حسن اکبری

حسن اکبری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۳ مورد از کل ۴۳ مورد.
۴۱.

ارزیابی اثرات سیاست های مقاوم سازی بر الگوهای مسکن و هویت روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های مسکن روستایی الگوی مسکن هویت روستایی شهرستان ماسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۴
مسکن به عنوان یکی از مهم ترین عناصر سکونتگاه های انسانی، به ویژه در مناطق روستایی محسوب می شود. با این وجود تأمین مسکن مناسب، یکی از چالش های عمده در نواحی روستایی به دلیل قدرت مالی پایین روستائیان و همچنین آسیب پذیری مساکن در برابر بلایای طبیعی محسوب می گردد. بنابراین تمامی دولت ها در سال های اخیر به سیاست هایی همچون اعطای اعتبارات و وام های کم بهره در راستای ارتقای کیفیت مساکن روستایی مبادرت نموده اند. سیاستی که باعث تغییراتی در بطن روستاها و الگوهای مسکن گردیده است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیرات اعتبارات و وام های مقاوم سازی مساکن در نواحی روستایی شهرستان ماسال (روستاهای شالماء، مرکیه و درخانه) در دو بعد الگوی مسکن و هویت روستا می باشد. در این راستا، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با تأکید بر رویکرد کیفی-کمی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مساکن روستاهای مورد مطالعه می باشد که حجم نمونه بر اساس روش کوکران 383 مسکن برآورد گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عمده ترین تأثیر اعتبارات و وام های مقاوم سازی، ارتقای استحکام مساکن جدید و نوسازی شده نسبت به مساکن قدیمی تر می باشند. همچنین از سایر تأثیرات این تسهیلات می توان به کاهش فعالیت های زیستی در واحد مسکونی، کاهش سطح زیربنای مساکن، کاهش تعداد اتاق ها و تغییر در نوع پلان و سازه های مساکن اشاره کرد. از طرفی نتایج نیز حاکی از کاهش هویت در کالبد روستاها از منظر تعلق مکانی و همچنین کاهش ارزش های فرهنگی و تطابق با الگوی کهن و سنتی در طراحی های جدید واحدهای مسکونی می باشد.
۴۲.

سنجش پایداری بافت های شهری (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۷
بافت های شهری به عنوان محدوده های شهری که در ادوار مختلف شکل می گیرند و می توانند چند محله را در دل خود جای دهند، جزو اندام های سازنده شهر محسوب می شوند که برای دستیابی به شهری پایدار و قبل از هر نوع برنامه ریزی برای شهر، لازم است پایداری آنها مورد سنجش قرار گیرد. از همین رو هدف تحقیق حاضر سنجش پایداری محلات و بافت های شهری اردبیل می باشد. جامعه ی آماری تحقیق را شهروندان تشکیل می دهند که390 نفر بر اساس فرمول کوکران- به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفیِ ساده بوده و پرسشنامه برای آنها توزیع و تکمیل شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه بافت های شهری در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، الکتر، ویکور، تاپسیس و کپلند برای رتبه بندی بافت های شهری در قالب EXCEL استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که پایداری محله ای با میانگین عددی 02/3 در حد متوسط می باشد و تحلیل واریانس یک طرفه حاکی از وجود تفاوت بین بافت های شهر از نظر سطح پایداری می باشد، بگونه ای که در آزمون تعقیبی شفه بافت های شهری اردبیل در دو دسته ناپایدار و نسبتاٌ پایدار قرار گرفتند. نهایتاً اینکه مدل های تاپسیس، الکتر، ویکور و مدل ادغامی کپلند نشان داد که به ترتیب بافت های برنامه ریزی شده، ارگانیک، نیمه ارگانیک، روستاهای ادغامی به شهر و حاشیه نشین در رتبه های اول تا پنجم پایداری قرار دارند.
۴۳.

هویت یابی مکانی-فضایی عناصر شهری با تأکید بر مؤلفه های کالبدی–عملکردی (مطالعه موردی: مساکن بومی جلگه ی غربی گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت یابی مؤلفه های کالبدی مؤلفه های عملکردی مسکن جلگه ی غربی گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۶
مسکن به عنوان یکی از مهمترین عناصر شهری محسوب می شود که هویت یابی مکانی-فضایی آن می تواند القاءکننده ی نوعی وابستگی و احساس تعلق و تعهد در بین ساکنان گردد. با این حال، امروزه کالایی شدن مسکن و توجه به سودآوری این بخش، عدم توجه به الگوهای سنتی و عناصر هویت ساز را در طراحی ساخت وسازها به دنبال داشته است. با توجه به اهمیت مسکن و هویت مندی آن، هدف از تحقیق حاضر بررسی هویت یابی مکانی-فضایی مساکن شهری با تأکید بر مؤلفه های کالبدی–عملکردی و کاربست آن ها در طراحی مساکن آتی در راستای دست یابی به هویت پایدار و ارتقای حس و تعلق مکانی در جلگه ی غربی گیلان (شهرهای تالش، صومعه سرا و رضوانشهر) می باشد. در این راستا، روش تحقیق کاربردی با ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی-میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز مساکن شهرهای مورد مطالعه می باشد که از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب حجم نمونه استفاده شده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های تحلیل واریانس، ضریب رگرسیون و پیرسون بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر هویت یابی مساکن محدوده ی مورد مطالعه بر مبنای شاخص های کالبدی-عملکردی مربوط به مؤلفه ی انطباق مسکن با سایر فضاها و عملکردها می باشد. همچنین در شهرهای تالش و صومعه سرا در وهله ی دوم انطباق مسکن با اقلیم و در رضوانشهر انطباق مسکن با فرم و عملکرد قرار دارد. همچنین می توان گفت که مهمترین عامل هویت یابی مکانی-فضایی مساکن جلگه ی غربی گیلان تشابه/تمایز (تشابه مساکن با یکدیگر در منطقه و تمایز با مساکن مناطق دیگر) می باشد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان