فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲۶۴ مورد.
آثار تغییرات فنی و نهادی بر رشد تولید کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلاف میان دو بنگاه کشاورزی در تولید واقعی و تولید بالقوه. در تفاوت ظرفیت استفاده از دانش فنی نوین نهفته است. بر این اساس در مقاله حاضر اثر تغیراتت فنی و نهادی، به عنوان عناصری از دانش فنی، روی رشد تولید کشاورزی بررسی شده است. تغییر فنی موجب تغییر در چگونگی فوریت و فرصت های ممکن برای خانوارهای روستایی می شود.آثار تغیر فنی در خانوارهای روستایی متفاوت است و حتی امکان دارد باعث تحلیل رفتن اساس بقای زندگی تولید کننده کشاورزی شود. با استفاده از رویکرد تجربی مرز تصادفی"فن"، آثار ناشی از افزایش نهاده های فیزیکی و تغییرات فنی و نهادی روی رشد تولید کشاورزی محاسبه شده است. متوسط رشد سالانه تولید کشاورزی در ایران طی دوره 1338-76 برابر 4 درصد بوده است که نزدیک به 80 درصد آن به رشد عوامل فیزیکی و 20 درصد دیگر به رشد تغییرات فنی مربوط می شود که می تواند روی مالکیت عوامل و چگونگی بقای فعالیت های کشاورزی و فعالیت های مرتبط با آن تاثیر گذارد. این نتایج در مقایسه با چین (60 به 40) نشان می دهد که برای بالا بردن تولید قاعدتا سهم دانش فنی باید در کشاورزی افزایش یابد، چرا که افزایش بهره وری، وابسته به آن است.
گرایش محققان کشاورزی پیرامون مشارکت با کارکنان ترویج: پژوهشی در سه استان چهار محال و بختیاری، اصفهان و خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش مثبت محققان، کارکنان ترویج و کشاورزان به همکاری با یکدیگر، لازمه رهیافتهای مشارکتی است. در این مطالعه نیز هدف اصلی: سنجش گرایش محققان پیرامون مشارکت با کارکنان ترویج و شناخت متغیرهای مرتبط با آن در مراکز تحقیقات کشاورزی (چهار محال و بختیاری، اصفهان، صفی آباد و خوزستان) است. داده ها با بهره گیری از ابزاری چون: پرسشنامه و روش مصاحبه در پاییز 1377 به دست آمده است. یافته های این پژوهش نشان داد که همکاری محققان با کارکنان ترویچ پایین بوده و با ترویج هم آشنایی کمی دارند. همچنین جهت گیریشان به سوی تحقیقات تک رشته ای بوده و گرایش مثبتی پیرامون مشارکت با کارکنان ترویج دارند. در این میان تحقیقات دارای ویژگیهای زیر، گرایش مثبت تری به مشارکت با کارکنان ترویج داشتند:تجربه تحقیقاتی بیشتر، همکاری بیشتر با کارکنان ترویج؛ موقعیت علمی پایین تر سمت مدیریتی بالاتر و شرکت بیشتر در همایشها و گردهمایی های مربوط به ترویج.از سویی نیز آشکار شد که گرایش محققان، زیر تاثیر افکار همکاران و مدیرشان قرار دارد.از همین رو بر پایه نتایج به دست آمده نیز پیشنهادهای زیر ارایه میشود:1-دیدگاه مبتنی بر مشارکت با کارکنان ترویج، تقویت شود.2-فعالیتهای مشارکتی براساس دیدگاههای محققان آغاز گردد.3-در راستای تغییر و تقویت گرایشها، به همه محققان توجه و رسیدگی لازم انجام گیرد.
پیامدهای نشر فن آوری آبیاری بارانی بر نابرابری و فقر روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالشهای عمده در تامین مواد غذایی برای جمعیت در حال رشد، مساله آب و مدیریت درست منابع آب است. در این میان اهمیت آب برای کشاورزی حیاتی تر از دیگر بخشهاست. از آنجا که کشور ما منطقه ای کم آب و کم باران به شمار می آید بنابراین باید از روشهایی برای آبیاری استفاده شود که با به کارگیری آنها بازدهی آب آبیاری افزایش یابد. با توجه به این مساله و اهمیت روز افزون آب در کشاورزی ایران، در سالهای اخیر دولت سرمایه گذاریهای کلان و اعتبارات گسترده ای را در راستای گسترش فن آوریهای آب اندوز، بویژه آبیاری بارانی، انجام داده است. سیستم آبیاری بارانی مانند هر فن آوری دیگری می تواند تاثیرات و پیامدهای شایان توجهی در جامع روستایی داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی پیامدهای نشر فن آوری آبیاری بارانی در جامعه روستایی و بخصوص تاثیر آن در افزایش نابرابری و فقر روستایی است. این پژوهش با بهره گیری از روش تحقیق پیمایشی در بخش دارنجان (دارنگون) استان فارس و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده چند مرحله ای انجام گرفته است. برای این منظور از راه پرسشنامه با 109 نفر از کشاورزان (پذیرنده و نپذیرنده سیستم آبیاری بارانی) مصاحبه شد.یافته های این پژوهش نشان می دهد که ایستارهای حاکم بر نظام تحقیق و ترویج نوآوریها در کشور ما، در بعضی موارد، باورهایی نشرگرایانه است، به طوری که مسایل اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی، به طور معمول از دید برنامه ریزان پنهان می ماند. همچنین به دلیل محدودیتهای نهادی، جهت گیری سازمانهای دست اندر کار نیز در عمل به سوی اعضای غنی تر نظام اجتماعی است تا از این راه بیشتر امکانات، تسهیلات و اعتبارات در راستای اغنای آنها و تنها برای دستیابی به تولید بیشتر به کار گرفته شود. این روند، در عمل منجر به افزایش شکاف اجتماعی میان کشاورزان شده است که در دراز مدت پیامدهای آن نیز شدت خواهد یافت. در پایان این نوشتار پیشنهادهایی در راستای کاربرد فن آوری آبیاری بارانی متناسب با کشاورزان خرده پا ارایه می شود.
رفتار پذیرش فن آوری در میان دامداران استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، استان آذربایجان شرقی واقع در شمال غرب ایران، به طور عمد انتخاب شد. این استان از نظر توانایی هایی برای رشد بهره وری و افزایش تولید، از امکانات بالقوه بالایی برخوردار است. پژوهشها، فن آوریهای لازم را برای افزایش تولید و رشد بهره وری تولید می کند، ولی این فن آوریها یا روشها باید به مناطق تولید و تولیدکنندگان انتقال داده شود تا مورد استفاده قرار گیرد.برای مطالعه سطح پذیرش فن آوریهای دامپروری و عوامل موثر بر رفتار پذیرش دامداران در بخش دامپروری، یک نمونه 154 نفری از دامداران هشت روستا در استان (چهار روستا از مناطق دشتهای مرتفع و چهار روستا از مناطق دشتهای پست)، به بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی دو مرحله ای، انتخاب شد. گردآوری داده ها نیز با کمک پرسشنامه کامل و از پیش آزمون شده ای انجام پذیرفت و به منظور تجزیه و تحلیل آماری، معیارهایی همچون فراوانیها بر حسب تعداد و درصد و همچنین میانگین و ضرایب همبستگی محاسبه شد و تجزیه رگرسیون و آزمون t نیز انجام گرفت.نتایج این مطالعه نشان می دهد که بیشتر دامداران دو گروه مورد مطالعه (59.09 درصد)، در طبقه سطح متوسط رفتار پذیرش فن آوری قرار دارند و 22.73 درصد و 18.18 درصد پاسخگویان نیز به ترتیب در طبقات سطح زیاد و سطح کم رفتار پذیرش نوآوری در زمینه فن آوریهای دامپروری قرار می گیرند. در این مطالعه همچنین متغییرهای درونداد اطلاعات، برونداد اطلاعات، ارتباطات درون سیستمی، ارتباط کشاورز با محقق، ارتباط کشاورز با مروج، دسترس پذیری به نهاده های تولیدی و اطلاعات جامع در زمینه فن آوریهای دامپروری، ارتباط معنی داری را در سطح احتمال یک درصد با متغییر رفتار پذیرش جامع فن آوری نشان دادند.
مقایسه اقتصادی تولید برنج در اراضی یکپارچه و پراکنده (مطالعه موردی دهستان سمسکنده شهرستان ساری)
یکپارچهسازی زمینهای کشاورزی در ایران و کشورهای دیگر
حوزه های تخصصی:
هر کشوری در هر سطحی از توسعه، در برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی خود،برای حل معضل پراکنش زمینهای زراعی و دستیابی به توسعه پایدار، اصلاحات ارضی ویکپارچهسازی زمینها را ضروری میداند. تحقق توسعه پایدار در سطح ملی و توسعه یکپارچهروستایی در سطح محلی و ارتباط متقابل این دو، زمانی میسر است که در مطالعات،برنامهریزیها و تصمیمگیریها، به پدیده یکپارچهسازی زمینهای زراعی توجه نمایند، به گونهایکه این امر مهم را همراه با طرحهای توسعه روستایی، به ویژه طرحهای زیربنایی آب و خاک، ازقبیل احداث شبکههای آبیاری و زهکشی و تجهیز و نوسازی اراضی فاریاب انجام دهند. باچنین نگرشی، شرایط برای افزایش تولید در واحد سطح، بهبود وضعیت اجتماعی، بهبودمدیریت مزرعه، بهبود حفاظت خاک، کاهش هزینه نیروی انسانی، افزایش به کارگیری نهادهها،تسهیل در به کارگیری ماشینآلات مناسب، صرفهجویی در مصرف آب، افزایش همکاریها،کاهش اختلاف و بالاخره بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش فقر ناشی از یکپارچهسازی درروستا فراهم میآید، و در نهایت، دستیابی به توسعه روستایی و ملی، عینیت مییابد.