سعید طالبی

سعید طالبی

مدرک تحصیلی: استادیار، دکترای برنامه ریزی آموزشی، دانشگاه پیام نور استان فارس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۷ مورد از کل ۲۷ مورد.
۲۱.

فراتحلیل اثر بخشی مداخله های آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکرانتقادی فراتحلیل رویکرد هانتر و اشمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 625 تعداد دانلود : 695
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخله های آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان و مقایسه این تأثیر در دانش آموزان دوره های ابتدایی و متوسطه اول و دوم بود. بدین منظور از روش فراتحلیل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه مقاله هایی بود که اثر بخشی مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی را مورد بررسی قرار داده بودند و 15 مورد پژوهش که از لحاظ روش شناسی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام شد. ابزار پژوهش، چک لیست فراتحلیل بود که 1222 شرکت کننده را در خود جای داده بود. پس از خلاصه کردن نتایج پژوهش ها، اندازه اثر محاسبه و بر اساس رویکرد فراتحلیل هانتر و اشمیت ترکیب شده و طبق جدول کوهن تفسیر شدند. یافته های پژوهش نشان داد که میزان اثر مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان،43/0بوده است (001/0 p< ). این میزان اثر در دوره ابتدایی32/0 (01/0 p< )، در دوره متوسطه اول45/0 (01/0 p< ) و در دوره متوسطه دوم 61/0 (001/0 p< ) به دست آمد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی، بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این مداخلات بود. بر اساس نتایج فراتحلیل حاضر، میزان اثر مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان مطابق جدول کوهن، بالاتر از متوسط می باشد. این میزان اثر در دانش آموزان دوره ابتدایی در سطح متوسط، در دانش آموزان دوره متوسطه اول، بالاتر از متوسط و در دانش آموزان دوره متوسطه دوم در سطح بالا ارزیابی شد. اثر متغیرهای تعدیل کننده در دوره ابتدایی بالاتر از دوره های متوسطه اول و دوم بوده است.
۲۲.

طراحی مدل عِلّی عوامل موثر بر انتقال یادگیری الکترونیک ادراک شده در بین کارکنان شرکت های توزیع نیروی برق جنوب و جنوب غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتقال یادگیری یادگیری الکترونیک ادراک شده انگیزه انتقال سهولت انتقال ادراک شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 587
مقدمه و هدف : در سال های اخیر انتقال یادگیری به محیط کار به عنوان معیار مهم موفقیت در دوره های آموزشی مطرح شده است. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل عِلّی عوامل موثر بر انتقال یادگیری الکترونیک ادراک شده در بین کارکنان شرکت های توزیع نیروی برق جنوب و جنوب غرب کشور بوده است. روش شناسی پژوهش : این پژوهش از لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی با تاکید بر معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان شرکت های توزیع نیروی برق جنوب و جنوب غرب کشور 1400 نفر بوده است که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 384 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های فرهنگ یادگیری سازمانی(مارسیک و واتکینز،2003)، سیستم انتقال یادگیری(هالتون و بیتس،2000)، سهولت انتقال ادراک شده(هسوولو،2004)، هنجارذهنی آژان و هارتشورن(2008)، قصد انتقال (سامی نتو،2009)، جذب شناختی(اگاروال و کاراهانا،2000)، لذت انتقال ادراک شده(ناسورا و وسلو، 2012) و سودمندی انتقال ادراک شده(کیم و دیگران،2007) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS ،LISREL صورت پذیرفت. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد: که مدل ارائه شده برازش مناسبی برخودار بوده و قابلیت تعمیم به جامعه پژوهش را دارد و همه مولفه های مدل ارائه شده از نظر آماری معنادار هستند. هم چنین همه ی فرضیات تحقیق مورد تائید قرار گرفتند و در مدل ارائه شده، ۴۹/0 درصد از واریانس انتقال یادگیری ادراک شده توسط متغیرهای پژوهش تبیین می شود. بیشترین میزان واریانس تبیین شده در این مدل مربوط به انتقال یادگیری ادراک شده (۵۰ درصد) و کمترین  میزان واریانس تبیین شده در مدل کلی مربوط به انگیزه انتقال( 13 درصد) است. بحث و نتیجه گیری: ارائه مدلی از انتقال یادگیری الکترونیک می تواند فراگیران را با فضای مشارکت و تعامل در محل کار آشتی دهد و راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات ناشی از آموزش الکترونیک کارکنان صنعت برق باشد.
۲۳.

Presenting a causal model of the influential factors in applying continuous electronic on-the-job training in the leasing employees of Bank Mellat

تعداد بازدید : 434 تعداد دانلود : 813
The present study aimed to investigate the factors influencing applying continuous electronic on-the-job training in the leasing employees of Bank Mellat, Iran. This correlational study was conducted on a sample population consisting of all the leasing employees of Bank Mellat. Given the limited sample population, census sampling was used, and all the leasing employees of Bank Mellat (n=155) were selected. Various instruments were used to measure the research variables, including the electronic job training questionnaire by Fagan et al. (2004), the quantum management skills questionnaire by Altafi (2011), the facilitating conditions questionnaire by Raleting and Nel (2011), the knowledge sharing questionnaire by van den Hof and van Vinen (2004), the computer self-efficacy questionnaire by Wolters and Daugherty (2007), the organizational intelligence profile by Albrecht (2003), the questionnaire of perceived usefulness by Teo et al. (2007), the survey of technology use experience by Fagan et al. (2004), and the organizational culture questionnaire by Gaffy and Jones (1996). The findings indicated that among the direct effects, the most significant direct effect was exerted by the conditions of technology use on perceived usefulness (0.32), whereas the least significant direct effect was exerted by quantum skills on knowledge sharing (0.15), as well as the effect of knowledge sharing on applying continuous electronic on-the-job training (0.15). Further, the most significant indirect effect was exerted by facilitating conditions on applying continuous electronic on-the-job training (0.09), and the least significant indirect effect was exerted by organizational intelligence on applying continuous electronic on-the-job training (0.03), as well as the effect of experience in using technology on perceived usefulness (0.03). Finally, the least significant total effect was exerted by experience in using technology on perceived usefulness (0.03), and the most significant total effect was exerted by the conditions of using technology on perceived usefulness (0.32).
۲۴.

تبیین شایستگی های نیروی انسانی با رویکرد بازاریابی خدمات آموزشی (یک مطالعه فراتحلیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 579 تعداد دانلود : 16
آموزش با کیفیت پیش نیاز اقتصاد شکوفا یک کشور است. با در نظر گرفتن رویکردهای جدید می توان کیفیت آموزش را ارتقا داد. از سوی دیگر توجه به ویژگی ها و شایستگی های متخصصان حوزه آموزش و تمرکز بر شایسته محوری نیروی انسانی این حوزه، رویکردی دیگر است که ارتباط مستقیمی با کیفیت آموزش و بهبود رقابت در این بازار خواهد داشت. لذا هدف پژوهش حاضر، تبیین شایستگی های کلیدی نیروی انسانی حوزه آموزش با رویکرد بازاریابی خدمات آموزشی است. این مطالعه، با بکارگیری از روش فراتحلیل به منظور تحلیل نتایج پژوهش های انجام شده مرتبط با شایستگی های لازم در خدمات آموزشی طی سال های (2005-2020) و (1385-1399) صورت گرفته است. از 91 منبع اولیه، ابتدا 67 منبع براساس چکیده انتخاب، سپس 39 منبع بر اساس محتوا گزینش و در نهایت 12 منبع به عنوان منابع مرتبط، بررسی شدند. ابتدا ناهمگنی اندازه اثر مورد تایید قرار گرفت و سپس اندازه اثر هر شاخص با بکارگیری نرم افزار CMA بررسی شد. با نتایج آزمون Q مبنی بر ناهمگن بودن مطالعات با اطمینان 99 درصد، استفاده از ترکیب نتایج مدل آثار تصادفی مورد تایید قرار گرفت. با توجه به نتایج آثار تصادفی در تحلیل نرم افزار ، 24 شایستگی کلیدی در حیطه بازاریابی خدمات آموزشی احصا شد. یافته ها نشان داد که شایستگی های "مدیریت زمان" و "خلاقیت و نوآوری" به ترتیب با اندازه اثر0.584 و 0.538 بیشترین و شایستگی های "مهارت شنوندگی" و "قدرت تجزیه و تحلیل" با مقدار برابر 0.285 کمترین مقدار اندازه اثر را در میان شایستگی های کلیدی داشتند.
۲۵.

مدل علی روابط ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی و تعهد سازمانی در معلمان ابتدایی

کلید واژه ها: ذهنیت فلسفی خودکارآمدی معلم کیفیت تدریس سرمایه روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 763 تعداد دانلود : 10
مقدمه و هدف: معمولاً ویژگی های معلم یکی از عوامل اثرگذار بر تدریس بوده و پیامد آن بر پیشرفت دانش آموزان موثر است. محققان نشان دادند که بهترین معلمان لزوماً با تجربه ترین آنها نیستند. بهترین معلمان معمولاً اشتیاق و حرارت فراوان در تدریس خود دارند، نسبت به پیشرفت تک تک دانش آموزان حساس هستند. روابط مثبت، انگیزش بالا و تعهد زیاد دارد. هدف این پژوهش ارائه مدل علی روابط ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس با نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی و تعهد سازمانی معلمان ابتدایی شهر داراب بوده است. روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی معلمان ابتدایی شهر داراب (210 نفر،28 نفر مرد و 182 نفر زن) بوده است. برای تعیین حجم نمونه، از جدول مورگان تعداد 132 نفر انتخاب و همچنین از روش نمونه گیری طبقه بندی نسبتی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد، بیشترین اثر مستقیم مربوط به فلسفه تدریس بر سرمایه روانشناختی(۲۸/۰) و کمترین اثر مستقیم مربوط به خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس(۱۱/۰) است علاوه بر این بیشترین اثرغیرمستقیم مربوط به تاثیر فلسفه تدریس بر کیفیت تدریس(۱۲/۰) و کمترین اثر غیرمستقیم مربوط به تاثیر خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس (۰۴/۰) می باشد. بحث و نتیجه گیری: سرمایه روانشناختی نیز مانند ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی معلم بر کیفیت تدریس هم اثرمستقیم و هم غیر مستقیم دارد با این تفاوت که سرمایه روانشناختی مانند خودکارآمدی معلم، تنها از طریق متغیر تعهد سازمانی بر کیفیت تدریس اثرگذار است و افزایش سرمایه روانشناختی موجب افزایش تعهد سازمانی و در نتیجه افزایش کیفیت تدریس می شود.
۲۶.

مقایسه الگوی ساختاری پردازش شناختی خودکار بر همجوشی شناختی دانشجویان دانشگاه پیام نور و علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معادلات ساختاری پردازش شناختی خودکار همجوشی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 819 تعداد دانلود : 86
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری تأثیر پردازش شناختی خودکار بر همجوشی شناختی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن را دانشجویان دانشگاه های پیام نور و علوم پزشکی فارس تشکیل دادند با استفاده از فرمول مورگان و روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 379 نفر انتخاب شدند ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه های گیلاندرز و همکاران (۲۰۱۰) و هولن و همکاران (۱۹۸۶) بود که با روش آماری مدل معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم پردازش شناختی خودکار بر همجوشی شناختی در مدل کل (0/۵۸۱)، در مدل دانشگاه پیام نور (0/۴۵۹) و در مدل دانشگاه علوم پزشکی (0/۲۶۱) معنی دار بود. همچنین اثر مستقیم همجوشی شناختی بر همجوشی و گسلش در هر سه مدل، ازنظر آماری، معنی دار گزارش شد و درنهایت اثرات مستقیم پردازش شناختی خودکار بر اعتمادبه نفس پایین، عدم سازگاری شخصی، خودپنداشت منفی و انتظارات منفی و بی یاوری در مدل کل، پیام نور و علوم پزشکی ازنظر آماری در سطح 0/05 معنی دار بود. به طورکلی در بررسی اثرات مستقیم، همجوشی شناختی، تأثیر بیشتری بر همجوشی نسبت به گسلش شناختی داشت و از بین مؤلفه های چهارگانه، پردازش شناختی خودکار تأثیر بیشتری بر عدم سازگاری شخصی داشت.
۲۷.

ارائه مدل علی هوش سازمانی و مدیریت کلاس : نقش واسطه ای ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی در بین معلمان شهر فیروزآباد

کلید واژه ها: هوش سازمانی مدیریت کلاس ذهنیت فلسفی خودکارامدی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 279 تعداد دانلود : 953
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی روابط هوش سازمانی بر مدیریت کلاس با نقش واسطه ای ذهنیت فلسفی و خودکارامدی معلمان انجام شده است. ، این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر فیروز آباد در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد 283 نفر بود که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای نسبی و با توجه به جدول مورگان ، تعداد 150 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های هوش سازمانی (Albrecht, 2003) ، سبک های مدیریت کلاس (Amin yazdi & Aali,2018)، ذهنیت فلسفی Iraj Soltani (1997) و مقیاس خودکارآمدی معلم Aschanen, Moran & Woolfolk (2001) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری از تحلیل مسیر و نرم افزار ای موس استفاده شد. نتایج نشان داد که هوش سازمانی بر خودکارآمدی ، ذهنیت فلسفی و مدیریت کلاس اثر مستقیم و معنی داری دارد، از طرف دیگر خودکارآمدی و ذهنیت فلسفی نیز بر مدیریت کلاس اثر مستقیم و معنی داری دارد ، همچنین هوش سازمانی از طریق خودکارآمدی و ذهنیت فلسفی بر مدیریت کلاس اثر غیرمستقیم و معنی داری دارد.بنابراین می توان نتیجه گرفت که ذهنیت فلسفی و خودکارآمدی معلمان از متغیر های تأثیرگذار در مدیریت کلاس هستند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان