رویکرد هنر، اخلاق در فرهنگ فولکوریک (محاوره ای)
ادبیات عامیانه، ادبیات مردمی و ادبیات قومی است که از آن به عنوان ادبیات یا فرهنگ فولکوریک یاد می شود. ادبیات عامیانه پاسدار پهنه ایران باستان و ادامه دهنده جان بخش جانان ایرانیان بوده است. فرهنگ مردمی شامل فضایل عقلانی و فضایل اخلاقی است. فضایل عقلانی بیشتر از راه یادگیری و آموزش لفظی و تجربی کسب می شوند و رشد می کنند. از این رو مستلزم زمان و تجربه هستند. ارسطو تفکر انسانی را به سه بخش تقسیم می کند: تفکر نظری (تئورتیکا)، تفکر عملی (پرکتیکا) و تخیل (پوئتیکا). در بینش فردوسی، هنر به معنای، خوب انجام دادن، توانایی و نیکویی و خوبی، فضیلت، مهارت، خرد و اخلاق است و کاربرد آن در ادب باستانی ایران، در محاورات مردم معمول و مقصود، و خالی از کاربرد فنی امروزین بوده است. نفوذ در رخنه فضای مجازی در کج سلیقگی استفاده کنندگان کم سواد خود نمی تواند زخمی بر پیکر زبان محاوره ای بزند. زیرا، کوشش هنرمندان هنرپرور و اخلاق گرایان با اخلاق که به حفظ ارزش های زبانی اهمیت می دهند، جوهره کلام را به سفر بیان روزمره یاری می دهند و ازهم گسیختگی را چاره اندیشی می کنند. هر قوم و هر مردمی در هر جایی ویژگی های خاص خود را دارا هستند که در مقطعی از تاریخ بنا برحسب رویداد، یا اتفاق روزمره ای متل ها، داستان ها و یا اشعاری را دارند که در واقع هر کدام منشا و سرچشمه ای خاص دارد. پاس داشتن آنها، همچنان که در طول تاریخ در ذهن ها و زبان های اقوام، زبان به زبان چرخیده و کار برد داشته است، نیاز است امروز نگهداری شود. مطالب پژوهشی با توصیف و تحلیل گردآوری شدند، نشان از دستاوردهای پربار فرهنگ فولکوریک دارند.