محمدحسین سلیمی

محمدحسین سلیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

مدل ساختاری تأثیر هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی (مطالعه ای در آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های مدیریت کوانتومی قابلیت های چابکی سازمانی هوش سازمانی مدیران دانشگاه ها اعضای هیئت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی اجرا شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی، مبتنی بر معادلات ساختاری است و جامعه آماری شامل همه مدیران دانشگاه های منتخب شهر اصفهان بودند و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم 165 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها سه پرسشنامه (هوش سازمانی (آلبرشت)، مهارت های مدیریت کوانتومی محقق ساخته، قابلیت های چابکی سازمانی (شریفی وژانگ)) بود که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 97/0 ، 92/0 و 93/0 برآورد شد و روایی محتوایی و سازه و تحلیل عاملی آنها (پرسشنامه ها) تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد: الف) هوش سازمانی بر قابلیت چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ ب) هوش سازمانی بر مهارت های مدیریت کوانتومی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ ج) مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارد (001/0=P)؛ د) هوش سازمانی و مهارت های مدیریت کوانتومی بر قابلیت های چابکی سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری دارند (001/0=P).
۲.

رابطه بین مهارتهای مدیریت کوانتومی و قابلیتهای چابکی سازمانی از طریق نقش میانجی هوش سازمانی در دانشگاه های دولتی منتخب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چابکی سازمانی هوش سازمانی مدیریت کوانتومی مدیران دانشگاه ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت تئوری های مدیریت کلیات
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی رهبری
تعداد بازدید : ۱۰۲۵ تعداد دانلود : ۷۳۴
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین مهارت های مدیریت کوانتومی و قابلیت های چابکی سازمانی با نقش میانجی هوش سازمانی در مدیران دانشگاه های دولتی منتخب شهر اصفهان انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی همبستگی، مبتنی بر معادلات ساختاری است، و جامعه آماری شامل کلیه مدیران دانشگاه های دولتی منتخب شهر اصفهان در سال 1394 بوده است. حجم نمونه از بین 286 نفر طبق فرمول کوکران 165 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برآورد شده و 151 نفر در تحلیل استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه، مهارتهای مدیریت کوانتومی، قابلیتهای چابکی سازمانی و هوش سازمانی، استفاده شده است، روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها به تأیید متخصصین و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی، و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 92/.، 93/.، و 97/. محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss23 ، Amos23 و EQS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد، مهارتهای مدیریت کوانتومی با ضریب مسیر (33/0r=) بر چابکی سازمانی، و با ضریب مسیر (41/0 r=) بر هوش سازمانی، و هوش سازمانی با ضریب مسیر (78/0 r=) بر چابکی سازمانی تأثیر گذار بوده است، و هوش سازمانی رابطه بین مهارتهای مدیریت کوانتومی و قابلیتهای چابکی سازمانی مدیران دانشگاههای منتخب اصفهان را بطور کامل میانجی گری می کند.
۳.

مدل استراتژیک چهار وجهی صنعت و دانشگاه برای توسعه همکاریهای مشترک در جنبش نرم افزاری

تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۵۵
 امروزه، تبیی ن یک استراتژی جامع به منظور دستیابی به اهداف چندجانبه توسعه جمهوری اسلامی ایران برای صنعت و دانشگاه از اهمیت خاصی برخوردار است. میزان بالای همپوشانی اهداف مشترک دانشگاه و صنعت در کارکردهای اساسی آنها نقش بسزایی در سوق دادن دانشگاه و صنعت به سمت فعالیتهای مشترک توسعه ای دارد. در تحقیقات انجام شده مشخص است که صنایع جهان با همکاری و پشتیبانی مراکز علمی و تحقیقاتی یک سیر چهار پارادایمی را طی کرده اند که عبارت اند از: 1. پارادایم اثربخشی، کارایی و بهره وری 2. پارادایم کیفیت 3. پارادایم رقابت و انعطاف پذیری 4. پارادایم نوآوری اهداف پارادایمی تأثیر بسیار زیادی در تدوین استراتژیهای توسعه ای و مرحله ای صنایع و مراکز علمی داشته اند. تعامل مراکز علمی و صنعتی برای توسعه، اهداف مشترکی را در جهان دنبال می کرده است که شناخت آنها می تواند راهگشایی برای تدوین استراتژیهای همکاریهای مشترک صنعت و دانشگاه باشد. در این مقاله به منظور توسعه همکاریهای مشترک صنعت و دانشگاه یک استراتژی چهاروجهی پیشنهاد شده است که زمینه های همکاریهای آنها را به شدت افزایش می دهد. در بطن این استراتژیهای چهاروجهی، استراتژیها و روشهای حل مسئله نقش بسزایی در گذر از مراحل پارادایمی دارند. امروزه، مشخص شده است که یکی از اساسی ترین قابلیتهای مدیران صنعتی و دانشگاهی حل مسئله است که هم جنبه مدیریتی و هم جنبه فنی دارد. در این مقاله به این قابلیتها نیز اشاره شده است.
۴.

ارائه الگوهای موفق جهت تحقیقات و همکاری دانشگاه و صنعت در توسعه فناوری

تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۰
همکاری صنعت و دانشگاه بدون شک یکی از زمینه هایی است که در همه کشورها مطرح است. محققان زیادی در باره الگوهای همکاری دانشگاه و صنعت در حال تحقیق و بررسی هستند. یکی از الگوهای مطرح شده در این زمینه الگویی است که بتز (BETZ) آن را در سال 1987 ارائه کرده است. در این مقاله کارکرد این الگو در یک تحقیقات میدانی که در کشورهای چین و کره شمالی به عمل آمده، ارزیابی شده است و با توجه به نتایج مثبت آن سعی شده تا این الگو برای ایران تطبیق داده شود. این الگو در چند پروژه تحقیقاتی مشترک بین دانشگاه و صنعت پیاده سازی است که نتایج مثبتی به همراه داشته است . در انتهای مقاله یکی از تحقیق های مشترک بین دانشگاه و صنعت که نتایج آن کاملاً مثبت بوده است، تحلیل شده است.
۶.

ارائه مدلی به منظور تعیین سیاست نگهداری اثربخش با رویکرد پویایی سیستم

کلید واژه ها: پویایی سیستم هزینه چرخه عمر معادلات داینامو متغیرهای نرخ و حالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۳ تعداد دانلود : ۹۴۸
در این تحقیق با توجه به ماهیت پویای سیستم‌ها و ماشین‌آلات تلاش در جهت ارائه مدلی گردیده است که بتواند این ویژگی را در طراحی مدل نگهداری لحاظ نماید. بدین منظوریک مدل سیستم پویا ارائه گردیده است که مهمترین متغیرهای تاثیرگذار در طول چرخه عمر همچون عمر سیستم، میزان بحرانی بودن ماموریت، سطح دسترسی، بهبود در قطعات و سیستم‌ها، نرخ شکست و... را در انتخاب و ارزیابی سیاست نگهداری مد نظر قرار می‌دهد. در واقع به دنبال توسعه و ارائه چارچوبی هستیم که هم بتواند به ارزیابی سیاست‌های نگهداری سیستم بپردازد و هم تاثیر پارامترهای نگهداری بر هزینه چرخه عمر سیستم را شبیه سازی نماید. معیارهای مورد استفاده برای اندازه‌گیری اثربخشی سیاست نگهداری مورد استفاده، هزینه چرخه عمر و خرابی‌های تجمعی میباشند. در این تحقیق با استفاده از دانش سیستم پویا مدل‌سازی نگهداری صورت پذیرفته است. در واقع هدف هر مدل نگهداری ایجاد تعادل بین هزینه‌های خرابی و فرصت از دست رفته با هزینه‌های نگهداری پیشگیرانه می باشد که این اصل در مدل پیشنهادی در تعیین سیاست نگهداری پیشگیرانه بر اساس پیش‌بینی فرصت از دست رفته ملاک عمل بوده است. روش بکار گرفته شده مبتنی بر پیش‌بینی خرابی‌های آینده با استفاده از متوسط فرصتهای از دست رفته تجمعی می‌باشد. مدل ارائه شده، چارچوب ارزیابی و تصمیم‌گیری در سطوح سه گانه مدیریت عملیاتی، میانی و سطوح بالا به منظور انتخاب سیاست اثر بخش نگهداری را مشخّص می‌سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان