اسماعیل بلالی

اسماعیل بلالی

مدرک تحصیلی: عضو هیأت علمی و دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا همدان
پست الکترونیکی: balali_e@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۹ مورد از کل ۴۹ مورد.
۴۱.

بررسی جامعه شناختی مکانیزم های رابطه عوامل اجتماعی با افسردگی در بین شهروندان 18 سال به بالای شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی دینداری سرمایه اجتماعی انسجام خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۶۶
تعداد درخور توجهی از افراد جامعه به افسردگی مبتلا هستند. این ابتلا و میزان رو به افزیش آن بر این دلالت دارد که افسردگی به عنوان یک اختلال روانی مسئله ای اجتماعی و فراگیر است؛ بنابراین این مسئله به بررسی عوامل اجتماعی نیاز دارد که با افسردگی در ارتباط هستند و ابتلا به آن را توضیح می دهند. هدف این پژوهش بررسی این عوامل اجتماعی و توضیح رابطه آن ها با افسردگی است. روش استفاده شده در این پژوهش پیمایش است که با استفاده از پرسشنامه در شهر همدان انجام شده است. حجم نمونه شامل 385 نفر است که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از آزمون T و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نرخ شیوع افسردگی در جمعیت نمونه 4/30 درصد است. نتایج فرضیه های پژوهش نشان می دهد که دینداری هم به طور مستقیم با کاهش افسردگی رابطه دارد و هم با افزایش دادن سرمایه اجتماعی و به واسطه این افزایش با کاهش افسردگی رابطه دارد. انسجام خانوادگی هم به طور مستقیم با کاهش افسردگی رابطه دارد و هم با افزایش دادن سرمایه اجتماعی و به واسطه این افزایش با کاهش افسردگی رابطه دارد. دینداری هم به طور مستقیم با کاهش افسردگی رابطه دارد و هم با افزایش انسجام خانوادگی و به واسطه این افزایش با کاهش افسردگی رابطه دارد. نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت سه عامل اجتماعی دینداری (از طریق معنی دادن به زندگی)، انسجام خانوادگی (از طریق جذب و تنظیم رفتار در اجتماع خانواده) و سرمایه اجتماعی (از طریق تأمین منابع برای افراد) در آسیب شناسی ایجاد، بروز و شیوع افسردگی است. این سه عامل هم بی واسطه و هم توسط روابط باهم مکانیزم های ابتلا به افسردگی را توضیح می دهند. بروز افسرگی و شیوع آن در سال های اخیر به نظر می رسد پیامد و حاصل وقوع تغییر و تحولات چشمگیر در چند دهه گذشته در حوزه هایی  از جامعه است که دینداری، انسجام خانوادگی و سرمایه اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است.
۴۲.

جدایی گزینی فضایی یا جدایی گزینی اجتماعی؟ بررسی مقایسه ای الگوهای ازدواج زنان مناطق بالا و پایین شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوهای ازدواج بالای شهر پایین شهر قومیت پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
جدایی گزینی فضایی طبقات اجتماعی در بیشتر مواقع با جدایی گزینی اجتماعی همراه است؛ بدان معنا که الگوهای رفتار اجتماعی نیز متناسب با جدایی گزینی فضایی طبقاتی تغییر می کنند. بر این اساس، انتظار می رود افراد متعلق به طبقات مختلف که در مناطق جدا از هم زندگی می کنند، الگوهای رفتاری متفاوتی داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسۀ الگوهای ازدواج زنان در مناطق بالا و پایین شهر همدان است. الگوهای ازدواج عبارت اند از: الگوهای سنی، نحوۀ آشنایی، میزان شیوع ازدواج خویشاوندی، ازدواج درون قومی و نیز تفاوت ها در معیارهای ازدواج. فرض بر این است که منطقه (تجلی جدایی گزینی طبقاتی) با الگوهای ازدواج ارتباط دارد. در این پژوهش از نظریه های جغرافیای اجتماعی معطوف به کنش ورلن و نظریۀ قومی - فرهنگی و همانندی مشخصه ها استفاده شده است. روش پژوهش، روش پیمایشی و جمعیت مطالعه شده شامل زنان متأهل مناطق بالا و پایین شهر همدان است. حجم نمونۀ بررسی شده 325 نفر است که ازطریق فرمول کوکران و بعد از پیش برآورد صفت در جامعه برآورد شده است. روش نمونه گیری نیز نمونه گیری طبقه ای است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند. از آزمون های کای اسکوتر (خی دو)، آنالیز واریانس و آزمون T برای بررسی ارتباط متغیرها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند میانگین سن ازدواج در مناطق پایین شهر از مناطق بالای شهر کمتر بوده است (اختلاف حدود 7 سال و Sig =.000). در زمینۀ الگوی ارتباط قبل از ازدواج، تفاوت چشمگیری میان این دو منطقه وجود نداشت (Sig =.206). الگوی ازدواج خویشاوندی (Sig =.023) و انطباق قومیتی زوجین نیز در مناطق پایین شهر بیشتر بوده است (Sig =.000). معیارهای اقتصادی ازدواج در مناطق بالای شهر اهمیت بیشتری داشته است (Sig =.000). الگوی سنی و معیارهای ازدواج برحسب قومیت، تفاوت معنادار داشت (Sig =.000). با توجه به این نتایج می توان گفت جدایی گزینی های فضایی تنها در برخی موارد با جدایی گزینی های اجتماعی همپوشانی دارند.
۴۳.

بررسی مکانیسم تأثیر سرمایه های فرهنگی-اقتصادی زوجین بر میزان استحکام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استحکام سرمایه فرهنگی سرمایه اقتصادی ساختار قدرت نوع روابط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۲
امروزه تلاش برای استحکام خانواده ها یکی از مهم ترین مسائل در جهان در حال تغییر است. مراد از خانواده مستحکم صرفاً در زیر یک سقف زندگی کردن نیست. ثبات به این مسئله اشاره دارد که آیا ازدواج سالم باقی می ماند یا اینکه منحل می شود. حال اگر خانواده را یک فضای اجتماعی در نظر بگیریم که موقعیت افراد (در این تحقیق زوجین) در آن برحسب حجم و نوع سرمایه آنان مشخص شود و کارکرد های سرمایه را به عنوان یک رابطه اجتماعی که به دارنده خود قدرت و منزلت اعطا می کند در نظر بگیریم، پس در این پژوهش برآنیم تا به بررسی این مسئله بپردازیم که مکانیسم تأثیر سرمایه های فرهنگی و اقتصادی زوجین بر میزان استحکام خانواده چگونه است؟ هدف از پژوهش حاضر بررسی  مکانیسم تأثیر سرمایه های فرهنگی- اقتصادی زوجین بر میزان استحکام خانواده در شهر سنقر است. مکانیسم های درنظرگرفته شده در این پژوهش ساختار قدرت در خانواده و نوع روابط زوجین است که سرمایه های فرهنگی و اقتصادی از طریق آن ها بر استحکام خانواده تأثیر می گذارند. در تدوین چارچوب نظری این پژوهش، ترکیبی از نظریه های مربوط به خانواده مستحکم، نظریه های مربوط به مکانیسم ساختار قدرت، نظریه های مربوط به مکانیسم نوع روابط و نظریه سرمایه فرهنگی-اقتصادی بوردیو استفاده شده است. روش مطالعه حاضر کمی و پیمایشی بوده و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه ساخت یافته و استاندارد گردآوری شده است. جامعه آماری همه خانوارهای شهر سنقر بودند و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 373 نفر محاسبه شده است. روش نمونه گیری طبقه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر خانواده ها در این شهر از لحاظ استحکام خانواده جزو خانواده های نسبتاٌ متوازن و منسجم هستند. از لحاظ مکانیسم ساختار قدرت، بیشتر زوجین دارای میزان مشارکت کم در درون خانواده هستند و از لحاظ نوع رابطه بیشترین درصد زوجین دارای رابطه نیمه دموکراتیک اند. براساس نتایج تحقیق، سرمایه اقتصادی بر استحکام خانواده تأثیر مستقیم ندارد، ولی سرمایه فرهنگی هم به شکل مستقیم و هم از طریق مکانیسم بر استحکام خانواده تأثیر می گذارد.
۴۴.

ورود زنان به مشاغل مردانه: دلایل و پیامدها واکاوی کیفی آرای کارشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشتغال زنان جداسازی جنسیتی مشاغل مشاغل زنانه مشاغل مردانه مطالعه کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۵۹
جنسیت، به منزله یکی از عناصر تعیین کننده فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از ابعاد حیات جمعی زنان همچون اشتغال آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و می تواند بر نوع مشاغل زنان و مردان در جامعه تأثیر گذار باشد. امروزه، جداسازی جنسیتی مشاغل در ایران به تدریج در حال برداشته شدن است، اما سیاست گذاری اجتماعی در مورد این موضوع نیازمند مطالعات علمی است. از این رو، در این مطالعه با استفاده از روش کیفی و بحث گروهی متمرکز، دیدگاه های 19 نفر از کارشناسان مسائل زنان و خانواده درباره پدیده «ورود زنان به مشاغل مردانه» و دلایل آن، مورد پرسش و بحث قرار گرفته است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل تماتیک نشان داد مشارکت کنندگان در مورد این پدیده دیدگاه های پیامدگرای مثبت گرا، پیامدگرای منفی گرا و تلفیقی داشتند. تعالی توانایی های فردی و ارتباطی زنان و تحقق عدالت اقتصادی و اجتماعی از دلالت های مثبت ورود زنان به مشاغل مردانه ذکر شده اند. همچنین، جداسازی مشاغل زنان مانع پرورش استعدادهای آن ها، تقویت باورهای جنسیتی در جامعه و عدم تعادل اقتصادی جنسیتی قلمداد شده است. اما پیامدگرایان منفی گرا ورود زنان به مشاغل مردانه را مترادف فاصله گیری زنان از دنیای زنانه، عدم تعادل هویتی و شخصیتی، فرسودگی جسمی و روانی، کاهش فرصت ازدواج، ناامنی اخلاقی و جنسی برای زنان درگیر در این مشاغل و بازخوردهای اجتماعی مردانه دانسته اند.
۴۵.

آسیب شناسی ارتباطات علمی در میان اعضای هیئت علمی (مطالعه در میان اساتید دانشگاه های دولتی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مناسک تعامل حوزه پژوهشی فضای توجه سرمایه فرهنگی انرژی عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
ارتباطات علمی در بین دانشمندان نقش بسیار مهمی دارد. برای نمونه، حجم انبوهی از اطلاعات از طریق دیدارها و یا سایر روش های ارتباطی میان دانشمندان به دست می آید و یا منتقل می شود. نتایج برخی پژوهش ها در مورد این ارتباطات و تعاملات نشان می دهد که ارتباطات در بین اساتید دچار ضعف شده است و سطح نازل ارتباطات باعث فقدان بهره وری علمی و عدم تولید اندیشه های جدید می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آسیب شناسانه ارتباطات علمی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه های (دولتی) استان ایلام بر اساس نظریه کالینز بود که مواردی همچون مناسک تعامل، سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی را مدنظر قرار داده است. روش مطالعه، کمّی و پیمایش بود و داده ها با کمک پرسشنامه محقق ساخته از اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایلام (دولتی) گردآوری شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۱۷۰ نفر محاسبه شده و روش نمونه گیری، طبقه بندی (متناسب) بود. نتایج نشان داد در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایلام، مناسک تعامل در سطح متوسط، انرژی عاطفی زیاد و فضای توجه نمادین ضعیف است. همچنین بین «مناسک تعامل» و «ارتباط با حوزه پژوهشی مشهور»، بین «افزایش سرمایه فرهنگی» و «افزایش فضای توجه نمادین» و «ارتباط بیشتر با حوزه پژوهشی مشهور»، بین «افزایش انرژی عاطفی» و «افزایش فضای توجه نمادین» و «ارتباط بیشتر با حوزه پژوهشی مشهور» و همچنین بین «خلاقیت» از طریق «فضای توجه نمادین» و «ارتباط با حوزه پژوهشی مشهور» رابطه معنادار وجود دارد.
۴۶.

مطالعه کیفی چالش های زنان در ازدواج دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اازدواج مجدد ازدواج دوم فرزندان طلاق والدین ناتنی زنان مطلقه خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۴
یکی از چالش های جدی زنان مطلقه، مسئله ازدواج مجدد است؛ اغلب آنها به دلیل تجربه ناخوشایند خود در ازدواج اول، نگرانی ها و ترس هایی برای ازدواج دوم دارند. در این میان، برخی از آنها به دلایل متعدد فردی و خانوادگی، به ازدواج دوم مبادرت می ورزند. این پژوهش با هدف بررسی چالش های بانوان مطلقه در ازدواج دوم با ملاحظه شکست های فرد در اولین تجربه زندگی مشترک، طراحی و اجراشده است. در این مطالعه کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها،  مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. در این مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند و با لحاظ تنوع کیفی، با تعداد 21 نفر از بانوان مطلقه شهر همدان که ازدواج دوم داشته اند، مصاحبه انجام شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که برخی از بانوان مطلقه پس از سپری شدن مشکلات دادگاه و انجام طلاق و گذشت مدت زمانی از وقوع طلاق، برای بار  دوم ازدواج می نمایند؛ هرچند این اقدام آنان با چالش ها و مشکلات پیچیده ای همراه است. در تحلیل مصاحبه های این گروه از بانوان، در زمینه چالش های مرتبط با ازدواج دوم، چهار مقوله اصلی شامل: چالش های مرتبط با تعاملات بین زوجین، چالش های زوجین با فرزندان، چالش های مرتبط با خانواده زوجین و چالش های فرزندان همسران با یکدیگر شناسایی شد. از منظر مشارکت کنندگان در مطالعه، این چالش ها عمدتاً منبعث از شکست فرد در ازدواج اول و تجربه منفی فرد است.
۴۷.

موانع فرهنگی- اجتماعی مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی زنان سرمایه فرهنگی فعالیت ورزشی کلیشه های جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۳۹
امروزه مشارکت زنان در فعالیت های مختلف اجتماعی بخشی از حقوق اجتماعی آنان تلقی می شود، اما موانع فرهنگی و اجتماعی بسیاری در این زمینه وجود دارد. مشارکت زنان در ورزش به دلیل تأثیرات آن بر سلامت جامعه دارای اهمیت بسیاری است. در اینجا برای مطالعه مشارکت زنان در ورزش از مدلی که ترکیبی از نظریه های فیش باین و آیزن، نظریه یادگیری اجتماعی، سرمایه فرهنگی و نیز نظریه های بم، چافتز و چو استفاده شده است. روش تحقیق پیمایشی و تکنیک جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه بوده و از آزمون تی گروه های مستقل و رگرسیون لجستیک استفاده شده است. حجم نمونه 200 نفر از زنان غیر ورزشکار به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری 106404 نفری زنان 40- 20 ساله شهر همدان و یک گروه 50 نفری از زنان ورزشکار بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. نتایج نشان گر پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر، میزان سرمایه فرهنگی، تمایل فردی و حمایت اجتماعی بیشتر از زنان ورزشکار نسبت به زنان غیر ورزشکار است. نگرش خانواده زنان ورزشکار،مثبت تر و میزان پذیرش باورهای قالبی به طور معنی داری کمتر از زنان غیر ورزشکار است. اما از نظر سودمندی ادراک شده تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیر های سرمایه فرهنگی و تمایل فردی دو متغیر تأثیر گذار بر احتمال مشارکت ورزشی است.
۴۸.

مطالعه برخی عوامل اجتماعی مرتبط با بی اشتهایی عصبی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بی اشتهایی عصبی فشار هنجاری والدین برای لاغر شدن فشار هنجاری دوستان برای لاغر شدن مقایسه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۴۸
اگرچه در قرون گذشته شاخص یک زن سالم، جذاب و نرمال، بدنی فربه و درشت بود، ارزش های شایع در زمان حال بنا به عوامل ترویج دهنده آن ها الگوی دیگری را ارائه می دهند. داشتن بدن لاغر، ظریف و کشیده ارزش هایی اند که زنان بنا به نسبت ممارستشان با این ارزش ها در پی آن اند. طلب این شکل خاص از بدن، بر اساس ارزش های اجتماعی منسوب به بدن نرمال و متوازن، باعث بروز نارضایتی از بدن و از این رو افزایش نرخ شیوع بی اشتهایی عصبی در نوجوانان می شود که جزء آسیب پذیرترین گروه های در معرض بی اشتهایی عصبی اند. این پژوهش با هدف بررسی برخی عوامل اجتماعی مرتبط با بی اشتهایی عصبی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان انجام شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه و با انتخاب نمونه 300 نفری از 9 هزار و 742 دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر همدان به روش خوشه ای چند مرحله ای در سال 1391 1392 انجام شده است. مطابق یافته های پژوهش، 7 / 1 درصد پاسخ گویان به بی اشتهایی عصبی و 16 درصد به سایر اختلالات خوردن مبتلا بوده اند. همچنین، بی اشتهایی عصبی با متغیرهای مقایسه اجتماعی، فشار هنجاری والدین برای لاغر شدن، فشار هنجاری دوستان برای لاغر شدن، مصرف رسانه ها و شاخص توده بدنی رابطه مستقیم و مثبت و نیز بی اشتهایی عصبی با تصور از بدن رابطه معکوس و منفی داشته است. همچنین، متغیرهای فشار هنجاری دوستان برای لاغر شدن (با بتای 24 / 0 ) و شاخص توده بدنی (با بتای 13 / 0) عوامل مؤثر در توضیح بی اشتهایی عصبی دانش آموزان دختر مورد تحقیق بوده اند.
۴۹.

بررسی ارتباط الگوهای تصمیم گیری و توزیع منابع در گروه با تعارض های درون گروهی در گروه های آموزشی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض درون گروهی تبعیض تصمیم گیری توزیع منابع و دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۱
تعارض درون گروهی بخشی از زندگی و کار گروهی است و تقریباً در تمام گروه ها به شکلی وجود دارد و اگر به درستی شناخته نشود و نسبت به آن واکنش صحیح نشان داده نشود کژکارکرد محسوب خواهد شد. بر اساس چهارچوب های نظری موجود متغیرهای بسیار زیادی بر این تعارض و شدت آن دخیلند. این بررسی بر آن است تا ارتباط بین الگوهای تصمیم گیری و نیز توزیع منابع درون گروه را با شدت تعارض های درون گروهی کنکاش نماید. جامعه ی آماری این مطالعه کلیه ی اعضای هیأت علمی گروه های آموزشی دانشگاه های بوعلی سینای همدان و کردستان است که به روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج این بررسی نشان می دهد که هرچه الگوی تصمیم گیری در گروه غیرمشارکتی و از بالا به پایین باشد، تعارض بیشتر می شود. همچنین یافته ها نشان می دهد به هر میزان توزیع منابع در گروه (پایان نامه ها، دروس و واحدها و نظایر آن) نامناسب و تبعیض در عملکردها وجود داشته باشد شدت تعارض ها نیز بالاتر می رود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان