فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
تحول در اندیشه توزیع درآمد در قرن بیستم (حرکت از توزیع تابعی به توزیع مقداری درآمد((مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی دلایل تغییر ساختار در اندیشه توزیع درآمد از توزیع تابعی درآمد یعنی توزیع درآمد بین عرضه کنندگان عوامل تولید به «توزیع مقداری درآمد» ؛ یعنی توزیع درآمد بین افراد یا خانوارها که نیازمند گذشت زمانی بیش از یک قرن بوده است، می پردازد. طی یک قرن گذشته، در تحول اندیشه توزیع از تابعی به شخصی، برخی عوامل، نقش تسهیل کنندگی و برخی دیگر نیز نقش بازدارندگی داشته اند. در این مطالعه هفت عامل تسهیل کننده؛ شامل نیاز دولتهای رفاه، کاستیهای نظریه توزیع تابعی، بهبود امکانات سخت افزاری و نرم افزاری تحلیل درآمد و هزینه، نظریه رشد و نابرابری کوزنتز، نظریه انتخاب فردی فریدمن، نظریه سرمایه انسانی بکر و توزیع عادلانه رالز و دو عامل بازدارنده؛ شامل جایگاه توزیع تابعی در اندیشه نئوکلاسیک و مکتب کمبریج و ابهام در تعریف کاربردی از عدالت توزیعی برشمرده شده اند. گذار نظریه های توزیعی در بستر نظریه های اقتصاد کلان و اقتصاد خرد می تواند فصلی از فرایند تکامل علم اقتصاد در این زمینه طی یک قرن گذشته باشد.
NAIRU و سیاست گذاری اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر ابتدا صحت فرضیه نرخ بیکاری طبیعی در ایران با استفاده از آزمون همگرایی یوهانسن بررسی شده است، نتایج حاصل، حاکی از عدم وجود رابطه بلندمدت میان تورم و بیکاری در اقتصاد ایران است.. همچنین بهدلیل تغییر نایرو در طی زمان، سری زمانی نایرو در دوره مورد نظر با استفاده از فیلتر HP، برآورد شده است و سپس ارزش متوسط نایرو در دوره 1386-1340 محاسبه شده است. به منظور شناخت موقعیت اقتصاد ایران و ارائه راهکارهای سیاستی، سریهای زمانی نایرو و نرخ بیکاری واقعی در سالهای مورد مطالعه، مقایسه شده است. مقایسه سری های زمانی نایرو برآورد شده با نرخ بیکاری سالانه، نشان می دهد که در دوره مورد بررسی، نرخ بیکاری واقعی بالاتر از نایرو بوده است (به استثنای سال86 )، در این شرایط، اعمال سیاست انبساطی در جهت کاهش بیشتر بیکاری در بلندمدت منجر به شتاب بخشیدن به تورم خواهد شد بدون اینکه نقشی در کاهش بیکاری داشته باشد. بنابراین به نظر می رسد برای دستیابی به یک نرخ تورم باثبات در بلندمدت، کنترل حجم پول و بهکارگیری یک قاعده پولی می تواند بیکاری را به موقعیت نایرو بلندمدت خود هدایت کند.
خوداشتغالی درمقابل بیکاری(مورد ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قسمت عمده ای از نیروی کار فعال در هر جامعه ای خواهان ایجاد درآمد توسط خودشان هستند و تمایلی به دریافت حقوق و دستمزد از کارفرما یا مؤسسات خصوصی و دولتی ندارندو یا نمی توانند شغل دستمزدبگیر مناسب پیدا کنند ، این بخش از نیروی کار در ادبیات اقتصادی به بخش خوداشتغالی تعلق دارند.هدف این تحقیق نشان دادن تاثیر نرخ بیکاری بر نرخ خوداشتغالی است،که برای این منظور علاوه بر نرخ بیکاری عوامل مؤثر محیطی، اقتصادی و فرهنگی نیز بر نرخ خوداشتغالی در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گرفته است. برای نشان دادن تاثیر این عوامل از داده های بیست هشت استان بین سالهای 82 ـ 1375 استفاده شده است و مدل مناسب به صورت تلفیقی از دادهای سری زمانی و مقطعی برآورد شده است، نتایج مدل برآوردی نشان از تاثیرات منفی نرخ بیکاری ، تاثیر مثبت سهم جمعیت روستایی و تاثیر منفی سطح سواد شاغلین بر نرخ خوداشتغالی است.
بازنگری برآورد سری زمانی جمعیت شاغل به تفکیک بخش های اقتصادی ایران(1335-1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به برآورد آمارهای سری زمانی جمعیت شاغل به تفکیک بخش های اقتصادی در دوره 1335-1385 پرداخته است. برآورد آمارهای سری زمانی جمعیت شاغل در فواصل بین دو سرشماری یا نمونه گیری متوالی با استفاده از روش های درون یابی اسپلاین طبیعی و اسپلاین یکنوای صعودی انجام شده است. برای درون یابی از یک متغیر توضیح دهنده استفاده شده که در هر فعالیت اقتصادی با توجه به نظریات تقاضای نیروی کار و ساختار بازار کار انتخاب شده است. بدین منظور از آمارهای سالانه ارزش افزوده، به قیمت جاری و ثابت سال 1376، دستمزدها به قیمت جاری و ثابت و اشتغال از سایر منابع آماری به عنوان متغیر توضیح دهنده استفاده شده است. انتخاب تقریب های خطی و غیرخطی برای تابع اشتغال بر اساس تطابق برآوردها با ویژگی ها و ساختار بازار کار انجام شده است. در مطالعه حاضر نسبت به مطالعات قبلی، هم از داده های آماری بیشتری به عنوان گره استفاده شده و هم روش های پیشرفته تری برای درون یابی به کار گرفته شده که متکی بر فروض کمتر محدودکننده است. نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر به شکل بهتری نوسانات اشتغال را نشان می دهد و روند ایجاد اشتغال یکنواخت تر و منطقی تر است.
موانع اجرای موفقیت آمیز سیاستهای اشتغال در ایران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار عرضه و تقاضای کار نیروی کار و اشتغال،اندازه و ساختار
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد کلان و اقتصاد پولی مصرف،پس انداز،تولید،اشتغال و سرمایه گذاری اشتغال،بیکاری،دستمزد،توزیع درآمد بین نسلی،کل سرمایه انسانی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران بررسی ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
اندازهگیری داراییهای دانشی یک کشور: نظامهای دانشی برای توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشورهای پیشرو اقتصاد جهانی، تعادل بین دانش و سایر منابع بهگونهای به نفع دانش تغییر یافته است که دانش مهمترین عامل تعیینکننده استاندارد زندگی – حتی بیشتر از زمین و تجهیزات و نیروی کار – درآمده است. سند جامع بانک جهانی در مورد ارزیابی دانش ملی تصریح مینماید که: «ارزیابی دانش ابزاری است که به کشورها کمک میکند تا تواناییهای خود برای مشارکت در انقلاب دانشی را تحلیل نماید. این ابزار بر جنبههایی از اقتصاد و جامعه تمرکز مینماید که بهصورت مستقیم از دانش و یادگیری بهره میبرند». انگیزه اصلی تحقیق حاضر این است که داراییهای دانش ملی را مفهومسازی میکند و سنجش و ارزیابی آن را میسر سازد تا بدینوسیله به سیاستگذاری ملی و سازمانی کمک نماید. بهطور کلی چنین برمیآید که کشورهایی که به لحاظ داراییهای دانشی و سرمایه معنوی غنی هستند از نظر دستیابی به سطوح بالای رشد و توسعه بهتر عمل میکنند. شیوههای سیاستگذاری و پژوهشهای تجربی کنونی داراییهای دانش ملی هنوز در مرحلة طفولیت خود قرار دارد و اخیراً فراتر از فرضیهها و ساختارهای اقتصاد کشاورزی و صنعتی شروع به تکامل نموده است. پیشبینی میشود که فرآیند شکلدهی چارچوبها و مدلهای سنجش معتبر همچنین زمینههای شکلگیری درک نظری و مفهومی و همه جانبه را دربارة اقتصاد دانش بهوجود خواهد آورد. تحقیق حاضر ابتداً پژوهشهای تجربی در چارچوبهای سیاستگذاری ملی و مدلهای سنجش مورد استفاده سازمانهای توسعهای را مرور میکند. سپس براساس آنها مدلها، چارچوبها و روششناسیهای خاص سنجش تدوین میگردد تا ظرفیتسازی برای بخش دولتی در مورد سنجش و مدیریت داراییهای دانشی را تسهیل نماید. افق پیش روی تحقیق و توسعه برای ارتقای مدلهای سنجش موجود داراییهای دانشی نیز ارائه شده است. علاوه بر آن، پیشنهادهایی برای تحقیق و توسعه نظریههای آتی ارائه شده است که به ارائه مدلهای سنجش و مدیریت دانش بهتر میانجامد.