حسن اکبری

حسن اکبری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۷ مورد از کل ۴۷ مورد.
۴۱.

ارزیابی اثرات سیاست های مقاوم سازی بر الگوهای مسکن و هویت روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های مسکن روستایی الگوی مسکن هویت روستایی شهرستان ماسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
مسکن به عنوان یکی از مهم ترین عناصر سکونتگاه های انسانی، به ویژه در مناطق روستایی محسوب می شود. با این وجود تأمین مسکن مناسب، یکی از چالش های عمده در نواحی روستایی به دلیل قدرت مالی پایین روستائیان و همچنین آسیب پذیری مساکن در برابر بلایای طبیعی محسوب می گردد. بنابراین تمامی دولت ها در سال های اخیر به سیاست هایی همچون اعطای اعتبارات و وام های کم بهره در راستای ارتقای کیفیت مساکن روستایی مبادرت نموده اند. سیاستی که باعث تغییراتی در بطن روستاها و الگوهای مسکن گردیده است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیرات اعتبارات و وام های مقاوم سازی مساکن در نواحی روستایی شهرستان ماسال (روستاهای شالماء، مرکیه و درخانه) در دو بعد الگوی مسکن و هویت روستا می باشد. در این راستا، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با تأکید بر رویکرد کیفی-کمی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مساکن روستاهای مورد مطالعه می باشد که حجم نمونه بر اساس روش کوکران 383 مسکن برآورد گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عمده ترین تأثیر اعتبارات و وام های مقاوم سازی، ارتقای استحکام مساکن جدید و نوسازی شده نسبت به مساکن قدیمی تر می باشند. همچنین از سایر تأثیرات این تسهیلات می توان به کاهش فعالیت های زیستی در واحد مسکونی، کاهش سطح زیربنای مساکن، کاهش تعداد اتاق ها و تغییر در نوع پلان و سازه های مساکن اشاره کرد. از طرفی نتایج نیز حاکی از کاهش هویت در کالبد روستاها از منظر تعلق مکانی و همچنین کاهش ارزش های فرهنگی و تطابق با الگوی کهن و سنتی در طراحی های جدید واحدهای مسکونی می باشد.
۴۲.

سنجش پایداری بافت های شهری (نمونه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۵۸
بافت های شهری به عنوان محدوده های شهری که در ادوار مختلف شکل می گیرند و می توانند چند محله را در دل خود جای دهند، جزو اندام های سازنده شهر محسوب می شوند که برای دستیابی به شهری پایدار و قبل از هر نوع برنامه ریزی برای شهر، لازم است پایداری آنها مورد سنجش قرار گیرد. از همین رو هدف تحقیق حاضر سنجش پایداری محلات و بافت های شهری اردبیل می باشد. جامعه ی آماری تحقیق را شهروندان تشکیل می دهند که390 نفر بر اساس فرمول کوکران- به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت تصادفیِ ساده بوده و پرسشنامه برای آنها توزیع و تکمیل شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از عملیات میدانی از آزمون آماری t تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری، از تحلیل واریانس برای مقایسه بافت های شهری در قالب نرم افزار SPSS و از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، الکتر، ویکور، تاپسیس و کپلند برای رتبه بندی بافت های شهری در قالب EXCEL استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که پایداری محله ای با میانگین عددی 02/3 در حد متوسط می باشد و تحلیل واریانس یک طرفه حاکی از وجود تفاوت بین بافت های شهر از نظر سطح پایداری می باشد، بگونه ای که در آزمون تعقیبی شفه بافت های شهری اردبیل در دو دسته ناپایدار و نسبتاٌ پایدار قرار گرفتند. نهایتاً اینکه مدل های تاپسیس، الکتر، ویکور و مدل ادغامی کپلند نشان داد که به ترتیب بافت های برنامه ریزی شده، ارگانیک، نیمه ارگانیک، روستاهای ادغامی به شهر و حاشیه نشین در رتبه های اول تا پنجم پایداری قرار دارند.
۴۳.

هویت یابی مکانی-فضایی عناصر شهری با تأکید بر مؤلفه های کالبدی–عملکردی (مطالعه موردی: مساکن بومی جلگه ی غربی گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت یابی مؤلفه های کالبدی مؤلفه های عملکردی مسکن جلگه ی غربی گیلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۸
مسکن به عنوان یکی از مهمترین عناصر شهری محسوب می شود که هویت یابی مکانی-فضایی آن می تواند القاءکننده ی نوعی وابستگی و احساس تعلق و تعهد در بین ساکنان گردد. با این حال، امروزه کالایی شدن مسکن و توجه به سودآوری این بخش، عدم توجه به الگوهای سنتی و عناصر هویت ساز را در طراحی ساخت وسازها به دنبال داشته است. با توجه به اهمیت مسکن و هویت مندی آن، هدف از تحقیق حاضر بررسی هویت یابی مکانی-فضایی مساکن شهری با تأکید بر مؤلفه های کالبدی–عملکردی و کاربست آن ها در طراحی مساکن آتی در راستای دست یابی به هویت پایدار و ارتقای حس و تعلق مکانی در جلگه ی غربی گیلان (شهرهای تالش، صومعه سرا و رضوانشهر) می باشد. در این راستا، روش تحقیق کاربردی با ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی-میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز مساکن شهرهای مورد مطالعه می باشد که از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب حجم نمونه استفاده شده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های تحلیل واریانس، ضریب رگرسیون و پیرسون بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر هویت یابی مساکن محدوده ی مورد مطالعه بر مبنای شاخص های کالبدی-عملکردی مربوط به مؤلفه ی انطباق مسکن با سایر فضاها و عملکردها می باشد. همچنین در شهرهای تالش و صومعه سرا در وهله ی دوم انطباق مسکن با اقلیم و در رضوانشهر انطباق مسکن با فرم و عملکرد قرار دارد. همچنین می توان گفت که مهمترین عامل هویت یابی مکانی-فضایی مساکن جلگه ی غربی گیلان تشابه/تمایز (تشابه مساکن با یکدیگر در منطقه و تمایز با مساکن مناطق دیگر) می باشد.
۴۴.

بررسی شرایط آسایش حرارتی خانه های حیاط مرکزی در اقلیم گرم وخشک (نمونه ی موردی: خانه های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حیاط مرکزی خانه های سنتی آسایش حرارتی شاخص PET شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۲۹
افزایش جمعیت شهرها و رشد و توسعه ی شهرسازی از یک سو و تغییرات آب وهوایی از سوی دیگر، تعادل حرارتی شهرها را تحت تأثیر قرار داده و موجب ایجاد جزایر حرارتی شده است، لذا توجه به تأثیر طراحی در آسایش حرارتی فضاهای شهری اهمیت یافته است. در این میان، بررسی عملکرد حرارتی حیاط ها به عنوان فضاهای مشترک میان مقیاس شهری و معماری، مورد ارزیابی های مختلفی قرار گرفته است، اما بااین وجود دانش نسبتاً محدودی در رابطه با رفتار خرداقلیمی این فضاها در دسترس است. این پژوهش به دنبال سنجش شرایط آسایش حرارتی خانه های سنتی دوره ی قاجاریه در شهر اصفهان است؛ ازاین رو، تعداد 10 مورد از خانه های دوره ی قاجار در شهر اصفهان انتخاب شده و با استفاده از نرم افزار ENVI-met 4 که به منظور شبیه سازی سه بعدی و سنجش شرایط خرداقلیم شهری طراحی شده است، به بررسی تغییرات پارامترهای اقلیمی شامل دما، رطوبت نسبی، سرعت باد و دمای متوسط تابشی و سنجش شرایط آسایش حرارتی در اولین روز تیرماه، بر مبنای شاخص PET پرداخته شد. نتایج نشان می دهد میزان دما در حیاط های مرکزی موردمطالعه نسبت به فضاهای باز شهری هم جوار به طور متوسط بین 7/0-1/0 درجه ی سانتی گراد کاهش، رطوبت نسبی 8/1-1 درصد افزایش و سرعت باد 2-5/1 متر بر ثانیه کاهش داشته است. میانگین دمای متوسط تابشی برای خانه های موردمطالعه بین 7/58-3/55 بوده و همبستگی بالایی میان دمای متوسط تابشی و شاخص PET وجود دارد. هم چنین با توجه به شاخص PET شرایط آسایش حرارتی خانه های موردمطالعه بین تنش گرمایی متوسط و بسیار شدید قرار دارد.
۴۵.

ارزیابی عملکرد سایه و تابش حیاط های مرکزی خانه های سنتی در اقلیم گرم و خشک شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری اقلیمی شاخص سایه-تابش حیاط مرکزی خانه های سنتی شهر یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۷
حیاط مرکزی به عنوان یک الگوی بومی و سامانه ی سرمایشی غیرفعال بر آسایش حرارتی خانه های سنتی مناطق گرم و خشک و گرم و مرطوب تأثیرگذار است. هدف این تحقیق، بررسی سازگاری اقلیمی حیاط های مرکزی خانه های سنتی بر اساس بهره مندی از سایه و تابش خورشید در اقلیم گرم و خشک شهر یزد است. بدین منظور، ده نمونه از حیاط های مرکزی خانه های سنتی انتخاب و توسط نرم افزار اکوتکت آنالیزور مدل سازی گردید. سپس میانگین میزان سایه اندازی و دریافت تابش سطوح هم جوار حیاط های مرکزی برای تمام ماه های سال محاسبه و شاخص سایه-تابش سطوح در دوره های گرم، سرد و سالیانه استخراج گردید. به این ترتیب، میزان سازگاری اقلیمی حیاط های مرکزی و رابطه ی بین تناسبات هندسی سطوح هم جوار حیاط های مرکزی و شاخص های سایه-تابش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که میانگین سالیانه ی شاخص سایه-تابش جداره ها، کف و کل سطوح حیاط های مرکزی موردمطالعه به ترتیب برابر 56، 44 و 51 درصد است. بر همین اساس جداره ها، کف و کل سطوح حیاط های مرکزی دارای سازگاری متوسط با اقلیم شهر یزد می باشند. رابطه ی همبستگی بین تناسبات ابعادی و زاویه ی انحراف حیاط مرکزی با شاخص سایه-تابش نشان می دهد که با افزایش نسبت L/W و H/W و کاهش زاویه ی انحراف، میزان شاخص سایه-تابش جداره ها کاهش و برخلاف آن، شاخص کف و کل سطوح افزایش می یابد. هم چنین با افزایش نسبت H/L و کاهش زاویه ی انحراف، میزان شاخص سایه-تابش جداره ها و کل سطوح کاهش و شاخص سایه- تابش کف حیاط مرکزی افزایش می یابد.
۴۶.

بهینه سازی فرم، نسبت ابعادی و جهت گیری ساختمان بر اساس تابش خورشید و جهت باد (مطالعه ی موردی: شهرهای تبریز، یزد و بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نسبت ابعادی جهت گیری بهینه انرژی خورشیدی جهت باد قانون کسینوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۹
انرژی های تجدیدپذیر (مانند انرژی خورشیدی) می تواند از طریق طراحی فضاهای معماری و شهری سازگار با اقلیم و زیست بوم منطقه و با در نظر گرفتن ویژگی های معماری ساختمان از قبیل فرم، ابعاد و جهت گیری آن تأمین شود. هدف از این پژوهش، تعیین فرم، نسبت ابعادی و جهت مناسب استقرار ساختمان بر اساس انرژی تابشی خورشید و جهت باد غالب در شهرهای تبریز، یزد و بندرعباس است. در این پژوهش، شش فرم هندسی متداول، شامل مربع، مستطیل (با راستای شرقی- غربی و شمالی- جنوبی)، شش ضلعی، هشت ضلعی، شانزده ضلعی و سی ودو ضلعی (دایره) با مساحت و ارتفاع برابر و رو به جنوب موردبررسی قرار گرفته و از میان آن ها، فرم مستطیل با نسبت های ابعادی 2/1:1، 4/1:1، 6/1:1، 8/1:1 و 1:2 و در جهات 120، 135، 150، 165 و 180 درجه جنوب شرقی و غربی مطالعه گردیده است. میزان انرژی تابشی دریافتی بر روی سطوح قائم به صورت نظری و واقعی با استفاده از روش محاسباتی "قانون کسینوس"، برای ماه های مختلف و در 32 جهت جغرافیایی و به تفکیک دوره های سرد و گرم سال محاسبه و پردازش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهترین فرم ساختمان در تمام شهرهای موردمطالعه، مستطیل با راستای شرقی- غربی و بعدازآن فرم مربع است. نسبت ابعادی بهینه برای فرم مستطیل با راستای شرقی- غربی، در شهر تبریز برابر 2/1:1 و در شهرهای یزد و بندرعباس برابر 6/1:1 است. جهت مناسب استقرار ساختمان بر اساس تابش و جهت باد غالب، در شهر تبریز، جهت 165 درجه جنوب شرقی و در شهرهای یزد و بندرعباس، جهت 180 درجه جنوب است.
۴۷.

عناصر هویت ساز پایدار مساکن بومی با تأکید بر رویکرد ضرباهنگ کاوی (مطالعه موردی: شهر تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت پایدار مساکن بومی ضرباهنگ کاوی شهر تالش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
مقدمه: فضا و عناصر شهری، بدون شناخت هویت آنها فهم نمی شود و هر آنچه از این هویت برمی خیزد، نشأت گرفته از تدبیرها، شگردها، فن ها و ابداع های برنامه ریزان، طراحان و معماران بر مبنای مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی یک قوم و ملت و شرایط سیاسی و محیطی حاکم بر یک مکان می باشد. در گذر زمان هویت به دو صورت پایدار و ناپایدار (بحرانی) نمود پیدا می کند.هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عناصر هویت ساز پایدار در مساکن بومی شهر تالش با تأکید بر رویکرد ضرب آهنگ کاوی بوده است.روش شناسی تحقیق: روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته و ترکیبی از رویکرد های کمّی - کیفی با ماهیت تحلیلی- اکتشافی است که برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرم افزار Warp-PLS و روش کیفی زمینه یابی (مردم نگاری) و ضرباهنگ کاوی استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز مساکن شهر تالش بوده که حجم نمونه بر اساس مدل اصلاح شده ی کوکران 340 مسکن برآورد شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل شهر تاش می باشد.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین عناصر هویت ساز پایدار در مساکن بومی شهر تالش مربوط به عناصر محیطی (E)، عناصر فرهنگی (C) و عناصر عملکردی (F) می باشد که بر اساس مدل ساختاری به ترتیب ضرایب استخراج شده برای هرکدام 63/0، 48/0 و 43/0 بوده است.نتایج: نتایج حاکی از آن است که شرایط اقلیمی همراه با حضور همزمان چندین ضرباهنگ همچون ارزش های فرهنگی و نیازهای عملکردی در سیر چرخه ای و خطی زمان نقش اصلی را در شکل گیری هویت پایدار مساکن بومی شهر تالش به خود اختصاص داده اند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان