مجتبی یمانی

مجتبی یمانی

مدرک تحصیلی: استاد گروه جغرافیای طبیعی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۹۴ مورد.
۲۱.

تحلیل مورفوژنتیکی سکانسهای پادگانه ای دره هراز (محدوده آب اسک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رود هراز دریاچه های سدی پادگانه آتشفشان دماوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۲۷۷
در طی کواترنری، نیروهای تکتونیکی با دخالت تغییرات اقلیمی منجربه ایجاد لندفرم ها و یا تغییرشکل در فرم های قدیمی دره هراز شده اند. پادگانه ها، لندفرم های به جامانده از دوره کواترنری هستند که مطالعه آنها تغییرات محیط را طی این دوران مشخص می کند. در پژوهش حاضر، فرآیندهای دخیل در تشکیل پادگانه های دره هراز و نقش رسوبات آذرآواری دماوند در تغییر رفتارآبی رودخانه هراز و تشکیل دریاچه سدی در محل آب اسک مورد بررسی قرارگرفته است. برای دستیابی به این هدف روش تحلیلی و بازسازی زمانی تغییرات به کار گرفته شده است. تکنیک کار، مقایسه مورفومتری پادگانه های دریاچه ای و سدهای یخچالی- پیروکلاستی به چهار روش بازه بندی منطقه مورد مطالعه، مقایسه ارتفاع و ضخامت رسوبات آبرفتی، تعیین حدود گسترش رسوبات دریاچه ای و بازیابی حدارتفاعی موانع محصورکننده دره هراز استوار است. نتایج به دست آمده نشان داد که سطوح ارتفاعی پادگانه ها هم دارای اختلاف ارتفاع بوده و هم توالی نامنظم دارند. بالاترین سطح پادگانه در کوه نل 630 متر از بستر دره هراز ارتفاع داردکه نشان می دهد علاوه بر تغییر سطح اساس، فرآیندهای یخچالی از عوامل مرتفع شدن سطوح پادگانه درمنطقه بوده است. بررسی ها نشان داد طی دو دوره براثر بسته شدن دره توسط فعالیت یخچال و آتشفشان همگام باهم، در محل آب اسک دریاچه ای ایجاد شده است. این سد گدازه ای به تدریج طی هولوسن شکسته شده و در حال حاضر پادگانه های نهشته گذاری دریاچه قدیمی در دوسوی دره هراز قابل مشاهده هستند. با توجه به شواهد به جا مانده از این رسوبات در دره هراز درنهایت مدل رقومی جریان یخچالی- لاهاری بازسازی شد.
۲۲.

ارزیابی پویایی تپه های ماسه ای حاشیه پلایای دامغان (کویر حاج علی قلی) با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و طبقه بندی شی ءگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آشکارسازی تغییرات پلایای دامغان فرسایش بادی مخاطره طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۸۵
جابه جایی تپه های ماسه ای تهدیدی دائمی برای زیرساخت های حمل و نقل، اراضی کشاورزی، و سکونتگاه های پیرامون پلایای دامغان است. با وجود پژوهش های انجام شده در این منطقه، با هدف منشأیابی رسوبات بادی، تحقیق حاضر دیدگاهی متفاوت برای ارزیابی مقادیر و جهت حرکت تپه های ماسه ای به وسیله سنجش تغییرات همدوسی راداری و طبقه بندی شی ءگرا ارائه می دهد. در این تحقیق، ضمن بررسی کتابخانه ای، از روش های دورسنجی و پیمایشی برای دست یابی به اهداف استفاده شده است. نخست داده های راداری 2017 و 2018 برای سنجش تغییر مقادیر همدوسی و شناسایی تپه های فعال و تعیین واحد کاری تحلیل شد. با توجه به پراکنش نامنظم تپه های ماسه ای، واحد کاری به 16 بلوک دارای یک تپه شاهد تقسیم شد. سپس، پردازش تصاویر Bird's eye و Geo eye با هدف استخراج جبهه بادپناه به عنوان محل استقرار تپه ها در سال های 2003 و 2016 به وسیله طبقه بندی شی ءگرا انجام گرفت. سپس، با استفاده از لایه های مستخرج، مقادیر جابه جایی توسط مدل بهینه شده گای استخراج و آزیموت محاسبه شد. یافته ها مقادیر جابه جایی 4/22 متری، با آزیموت 135 درجه را در بازه زمانی سیزده ساله نشان می دهد. اعتبار سنجی یافته ها با خروجی تحلیل آماری جهت باد در همین بازه و مقایسه آن با خروجی پردازش ها بیانگر انتخاب صحیح قطعه شاهد بوده است.
۲۳.

ارزیابی آسیب پذیری و تخریب میراث ژئومورفولوژیکی تحت تأثیر توسعه شهری خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میراث ژئومورفولوژیکی شهری خطر تخریب ژئوتوریسم شهری خرم آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۶۴
میراث ژئومورفولوژیکی شهری مستعد تخریب ناشی از فعالیت های انسانی مرتبط با توسعه شهری و ایجاد ساختارهای زیربنایی است. برای درک اثر توسعه شهری بر میراث ژئومورفولوژیکی و ضرورت حفاظت از این میراث ارزشمند، پژوهش حاضر به صورت موردی در شهر خرم آباد انجام شده است. داده های تحقیق از طریق کارهای میدانی، نقشه های موضوعی و منابع تصویری موجود به دست آمده است. این تحقیق با یک رویکرد نوآورانه از طریق تلفیق کارهای میدانی، روش های سنجش از دور و ارزیابی کمی انجام شده است. بدین صورت که ابتدا میراث ژئومورفولوژیکی محدوده شهری خرم آباد طی چندین مرحله کار میدانی فهرست برداری و تحلیل اهمیت شده است. در مرحله بعد میزان توسعه شهری خرم آباد طی سه دهه اخیر از طریق تصاویر ماهواره ای استخراج شده و اثرات آن بر میراث ژئومورفولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت میزان خطر تخریب هرکدام از میراث های ژئومورفولوژیکی شهر خرم آباد بر اساس شاخص خطر تخریب بریلها (2016) مشخص گردیده است. نتایج نشان داد که منطقه شهری خرم آباد طی دوره 1990 تا 2018 حدود سه برابر افزایش یافته و در این زمان بسیاری از آثار میراث ژئومورفولوژیکی مورد تخریب واقع شده و یا ارزش های عمده آن (زیبایی شناسی، علمی، آموزشی، گردشگری و ...) از بین رفته اند. نتایج ارزیابی خطر تخریب نیز نشان داد که ژئومورفوسایت های مخملکوه، آبشار طلایی و همین طور غار کنجی به علت گسترش سریع مناطق مسکونی، کنترل نشده و حتی غیرقانونی، در معرض بیشترین تخریب ناشی از فعالیت های انسانی از جمله ساخت وساز، تسطیح و جاده سازی، رها سازی زباله، استفاده و بهره برداری خصوصی و غیره قرار دارند.
۲۴.

ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و آنتروپی در تحلیل وضعیت لرزه خیزی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لرزه خیزی زاگرس شمال غرب فرکتال آنتروپی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۸۹
زمین لرزه ها حاصل گسلش و پویایی زمین ساختی هر ناحیه هستند و نسبت به بزرگا، فضا و زمان توزیع فرکتالی دارند. در این تحقیق پارامترهای لرزه خیزی b-value و FD به عنوان رویکرد کمی فرکتالی در تحلیل لرزه خیزی زاگرس شمال غرب بکار رفته است. پارامتر b با توزیع فراوانی-بزرگای گوتنبرگ-ریشتر و پارامتر FD به روش مربع شمار محاسبه و همچنین با استفاده از 30 خوشه تمرکز زمین لرزه و عوامل مهم، پهنه های لرزه خیز با روش آنتروپی مشخص شدند. کاهش b-value رخداد زمین لرزه های با فراوانی کم و بزرگای بالا و افزایش FD عدم خوشه بندی و توزیع یکنواخت زمین لرزه ها را نشان می دهد. همبستگی منفی این دو مؤید زمین ساخت فعال است. نتایج نشان می دهند که افزایش FD با کاهش b-value (همبستگی منفی 60 درصد) همراه است. منطقه A (غرب کرمانشاه) ، بالاترین میزان (FD (1/02 و پایین ترین میزان b (0/78) را داراست که به معنی توزیع بالای تنش در منطقه (و شاهد آن زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3) است. منطقه E (محل اتصال گسل های جبهه کوهستان و بالارود)، مشابه A است اما زمین لرزه های آن بزرگای کمتری دارند (5 و 6 ریشتر). منطقه F (محل پیوند گسل های اصلی و جبهه کوهستان زاگرس)، با وجود تراکم بالای گسل و زمین لرزه، نقطه مقابل A است که بیانگر رها شدن تنش در قالب زمین لرزه هایی کوچک است. منطقه C (حاشیه غربی با کمترین تمرکز گسل و فراوانی زمین لرزه)، مشابه F است. مناطق D و B (مجاور گسل های معکوس و رورانده زاگرس، شرایطی زمین ساختی متوسطی دارند. نتایج مدل آنتروپی نتایج FD را تأیید می کند و رابطه معکوسی با مقادیر b دارد.
۲۵.

ارزیابی و مقایسه دقت داده های گسلی و لرزه ای در تحلیل فرکتالی زمین ساخت زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرکتال زمین ساخت زاگرس شمال غرب گسل زمین لرزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۱
تغییرات مکانی پارامترهای فرکتالی عامل مهمی برای بررسی وضعیت زمین ساختی است. در هندسه فرکتال، بعد فرکتال در هر مقیاسی، حفظ می شود که بیانگر خاصیت اصلی فرکتال است. در این تحقیق به منظور بررسی کارایی روش فرکتال در بررسی زمین ساخت زاگرس شمال غرب، به مقایسه و آزمون یکسان بودن نتایج ابعاد فرکتالی گسل ها در نقشه هایی با مقیاس های مختلف، و زمین لرزه هایی با طول دوره و جزئیات و مقیاس های مختلف بزرگا پرداخته شد. برای این منظور از 6 لایه اطلاعاتی استفاده گردید و ابعاد فرکتالی آن ها به روش مربع شمار محاسبه و نتایج بعد فرکتالی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. دو دسته داده گسلی مستقیماً و دو دسته داده زمین لرزه (پژوهشگاه بین المللی زلزله و مؤسسه ژئوفیزیک) یکبار بدون تغییر و دیگر بار برای افزایش دقت با احتساب بزرگای کمال وارد محاسبات شدند. نتایج نشان می دهد که ابعاد هندسی گسل های منطقه فرکتالی است و تنها تفاوت در ثبت جزئیات گسل ها سبب تغییری جزئی در ترتیب مناطق فعال در دو مقیاس شده است و نتایج دو مقیاس تقریباً مشابه است. در مورد داده های لرزه ای نتایج داده های از 1900 تا 2020 که از تعداد کمتر زمین لرزه و مقیاس مختلف ثبت بزرگا برخوردارند تطبیقی با واقعیت نشان نمی دهند، در صورتی که می توان به نتایج ابعاد فرکتالی داده های زمین لرزه های منحصراً سده 20 که از نظر دقت و مقیاس ثبت بزرگا یکسان هستند، اعتماد نمود. نتایج آن، فعال ترین منطقه از نظر بعد فرکتالی را محدوده غرب کرمانشاه نشان می دهد و شاهد آن تمرکز زمین لرزه هایی با بزرگای بالاتر به ویژه زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3 است که تلفات فراوانی به دنبال داشت.
۲۶.

مکان یابی اسکان موقت مبتنی بر مخاطره سیل در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکان موقت سلسله مراتبی سیل شیراز مکان یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۵۶
رودخانه ها از شریان های حیاتی مؤثر در جذب جمعیت و ایجاد سکونت گاه های شهری و روستایی، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، به شمار می روند. رودخانه خشک و راهدار در پهنه کلان شهر شیراز در سالیان گذشته یکی از پهنه های ژئومورفیک مخاطره آمیز شهری بوده است. با توجه به وقوع چندین سیلاب بزرگ در سال های اخیر و ایجاد تلفات جانی و مالی قابل توجه، تعیین نقاط مناسب جهت اسکان موقت آسیب دیدگان سیل از نیازهای ضروری محسوب می شود. در این پژوهش، با استفاده از داده های رقومی ارتفاعی، مکانی موقع کاربری های واقع در شهر شیراز، بررسی های میدانی، و مصاحبه با کارشناسان، در قالب مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و AHP، پس از مقایسه زوجی متغیرها و تعیین اولویت آن ها مناسب ترین مکان ها برای اسکان موقت ارائه شده اند. تعیین و توسعه کاربرهای (پل ها، کنارگذرها و ...) بدون توجه به عرصه ژئومورفولوژیک در تشدید خسارات و آسیب ها نقش مهمی داشته اند. ارزیابی این پژوهش نشان داد پهنه هایی که عمدتاً در جنوب شرق و نواحی مرکزی منطقه شهری شیراز واقع شده اند (فضاهای باز و فرودگاه) دارای میانگین شاخص مطلوبیت بالایی هستند و می توان ار آن ها به عنوان مناسب ترین پهنه ها برای اسکان موقت مبتنی بر مخاطره سیل در شهر شیراز استفاده کرد.  
۲۷.

تحلیل فرآیندهای مورفودینامیکی موثر در عمیق شدگی آبراهه های جلگه جنوب غربی دریای خزر، مطالعه موردی: رودخانه های لیسار، کرگانرود و شفارود در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی ساحلی تغییرات سطح اساس خزر مورفوتکتونیک جلگه خزر حفر رودخانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۷۷
با توجه به وقوع همزمان بالاآمدگی البرز و فرونشست صفحه اقیانوسی خزر و تغییرات تراز آب دریای خزر، شرایط پیچیده ای را در سطح جلگه از لحاظ رسوبگذاری و حفر مجرا شاهد هستیم. به دلیل مورفولوژی ناهمگون مناطق ساحلی، تأثیر نوسانات دریای خزر در تمام مناطق ساحلی یکسان نیست. مسأله تحقیق آن است که بستر رودخانه های منتهی به خط ساحلی خزر عمیق شدگی قابل توجهی را نشان می دهد. از جمله هدفهای اصلی این تحقیق، بررسی ارتباط میزان کف کنی رودخانه ها با نوسان های آب دریای خزر، مورفوتکتونیک البرز و عوامل انسانی است. برای دستیابی به این هدف از داده های دبی و رسوب، نوسان های تراز آب، مدل رقومی ارتفاعی منطقه با توان تفکیک 5/12 متر به همراه عکس های هوایی، تصاویر گوگل ارث، مطالعات کتابخانه ای و میدانی مورد استفاده قرارگرفته است. برای شناخت نحوه عملکرد و میزان اثرگذاری فعالیت های نوزمین ساخت و تحلیل نیمرخ های طولی و عرضی رودخانه ها از شاخص های ژئومورفیک استفاده شد؛ و به منظور بررسی روند کف کنی رودخانه های مورد مطالعه از کوهستان تا خط ساحل، مقایسه تحلیلی نیمرخ های طولی و عرضی و مطالعه نمودارهای تاریخی نوسانات آب دریای خزر انجام گرفت و با بهره گیری از استدلال استقرائی تحلیل ها انجام شد. نتایج حاصل از شاخص های مورفوتکتونیک و مشاهدات میدانی و بررسی نیمرخ های عرضی رودخانه ها، نشان داد که در برخی نیمرخ ها علاوه بر بالاآمدگی البرز، سایر عوامل از جمله عامل انسانی و نوسانات دریا و فرونشست تکتونیکی در عمیق شدگی بستر رودخانه ها نقش داشته اند.
۲۸.

تعیین مناطق مستعد جهت توسعه اراضی کشاورزی بر مبنای پارامترهای هیدروژئومورفولوژی: مطالعه موردی: شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تناسب اراضی فعالیت های کشاورزی شاخص های هیدروژئومورفولوژی شهرستان سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
کشاورزی از طریق تاثیرگذاری بر محیط زیست، رشد اقتصادی و تأمین امنیت غذایی نقش حیاتی در توسعه اقتصادی هر کشوری نقش دارد. یک از مهم ترین برنامه ها تعیین نواحی مناسب برای توسعه اراضی کشاورزی است. در تحقیق سعی بر آن شده است تا بر اساس پارامتر هیدروژئومورفولوژی، مناطق مناسب جهت توسعه این اراضی در محدوده موردمطالعه مشخص شود. لایه های اطلاعاتی تحقیق حاضر شامل جنس خاک، تیپ اراضی، زمین شناسی، شیب، ارتفاع، بارش، دما و کیفیت شیمیایی آب زیرزمینی می باشد. پارامترهای مورد بررسی بر اساس نظر کارشناسان و به روش ANP امتیازدهی شده اند. سپس با استفاده از تلفیق دو روش OWA و ANP لایه های اطلاعاتی باهم ترکیب شده اند. مطابق نتیجه نهایی، محدوده شهرستان از نظر میزان تناسب جهت توسعه اراضی کشاورزی به سه کلاس مناسب، نسبتاً مناسب و نامناسب تقسیم شده اند. کلاس مناسب با 1193 کیلومترمربع وضعیت عمدتاً مشتمل بر نواحی مرکزی، شمال و شمال شرقی شهرستان است. این مناطق عمدتاً دارای شیب و ارتفاع کم، میانگین دمای بالا و همچنینی وضعیت لیتولوژی و خاک مناسبی هستند. مناطق نسبتاً مناسب نیز با 1225 کیلومترمربع وسعت عمدتاً شامل نواحی جنوبی و غربی است و همچنین کلاس نامناسب با 581 کیلومترمربع وسعت عمدتاً شامل نواحی غربی شهرستان است که به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، میانگین دمای پایین و همچنین لیتولوژی نامناسب در این کلاس قرارگرفته است.
۲۹.

شناسایی، ارزیابی و رتبه بندی خورهای شرق تنگه هرمز به منظورتوسعه پایدار گردشگری (از میناب تا جاسک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری خور قابلیت سنجی شرق تنگه هرمز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۳۸۴
گردشگری، یکی از بهترین بخش های موقعیت یابی اقتصادی است که می تواند رشد اقتصادی و اجتماعی را در مقصد به وجود آورد. در پژوهش حاضر، خورهای شرق تنگه هرمز از نظر توسعه گردشگری ارزیابی شده است. ابتدا با پیمایش میدانی و تکنیک های سنجش از دور NDVI و NDWI موقعیت شناسایی شد. سپس با استفاده از دو مدل کوبالیکوا و بریل ها اقدام به ارزیابی قابلیت توسعه گردشگری خورها شد. نتایج نشان داد که در روش بریل ها سایت خور آذینی با کسب 870 امتیاز از کل امتیاز ارزش ها در رتبه اول قرار دارد. سایت تیاب با امتیاز 840، کلاهی 665، لوران 660 و کرگان با 560 در رده های بعدی قرار گرفته اند. نتایج مدل کوبالیکوا نیز نشان داد که خور آذینی با 12 امتیاز بیشترین امتیاز و تیاب با 5/11، کلاهی با 75/8، لوران با 25/8 و کرگان با 25/5 امتیاز در رده های بعدی قرار دارند.
۳۰.

ارتباط بافت رسوبات و توسعه یافتگی خندق ها در سطح مخروط افکنه های جنوبی البرز شرقی (گرمسار- سید آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرمسار گرانولومتری مورفومتری فرسایش خندقی دشت سر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۴۳۱
قطر ذرات رسوبات سطحی با فرایندهای غالب موثر در توسعه یافتگی و مورفولوژی سطحی لندفرمها ارتباط تنگاتنگی دارد. این پژوهش به ارتباط بافت رسوبات و توسعه یافتگی خندق های واقع در دشت سرهای جنوبی البرز شرقی به روش تحلیل آماری و با اندازه گیری قطر ذرات در چهار سایت مطالعاتی حدفاصل گرمسار- سیدآباد پرداخته است. سایت ها با توجه به تفاوت ها و تشابهات مورفولوژی سطحی بر روی تصاویر و بازدیدهای میدانی انتخاب شده اند. نمونه های برداشت شده از بخش های ابتدایی، میانی، انتهایی و دیواره گالی ها در آزمایشگاه توزین و پس از الک، نتایج توسط نرم افزار GRADISTAT در قالب نمودارها و جداول استخراج و تحلیل شده اند. علاوه بر این، با برداشت 800 نمونه از باکس های 5 در 5 متری، شاخص پهن شدگی و مورفومتری آنها محاسبه شد. نتایج حاصله نشان می دهند که بافت سطحی رسوبات چند منشایی بوده و بیانگر تفاوت فرایندهای موثر در طی زمان هستند( در سایت 1 و 2 و 4، سنگفرش قلوه سنگی با نام قلوه سنگ ماسه ای است به جز سایت 3، که ماسه قلوه سنگی است. سایت یک و چهار، دو منشایی محاسبه شدند. سایت 2، سه منشایی و سایت 3، تک منشأ.) کج شدگی زیاد، جورشدگی ضعیف و کشیدگی متفاوت بیانگر آن است که نوع و اندازه رسوب سطحی و عمقی گالی ها نتوانسته در همه سایت ها به طور کامل در توسعه یافتگی آنها موثر باشد. شاید در سایت 4، توسعه یافتگی گلی ها را فقط به عامل قطر رسوب منطقه و در سایت 2، عدم توسعه یافتگی گالی ها را بتوان به این عامل نسبت داد ولی در دو سایت دیگر یعنی سایت 1 و 3، به هیچ عنوان نمی توان توسعه یافتگی گالی ها را تنها به بافت و قطر رسوب منطقه نسبت داد بنابر این با توجه به تکتونیک فعال در منطقه عوامل تغییر سطح اساس بیش از خصوصیات فیزیکی رسوبات در این مسئله تاثیر گذار بوده اند.
۳۱.

بررسی سیستماتیک ادبیات علمی میراث ژئومورفولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات علمی میراث ژئومورفولوژیکی سیستماتیک روند توسعه ژئوتوریسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۶۲۸
میراث ژئومورفولوژیکی شاخه ای از ژئومورفولوژی و اساساً جغرافیاست. مطالعات و محبوبیت میراث ژئومورفولوژیکی به سرعت در حال رشد است و به بررسی جامع ادبیات علمی نیاز دارد. هدف اصلی از مطالعه حاضر بررسی سیستماتیک ادبیات علمی میراث ژئومورفولوژیکی طی سه دهه گذشته است. در این تحقیق بازبینی ادبیات علمی میراث ژئومورفولوژیکی در سه مرحله انجام شده است: 1. جست وجوی ادبی؛ 2. انتخاب مطالعات مربوطه؛ 3. طبقه بندی و تلفیق یافته ها. در این مطالعه 207 مقاله علمی- پژوهشی منتشرشده به زبان انگلیسی به طور عمیق بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که محققان تمرکز بیشتری بر شناسایی و ارزیابی میراث ژئومورفولوژیکی دارند. حدود 38 / 48درصد مطالعات بر پتانسیل توسعه ژئوتوریسم میراث ژئومورفولوژیکی تمرکز دارند و فقط 35 / 4درصد بر مدیریت و حفاظت تأکید کرده اند. حدود 64درصد مطالعات براساس ترکیبی از داده های کیفی و کمی انجام شده است. نتایج همچنین نشان می دهد که محققان کمتر علاقه مند به ذی نفعان میراث ژئومورفولوژیکی مانند گردشگران و جوامع محلی اند و در تعداد بسیار کمی از مطالعات میراث ژئومورفولوژیکی در زمینه توسعه پایدار بررسی شده است. باتوجه به نتایج پیش بینی می شود حداقل در پنج سال آینده پژوهش ها بیشتر بر چالش های مدیریتی و حفاظتی میراث ژئومورفولوژیکی و چگونگی حل این چالش ها متمرکز شوند.
۳۲.

تحلیل فرآیندهای مورفودینامیکی مؤثر در تغییرات خط ساحلی دریای خزر در غرب گیلان. مطالعه موردی: دلتای رودخانه ای کرگانرود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرگانرود روش سیستم تحلیل دیجیتالی نوار ساحلی (DSAS) تغییر خط ساحلی نوسان سطح دریای خزر رسوب رودخانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱
مدیریت پایدار سواحل، نیازمند آگاهی از روند تغییرات خط ساحلی است و آشکارسازی تغییرات خط ساحلی می تواند پایداری نسبی ساحل را برای اجرای برنامه های مدیریت محیطی ساحلی تضمین کند. پهنه مورد مطالعه این پژوهش، بخشی از خط ساحلی غرب گیلان در محدوده مصب کرگانرود است. هدف از این پژوهش، بررسی تغییرات و شناسایی متغیرهای تأثیرگذار بر شدت و ضعف تغییرات خط ساحلی در مصب رودخانه مذکور می باشد. برای دستیابی به این هدف از اطلاعات دبی و رسوب، موج و نوسان های تراز آب همراه تصاویر ماهواره ای لندست به عنوان ابزارها و داده های اصلی پژوهش استفاده شده است. در این پژوهش برای تعیین تغییرات و مشخص نمودن ماهیت، مکان و زمان وقوع تغییرات در خط ساحلی از روش DSAS بهره گرفته شد. برای شناخت نحوه عملکرد و میزان اثرگذاری فعالیت های نوزمین ساخت از شاخص های ژئومورفیک استفاده شد. نوسان تراز آب دریای خزر مهم ترین عامل در تغییرات خط ساحلی دلتای کرگانرود است که در کنار آن باید به نقش رودخانه و تدارک رسوب خروجی به دریا اشاره کرد. یافته های پژوهش، نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه، پیشروی و پسروی بیشتر تحت تأثیر نوسان آب دریا بوده است به نحوی که دوره 2008-2017 بیشترین پیشروی خشکی و دوره 1985-2000 بیشترین پسروی خط ساحلی شاهد بوده ایم. دخالت عامل تراز آب دریا را بر تغییر مساحت سال های مورد مطالعه نشان می دهد؛ اما آهنگ ناموزون درصد تغییرات مساحت بازه ها طی دوره های مختلف، علاوه بر قائل بودن نقش اصلی برای نوسان سطح آب دریا در ایجاد تغییرات مثبت و منفی، گویای تأثیر عامل رسوب خروجی رودخانه ها به دریاست. به طوری که وجود حداکثر تغییر در محدوده اطراف مصب رودخانه کرگانرود و در بازه های میانی (ترانسکت های7،8 و9)، بر ایفای نقش مؤثر آورد رسوب خروجی رودخانه ها به دریای خزر تأکید دارد.
۳۳.

تحلیل تغییرات محدوده جنگلهای مانگرو شمال و شرق تنگه هرمز متأثر از مورفولوژی ساحلی و هیدرودینامیک خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی ساحلی هیدرو دینامیک دریا جنگل مانگرو شرق تنگه هرمز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
جنگل های مانگرو برای هزاران سال نقش قابل ملاحظه ای را در اقتصاد جوامع انسانی بر عهده داشته اند. لذا شناسایی و سنجش تغییرات مرزهای مانگروها در طول زمان، می تواند نقش مهمی را در برنامه ریزی و انجام اقدامات حفاظتی مؤثر و کاهش آسیب پذیری مانگروها نسبت به مخاطرات طبیعی و انسانی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی تغییرات جنگل های مانگرو و ارتباط این تغییرات با هیدرودینامیک دریا و مورفولوژی ساحلی در بخش هایی از شمال و شرق تنگه هرمز طی بازه زمانی 47 سال می باشد. با استفاده از تصاویر ماهواره ای و انجام پیش پردازش ها و طبقه بندی آن ها به روش های SVM، MLC و ANN و ارزیابی دقت نقشه-ها روش SVM با کسب بالاترین درصد دقت، برای تهیه نقشه طبقه بندی تمام تصاویر انتخاب شد. نتایج نشان می دهد که در قسمت شمالی تنگه هرمز در تمامی سال ها مساحت جنگل های حرا افزایش پیدا کرده اند اما در قسمت شرقی مورد مطالعه همواره با روند کاهشی و افزایشی مواجه می باشد و به طور کلی توسعه قابل توجهی در طی این 47 سال در مانگروهای این قسمت مشاهده نمی شود. هر چند که با توجه به بررسی ویژگی های ژئومورفیک منطقه مانند شیب، توپوگرافی و وجود خورها و استران ها و رسوبات وارده از رودخانه های حسن لنگی، گز و حیوی و همچنین متوسط جزر و مد منطقه و گسترده ای که در بر می گیرد، مناطق مورد مطالعه پتانسیل بیشتری برای توسعه جنگل های مانگرو دارد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند با فرآهم آوردن اطلاعات دقیق در خصوص پیشروی و یا پسروی مانگروها در بخش های ساحلی مختلف، کمک چشمگیری به اجرای اقدامات حفاظتی و احیاء مانگروهای ایران کند.
۳۴.

تحلیل واکنش تعادلی رودهای منطقه دامغان در برابر رخدادهای تکتونیکی و فرسایشی با استفاده از مدل SPL(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: البرز شرقی دامغان زمین ساخت فعال ژئومورفولوژی ساختمانی مدل SPL

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۳۷۴
لندفرم ها و واکنش آن ها به تغییرات محیطی از جمله مباحثی است که از دیرباز مورد توجه متخصصان علم ژئومورفولوژی بوده است. یکی از لندفرم هایی که از تغییرات محیطی به ویژه فرایندهای زمین ساختی و فرسایشی تأثیر می پذیرد رودخانه ها هستند. هدف اصلی در این پژوهش تحلیل واکنش رودهای ناحیه برای رسیدن به نیمرخ تعادلی در مواجهه میان فرایندهای زمین ساختی با فرایندهای فرسایشی است. برای این پژوهش، سه رود اصلی ناحیه شامل آستانه، چشمه علی، و تپال بررسی شد. رابطه توان برشی رود در قالب ارتباط میان شیب و مساحت زهکشی، مقادیر دو پارامتر تندی و فرورفتگی کانال را استخراج می نماید. هر دوی این پارامترها متأثر از عوامل سنگ شناسی، زمین ساختی، توپوگرافی، و فرسایشی اند. نتایج حاصل از بررسی سه رود اصلی منطقه نشان می دهد که رسیدن به نیمرخ تعادلی در هر رود به عوامل بالاآمدگی نسبت به سطح اساس، فرسایشی، و سنگ شناسی بستگی دارد. بالاآمدگی رخ داده ناشی از گسل خوردگی آبراهه به افزایش ارتفاع و شیب کانال رود منجر شده و فرسایش در پاسخ به این تغییر در محیط رودخانه رخ می دهد. این امر باعث افزایش بار رسوبی تولیدی و در نتیجه بالارفتن بازده فرسایشی در رودها می شود. با افزایش بار رسوبی در پایین دست حوضه، رود قادر می شود تأثیر بالاآمدگی های گسلی بر بستر خود را خنثی کند.
۳۵.

انطباق شاخص های مورفوتکتونیک با کانون های زمین لرزه در زاگرس شمال غرب (حوضه های سیروان و قره سو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زاگرس مورفوتکتونیک شاخص Lat کانون زمین لرزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
چکیده موقعیت تکتونیکی فلات ایران، آن را با ناآرامی های زیادی مواجه کرده است. ازجمله مناطق ناآرام این فلات، واحد مورفوتکتونیکی زاگرس شمال غربی است که طی سال های اخیر زمین لرزه های زیادی در آن روی داده است. کانون های زمین لرزه و شاخص های ژئومورفولوژیکی از عوامل ارزیابی وضعیت تکتونیکی مناطق هستند که در بسیاری از مناطق با هم همبستگی زیادی دارند و در بعضی از مناطق نیز ممکن است بین آنها رابطه معناداری وجود نداشته باشد؛ بر این اساس در این پژوهش هدف، بررسی وضعیت کانون های زمین لرزه در حوضه های واقع در زاگرس شمال غرب و ارتباط آن با شاخص های ژئومورفولوژیک بوده است. برای دستیابی به این هدف از مدل رقومی ارتفاعی ۳۰ متر SRTM، نقشه های توپوگرافی 1:50000، نقشه های 1:100000 منطقه و همچنین اطلاعات مربوط به کانون زلزله های رخ داده در منطقه طی سال های ۱۹۰۰ تا ۲۰۱۸ به مثابه داده ها و ابزارهای اصلی پژوهش استفاده شده است. فرایند پژوهش طی سه مرحله مشخص انجام شده است؛ در مرحله اول وضعیت لرزه خیزی حوضه های مدنظر بررسی شده است؛ در مرحله دوم با استفاده از ۸ شاخص ژئومورفیک شامل شاخص های T، Hi، AF، Bs، SL، S، P و Br وضعیت مورفوتکتونیکی حوضه ها و سپس با استفاده از شاخص Lat، وضعیت کلی حوضه ازنظر فعالیت های تکتونیکی ارزیابی شده است؛ در مرحله سوم نیز رابطه بین لرزه خیزی حوضه ها و شاخص های ژئومورفولوژیک به روش تحلیلی ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد ازنظر کانون های زمین لرزه، حوضه زمکان با ۳۶ زمین لرزه، فعال ترین حوضه است؛ همچنین حوضه های قشلاق، رازآور و قره سو با میانگین امتیاز ۷۵/۱، کمترین میانگین امتیاز را دارند و فعال ترین حوضه به شمار می رود؛ علاوه بر این نتایج ارزیابی و تحلیل رابطه بین کانون های زمین لرزه و شاخص های مورفوتکتونیکی نشان می دهد کانون های زمین لرزه بیشترین رابطه را با شاخص تراکم زهکشی دارند
۳۶.

برآورد دامنه فعالیت زمین ساختی تاقدیس خویز از طریق معیارهای مورفومتری (زاگرس خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مورفوتکتونیک مورفومتری زاگرس خوزستان تاقدیس خویز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
مطالعه الگوی هندسه چین خوردگی ها و تحلیل دگرریختی آن ها، یکی از مهم ترین موضوع های زمین شناسی کمربندِ کوهزایی زاگرس به شمار می آید. تاقدیس خویز در استان خوزستان و در کمربند رانده و چین خورده زاگرس در فرادیواره گسل پیشانی کوهستان واقع شده است. این تاقدیس یکی از تاقدیس های مهم زاگرس به شمار می رود؛ اهمیت آن به دلیل وجود رودخانه دائمی مارون است که از میانه تاقدیس عبور کرده و تاقدیس خویز را به دو نیم تقسیم کرده است. این تاقدیس با استفاده از اشکال مورفومتری نظیر رویه ها ی سه گوش، دره های ساغری و شاخص تابیدگی جبهه کوهستان، از نظر مورفوتکتونیک مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت تاقدیس خویز از نظر میزان فعالیت زمین ساختی به خصوص فعالیت های عهد حاضر است؛ به کمک نتایج این پژوهش می توان وضعیت سازه های احداث شده بر روی این تاقدیس و در مجاورت آن، به خصوص سد مخزنی مارون را از نظر مخاطرات زمین شناسی مورد ارزیابی قرار داد. این اشکال و شاخص ها در دو یال تاقدیس به صورت جداگانه مورد مطالعه قرار گرفت؛ بر اساس نتایج این مطالعه مشخص شد که شاخص های مورفوتکتونیکی ذکرشده رابطه مستقیمی با میزان فعالیت زمین ساختی داشته و بر این اساس می توان اظهار داشت که تاقدیس خویز از نظر فعالیت نسبی زمین ساختی در وضعیت فعال قرار دارد و همچنین یال شمال شرقی آن نسبت به یال جنوب غربی، فعالیت بیشتری از خود نشان می دهد. این مسئله می تواند به علت وجود تاقدیس زیرسطحی منصورآباد در جنوب غرب تاقدیس خویز و با فاصله ای کمتر از یک کیلومتر از آن باشد که منجر به تشکیل پس راند در یال شمال شرقی تاقدیس خویز و ایجاد فعالیت زمین ساختی بیشتر در این یال شده است.
۳۷.

تاریخچه نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه در پلیوستوسن پایانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه تعیین سن کربن 14 پلیوستوسن پایانی دوره وورم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه و تاریخچه تحولات آن از جمله موضوعاتی است که سال ها مورد بحث محققان علوم زمین بوده است. با وجود مطالعاتی که در گذشته در رابطه با تحولات دیرینه این دریاچه انجام گرفته است، ولی اطلاعات دقیقی در رابطه با تاریخ نگاری نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه و ارتباط آن با رویدادهای زمین شناسی در این منطقه در دسترس نیست. نظریات ارائه شده در رابطه با  سن نوسانات سطح آب دریاچه مبتنی بر تعیین سن نسبی و مقایسه آن با سایر  دریاچه های کشورهای مجاور یا شواهد رسوبی در رسوبات کواترنری سایر نقاط ایران است. از این رو انجام پژوهشی که بر مبنای روش های آزمایشگاهی رهیافتی جدید در زمینه تاریخچه نوسانات سطح آب این دریاچه ارئه دهد امری ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی تحولات فضایی و زمانی نوسانات دیرینه دریاچه ارومیه از طریق پژوهش خطوط ساحلی قدیمی و پادگانه های دریاچه ای ارومیه با تأکید بر استفاده از داده های تعیین سن پادگانه های دریاچه ای صورت گرفته است. تعیین سن شش پادگانه دریاچه ای ارومیه به روش کربن 14 انجام گرفت. نتایج تعیین سن  نشان می دهد ، سن خطوط ساحلی شناسایی شده مربوط به به پلیوستوسن پایانی بوده و در محدوده زمانی 54 تا 35 هزار سال قبل قرار گرفته است و نظریاتی را که در رابطه با اختصاص این خطوط ساحلی قدیمی به دوره های گونر، میندل و ریس مطرح می شود، اصلاح می نماید. علاوه برآن از لحاظ زمانی نوسانات سطح آب دریاچه ارومیه با نوسانات سطح آب دریاچه های زریوار و همچنین دریای مرده همبستگی های نشان می دهد که بیانگر ارتباط زمانی نوسانات سطح آب این دریاچه ها بایکدیگر در دوره پلیوستوسن و صحت نتایج به دست آمده است.
۳۸.

طبقه بندی ژئومورفیکی آثار سیلاب کاتاستروفیک رودخانه گادر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیلاب کاتاستروفیک ژئومورفولوژی تغییرات مورفولوژی مدل میتزن رودخانه گادر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۲۶۱
محیط های کوهستانی در برابر آشفتگی هایی مانند سیلاب مقاوم تر از انواع دیگر اکوسیستم هستند و فعالیت بازگرداندن آن ها می تواند منافع اکولوژیکی بسیاری را فراهم کند. مشاهدات و تفسیر اشکال رسوبی- ژئومورفیک رودخانه ها در طول سیلاب های شدید و پس از آن برای درک بهتر مکانیسم واکنش تغییرات رودخانه اساسی می باشد. واکنش ژئومورفولوژیکی رودخانه ها به آشفتگی سیلاب کاتاستروف منجر به گسترش کانال، حمل و نقل رسوبات، فرسایش ساحلی کانال و ایجاد نهشته ها و اشکال رسوبی در بستر و حاشیه رودخانه ها می شود. رودخانه گادر در 25 فروردین 1396 موجب سیل فاجعه بار شد که نتیجه آن تخریب بیولوژیکی و ژئومورفولوژیکی قابل توجهی در کناره های رودخانه شد. از تصاویر هوایی با وضوح بالا از قبل و بعد از سیلاب برای تحلیل 35 کیلومتر از بستر اصلی رودخانه گادر به منظور مشخص کردن میزان آشفتگی های ژئومورفیکی و کناره رود با شدت های متفاوت اعم از آشفتگی زیاد، آشفتگی متوسط تا گروه بدون آشفتگی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد آشفتگی شدید در نزدیکی بستر اصلی رودخانه رخ داده و با فاصله از بستر اصلی رودخانه و رسیدن به دوره بازگشت سیلاب های 100 و 500 ساله کاهش یافته است. این سیلاب موجب آشفتگی زیادی در نزدیکی شاخه های اصلی رودخانه شده است. اقدامات کنترل کننده و تعیین حریم سیل گیر موجب بهبود عملکرد بهتر کناره های رودخانه شده و سیستم را قادر می سازد تا سریعاً بهبود یابد و به رویدادهای سیلاب آینده مقاوم شود.
۳۹.

ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و فازی در تحلیل وضعیت تکتونیکی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکتونیک زاگرس شمال غرب فرکتال فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۳۰۱
ماهیت پیچیده فرایندهای زمین ساختی عامل ایجاد توپوگرافی و همچنین ابعاد مناظر طبیعی زمین را نمی توان با ساختارهای کلاسیک، مانند هندسه اقلیدسی یا منطق ارسطویی، ارزیابی نمود. برای این منظور ، تحلیل فرکتالی آبراهه ها و شکستگی ها با استفاده از روش شمارش جعبه ای برای تعیین بلوغ ساختاری زاگرس شمال غرب انجام گرفت. همچنین با کمک معیارهای مرتبط با مورفوتکتونیک ، پتانسیل فعالیت تکتونیکی منطقه با روش عدم قطعیت فازی مشخص و نتایج این دو روش با کانون های سطحی زلزله مقایسه شدند. مناطق دارای بعد فرکتالی بالای گسل و پایین زهکشی فعالیت تکتونیکی بیشتری دارند. طبق این تحقیق، محدوده A یعنی غرب کرمانشاه، دارای بالاترین بُعد فرکتالی (32/1) گسل و بُعد فرکتالی کمتر برای شبکه زهکشی (432/1) است و شواهد لرزه ای از جمله زلزله اخیر کرمانشاه با 3/7 ریشتر نیز پویا بودن آن را تأیید می کند. محدوده E که رو به فروافتادگی دزفول است، کمترین بُعد فرکتالی گسل (07/1) و بیشترین بُعد فرکتالی شبکه زهکشی (470/1) را دارا است. با این حال گسل های مدفون نقش مهمی در تولید زلزله در شمال این محدوده دارند. هم پوشانی مربع های فرکتالی با گاماهای مختلف در مدل فازی تا حد زیادی تأیید کننده نتایج بود و محدوده A در این مدل نیز بالاترین پتانسیل فعالیت تکتونیکی را نشان می دهد. واژه های کلیدی: تکتونیک، زاگرس شمال غرب، فرکتال، فازی.
۴۰.

دماوند، آنتی سیکلون ارضی حوضه هراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنتی سیکلون ارضی دره هراز دماوند کیاس هویت مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۸ تعداد دانلود : ۶۰۰
اگر ژئومورفولوژی را دانش تحلیل فرم و الگوهای فرمی بدانیم، می توان ادعا کرد که آتش فشان دماوند با دیگر آتش فشان ها چون اورست، کلیمانجارو، سهند، سبلان، تفتان، و بزمان، ازنظر فرمی تفاوت دارد؛ حال می توان این سؤال را مطرح کرد که این تفاوت فرمی ناشی از چیست و این تفاوت در الگوی فرمی چه تأثیری در توزیع انرژی و ماده و رفتار رودخانه ای داشته است. به علاوه، ساختار فرم زایی دماوند چارچوب ساختارهای تکتونیک منطقه را به کلی در هم ریخته و قاعده فرم زایی و رفتار رودخانه ای را نیز تغییر داده است. این مقاله حاصل تلاش فرصت مطالعاتی در دانشگاه اصفهان است که به اتکای اصول پدیدارشناسی و در چارچوب روش پدام و با تفسیر و تحلیل متغیرها در سه طیف خطی، نقطه ای، و سطحی با بینشی ساختارگرایانه انجام گرفته است و نتایج حاصل از آن نشان می دهد که ساختار فرمی دماوند از مدل چشم جغدی (کیاس تئوری) تبعیت کرده و آنتی سیکلون ارضی را به وجود آورده است. دماوند الگوهای توزیع انرژی و ماده در منطقه را دگرگون کرده و سبب اسارت رودخانه ای و گسترش شبکه هراز و تغییر رفتار رودخانه شده است. ساختار فرمی چشم جغدی (Owl's eye) دماوند هویت مکانی خاصی را در منطقه سبب شده است و سکونت گزینی را در این منطقه تعریف می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان