هدف ازتحقیق حاضر تاثیر برنامه تمرین موضعی عضلات شکم بر تغییرات ترکیب بدن و لیپیدهای سرم است بدین منظور 16 آزمودنی با میانگین سنی 09/1+63/14سال به برنامه تمرین موضعی عضلات شکم در 12 جلسه ( هفته ای سه جلسه )پرداختند در ابتدا و پایان برنامه نیز علاوه برخون گیری ازورید ناحیه ساعد برای تعیین میزان کلسترول تام و تری گلیسیرید چربی زیر پوست نواحی شکم تحت کتفی فوق خاصره سه سربازو و دو سربازو و سینه آزمودنی ها با استفاده از کالیپر ثبت شده مچنین اندازه دور شکم دور کمر ودور باسن آزمودنی ها با متر نواری اندازه گیری شد ودر پایان اطلاعات به دست آمده با استفاد از آزمون t استودنت مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت نتایج تحقیق نشان داد برنامه تمرین موضعی عضلات شکم بر مقدار کلسترول Chol تام و تری گلیسیرید TG چربی زیرپوست نواحی شکم تحت کتفی فوق خاصره سه سربازو و سینه به همراه میزان دور شکم دور کمر و دور باسن وزن کل بدن توده چربی بدن و در صد چربی آزمودنی ها اثر معنی داری 05/0>P داشته است بنابراین نتیجه می گیریم که برنامه تمرین موضعی عضلات شکم با شرایط ذکر شده تنها موجب کاهش چربی موضعی تمرینی شکم نمی شود و دیگر نواحی بدن نیز کاهش چربی خواهند داشت از طرف دیگر با این نوع تمرینات فقط مقدار دور شکم کم نمی شود بلکه کاهش دور کمر و دور باسن نیز همراه آن اتفاق می افتد
هدف از تحقیق حاضر مقایسه نتیجه بارداری و سلامت نوزاد در بدو تولد در مادران ورزشکار و غیر ورزشکار است جامعه تحقیق را دبیران زن تربیت بدنی و غیر تبیت بدنی شهر مشهد تشکیل می دهند که در زایمان اول خود در سنین 24 تا 32 سال مورد مطالعه قرار گرفتند طی مصاحبه ای که بین 1033 نفر صورت گرفت افرادی که زایمان خود را در بیمارستان خصوصی یا به صورت غیر طبیعی انجام داده بودند و نیز مبتلایان به بیماری های جدی سیستمیک وارثی همچنین مادران چند قلوزا و سیگاری از مطالعه حذف شدند و در نهایت با توجه به شرایط ورزش در هر گروه 50 مادر ورزشکار و 150 مادر غیر ورزشکار مورد بررسی قرار گرفتند روش کار به این صورت بود که ابتدا اطلاعات فردی وشغلی طی مصاحبه و اطلاعات مربوط به زایمان از طریق پرونده های پزشکی زایمانی نمونه ها جمع آوری شد و سپس متغیرهای تحقیق که طول مدت بارداری زمان مرحله دوم زایمان وزن نوزاد و امتیاز آپگار نوزاد در بدو تولید بود در دو گروه مشخص گردید این اطلاعات با استفاده از روش های آماری t استودنت و مجذور کای مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت نتایج تحقیق نشان داد بین مدت زمان دوران بادراری ومرحله دوم زایمان وامتیاز آپگار دقیقه اول نوزدان تفاومت معنی داری وجود ندارد ولی وزن نوزاد مادر ورزشکار هنگام تولد 41/34+93/160گرم کمتر از گرم دوم بود که از این نظر بین مادر ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0< p )
به منظور تعیین اثر ورزش در مقدار IGFBP-1 در جریان خون مطالعه حاضر در شرایط ورزش طولانی و کلمپ هیپرگلیسمی و هیپرانسولینمی انجام شد هشت دوچرخه سوار مرد به طور تصادفی در دو نوبت جداگانه در شرایط کلمپ گلوکز G و کلمپ گلوکز به همراه تزریق انسولین IG به مدت 120 دقیقه روی دوچرخه ارگومتر با شدت تقریبا 70% حداکثر اکسیژن مصرفی VO2max رکاب زدند نمونه های خون در حالت استراحت قبل از کلمپ و سی دقیقه پس از کلمپ و زمان ورزش برای تعیین مقدار گلوکز انسولین IGFBP-3 ،IGFBP-1JGF-1 گرفته شد و مورد تجزیه قرار گرفتند غلظت گلوکز خون در هر دو آزمایش به طور معنی داری افزایش یافت 001/0< P و در حدود ده میلی مول در لیتر حفظ شد میانگین غلظت انسولین در پلاسما نیز در هر دو آزمایش به طور 32 معنی داری افزایش یافت 001/0> P و مقدار آن زمان ورزش به ترتیب در شرایط G 3/7+32 و GI 6/16+102 میکرو واحد در هر میلی لیتر بود مقدار IGFBP-1 پس از سی دقیقه کلمپ در هر آزمایش تغییر نکرد اما پس از 60 و 120 دقیقه ورزش به طور معنی داری کاهش پیدا کرد 001/0>P نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد غلظت زیاد گلوکز و انسولین در خون به دلیل تزریق خارجی این مواد ترشح IGFBP-1 را زمان ورزش کاملا متوقف کرده یا موجب افزایش کلیرانس (پاکسازی ) آن از گردش خون می شود بنابراین می توان گفت انسولین تنظیم کننده اصلی IGFBP-1 است و به نظر می رسد ورزش به تنهایی عامل تنظیم کننده ترشح IGFBP-1 باشد
درتحقیق حاضر، اثر هیپرگلیسمی برمتابولیسم کربوهیدرات درطول یک فعالیت شدید استقامتی مورد بررسی قرار گرفت.بدین منظور هشت آزمودنی مرد ورزشکار برای دو نوبت ودرهرنوبت به مدت 120 دقیقه روی دوچرخه ی ارگومتربا شدت تقریباً70 درصدازحداکثراکسیژن ،مصرفی ‹ › رکاب زدند.در آزمایش کلمپ گلوکز‹A› 30 دقیقه قبل از شروع ورزش وزمان ورزش غلظت گلوکز خون آزمودنی ها با تزریق وریدی گلوکزدر حدود 12 میلی مول در لیتر،نگاه داشته شدودرآزمایش کنترل ‹B›به مقدار حجم مشابهی که درآزمایش اول گلوکز تزریق شده بود،محلول9/0 درصد سالین تزریق گردید. با محاسبه ی مقدار کل اکسیداسیون کربوهیدراتمشخص شدکه درآزمایشA اکسیداسیون کربوهیدراتنسبت به آزمایش Bبطور معنی داری ‹P<0/001› بالاتر است وحداکثر مقدارگلوکز دریافتی بین دقایق 100 تا 120 ورزش بین 33/1 وg/min 78/2 متغیر می باشد مقدار گلیکوژن عضله پس از هردو آزمایش نسبت به زمان استراحت بطور معنی داری ‹P<0/01›کاهش یافته بود‹3/170 درمقابل ?mol/g dry Wt 206 ›.تفاوت در کاهش گلیکوژن عضله دربین دو آزمایش را می توان مربوط به ذخیره شدن 6/22 گرم گلوکز ،درزمان 30 دقیقه ی تزریق اولیه ی آن دانست.نتایج این تحقیق نشان می دهد که حفظ هیپرگلیسمی موجب افزایش اکسیداسیون کربوهیدرات ودریافت گوکز می شود وتاثیری در ذخیره سازی گلیکوژن عضلات ندارد.اگرچه هیپرگلیسمی ممکن است منجر به ذخیره سازی منابع دیگر کربوهیدرات به ویژه ذخایر کبدی نیزشود.
در تحقیق حاضر برخی از عوامل سینماتیکی وسینتیکی که در اجرای پرتاب کنندگان برتر کشور مؤثرند،مورد بررسی واندازه گیری قرار گرفتند .10 پرتاب کننده ی برتر کشور که میانگین وانحراف معار سن ،قد ووزن آنها به ترتیب 61/5?1/26 ،055/0?88/1 و89/8?2 /107 بود ودرمسابقات لیگ باشگاه های کشور در سال 1380 شرکت داشتند، به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. اجرای این پرتاب کنندگان با استفاده از دودوربین با شاترهای بالا‹9000› از دو جهت فیلمبرداری شد وارتباط بین متغیرهای مختلف با نتیجه ی اجرا‹برد› به وسیله ی تجزیه وتحلیل ویدئویی وبه کمک مدل های ریاضی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مسافت پرتاب ومتغیرهای سرعت زاویه ای دوران دوم ، سرعت رهایی ، نیروی گریز از مرکز ، کار انجام شده توسط عضلات ، توان مصرفی عضلات ، گشتاور وارد بر مفصل شانه، مسافت طی شده توسط دیسک در دوران ، شعاع دوران، زاویه ی رهایی وزمان پرواز دیسک ، همبستگی معنی داری وجود دارد.علاوه براین، مشخص شدکه عامل اصلی افزایش برد،نیروی گریز از مرکز استونیروی عضلات صرفاًبرای کنترل دیسک در هنگام دوران به کار می آید.از طرف دیگر ،سرعت زاویه ای در هر مرحله از دوران متفاوت است وزوایای رهایی ، وضعی وحمله ی یک پرتاب کننده باید متناسب با سرعت رهایی اوتغییرکند.
در این تحقیق اثر هیپر گلیسمی در طول یک فعالیت استقامتی بر واکنش های هورمونی موردمطالعه وبررسی قرار گرفت .هشت آزمودنی مرد برای دو نوبت ودرهر نوبت به مدت 120 دقیقه روی ارگومتر با شدت تقریباً 70% از حداکثر اکسیژن مصرفی ‹ ›ورزش کردند در آزمایش اول ‹A› 30 دقیقه قبل از شروع ورزش ودر زمان ورزش غلظت گلوکز خون آزمودنی ها در حدود 12 میلی مول در لیتر نگاه داشته شد‹کلمپ گلوکز› ودر آزمایش دوم ‹B› به مقدار حجم مشابهی که در آزمایش اول گلوکز تزریق شده بود ،محلول 9/0 درصد سالین تزریق شد‹کنترل› . در اثر ورزش غلظت لاکتیک در هردوآزمون افزایش یافته بود اما تغییرات غلظت لاکتیک نسبت به تزریق گلوکز در مقایسه با تزریق سالین واکنش بیشتری نشان داد. تزریق گلوکز ونگه داشتن هیپرو گلیسمی زمان ورزش موجب شد به طور معنی داری غلظت اسید چرب استریفیه نشده ‹NEFA› ،گلیسرول ،اپی نفرین ،نوراپی نفرین، گلوکاگون وهورمون رشد در پلاسما کاهش یابد، در حالی که غلظت انسولین در پلاسما به طور معنی داری افزایش یافت.به طور کلی این نتایج مشخص می سازند که تزریق گلوکز وهیپرگلیسمی زمان فعالیت طولانی با شدت بالا باعث متوقف کردن واکنش های هورمونی به ورزش می شودکه به طور معمول مسئول رهاسازی گلوکز از کبد وتجزیه گلیگوژن عضلات می باشد.