فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
کنسرت تارهای ممنوعه
ادبیات داستانی: ادبیات داستانی در سال 1376 (بخش سوم)
منبع:
بخارا مرداد ۱۳۷۸ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
مروری بر تئاتر دفاع مقدس و تئاترمقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
277 - 304
حوزه های تخصصی:
پدیده جنگ یکی از منفورترین و خانمان براندازترین پدیده ها در تمامی تاریخ بشریت است؛ اما گریز از آن از دشوارترین آرمان های بشری است. جنگ جز ویرانی، خرابی، آوارگی، فقر و. . . دستاوردی ندارد؛ ولی بر تمامی ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری کشورِ درگیر جنگ تأثیر می گذارد. در ایران معاصر، انقلاب اسلامی و بلافاصله جنگ، تأثیر مشخص و مهمی بر هنر نهادند. یکی از مهم ترین و در عین حال ضعیف ترین اقسام هنر که تحت تأثیر انقلاب و جنگ تحمیلی، شکل تازه ای به خود گرفت، هنر درام یا تئاتر است که بعدها با نام «تئاتر دفاع مقدّس» شناخته شد. ادبیات نمایشی دفاع مقدّس، گونه ای از ادبیات نمایشی مستند است که هویت خود را از خاطرت، یادداشت ها، گزارش ها، زندگی نامه ها، داستان ها و تاریخ های رسمی اتفاقات به دست می آورد که رویارویی و تضاد میان دو نیرو و دو جبهه را به تصویر می کشد و موضوعاتی مانند دفاع از ارزش ها، پاسداری از کشور، فداکاری، ایثار و. . . را نشان می دهد. تئاتر دفاع مقدّس به دلیل ماهیت خاص جنگ ایران و عراق، شکل ویژه و مختص به خود را دارد و با تئاترهای موجود در جهان تفاوت هایی اساسی دارد. این جستار که با روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است، بر آن است که ضمن بیان جایگاه و اهمّیت تئاتر در دوره جنگ تحمیلی، تئاتر دفاع مقدّس و تاریخچه آن را بررسی کرده و فرق آن را با تئاتر جنگ و تئاتر مقاومت بازگوید و آسیب های این نوع تئاتر را برشمرد.
داستان کوتاه
رمان نو یک مکتب نبود
منبع:
کلک شهریور ۱۳۷۴ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
گزارشی از انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس
حوزه های تخصصی:
مظاهر الإبداع فی مدائح أبی تمام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قد کان أبو تمام من أبرز الشعراء المادحین، حیث أبدی وأعاد فی المدح وسلک فیه طریقاً یختلف عمّا کان یسلکه الجاهلیون والإسلامیون. نشأ أبو تمام فی دمشق یعمل عند حائک ثم انتقل إلی حمص حیث نظم قصائده الأولی ووصل إلی المعتصم وصار شاعره الخاص، وقد کان قبل ذلک مطروداً محروماً من قبل الخلفاء الذین کانوا قبل المعتصم. یمتاز أبو تمّام بما فی مدحه من منطق و اتساع أفکار وحکم وأمثال سائره مبثوثه فی تضاعیف أبیاته، وبما فیه من عصبیه عربیه تحمله علی الإسراف فی ذکر مناقب العرب وتزیین الحیاه البدویه ومساکن الأعراب وقبائلهم.
فقد استطاع أبو تمام أن یحوّل قصائده التی مدح بها المعتصم واصفاً شجاعته وشجاعه جنوده، استطاع أن یحوّلها إلى ملاحم نابضه بالحیاه والحرکه لما بثّ فی جماداتها من روح الحیاه فجعلها متحرّکه ناطقه. وکما کان یبالغ فی مدحه کان یبالغ فی وصفه کذلک، فقد کان وصّافاً ماهراً، بل رسّاماً مصوّراً یعتنی بلوحاته أیّما اعتناء وهو لا ینسى فی رسمه للطبیعه ممدوحه رابطاً بینه وبین الطبیعه لیمنّ فی نهایه المطاف على ممدوحه، بشکل غیر مباشر طبعاً، أنّه مدحه بأفضل ما یکون من الأشعار ولیتخذ من ذلک ذریعه لیمدح شعره ویُعلی من شأنه أکثر من إعلاء شأن الممدوح.
کان ملاحت
نقد و بررسی طنزهای سیاسی در متون نظم و نثر فارسی سده های چهارم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومهای پهلوانی
منبع:
مهرسال سوم ۱۳۱۴ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
جستجوی معنی در داستان
صدق و کذبِ عاطفه، در مرثیه های متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرثیه دربردارنده احساسات و عواطف دردناک شاعر است. سوزش درونی شاعر به خاطر فقدان عزیزان یا مصائب اجتماعی، افول ارزش ها و... در قالب مرثیه خودنمایی می کند و می توان گفت مرثیه ها در گستره ی ادبیات غنائی جایگاه خاصی دارد. ازجمله شاعرانی که مرثیه های قابل بحث دارد متنبی (303-354) است. وی اندوه خود را بر مصائب روزگار و فقدان عزیزان با سوزوگداز بیان کرده است. در مطالعه مرثیه های او این سؤال مطرح است که صدق عاطفه تا چه حد با سخنان پرسوزوگداز شاعر همخوانی دارد؟ و قوت و ضعف عاطفه در مرثیه های شاعر زاییده چه عواملی بوده است؟
این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیلی توصیفی و نگاه آماری به بررسی مرثیه های متنبی و اندیشه ها و مقاصد وی در سرودن این اشعار، به سؤالات مذکور پاسخ دهد و دلایل مرثیه گریزی این شاعر بلندنظر را برای شناخت بیشتر افکار و لایه های درونی افکار وی، موردبررسی قرار دهند. نتایج تحقیق نشان می دهد سروده های وی در سوگ عزیزان و دوستان از عاطفه ای صادق برخوردار است اما آنجا که مرثیه جنبه تکلیفی و کاری داشته است، غرض جلب رضایت ممدوح بوده و صدق عاطفه کم رنگ شده است.
سخنان خرقانی
حوزه های تخصصی:
عوامل مشترک شادمانگی در رباعیات خیام، مولوی و شرفنامه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصری که تراکم جمعیت، رشد صنعت و توسعه ی تکنولوژی، به نحو چشمگیری از تفرج و انبساط بشر کاسته و تنش های عصبی، فشارهای مختلفی را بر او تحمیل نموده و بیش از پیش موجبات افسردگی و فرسودگی او را فراهم کرده است، بررسی و تحلیل مقوله ی شادمانگی و معرفی عوامل افزایش آن از منظر شاعران ایرانی، از موضوعاتی است که می تواند به ترویج و تعمیق شاد زیستی و خوشباشی و شادمانگی روحی بشر کمک کند.
البته ذهن و زبان شاعران ایرانی در دوره های مختلف، واژه ی شادی و مترادفات و عوامل ایجاد آن را رواجی تمام داده است که در این مقاله به اختصار به آن اشارت رفته است اما آنچه به طور خاص مورد تحلیل این مقاله است عوامل مشترک شادمانگی از منظر سه شاعری است که پرداختن به آن به دلیل اختلاف مبنایی در فکر و اندیشه ی آنان، به ظاهر متناسب نمی نماید، چرا که خیام به معنی خاص عارف نیست و مولانا صد درصد عارف است و نظامی با مولوی- هرچند کمتر از خیام- متفاوت است و لیکن از آنجا که هر سه شاعر از معدود بزرگانی اند که ساحت بسیاری از معتقدات عمومی را شکسته و خارج از دسته بندی های های مشربی، با پویایی رای و فکر و نظر و با معرفتی به معنای اعم به مسایل مهم، اساسی و والای انسانی پرداخته اند؛ نگارنده تا حد مقدور فارغ از مُهری که به عنوان حکیم یا عارف بر پیشانی هر یک خورده است به بررسی و تحلیل عواملی که در این سه منظومه ی متلاقی دیده است خواهد پرداخت و به روش تحلیل مقایسه ای عوامل مشترک شادمانگی را در شعر خیام، مولوی و نظامی جستجو خواهد کرد.