنده آمده و ضمن مقایسه و مقابله و جرح و تعدیل، نگارنده بدین نتیجه رسیده که برترین تأویلهاى عرفانى، از مکتب مبارک علوى و ائمه أطهار علیهم السلام سرچشمه گرفته است.