فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶۳۴ مورد.
مبناگروی سنتی از منظری دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
مبناگروى سنّتى، یکى از نظریّههاى ارائه شده در باب توجیه معرفت شناختى مىباشد. این نظریّه که نخستین بار از سوى ارسطو ارائه شده و طرفداران فراوانى را در طول تاریخ فلسفه، خصوصا در میان اندیشمندان مسلمان به خود جذب کرده است، در صدد است که به مسأله شکّاکیّت در ناحیه توجیه پاسخ گوید. این نظریّه با پذیرش باورهایى که آن را موجّه بِنَفسِه تلقّى مىکند و اصل قرار دادن روش قیاسى، ساختار باورهاى انسان را متشکّل از باورهاى موجّه بنفسه و موجّه بغیره مىکند. امّا اینکه نظریّه فوق تا چه اندازه مىتواند بر مشکل شکّاکیّت در ناحیه توجیه فائق آید بحثى است که بعد از توصیف و تبیین نظریّه به آن پرداخته خواهد شد.
نگاهی به کل گرایی
رابطه وجود ذهنی و ارزش شناخت از دیدگاه استاد مطهری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
آیا تنها راه مطابقت ذهن و عین و واقع نمایی ادراکات، اتحاد ماهوی صورت های ذهنی با خارج است و با نفی این اتحاد، راه شناخت ما به عالم واقع مسدود می شود و ما گرفتار سفسطه می شویم یا راه دیگری نیز وجود دارد؟
دیدگاه استاد مطهری در این زمینه دو بخش دارد: بخش اول مدعا، این است که علم حصولی، حضور ماهیت اشیا در ذهن است. این جهت، بعد هستی شناختی موضوع است؛ بخش دوم، ادعای معرفت شناسانه است؛ بدین صورت که تنها راه مطابقت ذهن و عین حصول ماهیت اشیا در ذهن است. در این نوشتار، ضمن نگاه اجمالی به سیر تاریخی مسئله و اشاره به اقوال دیگران، دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری در این موضوع تبیین و نقد می شود.
کانت و بحران شناخت در عصر روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه شناخت، حاصل عصر روشنگری را به اعتباری می توان در دو امر خلاصه کرد: 1ـ نقادی بر بنیاد عقل 2ـ تلقی مکانیکی از طبیعت. در سایه دو نگاه مذکور، روشنگری دچار بحران شد. در کمین نقادی شکاکیت نشسته بود و در کمین تلقی مکانیکی از طبیعت، اصالت ماده. شکاکیت باورهای متعارف انسان را در خصوص واقعیت مستقل از خویش سست می کرد و اصالت ماده باور به آزادی، خلود نفس و مانند آن را تهدید می کرد. لذا مسأله این بود که نقادی از شکاکیت و اصالت طبیعت از اصالت ماده نجات یابد. کانت با ایده آلیسم استعلایی، یعنی با ایجاد نسبتی بین عینیت و علیت، درصدد گذشت از این مسأله بود. تقلا و تمنای کانت با همه سترگی آن در زمان خویش، مورد پرسش قرار گرفت. مقاله حاضر بعد از مقدمه و طرح مسأله به بررسی این امر پرداخته است.
از رئالیسم علمی لاتور تا رئالیسم انتقادی باسکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رئالیسم از مفاهیم مناقشه برانگیزی است که همواره از دغدغه های صاحبنظران حوزه مطالعه فیلسوفان علم و همینطور جامعه شناسان معرفت علمی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مفهوم رئالیسم انتقادی باسکار و واقع گرایی لاتور از دو رویکرد متفاوت است. باسکار معتقد است که بیشتر «آنچه که هست» وجود دارد تا «آنچه که شناخته می شود»، بیشتر نیرو وجود دارد تا کاربرد و استعمال نیرو. در مقابل، لاتور با روی آوردن به برساخت گرایی، به ساخت واقعیت در فرایند فعالیت علمی تاکید می ورزد که در این مقاله، ادعای اصلی لاتور و باسکار به تفصیل بیان شده و ضمن بررسی تطبیقی افکار آن دو، وجوه اتفاق نظر و اختلاف آنها تشریح خواهد شد.
بی دلیلی باور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نگاههای نقادانه به «شاکلة مفهومی» و رویکردهای نسبیگرایانة مبتنی بر آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
برای تبیین شاکلههای مفهومی و رویکردهای متفاوتی که دربارة آن وجود دارد به سه مدل اصلی و اساسی برای شاکلة مفهومی یعنی مدل کانتی، مدل کواینی و مدل نوکانتی (دیدگاه ویتگنشتاین) اشاره و ویژگیهای اصلی هر مدل بیان میشود. در این نوشتار با توجه به نزدیکی و مکملیت آرای کواین و تامس کوهن برای ارائة شناخت بهتر از رویکردهای مبتنی بر مدل کواینی، مواضع کوهن بررسی میشود سپس چند مورد از مهمترین نقدهایی که شماری از فیلسوفان معاصر یعنی کارل پوپر، دانلد دیویدسون، هاوارد سنکی و هاروی سیگل مطرح نمودهاند ذکر میگردد.
وثاقت گرایی در توجیه
حوزه های تخصصی:
وثاقت گرایی ، از جمله رویکردهای معرفت شناختی است که برای تحلیل دو مفهوم معرفت و توجیه به کار رفته است . یکی از معروف ترین نظریه های توجیه ، در قالب رویکرد وثاقت گرایی ، متعلق به الوین گلدمن است . بر اساس نظریه ی گلدمن ، باور موجه ، باوری است که محصول فرایند ( فرایندهای ) شناختی قابل اعتمادی باشد . اما حالتی را می توان تصور نمود که اگرچه باوری محصول یک فرایند واقعاَ قابل اعتماد است ، ولی شخص ، دلایلی در دست دارد که بنابر آن ها فرایند مذکور ، قابل اعتماد نیست ...
همانی یا این همانی سوژه و ابژه
حوزه های تخصصی:
بررسی و نقد نظریه حداقلی صدق
حوزه های تخصصی:
نظریه حداقلی صدق (MT) نظریه ای است که پول هاریچ آن را مطرح کرده و به دفاع از آن پرداخته است. این نظریه ، در گروه نظریه های انقباضی صدق قرار می گیرد و می توان آن را جدیدترین گونه از این نظریات محسوب کرد. هاریچ ادعا می کند MT، «شرایط کفایت» نظریه های صدق را برآورده می سازد؛ یعنی با استفاده از آن می توان همه امورِ واقعِ مربوط به صدق را تبیین کرد. در این مقاله، چهارچوب کلی MT و شرایط کفایت آن به اختصار معرفی می شوند.
بعضی منتقدان تلاش کرده اند با نشان دادن امورِ واقعی که به نظر می رسد به صدق مربوط هستند ولی ظاهراً MT نمی تواند آن ها را تبیین کند، کفایت MT را مورد تردید قرار دهند. انتقادهای آنیل گوپتا و اسکات سومز در این چهارچوب کلی قرار می گیرد. به طور خاص آن ها می خواهند نشان دهندMT کفایت لازم را برای تبیین امور واقعِ کلی ندارد و اصطلاحاً با مسئله تعمیم روبه رو است. در ادامه مقاله، انتقادهای گوپتا و سومز مرور می گردد، پاسخ هاریچ به آن انتقادها مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد، و استدلال می شود که پاسخ او به انتقادهای مطرح شده رضایت بخش نیست. در پایان، پاسخ دیگری به انتقادهای مطرح شده فراهم می شود و نشان داده می شود که پاسخ پیشنهادی، هیچ یک از مشکلات پاسخ هاریچ را ندارد.
تمایزِ تحلیلی تألیفی از منظر کواین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة 1951 کواین با عنوان «دو حکم جزمی تجربه گرایی» با نقدی دور از انتظار به دوگانة مشهور تحلیلی ترکیبی، ضمن موضع گیری علیه استفاده از مفهوم تحلیلت در توضیح و تبیین ضرورت و پیشینی بودن، هرگونه تلاش در جهت ارائة تمایزی غیر دوری میان گزاره های تحلیلی و ترکیبی را ناکام دانست. به اعتقاد کواین مفاهیمی نظیر تناقض، ترادف، و معنا که در تعریف قضایای تحلیلی از آن ها بهره برده می شود، در عین حال که وضوح لازم را ندارند، ارتباطی دوری با یک دیگر دارند.
کواین همچنین بر آن است که نگرشی کل نگرانه به محتوای هر گزارة مفرد موجب خواهد شد تا همة گزاره ها به نحوی با حاشیه های تجربی شبکة باورهای ما تماس حاصل کنند و این به معنای امکان بازنگری در همة گزاره ها و از میان رفتن تمایز مألوف میان قضایای تحلیلی و ترکیبی خواهد بود. این نوشتار ضمن بررسی تفصیلی نظرگاه کواین در نفی تمایز، در نهایت، عمده ترین چالش های پیش روی این نظریه را به بحث و بررسی خواهد گذاشت.
از کثرت گرایی تا جهان شمولی معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبیت گرایی را لازمه کثرت گرایی معرفتی می انگارند. چنین تلقی می شود که آن ریشه در نیمه دوم عصر مدرنیته دارد و تفسیر کانتی – بویری از توسعه علم به چنین بحرانی انجامیده است. فایرابند را به دلیل افشا کردن این بحران بدعت گذار خوانده اند. کثرت گرایی برامده از نظریه زمینه مندی معرفت و تجارب بشری است و آثار آن در زمینه های معرفت اخلاق دین و سیاست تهدیدی است که به نسبیت انگاری و آنارشیسم در اندیشه منجر می شود. برای پیش گیری و درمان این آفت مواضع مختلفی اتخاذ شده است از جمله برگشت به تفکر سنتی . این تحقیق بر آنست که کثرت گرایی روش شناختی می تواند تحویل نگری و نیز نسبیت انگاری ب«آمده از کثرت گرایی معرفتی را با حفظ زمینه مندی معرفت پیشگیری و درمان کند کثرت گرایی را از تهدید به فرصت تبدیل و جهان شمولی معرفت را تضمین کند کارایی این دو الگو مشروط به سه امر زبان مشترک توان و هوش هیجانی محقق در مواجهه با دیدگاه های رقیب و قواعد منطقی تعامل رشته هاست.